دوران كتاب سوزي در چین
نخستین امپراتور سلسلهی «چین» وقتی در سال (207 پیش از میلاد) به قدرت رسيد، براي پايان دادن به اختلافات فكري و سياسي و قومي و ايجاد وحدت و يكپارچگي در سراسر این کشور، تنها راه چاره را ممنوعيت هر گونه فكر و انديشه كه به گذشته تعلق دارد، به ويژه آنچه كه مربوط به انديشههاي فكري كنفوسيوس بود دانست. لذا، به توصيهی نخست وزيرش به نام «ليشي (Li Shi)» با صدور فرمان وحشیانهي «كتابها را بسوزانيد و طرفداران و تبليغكنندگان انديشههاي كنفوسيوس را در آتش انداخته و دفن كنيد» فاجعهی عظيم فرهنگي را به بار آورد كه با سوزاندن كتابهاي غير قابل شمار و انهدام و به آتش كشيدن محلهاي نگهداري كتاب، خسارت غير قابل جبراني بر ميراث مكتوب ملت چین و گنجينهی فکری و فرهنگي اين كشور و ضررهاي غير قابل شمارشی بر گنجينهداران و صاحبان مجموعههاي كتاب وارد ساخته و در اين حركت ضد بشري، بسياري از كتابهاي ارزشمند و گرانبها در آتش جهل و كينه و نفرت حكام وقت سوخت. در اين دوران بسياري از مجموعهداران براي حفاظت از كتابها، آنها را در كوهها و يا بين شكافهای ديوار منازل و يا مناطق دور افتاده پنهان و دفن نمودند كه پس از مدتي بسياري از اين آثار در اثر رطوبت و عوارض طبيعي از بين رفت و نابود گرديد. برخی از آثار كنفوسيوس، از جمله «قطعات ادبي»، «كتاب تاريخ» و... قرنها بعد از ديوار خانهی محل سكونت كنفوسيوس كشف و مورد استفاده قرار گرفت. [۱]
نیز نگاه کنید به فرهنگ عمومی در چین؛ فرهنگ كتابت، كتابداری و كتابخانه در چین