مینیاتور در بنگلادش

از دانشنامه ملل

توسعه وارتباط مسلمانان با نقاشی‌های مینیاتوری را باید در قرن سیزدهم و در محدوده جغرافیایی پاکستان فعلی جستجو کرد. در قرن شانزدهم، «همایون» پادشاه دوم از سلسله مغول، که مدتی از ترس شیرشاه سوری به دربار شاه طهماسب صفوی پناه برده بود، هنگام بازگشت به هند دو نفر از بهترین مینیاتوریست‌های ایرانی به نام های «سجاد علی» و «خواجه عبدالصمد» را با خود همراه برد. این دو نفر از شاگردان برجسته استاد بهزاد بودند. استاد بهزاد، رافایل (از نقاشان معروف اروپا) مشرق خوانده می‌شد. این دو نفر که از پشتیبانی و توجه خاص پادشاه برخوردار بودند، با همکاری وی توانستند یک کارگاه هنری تاسیس کنند و تعداد زیادی داوطلب علاقه‌مند به یادگیری این هنر را آموزش دهند.

همایون به آن ها دستور داد تا داستان امیرحمزه را به صورت مینیاتور به تصویر کشند. از این زمان است که اساس هنر سنتی در دوره مغول ها بنیاد گذاشته شده است و قبل از آن چنین هنری وجود نداشت.

عموما دولت‌ها به مینیاتوریست‌ها ابلاغ می‌کردند که داستان ها وافسانه‌ها را متناسب با متن آن ها، به تصویر کشند. نبرد شیرها، آموزش فیل‌ها، ملاقات روحانیون، و مسایل دیگری نیز از جمله گزینه هایی بوده که در هنر مینیاتوری به آن توجه شده است. باید اذعان داشت که نقاشی مینیاتوری، در دوران سه قرن حاکمیت پادشاهان مغول، در هند به بلوغ خود رسیده بود. در واقع این هنر مینیاتوری ایرانی بود که در شبه قاره نفوذ کرده بود.

تفاوتی که در سبک و نوع نقاشی‌های ایرانی و شبه قاره‌ای به چشم می‌خورد، بیشتر در موضوعات آن است. در شبه قاره بیشتر پیرامون نبرد شیرها، آموزش فیل و ...، کار شده است. البته این هنر، بعد از افول مغول در شبه قاره، همچنان به حیات هنری خود ادامه داد. با شروع قرن نوزدهم و ورود بریتانیا در شبه قاره، این هنر مانند دیگر مسایل فرهنگی و هنری دستخوش تغییراتی شد و در واقع خسارات و لطماتی دید. بعدها با پیدایش کشور بنگلادش، که سعی کرده است میان هنر و فرهنگ قدیم و فرهنگ جدید پیوندی ایجاد نماید، این هنر در این سرزمین رواج یافت.[۱]

نیز نگاه کنید به

صنایع دستی در بنگلادش ؛ هنرهای تجسمی در بنگلادش ؛ نقاشی بنگلادش

کتابشناسی

  1. توسلی، محمد مهدی، علی زاده کندی، عزیز، توسلی، سینا(1391). جامعه و فرهنگ بنگلادش. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)