روابط خارجی لبنان

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۰۱ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''روابط خارجی''' سیاست خارجی این کشور به دلیل ساختار سیاسی و حاکمیت نظام طائفی پس از استقلال، همواره تحت تاثیر تحولات سیاسی منطقه و معادلات بین المللی بوده است. این وضعیت پس از پایان جنگ داخلی و پیمان طائف پیچیده تر نیز شده است. از کشورهای غربی...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

روابط خارجی

سیاست خارجی این کشور به دلیل ساختار سیاسی و حاکمیت نظام طائفی پس از استقلال، همواره تحت تاثیر تحولات سیاسی منطقه و معادلات بین المللی بوده است. این وضعیت پس از پایان جنگ داخلی و پیمان طائف پیچیده تر نیز شده است. از کشورهای غربی عمدتا آمریکا و فرانسه و از کشورهای منطقه، ایران، عربستان، مصر و سوریه در سیاست خارجی این کشور تاثیرگذارند. سوریه هرچند امروز سهم کمتری در سیاسی خارجی لبنان دارد، تا سال 2006 اما، علاوه بر حضور نظامی و امنیتی در بخش های وسیعی از خاک این کشور، در سیاست خارجی آن نیز نقش تعیین کننده ای داشت.

روابط لبنان و فرانسه: روابط دو کشور از ریشه های تاریخی برخوردار و لبنان به عنوان دروازه خاورمیانه، همواره مورد اهتمام فرانسه بوده است (صايغ،2002،65).این روابط در دوران قیمومیت فرانسه بر لبنان در شکل مناسبات اقتصادی و فرهنگی ویژه ای برقراربود و پس از استقلال این سرزمین نیز در ابعادی گسترده استمرار یافت. فرانسه در جریان جنگ داخلی، هرچند برای رهایی این کشور از جنگ و بازگشت آرامش، اهتمام بسیار داشت، به دلایل گوناگون عملا نتوانست نقشی اساسی و تعیین کننده در این خصوص ایفا کند و تلاش های این کشور به برخی اقدامات دیپلماتیک در مجامع بین المللی و کمک های انسان دوستانه محدود شد(پیشین، 67و68). با پایان جنگ داخلي اما مرحله جدیدی در مناسبات دو کشور آغاز شد که از دو ویژگی تجدید روابط تاریخی سنتی و نیز تحکیم و ساماندهی آن بر اساس منافع مشترک برخوردار بود(پيشين،74) .هم اکنون علاوه بر روابط دیپلماتیک و قراردادهای فرهنگی اقتصادی متعدد میان دو کشور، روابط ویژه فرهنگی در چارچوب سازمان کشورهای فرانسه زبان*(فرانکفون) میان آنان برقرار است.

روابط لبنان و سوریه: اصولا لبنان بخشی از سرزمین تاریخی سوریه بوده است که با تشکیل لبنان بزرگ توسط کمیسرعالی فرانسه در لبنان، از سرزمین اصلی جدا شد. این جدایی سرزمینی البته به معنای جدایی فرهنگی و اجتماعی نبود و ارتباط دو جامعه بر اساس روابط خویشاوندی، زبان، سنت ها و منافع مشترک اقتصادی استمرار داشت.

از آنجا که سوریه پس از جدایی بخش هایی از این سرزمین و انضمام آن به جبل لبنان و تاسیس لبنان بزرگ، همواره به این امر اعتراض داشته و لبنان را ادامه جغرافیایی سرزمینی خود می داند؛ هرچند  استقلال این کشور را به رسمیت شناخت، تا پیش از سال 2006 هیچ گاه روابط رسمی دیپلماتیک با این کشور برقرار نکرد و روابط این دو کشور تحت عنوان روابط ويژه و از طریق معاهده های دوستی و همکاری فیمابین در زمینه های سیاسی، اقتصادی و امنیتی ادامه داشته است. پس ازعقب نشینی نیروهای نظامی سوریه از لبنان در سال2006 تحت فشارهای بین المللی و بر اساس قطعنامه 1554 سازمان ملل، روابط سیاسی دو کشور رو به سردی گذاشت و سرانجام در سال2009 پس از کنفرانس دوحه و انتخاب میشل سلیمان به ریاست جمهوری با تاسیس سفارت خانه دو کشور در بیروت و دمشق، روابط رسمی دیپلماتیک میان لبنان و سوریه برقرار شد.

روابط لبنان و آمریکا: آمریکا از نیمه دوم قرن بیستم تا کنون به شکل پیدا و پنهان در این کشور تاثیرگذار بوده است که حضور نظامی در لبنان در سال1958 بنا به درخواست رییس جمهور وقت و میانجیگری منجر به خروج شبه نظامیان فلسطینی از این کشور در سال1982، نمونه هایی از آن است. طی دو دهه اخیر نیز تاثیرگذاری بر روند تحولات در جهت منافع اسرائیل و تقویت جریان های سیاسی متمایل به غرب، اولویت سیاسی آمریکا در لبنان بوده است. سیاست این کشور در خصوص حملات اسرائیل به لبنان عموما توام با رضایت و جانبداری صریح همراه بوده است که مواضع این کشور در جریان تهاجم گسترده و پرخسارت اسرئیل به لبنان در سال2006، نمونه ای از چنین سیاستی است. آمریکا همواره مخالفت آشکار خود را با جریان مقاومت اسلامی در این کشور اعلام و با حمایت از جریان 14مارس، برای تضعیف مقاومت تلاش می کند.


* OIF