احزاب و جنبش های اسلامی در روسیه
گفتار ششم. احزاب و جنبشهاي اسلامي
الف. اتحاد مسلمانان روسيه
اين جنبش سياسي، اجتماعي و سراسري روسيه به تاريخ 31 مه سال 1995 تأسيس گرديد و در 16 ژوئن همان سال در وزارت دادگستري به ثبت رسيد. اين جنبش خود را وارث اتحاد مسلمانان روسيه كه در سال 1905 تشكيل شده بود به شمار ميآورد. اين سازمان در سومين و چهارمين دوره دوماي (پارلمان) روسيه، 6 و 9 عضو داشت. احمد نالدوف دبير كل تداركات اتحاد مسلمانان روسيه (كنوني) ميباشد. در نخستين كنگره اتحاد مسلمانان روسيه كه از 1 تا 3 سپتامبر 1995 در مسكو برگزار گرديد، مقدس بيبارسوف بهعنوان دبير كل اتحاد مسلمانان روسيه انتخاب شد. اتحاد مسلمانان روسيه در صدد بر آمد در انتخابات دوماي دولتي شركت كند، اما كميته مركزي انتخابات، اين اجازه را به اتحاديه براي حضور در انتخابات نداد و به همين دليل در ماه دسامبر 1995 اتحاديه نتوانست در انتخابات دوما شركت كند. رهبر اتحاديه از هوادارانش دعوت كرد تا از جنبش خانه ما روسيه جانبداري نمايند.شوراي كل اتحاديه مسلمانان روسيه، نادر خاچيلاف از داغستان را در تاريخ 10 فوريه 1996 به عنوان رئيس انتخابكرد. شيخ نفيق الله عشيروف كه رئيس كميته مركز عالي هماهنگي اداره ديني مسلمانان روسيه و عبدالواحد نيازوف مدير كلمركز فرهنگي اسلامي روسيه ميباشند، به عضويت در هيأت مديره اتحاديه مسلمانان روسيه انتخاب شدند. اتحاديه مسلمانان مصمم است جناحي در دوماي دولتي ـ كه بيانگر منافع مسلمانان باشد ـ ايجاد نمايد. نمايندگي در ارگانهاي دولتي: به گفته رهبران اتحاديه مسلمانان روسيه در ششمين دوماي دولتي، 26 مسلمان به عنوان نماينده ايفاي وظيفه ميكنند. ساختار تشكيلاتي:اين اتحاديه با تكيه بر مركز هماهنگي ادارههاي ديني مسلمانان روسيه و مركز فرهنگي اسلامي در روسيه و جامعه قومي لاگهاي داغستان فعاليت ميكند. اين اتحاديه در نهادهاي مختلف فدراسيون بخشهايي را به خود اختصاص داده است. مسئوليت اتحاديه مسلمانان روسيه را نادر خاچيلايف كه همزمان رئيس جنبش اجتماعي سياسي داغستان به نامجماعت الحريت و يكي از رهبران جمعه لاك ميباشد، بر عهده دارد.
ب. جنبش سراسري اجتماعي، سياسي مسلمانان روسيه
اين جنبش در سال 1996 در شهر ساراتوف تأسيس يافت. مقدس بيبارسوف امام اداره ديني مسلمانان پوولژه همزمان رئيس اين جنبش است. هدف اساسي جنبش حمايت از منافع مسلمانان روسيه در بخشهاي اقتصادي، سياسي، اجتماعي و معنوي ميباشد. اين جنبش مورد حمايت حكومتهاي مناطق، بخشي از روشنفكران مسلمان و صاحبنظران بوده و بر اداره ديني مسلمانان قسمت اروپاي مركزي، پوولژه، تاتارستان، باشقيروستان و سيبري متكي است. رهبر جنبش مقدس عباسويچ بيبارسوف امام اداره ديني مسلمانان پوولژه است. او در سال 1960 در روستاي سرونيايايليوزان استان پنزا متولد شد. مردم اين روستا گرايش محكمي به اسلام دارند و روستاي مذكور به عنوان منبع تأمين نيرويانساني روحانيت مسلمان شناخته شده است. اولين ماهنامه در اتحاد شوروي با عنوان مسلمانسكي وستنيك در ساراتوف باتلاشهاي بيبارسوف در سال 1989 انتشار يافت. وي از سال 1995 تا 1996 دبير كل اتحاديه مسلمانان روسيه بود.
ج. جنبش سراسري اسلامي نور
اين جنبش در تاريخ 4 ژوئن سال 1995 تأسيس يافت و در تاريخ 16 ژوييه همان سال به ثبت رسيد. گرايش نظري -سياسي جنبش، حفاظت و تكميل ساختار ديني فدراسيون روسيه است. جنبش اجتماعي اسلامي نور با هدف پشتيباني از اصلساختار ملي، منطقهاي، نهاد اجتماعي رياست جمهوري و پارلامنتاريسم فعاليت ميكند. ديدگاههاي جنبش :
1) با كاربرد قدرت و زور مخالف بوده و در حل و فصل مناقشات ميان مناطق و ميان مليتهاي مختلف روسيه نقشخواهدداشت.
2) استفاده از نيروي نظامي براي دفاع از منافع روسيه، حفظ منافع گروهها و افراد در خارج از كشور و در شرايط اضطراري را مجاز دانسته و افراط گرايي مذهبي، اعمال شيوههاي تروريستي را محكوم مينمايد.
3) هر حكومت قانوني در روسيه را به رسميت ميشناسد به شرط آن كه به قانون و سياستهاي اعلام شده خود وفادار باشد.
اين جنبش به منظور تحقق برنامههاي خود چند پيشنهاد مشخص تهيه نموده كه عبارتند از :
1) تصويب قانون براي تخصيص زمين براي ساخت قبرستاني براي مسلمانان.
2) تأمين بودجه براي اهداف آموزشي، ترويج موسيقي، امور هنري و ورزشي مسلمانان، اختصاص وقت و توليد برنامههاي اسلامي در شبكههاي تلويزيوني و راديويي روسيه.
3) حمايت از طبقات محروم جامعه صرف نظر از گرايشات ديني آنان و عدم ايجاد محدوديت در ارائه خدمات به مسلمانان.
يادآور ميشود كه برنامه جنبش نور در مقايسه با ساير جنبشها از صورت بهتري برخوردار است و با مسائل دولتي نيز قابل تطبيق است. اين برنامه شامل مطالبي در مورد سياست خارجي كشور با توجه به توسعه روابط با كشورهاي اسلامي ميباشد. اين جنبش همچنين هوادار اصلاحات نظامي بوسيله سربازان مسلمان است. برنامه اقتصادي جنبش نور با برنامههاي اقتصادي جنبشهاي چپگرا و مركزگرا همسان است. جنبش، كمك به رشد تجارت اسلامي را يكي از اهداف خود ميداند. همچنين اين جنبش توجه خاصي به كمك به مسلمانان بيبضاعت در چهار چوببرنامه كلي اجتماعي خود دارد.
اين جنبش در ماه دسامبر سال 1995 در انتخابات مجلس شركت كرد و 57 درصد آرا را از آن خود كرد كه جمهوريهاي چچن و تاتارستان با 12 درصد بيشترين رأي را به آن دادند. ياد آوري ميگردد اين جنبش بين مقامات حكومتي نماينده ندارد. اين جنبش از حمايت اداره مركزي ديني مسلمانان روسيه و كشورهاي مشترك المنافع برخوردار بوده و در فعاليتهايشبه روشنفكران و صاحبنظران مسلمان تكيه دارد. خالد ياخين در سال 1995 رياست اين جنبش را بر عهده داشت. در سال 1996 كنگره وفا يارولين را براي اين سمت انتخابكرد. وي همزمان امام جمعه مسلمانان شهر كوروواي استان ولاديمير است.
ج. حزب دموكرات اسلامي داغستان
اين حزب در تاريخ 15 سپتامبر 1990 در شهر ماخاچ قلعه طي كنفرانسي با حضور 300 تن از مسلمانان منطقه تأسيسگرديد. اين حزب از ايجاد جامعه لائيك دموكراتي جانبداري ميكند. جامعهاي كه در آن اسلام فضاي بازي جهت رشد در اختيار داشته باشد. سوراكات آسيايتلوف يكي از رهبران جامعه قومي آوارها است كه رياست شوراي هماهنگي حزب را بر عهده دارد. ويتاريخدان، استاد دانشگاه و قهرمان سابق كشتي اتحاد شوروي سابق است و 65 سال دارد.
د. جنبش مسلميه داغستان
اين جنبش اجتماعي در سال 1995 تشكيل، رسماً به ثبت رسيده و داراي جايگاه حقوقي است و در ائتلاف با حزبدموكراتيك داغستان فعاليت ميكند. ساختار تشكيلاتي: بخشهاي اين جنبش در تمامي نواحي داغستان موجودند. در فوريه 1996 اين جنبش 1000 عضو زن داشت. رؤوس فعاليتهاي جنبش: روشنگري و آموزش تعاليم اسلامي.
ه. جنبش اسلامی « الحق »
این جنبش در سال 2005 بر پایه انستیتو حقوق بشرایجاد شده است ، ثبت دولتی دریافت کرد .« کامل جان قلندروف » دبیر سازمان اجتماعی – اسلامی « الحق » به خبرگزاری ریانووستی گفت « وقوف بهرنج های اسلام و مشکلات موجود در امت مسلمان ، سبب شده است که سران مسلمان روسیه به لزوم فعال ساختم تلاش های خود در عرصه اجتماعی ببرند .» به عقیده وی ، طی سالیانی دراز در روسیه سازمانی اجتماعی وجود نداشته است که منافع تمام امت مسلمان روسیه را تامین کند . البته گهگاه ، احزاب و واحدهایی به طور لحظه ای پایدار و طبق معمول در اوان انتخابات مجلس دوما و عملاً بلافاصله ناپدید شده اند . اکنون جنبش اجتماعی دیگر نیز در حال گذراندن مراحل ثبت است که جنبش « میراث اسلامی » نام دارد . جالب است که نمایندگان حکومتی از جمله دونفر از اعضای شورای فدراسیون « عمرجبرئیلوف» و « رالیف سافین » که هر دو از کارفرمایان بزرگ هستند، نیز بدین جنبش پیوسته اند . این نه تنها علامت فعال شدن رهبران اسلامی است ، بلکه بیانگر تمایل حکومت روسیه به ایجاد سازمان های اجتماعی – اسلامی است ، چون بدون کمک انها، دولت از عهده حل مشکلات موجود برنمی آید . درآینده سازمان های اسلامی دیگری نیز در روسیه پدیدار خواهند شد. یکی از اصلی ترین وظایف « الحق» حفظ حقوق مسلمانان و میانجیگری بین آنان و قدرت های منطقه ای است . همان طور که قلندروف ابراز داشت « اگر اداره دینی بر اسلام مسجدی نظارت می کند، ما برآنیم که جریان های در حال وقوع در ورای مساجد را کنترل کنیم » . سازمان های اجتماعی می توانند در رفع اختلافاتی که بین امت بوجودمی آید، میانجی باشند و نیز همین نقش را بین امت و دولت ایفا کنند . امروز این جنبش ، روابط تنگاتنگی با اداره دینی برقرار کرده است . اکنون وظیفه اصلی ، ایجاد شعب منطقه ای است . جنبش میراث اسلامی نیز مناطق را هدف قرار داده است . هر دو جنبش ، این را ضروری می دانند که باید به جوانان مسلمانی که نمی توانند خود را در چارچوب موسسات رسمی مذهبی بیابند، امکان فعالیت های اجتماعی و سیاسی داده شود. قلندروف تاکید می کند:« ما این را هدف خود قرار می دهیم که به قوای مقننه و مجریه محلی راه یابیم . ما می خواهیم جوانان فعالی را که با اداره دینی مسلمانان مرتبط نیستند و حتی با آن در تقابل اند ، بدآنجا سوق دهیم . این افراد دارای تحصیلات عرفی و اسلامی خوبی هستند ، انان از لحاظ سیاسی فعال هستند و ضرورت دارد به سوی افراط گرایی جذب نشوند، بلکه به پروژه های اجتماعی بپردازند »(همان).
ایده اصلی جنبش میراث اسلامی ، ایجاد همبستگی بین فرق مسلمان روسیه و ایستادگی در برابر گسترش جریان های افراط گرایانه است . علاوه براین ، سازمان دهندگان این جنبش می خواهند به جامعه روسیه نشان دهند که مسلمانان بخشی فعال و مثبت از روسیه هستند . آنان می گویند « ما اهل روسیه و بخشی جدایی ناپذیر از آن هستیم و می خواهیم فعالانه در زندگی سیاسی و اجتماعی کشور شرکت داشته باشیم. این اولین تلاش برای ایجاد همبستگی بین مسلمانان روسیه نیست. اولین بار نیست که گفته میشود مسلمانان، خود باید با ایده های افراط گرایانه مبارزه کنند. اما برای اولین بار است که در روسیه، در سطح سراسری تلاش هایی برای ارزیابی مشکلات بدون غرض ورزی انجام می شود.همان طور که اشاره شد، در بین مسلمانان شکاف وجود دارد. نمایندگان رسمی مذهبی در مناطق و به ویژه در میان جوانان، قدرت نفوذ ندارند. به ندرت، مواردی اتفاق می افتد که یکی از طرفین دعوی در امور داخلی دولت دخالت و رقبای خود را به وهابیت و افراط گرایی متهم می کند. در ساختارهای نظامی روسیه، این امکان وجود ندارد که بررسی کنند چه کسی وهابی است و چه کسی نیست، یا حقیقت وهابیت چیست. آنان تنها نسبت به علایم دریافتی واکنش نشان می دهند و در نتیجه، اوضاع مناطق بی سر و سامان می شود( همان، 42-43).
جنبش میراث اسلامی پیشنهاد داده است که این گروه های غیر رسمی نفی نشوند و بر عکس، گفت و گوهایی بین آنان و اداره رسمی دینی و حکومت منطقه ای و فدرال برقرار شود. شمیل بنو یکی از سازمان دهندگان این پروژه و معاون رئیس بنیاد حمایت از دموکراسی و پیشرفت اجتماعی، به خبرگزاری ریانووستی گفت:« ما می خواهیم به آنانی که تاثیری واقعی در جنبش های خیابانی دارند، امکان دهیم که خود را نشان دهند.» « رادیک امیروف» روزنامه نگار و دبیر واحد مطبوعات شورای مفتیان روسیه، با انجام مصاحبه هایی مشخص کرده است که سیاست مداران، ورزشکاران، بازیگران و سایرین از اسلام چه می دانند. وی تمام این مصاحبه ها را در کتابی به نام مباحثی درباره اسلام به صورت مجموعه مصاحبه ها تالیف کرده است. امیروف می گوید:« می خواستم اولین تالیف از سری مباحثی درباره اسلام باعث افزایش تفاهم در جامعه روسیه شود». برای جامعه روسیه، تفاهم واقعاً ضروری است. کارشناسان و روحانیون به این مساله اشاره می کنند که دولت تا حد زیادی نمایندگان مذاهب سنتی روسیه را بهم نزدیک کرده است.« ولادیمیر پلاتونوف» رئس مجلس دومای شهر مسکو نیز در کتاب مباحثی درباره اسلام این مطلب را تایید می کند: «دلایل بسیاری برای این امر وجود دارد. من تنها به دلایل اساسی اشاره می کنم: تاریخ و فرهنگ مشترک. بارها وطن را دوش به دوش یکدیگر از چنگال دشمنان بیرون آورده ایم... ما متحد هستیم؛ هم از لحاظ عوامل عرف جامعه و هم از لحاظ مذهبی»( همان، 44).
از دیگر نهادهای موثر در روسیه، شورای بین مذاهب روسیه می باشد. در ارتباط با همکاری بین مذهبی در روسیه باید گفت در روسیه شورای بین مذهبی عمل می کند و در آن، نمایندگان ارتدوکس، یهودی، مسلمان و بودایی وجود دارند. در بین چهره های مذهبی از مذاهب مختلف، تفاهم در ارتباط با اکثر مسائلی که مورد بحث و بررسی قرار می گیرند، حکم فرمایی می کند. آنان همراه با هم در مناطق مختلف روسیه، مراسم نیکوکارانه، برنامه هایی برای مبارزه با اعتیاد و تظاهرات علیه تروریسم برگزار می کنند؛با یکدیگر به پرورشگاه ها و زندان ها سر می زنند و یکدیگر را به جشن های مذهبی دعوت می کنند. در جامعه روسیه، بیشتر ترس از بیگانگان و عدم پذیرش مهاجرین وجود دارد تا روابط خصمانه نسبت به نمایندگان یک مذهب خاص. پس از فروپاشی اتحاد شوروی، مهاجرین بسیاری از جمهوری های سابق اتحاد شوروی به سوی روسیه روانه شدند. آنان در اصل از آسیای مرکزی و جمهوری های قفقاز بودند. مذهب این مهاجرین باعث نگرانی اهالی روسیه نشده است. تنها مشکل این است که این مهاجرین هنوز در جامعه روسیه حل نشده و به آنها عادت نکرده اند. برای حل این مساله، گذشت چند نسل لازم است. اما یافتن تفاوت بین مسلمانان و مسیحیانی که ساکنان قدیمی و اصیل یک منطقه هستند، کاری بسیار دشوار است. آنان به یک اندازه با جامعه روسیه همگرا شده اند و کمتر کسی به مذهب و قومیت همسایه خود فکر می کند. در روسیه نیز همانند سایر کشورها، در سطوح بالای دولتی بارها گفته شده است که نباید بین تروریسم و اسلام علامت مساوی قرار داد. مفتیان روسیه ترورها را محکوم کرده اند. اما یک ساکن روسیه یا یک فرد غربی، از ظرافت های موجود در روابط اسلامی چیزی نمی داند. برای او مهم این است که منفجر کننده بمب، خود را مسلمان می داند.خوشبختانه تا حد بسیاری به لطف سیاست مداران، این مطلب به حساسیتی در مقیاس وسیع علیه مسلمانان تبدیل نشد. هر چند مشکل بیگانه ستیزی برای روسیه، مساله ای مبرم و گریزناپذیر باقی ماند، آگاهی به مشکل، آغاز حل آن است، و در این کار، تصمیمات دولت مردان روسیه برای نزدیکی به جهان اسلام نقشی بزرگ ایفا می کند( همان، 44).
همچنین باید از مساجد مسلمانان روسیه یاد کرد که در حال افزایش است. در آغاز قرن بیستم، در امپراطوری روسیه حدود دوازده هزار مسجد وجود داشت ؛ در اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی در اواسط دهه 80 قرن بیستم، تعداد مساجد به 343 باب می رسید که اکثر آنها در آسیای مرکزی قرار داشتند . با شروع تحولات ساختاری در سال 1985 جریان برگرداندن مساجد قدیمی و ساخت مساجد جدید آغاز شد. تا سال 2000، در قلمرو فدراسیون روسیه ( که بسیار کوچک تر از قلمرو اتحاد شوروی است ) ، بطور رسمی 4750 مسجد ثبت شدند، اما در واقع ، تعداد آنها بیشتر است. در داغستان، تعداد مساجد بین 1600تا 3000 باب است . در قفقاز شمالی نیز چنین وضعیتی وجود دارد ، جایی که در هر نقطه مسکونی، محلی برای عبادت وجود دارد و گاهی بیش ازیک محل . در تاتارستان طی ده سال اخیر تعداد مساجد از مرزهزار فراتر رفته است . در پایتخت روسیه که درآن بیش از یک میلیون مسلمان زندگی می کنند . پنج مسجد وجود دارد . طبق ارزیابی کارشناسان روسی می توان گفت دست کم 7000 مسجد در فدراسیون روسیه وجود دارد. در دوره شوروی فقط 500 مسجد فعال وجود داشت ، اما در حال حاضر بیش از 5000 مسجد در روسیه فعال اند. در کنار هر مسجدی ساختاری جامع مشغول فعالیت است، یعنی مجمعی که کمیسیونی متشکل از سه نفر را برای حل مسائل مختلفی ازجمله مسائل مالی انتخاب می کند . امامان خطیب مساجد از سوی مفتی اداره دینی تعیین می شوند و رهبر و جوابگوی فعالیت های مختلف از جمله فعالیت های مالی مسجد هستند . اداره دینی مسلمانان بنا به موقعیت نژادی و ملی هر منطقه تشکیل می شود . نماز جمعه مسکو نیز در سی نقطه شهر برگزار می شود. در مساجد روسیه همه فرق اسلامی شیعه و سنی در کنار هم نماز می خوانند( امیر احمدیان، 40).
مهم ترین مساجد روسیه در مسکو و غازان هستند. مسجد جامع مسکو 99 سال سابقه و قدمت دارد و تنها مسجد مسکوست که در دوران شوروی هم فعال بود . احداث مسجد « قل شریف » که بزرگترین مسجد اروپا محسوب می شود، نمونه بارز احیای جامعه اسلامی در تاتارستان است. چهارصد سال قبل ، مسجد چند مناره ای افسانه ای قل شریف با کتابخانه غنی خود باعث ظرافت زیبایی چشمگیر و تزیین پایتخت خان های قازان شده بود. این مسجد، مرکز آموزش مذهبی و عامل گسترش علوم در پریولژیه میانی در قرن شانزدهم میلادی بود. این مسجد به افتخار آخرین امام خود یعنی « سید قل شریف » یکی از رجال سرشناس مذهبی ، عالم ، شاعر و سیاست مدار و از فرماندهان دفاعی شهر قازان نام گذاری شده است . مسجد دو طبقه و هشت مناره ای قل شریف به سمت نور جهت دارد. بعد از فتح قازان ، سربازان « ایوان گروزنی » ( ایوان مخوف ، امپراتور روس ) در سال1552 ، این مسجد را به همراه ساختمان های دیگر کرملین قازان به اتش کشیدند و تخریب کردند. در سال1995 « منتیمر شایمیف » رئیس جمهور تاتارستان حکم آغاز بازسازی و مرمت مسجد قل شریف را صادر کرد. در نتیجه برگزاری مسابقه ای بین المللی که در آن شانزده طرح مختلف شرکت کرده بودند، پروژه معماران قازانی یعنی « ش. لطیفوف » ، « ای . سیف الله » ، « آ . ستاروف » و « م . سافرونوف » پذیرفته شد. در 21 فوریه 1996 کلنگ احداث این مسجد بر زمین خورد و در ژوئن 2005 در دوره جشن های هزاره قازان رسماً افتتاح شد. در شهر ولادی قفقاز، پایتخت جمهوری اوستیای شمالی ، در منطقه قفقاز شمالی فدراسیون روسیه دو مسجد وجود دارد. یکی از مساجد متعلق به اهل تسنن و دیگری مسجد شیعیان است . با وجودی که مسجد اهل تسنن دایر و فعال است مردگان مسلمان در گوشه ای از صحن مسجد غسل داده می شوند و مسلمانان جایی برای غسالخانه در اختیار ندارند. مسجد شیعیان نیز در حال حاضر در اختیار شهرداری قرار دارد که آن را به مرکز مطالعات ستاره شناسی تبدیل کرده است و با وجود اعتراض مسلمانان شیعه ( که عمدتاً آذری هستند ) شهرداری از تحویل مسجد به آنان خودداری می کند . در حال حاضر رایزنی جمهوری اسلامی ایران در مسکو موضوع را پیگیری می کند(همان، 41).