طلوع اسلام در سوریه: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «جنگهای فرسایشی ایران و روم شرقی در طی دو قرن، هر دو دولت را در منتهی الیه سقوط قرار داد تا این که تاب آوری هر دو در مقابل عزم ایدئولوژیک اعراب مسلمان، به پایان رسید و زمینه برای گسترش اسلام مهیا شد و به طور طبیعی، نقطه آغاز این جهش ژئوپولوتیکی،...» ایجاد کرد)
 
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
خط ۱: خط ۱:
جنگهای فرسایشی ایران و روم شرقی در طی دو قرن، هر دو دولت را در منتهی الیه سقوط قرار داد تا این که تاب آوری هر دو در مقابل عزم ایدئولوژیک اعراب مسلمان، به پایان رسید و زمینه برای گسترش اسلام مهیا شد و به طور طبیعی، نقطه آغاز این جهش ژئوپولوتیکی، سوریه بود.
جنگهای فرسایشی ایران و روم شرقی در طی دو قرن، هر دو دولت را در منتهی الیه سقوط قرار داد تا این که تاب آوری هر دو در مقابل عزم ایدئولوژیک اعراب مسلمان، به پایان رسید و زمینه برای گسترش اسلام مهیا شد و به طور طبیعی، نقطه آغاز این جهش ژئوپولوتیکی، [[سوریه]] بود.


در نیمه اول قرن هفتم، نیروهای مسلمان عرب؛ حتی قبل از رحلت پیامبر (ص) در سال 632 م.، در مرزهای جنوبی سوریه ظاهر شده بودند (سریه مؤته و غزوه تبوک)[101]؛ اما تهاجم واقعی در سال های 633-634 م. رخ داد. یک  هجوم گسترده که بعضی پژوهشگران اروپایی آن را یک سونامی انسانی وصف کرده­اند![102]
در نیمه اول قرن هفتم، نیروهای مسلمان عرب؛ حتی قبل از رحلت پیامبر (ص) در سال 632 م.، در مرزهای جنوبی سوریه ظاهر شده بودند (سریه مؤته و غزوه تبوک)[101]؛ اما تهاجم واقعی در سال های 633-634 م. رخ داد. یک  هجوم گسترده که بعضی پژوهشگران اروپایی آن را یک سونامی انسانی وصف کرده­اند![102]


در سال 635 م. دمشق تسلیم شد و به ساکنان آن وعده امنیت جانی و مالی و آزادی در مناسک دینی، در ازای پرداخت جزیه (مالیات دولت اسلامی بر غیر مسلمانان) داده شد.
در سال 635 م. دمشق تسلیم شد و به ساکنان آن وعده امنیت جانی و [[مالی]] و آزادی در مناسک دینی، در ازای پرداخت جزیه (مالیات دولت اسلامی بر غیر مسلمانان) داده شد.


ضد حمله امپراتور هراکلیوس که به تازگی بر ایران ساسانی غلبه کرده بود، در این حمله شکست خورد و با نبرد رودخانه یرموک در سال  م.636 و نبرد سال 640م.،  فتح اسلامی عملاً کامل شد.
ضد حمله امپراتور هراکلیوس که به تازگی بر ایران ساسانی غلبه کرده بود، در این حمله شکست خورد و با نبرد رودخانه یرموک در سال  م.636 و نبرد سال 640م.،  فتح اسلامی عملاً کامل شد.

نسخهٔ ‏۲۹ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۲۶

جنگهای فرسایشی ایران و روم شرقی در طی دو قرن، هر دو دولت را در منتهی الیه سقوط قرار داد تا این که تاب آوری هر دو در مقابل عزم ایدئولوژیک اعراب مسلمان، به پایان رسید و زمینه برای گسترش اسلام مهیا شد و به طور طبیعی، نقطه آغاز این جهش ژئوپولوتیکی، سوریه بود.

در نیمه اول قرن هفتم، نیروهای مسلمان عرب؛ حتی قبل از رحلت پیامبر (ص) در سال 632 م.، در مرزهای جنوبی سوریه ظاهر شده بودند (سریه مؤته و غزوه تبوک)[101]؛ اما تهاجم واقعی در سال های 633-634 م. رخ داد. یک  هجوم گسترده که بعضی پژوهشگران اروپایی آن را یک سونامی انسانی وصف کرده­اند![102]

در سال 635 م. دمشق تسلیم شد و به ساکنان آن وعده امنیت جانی و مالی و آزادی در مناسک دینی، در ازای پرداخت جزیه (مالیات دولت اسلامی بر غیر مسلمانان) داده شد.

ضد حمله امپراتور هراکلیوس که به تازگی بر ایران ساسانی غلبه کرده بود، در این حمله شکست خورد و با نبرد رودخانه یرموک در سال  م.636 و نبرد سال 640م.،  فتح اسلامی عملاً کامل شد.

حاکمان جدید، سوریه را به چهار ناحیه (جُند/ سپاه) تقسیم کردند: دمشق ، حُمص ، اردن ، و فلسطین. قِنَّسرین (Qinnasrin)[103] جند پنج بود که بعدها اضافه شد.

گرویدن به اسلام که پیشتر آغاز شده بود، ادامه یافت و تقریباً همه قبایل عرب سوریه، جز قبیله «غَسّان»[104] مسلمان شدند. گزارش تفصیلی گسترش ادیان ابراهیمی در سوریه، در بخش­های بعدی خواهد آمد.

پیامبر (ص) در 632م. رحلت نمود. ابوبکر مدت کوتاهی زمامدار بود و درست در بحبوبه حمله به شام در 634  مرد و مدیریت اصلی تهاجم به دست عمر افتاد بود. فتح دمشق (سال 13 هجری) به دست ابوعُبیده جرّاح (مرگ: ۱۸ق.)[105] بود؛ البته ابتدا فرماندهی، از آن خالدبن ولید (مرگ: 23 هجری) بود؛ اما با مرگ ابوبکر، عمر به جهت اختلافی که با خالد داشت، فوراً مدیریت را تغییر داد و ابوعبیده را به فرماندهی منصوب کرد[106]؛ با این­حال، خالد بن ولید، فرماندهی فتح حمص را به عهده داشت.

قبری در شهر حمص سوریه منسوب به خالد نامی است که بر آن، «مَلِک بیبَرْس» (Baibars)[107]، مسجد و مقبره­ای بناکرده است و دولت عثمانی، پیش از جنگ جهانی، در اوایل قرن بیستم، آن را به طرز باشکوهی مرمت  و تجدید بنا نمود.

یاقوت حموی و مورخان پیشین، این قبر را متعلق به خالد بن یزید بن معاویه، علیه اللعنة، می­دانند[108] و بعضی- خصوصاً گروهی که نسب خود را به خالد بن ولید می­رسانند و از نذورات و موقوفات آن بهره­مندند- منتسب به خالد بن ولید![109]


مسجد و مقبره منسوب به خالد بن ولید در حمص