سقوط محمد نجیب الله: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی « پس از خروج آخرین نیروهای قوای شوروی از افغانستان در فوریه ۱۹۸۹، برخلاف پیشبینیها وگمانهزنیهای مجاهدین که انتظار داشتند پس از آن رژیم دکتر نجیبالله راه زوال بپیماید و سقوط کند حکومت نجیبالله تا ۱۹۹۲ برای مدت قریب به چهار سال دوام آ...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
پس از خروج آخرین نیروهای قوای شوروی از [[افغانستان]] در فوریه ۱۹۸۹، برخلاف پیشبینیها وگمانهزنیهای مجاهدین که انتظار داشتند پس از آن رژیم دکتر نجیبالله راه زوال بپیماید و سقوط کند حکومت نجیبالله تا ۱۹۹۲ برای مدت قریب به چهار سال دوام آورد. نجیبالله و حکومت او استدلال میکردند که با داشتن ارتش نیرومند، حمایت مالی و تسلیحاتی اتحاد شوروی، وجود اختلاف در میان مجاهدین و هراس آمریکا و غرب از تقویت بنیادگرایی اسلامی، میتوانند به بقای خود ادامه دهند. نجیبالله در سال ۱۹۹۰ حالت اضطراری را در کشور لغو کرد و با تنظیم اساسنامه معتدلتری، [[حزب دمکراتیک خلق افغانستان]] را با مشارکت افراد غیروابسته به حزب دمکراتیک خلق، به «حزب وطن» تبدیل کرد. شرایط تا سال ۱۹۹۰ برای حکومت نجیب مساعد بود و رژیم بهراحتی در برابر حملات مجاهدان ایستادگی میکرد؛ ولی در سال ۱۹۹۱، شرایط بهتدریج به زیان حکومت محمد نجیبالله تغییر کرد. کودتای نافرجام در ۱۹ اوت ۱۹۹۱، در مسکو که رهبری آن را تندروها برعهده داشتند زنگ خطر را برای دولت نجیبالله به صدا درآورد. این کودتا و شکست آن سبب کنارگذاشتهشدن کمونیستهای تندرو از کرملین و وسیلهای برای تسریع در فروپاشی اتحاد شوروی شد. | پس از خروج آخرین نیروهای قوای شوروی از [[افغانستان]] در فوریه ۱۹۸۹، برخلاف پیشبینیها وگمانهزنیهای مجاهدین که انتظار داشتند پس از آن رژیم دکتر نجیبالله راه زوال بپیماید و سقوط کند حکومت نجیبالله تا ۱۹۹۲ برای مدت قریب به چهار سال دوام آورد. نجیبالله و حکومت او استدلال میکردند که با داشتن ارتش نیرومند، حمایت مالی و تسلیحاتی اتحاد شوروی، وجود اختلاف در میان مجاهدین و هراس [[آمریکا]] و غرب از تقویت بنیادگرایی اسلامی، میتوانند به بقای خود ادامه دهند. نجیبالله در سال ۱۹۹۰ حالت اضطراری را در کشور لغو کرد و با تنظیم اساسنامه معتدلتری، [[حزب دمکراتیک خلق افغانستان]] را با مشارکت افراد غیروابسته به حزب دمکراتیک خلق، به «حزب وطن» تبدیل کرد. شرایط تا سال ۱۹۹۰ برای حکومت نجیب مساعد بود و رژیم بهراحتی در برابر حملات مجاهدان ایستادگی میکرد؛ ولی در سال ۱۹۹۱، شرایط بهتدریج به زیان حکومت محمد نجیبالله تغییر کرد. کودتای نافرجام در ۱۹ اوت ۱۹۹۱، در مسکو که رهبری آن را تندروها برعهده داشتند زنگ خطر را برای دولت نجیبالله به صدا درآورد. این کودتا و شکست آن سبب کنارگذاشتهشدن کمونیستهای تندرو از کرملین و وسیلهای برای تسریع در فروپاشی اتحاد شوروی شد. | ||
آمریکا و شوروی در سپتامبر ۱۹۹۱، توافق کردند که از اول ژانویه ۱۹۹۲ به بعد، از ارسال اسلحه و کمک برای طرفداران افغان خود امتناع ورزند. اتحاد شوروی اعلام کرد با قطع کمکها به افغانستان، کلیه مشاوران نظامیاش را هم از افغانستان خارج میسازد. این امر زنگ خطر دیگری برای حکومت نجیب بود. اتحاد شوروی در دسامبر سال ۱۹۹۱، فروپاشید و زمینه ارسال کمکهای آن به افغانستان از بین رفت؛ بهاینترتیب، امید و تکیهگاه حکومت آمریکا و شوروی نابود شد و زنگ سقوط آن به صدا درآمد و از آن به بعد مجاهدین برای سقوط رژیم نجیب روزشماری میکردند. ارسال کمکها برای رژیم نجیب بهکلی قطع شد و هیچیک از جمهوریهای بهجامانده از اتحاد شوروی نتوانستند به حمایت از حکومت نجیب بپردازند؛ درحالیکه گروههای مجاهدین همچنان از حامیان خارجی خود کمکهایی دریافت میکردند. پس از فروپاشی شوروی، حکومت آمریکا و شوروی تحتفشار زیادی قرار گرفت. مناطق مختلف بهتدریج از کنترل دولت خارج میشد و به دست مجاهدان میافتاد، نیروهای وفادار به دولت نیز یکییکی از او جدا میشدند به صفوف مجاهدین پیوستند، از معروفترین آنها ژنرال دوستم و سید منصور نادری است. دوستم اولین فرمانده نظامی دولت نجیب الله بود که به مجاهدین پیوست. سایر نیروهای نجیب نیز هرکدام با توجه به هویت و گرایش قومی خود به یکی از گروههای مجاهدین میپیوستند و سرانجام حکومت دکتر سید محمد نجیبالله در فروردین ۱۳۷۱/ آوریل ۱۹۹۲، بدون مقاومت جدی سقوط کرد. نجیبالله تصمیم به فرار از کشور گرفت و به فرودگاه [[کابل]] رفت، اما نیروهای مجاهدین یا نظامیان وابسته به دوستم و متمایل به مجاهدین مانع از خروج او از فرودگاه شدند. او بهناچار به کابل بازگشت و به دفتر سازمان ملل در این شهر پناهنده شد. نماینده سازمان ملل بعدها، تلاش زیادی کرد تا نجیب را به خارج از افغانستان کند و به هند انتقال دهد؛ چون زن و فرزندانش قبلا به آن کشور رفته بودند؛ ولی تلاش سازمان ملل ناکام ماند و [[محمد نجیب الله|نجیبالله]] آنقدر در دفتر سازمان ملل نگهداری شد تا آنکه توسط گروه [[طالبان]] کشته شد.<ref>علی آبادی، علیرضا (1395). جامعه و فرهنگ افغانستان. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص 604-66.</ref> | |||
== کتابشناسی == | |||
نسخهٔ ۲ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۵۷
پس از خروج آخرین نیروهای قوای شوروی از افغانستان در فوریه ۱۹۸۹، برخلاف پیشبینیها وگمانهزنیهای مجاهدین که انتظار داشتند پس از آن رژیم دکتر نجیبالله راه زوال بپیماید و سقوط کند حکومت نجیبالله تا ۱۹۹۲ برای مدت قریب به چهار سال دوام آورد. نجیبالله و حکومت او استدلال میکردند که با داشتن ارتش نیرومند، حمایت مالی و تسلیحاتی اتحاد شوروی، وجود اختلاف در میان مجاهدین و هراس آمریکا و غرب از تقویت بنیادگرایی اسلامی، میتوانند به بقای خود ادامه دهند. نجیبالله در سال ۱۹۹۰ حالت اضطراری را در کشور لغو کرد و با تنظیم اساسنامه معتدلتری، حزب دمکراتیک خلق افغانستان را با مشارکت افراد غیروابسته به حزب دمکراتیک خلق، به «حزب وطن» تبدیل کرد. شرایط تا سال ۱۹۹۰ برای حکومت نجیب مساعد بود و رژیم بهراحتی در برابر حملات مجاهدان ایستادگی میکرد؛ ولی در سال ۱۹۹۱، شرایط بهتدریج به زیان حکومت محمد نجیبالله تغییر کرد. کودتای نافرجام در ۱۹ اوت ۱۹۹۱، در مسکو که رهبری آن را تندروها برعهده داشتند زنگ خطر را برای دولت نجیبالله به صدا درآورد. این کودتا و شکست آن سبب کنارگذاشتهشدن کمونیستهای تندرو از کرملین و وسیلهای برای تسریع در فروپاشی اتحاد شوروی شد.
آمریکا و شوروی در سپتامبر ۱۹۹۱، توافق کردند که از اول ژانویه ۱۹۹۲ به بعد، از ارسال اسلحه و کمک برای طرفداران افغان خود امتناع ورزند. اتحاد شوروی اعلام کرد با قطع کمکها به افغانستان، کلیه مشاوران نظامیاش را هم از افغانستان خارج میسازد. این امر زنگ خطر دیگری برای حکومت نجیب بود. اتحاد شوروی در دسامبر سال ۱۹۹۱، فروپاشید و زمینه ارسال کمکهای آن به افغانستان از بین رفت؛ بهاینترتیب، امید و تکیهگاه حکومت آمریکا و شوروی نابود شد و زنگ سقوط آن به صدا درآمد و از آن به بعد مجاهدین برای سقوط رژیم نجیب روزشماری میکردند. ارسال کمکها برای رژیم نجیب بهکلی قطع شد و هیچیک از جمهوریهای بهجامانده از اتحاد شوروی نتوانستند به حمایت از حکومت نجیب بپردازند؛ درحالیکه گروههای مجاهدین همچنان از حامیان خارجی خود کمکهایی دریافت میکردند. پس از فروپاشی شوروی، حکومت آمریکا و شوروی تحتفشار زیادی قرار گرفت. مناطق مختلف بهتدریج از کنترل دولت خارج میشد و به دست مجاهدان میافتاد، نیروهای وفادار به دولت نیز یکییکی از او جدا میشدند به صفوف مجاهدین پیوستند، از معروفترین آنها ژنرال دوستم و سید منصور نادری است. دوستم اولین فرمانده نظامی دولت نجیب الله بود که به مجاهدین پیوست. سایر نیروهای نجیب نیز هرکدام با توجه به هویت و گرایش قومی خود به یکی از گروههای مجاهدین میپیوستند و سرانجام حکومت دکتر سید محمد نجیبالله در فروردین ۱۳۷۱/ آوریل ۱۹۹۲، بدون مقاومت جدی سقوط کرد. نجیبالله تصمیم به فرار از کشور گرفت و به فرودگاه کابل رفت، اما نیروهای مجاهدین یا نظامیان وابسته به دوستم و متمایل به مجاهدین مانع از خروج او از فرودگاه شدند. او بهناچار به کابل بازگشت و به دفتر سازمان ملل در این شهر پناهنده شد. نماینده سازمان ملل بعدها، تلاش زیادی کرد تا نجیب را به خارج از افغانستان کند و به هند انتقال دهد؛ چون زن و فرزندانش قبلا به آن کشور رفته بودند؛ ولی تلاش سازمان ملل ناکام ماند و نجیبالله آنقدر در دفتر سازمان ملل نگهداری شد تا آنکه توسط گروه طالبان کشته شد.[۱]
کتابشناسی
- ↑ علی آبادی، علیرضا (1395). جامعه و فرهنگ افغانستان. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص 604-66.