فرهنگ پيوند با طبيعت ژاپن: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «تقريبا تمامي آثاري كه درباره وجوه مختلف فرهنگ ژاپن نوشته شده‌اند، فرهنگ ژاپن را الهام گرفته از طبيعت می‌دانند. از دين گرفته تا معماري و شهرسازي، تقريبا همه چيز در پيوند و نزديك به طبيعت توصيف شده‌اند. اين كشور از طبيعتي بسيار زيبا و در عين حا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
تقريبا تمامي آثاري كه درباره وجوه مختلف فرهنگ [[ژاپن]] نوشته شده‌اند، فرهنگ ژاپن را الهام گرفته از طبيعت می‌دانند. از دين گرفته تا معماري و شهرسازي، تقريبا همه چيز در پيوند و نزديك به طبيعت توصيف شده‌اند. اين كشور از طبيعتي بسيار زيبا و در عين حال بي رحم برخوردار است. زلزله، آتشفشان، سيل، سونامي و رانش زمين بلايايي طبيعي هستند كه هر سال در اين كشور رخ مي‌دهند و هر چند ژاپن توسعه يافته توانسته است بر زيان‌هاي ناشي از بلايايي چون زلزله غلبه كند، اما زلزله بزرگ و سونامي بزرگ متعاقب آن در مارس 2011 مجددا تهديد طبيعت در ژاپن را به رخ كشيد. بنابراين فرهنگ در ژاپن ملهم از زيبايي و نيز تهديد طبيعت آن كشور است. واتانابه درباره تفاوت نگاه غربي‌ها و ژاپني‌ها به طبيعت چنين مي‌نويسد:<blockquote>در تفكر غربي، انسان يك جزء معمولي از طبيعت نيست. او يك مخلوق بسيار ويژه و طبيعت تابع او و حتي تابع جناياتش است. او صاحب اختيار جهان طبيعت و طبيعت جايي براي انجام آزمايش‌ها و كاربردهاي او است ... . طبيعت براي ژاپني‌ها متفاوت است. طبيعت نه تنها جزوي از اربابيت او نيست كه او قدردانش و حتي بهترين همدمش هست (واتانابه، 1974: 280).</blockquote>اين گونه نگاه به طبيعت و نيز ويژگي‌هاي طبيعي ژاپن از جمله جزيره‌اي بودن و عدم ارتباطش با آسيا و ساير جهان از طريق خشكي باعث شده است تا اصولا فرهنگ ژاپن متمايز از فرهنگ كشورهايي باشد که مرزهایی در خشکی با دیگر مناطق و کشورها دارند. برای مثال دین در ژاپن بر مبنای احساس قدرت خدایان است و نه مانند مسیحیت، یهودیت یا اسلام بر مبنای اعتقاد و باور به خدا. حتی آیین بودایی هم که در سنت هضم فرهنگ‌های وارداتی خاص ژاپن، ژاپنی شد، متفاوت از آیین بودایی هند و [[چین]] بر مبنای احساس است و نه باور. در مورد معماری، چوب محور ساخت و سازها و بناها عموما سبک است، اما در غرب سنگ و آهن مصالح اصلی و بناها بسیار سنگین است. در مورد پیکر تراشی، عموما تندیس‌های بودایی از چوب تراشیده می‌شدند، اما در چین و هند و در پیکرتراشی غرب از سنگ و فلز استفاده می‌شد. باغ‌ها در ژاپن منطبق با طبیعت هستند و شکل نا منظم دارند، اما شکل‌های هندسی و شکل‌های ساختگی در باغ‌های کشورهای دارای مرزهای خشکی غالب است.
[[پرونده:فرهنگ پيوند با طبيعت ژاپن.jpg|بندانگشتی|تفریحگاه دیزنی توکیو]]
تقریبا تمامی آثاری که درباره وجوه مختلف [[فرهنگ ژاپنی|فرهنگ ژاپن]] نوشته شده‌اند، [[فرهنگ ژاپنی|فرهنگ ژاپن]] را الهام گرفته از طبیعت می‌دانند. از دین گرفته تا معماری و شهرسازی، تقریبا همه چیز در پیوند و نزدیک به طبیعت توصیف شده‌اند. این کشور از طبیعتی بسیار زیبا و در عین حال بی‌رحم برخوردار است. زلزله، آتشفشان، سیل، سونامی و رانش زمین بلایایی طبیعی هستند که هر سال در این کشور رخ می‌دهند و هر چند [[ژاپن]] توسعه یافته توانسته است بر زیان‌های ناشی از بلایایی چون زلزله غلبه کند، اما زلزله بزرگ و سونامی بزرگ متعاقب آن در مارس 2011 مجددا تهدید طبیعت در [[ژاپن]] را به رخ کشید. بنابراین فرهنگ در [[ژاپن]] ملهم از زیبایی و نیز تهدید طبیعت آن کشور است. واتانابه درباره تفاوت نگاه غربی‌ها و ژاپنی‌ها به طبیعت چنین می‌نویسد:<blockquote>در تفکر غربی، انسان یک جزء معمولی از طبیعت نیست. او یک مخلوق بسیار ویژه و طبیعت تابع او و حتی تابع جنایاتش است. او صاحب اختیار جهان طبیعت و طبیعت جایی برای انجام آزمایش‌ها و کاربردهای او است ... . طبیعت برای ژاپنی‌ها متفاوت است. طبیعت نه تنها جزوی از اربابیت او نیست که او قدردانش و حتی بهترین همدمش هست.<ref>واتانابه (1974). ص280.</ref></blockquote>این گونه نگاه به طبیعت و نیز ویژگی‌های طبیعی [[ژاپن]] از جمله جزیره‌ای بودن و عدم ارتباطش با آسیا و سایر جهان از طریق خشکی باعث شده است تا اصولا فرهنگ [[ژاپن]] متمایز از فرهنگ کشورهایی باشد که مرزهایی در خشکی با دیگر مناطق و کشورها دارند. برای مثال دین در [[ژاپن]] بر مبنای احساس قدرت خدایان است و نه مانند مسیحیت، یهودیت یا اسلام بر مبنای اعتقاد و باور به خدا. حتی آیین بودایی هم که در سنت هضم فرهنگ‌های وارداتی خاص [[ژاپن]]، ژاپنی شد، متفاوت از آیین بودایی هند و [[چین]] بر مبنای احساس است و نه باور. در مورد معماری، چوب محور ساخت و سازها و بناها عموما سبک است، اما در غرب سنگ و آهن مصالح اصلی و بناها بسیار سنگین است. در مورد پیکرتراشی، عموما تندیس‌های بودایی از چوب تراشیده می‌شدند، اما در [[چین]] و هند و در پیکرتراشی غرب از سنگ و فلز استفاده می‌شد. باغ‌ها در [[ژاپن]] منطبق با طبیعت هستند و شکل نا‌منظم دارند، اما شکل‌های هندسی و شکل‌های ساختگی در باغ‌های کشورهای دارای مرزهای خشکی غالب است.<ref>ذاکری، قدرت اله(1402)." فرهنگ و نظام فرهنگي [[ژاپن]] ".در پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله. جامعه و [[فرهنگ ژاپن در جهان|فرهنگ ژاپن]]. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،ص116-148.</ref> <ref>پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله (۱۴۰۲). جامعه و فرهنگ ژاپن. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص139.</ref>
 
==نیز نگاه کنید به==
 
*[[فرهنگ ژاپنی]]
 
==کتابشناسی==
<references />

نسخهٔ ‏۲۳ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۵۱

تفریحگاه دیزنی توکیو

تقریبا تمامی آثاری که درباره وجوه مختلف فرهنگ ژاپن نوشته شده‌اند، فرهنگ ژاپن را الهام گرفته از طبیعت می‌دانند. از دین گرفته تا معماری و شهرسازی، تقریبا همه چیز در پیوند و نزدیک به طبیعت توصیف شده‌اند. این کشور از طبیعتی بسیار زیبا و در عین حال بی‌رحم برخوردار است. زلزله، آتشفشان، سیل، سونامی و رانش زمین بلایایی طبیعی هستند که هر سال در این کشور رخ می‌دهند و هر چند ژاپن توسعه یافته توانسته است بر زیان‌های ناشی از بلایایی چون زلزله غلبه کند، اما زلزله بزرگ و سونامی بزرگ متعاقب آن در مارس 2011 مجددا تهدید طبیعت در ژاپن را به رخ کشید. بنابراین فرهنگ در ژاپن ملهم از زیبایی و نیز تهدید طبیعت آن کشور است. واتانابه درباره تفاوت نگاه غربی‌ها و ژاپنی‌ها به طبیعت چنین می‌نویسد:

در تفکر غربی، انسان یک جزء معمولی از طبیعت نیست. او یک مخلوق بسیار ویژه و طبیعت تابع او و حتی تابع جنایاتش است. او صاحب اختیار جهان طبیعت و طبیعت جایی برای انجام آزمایش‌ها و کاربردهای او است ... . طبیعت برای ژاپنی‌ها متفاوت است. طبیعت نه تنها جزوی از اربابیت او نیست که او قدردانش و حتی بهترین همدمش هست.[۱]

این گونه نگاه به طبیعت و نیز ویژگی‌های طبیعی ژاپن از جمله جزیره‌ای بودن و عدم ارتباطش با آسیا و سایر جهان از طریق خشکی باعث شده است تا اصولا فرهنگ ژاپن متمایز از فرهنگ کشورهایی باشد که مرزهایی در خشکی با دیگر مناطق و کشورها دارند. برای مثال دین در ژاپن بر مبنای احساس قدرت خدایان است و نه مانند مسیحیت، یهودیت یا اسلام بر مبنای اعتقاد و باور به خدا. حتی آیین بودایی هم که در سنت هضم فرهنگ‌های وارداتی خاص ژاپن، ژاپنی شد، متفاوت از آیین بودایی هند و چین بر مبنای احساس است و نه باور. در مورد معماری، چوب محور ساخت و سازها و بناها عموما سبک است، اما در غرب سنگ و آهن مصالح اصلی و بناها بسیار سنگین است. در مورد پیکرتراشی، عموما تندیس‌های بودایی از چوب تراشیده می‌شدند، اما در چین و هند و در پیکرتراشی غرب از سنگ و فلز استفاده می‌شد. باغ‌ها در ژاپن منطبق با طبیعت هستند و شکل نا‌منظم دارند، اما شکل‌های هندسی و شکل‌های ساختگی در باغ‌های کشورهای دارای مرزهای خشکی غالب است.[۲] [۳]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. واتانابه (1974). ص280.
  2. ذاکری، قدرت اله(1402)." فرهنگ و نظام فرهنگي ژاپن ".در پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله. جامعه و فرهنگ ژاپن. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،ص116-148.
  3. پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله (۱۴۰۲). جامعه و فرهنگ ژاپن. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص139.