الاخوان المسلمون مصر

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۲۳ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «جمعیت الاخوان المسلمون در سال 1928 توسط حسن البنا تأسیس شد. شکل­گیری این جریان دینی در واقع، عکس­العملی در برابر امواج غرب­گرایی در حوزه فرهنگ و جامعه و بن­بست جامعه اسلامی بود. شعارهای اولیه جمعیت به اصلاح جامعه بر اساس رویکرد دینی فراخوان می­...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

جمعیت الاخوان المسلمون در سال 1928 توسط حسن البنا تأسیس شد. شکل­گیری این جریان دینی در واقع، عکس­العملی در برابر امواج غرب­گرایی در حوزه فرهنگ و جامعه و بن­بست جامعه اسلامی بود. شعارهای اولیه جمعیت به اصلاح جامعه بر اساس رویکرد دینی فراخوان می­داد و بر اهمیت جایگاه اجتماعی قرآن و سنت تأکید داشت. (المرجع 561:2009). در سال های بعد، شعار استقلال کامل سیاسی نیز به شعارهای اصلی این جمعیت افزوده شد. در مجموع، هدف عمده این تشکل دینی، بازسازی جامعه در شکل یک جامعه اسلامی مدرن بر اساس اصول جهان­شمول اسلام بود. فعالیت­های علنی سیاسی جمعیت مزبور از سال 1938 با انتشال مجله «النذیر» آغاز شد و به تدریج دامنه آن گسترش یافت. هر چند این جمعیت دارای تشکیلاتی چون مکتب ارشاد و شورای مؤسس بود به دلیل شخصیت کاریزماتیک حسن البنا، سخن اول و آخر از آن او و لذا در طول سال­های رهبری او،جمعیت ازانسجام ووحدت کامل برخورداربود(همان:502). درنیمه دوم قرن گذشته، رویکردهای جدیدی در این تشکیلات ظهور کرد که مهمترین آن: رویکردهای مبتنی بر اندیشه سید قطب ، رویکرد اصلاح طلب و رویکرد سلفی­گرا بود. رویکرد سلفی­گرا در دهه هفتاد قرن گذشته راه خود را به درون این جمعیت باز کرد (الربیع العربی، 107:2012). این گرایش دینی قرائتی محافظه کارانه از شریعت دارد و بیشتر از آنکه در فهم متون از عقل و رأی بهره گیرد بر روش نقل و بکارگیری مستقیم متن دینی تأکید می­کند.

جمعیت اخوان المسلمین مصر فعالیت­های خود را در سه حوزه تربیتی و آموزشی، سیاسی و تبلیغی سامان داده است. در حوزه تربیتی، ارتقاء سطح ایمانی، اخلاقی، انسانی و فرهنگی اعضاء، در جنبه تبلیغی، دعوت افراد غیرعضو به آموزه­ها و ارزش­های اسلامی و در حوزه سیاسی، اهتمام به حوزه عمومی از جمله مشارکت سیاسی، اجتماعی و فعالیت­هایی در زمینه اتحادیه­ها و سندیکاهای صنفی ،سامانه فعالیت­های این جمعیت را تشکیل می­دهد. (حبیب؛8:2013).

جمعیت الاخوان المسلمون پس از انقلاب سال 1952 و علیرغم حمایت­های اولیه از افسران آزاد، مورد خشم رهبران جدید قرار گرفت و زان پس فعالیت­های آن ممنوع و بسیاری از رهبران و اعضای آن زندانی شدند. در دوره ریاست جمهوری انورالسادات هرچند زندانیان مزبور آزاد شدند، فعالیت­های جمعیت همچنان مورد مخالفت نظام حاکم قرار داشت و لذا بیشتر فعالیت­های آن به صورت غیرمستقیم ادامه یافت. در دوره حکومت حسنی مبارک محدودیت­ها و مشکلات جمعیت با رژیم بیشتر شد و در طول سال­های حکومت او با انواع فشارها و قلع و قمع روبرو شدند و بسیاری از آنان سال­های متمادی را با اتهامات امنیتی و یا به جرم فعالیت­های سیاسی ممنوعه در زندان به سر می­بردند؛ از جمله تنها میان سال­های 1995 تا 2005، حدود 30 هزار نفر از رهبران و اعضای جمعیت در زندان­های حکومت به سر بردند. علیرغم چنین فشارها و محدودیت­هایی فعالیت­های جمعیت در حوزه­های پیش گفته ادامه یافت و به ویژه در مقاطع مختلف انتخابات پارلمانی با ائتلاف با دیگر احزاب سیاسی موفق به کسب تعدادی کرسی­های نمایندگی شد. از جمله انتخابات پارلمانی در سال 2000 موفق به کسب 17 کرسی نمایندگی شد. در حالی که حتی احزاب رسمی (به جز حزب حاکم) حداکثر توانستند به 16 کرسی دست یابند. (دلیل الحرکات الاسلامیة، 43:2006). همچنین در انتخابات پارلمانی سال 2005 توانستند 20% از کرسی­های پارلمان را در اختیار بگیرند. (الربیع العربی، 171:2012). حضور فعال در اتحادیه­های صنفی، دانشجویی و هیئت­های علمی دانشگاهی نیز از دیگر موفقیت­های آنان علیرغم چنان محدودیت­ها و ممنوعیت­هایی بود.

مجلس شورای جمعیت مهمترین ارکان این تشکیلات است که اعضای آن از طریق شوراهای استانی انتخاب و از قدرت قانونگذاری و نظارتی برخوردار است. دفتر ارشاد که در مرتبه بعدی اهمیت قرار دارد از سوی همین مجلس انتخاب می­شود. از وظایف مهم دیگر این مجلس انتخاب مرشد کل جمعیت است که این انتخاب بایستی به تأیید مجلس شورای تشکیلات جهانی الاخوان المسلمون با 35 عضو برسد. بیشتر فعالیت­های اجتماعی و سیاسی جمعیت توسط دفتر ارشاد صورت می­گیرد. این دفتر دارای بخش­های مختلف از جمله: امور خیریه، امور تبلیغ و دعوت، خانواده و امور تربیتی، کارگران و کشاورزان، حرفه­ها، توسعه اداری و امور سیاسی است که مسئولیت هر بخش با یکی از اعضای دفتر است (حبیب:9).

هر چند تشکیلات الاخوان المسلمون در مراحل اولیه قیام 25 ژانویه سال 2011 نقش فعال ایفا نکرد، به تدریج و پس از آنکه نشانه­های سقوط رژیم مبارک بیش از پیش آشکار شد و موازنه قدرت به نفع جریان انقلاب تغییر کرد، در روند تحولات حضوری پررنگ داشت و به ویژه پس از سقوط رژیم، سعی کرد تا در مدیریت تحولات، ابتکار عمل را به دست گیرد.