پیشینه موسیقی روسیه
ج. تاریخچه موسیقی روسیه
هنرمندان روسبینش مختص به خودی داشته و اشکال وارداتی هنر را بشدت متحول کردند.هجوم های خارجی در قرون 17 و 18، همچنین سیاست غربگراییدوران پطر کبیر باعث شد هنر روسیه تحت تأثیر روندهای جدید سکولاریسم قرار گیرد. درنتیجه توجه جامعه هنری روسیه به اروپای غربی معطوف شد. اشکال هنری که در دوران قرونوسطا از طرف کلیسای ارتدکس ممنوع اعلام شده بودند، نواختن موسیقی با آلات موسیقی واثار دراماتیکوارد جریان هنری کشور شد. اواسط قرن هجدهم در روسیه خلق باله، اپرا،موسیقی کلاسیک و معماری سبک باراکو رونق یافت. قبول مسیحیت در روسیه باعث شد هنرهای زیبا در این کشور به شدت تحت تاثیر انواع وارداتی هنر مسیحی در نقاشی، موسیقی، معماری و ادبیات روسیه قرار گیرد. روسها در قرن دهم به دنیای موسیقی غربی وارد شدند، هنگامی که شاهزاده ولادیمیر اهل کییف تصمیم گرفت همه باید مسیحی شوند. کلیسای روسیه به موسیقی محلی توجهی نداشت و در سده ۱۷ پیشوای کلیسا، تصنیف های موسیقی را ممنوع کرد و در مسکو آنها را در اتش سوزاندند. پتر کبیر به موسیقی علاقه داشت و کاترین کبیر به اپرای کمیک فرانسوی. میخاییل گلینکانخستین آهنگساز روس است و آثار موسیقی خودرا بر مبنای ترانه های محلی ساخت. او دو اپرای معروف داشت، یک زندگی برای تزار ، روسلان و لودمیلا. میلی بالاکیرف چهار آهنگساز جوان دیگر را دور خود جمع کرد، سزار کویی، الکساندر بردین، ریمسکی کورساکوف و موسرگسکی. اینها پنج قدرتمند موسیقی روسیه شدند.از میان اینها ،کورساکوف معروفتر بود. اودر نیروی دریایی کار می کرد . سوییت شهرزاد و کاپریچیو اسپانیول او معروف است.
در قرن نوزدهم اپراها و بالههای درخشان و بجا ماندنی "میخاییلگلینکا"، "الکساندر بارودین"، "پطر چایکوفسکی"، "نیکلای ریمسکی-کورساکوف" و "مودستموسورگسکی" نمونههای ماندنی نبوغ روسیه در زمینه پیوند زدن اشکال ملی و خارجیبودند. تحت مدیریت "کنستانتین استانیسلاوسکی" و "ولادیمیر نمیرویچدانچنکو" تئاترهنری مسکو آثار مشهور "آنتون چخوف" و آثار رئالیستی "ماکسیم گورکی" را روی صحنه بهنمایش گذاشتند. اوایل قرن نوزدهم حرکت پیشاهنگی در زمینه هنر شروع شد. ازسال 1900 تا 1917 در هنر روسیه موسیقی نوآورانه "آلکساندر سکریابین" و "ایگوراستراوینسکی"، نقاشی ساده گرای نوین "ناتالیا گونچارووا"، "واسیلی کاندینسکی" و" میخاییل لاریونوف" و بالههای مشهور "سرگی دیاگیلف"، رقص مشهور "آنا پاولووا"،وائیسلاو نژینسکی" و "اید روبینشتین" نمونههای این هنر بودند که تا امروز شهرت دارند.
آثار انقلابی هنر پیشاهنگی روسیه در سال های اول دوران شوروی ادامهیافتند. هرچند آنها بزودی زیر فشار دیکتاتوری استالین رنگ باختند. طی سالیان طولانی حکومت شوروی از نظریه هنر رئالیسم سوسیالیستی برای سانسور هنرها استفادهمیکرد. در نتیجه آثار موسیقی "دمیتری شوستاکوویچ" و "سرگی پروکوفیف" نیز زیرسانسور رفتند. از سال های 30 تا 70 قرن بیستم هنرمندان مختلفی بهمبارزه با رئالیسم سوسیالیستی برخاستند که بین آنها می توان به موسیقیدانانی چون "سرگی پروکوفیف" و "دمیتری شوستاکوویچ" و فیلمسازانی مانند "سرگی ایزنشتین"، "وسهوالود پودوفکین" و "آندره تارکوفسکی" اشاره نمود. آثار ابداعی پیشاهنگان روسیه، بین هنرمندان مهاجر به غربو هنرمندان ناراضی که در شوروی باقی مانده بودند، بر آنچه که باید به جریان اصلیهنر در روسیه بعد از شوروی تبدیل میشد تأثیر گذاشتند. اواسط سال های 1980 آثاربسیاری از هنرمندان در دسترس تودههای وسیع قرار گرفتند. بین آنها می توان بهنقاشیهای "مارک شاگال" و "واسیلی کاندینسکی" نقاشان مهاجر و مجسمههای مدرن "ارنستنیئیزوستنی" اشاره کرد. در اوایل دهه ۶۰ میلادی، نوعی موسیقی زیرزمینی در شوروی پا گرفتکه روسها به آن «Bard» میگویند. این سبک را خواننده و شاعرانی به وجود آوردند که نهشعرهایشان مجوز چاپ میگرفت، نه آهنگهایی که بر مبنای این اشعار میخواندند، اجازهپخش مییافت. آنها با یک گیتار و معمولاً به روش آکوردگیری، اشعارشان را که غالباًروایی و از زبان اول شخص مفرد بود، میخواندند. در این سبک که شعر را بر آهنگارجحیت میداد، آهنگها نه به قصد به فروش رساندن آلبوم، بلکه تنها به قصد شنیدهشدن خوانده میشدند.