اقتصاد ساحل عاج در سده 19
پس از آنکه دستگاههای استعماری پرتغال، هلند، انگلیس و فرانسه در این سرزمین مستقر میشوند، کشاورزی محلی در تماس با آنها، درجهت تجاری شدن حرکت میکند. همچنین نوع خاصی از مبادله، به نام مبادله و تجارت سیاهان، ظهور پیدا میکند که به ویژه در جنوب رواج مییابد. بردهداری در 1848، در پی انقلاب مردمی فرانسه، ملغا میشود و این موضوع، تأثیر شگرفی بر مبادلات اقتصادی میگذارد. توقف تجارت عمده و آشکار بردگان، موجب توسعه این تجارت در درون و به صورتی پنهانی میگردد؛ بدین معنا که بردگان از این پس در داخل، مثلاً نزد دیولاها و ملنکهها، برای کار در مزارع و نزد آکانها، برای استخراج طلا، به کار گرفته میشوند. پس تجارت محصولات طبیعی جای تجارت برده را میگیرد و دوباره کشاورزی در کانون توجه و اهمیت قرار میگیرد. در این زمان، رقابت میان قدرتهای استعمارگر فرانسه و انگلیس، موجب افزایش چشمگیر تولیدات کشاورزی میشود. این موضوع موجب تحولی عظیم در اقتصاد ساحل عاج میگردد: محصولات کشاورزی طبیعی در حجمی وسیع، بهسوی اروپا گسیل میشود و از آنطرف، محصولات مصنوعی به این سرزمین وارد میگردد. از آغاز دوره استعمار رسمی، یعنی از پایان قرن 19 تا پایان سالهای 70 میلادی در سده بیستم، بهنظر میرسد ساحل عاج از شرایط اقتصادی خوبی برخوردار باشد. نرخ رشد سالانه تولید خالص داخلی در این سالها بالاست و در دهه 50 میلادی، برابر با 7 درصد اعلام میگردد.[۱][۲]
کتابشناسی
- ↑ Loucou, Jean Noël (2007). , Abidjan: Éditions CERAP.p.123.
- ↑ حسینی، روح الله، خان آبادی، سعید(1400). جامعه و فرهنگ ساحل عاج. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،ص 120-121.