نیروی دریایی روسیه
نيروي دريايي به استعداد 142 هزار نیرو، عامل مهم توان نظامي كشور است كه به نيروي هستهاي استراتژيكي و نيروي متعارف تقسيم ميشود. نيروي دريايي از رستههاي ذيل تشكيل شده است: نيروي زيردريايي، روآبي، هواپيمايي دريايي، تفنگداران دريايي و نيروي دفاع ساحلي. بخش زيردريايي نيروي دريايي كه در فضاهاي اقيانوس جهاني فعاليت مي كند، قادر است به اهداف دريايي و قارهاي ضربه وارد كند. زيردرياييهاي نيروي دريايي فدراسيون روسيه از نظر نوع تسليحات به موشكبر و اژدردار و از نظر نوع موتور به اتمي و ديزل برقي تقسيمبندي ميشوند. زيردرياييهاي اتمي مسلح به موشكهاي باليستيكي و بالدار هستهاي، نيروي ضربتي نيروي دريايي فدراسيون روسيه را تشكيل مي دهند. اين زيردرياييها در مناطق مختلف اقيانوس جهاني در حال تردد بوده و هميشه براي كاربرد بي درنگ سلاحهاي هستهاي آمادگي دارند. زيردرياييهاي اتمي مسلح به موشكهاي “ناو-ناو” عمدتاً مخصوص مبارزه با ناوهاي روآبي بزرگ دشمن هستند. از زيردرياييهاي اتمي اژدردار براي ايجاد اختلال در ارتباطات زيردريايي و روآبي دشمن استفاده ميشود. آنها همچنين براي همراهي زيردرياييهاي موشكبر و ناوهاي روآبي به كار گرفته ميشوند. زيردرياييهاي ديزلي (اهم از موشكبر و اژدردار) در مناطق محدود دريا فعاليت مي كنند. ناوهاي روآبي، در شرايط معاصر نيز يكي از مهمترين بخشهاي نيروي دريايي را تشكيل مي دهند. ايجاد ناوهاي هواپيمابر و استفاده از انرژي اتمي به عنوان وسيله محرك اين ناوها، امكانات رزمي آنها را گسترش داده است. ناوهاي روآبي به خروج زيردرياييها به منطقه عمليات جنگي و بازگشت آنها به پايگاهها مساعدت كرده و نيروي دريابرد را جابجا مي كنند. يك مأموريت سنتي ديگر ناوهاي روآبي، وارد كردن ضربات به سرزمين دشمن و دفاع از ساحل كشور خود در برابر نيروي دريايي دشمن است.
هواپيمايي دريايي، يكي از رستههاي نيروي دريايي فدراسيون روسيه بوده و از هواپيمايي استراتژيكي، تاكتيكي، عرشهاي و ساحلي تشكيل شده است. هواپيمايي استراتژيكي و تاكتيكي با گروههاي ناوها و زيردرياييها مبارزه كرده و به بمباران و موشكباران تأسيسات ساحلي دشمن مي پردازد. هواپيمايي عرشهاي در واحدهاي ناوهاي هواپيمابر مورد استفاده قرار مي گيرد. هدف اصلي رزمي آن، نابود كردن هواپيماهاي دشمن در حال پرواز، انهدام سكوهاي پرتاب موشكهاي هدايت شونده ضدهوايي و ساير وسايل مبارزه ضدهوايي دشمن و اجراي عمليات اطلاعاتي تاكتيكي است. هواپيمايي عرشهاي در جريان عمليات با هواپيمايي تاكتيكي تعامل مي كند. هليكوپترهاي دريايي، وسيله مؤثر نشانهروي براي موشكهاي ناوها جهت وارد كردن ضربات به زيردرياييهاي دشمن و دفع حملات هواپيماهايي كه در ارتفاع پايين پرواز مي كنند، هستند. اين هليكوپترها به موشكهاي “هوا به سطح“ مسلح هستند. تفنگداران دريايي در چارچوب واحدهاي دريابرد (به صورت مستقل يا همراه با نيروي زميني) به انجام مأموريتها مي پردازند. آنها همچنين از پايگاههاي نيروي دريايي و بنادر دفاع مي كنند. عمليات تفنگداران دريايي معمولاً با پشتيباني نيروي هوايي و آتش توپخانه ناوها صورت مي گيرد. تفنگداران دريايي از همه سلاحهاي مخصوص يگانهاي پيادهنظام موتوريزه استفاده مي كنند و مهمترين تفاوت آنها، استفاده از تاكتيك ويژه دريابرد است. نيروي دفاع ساحلي مخصوص دفاع از مراكز استقرار نيروها، بنادر، قسمت هاي مهم ساحل، جزاير و تنگهها در برابر حمله ناوها و واحدهاي دريابرد دشمن است. سيستمهاي موشكي ساحلي و توپخانه، سيستمهاي موشكي ضدهوايي، مين و اژدر و ناوهاي ويژه دفاع ساحلي اساس جنگافزار اين نيرو را تشكيل مي دهند. به منظور دفاع از سواحل، استحكامات ويژهاي ايجاد ميشوند. نيروي دريايي فدراسيون روسيه دربرگيرنده ناوگان شمالي، ناوگان اقيانوس آرام، ناوگان درياي سياه، ناوگان بالتيك و روسيه براي اولين بار در قرن 17، در زمان سلطنت تزار آلكسي ميخايلويچ سعي كرده بود ناوگان نظامي خود را در درياي خزر بسازد كه اين تلاش براي گسترش روابط بازرگاني بين روسيه و ايران و ضرورت دفاع از راههاي بازرگاني در مسير ولگا ارتباط داشت. در سال 1669 ناوهاي ساخته شده وارد بندر آستاراخان شدند ولي يك سال بعد در جريان قيام ستپان رازين سوزانده شدند. در سال 1704 به دستور تزار پطر كبير در قازان ساخت ناوها براي درياي خزر شروع شد. در قرن بيستم، در جريان جنگ جهاني دوم، ناوگان خزر در نبودن خطر مستقيم از سوي دشمن، مشغول نظارت بر فضاي دريايي بود. در ماه اوت سال 1941 اين ناوگان همراه با واحدهاي ناحيه نظامي ماوراي قفقاز به عمليات دريابرد در ساحل ايراني در نزديكي شهر آستارا پرداخته و بدين وسيله چند واحد نيروهاي شوروي را در خاك ايران پياده كرد. دولت شوروي اين گسيل نيروها را با تشديد نفوذ آلمان فاشيستي در ايران و تلاش براي جلوگيري از كشانده شدن ايران به جنگ عليه اتحاد شوروي توضيح داده بود. از سال 1942 ناوگان خزر به عنوان يگان فعال جنگي اعلام شده و مشغول تأمين امنيت راههاي مواصلاتي بود. در سال هاي بعد از جنگ جهاني دوم، اين ناوگان به اجراي وظايف خود به عنوان وسيله تثبيت اوضاع منطقه ادامه داد. در دوران شوروي، شهر باكو، پايتخت جمهوري آذربايجان، محل استقرار ناوگان درياي خزر بود ولي بعد از فروپاشي اتحاد شوروي در سال 1991، به شهرهاي ماخاچقلعه و آستاراخان منتقل شد. دريادار بوريس زينين فرمانده سابق اين ناوگان و آناتولي گوژوين استاندار فقيد منطقه آستاراخان طي پيامي به دولت فدراسيون روسيه بر انتقال ناوگان به اين شهر تأكيد كرده بودند. بدين وسيله، ناوگان روسي درياي خزر به “زادگاه تاريخي” خود برگشت. در شرايط ژئوپلتيكي جديد اهميت ناوگان خزر افزايش مي يابد. رياست وزارت دفاع روسيه تأكيد مي كند كه هدف اصلي اين ناوگان در شرايط كنوني، تأمين منافع ملي و دولتي روسيه در منطقه و مقابله با تروريسم است. در حال حاضر، دولت فدراسيون روسيه براي تجديد جنگافزار ناوگان خزر و ارتقاي سطح آن تلاش مي كند كه به عنوان نمونه اين فعاليت مي توان به ساخت ناو حفاظتي “تاتارستان” و واگذاري آن به ناوگان خزر اشاره كرد. دولت روسيه برنامه ساخت ناوها براي ناوگان درياي خزر را تصويب كرده است كه در چارچوب آن چند طرح ناوهاي جديدي كه با شرايط خزر مطابقت داشته باشد، تهيه شده است. ناوگان درياي خزر در عمليات در جمهوري چچن هم شركت مي كند. چند سال پيش تيپ تفنگداران دريايي “مسكو-چرنيگوف” در چارچوب اين ناوگان تشكيل شد كه در عمليات ضد تروريستي در چچن شركت كرد. در ماه اوت سال 2002 بر اساس دستور رئيس جمهور فدراسيون روسيه در درياي خزر رزمايش بزرگ ناوگان خزر با شركت واحدهاي نيروي هوايي، وزارت كشور، وزارت حمل و نقل و وزارت موقعيتهاي اضطراري روسيه برگزار شد. اين اولين رزمايش بزرگ در منطقه طي 10 سال اخير بود. اين رزمايش نشان داد كه ناوگان درياي خزر از آمادگي كامل براي دفاع از مرزهاي جنوبي روسيه برخوردار است. ناوهاي اين ناوگان در برقراري روابط دوستانه با كشورهاي ساحلي درياي خزر شركت مي كنند. به عنوان مثال، در سپتامبر سال 2002 ناوهاي اين ناوگان از باكو، پايتخت جمهوري آذربايجان ديدار دوستانه به عمل آوردند. در ماه مي سال 2003 چند ناو تحت فرماندهي دريادار يوري ستارتسف، فرمانده ناوگان خزر از بندر آقتاو (جمهوري قزاقستان) ديدار دوستانه به عمل آوردند.