ملی گرايی عربی در اردن

از دانشنامه ملل

ملی‌گرایی در سال 1939 تحت عنوان بیداری عرب سربرآورد. ساطع الحصری پدر این جریان بود. میشل عفلق نیز از بزرگان آن به حساب می‌آید. اما این جریان یک پدیدار ناقص و ناپایدار در جهان عرب بود؛ چرا که از اوایل قرن بیستم تا جنگ جهانی دوم که کسب استقلال صوری در جهان عرب شکل گرفت، رهایی از بیگانگان، رشد اجتماعی و اقتصادی، یکپارچگی سیاسی و رضایت عمومی را به همراه نداشت.

فصل مشترک جمله‌ی ملی‌گرایی‌های عرب با تمام گرایش‌های چپ و راست این بود که اگرچه نوسازی دنیای عرب در اخذ قالب‌های غربی است ولی این وام‌گیری باید به شیوه‌ای انجام گیرد که هویت ملی عرب حفظ شود. همچنین ملی‌گراها، حجیت مدل تاریخی اسلامی را در تعیین ساختارهای سیاسی یا اجتماعی جامعه عربی آتی رد کردند. ظهور ملی‌گرایی اردن به عنوان بخشی از جهان عرب در جریان انقلاب بزرگ عربی در سال 1961 اتفاق افتاد. این جریان ملی‌گرایی امروز در شاخه حزب بعث در اردن و جریان ملی اردن در سال‌های اخیر بروز و ظهور دارد. این حزب در سال 1993 میلادی و به دنبال اتحاد حزب عربی سوسیالیسم و حزب بعث عراق تشکیل شد ولی هیچ‌گاه نتوانست محبوبیت لازم را درمیان سیاستمداران و جوانان و دانشجویان پیدا کند و سقوط نظام صدام که بزرگترین حامی‌حزب بعث بود ضربه سنگینی بر پیکره این حزب وارد آورد و آن را از درون متلاشی کرد، اکنون حزب بعث اردن فقط نام یک حزب را یدک می‌کشد.

جریان ملی اردن هنوز به طور رسمی‌ تبدیل به حزب نشده و فقط صرف یک همپیمانی میان احزاب و شخصیت‌های بارز سیاسی اردن است که می‌خواهند نقشه حزبی این کشور را که در اختیار اخوان المسلمین می‌باشد تغییر دهند. رهبری این حزب در شرف تأسیس را سیاستمداران بزرگ و کهنه کار اردن برعهده دارند و از معروف‌ترین این شخصیت‌ها می‌توان به فایز طراونه نخست وزیر اسبق، عبدالهادی المجالی رئیس کنونی پارلمان و تعدادی از وزرای با نفوذ پیشین اشاره کرد.

ناظران سیاسی اردن معتقدند که به زودی و پس از تشکیل رسمی‌ این حزب تعداد بیشتری از افراد با نفوذ و مشهور به این جبهه عمل اسلامی‌ اردن که شاخه اخوان المسلمین در انتخابات آینده خواهد بود، می‌پیوندند.