نیروهای مسلح روسیه

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۵۳ توسط Shekvati (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «ارتش فدراسيون روسيه زیر نظر رئیس جمهور و طبق ماده هشتادوهفتم، او فرمانده کل نیروهاست  و از طریق تصویب رهنامه نظامی، نصب و عزل فرماندهان عالی و از طریق وزیر دفاع، آنها را کنترل می کند. ارتش روسیه نزدیک به یک ميليون نفر نیرو دارد و از  نيروهاي زم...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

ارتش فدراسيون روسيه زیر نظر رئیس جمهور و طبق ماده هشتادوهفتم، او فرمانده کل نیروهاست  و از طریق تصویب رهنامه نظامی، نصب و عزل فرماندهان عالی و از طریق وزیر دفاع، آنها را کنترل می کند. ارتش روسیه نزدیک به یک ميليون نفر نیرو دارد و از  نيروهاي زميني، هوايی، دريایي، هوابرد، موشکی راهبردی، و فضایی تشکیل شده است. به گواهی موسسه بین المللی مطالعات راهبردی لندن، ارتش روسیه در سال 2007 بیش از یک میلیون و 27 هزار نیرو داشته است که شامل 395 هزار نیروی زمینی، 142 هزار دریایی، 160 هزار هوایی، 80 هزار نفر نیروی راهبردی بازدارنده و 250 هزار نفر نیروی فرماندهی و پشتیبانی می شده است. افزون بر این، باید 480 هزار نفر نیروی شبه نظامی را هم به ارقام بالا افزود. فرض بر این است که حدود 20 میلیون نفر نیروی ذخیره احتیاط هم وجود دارد که یک دهم آن ظرف پنج سال گذشته دوره آموزشی دیده اند( اشتورمر، 1391: 161). این آمار تا سال 2012 با تغییرات اندکی روبرو شده طبق برنامه اصلاحی ارتش قرار است تا سال 2016 به یک میلیون نفر کاهش یابد. بودجه نظامی روسیه در سال 2010 میلادی، 58 میلیارد دلار و 4 درصد تولید ناخالص ملی و رتبه 5 جهان، پس از امریکا، چین، انگلیس و فرانسه بوده است. در سال 2012 این رقم به 65 میلیارد دلار رسیده است( Miller, 2013: 16 ). این رقم در مقایسه با امریکا و ناتو بسیار ناچیز است. بودجه نظامی امریکا حدود 700 میلیارد دلار و ناتو 250 میلیارد دلار است که با این حساب، بودجه نظامی روسیه یک پانزدهم غرب است.

روسیه به لحاظ تجهیزات نظامی، حدود 24 هزار دستگاه تانک رزمی، 2 هزار فروند هواپیمای جنگی، 61 فروند ناو عملیاتی، 52 فروند زیر دریایی تاکتیکی دارد. روسیه در کشورهای ارمنستان، آذر بایجان، بیلاروس، گرجستانف مولداوی تاجیکستان، قرقیزستان، اوکراین و سوریه، پایگاه و نیر دارد. در ارمنستان، یک پایگاه هوایی و یک پایگاه زمینی(گیومری) دارد که بیش از 5000 نیروی نظامی در سال 2012 در آن حضور دارند. این نیروها پس ازتحولات خاورمیانه و بحران سوریه افزایش یافته اند. در ایستگاه راداری قبله در آذربایجان حدود 900 نظامی روس فعالند. در ایستگاه راداری بارانویچی و مرکز ارتباطات دریای ویلیکای بیلاروس نیز 850 نظامی حضور دارند پایگاه های نظامی استیای جنوبی و آبخازستان دارای تا حدود 7600 نیرو مستقرند. ایستگاه راداری بالخاش قزاقستان هم تعداد نامعلومی نیرو دارد. پایگاه هوایی کانت قرقیزستان هم در حدود 700 نظامی روس را در خود جای داده است. در مولداوی 1500 نیروی پاسدار صلح و در تاجیکستان هم در پایگاه های نظامی دوشنبه، قرقان تپه، کولاب و پایگاه هوایی مشترک عینی حدود  5500 نظامی روس مستقرند. پایگاه دریایی ناوگان روسیه در استاوروپول اوکراین هم به استعداد 13 هزار نظامی حضور دارند. در تجهیزات لوجستیک نیروی دریایی روسیه در بندر لاذقیه در کرانه های مدیترانه هم 150 نظامی روس مشغولند. این پایگاه محل تردد ناوگان دریایی عبوری، کنترلی و رزمایشی روسیه در دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس و هند است. تجهیزات هسته ای روسیه هم 450 فروند موشک بالیستیک قاره پیما،  550 فروند موشک قاره ای با کلاهک هسته ای، 288 فروند موشک سطح به زمین و 1152 موشک سطح به زمین با کلاهک هسته ای، 500 فروند موشک کروز هوا به زمین، که در مجموع یک زرادخانه هسته ای عملیاتی با 2202 فروند موشک را تشکیل می دهد (10-22  Klein, 2009:  ).

همه دولت ها نسبت به تامین امنیت ملی خود حساس هستند و برای آن سیاست متناسب را انتخاب می کنند. سیاست امنیت ملی روسیه به وسيله شوراي امنيت فدراسيون روسيه مشخص می شود. رئیس جمهور، رئیس این شوراست كه با 12 عضو اصلي و 12 عضو مشورتي نقش مهمي در تدوين اسناد امنيت ملي  و سياست خارجي و دكترين نظامي دارد و در مشاوره براي رئيس جمهور در تصميمات مربوط به امور امنيت ملي و هماهنگي هاي لازم بسيار موثر است. سند استراتژي امنيت ملي روسيه مبتني بر سند توسعه اقتصادي و اجتماعي 2020 و بالاتر از اسناد سياست خارجي و دكترين نظامي و ديگر اسناد ملي مشابه مي باشد. در اين سند به امنيت در سطوح فردي و اجتماعي و دولتي پرداخته شده و هدف آن يكپارچه سازي و متحد نمودن نهادهاي اجرايي و واحدهاي فدراسيون و موسسات و سازمانها و نيز شهروندان در زمينه تامين امنيت ملي و ايجاد اجماع و همفكري ميان آنهاست.در حقيقت سند استراتژي امنيت ملي يك بنيان مهم جهت تعاملات سازنده نهادهاي دولتي و مدني براي اجراي اولويت هاي راهبردي ملي است. در اوائل سال 2009 بود كه دمیتری مدودوف رئیس جمهور روسیه فرمان مربوط به اعتبار پیدا کردن استراتژی امنیت ملی روسیه تا سال 2020 میلادی را امضا کرد. اين سند جای نظریه امنیت ملی را می گیرد که در سال 1997 میلادی به تصویب رسیده بود. اگرچه استراتژی امنیت ملی اصول سند قبلی را تکمیل می کند اما در ماهیت امر یک سند نوین است. نیکلای پاتروشوف دبیر شورای امنیت روسیه در مصاحبه با روزنامه ایزوستیا چاپ مسکو این موضوع را اعلام کرده و خاطرنشان ساخت: مهمترین ویژگی آن عبارت از این است که امنیت ملی از طریق دستیابی به منافع استراتژیک ملی تأمین می شود. سند تازه در بالاترین و با اعتبارترین محافل حکومتی نظانی و علمی و اجتماعی روسیه بطور بنیادی مورد بحث قرارگرفته و در رابطه نزدیک با نظریه دراز مدت رشد اجتماعی – اقتصادی کشور ما در دوره تا سال 2020 میلادی قرار دارد، خصلت مهم آن را تشکیل می دهد. استراتژی تصویب شده توسط رئیس جمهور مدودوف رشد صنعت، علم و فن بر اساس فناوری های پیشرفته و تأمین بینه دفاعی و منافع حیاتی کشور را در نظر می گیرد. اعلام دست برداشتن از مدل اقتصادی مبتنی بر صادرات مواد خام و وابستگی آن به وضع اقتصادی در خارج دارای اهمیت اصولی است. برای نخستین بار فصولی همچون علم، فرهنگ، بهداشت و بهداری و همچنین استفاده از طبیعت در استراتژی امنیت ملی روسیه ظاهر شده اند. مهم ترین نکته در سند تازه آن است که در راستای تأمین سطح شایسته زندگی برای شهروندان روسیه قرار دارد و همانا این نکته ضامن اساسی برای تأمین امنیت مطمئن برای کشور ما است( Patrushev,2009 ).

بر اساس استراتژی جديد، يك سیاست مصلحت گرایانه و چند سويه اتخاذ شده و رویارویی و مسابقه پر هزینه تسلیحاتی را منتفی می سازد. استراتژی نوین تأمین امنیت جمعی برابر با ناتو و جلوگیری از پیشروی ماشین نظامی این اتحادیه بسوی مرزهای روسیه را در نظر می گیرد. در این رابطه پیشنهاد رئیس جمهور روسیه در باره تدوین و امضای يك قرارداد تازه در باره امنیت  منطقه اروپا و اقیانوس اطلس بجای سند پایانی هلسینکی در سال 1976 میلادی دارای اهمیت کلیدی است. در سند منتشره خاطرنشان می شود روسیه در جریان گفتگو با ایالات متحده برای برقراری مناسبات برابرحقوقي و با سودمندي متقابل و مبتنی بر مشارکت استراتژیک تلاش خواهد ورزید. مسائل مربوط به تسلیحات استراتژیک تهاجمی، دفاع ضد موشکی، تقویت اعتماد و منع گسترش جنگ افزار کشتار جمعی به عنوان اولویت ها در تماس های دو جانبه مطرح می شوند. مسکو همچنان نقش فعالی در جلوگیری از وقوع جنگ ها و درگیری های جهان شمول و منطقه ای ایفا می کند. اینکه امکان اجرای استراتژی امنیت ملی فقط در صورت حمایت فعال اقشار گسترده جامعه روسیه از آن در سند تازه پذیرفته می شود یک ویژگی جالب توجه دیگر در این استراتژی است.

بررسي  و تحليل چهار دوره سند امنيت ملي با نگاهي به شرائط خاص زماني آنها نشان مي دهد كه از خوش بيني 1991 تا بدبيني 2000 نسبت به محيط امنيتي و تشديد راهكارهاي نظامي براي مقابله و سپس گرايش به همكاري ها در سال هاي 2001 ت 2003 و باز هم گرايش به مقابله از سال 2004 تا 2008 كه اوج آن در تابستان 1387 در جنگ استيا روي داد مي توان شاه بيت اصلي سياست امنيت ملي روسيه را كنترل تهديد امريكا دانست.در واقع اين امريكا و نهادهاي امريكا محور بوده كه با گسترش جغرافيايي و ساختاري و عملياتي به محاصره و مهار و محدودسازي آن روي آورده و با خروج از نهاد ها و ترتيبات كنترل تسليحاتي به تلاش براي برتري هسته اي و استراتژيك پرداخته و برابري و همپايه گي مورد نظر روسيه را در اين حوزه ها به خطر انداخته اند. امريكا در جستجوي برتري هسته اي خود درصدد ايجاد شبكه اي بزرگ و موثر از موشك ها براي وارد كردن ضربه نخست، در سال 2002 از پيمان اي.بي.ام خارج شد و اين امر با ابراز نگراني و اعتراض روس ها روبرو شد. اما بحث استقرار ده سامانه دفاع موشكي در لهستان و يك سامانه راداري در چك تا سال 2013، موضوع جدي تري بود. هرچند در ابتدا نصب ده سامانه مطرح بود، اما روس ها معتقدند مساله به اينها ختم نخواهد شد. در حال حاضر 40سامانه دفاع موشكي در آلاسكا، 4 سامانه در كاليفرنيا و تعدادي نيز در بريتانيا و گروئلند قرار دارند، اما چون مسئله روسيه، در واقع امريكا نيست، براي آنها قابل تحمل مي باشد. در واقع مشكلات روسيه بيشتر به اروپا برمي گردد و از نگاه مسكو، نصب اين سامانه ها، با بي ارزش كردن قدرت هسته اي و موشكي روسيه، قابليت ضربه هسته اي نخست و دوم را از اين كشور خواهد گرفت و اروپا را از تيررس روسيه خارج مي كند و البته اين بيشتر به لحاظ رواني اهميت دارد تا عملياتي. در واقع، با بهم خوردن برتري روسيه نسبت به اروپا ( 1991)، وضعيت تعادل سالهاي 1991 تا 2000 نيز كم كم دارد به هم مي خورد و معلوم نيست اين روند در كجا متوقف شود. مقامات نظامي روس، بارها تاكيد كرده اند كه " طرح امريكا باعث برهم خوردن تعادل استراتژيك قدرت در منطقه خواهد شد." ( كوزه گر، 52 )  " فضاي تاريخي روس ها در بالتيك، حوزه درياي سياه، لهستان، چك و بالكان" ويران خواهد شد. از اين نگاه، مقابله رواني روسيه و اروپا، جنبه تاريخي آميخته به رويارويي دارد.( زادوخين، ص 244). در سالهاي اخير در امريكا علاوه بر موج تبليغات در مورد هژموني اين كشور، بر برتري هسته اي اين كشور و پايان وضعيت تعادل هسته اي چهار دهه گذشته كه مبتني بر " نابودي مطمئن متقابل" بود، تاكيد زيادي مي شود، بطوري كه ادعا مي شود " عصر MDA پايان يافته و براي نخستين بار در دهه هاي اخير، زرادخانه هاهي هسته اي روسيه با چين با يك ضربه هسته اي نخست خلع سلاح خواهند شد. امريكا براي نخستين بار براي يك يا چند دهه در موقعيت برتري هسته اي قرار گرفته است." ( Lieber and Press, 7 , 8 ). اين وضع، در كنار طرح هايي نظير " ضربه سريع جهاني " و فضاي  ناشي از چنين ادعاهايي، موجب احساس خنثي بودن توان موشكي روسيه خواهد شد و تصور مي شود كه تمام معادلات بين المللي به نفع غرب خواهد بود. است. به هر حال  در بيشتر اسناد امنيت ملي روسيه نگراني از به خطر افتادن برابري استراتژيك كه به وسيله اسناد مهم دهه 1960 و 1970 ميلادي به رسميت شناخته شده وجود دارد و و رمز و راز بسياري از قهر كردن ها و عتاب ها و تهديد هاي در مقابل امريكا نيز همين است و نكته مهم سند 2020 نيز در همين تاكيد روي همكاري استراتژيك با امريكا و ناتو است براي جلو گيري از گسترش هسته اي و تروريسم و و حل و فصل مناقشات منطقه اي  مي باشد و رسيدن به توافقات استراتژيك از تابستان 1388 تا نشست سران ناتو و روسيه در لسيبون در اواخر سال 2010 و توافقات مهم  هم در اين چارچوب قرار دارد. 

اما سندی که سیاست و راهبرد نظامی روسیه را تعیین می کند، به رهنامه یا دکترین نظامی روسیه موسوم است.  نکات اساسی دکترین نظامی فدراسیون روسیه سال ۲۰۰۰، نظریه توسعه بلندمدت اجتماعی و اقتصادی فدراسیون روسیه تا سال ۲۰۱۰، راهبرد امنیت ملی فدراسیون روسیه تا سال ۲۰۲۰ و مفاد نظریه سیاست خارجی فدراسیون روسیه سال ۲۰۰۸ و نظریه دریایی فدراسیون روسیه تا سال ۲۰۱۰ در دکترین نظامی در نظر گرفته شده است. دکترین ‌نظامی ‌بر ‌اصول ‌نظریه ‌نظامی ‌استوار ‌بوده ‌و ‌هدف ‌توسعه ‌بیشتر ‌این ‌نظریه ‌را ‌دنبال ‌می‌کند. در این سند مهم ترین ‌خطرات ‌نظامی ‌و ‌تهدیدات ‌نظامی ‌فراروی ‌فدراسیون ‌روسیه عبارتند از:

الف. تلاش ‌برای ‌بخشیدن ‌وظایف ‌جهانی ‌به ‌توان ‌نظامی ‌سازمان ‌پیمان ‌آتلانتیک ‌شمالی ‌و ‌اجرای ‌این ‌وظایف ‌بر ‌خلاف ‌موازین ‌حقوق ‌بین‌‌الملل؛ ‌نزدیک ‌کردن ‌زیرساخت ‌نظامی ‌کشورهای ‌عضو ‌ناتو ‌به ‌مرزهای ‌فدراسیون ‌روسیه ‌از ‌جمله ‌از ‌طریق ‌گسترش ‌این ‌پیمان؛

ب. کوشش ‌برای ‌بی ‌ثبات ‌کردن ‌اوضاع ‌بعضی ‌کشورها ‌و ‌مناطق ‌و ‌بر ‌اندازی ‌ثبات ‌راهبردی؛

ج. استقرار ‌(افزایش) ‌واحدهای ‌نیروهای ‌مسلح ‌کشورهای ‌خارجی ‌(گروه‌‌های ‌کشورها) ‌در ‌مناطق ‌مجاور ‌با ‌فدراسیون ‌روسیه ‌و ‌متحدان ‌آن ‌و ‌نیز ‌در ‌آب‌های ‌مجاور؛

د. ایجاد ‌و ‌استقرار ‌سامانه‌‌های ‌پدافند ‌ضد ‌موشکی ‌راهبردی ‌که ‌ثبات ‌جهانی ‌را ‌متزلزل ‌کرده ‌و ‌تناسب ‌شکل ‌گرفته ‌نیروهای ‌موشکی ‌و ‌هسته‌ای ‌را ‌بر ‌هم ‌می‌زند ‌و ‌نیز ‌نظامی‌گری ‌فضای ‌کیهانی، ‌استقرار ‌سامانه‌‌های ‌راهبردی ‌غیر ‌هسته‌ای ‌سلاح‌های ‌فوق ‌العاده ‌دقیق؛

ه. ‌ادعاهای ‌سرزمینی ‌از ‌فدراسیون ‌روسیه ‌و ‌متحدان ‌آن ‌و ‌مداخله ‌در ‌امور ‌داخلی ‌آن‌ها؛

و. اشاعه ‌سلاح‌‌های ‌کشتار ‌دسته ‌جمعی، ‌موشک‌ها ‌و ‌فناوری‌های ‌موشک‌سازی ‌و ‌افزایش ‌تعداد ‌کشورهای ‌دارنده ‌سلاح‌های ‌هسته‌ای؛

ز. ‌تخلف ‌بعضی ‌دولت‌ها ‌از ‌توافقات ‌بین‌‌المللی ‌و ‌عدم ‌رعایت ‌قراردادهای ‌قبلی ‌بین‌‌المللی ‌در ‌زمینه ‌تجدید ‌و ‌کاهش ‌تسلیحات؛

‌ح. توسل ‌به ‌زور ‌نظامی ‌در ‌کشورهای ‌مجاور ‌با ‌فدراسیون ‌روسیه ‌بر ‌خلاف ‌منشور ‌سازمان ‌ملل ‌متحد ‌و ‌سایر ‌موازین ‌حقوق ‌بین‌‌الملل؛

ط. بروز ‌کانون‌های ‌مناقشات ‌مسلحانه ‌و ‌توسعه‌‌این ‌مناقشات ‌در ‌مناطق ‌کشورهای ‌مجاور ‌با ‌فدراسیون ‌روسیه ‌و ‌متحدان ‌آن؛

ی. ‌گسترش ‌تروریسم ‌بین‌‌المللی؛

ک. ظهور ‌کانون‌های ‌تنش ‌بین ‌قومی ‌(بین ‌المذاهب)، ‌فعالیت ‌گروه‌‌های ‌مختلف ‌مسلح ‌افراطی ‌بین‌‌المللی ‌در ‌مناطق ‌مجاور ‌با ‌مرز ‌دولتی ‌فدراسیون ‌روسیه ‌و ‌مرزهای ‌کشورهای ‌متحد ‌فدراسیون ‌روسیه ‌و ‌نیز ‌وجود ‌اختلاف‌نظرهای ‌سرزمینی، ‌رشد ‌جدایی‌طلبی ‌و ‌افراط ‌زورگویانه ‌(مذهبی) ‌در ‌بعضی ‌مناطق ‌جهان.

ل. ‌خطرات ‌اساسی ‌نظامی ‌داخلی ‌به ‌قرار ‌ذیل ‌است: ‌تلاش‌ها ‌برای ‌تغییر ‌زورگویانه ‌نظام ‌قانونی ‌فدراسیون ‌روسیه؛ تضعیف ‌حاکمیت، ‌وحدت ‌و ‌تمامیت ‌ارضی ‌فدراسیون ‌روسیه؛ و ایجاد ‌بی‌‌نظمی در ‌فعالیت ‌نهادهای ‌قدرت ‌دولتی، ‌تأسیسات ‌مهم ‌دولتی ‌نظامی ‌و ‌زیرساخت ‌اطلاع‌رسانی ‌فدراسیون ‌روسیه. برای مقابله با این تهدیدات، سیاست نظامی فدراسیون روسیه تنظیم می شود. اهداف اساسی سیاست نظامی فدراسیون روسیه توسط رئیس جمهور فدراسیون روسیه  مطابق با قوانین فدرال، راهبرد امنیت ملی فدراسیون روسیه تا سال ۲۰۱۰ و این دکترین نظامی تعیین می‌شود. سیاست ‌نظامی ‌فدراسیون ‌روسیه ‌با ‌هدف ‌جلوگیری ‌از ‌مسابقه ‌تسلیحاتی، ‌بازدارندگی ‌و ‌پیشگیری ‌از ‌بروز ‌مناقشات ‌جنگی، ‌تکمیل ‌سازمان ‌نظامی، ‌اشکال ‌و ‌روش‌های کاربرد ‌نیروهای ‌مسلح ‌و ‌نیروهای ‌دیگر ‌و ‌استفاده ‌از ‌تسلیحات ‌به ‌منظور ‌دفاع ‌از ‌فدراسیون ‌روسیه ‌و ‌تأمین ‌امنیت ‌فدراسیون ‌روسیه ‌و ‌متحدان ‌آن ‌دنبال ‌می‌شود( کرمی، 1389: 80-88). برای اجرای سیاست نظامی، نیروهای نظامی به استعداد حدود یک میلیون نفر آماده اند که به شرح زیر می باشند.

الف. نيروي زميني

این نیرو با استعداد حدود 400 هزار نفر نیرو از نظر امكانات رزمي خود قادر است در تعامل با انواع ديگر نيروهاي مسلح فدراسيون روسيه در چارچوب تعرض، گروه بندي‎هاي نيروهاي مسلح دشمن را شكست داده و  سرزمين او را به دست آورد،  به عمق سرزمين دشمن ضربه وارد كرده،  تجاوز دشمن را دفع كند و مناطق و مرزهاي تعيين شده را تحت كنترل خود درآورد. رياست نيروي زميني بر عهده فرماندهي كل نيروي زميني گذاشته شده است. فرماندهي كل نيروي زميني در ماه مارس سال 1946 تشكيل شد. در پايان جنگ جهاني دوم، تعداد نفرات نيروي زميني شوروي برابر 9 ميليون و 822 هزار نفر بود و بعد از ترخيص نفرات در سال 1948 اين تعداد تا 2 ميليون و 444 هزار نفر كاهش يافت كه براي اداره اين نيرو، ارگان ويژه‌اي لازم بود. فرماندهي كل نيروي زميني چندبار بازسازي شده و بالاخره اواخر سال‎هاي 1990  شكل فعلي خود را كسب كرده است. فرمانده نيروي زميني به عنوان معاون وزير دفاع سرپرست اداره كل نيروي زميني، اداره كل آمادگي رزمي نيروهاي مسلح فدراسيون روسيه، اداره نيروهاي موشكي و توپخانه، اداره پدافند هوايي نيروهاي مسلح فدراسيون روسيه، هواپيمايي ارتشي، اداره امنيت شيميايي و اداره نيروهاي مهندسي وزارت دفاع فدراسيون روسيه است. از نظر سازماني، در حال حاضر نيروي زميني از اجزاي تركيبي ذيل تشكيل شده است: نواحي نظامي (ناحيه نظامي مسكو، لنينگراد، شمال قفقاز، ولگا، اورال، سيبري و خاور دور)، ارتش ها، سپاهها، لشکرها، نواحی استقراری، تیپ ها، واحدهای نظامی مستقل، موسسات نظامی و سازمان های تولیدی. واحدهاي پياده‌نظام موتوريزه، از بيشترين تعداد نفرات برخوردار بوده و هسته نيروي زميني را تشكيل مي دهد. اين واحدها به سلاح‌هاي كافي براي نابود كردن اهداف زميني و هوايي، سيستمهاي موشكي، تانك، توپخانه، خمپاره‌انداز، موشكهاي هدايت شونده  ضدتانك و وسايل مؤثر اطلاعاتي و اداره نيروها مجهز هستند. واحدهاي تانكي، نيروي اصلي ضربتي نيروي زميني و وسيله نيرومند مبارزه مسلحانه را تشكيل مي دهند كه در انواع مختلف عمليات جنگي  وظايف مهمي اجرا مي كنند. واحدهاي موشكي و توپخانه، اساس قدرت آتش را تشكيل داده و مهمترين  وسيله عملياتي  اجراي مأموريت‌هاي شكست دادن دشمن است. پدافند ضدهوايي، مهمترين وسيله مبارزه با دشمن هوايي؛ شامل واحدهاي موشكي ضدهوايي، توپخانه ضدهوايي و واحدهاي راديو فني ضدهوايي است. هواپيمايي ارتشي مخصوص اجراي عمليات براي مساعدت به واحدهاي  ديگر و پشتيباني هوايي از آن‎ها و نيز جمع‌آوري اطلاعات، پياده كردن واحدهاي هوابرد تاكتيكي و حمايت از آنها، مبارزه راديو الكترونيكي، ايجاد موانع مين‎گذاري شده و غيره است. نيروي زميني نيروهاي مسلح فدراسيون روسيه  همچنين در فعاليت مربوط به حفاظت از صلح شركت مي كند. در حال حاضر واحدهاي نيروي زميني در عمليات حفاظت از صلح در سيرا-لئون، آبخازستان، آستياي جنوبي و منطقه رود دنستر شركت مي كنند. يك وظيفه مهم ديگر افسران اين نيرو، كمك به تشكيل ارتش و آموزش كادرهاي نظامي كشورهاي ديگر و سازماندهي سرويس فني جنگ‌افزاري است كه اين كشورها از فدراسيون روسيه خريداري مي كنند.

ب. نيروي هوايي فدراسيون روسيه

نيروي هوايي فدراسيون روسيه به استعداد 160 هزار نیرو، با هدف اجراي عمليات اكتشافي و جمع‌آوري اطلاعات درباره نيروهاي دشمن؛ تأمين برتري در هوا و بازدارندگي از نيروي هوايي دشمن؛ دفاع از مهمترين مناطق نظامي-اقتصادي كشور و گروه‎هاي نيروهاي فدراسيون روسيه در برابر حمله هوايي؛ اخطار از حمله هوائی؛ نابود كردن واحدها و تأسيساتي كه اساس توان نظامي و نظامي-اقتصادي دشمن را تشكيل مي دهند؛ پشتيباني هوايي از نيروي زميني و نيروي دريايي؛ پياده كردن واحدهاي هوابرد؛ و انتقال نيروها و لوازم و جنگ‌افزار تشکیل شده اند. ساختار نيروي هوايي فدراسيون روسيه  شامل واحدهاي هوايي (بمب‌افكن، تهاجمي، شكاري ضد هوايي، اطلاعاتي، نظامي باري و ويژه)؛ نيروي موشكي ضدهوايي؛ نيروي راديو فني؛ نيروي ويژه؛ واحدها و سازمانهاي لجستيكی است. هواپيمايي بمب‌افكن از انواع مختلف بمب‌افكن‎هاي دوربرد (استراتژيكي) و جبهه‌هاي (تاكتيكي) برخوردارند. هدف آن‎ها، وارد كردن ضربات به گروه‎هاي نيروها، انهدام  واحدهاي نظامي و انرژتيك و مراكز ارتباطي در عمق استراتژيكي و عملياتي دفاع دشمن است. يك بمب‌افكن مي تواند  بمب‌هاي مختلف اعم از متعارف و هسته‎اي و نيز موشكهاي هدايت شونده “هوا به زمين” را حمل كند. هواپيمايي تهاجمي براي پشتيباني هوايي از نيروها، وارد كردن ضربات به نيروي انساني و تأسيسات دشمن عمدتاً در خط مقدم جبهه و مبارزه با هواپيماها و هلي‌كوپترهاي دشمن در هوا به كار گرفته مي‎شود. يكي از شرايط اصلي هواپيماي تهاجمي، دقت بالاي ضربه به اهداف زميني است.  در اين جنگنده‌ها توپ هاي كاليبر بالا، بمب و خمپاره جت به كار گرفته شده است. هواپيمايي شكاري پدافند ضدهوايي، نيروي اصلي مانوردار سيستم ضدهوايي است كه مخصوص دفاع از نيروها در برابر حمله هوايي دشمن است و مي تواند در بيشترين فاصله از  تأسيسات مورد حفاظت، با دشمن مبارزه كند. هواپيمايي پدافند ضدهوايي دربرگيرنده جنگنده‌هاي شكاري، هلي‌كوپتر رزمي و هواپيماها و هلي‌كوپترهاي ويژه و باري است. هواپيمايي اطلاعاتي مختص جمع ‌آوري اطلاعات درباره دشمن، بررسي وضع مناطق و وضع هوا و نيز انهدام تأسيسات پنهان شده دشمن است. همچنين هواپيماهاي بمب‌افكن، شكاري-بمب‌افكن، تهاجمي و شكاري مي توانند پروازهاي اطلاعاتي انجام دهند.  اين جنگنده‌ها به همين منظور به  وسايل عكاسي مورد استفاده در شرايط روز و شب، رادارها با دقت بالا، دستگاههاي ضبط صوت و وسايل تلويزيوني مجهز مي‎شوند. هواپيمايي اطلاعاتي به هواپيمايي اطلاعاتي تاكتيكي، عملياتي و استراتژيكي تقسيم‎بندي مي‎شود. هواپيمايي ويژه مخصوص كشف  راداري اهداف و نشانه‎روي آنها، سوختگيري هواپيماها در حال پرواز، مبارزه راديو الكترونيكي، دفاع راديواكتيوي، شيميايي و ميكروبي، اداره نيروها و ارتباطات، تأمين هواشناسي و فني، امداد نفرات در صورت وقوع سانحه، و تخليه مجروحين و بيماران است. نيروهاي موشكي ضدهوايي از مهمترين تأسيسات كشور و گروههاي نيروها در برابر ضربات دشمن هوايي دفاع مي كنند. اين نيروها به سيستمهاي موشك ضدهوايي مختلف مجهز هستند. نيروي راديو فني، منبع اصلي اطلاعات درباره دشمن هوايي است. اين نيرو به وسيله رادارها حريم هوايي را كنترل مي كند و بر رعايت قواعد پرواز توسط همه جهازهاي پرنده نظارت مي كند. مخابره اطلاعات در باره حمله هوايي، تهيه اطلاعات رزمي براي نيروي موشكي ضدهوايي و هواپيمايي پدافند ضدهوايي از جمله وظايف اين نيرو است. رادارهاي نيروي راديو فني قادرند در هر وقت شب و روز  و در همه شرايط هوايي  اهداف هوايي و آبي را كشف كنند. واحدهاي مبارزه راديو الكترونيكي مخصوص ايجاد پارازيت براي رادارهاي هواپيماها و سيستمهاي نشانه‌روي و وسايل راديويي ديگر حمله هوايي دشمن هستند.

ج. نيروي دريايي فدراسيون روسيه

نيروي دريايي به استعداد 142 هزار نیرو، عامل مهم توان نظامي كشور است كه به نيروي هسته‎اي استراتژيكي و نيروي متعارف تقسيم مي‎شود. نيروي دريايي از رسته‌هاي ذيل تشكيل شده است: نيروي زيردريايي، روآبي، هواپيمايي دريايي، تفنگداران دريايي و نيروي دفاع ساحلي. بخش زيردريايي نيروي دريايي  كه در فضاهاي اقيانوس جهاني فعاليت مي كند، قادر است به اهداف دريايي و قاره‌اي ضربه وارد كند. زيردريايي‌هاي نيروي دريايي فدراسيون روسيه از نظر نوع تسليحات به موشك‌بر و اژدردار و از نظر نوع موتور به اتمي و ديزل برقي تقسيم‌بندي مي‎شوند. زيردريايي‌هاي اتمي مسلح به موشكهاي باليستيكي و بالدار هسته‎اي، نيروي ضربتي نيروي دريايي فدراسيون روسيه را تشكيل مي دهند. اين زيردريايي‌ها در مناطق مختلف اقيانوس جهاني در حال تردد بوده و هميشه براي كاربرد بي درنگ سلاح‌هاي هسته‎اي آمادگي دارند. زيردريايي‎هاي اتمي  مسلح به موشكهاي “ناو-ناو” عمدتاً مخصوص مبارزه با ناوهاي روآبي بزرگ دشمن هستند. از زيردريايي‎هاي اتمي اژدردار براي ايجاد اختلال در ارتباطات زيردريايي و روآبي دشمن استفاده مي‎شود. آن‎ها همچنين براي همراهي زيردريايي‌هاي موشك‎بر و ناوهاي روآبي به كار گرفته مي‎شوند. زيردريايي‎هاي ديزلي (اهم از موشك‌بر و اژدردار) در مناطق محدود دريا فعاليت مي كنند. ناوهاي روآبي، در شرايط معاصر نيز يكي از مهمترين بخش‌هاي نيروي دريايي را تشكيل مي دهند. ايجاد ناوهاي هواپيمابر و استفاده از انرژي اتمي به عنوان وسيله محرك اين ناوها، امكانات رزمي آن‎ها را گسترش داده است. ناوهاي روآبي به خروج زيردريايي‎ها به منطقه عمليات جنگي و بازگشت آنها به پايگاه‌ها  مساعدت كرده و نيروي دريابرد را جابجا مي كنند. يك مأموريت سنتي ديگر ناوهاي روآبي، وارد كردن ضربات به سرزمين دشمن  و دفاع از ساحل كشور خود در برابر نيروي دريايي دشمن است.

هواپيمايي دريايي، يكي از رسته‌هاي نيروي دريايي فدراسيون روسيه بوده و از هواپيمايي استراتژيكي، تاكتيكي، عرشه‌اي و ساحلي تشكيل شده است. هواپيمايي استراتژيكي و تاكتيكي با گروههاي ناوها و زيردريايي‌ها  مبارزه كرده و به بمباران و موشك‌باران تأسيسات ساحلي دشمن مي پردازد. هواپيمايي عرشه‌اي در واحدهاي ناوهاي هواپيمابر مورد استفاده قرار مي گيرد. هدف اصلي رزمي آن، نابود كردن هواپيماهاي دشمن در حال پرواز، انهدام سكوهاي پرتاب موشك‎هاي هدايت شونده ضدهوايي و ساير وسايل مبارزه ضدهوايي دشمن و اجراي عمليات اطلاعاتي تاكتيكي است. هواپيمايي عرشه‌اي در جريان عمليات با هواپيمايي تاكتيكي تعامل مي كند. هلي‌كوپترهاي دريايي، وسيله مؤثر نشانه‌روي براي موشكهاي ناوها جهت وارد كردن ضربات به زيردريايي‎هاي دشمن و دفع حملات هواپيماهايي كه در ارتفاع پايين پرواز مي كنند، هستند. اين هلي‌كوپترها به موشكهاي “هوا به سطح“ مسلح هستند. تفنگداران دريايي در چارچوب واحدهاي دريابرد  (به صورت مستقل يا همراه با نيروي زميني) به انجام مأموريت‌ها مي پردازند. آن‎ها همچنين از پايگاه‎هاي نيروي دريايي و بنادر  دفاع مي كنند. عمليات تفنگداران دريايي معمولاً با پشتيباني  نيروي هوايي و آتش توپخانه ناوها صورت مي گيرد. تفنگداران دريايي از همه سلاح‌هاي مخصوص يگان‌‏هاي پياده‌نظام موتوريزه استفاده مي كنند و مهمترين تفاوت آنها، استفاده از تاكتيك ويژه دريابرد است. نيروي دفاع ساحلي مخصوص دفاع از  مراكز استقرار نيروها، بنادر،  قسمت هاي مهم ساحل، جزاير و تنگه‌ها در برابر حمله  ناوها و واحدهاي دريابرد دشمن است. سيستمهاي موشكي ساحلي و توپخانه، سيستمهاي موشكي ضدهوايي، مين و اژدر و ناوهاي ويژه دفاع ساحلي اساس جنگ‌افزار اين نيرو را تشكيل مي دهند.  به منظور  دفاع از سواحل، استحكامات ويژه‌اي ايجاد مي‎شوند. نيروي دريايي فدراسيون روسيه دربرگيرنده ناوگان شمالي، ناوگان اقيانوس آرام، ناوگان درياي سياه، ناوگان بالتيك و روسيه براي اولين بار در قرن 17، در زمان سلطنت تزار آلكسي ميخايلويچ سعي كرده بود ناوگان نظامي خود را در درياي خزر بسازد كه اين تلاش براي گسترش  روابط بازرگاني بين روسيه و ايران و ضرورت دفاع از راههاي بازرگاني در مسير ولگا ارتباط داشت. در سال 1669 ناوهاي ساخته شده وارد بندر آستاراخان شدند ولي يك سال بعد در جريان قيام ستپان رازين سوزانده شدند. در سال 1704 به دستور تزار پطر كبير در قازان  ساخت ناوها براي درياي خزر شروع شد. در قرن بيستم، در جريان جنگ جهاني دوم، ناوگان خزر در نبودن خطر مستقيم از سوي دشمن، مشغول نظارت بر فضاي دريايي بود. در ماه اوت سال 1941  اين ناوگان همراه با واحدهاي ناحيه نظامي ماوراي قفقاز به عمليات دريابرد در ساحل ايراني در نزديكي شهر آستارا  پرداخته و بدين وسيله  چند واحد نيروهاي شوروي را در خاك ايران پياده كرد. دولت شوروي اين گسيل نيروها را با تشديد نفوذ آلمان فاشيستي در ايران و تلاش براي جلوگيري از كشانده شدن ايران به جنگ عليه اتحاد شوروي توضيح داده بود. از سال 1942 ناوگان خزر به عنوان يگان فعال جنگي اعلام شده و مشغول تأمين امنيت راههاي مواصلاتي بود. در سال هاي بعد از جنگ جهاني دوم، اين ناوگان به اجراي وظايف خود به عنوان وسيله تثبيت اوضاع منطقه ادامه داد. در دوران شوروي، شهر باكو، پايتخت جمهوري آذربايجان، محل استقرار ناوگان درياي خزر بود ولي بعد از فروپاشي اتحاد شوروي در سال 1991، به شهرهاي ماخاچ‌قلعه و آستاراخان منتقل شد. دريادار بوريس زينين فرمانده سابق اين ناوگان و آناتولي گوژوين استاندار فقيد منطقه آستاراخان طي پيامي به دولت فدراسيون روسيه بر انتقال ناوگان به اين شهر تأكيد كرده بودند. بدين وسيله، ناوگان روسي درياي خزر به “زادگاه تاريخي” خود برگشت. در شرايط ژئوپلتيكي جديد اهميت ناوگان خزر افزايش مي يابد. رياست وزارت دفاع روسيه تأكيد مي كند كه  هدف اصلي اين ناوگان در شرايط كنوني، تأمين منافع  ملي و دولتي روسيه در منطقه و مقابله با تروريسم است.  در حال حاضر، دولت فدراسيون روسيه براي تجديد جنگ‌افزار ناوگان خزر و ارتقاي سطح آن تلاش مي كند كه به عنوان نمونه اين فعاليت مي توان به ساخت ناو حفاظتي “تاتارستان” و واگذاري آن به ناوگان خزر اشاره كرد. دولت روسيه برنامه ساخت ناوها براي ناوگان درياي خزر را تصويب كرده است كه در چارچوب آن چند طرح ناوهاي جديدي كه با شرايط خزر مطابقت داشته باشد، تهيه شده است. ناوگان درياي خزر در  عمليات در جمهوري چچن هم شركت مي كند. چند سال پيش  تيپ تفنگداران دريايي “مسكو-چرنيگوف” در چارچوب اين ناوگان تشكيل شد كه در عمليات ضد تروريستي در چچن شركت كرد. در ماه اوت سال 2002  بر اساس دستور رئيس جمهور فدراسيون روسيه در درياي خزر رزمايش بزرگ ناوگان خزر با شركت واحدهاي نيروي هوايي، وزارت كشور، وزارت حمل و نقل و وزارت موقعيت‌هاي اضطراري روسيه  برگزار شد. اين اولين رزمايش بزرگ در منطقه طي 10 سال اخير بود. اين رزمايش نشان داد كه ناوگان درياي خزر از آمادگي كامل براي دفاع از مرزهاي جنوبي روسيه برخوردار است. ناوهاي اين ناوگان در برقراري روابط دوستانه با كشورهاي ساحلي درياي خزر شركت مي كنند.  به عنوان مثال، در سپتامبر سال 2002  ناوهاي اين ناوگان از باكو، پايتخت جمهوري آذربايجان ديدار دوستانه به عمل آوردند. در ماه مي سال 2003 چند ناو تحت فرماندهي دريادار يوري ستارتسف، فرمانده ناوگان خزر از بندر آقتاو (جمهوري قزاقستان) ديدار دوستانه به عمل آوردند.

د. نيروي موشكي استراتژيكي فدراسيون روسيه

نيروي موشكي استراتژيكي، اساس نيروهاي هسته‎اي استراتژيكي فدراسيون روسيه را تشكيل مي دهد.  هدف اين نيرو، بازدارندگي هسته‌اي و وارد كردن ضربات به واحدها و تأسيسات استراتژيكي و اقتصادي دشمن در صورت وقوع تجاوز مي باشد. تشكيل نيروي موشكي استراتژيكي با توسعه سلاح‌هاي موشكي  و هسته‎اي ارتباط دارد.  در سال‎هاي 1959-1946  اولين نمونه‌هاي سلاح‌هاي هسته‎اي و موشكهاي باليستيكي هدايت شونده  ايجاد شده و واحدهاي موشكي مستقر شدند.  در سال‎هاي 1965-1959  نيروي موشكي استراتژيكي تشكيل شد. در همان سالها  موشك هاي باليستيكي قاره‎پيما و موشكهاي ميان‌برد براي انجام مأموريت‌هاي جنگي در  همه مناطق جغرافيايي و همه صحنه‌هاي عمليات جنگي به وجود آمدند.  در سال 1963 در چارچوب عمليات “آنادير” موشك‌هاي متعلق به اين نيرو به صورت محرمانه در كوبا مستقر شدند كه در نتيجه اين اقدام بحران كارائيب رخ داد و سپس توافقاتي در جهت جلوگيري از تجاوز آمريكا به كوبا و مهار زدن فعاليت‌هاي موشكي اتحاد شوروي و ايالات متحده آمريكا حاصل شدند. در سال‎هاي 1973-1965  گروهبندي موشكهاي باليستيكي قاره‎پيماي نسل دوم با  كلاهك تك‌بلوكي در مواضع مخصوص خود مستقر شدند كه در نتيجه اين اقدامات، نيروي موشكي استراتژيكي به بخش اصلي  نيروهاي هسته‎اي استراتژيكي تبديل شده و  در برقراري موازنه نظامي-استراتژيكي بين ايالات متحده آمريكا و اتحاد شوروي سهم به سزايي ايفا كرد.  در سال‎هاي 1985-1973  نيروي موشكي استراتژيكي به موشكهاي باليستيكي قاره‌پيماي نسل سوم با كلاهك شكافنده مسلح شد كه اين موشكها مي توانند از سيستمهاي پدافند ضدموشكي دشمن عبور كنند و به هدف برسند. همچنين سيستمهاي موشكي سيار ساخته شدند. در سال‎هاي 1992-1985 نيروي موشكي استراتژيكي از سيستمهاي ثابت و سيار موشكي قاره‌پيماي نسل چهارم برخوردار شد ولي در سال‎هاي 1991-1988 بر اساس توافقات روسي-آمريكايي موشكهاي ميان‌برد نابود شدن. بعد از سال 1992  و فروپاشي اتحاد شوروي، روند نابود كردن موشك هاي باليستيكي قاره‎پيما در خاك  اوكراين و قزاقستان و انتقال موشكهاي باليستيكي “توپول” از بلاروسي به روسيه جريان داشت. همچنين سيستم موشكي جديد سيار و متحرك “توپول-ام” نسل پنجم در رده تسليحات نيروي موشكي استراتژيكي وارد شد. در مراحل اوليه فعاليت فضايي اتحاد شوروي، پرتاب موشكها  توسط متخصصين و افسران نيروي موشكي استراتژيكي انجام مي گرفت. به عنوان مثال، 4 اكتبر سال 1957 اولين ماهواره مصنوعي زمين از ميدان فضايي بايكانور توسط موشك شوروي R-7 پرتاب شد. در سال 1997 در نتيجه ادغام نيروي موشكي استراتژيكي، نيروي فضايي و نيروي دفاع موشكي-فضايي ضدهوايي، نوع جديد نيروهاي مسلح روسيه به نام “نيروي موشكي استراتژيكي” تشكيل شد. در ژوئن سال 2001 نيروي موشكي استراتژيكي به دو رسته نيروهاي مسلح يعني نيروي موشكي استراتژيكي و نيروي فضايي تبديل شد. از ژوئن سال 2001  سپهبد ن.سولوتسف فرمانده نيروي موشكي استراتژيكي مي باشد. در حال حاضر، نيروي موشکي روسيه شامل 496 موشک باليستيکي قاره پيما مي باشد از جمله 226 موشک چاه پايه (86 موشک سنگين R-36MUTTX و R-36M2 «وايوودا»، 110 عدد موشک متوسط UR-100NUTTH و 40 موشک سبک RS-12M2 «توپول-ام») و 270 موشک سيار زميني «توپول» است. طبق اطلاعات جديد، تا سال 2010 ممکن است در نيروهاي موشکي استراتژيکي حداکثر 313  موشک باليستيکي قاره پيما، از جمله 154 موشک چاه پايه (40 موشک سنگين R-36M2 «وايوودا»، 50 عدد موشک متوسط UR-100NUTTH و 64 موشک سبک RS-12M2 «توپول-ام») و 159 موشک سيار زميني (144 موشک RS-12M «توپول» و 15 موشک Rs-12M1 «توپول-ام») باقي بمانند. تعداد کلاهک هاي هسته اي موشکهاي باليستيکي از 1770 تا 923 عدد کاهش خواهد يافت. علت اصلي همه کاهش ها در نيروهاي موشکي استراتژيکي روسيه، فرسايش سيستمهاي موشکي است که در دوران شوروي تا اندازه اي در اوکراين (کارخانه دنپروپتروفسک و کارخانه پاولودار) توليد شده بودند. بعد از فروپاشي اتحاد شوروي، ساخت اين موشکها قطع شده و روند نوسازي موشکها متوقف شد. همين امر باعث انحلال  د لشگر موشکي در کارتالي و کاستروما مي شود. لشگر موشکي 59 (کارتالي) از موشکهاي سنگين سوخت مايع R-36MUTTH (15A18, RS-20B) مجهز به 10 کلاهک هسته اي برخورداربودند. نه تنها مدت 10 ساله ضمانت اوليه بلکه ضمانت تمديد شده 25 ساله اين موشکها نيز سپري شده است. لشگر موشکي دهم (کاستروما) از سيستمهاي رزمي راه آهن «مولودتس» با موشکهاي سوخت جامد 10 کلاهکي RT-23UTTH (15Zh61) برخوردار بود. حداکثر مهلت بهره برداري از آنها 15 سال است.

ه. پدافند ضدهوايي فدراسيون روسيه

سه سال پيش در رسته جديد واحد نيروهاي مسلح در فضاي كيهاني، محيط جديد رويارويي نظامي به وجود آمد.  طي اين مدت كوتاه اصل كار انجام گرفت که آن  پي ريزي مباني معاصر فني سيستم واحد اداره نيروها و به مرحله پاياني رساندن كار روي اكثر مجتمع‌ها و سيستمهاي پدافند هوايي-فضايي بود. رياست نيروهاي فضايي  همچنين در مباحثه پيرامون پدافند هوايي-فضايي، چهره آن و زمينه‌هاي مسئوليت ارگانهاي مشخص اداري نظامي شركت كرد. بازرسي روند اجراي برخي فرمانهاي رئيس جمهور در زمينه اصلاحات نظامي و از جمله فرمان 1032 (سال 1993)  توسط اداره كل نظارت رياست جمهوري فدراسيون روسيه، نقطه مبدأ  بحث در اين مورد و طراحي مقررات و اصلاح اساسنامه‌هاي وزارت دفاع شده است. در اين سند  نيروي ضدهوايي روسيه مورد توجه قرار گرفت. در عين حال هدف  ايجاد پدافند هوايي-فضايي كشور مطرح شد.

و. نيروي فضايي

نيروي فضايي، نوع اصولاً جديد نيروهاي مسلح است كه مخصوص تأمين امنيت فدراسيون روسيه در زمينه فضايي است. وظايف اين نيرو به صورت ذيل تعيين شده است: اخطار از حمله موشكي و انتقال اين اطلاعات به رياست عالي نظامي-سياسي كشور، پدافند ضدموشكي مسكو، ايجاد، گسترش و نگهداري دسته جهازهاي فضايي نظامي، دو منظوره و نيز اجتماعي-اقتصادي و علمي در مدار فضايي زمين. روز 1 ژوئن سال 2001 صفحه جديدي در تاريخچه نيروهاي مسلح فدراسيون روسيه باز شد. مطابق با فرمان  رئيس جمهور فدراسيون روسيه  مورخ 24 مارس 2001 و بر اساس تصميم شوراي امنيت فدراسيون روسيه مورخ 6 فوريه 2001، نيروي فضايي تشكيل شد. علت ايجاد اين نيرو، رشد  نقش مجتمع‌هاي فضايي ملي در تأمين اطلاعاتي فعاليت نيروهاي مسلح روسيه است. اين نيرو، عنصر مهم تحكيم دفاع و امنيت كشور است. معيار تشكيل نيروي واحد فضايي اين بود كه همه واحدهاي مشغول پرتاب موشكها، اداره جهازهاي فضايي، اخطار از جمله موشكي، كنترل فضاي كيهاني و دفاع ضدموشكي بودند که در فضاي كيهاني فعاليت مي كنند. نيروي فضايي نه تنها مسايل بزرگ نظامي-دولتي را حل مي كند بلكه با اكثر وزارتخانه‌ها و نهادهاي غيرنظامي همكاري مي كند. استفاده از نيروي فضايي به عنوان يكي از مهمترين عوامل  امنيت سياسي، نظامي و اقتصادي كشور تلقي مي‎شود. همانطور كه در فوق اشاره شد، نيروي فضايي در ژوئن سال 2001 تشكيل شد. اين تصميم به علت  نتايج منفي تشكيل نيروي واحد بزرگ موشكي استراتژيكي  گرفته شد.  به همين دليل رياست كشور تصميم گرفت واحدهاي فضايي را از نيروي موشكي جدا كرده و به نيروي جداگانه‌اي تبديل كند.  سپهبد آناتولي پرمينوف  طي فرمان رئيس جمهور روسيه مورخ 28 مارس 2001به مقام فرمانده اين نيروي جديد منصوب شد. در اكتبر سال 2002 طي فرمان رئيس جمهور روسيه “روز نيروي فضايي” معرفي شد كه هر سال به تاريخ 4 اكتبر برگزار مي‎شود. در سال 2004  در چارچوب آكادمي نظامي-فضايي به نام موژايسكي، انستيتوي نظامي  راديو الكترونيكي نيروي فضايي به نام مارشال ساويتسكي (شهر پوشكين، منطقه لنينگراد) ايجاد شد. در سال‎هاي 2002 و 2003 بسياري از مراسم پرتاب موشكها توسط نيروي فضايي روسيه با حضور ولاديمير پوتين رئيس جمهور فدراسيون روسيه برگزار شد(Moscow Defense Brief, 2010-1012, 20-26 ).