پرش به محتوا

دیپلماسی عمومی عمان

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۰:۰۷ توسط Jafari (بحث | مشارکت‌ها) (کتابشناسی)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

دیپلماسی عمومی نشان دهنده تحولی در روابط بین الملل است که فراتر از تعاملات دیپلماتیک سنتی دولت به دولت است. برخلاف دیپلماسی کلاسیک که عمدتا شامل ارتباطات دولت با دولت است، دیپلماسی عمومی به دنبال تعامل با نهادها، سازمان ها و افراد غیردولتی در کشورهای خارجی است[۱]. این نوع از دیپلماسی بر تأثیرگذاری بر نگرش های عمومی برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی تمرکز دارد و منافع یک کشور را از طریق ارتباطات استراتژیک با مخاطبان خارجی ارتقا می دهد[۱][۲].

این مفهوم در سال های اخیر به طور قابل توجهی تکامل یافته است. تعاریف معاصر تشخیص می دهند که دیپلماسی عمومی نه تنها توسط دولت ها بلکه توسط بازیگران غیردولتی نیز انجام می شود. همانطور که شارپ تعریف می کند، دیپلماسی عمومی "فرآیندی است که از طریق آن روابط مستقیم با مردم یک کشور برای پیشبرد منافع و گسترش ارزش های کسانی که نمایندگی می شوند، دنبال می شود". این دیدگاه گسترده، دیپلماسی عمومی را به عنوان ابزاری که توسط دولت ها، انجمن های دولت ها و برخی از بازیگران زیردولتی و غیردولتی برای درک فرهنگ ها، ایجاد روابط و تأثیرگذاری بر افکار برای پیشبرد منافع و ارزش های خود استفاده می شود، تصدیق می کند[۳].

برخلاف ماهیت بسته دیپلماسی سنتی، دیپلماسی عمومی با باز بودن و شفافیت آن مشخص می شود[۴]. در تمام سطوح ارتباطی بین کشورها و جوامع خارجی عمل می کند و پتانسیل، آگاهی و جهان بینی را شکل می دهد. ظهور فناوری های جدید ارتباطی، تمایز بین اخبار داخلی و بین المللی را محو کرده است و منجر به توسعه چیزی شده است که محققان آن را «دیپلماسی عمومی جدید» می نامند، که بر ارتباط مردم با دولت تأکید دارد و بیشتر به عنوان تسهیل کننده عمل می کند[۵].

دیپلماسی عمومی به طور فزاینده ای به عنوان یکی از مؤلفه های کلیدی «قدرت نرم» شناخته شده است؛ مفهومی که توسط جوزف نای معرفی شده است و دستیابی به منافع استراتژیک را از طریق توسعه نگرش های مثبت به جای اجبار توصیف می کند. این همکاری اجتماعی- فرهنگی و حسن همجواری را تقویت می کند و در عین حال فضای امنیتی ایجاد می کند[۶]. با تکامل چالش های امنیتی بین المللی، دیپلماسی عمومی دوباره بر روابط خارجی به عنوان راهبردی برای تعامل بین ملی و به عنوان مکانیزمی برای ترویج وابستگی متقابل متمرکز شده است و در نتیجه از تلاش ها برای حفظ و گسترش صلح حمایت می کند[۷].

اصول سیاست خارجی عمان

پس از به قدرت رسیدن سلطان قابوس بن سعید در سال ۱۹۷۰، عمان رویکرد سیاست خارجی متمایزی را اتخاذ کرد که با استقلال، عمل گرایی و اعتدال در عرصه های منطقه ای و بین المللی مشخص شد. این تغییر در جهت گیری دیپلماتیک یک عنصر حیاتی از روند گسترده تر نوسازی ملی بود که اغلب به عنوان رنسانس عمان شناخته می شود که شامل اصلاحات جامع اجتماعی، آموزشی و فرهنگی در سراسر کشور بود[۸].

در هسته اصلی اصول سیاست خارجی عمان، تعهد به ارتقای روابط خوب و برابر با همه کشورها و در عین حال پایبندی به سیاست حسن همجواری و عدم مداخله در امور داخلی سایر کشورها نهفته است. این کشور تاکید قابل توجهی بر حفظ احترام به قوانین بین المللی، کنوانسیون ها و آداب و رسوم در تعاملات دیپلماتیک خود دارد[۹].

این اصول راهنما به طور رسمی در قانون اساسی دولت عمان تدوین شده است. ماده سیزدهم، تحت «اصول سیاسی»، صراحتا تعهد کشور به «تقویت همکاری و تأیید پیوندهای دوستی با همه کشورها و ملت ها بر اساس احترام متقابل و منافع مشترک، عدم دخالت در امور داخلی و رعایت کنوانسیون ها و معاهدات بین المللی و منطقه ای» را تشریح می کند. علاوه بر این، ماده 17 به صراحت اعلام می کند که «صلح هدف عمان است». این مفاد قانون اساسی پایه و اساس هویت سیاسی عمان را هم در داخل و هم در سطح بین المللی تشکیل می دهد[۱۰].

عمان برخلاف برخی از همسایگان منطقه ای خود، موضع بی طرفی خود را در درگیری های منطقه ای حفظ کرده است و هرگز در تجاوز به کشورهای دیگر شرکت نکرده است. این رویکرد مسالمت آمیز عمیقا در جامعه عمان ریشه دوانده است و اصول صلح و مدارا به عنوان جنبه های اساسی شخصیت ملی تثبیت شده است. توانایی عمان برای مصون ماندن نسبی در برابر درگیری های منطقه ای و در عین حال تعامل سازنده با همه طرف ها، آن را به عنوان یک بازیگر دیپلماتیک منحصر به فرد در خاورمیانه معرفی کرده است. برای اجرای این چشم انداز سیاست خارجی، وزارت امور خارجه عمان یک مکانیسم دیپلماتیک با ساختار مناسب ایجاد کرده است که روابط با کشورهای سراسر جهان را تقویت می کند. این رویکرد جامع شامل اشکال مختلف دیپلماسی از جمله دیپلماسی رسمی، میانجیگری، ترویج مدارا و همزیستی، دیپلماسی اقتصادی، تعامل فرهنگی و حتی تلاش های دیپلماتیک تخصصی در زمینه هایی مانند منابع آب و هوانوردی است[۸].

راهبردها و ابزارهای دیپلماسی عمومی عمان

از زمان به قدرت رسیدن سلطان قابوس بن سعید در سال ۱۹۷۰، عمان یک رویکرد دیپلماسی عمومی پیچیده و چند وجهی را توسعه داده است که اهداف گسترده تر سیاست خارجی آن را تکمیل می کند. وزارت امور خارجه یک میکانیزم دیپلماتیک با ساختار مناسب ایجاد کرده است که انواع مختلف تعاملات دیپلماتیک را برای تقویت روابط با کشورهای جهان در بر می گیرد. استراتژی دیپلماسی عمومی عمان شامل چندین دسته متمایز از عملکرد دیپلماتیک است. فراتر از روابط رسمی دولت با دولت، عمان درگیر دیپلماسی میانجیگری است که به یکی از شناخته شده ترین کمک های آن به ثبات منطقه ای تبدیل شده است. علاوه بر این، این کشور ارزش های مدارا و همزیستی مسالمت آمیز را از طریق ابتکارات دیپلماتیک خود ترویج می کند و تصویر خود را به عنوان یک صدای میانه رو در منطقه تقویت می کند[۸].

در سال های اخیر، عمان به ویژه بر ابزارهای قدرت نرم در بحبوحه تحولات مهم منطقه ای در خاورمیانه تأکید کرده است. این رویکرد با ترجیح کشور برای دیپلماسی آرام همسو است که در هدایت پویایی های پیچیده منطقه ای موثر بوده است. ابزارهای آموزشی جزء مهمی از زرادخانه دیپلماسی عمومی عمان را تشکیل می دهند و بازیگران دولتی و غیردولتی نقش مهمی در این حوزه ایفا می کنند[۹].

این سلطان نشین همچنین اشکال فرهنگی، اقتصادی و حتی تخصصی دیپلماسی را با تمرکز بر زمینه هایی مانند منابع آب، شعر و هوانوردی برای پیشبرد دستور کار بین المللی خود به کار می گیرد. این جعبه ابزار متنوع به عمان اجازه می دهد تا با مخاطبان مختلف بین المللی از طریق کانال های مختلف به طور همزمان تعامل داشته باشد. دیپلماسی غیردولتی دامنه عمان را بیشتر گسترش می دهد و این کشور را قادر می سازد تا روابطی فراتر از کانال های رسمی ایجاد کند و مستقیما با مردم خارجی تعامل داشته باشد[۸]. عمان با استفاده از این طیف جامع از استراتژی های دیپلماسی عمومی، ارزش ها و منافع خود را به طور موثر به جامعه بین المللی منتقل می کند و در عین حال موقعیت خود را به عنوان یک بازیگر دیپلماتیک قابل احترام تقویت می کند. این تلاش ها مکمل سیاست عدم مداخله و حسن همجواری عمان است و به این کشور اجازه می دهد تا روابط سازنده ای را با شرکای مختلف بین المللی با وجود تنش های منطقه ای حفظ کند.

نقش دیپلماتیک منطقه ای عمان

عمان نقش دیپلماتیک منطقه ای متمایز را به عنوان میانجی و صلح ساز در پیچیده ترین درگیری های خاورمیانه ایفا کرده است. در بحران جاری یمن، سلطان نشین گام های مشخصی برای کاهش رنج و تسهیل گفتگو برداشته است. عمان با اعطای روادید ترانزیت، مراقبت های پزشکی برای مجروحان و تسهیل سفر یمنی ها به کشورهای دیگر از طریق قلمرو و حریم هوایی خود مرزهای خود را به روی غیرنظامیان یمنی باز کرد. این ابتکارات بشردوستانه اعتبار گسترده ای را در میان جناح های مختلف یمنی صرف نظر از جهت گیری های سیاسی آنها به ارمغان آورده است و موقعیت آن را به عنوان یک میانجی موثر در درگیری تقویت کرده است. اثربخشی سلطان نشین در این نقش تا حد زیادی ناشی از شهرت آن به دلیل نداشتن جاه طلبی های ارضی یا منافع حزبی در یمن است و در عوض بر ارتقای ثبات منطقه ای تمرکز کرده است[۱۱].

شاید مهمتر از همه، عمان موقعیت منحصر به فردی را در روابط خلیج فارس و ایران حفظ کرده است که آن را از سایر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس متمایز می کند. این سلطان نشین روابط مثبتی با ایران ایجاد کرده است که تا حدی بر اساس کنترل مشترک آنها بر تنگه مهم استراتژیک هرمز است. برخلاف سایر کشورهای خلیج فارس، عمان فاقد جمعیت زیادی از شیعیان است که ممکن است تنش داخلی ایجاد کند، و برخی ناظران به نزدیکی فرقه ای بین ایران شیعه و سلطان نشین عمدتا اباضی اشاره می کنند[۱۲].

این رابطه عمان را قادر ساخته است تا به عنوان یک پل دیپلماتیک حیاتی بین ایران و قدرت های غربی عمل کند. در سال 2013، عمان نقش میانجی محوری در مذاکرات هسته ای بین ایران و کشورهای غربی ایفا کرد و مورد تحسین ایالات متحده قرار گرفت. جان کری، وزیر امور خارجه به خاطر مشارکت آن در توافق هسته ای نهایی. این سلطان نشین همچنین با موفقیت در آزادی بازداشت شدگان میانجیگری کرده است، آزادی سه آمریکایی را که در سال 2009 توسط ایران دستگیر شده بودند تسهیل کرده و به آزادی یک زن ایرانی در سال 2012 کمک کرده است[۱۲]. عمان ضمن حفظ این روابط سازنده با ایران، به طور همزمان روابط قوی خود را با ایالات متحده و دیگر قدرت های غربی حفظ کرده است و مهارت دیپلماتیک خود را در ایجاد توازن بین روابط به ظاهر متناقض نشان می دهد. این اقدام متعادل کننده نمونه ای از رویکرد عملگرایانه عمان به دیپلماسی منطقه ای است، جایی که با وجود تنش های منطقه ای، کانال های باز را با همه طرف ها حفظ می کند.

دیپلماسی فرهنگی عمان

دیپلماسی فرهنگی ستون اصلی استراتژی گسترده تر دیپلماسی عمومی عمان را تشکیل می دهد، به ویژه که پویایی های منطقه ای تأکید بیشتر بر رویکردهای قدرت نرم را ضروری کرده است. در حالی که خاورمیانه تحولات قابل توجهی را تجربه می کند، عمان به طور فزاینده ای به دیپلماسی آرام و ابزارهای قدرت نرم برای حفظ جایگاه دیپلماتیک خود و پیشبرد اهداف سیاست خارجی خود متکی است[۹]. عمان برخلاف برخی از همسایگان خود در خلیج فارس که جایگاه های فرهنگی متمایزی را در عرصه بین المللی ایجاد کرده اند، تصمیم گرفته است از ویژگی های توپوگرافی منحصر به فرد و میراث فرهنگی غنی خود استفاده کند. در حالی که عربستان سعودی بر فرهنگ ایدئولوژیک خود تأکید دارد، قطر خود را به عنوان یک مرکز ورزشی منطقه ای معرفی می کند و امارات متحده عربی سنت را با مدرنیته در هم می آمیزد، عمان با استفاده موثر از مزیت های جغرافیایی خود برای ارتقای هویت فرهنگی خود در سطح بین المللی خود را متمایز کرده است[۱۳].

این رویکرد به طور یکپارچه با اصول سیاست خارجی گسترده تر عمان برای ترویج روابط خوب با همه کشورها و در عین حال حفظ هویت متمایز خود همسو است. تلاش های دیپلماسی فرهنگی این کشور مکمل ابتکارات آموزشی آن است و بازیگران دولتی و غیردولتی در این ابزارهای دیپلماسی عمومی مشارکت دارند. عمان با به نمایش گذاشتن دارایی های فرهنگی خود، جذابیت خود را برای گردشگران، سرمایه گذاران و ساکنان بالقوه افزایش می دهد و در عین حال تصویر خود را به عنوان کشوری متعهد به حفظ ارزش های سنتی در کنار مشارکت بین المللی عملگرایانه تقویت می کند[۹]. عمان از طریق این تلاش های دیپلماسی فرهنگی، با موفقیت موقعیت منحصر به فردی را در میان کشورهای خلیج فارس ایجاد کرده است و از تمایز فرهنگی خود به عنوان یک دارایی دیپلماتیک استفاده کرده است که جهت گیری گسترده تر سیاست خارجی آن را بر همسایگی خوب و تعامل مسالمت آمیز با جامعه بین المللی تقویت می کند.

تصویر عمومی عمان در خارج از کشور

تلاش های دیپلماسی عمومی عمان، در حالی که رویکرد پیچیده ای دارد، از نظر دیده شدن بین المللی نتایج متفاوتی به همراه داشته است. تحقیقات بررسی وجهه عمومی عمان در خارج از کشور نشان می دهد که علیرغم موضع دیپلماتیک صلح آمیز و میراث فرهنگی غنی این کشور، این کشور در مقایسه با برخی از همسایگان برجسته تر خود در خلیج فارس، وجهه بین المللی نسبتا متوسطی دارد[۱۴].

مطالعه ای که به طور خاص بر تصویر عمان در ترکیه تمرکز دارد، بینش روشنی در مورد این شکاف ادراک ارائه می دهد. علیرغم روابط دلپذیر تاریخی بین عمان و ترکیه که به قرن های 15 تا 19 باز می گردد و تلاش های اخیر برای احیای این روابط از طریق معاهدات اقتصادی و مبادلات اجتماعی-فرهنگی، نتایج نظرسنجی نشان داد که عمان برای مردم ترکیه نسبتا ناآشنا است. این تحقیق که بیش از 500 پاسخ دهنده در ترکیه را مورد بررسی قرار داد، نشان داد که در حالی که آگاهی ترکیه از عمان از جمعیت اروپایی و آسیایی فراتر رفته است، هنوز شکاف های دانش قابل توجهی وجود دارد. به عنوان مثال، تنها ۵۱.۹ درصد از پاسخ دهندگان ترکیه می توانستند موقعیت جغرافیایی عمان را به درستی شناسایی کنند، در حالی که تنها ۳۲.۷ درصد از سیستم انتخاباتی عمان آگاه بودند[۱۴].

این عدم تقارن به ویژه با توجه به اینکه فرهنگ ترکیه، از جمله برنامه های تلویزیونی و شخصیت های سیاسی، از شهرت قابل توجهی در میان عمانی ها برخوردار است، قابل توجه به نظر می رسد. این تحقیق نشان می دهد که علیرغم رویکرد دیپلماتیک پیچیده عمان و موقعیت استراتژیک آن به عنوان یک میانجی منطقه ای، این کشور ممکن است از ابتکارات دیپلماسی عمومی هدفمندتر برای افزایش دید بین المللی خود بهره مند شود. این یافته ها یک حوزه بالقوه برای توسعه در استراتژی دیپلماسی عمومی عمان را برجسته می کند. در حالی که این کشور با موفقیت خود را به عنوان یک بازیگر دیپلماتیک و میانجی قابل احترام در درگیری های منطقه ای تثبیت کرده است، ترجمه این نفوذ دیپلماتیک به شناخت گسترده تر بین المللی در میان مردم خارجی همچنان یک چالش مداوم است. افزایش دید به طور بالقوه می تواند قابلیت های قدرت نرم عمان را تقویت کند و از نقش متمایز آن در امور منطقه ای و بین المللی حمایت کند.

نیز نگاه کنید به

دیپلماسی عمومی ترکیه؛ دیپلماسی عمومی فرانسه؛ دیپلماسی عمومی چین؛ دیپلماسی عمومی آلمان؛ دیپلماسی عمومی بریتانیا؛ دیپلماسی عمومی قطر؛ دیپلماسی عمومی عربستان سعودی؛ دیپلماسی عمومی امارات متحده عربی؛ دیپلماسی عمومی هند؛ دیپلماسی عمومی آذربایجان؛ دیپلماسی عمومی پاکستان

کتابشناسی

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ Brovina, N. (2018). Developments and Theoretical Approaches on Public Diplomacy. The International Journal of Applied Language Studies and Culture.
  2. Sebastiao, S. P., & Soares, I. (2022). Environmental diplomacy: from transnational policies to the role of ambassadors – the contribution of David Attenborough (2018–2020). Journal of Communication Management, 26(1), 7–23.
  3. Fitzpatrick, K. (2017). Public Diplomacy in the Public Interest.
  4. Bukina, T., & Perminova, L. (2021). CULTURAL DIPLOMACY: INSTITUTIONAL CONTEXTS. Three Seas Economic Journal, 3(4), 63–68.
  5. Gurgu, E., & Cociuban, A. (2016). New public diplomacy and its effects on international level.
  6. Tolstoguzov, O., & Pitukhina, M. (2020). Public Diplomacy in Cross-Border Cooperation. The Heritage, 3(1), 13–23.
  7. Swistek, G. (2013). The nexus between Public Diplomacy and Military Diplomacy in Foreign Affairs and Defense Policy.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ ۸٫۳ Albasoos, H., & Maashani, M. (2020). Oman’s Diplomacy Strategy
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ ۹٫۳ Maani, A. H. (2021). Culture and Education: Oman’s Soft Power Instruments. Proceedings of ‏The 3rd International Conference on Modern Approach in Humanities and Social Sciences.
  10. Al'Abri, K., Ambusaidi, A. K., & Alhadi, B. R. (2022). Promoting Global Citizenship Education (GCED) in the Sultanate of Oman: An Analysis of National Policies. Sustainability, 14(16), 9881.
  11. Al-Sunaidi, K. B. A., Tarawneh, S., & Snidi, K. (2022). THE SULTANATE OF OMAN’S FOREIGN POLICY TOWARDS THE YEMENI CRISIS: PILLARS AND LIMITATIONS. Austral, 1(1), 1–18.
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ Al-Dulaimi, S. A. S., Kamal, M. M., & Elsayed, D. M. (2017). The Impact of Sectarian Conflict in Syria on Iran-Gulf Relations.
  13. Shamsi, Z. (2023). Evaluating the Potential of Cultural Diplomacy as “A Weapon of Enduring Peace in the Gulf Region”. Pakistan Journal of Humanities and Social Sciences, 11(1), 440–452.
  14. ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ Yenigun, C., & Baig, S. (2020). Turkish Public Perceptions About Oman. European Journal of Behavioral Sciences, 3(1), 1–12.

نویسنده مقاله

محمد حسین شعاعی