الاخوان المسلمون مصر
جمعیت الاخوان المسلمون در سال 1928 توسط حسن البنا تأسیس شد. شکلگیری این جریان دینی در واقع، عکسالعملی در برابر امواج غربگرایی در حوزه فرهنگ و جامعه و بنبست جامعه اسلامی بود. شعارهای اولیه جمعیت به اصلاح جامعه بر اساس رویکرد دینی فراخوان میداد و بر اهمیت جایگاه اجتماعی قرآن و سنت تأکید داشت.[۱] در سالهای بعد، شعار استقلال کامل سیاسی نیز به شعارهای اصلی این جمعیت افزوده شد. در مجموع، هدف عمده این تشکل دینی، بازسازی جامعه در شکل یک جامعه اسلامی مدرن بر اساس اصول جهانشمول اسلام بود. فعالیتهای علنی سیاسی جمعیت مزبور از سال 1938 با انتشال مجله «النذیر» آغاز شد و به تدریج دامنه آن گسترش یافت. هر چند این جمعیت دارای تشکیلاتی چون مکتب ارشاد و شورای مؤسس بود به دلیل شخصیت کاریزماتیک حسن البنا، سخن اول و آخر از آن او و لذا در طول سالهای رهبری او، جمعیت از انسجام و وحدت کامل برخوردار بود.[۲] در نیمه دوم قرن گذشته، رویکردهای جدیدی در این تشکیلات ظهور کرد که مهمترین آن: رویکردهای مبتنی بر اندیشه سید قطب، رویکرد اصلاح طلب و رویکرد سلفیگرا بود. رویکرد سلفیگرا در دهه هفتاد قرن گذشته راه خود را به درون این جمعیت باز کرد.[۳] این گرایش دینی قرائتی محافظه کارانه از شریعت دارد و بیشتر از آنکه در فهم متون از عقل و رأی بهره گیرد بر روش نقل و بکارگیری مستقیم متن دینی تأکید میکند.
جمعیت اخوان المسلمین مصر فعالیتهای خود را در سه حوزه تربیتی و آموزشی، سیاسی و تبلیغی سامان داده است. در حوزه تربیتی، ارتقاء سطح ایمانی، اخلاقی، انسانی و فرهنگی اعضاء، در جنبه تبلیغی، دعوت افراد غیر عضو به آموزهها و ارزشهای اسلامی و در حوزه سیاسی، اهتمام به حوزه عمومی از جمله مشارکت سیاسی، اجتماعی و فعالیتهایی در زمینه اتحادیهها و سندیکاهای صنفی ،سامانه فعالیتهای این جمعیت را تشکیل میدهد.[۴]
جمعیت الاخوان المسلمون پس از انقلاب سال 1952 و علیرغم حمایتهای اولیه از افسران آزاد، مورد خشم رهبران جدید قرار گرفت و زان پس فعالیتهای آن ممنوع و بسیاری از رهبران و اعضای آن زندانی شدند. در دوره ریاست جمهوری انورالسادات هرچند زندانیان مزبور آزاد شدند، فعالیتهای جمعیت همچنان مورد مخالفت نظام حاکم قرار داشت و لذا بیشتر فعالیتهای آن به صورت غیر مستقیم ادامه یافت. در دوره حکومت حسنی مبارک محدودیتها و مشکلات جمعیت با رژیم بیشتر شد و در طول سالهای حکومت او با انواع فشارها و قلع و قمع روبرو شدند و بسیاری از آنان سالهای متمادی را با اتهامات امنیتی و یا به جرم فعالیتهای سیاسی ممنوعه در زندان به سر میبردند؛ از جمله تنها میان سالهای 1995 تا 2005، حدود 30 هزار نفر از رهبران و اعضای جمعیت در زندانهای حکومت به سر بردند. علیرغم چنین فشارها و محدودیتهایی فعالیتهای جمعیت در حوزههای پیش گفته ادامه یافت و به ویژه در مقاطع مختلف انتخابات پارلمانی با ائتلاف با دیگر احزاب سیاسی موفق به کسب تعدادی کرسیهای نمایندگی شد. از جمله انتخابات پارلمانی در سال 2000 موفق به کسب 17 کرسی نمایندگی شد. در حالی که حتی احزاب رسمی (به جز حزب حاکم) حداکثر توانستند به 16 کرسی دست یابند.[۵] همچنین در انتخابات پارلمانی سال 2005 توانستند 20% از کرسیهای پارلمان را در اختیار بگیرند.[۶] حضور فعال در اتحادیههای صنفی، دانشجویی و هیئتهای علمی دانشگاهی نیز از دیگر موفقیتهای آنان علیرغم چنان محدودیتها و ممنوعیتهایی بود.
مجلس شورای جمعیت مهمترین ارکان این تشکیلات است که اعضای آن از طریق شوراهای استانی انتخاب و از قدرت قانونگذاری و نظارتی برخوردار است. دفتر ارشاد که در مرتبه بعدی اهمیت قرار دارد از سوی همین مجلس انتخاب میشود. از وظایف مهم دیگر این مجلس انتخاب مرشد کل جمعیت است که این انتخاب بایستی به تأیید مجلس شورای تشکیلات جهانی الاخوان المسلمون با 35 عضو برسد. بیشتر فعالیتهای اجتماعی و سیاسی جمعیت توسط دفتر ارشاد صورت میگیرد. این دفتر دارای بخشهای مختلف از جمله: امور خیریه، امور تبلیغ و دعوت، خانواده و امور تربیتی، کارگران و کشاورزان، حرفهها، توسعه اداری و امور سیاسی است که مسئولیت هر بخش با یکی از اعضای دفتر است.[۷]
هر چند تشکیلات الاخوان المسلمون در مراحل اولیه قیام 25 ژانویه سال 2011 نقش فعال ایفا نکرد، به تدریج و پس از آنکه نشانههای سقوط رژیم مبارک بیش از پیش آشکار شد و موازنه قدرت به نفع جریان انقلاب تغییر کرد، در روند تحولات حضوری پررنگ داشت و به ویژه پس از سقوط رژیم، سعی کرد تا در مدیریت تحولات، ابتکار عمل را به دست گیرد.[۸]
نیز نگاه کنید
کتابشناسی
- ↑ المرجع في تاريخ مصر الحديث و المعاصر (2009). تقديم و مراجعة يونان لبيب رزق. القاهرة: المجلس الاعلي للثقافة، ص561.
- ↑ المرجع في تاريخ مصر الحديث و المعاصر (2009). تقديم و مراجعة يونان لبيب رزق. القاهرة: المجلس الاعلي للثقافة،ص502.
- ↑ الربیع العربی (2012). الثورة و مابعدها. بيروت: مركز دراسات الوحدة العربية، ص107.
- ↑ حبیب، الدكتور محمد (2013). الاخوان المسلون بين الصعود و الرئاسة و تآكل الشرعية. القاهرة: سما للنشر و التوزيع، ص8.
- ↑ دلیل الحرکات الاسلامیة (2006). العدد الاول. القاهرة: مركز الدراسات السياسية و الاستراتيجية بالاهرام، ص43.
- ↑ الربیع العربی (2012). الثورة و مابعدها. بيروت: مركز دراسات الوحدة العربية، ص171.
- ↑ حبیب، الدكتور محمد (2013). الاخوان المسلون بين الصعود و الرئاسة و تآكل الشرعية. القاهرة: سما للنشر و التوزيع، ص9.
- ↑ صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ مصر. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص245-248.