تاریخ دوره باستان ساحل عاج: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «همانگونه که اشاره شد، وصف و تشریح تاریخ کهن این سرزمین تقریباً ناممکن است؛ مگر آنکه به افسانهها دل خوش کنیم و از این طریق، نشانی از گذشته بیابیم؛ بر این اساس، سخن از مردمان کوتاهقدی میشود که در دل جنگل میزیستهاند. توصیفی که از ایشان...» ایجاد کرد) |
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
همانگونه که اشاره شد، وصف و تشریح تاریخ کهن این سرزمین تقریباً ناممکن است؛ مگر آنکه به افسانهها دل خوش کنیم و از این طریق، نشانی از گذشته بیابیم؛ بر این اساس، سخن از مردمان کوتاهقدی میشود که در دل جنگل میزیستهاند. توصیفی که از ایشان بهدست آمده، اینگونه است: پوستی متمایل به رنگ قرمز، دستهایی دراز و پاهایی پیچخورده بهسمت عقب! البته این تصویر میتواند ساختهوپرداخته ذهن افسانهپرداز بومیان منطقه باشد؛ اما آنچه مسلم است اینکه آثاری از تمدن عصر حجر در ساحل عاج وجود داشته است (Rougerie, 1972: 77). شاهد این مدعا ابزار و آلت سنگی، همچون تبر و یا کار بر روی سنگها و صخرههای کناره رودها و خلیج گینه است که از حضور و شعور انسانی در این سرزمین در عهد باستان خبر میدهند و با پیش آمدن در تاریخ، این گمان میرود که از هزاره اول میلاد به اینسو، زراعتگران «سنوفو» و «کولانگو»، در مرغزارهای | همانگونه که اشاره شد، وصف و تشریح تاریخ کهن این سرزمین تقریباً ناممکن است؛ مگر آنکه به افسانهها دل خوش کنیم و از این طریق، نشانی از گذشته بیابیم؛ بر این اساس، سخن از مردمان کوتاهقدی میشود که در دل جنگل میزیستهاند. توصیفی که از ایشان بهدست آمده، اینگونه است: پوستی متمایل به رنگ قرمز، دستهایی دراز و پاهایی پیچخورده بهسمت عقب! البته این تصویر میتواند ساختهوپرداخته ذهن افسانهپرداز بومیان منطقه باشد؛ اما آنچه مسلم است اینکه آثاری از تمدن عصر حجر در ساحل عاج وجود داشته است (Rougerie, 1972: 77). شاهد این مدعا ابزار و آلت سنگی، همچون تبر و یا کار بر روی سنگها و صخرههای کناره رودها و خلیج گینه است که از حضور و شعور انسانی در این سرزمین در عهد باستان خبر میدهند و با پیش آمدن در تاریخ، این گمان میرود که از هزاره اول میلاد به اینسو، زراعتگران «سنوفو» و «کولانگو»، در مرغزارهای ش[[مالی]] ساکن شدهاند؛ اما این دو قوم هیچگاه قدرت یا دولت متمرکزی تشکیل ندادهاند؛ بلکه هریک خود حاوی گروههای کوچک یا قبایلی بودهاند با رئیسی از جنس اناث در رأس آنها که بر اساس تقدم در سن، قدرت را بهدست میگرفته است (Ibid) و عموماً میان این گروهها یا قبایل کوچک، مراوده و ارتباطی وجود نداشته، جز در مراسم خاصی مانند «پرو»[1] که رؤسای قبایل در آن شرکت میجستند و طی آن، فرد متعلق به طایفه بزرگ سنوفو، از نوجوانی به بلوغ گذر مینمود. کمی پساز این دو قوم بزرگ که نامشان ذکر شد، اقوام «دان»[2] و «گورو»،[3] با مهارت و جدیت کمتری در امر کشاورزی و در عوض با روحیه جنگندهتری در حواشی جنگلهای متراکم ساکن میشوند. این دو گروه اخیر، همان ویژگیهای دو قوم پیشین را داشتهاند، با این تفاوت عمده که بهجای مادرسالاری، پدرسالاری در آنها حاکم بوده و هست. | ||
خلاصه اینکه این دو قوم بزرگ که یکی از شمالشرق و دیگری از شمالغرب وارد ساحل عاج شده بودند، با تفاوتهای فرهنگی و ساختاری خود، پایهگذار اجتماع این سرزمین میگردند؛ اما در همین دوره، در جنگلهای متراکم، چه گروههایی ساکن بوده و از کجا آمده بودند؟ پاسخ به این سؤال همچنان امکانپذیر نیست. در آخر و پیشاز گذر به تاریخ جدید، یعنی زمانی که پای اروپاییان به ساحل عاج باز شد، باید به اهمیت دو قوم دیگر، در شکلگیری هویت ساحل عاج اشاره کنیم: «اودینه»[4] و «کنگ».[5] این دو گروه اخیر، بهلحاظ سیاسی، از سازماندهی بیشتری نسبت به گروههای دیگر برخوردار بودهاند و ازاینرو، مطالعه سیر ورود و استقرارشان در ساحل عاج، آسانتر است. همچنین این دو، از نخستین گروههایی بودهاند که با اروپا وارد رابطه شدهاند. بهلحاظ تاریخی، ریشه در اقوام شمالی دارند؛ از سمت شمال غنای امروزی، از اواخر سده 15 میلادی، دستهدسته بهسوی این سرزمین رهسپار گشته، در حاشیه جنگلهای شرقی و جنوبشرقی ساکن شدهاند؛ سپس همزمان با ظهور اروپاییان در این سرزمین، این قبایل و اقوام، از سمت شرق و جنوبشرقی بهسمت غرب عزیمت کردهاند. | خلاصه اینکه این دو قوم بزرگ که یکی از شمالشرق و دیگری از شمالغرب وارد ساحل عاج شده بودند، با تفاوتهای فرهنگی و ساختاری خود، پایهگذار اجتماع این سرزمین میگردند؛ اما در همین دوره، در جنگلهای متراکم، چه گروههایی ساکن بوده و از کجا آمده بودند؟ پاسخ به این سؤال همچنان امکانپذیر نیست. در آخر و پیشاز گذر به تاریخ جدید، یعنی زمانی که پای اروپاییان به ساحل عاج باز شد، باید به اهمیت دو قوم دیگر، در شکلگیری هویت ساحل عاج اشاره کنیم: «اودینه»[4] و «کنگ».[5] این دو گروه اخیر، بهلحاظ سیاسی، از سازماندهی بیشتری نسبت به گروههای دیگر برخوردار بودهاند و ازاینرو، مطالعه سیر ورود و استقرارشان در ساحل عاج، آسانتر است. همچنین این دو، از نخستین گروههایی بودهاند که با اروپا وارد رابطه شدهاند. بهلحاظ تاریخی، ریشه در اقوام شمالی دارند؛ از سمت شمال غنای امروزی، از اواخر سده 15 میلادی، دستهدسته بهسوی این سرزمین رهسپار گشته، در حاشیه جنگلهای شرقی و جنوبشرقی ساکن شدهاند؛ سپس همزمان با ظهور اروپاییان در این سرزمین، این قبایل و اقوام، از سمت شرق و جنوبشرقی بهسمت غرب عزیمت کردهاند. |
نسخهٔ ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۴۱
همانگونه که اشاره شد، وصف و تشریح تاریخ کهن این سرزمین تقریباً ناممکن است؛ مگر آنکه به افسانهها دل خوش کنیم و از این طریق، نشانی از گذشته بیابیم؛ بر این اساس، سخن از مردمان کوتاهقدی میشود که در دل جنگل میزیستهاند. توصیفی که از ایشان بهدست آمده، اینگونه است: پوستی متمایل به رنگ قرمز، دستهایی دراز و پاهایی پیچخورده بهسمت عقب! البته این تصویر میتواند ساختهوپرداخته ذهن افسانهپرداز بومیان منطقه باشد؛ اما آنچه مسلم است اینکه آثاری از تمدن عصر حجر در ساحل عاج وجود داشته است (Rougerie, 1972: 77). شاهد این مدعا ابزار و آلت سنگی، همچون تبر و یا کار بر روی سنگها و صخرههای کناره رودها و خلیج گینه است که از حضور و شعور انسانی در این سرزمین در عهد باستان خبر میدهند و با پیش آمدن در تاریخ، این گمان میرود که از هزاره اول میلاد به اینسو، زراعتگران «سنوفو» و «کولانگو»، در مرغزارهای شمالی ساکن شدهاند؛ اما این دو قوم هیچگاه قدرت یا دولت متمرکزی تشکیل ندادهاند؛ بلکه هریک خود حاوی گروههای کوچک یا قبایلی بودهاند با رئیسی از جنس اناث در رأس آنها که بر اساس تقدم در سن، قدرت را بهدست میگرفته است (Ibid) و عموماً میان این گروهها یا قبایل کوچک، مراوده و ارتباطی وجود نداشته، جز در مراسم خاصی مانند «پرو»[1] که رؤسای قبایل در آن شرکت میجستند و طی آن، فرد متعلق به طایفه بزرگ سنوفو، از نوجوانی به بلوغ گذر مینمود. کمی پساز این دو قوم بزرگ که نامشان ذکر شد، اقوام «دان»[2] و «گورو»،[3] با مهارت و جدیت کمتری در امر کشاورزی و در عوض با روحیه جنگندهتری در حواشی جنگلهای متراکم ساکن میشوند. این دو گروه اخیر، همان ویژگیهای دو قوم پیشین را داشتهاند، با این تفاوت عمده که بهجای مادرسالاری، پدرسالاری در آنها حاکم بوده و هست.
خلاصه اینکه این دو قوم بزرگ که یکی از شمالشرق و دیگری از شمالغرب وارد ساحل عاج شده بودند، با تفاوتهای فرهنگی و ساختاری خود، پایهگذار اجتماع این سرزمین میگردند؛ اما در همین دوره، در جنگلهای متراکم، چه گروههایی ساکن بوده و از کجا آمده بودند؟ پاسخ به این سؤال همچنان امکانپذیر نیست. در آخر و پیشاز گذر به تاریخ جدید، یعنی زمانی که پای اروپاییان به ساحل عاج باز شد، باید به اهمیت دو قوم دیگر، در شکلگیری هویت ساحل عاج اشاره کنیم: «اودینه»[4] و «کنگ».[5] این دو گروه اخیر، بهلحاظ سیاسی، از سازماندهی بیشتری نسبت به گروههای دیگر برخوردار بودهاند و ازاینرو، مطالعه سیر ورود و استقرارشان در ساحل عاج، آسانتر است. همچنین این دو، از نخستین گروههایی بودهاند که با اروپا وارد رابطه شدهاند. بهلحاظ تاریخی، ریشه در اقوام شمالی دارند؛ از سمت شمال غنای امروزی، از اواخر سده 15 میلادی، دستهدسته بهسوی این سرزمین رهسپار گشته، در حاشیه جنگلهای شرقی و جنوبشرقی ساکن شدهاند؛ سپس همزمان با ظهور اروپاییان در این سرزمین، این قبایل و اقوام، از سمت شرق و جنوبشرقی بهسمت غرب عزیمت کردهاند.
[1]. Poro
[2]. Dan
[3]. Gouro
[4]. Odiné
[5]. Kong