گروه‌های سلفی تکفيری - جهادی اردن

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۳۱ توسط Hedieh (بحث | مشارکت‌ها) (←‏نیز نگاه کنید به)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

در طول دهه 1980 تغییرهایی در صحنه عمومی‌ سیاسی- اجتماعی کشورهای اسلامی‌ به صورت کلی و اردن به طور اخص پدید آمد و البته پیروزی انقلاب اسلامی‌ ایران (1979) و نیز موفقیت گروه‌های جهادی مصر در ترور انور سادات (1981) در آن تأثیر داشت؛ این تغییر به طور عمده در گرایش گروه‌های اسلامی‌ به روش‌های انقلابی و جهادی نمود یافت؛ درواقع، اولین اقدام در جهت جدایی صریح از صفوف اخوان المسلمین براساس افکار سید قطب به وسیله محمد رأفت سعید صالح در سال 1973 و پس از اتمام تحصیلات و بازگشت از عربستان با تأسیس سازمان «طلیعــۀ البعث الإسلامی» انجام پذیرفت؛ وی یکی از اعضای شورای اخوان و البته پیرو افکار سید قطب بود و گروهی از همفکرانش با اتخاذ شیوه‌های انقلابی در پی ایجاد دولت اسلامی‌ از طریق جهاد برآمدند؛ با این حال، این اقدام استمرار نیافت و رأفت، چندی بعد، پس از مناظراتی با شیخ ناصرالدین الالبانی از افکارش دست کشید و سازمان «الطلیعــة» را منحل کرد و به جریان سلفی سنت‌گرا و محافظه کار به رهبری الالبانی، نزدیک شد.

در اردن این گرایش‌ها به صورت جدی ابتدا از سوی گروه‌های فلسطینی مقیم یا دارای پایگاه در این کشور عملیاتی شدند؛ با این حال، حرکت فراگیر و تأثیرگذار گروه‌های اسلامی‌ معتقد به مشی مسلحانه، بیشتر از دهه 1990 و با بازگشت گروه‌های درگیر در جنگ افغانستان آغاز شد؛ این افراد که به اصطلاح «اعراب افغان» نامیده می‌شدند در قالب گروه‌هایی مسلح شکل گرفتند که یا در پی گسترش قدرت و پایگاه خود در داخل از طریق عملیات‌هایی مانند منفجر کردن سینماها و ... بودند یا در مرزهای اردن و فلسطین به انجام عملیات مسلحانه اقدام می‌کردند.

شکل نوین اسلام سلفی سیاسی رادیکال به گونه‌ای سازمان یافته‌تر از نظر فکری و عملی به طور تقریبی در سال 1994 و همزمان با اعلان رسمی‌ دستگیری و زندانی شدن «عصام البرقاوی» معروف به «ابومحمدالمقدسی» ظهور یافت. پیروان او مخفیانه کتاب‌هایی را منتشر می‌ساختند که نوعی سلفی گری جدید را ترویج می‌کرد که با سلفی‌گری جماعت الالبانی تفاوت داشت و نظام سیاسی اردن و کشورهای عربی را تکفیر کرده، خواهان تطبیق و تحکیم شریعت اسلام بود؛ این نحله از سلفی‌گری، ورود و پرداختن به رقابت‌های سیاسی را مردود می‌دانست و بر این باور بود که تغییر جز با توسل به شیوه مسلحانه، ممکن نیست.

در پی این موضع‌گیری‌ها، موج دستگیری افراد وابسته به این جریان در اردن شدت گرفت و بسیاری از آنان در محاکم قضایی به جرم انجام اقدام‌های مسلحانه و ترورهای تکفیری، محکوم شدند؛ با این حال همچنان این گروه فعال بود و کتب المقدسی و نیز عمر محمود ابو عمر ملقب به «ابوقتادة الفلسطینی» اردنی فلسطینی الاصل مقیم لندن، چاپ و منتشر می‌شد. درسال 1999 پادشاه جدید اردن، فرمان عفو عمومی‌ محکومان سیاسی متهم به تروریسم را صادر کرد و بر اساس آن افراد وابسته به سلفیه جهادی و در پیشاپیش آنان ابومصعب الزرقاوی آزاد شدند و بی‌درنگ به افغانستان و سپس عراق رفته، در آنجا به تأسیس گروهی اقدام کردند که بعدها «قاعدۀ الجهاد فی بلاد الرافدین» نام گرفت.

از جمله این گروه‌ها می‌توان به حزب جهاد اسلامی‌(جماعــة الجهاد الاسلامی)، حماس، ارتش محمد (ص) (جیش محمد) و جنبش جوانان مسلمان (حرکــۀ الشباب الاسلامی) اشاره کرد که به طور عمده قانونی نیستند، این احزاب به استثنای حماس، خواستار سرنگونی رژیم‌های حاکم و جایگزینی آن‌ها با دولت‌های اسلامی‌ هستند؛ این گروه‌ها در دهه‌های اخیر، فعالیت سیاسی مهمی‌ در این کشور نداشته‌اند و فشار مداوم دولت باعث شده است که بسیاری از رهبران این گروه‌ها اردن را ترک کنند؛ نکته قابل توجه در این زمینه اینکه به تازگی و همسو با انقلاب‌ در کشورهای عربی، تحولاتی جدید در رهبری و سازمان برخی گروه‌های سلفی جهادی مبتنی بر اعلان پذیرش عمل سیاسی آشتی جویانه به چشم می‌خورد که در این زمینه می‌توان به المقدسی و گروه وابسته به وی اشاره کرد[۱].

نیز نگاه کنید به

نظام فرهنگی اردن؛جريان اسلام گرايی سياسی در اردن؛ ملی گرايی عربی در اردن؛ اسلام گرايی سنتی غير سياسی در اردن

کتابشناسی

  1. لایقی، غلامرضا (1402). جامعه و فرهنگ اردن. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(در دست انتشار)