تاریخ معاصر کوبا

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۴ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''.کاسترو؛ مسیری به سوی قدرت''' فیدل کاسترو در سال ۱۹۲۶ در یک منطقه روستایی در استان اورینته متولد شد. وی فرزند یک مهاجر اسپانیایی بود که در کوبا به وضعیت اقتصادی خوبی دست یافته بود. فیدل و برادرانش کودکی خود را در مزرعه بسیار بزرگ پدری گذراندند...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

.کاسترو؛ مسیری به سوی قدرت

فیدل کاسترو در سال ۱۹۲۶ در یک منطقه روستایی در استان اورینته متولد شد. وی فرزند یک مهاجر اسپانیایی بود که در کوبا به وضعیت اقتصادی خوبی دست یافته بود. فیدل و برادرانش کودکی خود را در مزرعه بسیار بزرگ پدری گذراندند. موقعیت خوب اقتصادی پدر به فیدل اجازه داد تا در بهترین کالج‌های مذهبی، از جمله کالج بلن در هاوانا تحصیل کند، اما بعد از ورود به دانشگاه هاوانا و تحصیل در رشته حقوق، علاقه‌اش به سیاست آشکار شد. در این دوره، دهه ۱۹۴۰، در دانشگاه هاوانا تعداد بسیاری از دانشجویان، گروه‌های مسلحانه تشکیل داده بودند و بیشتر به اهداف سیاسی خود می‌پرداختند تا درس خواندن. فیدل نیز به زودی عضو یکی از این گروه‌ها شد. پس از فراغت از تحصیل، علاقه‌ای به‌کار در رشته حقوق نداشت. وی ترجیح داد که خود را به‌عنوان نامزدکنگره 1. Oriente

2. Cuartel Moncada


برای انتخابات ۱۹۵۲ از حزب ارتدوکس ادواردو چیباس معرفی نماید. اما همان‌طور که گفته شد انتخابات ۱۹۵۲ با کودتای باتیستا لغو گردید. بار دیگری که کوبایی‌ها از فیدل کاسترو چیزی شنیدند ۲۶ جولای ۱۹۵۳ بودکه وی پیشاپیش حدود ۱۵۰ نفر، حمله‌ای را به پادگان نظامی مونکادا در شهر سانتیاگوی کوبا رهبری کرد. اگرچه این حمله با شکست کامل سرکوب شد، از کاسترو چهره‌ای بسیار شناخته شده در کوبا ساخت: در این حمله، فیدل کاسترو دستگیر شد و به ۱۵ سال حبس متهم شد. وی از این محاکمه توانست برای خود موقعیتی به‌دست آورد تا اصول انقلابی خود که دربرگیرنده اصول دموکراتیکی قانون اساسی ۱۹۴۰ بود را معرفی نماید. در این محاکمه، وی وکیل مدافع خود نیز شد، سخنانش در آن دادگاه بعدها تحت عنوان "تاریخ مرا آزاد خواهد کرد" به انتشار رسید و به اولین منشور فیدلی مبدل شد، اما در سال ۱۹۵۵ طی عفوی از طرف باتیستا، فیدل کاسترو از زندان آزاد شد و به مکزیک رفت و در آنجا گروه کوچکی متشکل از ۸۲ نفر را آماده کرد که با قایقی به‌نام "گرانما" در ساحل جنوبی استان اورینته کوبا در دسامبر ۱۹۵۶ فرود آمدند. ارتش باتیستا، با حمله بر این گروه، بسیاری از آن‌ها را از بین برد. فقط کاسترو و حدود ۱۵ نفر توانستند جان سالم به در ببرند و در جنگل‌های پوشیده سلسله جبالی با نام سی‌یرا مائسترا پناه بگیرند. در این زمان مرحله جدیدی در تاریخ کوبا آغاز می‌شود و طی آن کاسترو را بعد از دو سال به پیروزی می‌رساند. "در فوریه ۱۹۵۷، روزنامه‌نگاری از نیویورک تایمز، با نام هربرت ماتئوس، موفق شد در سی‌یرا مائسترا با او مصاحبه کند و عکس‌هایی با کاسترو

۴۹


۵۰

بگیرد که در آن‌ها، وی را با یونیفورم و ریشی پرپشت و بلند و اسلحه چشمی در دستش نشان می‌داد، این چنین بود که اسطوره کاسترو متولد شد و جاودانه ماند، از آن پس، باتیستا می‌بایست به مبارزه می‌پرداخت نه علیه گروه کوچکی چریکی، بلکه علیه یک مبارز افسانه‌ای که مردانش تعقیب و گریزهای ارتش را به تمسخر می‌گرفتند". (119 ,2003 (Benigno Alarcon,

در شهرهای مختلف کوبا، گروه‌های مخفی "جنبش ۲۶ جولای" که کاسترو در مکزیک بنا نهاده بود، به تهیه پول و تسلیحات مشغول بودند. وقتی شورشیان موفق شدند یک ایستگاه رادیویی را در فوریه ۱۹۵۸ تصرف کنند، جنگ تبلیغاتی به‌عنوان ابزاری در درجه اول اهمیت قرار گرفت. اخبار "رادیو ربلده" به توصیف و تفسیر حرکات نیروهای شورشی در تمامی بخش‌های سی‌یرا مائسترا می‌پرداخت و درگیری‌های موفقیت‌آمیزشان را با ارتش باتیستا شرح می‌داد. در تابستان ۱۹۵۷، ارتش کاسترو از ۱۳۰ نفر تشکیل می‌شد؛ در بهار ۱۹۵۸، کاسترو گروهی که حدود ۴۵۰ نفر بودند را فرماندهی می‌کرد. ولی ارتش باتیستا که از افسران فاسد و سربازان کم حقوق و بی‌انگیزه تشکیل شده بود قادر نبود تا مبارزه‌ای مداوم را در سی‌یرا مائسترا که در منطقه‌ای صعب‌العبور قرار داشت، ادامه دهد. در حالی که در شهرها و روستاها، پلیس ناامید و ارتش دیکتاتوری، بسیار بی‌رحمانه بر مردم فشار می‌آوردند، بسیاری از جوانان ترجیح دادند تا به مناطق تحت کنترل شورشیان بگریزند و به آن‌ها بپیوندند که همین امر باعث شد تا به نیروهای کاسترو هر روز افزوده شود. 1. Movimiento 26 de Julio (M-26-7) 2. Radio Rebelde


به این ترتیب، در پاییز ۱۹۵۸، نیروهای کاسترو بیش از هزاران نفر بودند. مرحله پایانی زمانی بود که نیروهای شورشی مقاومت زیادی در برابر خود نمی‌دیدند و شروع به تصرف بقیه نواحی جزیره کردند و شهر سانتا کلارا، پایتخت لاس بییاس۲ استان مرکزی کوبا را به تصرف خود درآوردند. در این روزها، دولت آمریکای شمالی فروش تسلیحات به ارتش باتیستا را متوقف کرد، در ۳۱ دسامبر ۱۹۵۸، پس از جشن پایان سال نو، باتیستا و خانواده‌اش به همراه تعدادی از طرفدارانش با هواپیما به جمهوری دومینیکن گریختند که در آن زمان تحت حکومت دیکتاتوری تروخییو۳ بود، ورود پیروزمندانه کاسترو به هاوانا در ۸ ژانویه ۱۹۵۹، با همرزمان افسانه‌ای و ریشوی خود، یک اتفاق بسیار افتخارآمیز بود. چهره این جوانان انقلابی در مردم چنان هیجانی را برانگیخته بودکه او را ستایش می‌کردند."یک مجله در هاوانا عکسی از چهره کاسترو را به چاپ رساند که آن را یادآور نشانه‌های چهره مسیح می‌دانستند". Benigno Alarcon,) (2003,128

کاسترو حکومت را به دست گرفت و از همان ابتدا مخالفت با آمریکا و مبارزه با مداخلات این کشور در کشورهای منطقه آمریکای لاتین را در برنامه سیاست‌های خود قرار داد، در این راستا وی با پیروزی انقلاب، به مصادره اموال آمریکایی‌ها و همین‌طور مرفهین پرداخت و کارفرمایان را مجبور کرد تا %۵ مالیات بپردازند. از طرف دیگر، دستمزد کارگران مزارع نیشکر را افزایش داد، با ایده‌های 1, Santa Clara 2. Las Villas 3. Trujillo

۵۱


۵۲

انقلابی کاسترو، تفاوت میان طبقات اجتماعی بسیار کم شد و رفاه عمومی در اختیار اقشار مختلف جامعه قرار گرفت.

در موقعیت‌های بسیاری، مخالفین کاسترو با حمایت دولت آمریکا سعی داشتند تا وی را به قتل برسانند، اما هر بار حملات تروریستی به سوی وی نافرجام باقی می‌ماند. از جمله این‌که در سال ۱۹۶۱ دولت آمریکا با حمایت ضدانقلابیون کوبا، حمله به خلیج خوک‌ها را سازماندهی کرد که این عملیات نه تنها با شکست روبه‌رو شد، بلکه به نقطه اوج خصومت کوبا و ایالات‌متحده مبدل شد. سرانجام، فیدل کاسترو در سال ۲۰۱۶ و پس از تحمل چندین سال بیماری درگذشت و بنا به وصیت وی جسدش در هاوانا سوزانده شد.