تشکیل دولت نظامی در گوانگ جو: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
خط ۳: خط ۳:
در 6 ژوئن سال1916، [[یوان شی­کای]] به­‌طور ناگهانی وغیر منتظره درگذشت و شیرازه­‌ی امور از هم گسست. دور جدیدی از هرج و مرج در كشور بار دیگر آغاز و 5 ایالت جنوبی اعلام خود مختاری کردند. در این اوضاع و احوال نا بسامان، کشور [[چین]] میان فرماندهان مختلف نظامی تقسیم شده و دولت مرکزی مقتدری وجود نداشت. [[سون یات سن، بنیانگذار جمهوری چین|سون]] با احساس خطر تجزیه­‌ی کشور، در سال1917برای ایجاد وحدت وارد کشور شده و با گروه ­های مختلف سیاسی و نظامی، حتی با برخی از جنگ سالاران برای ایجاد وحدت ملی و تشکیل دولت مقتدر وارد مذاکره شد.
در 6 ژوئن سال1916، [[یوان شی­کای]] به­‌طور ناگهانی وغیر منتظره درگذشت و شیرازه­‌ی امور از هم گسست. دور جدیدی از هرج و مرج در كشور بار دیگر آغاز و 5 ایالت جنوبی اعلام خود مختاری کردند. در این اوضاع و احوال نا بسامان، کشور [[چین]] میان فرماندهان مختلف نظامی تقسیم شده و دولت مرکزی مقتدری وجود نداشت. [[سون یات سن، بنیانگذار جمهوری چین|سون]] با احساس خطر تجزیه­‌ی کشور، در سال1917برای ایجاد وحدت وارد کشور شده و با گروه ­های مختلف سیاسی و نظامی، حتی با برخی از جنگ سالاران برای ایجاد وحدت ملی و تشکیل دولت مقتدر وارد مذاکره شد.


در اواخر جنگ جهانی اول، [[سون یات سن، بنیانگذار جمهوری چین|سون یات­ سِن]] تحت فشار آمریکا به متفقین پیوست. وی انتظار داشت که با پیوستن به متفقین پس از شکست آلمان، مناطق تحت نفوذ و تصرف آلمان در چین مانند«شَندونگ» دوباره به [[چین]] بازگردانده شود. ولی در مذاکرات و معاهده­‌ی وِرسای، غربی‌ها به­‌صورت محرمانه توافق کردند که این منطقه را به [[ژاپن]] واگذار کنند. این امر در بین طبقات روشنفکر و جوان چینی و کارگران که در بین آن­ها نام [[چوئن لای، نخست وزیر مادام العمر جمهوری خلق چین|چوئن ­لای]] و[[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائوتسه تنگ]] هم به­‌چشم می­ خورد، یأس و بد­بینی زیادی ایجاد کرد. به­‌دنبال آن، در چهارم ماه مه سال 1919دانشجویان و روشنفکران چینی جنبشی فرهنگی-سیاسی به­‌راه انداختند که به جنبش چهارم ماه مه معروف شد. بزرگترین تأثیر این جنبش در کنار آثار سیاسی، این بود که تغییر اساسی در خط نوشتاری چین به­‌وجود آمد و آخرین نفوذ ارزش­‌های [[آیین بومی کنفوسیوس|کنفوسیوسی]] نیز از جامعه‌­ی چینی طرد شد. دیدگاه­‌های انقلابی این جنبش به حدی محبوبیت پیدا کرد که با الهام از انقلاب بلشویکی [[روسیه]]، انقلابیون چپگرای چینی هم درسرتاسر [[چین]] جای پای خوبی پیدا کردند. در همین ایام بود که برای نخستین بار، مقالات لنین در [[چین]] منتشر و در سال1920 [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|مانیفست کمونیست]] به چینی ترجمه و چاپ شد.
در اواخر جنگ جهانی اول، [[سون یات سن، بنیانگذار جمهوری چین|سون یات­ سِن]] تحت فشار [[آمریکا]] به متفقین پیوست. وی انتظار داشت که با پیوستن به متفقین پس از شکست آلمان، مناطق تحت نفوذ و تصرف آلمان در چین مانند«شَندونگ» دوباره به [[چین]] بازگردانده شود. ولی در مذاکرات و معاهده­‌ی وِرسای، غربی‌ها به­‌صورت محرمانه توافق کردند که این منطقه را به [[ژاپن]] واگذار کنند. این امر در بین طبقات روشنفکر و جوان چینی و کارگران که در بین آن­ها نام [[چوئن لای، نخست وزیر مادام العمر جمهوری خلق چین|چوئن ­لای]] و[[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائوتسه تنگ]] هم به­‌چشم می­ خورد، یأس و بد­بینی زیادی ایجاد کرد. به­‌دنبال آن، در چهارم ماه مه سال 1919دانشجویان و روشنفکران چینی جنبشی فرهنگی-سیاسی به­‌راه انداختند که به جنبش چهارم ماه مه معروف شد. بزرگترین تأثیر این جنبش در کنار آثار سیاسی، این بود که تغییر اساسی در خط نوشتاری چین به­‌وجود آمد و آخرین نفوذ ارزش­‌های [[آیین بومی کنفوسیوس|کنفوسیوسی]] نیز از جامعه‌­ی چینی طرد شد. دیدگاه­‌های انقلابی این جنبش به حدی محبوبیت پیدا کرد که با الهام از انقلاب بلشویکی [[روسیه]]، انقلابیون چپگرای چینی هم درسرتاسر [[چین]] جای پای خوبی پیدا کردند. در همین ایام بود که برای نخستین بار، مقالات لنین در [[چین]] منتشر و در سال1920 [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|مانیفست کمونیست]] به چینی ترجمه و چاپ شد.


[[سون یات سن، بنیانگذار جمهوری چین|سون یات­ سِن]]، سرخورده از غرب، از لنین درخواست کمک کرد و جواب مثبت و بسیار امیدوار کننده­ای گرفت. روس­‌ها در نخستین اقدام، همه‌­ی قراردادهای استعماری که در زمان تزارها به [[چین]] تحمیل شده بود را لغو و تمام امتیازات ارضی که از چین گرفته شده بود را به [[چین]] بازگرداندند. در چنین فضائی، مکاتبات متعدد [[سون یات سن، بنیانگذار جمهوری چین|سون یات­ سِن]] با لنین، فصل جدیدی در حمایت روسیه از ملی­ گرایان چینی گشود. تحت تأثیر افکار بلشویک‌های روسی، در سال1921 جوانان چپ گرای چینی رسما [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست]] [[چین]] را تشکیل دادند. در آن زمان [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|کمونیست‌­ها]] اجازه یافتند هم­زمان هم در [[تاسیس حزب کومین تانگ در گوانگ جو|حزب ملی گرای کومین ­تانگ]] و هم در [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست]] عضویت داشته باشند.
[[سون یات سن، بنیانگذار جمهوری چین|سون یات­ سِن]]، سرخورده از غرب، از لنین درخواست کمک کرد و جواب مثبت و بسیار امیدوار کننده­ای گرفت. روس­‌ها در نخستین اقدام، همه‌­ی قراردادهای استعماری که در زمان تزارها به [[چین]] تحمیل شده بود را لغو و تمام امتیازات ارضی که از چین گرفته شده بود را به [[چین]] بازگرداندند. در چنین فضائی، مکاتبات متعدد [[سون یات سن، بنیانگذار جمهوری چین|سون یات­ سِن]] با لنین، فصل جدیدی در حمایت روسیه از ملی­ گرایان چینی گشود. تحت تأثیر افکار بلشویک‌های روسی، در سال1921 جوانان چپ گرای چینی رسما [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست]] [[چین]] را تشکیل دادند. در آن زمان [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|کمونیست‌­ها]] اجازه یافتند هم­زمان هم در [[تاسیس حزب کومین تانگ در گوانگ جو|حزب ملی گرای کومین ­تانگ]] و هم در [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست]] عضویت داشته باشند.

نسخهٔ ‏۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۱۸

تصویر یوان شیکای

در 6 ژوئن سال1916، یوان شی­کای به­‌طور ناگهانی وغیر منتظره درگذشت و شیرازه­‌ی امور از هم گسست. دور جدیدی از هرج و مرج در كشور بار دیگر آغاز و 5 ایالت جنوبی اعلام خود مختاری کردند. در این اوضاع و احوال نا بسامان، کشور چین میان فرماندهان مختلف نظامی تقسیم شده و دولت مرکزی مقتدری وجود نداشت. سون با احساس خطر تجزیه­‌ی کشور، در سال1917برای ایجاد وحدت وارد کشور شده و با گروه ­های مختلف سیاسی و نظامی، حتی با برخی از جنگ سالاران برای ایجاد وحدت ملی و تشکیل دولت مقتدر وارد مذاکره شد.

در اواخر جنگ جهانی اول، سون یات­ سِن تحت فشار آمریکا به متفقین پیوست. وی انتظار داشت که با پیوستن به متفقین پس از شکست آلمان، مناطق تحت نفوذ و تصرف آلمان در چین مانند«شَندونگ» دوباره به چین بازگردانده شود. ولی در مذاکرات و معاهده­‌ی وِرسای، غربی‌ها به­‌صورت محرمانه توافق کردند که این منطقه را به ژاپن واگذار کنند. این امر در بین طبقات روشنفکر و جوان چینی و کارگران که در بین آن­ها نام چوئن ­لای ومائوتسه تنگ هم به­‌چشم می­ خورد، یأس و بد­بینی زیادی ایجاد کرد. به­‌دنبال آن، در چهارم ماه مه سال 1919دانشجویان و روشنفکران چینی جنبشی فرهنگی-سیاسی به­‌راه انداختند که به جنبش چهارم ماه مه معروف شد. بزرگترین تأثیر این جنبش در کنار آثار سیاسی، این بود که تغییر اساسی در خط نوشتاری چین به­‌وجود آمد و آخرین نفوذ ارزش­‌های کنفوسیوسی نیز از جامعه‌­ی چینی طرد شد. دیدگاه­‌های انقلابی این جنبش به حدی محبوبیت پیدا کرد که با الهام از انقلاب بلشویکی روسیه، انقلابیون چپگرای چینی هم درسرتاسر چین جای پای خوبی پیدا کردند. در همین ایام بود که برای نخستین بار، مقالات لنین در چین منتشر و در سال1920 مانیفست کمونیست به چینی ترجمه و چاپ شد.

سون یات­ سِن، سرخورده از غرب، از لنین درخواست کمک کرد و جواب مثبت و بسیار امیدوار کننده­ای گرفت. روس­‌ها در نخستین اقدام، همه‌­ی قراردادهای استعماری که در زمان تزارها به چین تحمیل شده بود را لغو و تمام امتیازات ارضی که از چین گرفته شده بود را به چین بازگرداندند. در چنین فضائی، مکاتبات متعدد سون یات­ سِن با لنین، فصل جدیدی در حمایت روسیه از ملی­ گرایان چینی گشود. تحت تأثیر افکار بلشویک‌های روسی، در سال1921 جوانان چپ گرای چینی رسما حزب کمونیست چین را تشکیل دادند. در آن زمان کمونیست‌­ها اجازه یافتند هم­زمان هم در حزب ملی گرای کومین ­تانگ و هم در حزب کمونیست عضویت داشته باشند.

سون یات ­سِن، پس از تلاش و هماهنگی­‌های زیاد در سال1921 در گوانگ جو یک حکومت مستقل تشکیل داد. بین سال­های1921تا1927، در جنوب چین سه دولت مختلف شکل گرفت: دولت موقت نان جینگ(1921)، دولت نظامی گوانگ جو(1921 تا 1925) و دولت ملی در گوانگ جو که بعدا به ووخَن منتقل شد(1925 تا 1926)[۱].

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،جلد اول