بدرفتاری با زنان افغانستان
بروز اختلالات روانی و بیماریهای روحی یکی از پیامدهای خشونت و بدرفتاری با زنان است و درصد این نوع بیماریها خیلی زیاد است و گفته شده، گاهی تا ۵۰ درصد جمعیت زنان را بهنوعی مبتلا کرده است. این نوع بیماری در بین زنان شدیدتر از مردان است. عوامل دیگری نیز علاوه بر خشونت و بدرفتاری به گسترش این بیماریها کمک میکند؛ مانند خشونتهای خانوادگی، سفر همسران و فرزندان به خارج از خانه و کشور برای کار و درآمد و دورماندن اعضای خانواده از یکدیگر برای مدتهای طولانی، تعداد زیاد فرزندان، مشاغل سنگین و طاقتفرسا، استراحت ناکافی، اشتغال زودهنگام کودکان، تکدیگری، فشارهای اجتماعی و سیاسی، فقر و فقدان درآمد، بیهویتی، جنگ و ناامنی، ازدواجهای زودهنگام، ازدواج اجباری در قبال اخذ پول توسط پدر، اختلافات خانوادگی، در مقابل این عوامل متعدد امکانات درمانی محدود بوده و جوابگوی نیازهای جاری نیست.
خودسوزی و خودکشی، که در بین زنان افغانستان شیوع زیادی یافته، از دیگر نمودهای بارز خشونت و بدرفتاری با زنان است. وقتی بدیهیترین حقوق زن نادیده گرفته میشود و مورد بدرفتاریهای شدید قرار میگیرد و هیچ چارهای برای رهایی از وضعیت موجود ندارد، ناچار دست به خودسوزی و خودکشی (استفاده از داروی سمی، حلقآویزکردن) میزند. مشکلاتی که سبب بروز اختلالات روحی و روانی میشود در درجات شدیدترش به خودکشی و خودسوزی فرد منجر میشود.
اعتیاد از دیگر آسیبهای اجتماعی در مورد زنان و از پیامدهای بدرفتاری با آنان است، طبق تخمینهای سال ۱۳۹۰ شمسی، بیش از یکمیلیون نفر معتاد به انواع مواد مخدر در افغانستان وجود دارد و بیش از ۱۳ درصد آنان را زنان تشکیل میدهند و تعداد آنان بهسرعت در حال افزایش است، علاوه بر بدرفتاریهای ذکرشده، که سبب گرایش زنان به مواد مخدر میشود، عوامل دیگری هم به اعتیاد زنان کمک میکند، مانند اعتیاد همسران و پدران و مادران یا یکی از اعضای درجهیک خانواده، رهایی از بیخوابی و بدخوابی، دفع بیماریها در اثر تجویزهای محلی، کسب لذت و مقابله با غم و اندوه و فراموشکردن آلام و دردها، نابسامانیها و بحرانهای اجتماعی، فقر، فشارهای خانوادگی، جلب رضایت دیگران و ناآگاهی.[۱]
نیز نگاه کنید به
جامعه و نظام اجتماعی افغانستان؛ جامعه افغانستان؛ زنان در افغانستان
کتابشناسی
- ↑ علی آبادی، علیرضا (1395). جامعه و فرهنگ افغانستان. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص 313-315.