احزاب شیعه افغانستان
فعالیت احزاب شیعه در قالبهای جدید، به دوران فعالیت علامه سید اسماعیل بلخی در دهه ۱۳۲۰ و بعد از آن بازمیگردد. در اثر تلاشها و مبارزات او، گروههای شیعه بهتدریج منسجم شدند و همزمان با بازشدن فضای سیاسی در کشور، همانند دیگر احزاب شروع به فعالیت کردند. حرکت حزبی و مبارزاتی شیعه پس از شهادت بلخی قویتر شد و احزاب و گروههای مختلف یکی پس از دیگری ظاهر شدند، احزاب زیر از آن جملهاند:
سازمان نصر، از قدیمیترین تشکلهای شیعه است. هسته اصلی این سازمان در سالهای ۴۸ - ۱۳۴۷/۱۹۶۹ پدید آمد. این سازمان در سال ۱۳۵۱، سازمان نصر با نام «روحانیت نوین» فعالیت میکرد و اعضای آن را عدهای از علما تشکیل میدادند. در فروردین ۱۳۵۸، از بههمپیوستن احزاب و تشکلهایی، مانند روحانیت مبارز، حزب حسینی، دانشجویان علوم اسلامی و روحانیت نوین، تشکیل شد. فعالیت مسلحانه سازمان نصر از سال ۱۳۵۸ شروع شد.
. )
۴۷۳
سازمان نصر بهصورت شورایی اداره میشد و صادقی پروانی، عبدالعلی مزاری، محمدکریم خلیلی، قربانعلی عرفانی یکاولنگی،
۴۷۴
محمد ناطقی، عبدالمجید سجادی، عزیزالله شفق، میرحسین صادقی، یوسف واعظی و سید حسین حسینی از اعضای برجسته آن بودند. سازمان نصر در هزارهجات، هرات و سایر مناطق شیعهنشین نفوذ و طرفداران زیادی داشت و علاوه بر افغانستان، بهمنظور جذب نیرو و کمک در شهرهای مشهد، زاهدان، قم و تهران دفتر داشت. «پیام مستضعفین» ارگان رسمی سازمان نصر بود. پیام خون و پیام سنگرنشینان از دیگر نشریات آن بود.
حزب اسلامی رعد: در سال ۱۳۳۸، گروهی ۱۲ نفره به رهبری سید اسدالله نکتهدان برای مبارزه با رژیم ظاهر شاه این حزب را تشکیل دادند و این حزب تا سال ۱۳۴۹ در زمینههای فرهنگی و سیاسی فعالیت میکرد و از سال ۱۳۵۰ به بعد حوزه فعالیت خود را در ابعاد مختلف گسترش داد.
پاسداران جهاد اسلامی: در سال ۵۹-۱۳۵۸، عدهای از علما مانند آیتالله قربانعلی محقق (کابلی)، سید محمدحسین صادقی، محمد اکبری، محمدعلی فصیحی و نور احمد تقدسی این حزب را تأسیس کردند.
سازمان فلاح اسلامی افغانستان: در سال ۱۳۵۹، از شورای اتفاق جدا شد و فعالیت مستقل در پیشگرفت.
شورای مرکزی نهضتهای اسلامی: در سال ۱۳۵۸، عدهای از علمای دینی آن را تأسیس کردند.
شورای اتفاق اسلامی افغانستان: در شهریور ۱۳۵۸، آیتالله سید علی بهشتی در فرمانداری ورس موجودیت آن را اعلام کرد. این شورا از احزاب فراگیر در هزارهجات بود. آیتالله بهشتی تا سال ۱۹۸۳، از رهبران بانفوذ در هزارهجات بود و عده زیادی از
مردم را تحت رهبری خود درآورده بود. علاوه بر آیتالله بهشتی، محمدحسین صادقی نیلی، محمدحکیم صمدی، سید حسن جگرن و محمدحسین دانش از اعضای برجسته شورای اتفاق بودند. حزبالله افغانستان: در سال ۱۳۵۹ توسط قاری احمد غوردروازی در هرات تأسیس شد و در هرات، بادغیس، غور، فراه و نیمروز فعالیت داشت.
حرکت اسلامی افغانستان: در سال ۱۳۵۸ به رهبری آیتالله آصف محسنی و با ادغام چند گروه کوچکتر، مانند روحانیت مبارز، سازمان آزادی و گروه قرآن و عترت ابتدا در قم اعلام موجودیت کرد. در این هنگام، آقای آصف محسنی در سوریه بهسر میبرد؛ ولی با دعوت علما به قم آمد و حرکت اسلامی را تشکیل داد و مدتی بعد هم به پاکستان رفت. سید محمدعلی جاوید، سید حسین انوری و سید عبدالقیوم سجادی از اعضای برجسته حرکت اسلامی افغانستان بودند.
بعدها، حرکت اسلامی افغانستان به دو شاخه زیر منشعب شد: ۱ - حرکت اسلامی افغانستان به رهبریآیتالله آصف محسنی؛ سید محمدعلی جاوید نیز درکنار او بود و نشریه فجر امید را منتشر میکرد. ۲- حرکت اسلامی مردم افغانستان به رهبری سید حسین انوری که هفتهنامه مردم را چاپ میکرد.
آیتالله آصف محسنی چند سال قبل به شکل رسمی از رهبری حرکت اسلامی افغانستان استعفا کرد. او اعلام کرد که قصد دارد به فعالیتهای علمی و فرهنگی بپردازد. ایجاد شورای علمای شیعه، تأسیس مدرسه علمیه خاتمالنبیین (ص) و تأسیس شورای اخوت اسلامی افغانستان از جمله فعالیتهای فرهنگی وی است آقای
۴۷۵
A
۴۷۶
آصف محسنی، که فردی میانهرو بود، در قندهار متولد شد و در نجف به تحصیل علوم دینی پرداخت.
اتحاد انقلاب اسلامی افغانستان: در سال ۱۳۵۸، با مشارکت پنج گروه کوچکتر شکلگرفت، این گروه نشریهای به نام آزادی منتشر کرد. هرچند فقط یک شماره از آن منتشر شد و گروه از هم پاشید.
جبهه متحد انقلاب اسلامی افغانستان: در سال ۱۳۵۸، از ائتلاف شش گروه شیعه، مانند سازمان نصر، حرکت اسلامی، نیروی اسلامی، نهضت اسلامی، اتحادیه علما و نهضت روحانیت و جوان تأسیس شد؛ ولی دوام زیادی نیاورد.
در این ایام گروههای نهضت اسلامی به رهبری افتخاری، روحانیت و جوان به رهبری نقوی، دعوت اتحاد اسلامی به رهبری عدهای از علمای دینی و بسیاری گروهها و دستههای کوچکتر یکی پس از دیگری پدید آمدند.
جبهه آزادیبخش انقلاب اسلامی افغانستان: این جبهه قریب به یک سال بعد از اتحاد انقلاب اسلامی افغانستان، از بههمپیوستن ۱۰ گروه شیعه تشکیل شد. این ده گروه عبارت بودند از: سازمان نصر، حرکت اسلامی افغانستان، سازمان مجاهدین خلق افغانستان، دعوت اسلامی افغانستان، جنبش مستضعفین افغانستان سازمان رعد اسلامی افغانستان، نهضت اسلامی افغانستان، روحانیت و جوان افغانستان، شورای اتفاق اسلامی افغانستان و نیروی اسلامی افغانستان، جبهه آزادیبخش افغانستان نشریهای به نام عاشورا منتشر میکرد؛ ولی پس از چهار شماره تعطیل شد و به دنبال آن، جبهه آزادیبخش انقلاب اسلامی افغانستان نیز منحل شد. این جبهه به ائتلاف دهگانه هم مشهور بود.
ائتلاف چهارگانه: در سال ۱۳۶۴ جبهه متحد انقلاب اسلامی، سازمان نصر افغانستان، پاسداران جهاد اسلامی افغانستان و نهضت اسلامی افغانستان با یکدیگر متحد شدند و ائتلاف چهارگانه را تشکیل دادند و به سازمانهای مؤتلفه مشهور شدند و عبدالعلی مزاری سخنگوی آن بود. ائتلاف چهارگانه نیز عمر کوتاهی داشت و از هم پاشید. شورای ائتلاف اسلامی افغانستان: مدتی بعد از انحلال ائتلاف چهارگانه، شورای ائتلاف اسلامی افغانستان در سال ۱۳۶۵ پایهریزی شد و در بهار ۱۳۶۶ اعلام موجودیت کرد و بعدها پایه ائتلاف هشتگانه شد. شورای ائتلاف از بههم پیوستن هشت گروه، شامل: سازمان نصر افغانستان، جبهه متحد انقلاب اسلامی افغانستان، حزبالله افغانستان، حرکت اسلامی افغانستان، پاسداران جهاد اسلامی افغانستان، سازمان نیروی اسلامی افغانستان، نهضت اسلامی افغانستان و دعوت اسلامی افغانستان تشکیل شد. بعدها «شورای اتفاق اسلامی افغانستان» نیز به جمع هشت گروه فوق پیوست و بهاینترتیب، شورای ائتلاف که به ائتلاف هشتگانه معروف شده بود، ائتلاف نهگانه شد. آقایان خلیلی و زاهدی سخنگویان این شورا بودند. اعضای شورا توافق کرده بودند که هریک از اعضا پایگاهها و مناطق نفوذ خود را همچنان در اختیار داشته باشند؛ ولی از تعرض به یکدیگر و تبلیغات علیه همدیگر اجتناب ورزند و برای مبارزه با نیروهای اشغالگر متحد و متشکلگردند.
تعداد احزاب و گروههای مقاومت که در میان هزارهها و شیعیان شکلگرفت، از همه اقوام دیگر افغانستان بیشتر بود؛ زیرا از یک سو واکنشی در مقابل یک قرن سرکوب و انزوای سیاسی، اجتماعی، قومی و مذهبی بود و از سوی دیگر ویژگی مبارزاتی مکتب شیعه از
۴۷۷
۴۷۸
مذاهب دیگر بالاتر بود؛ از سوی دیگر، تعداد طوایف هزاره زیاد بود و هر طایفه به تشکیل یک حزب و گروه اقدام میکرد.