عبدالرحمان خان
بیشتر ایام حکومت عبدالرحمان خان به مقابله با مخالفان حکومت خود، سرکوب شدید اقوام و قبایل شورشی و برقراری نظم و آرامش مورد نظر او درکشورگذشت و برنامههای چندانی برای اقدامات اصلاحی نهادینهشده نداشت. عبدالرحمان خان هرگونه اقدام اصلاحی را در صورتی و تا جایی میپذیرفت که با مصالح و منافع سلطنت او مغایر نباشد و تحت هیچ شرایطی حاضر نبود قدرت و حکومتش را در معرض خطر و تهدید قرار دهد، اصلاحاتی هم که انجام داد برای تقویت پایههای حکومت خود بود، اصلاحات عبدالرحمان از هیچ ایدئولوژی اصلاحطلبانه نشئت نمیگرفت. برداشت او از تجدد، برداشتی است کاملا ابزاری (نه فرهنگی).
عبدالرحمان خان فروش مقامات دولتی را متوقف ساخت؛ کشور را به چند ولایت بزرگ تقسیم کرد؛ نوعی حکومت قانونی ایجاد کرد و مجلسی مشورتی مرکب از سردارها و خوانین و زمینداران و روحانیون تشکیل داد هرچند تصمیمگیر نهایی همیشه خود او بود. او ابتدا کوشید رسم بردهداری را متوقفکند یا حداقل قانونمند سازد؛ اما با به بردگیکشاندن هزاران زن، دختر و جوان هزاره، این قانون کاملا شکست خورد. او کوشید ارتشی مجهز و متمرکز ایجاد کند و حقوق نظامیان بهصورت نقدی و منظم پرداخت شود، خدمات پستی و خدمات بهداشت و درمان را سروسامان و بهبود بیشتری بخشید. اصلاحات عبدالرحمان خان عمدتا محدود به کابل بود و ولایات و شهرها و روستاها هیچ بهرهای نداشتند و هیچ تغییری در وضعیت و شرایط آنان ایجاد نشد. فقدان سرمایه، نبود درآمد برای مردم و دولت، محاط بودن کشور بر خشکی و وابستگی به راههای ترانزیتی هند، استبداد شدید و مطلق، وابستگی به کمکهای انگلیس و علل دیگر، از جمله موانع مهم هرگونه اقدام اصلاحی برای عبدالرحمان خان بود.