مدارس تاجیکستان

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۰ توسط Momtaz (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « ==== 5-1-11. مدارس ==== {| class="wikitable" |'''21''' |}مدارس از لحاظ مراكز عالي آموزشي و پرورشي، در توسعه اجتماعي، علمي و فرهنگي آسياي ميانه نقشي مهم داشتند. تحصيل در مدارس در مجموع تا 20 سال ادامه پیدا مي‌كرد. سال تحصيلي از 24 سپتامبر تا 22 مارس بود. دانش‌آموزان پن...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

5-1-11. مدارس

21

مدارس از لحاظ مراكز عالي آموزشي و پرورشي، در توسعه اجتماعي، علمي و فرهنگي آسياي ميانه نقشي مهم داشتند. تحصيل در مدارس در مجموع تا 20 سال ادامه پیدا مي‌كرد. سال تحصيلي از 24 سپتامبر تا 22 مارس بود. دانش‌آموزان پنج روز در هفته، از شنبه تا چهارشنبه درس مي‌خواندند كه روزهاي پنجشنبه و جمعه تعطيل بودند.

در حدود 4/80% دانش‌آموزان مدارس 25-30 ساله، 1/13% 20-24 ساله و 5/6% تا 20 ساله بودند. در شهر بخارا مدرسان احترام زیادی داشتند. از جمله مدرسان «بنارس‌پوش» هنگام تاجگذاري اميران به دربار دعوت مي‌شدند. در تركستان وظيفة مدرسي انتخابي بود كه آنها را در جمع‌ شاگردان انتخاب مي‌نمودند(میربابایف،1999 127).

به مناسبت شروع هر كتاب جدید، از جانب دانش‌آموزان به مدرسان مبلغی داده مي‌شد. از جمله، براي شروع درس «شرح ملا» از 5 تا 12 سكّه، درس «عقايد» از 15 تا 25 سكه، درس «ملا جلال» از 5 تا 150 سكه داده مي‌شد(در آن زمان قيمت يك پود گندم 5 سكه بود)(قوشمت­اف، 1990: 82). در مدارس اساساً علوم زير تدريس مي‌شد.

صرف و نحو، منطق، حكمت، كلام، فقه، لغت، معني، بديع، عروض، قافيه، انشاء، رسم‌الخط، مناظره، قرائت، تفسير، حديث، فرايض، اصول، جبر، هندسه، جغرافيا، اخلاق، تاريخ، احكام، الهيات، قرآن، رياضيات و غيره(عینی، 1990: 179). كتب اصلي درسي مدارس «بدان»، «اول علم»، «مُعِزّي»، «عوامل»، «قافيه»، «شرح ملا»، «شمسيه»، «حاشية قطبي»، «عقايد نسفي»، «تهذيب»، «حكمت‌العين»، «هدايه»، «زنجاني»، «مختصر وقايه»، «خلاصة الحساب»، «ملا جلال» و امثال اينها بود.

استاد عيني برنامة آموزشي دروس مدارس را چنين بیان نموده است: «طلبه وقتي كه مكتب را تمام كرد… اول به پيش يگان ملاي عادي «بدان» مي‌خواند كه در اين كتاب صرف و نحو عربي در زبان تاجيكي بيان مي‌يافت. اينچنين اول علم نام يك كتاب تاجيكي را هم مي‌خواند كه در وي ضروريات ديني به طرز سؤال و جواب ذكر مي‌شد.

بعد از آن در صرف عربي «معزي» و «زنجاني» نام كتاب‌هاي عربي را و در نحو عربي «عوامل» نام يك كتاب را مي‌خواند و عبارت‌هاي عربي اين كتاب را با ترجمة تاجيكي­شان از ياد مي‌كرد. بعد از اينها يك قسم «قافيه» نام يك كتاب عربي را كه در وي نحو زبان عرب به تفصيل بيان مي­يافت، مي‌خواند.

كتاب­هاي نامبرده شده در پيش ملاهايي خوانده مي‌شدند كه آنها را (خواه در جايي مدرس باشند خواه نه) «ملاهاي كُنجَكي» مي‌ناميدند. در همة اين درس‌ها تقریباً سه سال وقت صرف مي‌شد.

24

پس از اين «شرح ملا» اثر مولانا عبدالرحمان جامي و در نحو عربي شرح «قافيه»، خوانده مي‌شد. از  همين وقت سر كرده طلبه اين درس را به پيش يگان ملاي كلانتر مي‌خواند كه عادتاً اين درس را درس «درس­خوانگي» مي‌ناميدند. اين درس 5 سال ادامه داشت. طلبه به بالاي اين باز به درس معلم كنجكي دوام مي‌كرد، در  پيش او باقي‌ماندة «قافيه» را، هم «شمسيه» نام كتابي را كه متني است در منطق مي‌خواند و اينچنين درس «شرح ملا» را پيش از آنكه به پيش داملاي درس­خوانگي بگذراند، اول به پيش داملاي كنجكي مي‌گذراند. بعد از «شرح ملا» در درس­خانه «حاشية قطبي» كه شرح «شمسيه» و در زمينة منطق بود، سر مي‌شد و در يك سال طلبه از اين درس فارغ مي‌گرديد و عادتاً در ضمن اين درس متن «عقايد نسفي» را كه به علم كلام عايد است مي‌خواند.

بعد از حاشيه در درسخانه شرح «عقايد نسفي»، كه تأليف علامه تفتازاني است، سر مي‌شد و عادتاً 4 سال دوام مي‌كرد. بعد از آن در دو سال كتاب «تهذيب» خوانده مي‌شد كه در زمينة منطق و كلام بود. سپس در دو سال «حكمت‌العين» خوانده مي‌شد كه در زمينة حكمت طبيعي و مافوق‌الطبيعي (الهيات) بود و در نهايت كتاب «ملاجلال» طي دو سال خوانده مي‌شد كه در خصوص علم كلام بود»(عینی، 1990: 181 - 182).

محمدعلي بلجواني در «تاريخ نافع» نوشته «بخارا قريب 400 مدرسه و مکتب­خانه دارد، مشهورترين  آنها را از روي دانسته‌هايم تحرير مي‌نمايم»(بلجوانی، 1994: 13)  كه 78 مدرسه را نام مي‌برد. او همچنين يادآور شده كه در بخارا 80 مدرس و 22 مفتي به 34 هزار دانش‌آموز وجود داشتند(فطرت­بخارایی، 1989: 105).

سال 1920 صدر ضياء در كتاب خود «ذكر اسامي مدارس داخلة بخاراي شريف»، فهرست 204 مدرسه را آورده و اطلاعاتي هم داده كه در كدام گذر جاي داشتن و داراي چند حجره بودن، كي و توسط چه كسي بنا شدن آن مدارس را متذكر شده است. از نوشتار او معلوم مي‌گردد كه بزرگترين مدرسة بخارا 147 حجره داشته است(شکوری، 1997: 31 - 29).

طبق گزارشات رسمي سال 1901 بزرگترين مدارس پنج­كنت عبدالستار مخدوم، عالم دادخواه، حسن خليفه، ملا عوض‌باي؛ اوراتپه - كوك‌گمبذ، رستم‌بيك، مسجد سفيد؛ كان‌بادام- ميررجب دادخواه، آيِم؛ اسفره- عبدالله‌خان، سرِ بازار، حاجيان و غيره بودند(قوشمت­اف، 1990: 84).

در اوراتپه در سال 1903 سه مدرسه وجود داشت(تورسون­اف، 1976: 136). سال 1910 در 5 مدرسة اين شهر 214 نفر تحصيل مي‌نمود  و در سال 1912 مدرسه‌هاي كوك‌گُمبَذ داراي 8 مدرس و 80 دانش‌آموز؛ نمازخانه2 مدرس و 70 دانش‌آموز؛ مسجد سفيد 3 مدرس و 82 دانش‌آموز و خواجه‌خان  3 مدرس و 60 دانش‌آموز بودند(تورسون­اف، 1976: 137).

اويزد (uezd) خجند تا سال 1907 داراي 41 مدرسة وقف­دار از قبيل مدارس مير عاشورباي، آته‌باي، ميرزاباي، ذاكرخواجه، گذرچة وَشَن، داملا صابر، نمازگاه، ميريوسف‌باي، محمد يوسف، خايفه ميريونس، خواجه پاشاكلان، حاجي كمال، آخوند ملاولي، خشتين، آرتق‌خواجه، بالت‌باي، يوگاشتي‌خواجه، ميرصالح‌خواجه، عالم‌بيك، شيخ اسلام، ملا بِسَيگليك، ميريونس، ملامير قاسم، حضرت بابا، آته ميرگن خواجه، ملا سرمصاق، شمسي‌باي، ميرمحمودباي، شيخ مصلح‌الدين، خدايار وَلعمي، خداياربيك، رستم‌بيك، كوك‌گمبذ و غيره بود(قوشمت­اف،1990: 161).

در انقلاب اكتبر در خجند 58 باب مدرسه فعال بود كه در هر كدام آن از 75 تا 100 نفر تحصيل مي‌نمود(ایرکه­یوف، 1979). در ابتداي سال 1916 در كشور تركستان 449 مدرسه، از جمله در سمرقند 40 مدرسه و مکتب­خانه(صداي شرق، 1989: 105) فعاليت مي‌نمود. تا انقلاب بخارا در منطقة كولاب بيش از 30 مدرسه فعال بود. از جمله در شهر كولاب مدارس خشتين يا عبدالله‌خاني با 200 دانش‌آموز، سنگاب با 100 دانش‌آموز، عظيم‌باي با 70 دانش‌آموز، رجب‌باي با 60 دانش‌آموز، سر مزار، قاسم‌خواجه، چرمگر پايان وجود داشت. در دهات اطراف كولاب چون تيبلي با 200 دانش‌آموز، لولي‌كوتل، توتو، خواجه اسحاق، قپچاق، لنگر، غيش، كهنه‌چنار نيز مدرسه‌هايي وجود داشتند. در خاولينگ مدارس قَيوم‌باي، مابين، داملا رحمت، دشت قواق، باي‌بچه، داملا موسي، گذر پرانك فعال بوده، هر كدام آنها از 80 تا 100 دانش‌آموز داشتند.

در بلجوان و دهات آن 9 مدرسه، در كَنگُرت10 مدرسه، در دشتِ جُم، سَرِخاسار و ديگر جاها نير چنين مدارسي فعاليت مي‌نمودند. عموماً در 2 بيك‌گري كولاب و بلجوان حدود 60 مدرسه وجود داشت.

در اين دوره در کنار مساجد جامع و حاجي يعقوب دوشنبه نيز مدارسی فعال بود كه يكي متعلق به خداي‌نظربي ديوان‌بيگي و دومي به حاجي يعقوب تعلق داشت(یوسف­اف، 1988: 79) در حصار سه مدرسة بزرگ با نام­هاي مدرسة كهنه، مدرسة نو و مدرسة بومي فعال بود كه در آنها نه فقط از حصار، بلكه از قرتاغ، غازِملك، ياوان، ورزاب، فيض‌آباد، بيك‌گري و شاه‌گري‌هاي بايسون، كولاب، بلجوان، قراتگين، بدخشان نيز تحصيل مي‌نمودند(شاهاني، 1997: 22).