حسنی مبارک
محمد حسنی سید مبارک در سال ۱۹۲۸ در کفر المصیلح در استان مونوفیا مصر به دنیا آمد. وی پس از پایان تحصیلات متوسطه به دانشکده نظامیرفت و در سال ۱۹۴۹ با درجه ستوان دوم فارغالتحصیل شد. مبارک در سال ۱۹۵۰ به دانشکده نیروی هوایی رفت و تحصیلات تکمیلی خود را در آکادمی نظامی شوروی سابق گذراند.
در پایان جنگ یوم کیپور در اکتبر ۱۹۷۳، به خاطر موفقیت نیروهای تحت امرش در دفاع از مصر و نبرد با اسرائیل از وی به عنوان «قهرمان ملی» یاد میشد و به مقام فرماندهی نیروی هوایی مصر ارتقا یافت و پس از مدتی تا مقام «معاون رئیسجمهور مصر» بالا رفت.
وی پس از پیشرفت در نیروی هوایی مصر تا مقام نایب رئیسجمهور بالا رفت و پس از ترور انور سادات در ۶ اکتبر ۱۹۸۱ به ریاستجمهوری رسید. در دوره زمامداری حسنی مبارک، آزادی مطبوعات در مصر از اکثر همسایگانش بیشتر بود. اقتصاد مصر توسعه یافت و با ایجاد تنوع در آن، سهم بخش خصوصی در تولید ناخالص داخلی از سهم بخش دولتی پیشی گرفت.
ریاست جمهوری حسنی مبارک
با کشته شدن انور السادات، معاون او حسنی مبارک که پیشتر فرمانده نیروی هوایی این کشور در جریان جنگ اکتبر 1973 بود، طی یک همه پرسی درسال 1981به ریاست جمهوری رسید. در سالهای اولیه ریاست جمهوری حسنی مبارک به استناد مفاد موافقت نامه صلح کمپ دیوید، باقیمانده نیروهای اسرائیلی از شبه جزیره سینا خارج شدند.
در این دوره اولین برنامه توسعه در مصر نیز تدوین شد[۱] و نیز احزاب سیاسی که در اواخر سالهای ریاست جمهوری سادات با محدودیتهایی روبرو شده بودند، مجال مناسبی برای فعالیت یافتند و سیاست اصلاح اقتصادی نیز علیرغم سختیهایی که برای اکثر مردم مصر داشت، تحولاتی در وضعیت اقتصادی مصر پدید آورد. تأسیس کارخانهها، رونق جهانگردی، توسعه حمل و نقل و احیای زمینهای غیرقابل کشت از جمله اقدامات سالهای حکومت حسنی مبارک بود[۲].
دوران حاکمیت 30 ساله حسنی مبارک
حسنی مبارک در دوران سه دههای حاکمیت خود بر مصر همواره یکی از ایادی و مزدوران اسرائیل و آمریکا در منطقه به شمار میآمد، به گونهای که سرنگونی حکومت وی مصیبتی بزرگ برای تلآویو و واشنگتن عنوان شد.
جنایات مبارک در غزه
در مورد جنایات مبارک در نوار غزه باید گفت که بسیاری از کارشناسان مصر را مسئول رنجش و بدبختی فلسطینیان میدانند. مردم نوار غزه پس از عقبنشینی رژیم صهیونیستی و تشکیل دولت حماس به ریاست "اسماعیل هنیه" با مشکلات و معضلات بسیاری مواجه شدند، اما دولت مصر جهت کاهش رنج و مرارت ملت فلسطین در قضایای غزه هیچ اقدامی نکرد.
درگیری میان گروههای فلسطینی به ویژه بین فتح و حماس و منازعه "ابومازن" رئیس دولت خودگردان و رهبران حماس، مشکلات عدیدهای را برای منطقه غزه و مردم آن بوجود آورد. گرچه رژیم صهیونیستی فراهم کننده اصلی چنین شرایطی بود و تنها برنده تداوم این روند است، ولی سیاست مصر و جایگاه منطقهای آن در پی این تحولات زیانهای متعددی به فلسطینیهای نوار غزه وارد کرده است.
آمریکا و کابینه صهیونیستی اولمرت در کنفرانس آناپولیس و دیدار جرج بوش از منطقه در ژانویه 2008 از حسنی مبارک خواست همکاری امنیتی و اطلاعاتی خود را با رژیم صهیونیستی تا انهدام و نابودی مقاومت اسلامی در فلسطین به رهبری حماس ادامه دهد.
از جمله جنایاتی که حسنی مبارک در حق فلسطینیان دست به آن زد را باید در بسته نگاه داشتن گذرگاه رفح یعنی تنها راه ارتباطی مردم غزه با دنیای خارج ملاحظه کرد و با وجود انتقادات فراوانی که به مبارک و دولتش میشد، وی بر تداوم سیاستهای این کشور در بسته نگه داشتن گذرگاه رفح تاکید داشت.
مصر با بسته نگه داشتن گذرگاه رفح باعث شد که محاصره نوارغزه توسط رژیم صهیونیستی تاثیر زیادی بر زندگی مردم این منطقه بگذارد، چراکه گذرگاه رفح یکی از معدود راههای ارتباطی غزه با جهان خارج است و تداوم بسته بودن گذرگاه رفح و ادامه این سیاست توسط قاهره میتواند به گسترش فاجعه انسانی در نوار غزه بیانجامد.
در جنگ 22 روزه نیز که با جنایت صهیونیستها در حمله به غزه آغاز شد، دولت مصر علاوه بر سکوت در برابر کشتار زنان و کودکان فلسطینی و مخالفت با درخواستهای مکرر کشورها و نهادهای مردمی آزادیخواه برای ارسال کمکهای انسان دوستانه به مردم غزه، عملا با جنایت صهیوینستها در فاجعه غزه همراه شد.
از دیگر سیاستهای متخذه توسط مبارک علیه مردم نوار غزه را باید در احداث دیوار فولادی برسر مرزهای این کشور با نوار غزه ملاحظه کرد. توافق مصر برای ساخت این دیوار، اجرای یک طرح آمریکایی-صهیونیستی برای منطقه است که آخرین روزنه تنفسی مردم غزه را که در مدت چهار سال و نیم محاصره آنها را زنده نگه میداشت، میبندد.
ستیزه جویی با اسلامگرایان
در حقیقت رژیم حسنی مبارک از اسلامگرایان به شدت واهمه داشت، وی از این بیم داشت که مبادا اسلامگرایان به هرم قدرت صعود کنند و مصر تحت سیطره اسلامگرایان درآید. این بدان معنا بود که رژیم مبارک اصرار داشت، مخالفان را همچنان دستگیر کند و در واقع در طول حاکمیت حسنی مبارک اسلامگرایان این کشور همواره شاهد تشدید روند سرکوب و حلقه فشار برخود بودند و این به شکلی ویژه اعضای جماعت اخوان المسلمون این کشور را دربرمیگرفت.
در آخرین آمار ارائه شده توسط "محمد بدیع "، رهبر جماعت اخوانالمسلمون تاکید شده که طی یک دهه گذشته بیش از سیهزار عضو این جماعت در زندانهای رژیم مبارک بسرمیبردند و اموال اعضای این جنبش مصادره شده بود.
بنابراین عجیب نیست، اگر ما شاهد دستگیری نامزدهای انتخاباتی اسلامگرا و طرفداران آنان در طول حاکمیت مبارک مصر باشیم تا از ورود این عناصر موثر به پارلمان جلوگیری شود و این گفته که رژیم حسنی مبارک به مخالفان خود اجازه ورود به پارلمان میداد، یاوهای بیش نبود تا ادعا شود که بر مصر دموکراسی و تعدد احزاب حاکم است[۳].
در حقیقت طی سه دهه حاکمیت مبارک هیچگاه نمایندگان واقعی مردم در پارلمان حضور نداشته و دموکراسی صحیح و سالمی بر مصر حاکم نبود و این موضوع را باید در دخالت نیروهای امنیتی و مجازات و سرکوب کردن مخالفان ملاحظه کرد. اقدامات فوق اما نتوانست به رضایت ملت بیانجامد و نه تنها چالشهایی که از گذشته میان دولت و مردم برقرار بود، از میان نرفت که به دلیل وجود زمینههای فساد و پی آمدهای طرحهای اقتصادی دولت، بحرانهای جدیدی پدید آمد که به تدریج فاصله میان حاکمیت و تودههای مردم و جریانهای سیاسی را بیشتر کرد. این روند به به ویژه در ده سال پایانی حکومت حسنی مبارک تحت تأثیر علل گوناگون تشدید شد و سرانجام هم به سقوط رژیم انجامید[۴].
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ الانصاری، دکتور ناصر (1993). المجمل في تاريخ مصــر. القاهره: دارالشروق، ص268.
- ↑ صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ مصر. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی.
- ↑ دیپلماسی ایرانی(1402).«حسنی مبارک» از ابتدا تا انتها. قابل بازیابی از http://irdiplomacy.ir/fa/news/1902235
- ↑ صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ مصر. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی.