قصه و حماسه در اردن
قصه و حماسه به مثابه تاریخ اقوام است که ویژگیها، بزرگیها و قهرمانیهای آنان را به تصویر کشیده و وقایع و اتفاقات گوناگون و اختلافات آنها را بیان میکنند. این گونه روایات نیز به گونهی شفاهی از نسلی به نسل دیگر منتقل میگردند. مشهورترین قصههای عرب که در اردن نیز شهرت دارد عبارتاند از: سیره عنتره، قصۀ سیف بن ذی یزن، داستان شاهزاده ، قصۀ بنی هلال و داستان ظاهر بیبرس. این داستانها از وقایع بزرگ زمان جاهلی تا دوره ممالیک حکایت میکنند[۱]. در ادامه خلاصهای از هر یک میآید. محور سیره عنتره یکی از مشهورترین پهلوانان عرب به نام عنترة بن شداد است. وی در زمان جاهلیت زندگی میکرد و به شجاعت، شهامت و پهلوانی مشهور بود. همچنین در فن شعر و شاعری بسیار توانا بود تا جایی که جزء شاعران معلقات هفتگانه قرار گرفت.
این داستان، اتفاقات زمان قبل از تولد عنتره تا زمان قهرمانی و شجاعت وی را به تصویر میکشد. در طی داستان، عشق عنتره نسبت به دختر عمویش عبله و ویژگیهای مردم عرب به تصویر کشیده شده است. این داستان به شعر و نثر گفته شده و در حدود ده هزار بیت در 32 جلد میباشد[۲]. سیف بن ذی یزن پادشاه حِمیَری یمن است که در زمان چیرگی حبشیان بر یمن طرد و به ایران پناهنده شد. سپس با کمک انوشیروان شاهنشاه ایران توانست بر حبشیان پیروز شود و سرزمین اجداد خود را باز پسگیرد. پژوهشگران معتقدند که این پیروزی در سال 570 میلادی به وقوع پیوسته است.
این داستان به دلیل جنگ عربها برضد حبشیان محبوبیت زیادی در بین ملل عرب دارد. سیف بن ذی یزن یکتاپرست بود و در جریان اتفاقات و وقایع از کرامات و سحر کمک میگرفت. خیالات مردم اتفاقات خارق العادهای را به این داستان اضافه کرده است. در این قصه سفرها و جنگجوییهای سیف و فرزندان و سربازانش به تصویر کشیده شده است، هم چنین تاریخچه ساخت برخی شهرها نیز آمده است[۳].
داستان شاهزاده خانم با اتفاقاتی که در زمان عبد الملک بن مروان خلیفه اموی به وقوع میپیوندد، آغاز میشود و تا زمان واثق عباسی ادامه مییابد. محور داستان شاهزاده خانمی به نام فاطمه بنت مظلوم بن صحصاح است که قهرمانان مسلمان زیادی مانند امیر عبدالوهاب، امیر محمد بطال و عقبه سلیمی او را یاری میرسانند. در این داستان نبرد بین عرب و روم به تصویر کشیده میشود. شاهزاده به همراه قبیله خود (بنی کلاب) و تعدادی از قبایل عرب به منطقه مرزی در شمال برای جنگ با رومیان منتقل میشود. در این ماجرا به قدرت نظامی عرب و اراده و عزم قوی آنان در مقابل دشمن پرداخته میشود.
این داستان در حدود 7000 صفحه است و راوی برای بیان آن از دو شیوه شعر و نثر کمک میگیرد و تلاش میکند تا تصویری واضح از وقایع سیاسی و نظامی را نشان دهد و اطلاعات با ارزشی از عادات، تقالید، اعتقادات، حکایتها و اخبار زنان و مردان عرب، سودان، ایران و روم را ارائه کند[۴]. بنی هلال قصهای طولانی است که به شعر و نثر بیان شده است و داستانی پهلوانی به شمار میرود. در این داستان، جریان مهاجرت قبایل عربی قیس از یمن به سرزمینهای مغرب و اتفاقات مسیر و چگونگی غلبه بنی هلال بر سایر قبایل به تصویر کشیده میشود. بعضی مورخان بزرگ عرب مانند ابن خلدون، قبیله بنی هلال و وقایع جنگهای آنان را ثبت کردهاند[۵].
محور داستان ظاهر بیبرس، پادشاهی است که جنگهای فراوانی با صلیبیان و تاتارها انجام داد و پیروزیهای فراوانی را به دست آورد. این داستان از بخشهای مختلفی تشکیل میشود و در آنها به کردهای ایوبی، محمود بیبرس و ورود او به مصر، روابط او با ایوب و ایبک ترکمانی، چگونگی جلوس بر تخت پادشاهی مصر میپردازد و جز سرزمینهای اسلامی، جنوب اروپا و جزایر انگلیس را نیز در برمیگیرد[۶][۷].
نیز نگاه کنید به
فرهنگ عمومی اردن؛ اساطیر، افسانه ها و قصه های عامیانه در اردن
کتابشناسی
- ↑ لدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص 30-27
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 31
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 31و32
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 32و33
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 34
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 35
- ↑ لایقی، غلامرضا (1402). جامعه و فرهنگ اردن. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(در دست انتشار)