هنر ژاپن در دوران معاصر: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «هنگامي كه صحبت از هنر معاصر مي‌شود، منظور هنر بعد از جنگ جهاني دوم است. با اين همه اگر دقيق‌تر بخواهيم بگوييم، فاصله بين شكل گيري و فعاليت گروه‌ هنري‌ انجمن هنري گوتاي[1] در اواسط دهه 1950 تا فعاليت جنبش‌هايي ضد هنري چون نئودادا[2] در اوايل دهه 19...» ایجاد کرد)
 
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
هنگامي كه صحبت از هنر معاصر مي‌شود، منظور هنر بعد از جنگ جهاني دوم است. با اين همه اگر دقيق‌تر بخواهيم بگوييم، فاصله بين شكل گيري و فعاليت گروه‌ هنري‌ انجمن هنري گوتاي[1] در اواسط دهه 1950 تا فعاليت جنبش‌هايي ضد هنري چون نئودادا[2] در اوايل دهه 1960 را مي‌توانيم دوره‌‌ي سر آغاز هنر معاصر [[ژاپن]] به حساب آوريم چرا كه در اين دوره شاهد شروع خلق آثار خاص اين كشور هستيم. خاص كه مي‌گوييم، منظورمان چيزهاي جديد و يا عجيب و غريب نيست بلكه آنچه پديد آمد به لحاظ ماهيت احساسي متفاوت از هنر غربي القا مي‌كرد.
هنگامی که صحبت از هنر معاصر می‌شود، منظور هنر بعد از جنگ جهانی دوم است. با این همه اگر دقیق‌تر بخواهیم بگوییم، فاصله بین شکل گیری و فعالیت گروه‌ هنری‌ انجمن هنری گوتای (具体美術協会/Gutai Bijutsu Kyōkai) در اواسط دهه 1950 تا فعالیت جنبش‌هایی ضد هنری چون نئودادا (ネオダダ/Neo Dada) در اوایل دهه 1960 را می‌توانیم دوره‌‌ی سر آغاز هنر معاصر [[ژاپن]] به حساب آوریم چرا که در این دوره شاهد شروع خلق آثار خاص این کشور هستیم. خاص که می‌گوییم، منظورمان چیزهای جدید و یا عجیب و غریب نیست بلکه آنچه پدید آمد به لحاظ ماهیت احساسی متفاوت از هنر غربی القا می‌کرد.


از اواخر دهه 1960 اين خاص بودن توسط جنبش‌هايي هنري چون مونوها[3] و هنرمنداني مانند هيتوشي نومورا[4]، توشيكاتسو اندو[5] و ... توسعه داده شد و هنرمندان نسل جديدتر هم به توسعه آن كمك كردند. با چنين فعاليت‌هايي ما در دهه 1980 شاهد پذيرش هنر معاصر ژاپن در غرب هستيم. در اين زمان ژاپن به دومين قدرت اقتصادي جهان بدل شده بود و اين مسأله هم تا حدودي در جذب مخاطبان خارجي به [[هنر ژاپن]] تأثير داشت. نیز در اين دهه ما شاهد برگزاري نمايشگاه‌هاي هنري آثار هنرمندان ژاپن در خارج از اين كشور هستيم كه عموما با استقبال خوبي مواجه مي‌شد. براي مثال از نمايشگاهي با عنوان «نمايشگاه ژاپن بزرگ: هنر [[دوره ادو]] 1868-1600)» كه سال 1981 در لندن برگزار شد، 523 هزار نفر بازديد كردند (ميتسوياما، 2008: 114).
از اواخر دهه 1960 این خاص بودن توسط جنبش‌هایی هنری چون مونوها (もの派/Monoha)[i] و هنرمندانی مانند هیتوشی نومورا (野村仁/Nomura Hitoshi(1945-    ))، توشیکاتسو اندو (遠藤利克/Endō Toshikatsu(1950-    )) و... توسعه داده شد و هنرمندان نسل جدیدتر هم به توسعه آن کمک کردند. با چنین فعالیت‌هایی ما در دهه 1980 شاهد پذیرش هنر معاصر [[ژاپن]] در غرب هستیم. در این زمان [[ژاپن]] به دومین قدرت اقتصادی جهان بدل شده بود و این مسأله هم تا حدودی در جذب مخاطبان خارجی به هنر [[ژاپن]] تأثیر داشت. نیز در این دهه ما شاهد برگزاری نمایشگاه‌های هنری آثار هنرمندان [[ژاپن]] در خارج از این کشور هستیم که عموما با استقبال خوبی مواجه می‌شد. برای مثال از نمایشگاهی با عنوان «نمایشگاه [[ژاپن]] بزرگ: هنر [[دوره ادو]] 1868-1600)» که سال 1981 در لندن برگزار شد، 523 هزار نفر بازدید کردند.<ref name=":3">Mitsuyama, K (2008). Sengo Nihon Bijutsu no Monogatari: Sono Sēō ni okeru juyō. Gakujutsu jōhō Ripojitori, Kyōto bunkyō daigaku. Dai 8 gō. P114.</ref>


چنان چه در فصل مربوط به فرهنگ و نظام فرهنگي هم اشاره شد، با رشد سريع اقتصاد ژاپن در دهه 1960 دولت اين كشور اقداماتي را براي حمايت از هنر شروع كرد. يكي از اين اقدامات اعزام هنرمندان جوان به غرب براي آموختن هنر معاصر بود كه مقصد بيشتر آنها كشورهايي بود كه مهد نقاشي، پيكر تراشي و عكاسي بودند. اين برنامه از سال 1966 شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. همچنين تأسيس سازمان فرهنگ در 1968 اقدام ديگري بود كه زمينه را براي حمايت از هنرهاي معاصر فراهم آورد.
چنان چه در فصل مربوط به فرهنگ و نظام فرهنگی هم اشاره شد، با رشد سریع اقتصاد [[ژاپن]] در دهه 1960 دولت این کشور اقداماتی را برای حمایت از هنر شروع کرد. یکی از این اقدامات اعزام هنرمندان جوان به غرب برای آموختن هنر معاصر بود که مقصد بیشتر آن‌ها کشورهایی بود که مهد [[نقاشی ژاپن|نقاشی]]، پیکر تراشی و عکاسی بودند. این برنامه از سال 1966 شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. همچنین تأسیس سازمان فرهنگ در 1968 اقدام دیگری بود که زمینه را برای حمایت از هنرهای معاصر فراهم آورد.


به اعتقاد ميتسوياما (2008) ، دهه 1980 دهه‌اي است كه جهان هنرهاي زيباي ژاپن به سرعت تغيير كرد (همان: 114). در اين دهه و با ثروتمند شدن ژاپن، صنعت به هنر علاقمند و زمينه براي ترويج و توسعه هنر فراهم شد. خريد آثار هنري از سوي صنايع نمونه‌اي از اين علاقه بود. همچنين در اين دهه اين شعار رايج شد كه هر استاني بايد يك موزه هنرهاي معاصر داشته باشد كه در نهايت منجر به اوج گرفتن ساخت سالن‌هاي مرتبط با هنرهاي معاصر شد. موزه‌هاي جديد هم نياز به آثار هنري داشتند، پس بازار آثار هنري بسيار رونق گرفت (همان: 114).
به اعتقاد میتسویاما (2008)، دهه 1980 دهه‌ای است که جهان هنرهای زیبای [[ژاپن]] به سرعت تغییر کرد.<ref name=":3" /> در این دهه و با ثروتمند شدن [[ژاپن]]، صنعت به هنر علاقمند و زمینه برای ترویج و توسعه هنر فراهم شد. خرید آثار هنری از سوی صنایع نمونه‌ای از این علاقه بود. همچنین در این دهه این شعار رایج شد که هر استانی باید یک موزه هنرهای معاصر داشته باشد که در نهایت منجر به اوج گرفتن ساخت سالن‌های مرتبط با هنرهای معاصر شد. موزه‌های جدید هم نیاز به آثار هنری داشتند، پس بازار آثار هنری بسیار رونق گرفت.<ref name=":3" />


با ورود به دهه 1990 هنرمنداني پاي به عرصه گذاشتند كه در جامعه مصرفي و جامعه اطلاعاتي رشد كرده و بزرگ شده بودند، در نتيجه ما با آثاري روبرو هستيم كه دست كم به لحاظ ظاهري مي‌توان احساس خرده فرهنگي را از آن داشت. با اين همه در اين آثار هم مي‌توان نشانه‌هايي از تلاش براي ژاپني بودن مشاهده كرد. ژاپن معاصر داراي اين قدرت تأثير است كه با داشتن افكاري نو و جهان شمول و با تلفيق فرهنگ‌هاي مختلف به رقابت در عرصه‌هاي مختلف هنر معاصر بپردازد.  
با ورود به دهه 1990 هنرمندانی پای به عرصه گذاشتند که در جامعه مصرفی و جامعه اطلاعاتی رشد کرده و بزرگ شده بودند، در نتیجه ما با آثاری روبرو هستیم که دست کم به لحاظ ظاهری می‌توان احساس خرده فرهنگی را از آن داشت. با این همه در این آثار هم می‌توان نشانه‌هایی از تلاش برای ژاپنی بودن مشاهده کرد. [[ژاپن]] معاصر دارای این قدرت تأثیر است که با داشتن افکاری نو و جهان شمول و با تلفیق فرهنگ‌های مختلف به رقابت در عرصه‌های مختلف هنر معاصر بپردازد.<ref>ذاکری، قدرت اله (1402). «هنر [[ژاپن]]». در پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله. جامعه و فرهنگ [[ژاپن]]، تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]، ص.242- 281.</ref>
----[1] 具体美術協会/Gutai Bijutsu Kyōkai.


[2] ネオダダ/Neo Dada.
== نیز نگاه کنید به ==


[3]  もの派/Monoha: جنبش هنري بزرگي در هنر معاصر ژاپن كه از اواخر دهه 1960 تا اواسط دهه 1970 ادامه داشت. هنرمندان اين جنبش با چيدمان سنگ، چوب، كاغذ، پلاستيك، روغن سوخته، پارافين و ... آثاري خلق مي‌كردند. اثر يكي از هنرمندان اين جنبش با نام نوري‌يوكي هاراگوچي (原口典之/Haraguchi Noriyuki) و با عنوان «حوض روغن» (オイルプール/Oil Pool) سال 1977 توسط موزه هنرهاي معاصر تهران خريداري و در اين موزه نگهداري مي‌شود.
* [[هنر ژاپن]]
* [[تاریخ هنر ژاپن]]


[4] 野村仁/Nomura Hitoshi(1945-    ).
== پاورقی ==
[i]: <small>جنبش هنری بزرگی در هنر معاصر [[ژاپن]] که از اواخر دهه 1960 تا اواسط دهه 1970 ادامه داشت. هنرمندان این جنبش با چیدمان سنگ، چوب، کاغذ، پلاستیک، روغن سوخته، پارافین و... آثاری خلق می‌کردند. اثر یکی از هنرمندان این جنبش با نام نوری‌یوکی هاراگوچی (原口典之/Haraguchi Noriyuki) و با عنوان «حوض روغن» (オイルプール/Oil Pool) سال 1977 توسط موزه هنرهای معاصر تهران خریداری و در این موزه نگهداری می‌شود.</small>


[5] 遠藤利克/Endō Toshikatsu(1950-    ).
== کتابشناسی ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۰۳

هنگامی که صحبت از هنر معاصر می‌شود، منظور هنر بعد از جنگ جهانی دوم است. با این همه اگر دقیق‌تر بخواهیم بگوییم، فاصله بین شکل گیری و فعالیت گروه‌ هنری‌ انجمن هنری گوتای (具体美術協会/Gutai Bijutsu Kyōkai) در اواسط دهه 1950 تا فعالیت جنبش‌هایی ضد هنری چون نئودادا (ネオダダ/Neo Dada) در اوایل دهه 1960 را می‌توانیم دوره‌‌ی سر آغاز هنر معاصر ژاپن به حساب آوریم چرا که در این دوره شاهد شروع خلق آثار خاص این کشور هستیم. خاص که می‌گوییم، منظورمان چیزهای جدید و یا عجیب و غریب نیست بلکه آنچه پدید آمد به لحاظ ماهیت احساسی متفاوت از هنر غربی القا می‌کرد.

از اواخر دهه 1960 این خاص بودن توسط جنبش‌هایی هنری چون مونوها (もの派/Monoha)[i] و هنرمندانی مانند هیتوشی نومورا (野村仁/Nomura Hitoshi(1945-    ))، توشیکاتسو اندو (遠藤利克/Endō Toshikatsu(1950-    )) و... توسعه داده شد و هنرمندان نسل جدیدتر هم به توسعه آن کمک کردند. با چنین فعالیت‌هایی ما در دهه 1980 شاهد پذیرش هنر معاصر ژاپن در غرب هستیم. در این زمان ژاپن به دومین قدرت اقتصادی جهان بدل شده بود و این مسأله هم تا حدودی در جذب مخاطبان خارجی به هنر ژاپن تأثیر داشت. نیز در این دهه ما شاهد برگزاری نمایشگاه‌های هنری آثار هنرمندان ژاپن در خارج از این کشور هستیم که عموما با استقبال خوبی مواجه می‌شد. برای مثال از نمایشگاهی با عنوان «نمایشگاه ژاپن بزرگ: هنر دوره ادو 1868-1600)» که سال 1981 در لندن برگزار شد، 523 هزار نفر بازدید کردند.[۱]

چنان چه در فصل مربوط به فرهنگ و نظام فرهنگی هم اشاره شد، با رشد سریع اقتصاد ژاپن در دهه 1960 دولت این کشور اقداماتی را برای حمایت از هنر شروع کرد. یکی از این اقدامات اعزام هنرمندان جوان به غرب برای آموختن هنر معاصر بود که مقصد بیشتر آن‌ها کشورهایی بود که مهد نقاشی، پیکر تراشی و عکاسی بودند. این برنامه از سال 1966 شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. همچنین تأسیس سازمان فرهنگ در 1968 اقدام دیگری بود که زمینه را برای حمایت از هنرهای معاصر فراهم آورد.

به اعتقاد میتسویاما (2008)، دهه 1980 دهه‌ای است که جهان هنرهای زیبای ژاپن به سرعت تغییر کرد.[۱] در این دهه و با ثروتمند شدن ژاپن، صنعت به هنر علاقمند و زمینه برای ترویج و توسعه هنر فراهم شد. خرید آثار هنری از سوی صنایع نمونه‌ای از این علاقه بود. همچنین در این دهه این شعار رایج شد که هر استانی باید یک موزه هنرهای معاصر داشته باشد که در نهایت منجر به اوج گرفتن ساخت سالن‌های مرتبط با هنرهای معاصر شد. موزه‌های جدید هم نیاز به آثار هنری داشتند، پس بازار آثار هنری بسیار رونق گرفت.[۱]

با ورود به دهه 1990 هنرمندانی پای به عرصه گذاشتند که در جامعه مصرفی و جامعه اطلاعاتی رشد کرده و بزرگ شده بودند، در نتیجه ما با آثاری روبرو هستیم که دست کم به لحاظ ظاهری می‌توان احساس خرده فرهنگی را از آن داشت. با این همه در این آثار هم می‌توان نشانه‌هایی از تلاش برای ژاپنی بودن مشاهده کرد. ژاپن معاصر دارای این قدرت تأثیر است که با داشتن افکاری نو و جهان شمول و با تلفیق فرهنگ‌های مختلف به رقابت در عرصه‌های مختلف هنر معاصر بپردازد.[۲]

نیز نگاه کنید به

پاورقی

[i]: جنبش هنری بزرگی در هنر معاصر ژاپن که از اواخر دهه 1960 تا اواسط دهه 1970 ادامه داشت. هنرمندان این جنبش با چیدمان سنگ، چوب، کاغذ، پلاستیک، روغن سوخته، پارافین و... آثاری خلق می‌کردند. اثر یکی از هنرمندان این جنبش با نام نوری‌یوکی هاراگوچی (原口典之/Haraguchi Noriyuki) و با عنوان «حوض روغن» (オイルプール/Oil Pool) سال 1977 توسط موزه هنرهای معاصر تهران خریداری و در این موزه نگهداری می‌شود.

کتابشناسی

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ Mitsuyama, K (2008). Sengo Nihon Bijutsu no Monogatari: Sono Sēō ni okeru juyō. Gakujutsu jōhō Ripojitori, Kyōto bunkyō daigaku. Dai 8 gō. P114.
  2. ذاکری، قدرت اله (1402). «هنر ژاپن». در پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله. جامعه و فرهنگ ژاپن، تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص.242- 281.