نظام اقتصادی آرژانتین: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
خط ۱: خط ۱:
نظام اقتصادی:
نظام اقتصادی:


به طور تاريخي، صادرات قابل توجّه بخش کشاورزی، بهرهبرداري از منابع طبيعي، کسب تکنولوژیهای پیشرفته در صنایع خاص (از جمله هستهای، دارویی و...)، تنوّع در تولیدات صنعتی، سطح بالاي سواد و علم در جامعه و رفاه بالا در مقايسه با ساير كشورهاي آمريكاي لاتين از مشخّصه‌های اصلی جامعهی آرژانتین به شمار ميآيد. ليكن بروز بحرانهاي اقتصادي، سياسي و اجتماعي به صورت دورهاي، موجب گرديده تا مردم اين كشور بهرهی چنداني از ظرفیتهای بالای اقتصادی کشور و مواهب عظیم خدادادی نصيبشان نشود. عوامل متعدّدی را می‌توان در پدید آمدن چنین وضعیتی دخیل دانست که بدون شک نقش زمامداران و تصمیمگیرندگان در بین این عوامل پررنگتر از سایرین است. ذکر مثالی در این مورد به روشنتر شدن بحث کمک خواهد کرد. در ابتدای دههی 1990 اقتصادهای دو کشور آرژانتین و برزیل وارد بحران شد و تورّم سه و چهار رقمی هر دو کشور را به سمت ورشکستگی کامل سوق داد. در مقام مقایسه، آرژانتین در آن مقطع کشوری صنعتی با رفاه بالا و درآمد سرانهی حدود دو برابر برزیل محسوب میشد. هر دو کشور همسایه به فاصلهی کمی سیاست‌های اقتصادی و پولی جدیدی را به اجرا گذارده و واحد پول خود را تغییر دادند. در برزیل در این ایّام فرناندو هنریک کاردوزو معمار اقتصادی اخیر برزیل به عنوان وزیر اقتصاد، وزیر خارجه و سپس رئیس‌جمهور بر مسند قدرت بود و در آرژانتین کارلوس منم به قدرت رسیده بود. در پایان 8 سال فعّالیت دو رئیس‌جمهور، در برزیل دولت توانست به خوبی بحران را کنترل، رشد اقتصادی رو به افزایش متوالی را تثبیت و بحرانهای بعدی مالی جهانی ([[روسیه]] و جنوب شرق آسیا) را به خوبی مدیریت نماید و این کشور اگرچه دچار مشکلات عدیده شد امّا به روند خود ادامه داد. سرمایهگذاریهای عظیم خارجی به برزیل سرازیر گشت و سطح رفاه و درآمد سرانهی کشور به شکل قابل ملاحظهای افزایش یافت. در مقابل آرژانتین در پایان کار منم و سپس دولت دلاروآ با بحران عمیق و ورشکستگی کامل نهادهای اقتصادی روبهرو شد. بروز چنین واقعهای در بدترین زمان ممکن، فاصلهی دو کشور را به شدّت افزایش داد. در حالی که در برزیل لولای چپگرا همچنان سیاست‌های دولت راستگرای قبلی را ادامه داد و علاوه بر آن سیاست‌های مختلفی را در بخشهای اجتماعی و رفاه کارگری متمرکز نمود، آرژانتین در بدترین بحران سیاسی و اقتصادی خود غوطهور بود و مردم آرژانتین با فقر و فلاکت دست و پنجه نرم میکردند. بر اساس آمارهای موجود در سال 2003 بیش از 30 درصد جامعه در فقر مطلق به سر میبردند در حالی که 54 درصد جامعه زیر خطّ فقر بودند. به هر حال مجموعهی عوامل برشمردهی فوق باعث شده که علیرغم این‌که آرژانتین از پتانسیلهای بسیار بالا برای رشد برخوردار است، نتوان حتّی آن را کشوری در حال توسعه و ترقّی محسوب نمود. در حالی که برزیل اینروزها قدرت نوظهور جهانی محسوب شده و آرزوهای بزرگی را در سر میپروراند.
به طور تاريخي، صادرات قابل توجّه بخش کشاورزی، بهرهبرداري از منابع طبيعي، کسب تکنولوژیهای پیشرفته در صنایع خاص (از جمله هستهای، دارویی و...)، تنوّع در تولیدات صنعتی، سطح بالاي سواد و علم در جامعه و رفاه بالا در مقايسه با ساير كشورهاي آمريكاي لاتين از مشخّصه‌های اصلی جامعهی [[آرژانتین]] به شمار ميآيد. ليكن بروز بحرانهاي اقتصادي، سياسي و اجتماعي به صورت دورهاي، موجب گرديده تا مردم اين كشور بهرهی چنداني از ظرفیتهای بالای اقتصادی کشور و مواهب عظیم خدادادی نصيبشان نشود. عوامل متعدّدی را می‌توان در پدید آمدن چنین وضعیتی دخیل دانست که بدون شک نقش زمامداران و تصمیمگیرندگان در بین این عوامل پررنگتر از سایرین است. ذکر مثالی در این مورد به روشنتر شدن بحث کمک خواهد کرد. در ابتدای دههی 1990 اقتصادهای دو کشور آرژانتین و برزیل وارد بحران شد و تورّم سه و چهار رقمی هر دو کشور را به سمت ورشکستگی کامل سوق داد. در مقام مقایسه، آرژانتین در آن مقطع کشوری صنعتی با رفاه بالا و درآمد سرانهی حدود دو برابر برزیل محسوب میشد. هر دو کشور همسایه به فاصلهی کمی سیاست‌های اقتصادی و پولی جدیدی را به اجرا گذارده و واحد پول خود را تغییر دادند. در برزیل در این ایّام فرناندو هنریک کاردوزو معمار اقتصادی اخیر برزیل به عنوان وزیر اقتصاد، وزیر خارجه و سپس رئیس‌جمهور بر مسند قدرت بود و در آرژانتین کارلوس منم به قدرت رسیده بود. در پایان 8 سال فعّالیت دو رئیس‌جمهور، در برزیل دولت توانست به خوبی بحران را کنترل، رشد اقتصادی رو به افزایش متوالی را تثبیت و بحرانهای بعدی [[مالی]] جهانی ([[روسیه]] و جنوب شرق آسیا) را به خوبی مدیریت نماید و این کشور اگرچه دچار مشکلات عدیده شد امّا به روند خود ادامه داد. سرمایهگذاریهای عظیم خارجی به برزیل سرازیر گشت و سطح رفاه و درآمد سرانهی کشور به شکل قابل ملاحظهای افزایش یافت. در مقابل آرژانتین در پایان کار منم و سپس دولت دلاروآ با بحران عمیق و ورشکستگی کامل نهادهای اقتصادی روبهرو شد. بروز چنین واقعهای در بدترین زمان ممکن، فاصلهی دو کشور را به شدّت افزایش داد. در حالی که در برزیل لولای چپگرا همچنان سیاست‌های دولت راستگرای قبلی را ادامه داد و علاوه بر آن سیاست‌های مختلفی را در بخشهای اجتماعی و رفاه کارگری متمرکز نمود، آرژانتین در بدترین بحران سیاسی و اقتصادی خود غوطهور بود و مردم آرژانتین با فقر و فلاکت دست و پنجه نرم میکردند. بر اساس آمارهای موجود در سال 2003 بیش از 30 درصد جامعه در فقر مطلق به سر میبردند در حالی که 54 درصد جامعه زیر خطّ فقر بودند. به هر حال مجموعهی عوامل برشمردهی فوق باعث شده که علیرغم این‌که آرژانتین از پتانسیلهای بسیار بالا برای رشد برخوردار است، نتوان حتّی آن را کشوری در حال توسعه و ترقّی محسوب نمود. در حالی که برزیل اینروزها قدرت نوظهور جهانی محسوب شده و آرزوهای بزرگی را در سر میپروراند.


امروزه وضعيت بحراني اقتصادي سال 2001ـ2002 و آثار سوء آن (بيثباتي سياسي و اجتماعي) در آرژانتین پايان يافته و مردم اين كشور دوران باثباتي را ميگذرانند. دولت كرچنرها با اقدامات مختلف موفّق به کنترل بحران و افزایش رفاه اجتماعی در کشور شد.
امروزه وضعيت بحراني اقتصادي سال 2001ـ2002 و آثار سوء آن (بيثباتي سياسي و اجتماعي) در آرژانتین پايان يافته و مردم اين كشور دوران باثباتي را ميگذرانند. دولت كرچنرها با اقدامات مختلف موفّق به کنترل بحران و افزایش رفاه اجتماعی در کشور شد.


طبق گزارش بانک مرکزی آرژانتین بدهی عمومی کشور در پایان سال 2011 برابر 5/39 درصد تولید ناخالص داخلی و برابر 4/ 176 میلیارد دلار آمریکا بوده است. در سال مورد اشاره درآمدهای دولت برابر 1/141 میلیارد دلار بوده است. مهم‌ترین منابع درآمدی؛ بیمه‌های اجتماعی (1/30 %)، مالیات بر ارزش افزوده (3/ 26 %)، مالیات بر درآمد (3/ 19 %) و مالیاتهای گمرکی (3/12%) بوده است.
طبق گزارش بانک مرکزی آرژانتین بدهی عمومی کشور در پایان سال 2011 برابر 5/39 درصد تولید ناخالص داخلی و برابر 4/ 176 میلیارد دلار [[آمریکا]] بوده است. در سال مورد اشاره درآمدهای دولت برابر 1/141 میلیارد دلار بوده است. مهم‌ترین منابع درآمدی؛ بیمه‌های اجتماعی (1/30 %)، مالیات بر ارزش افزوده (3/ 26 %)، مالیات بر درآمد (3/ 19 %) و مالیاتهای گمرکی (3/12%) بوده است.


هزینه‌های این کشور نیز در سال 2011 برابر 5/146 میلیارد دلار عنوان شده است. مهم‌ترین هزینهها در بخشهای تأمین اجتماعی (2/32 %)، سوبسیدها و زیرساختها (5/17%)، بهداشت (8/13%)، آموزش، فرهنگ و تحقیقات (4/6 %) و امنیت (4/5 %) بوده است.
هزینه‌های این کشور نیز در سال 2011 برابر 5/146 میلیارد دلار عنوان شده است. مهم‌ترین هزینهها در بخشهای تأمین اجتماعی (2/32 %)، سوبسیدها و زیرساختها (5/17%)، بهداشت (8/13%)، آموزش، فرهنگ و تحقیقات (4/6 %) و امنیت (4/5 %) بوده است.

نسخهٔ ‏۱۳ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۵۱

نظام اقتصادی:

به طور تاريخي، صادرات قابل توجّه بخش کشاورزی، بهرهبرداري از منابع طبيعي، کسب تکنولوژیهای پیشرفته در صنایع خاص (از جمله هستهای، دارویی و...)، تنوّع در تولیدات صنعتی، سطح بالاي سواد و علم در جامعه و رفاه بالا در مقايسه با ساير كشورهاي آمريكاي لاتين از مشخّصه‌های اصلی جامعهی آرژانتین به شمار ميآيد. ليكن بروز بحرانهاي اقتصادي، سياسي و اجتماعي به صورت دورهاي، موجب گرديده تا مردم اين كشور بهرهی چنداني از ظرفیتهای بالای اقتصادی کشور و مواهب عظیم خدادادی نصيبشان نشود. عوامل متعدّدی را می‌توان در پدید آمدن چنین وضعیتی دخیل دانست که بدون شک نقش زمامداران و تصمیمگیرندگان در بین این عوامل پررنگتر از سایرین است. ذکر مثالی در این مورد به روشنتر شدن بحث کمک خواهد کرد. در ابتدای دههی 1990 اقتصادهای دو کشور آرژانتین و برزیل وارد بحران شد و تورّم سه و چهار رقمی هر دو کشور را به سمت ورشکستگی کامل سوق داد. در مقام مقایسه، آرژانتین در آن مقطع کشوری صنعتی با رفاه بالا و درآمد سرانهی حدود دو برابر برزیل محسوب میشد. هر دو کشور همسایه به فاصلهی کمی سیاست‌های اقتصادی و پولی جدیدی را به اجرا گذارده و واحد پول خود را تغییر دادند. در برزیل در این ایّام فرناندو هنریک کاردوزو معمار اقتصادی اخیر برزیل به عنوان وزیر اقتصاد، وزیر خارجه و سپس رئیس‌جمهور بر مسند قدرت بود و در آرژانتین کارلوس منم به قدرت رسیده بود. در پایان 8 سال فعّالیت دو رئیس‌جمهور، در برزیل دولت توانست به خوبی بحران را کنترل، رشد اقتصادی رو به افزایش متوالی را تثبیت و بحرانهای بعدی مالی جهانی (روسیه و جنوب شرق آسیا) را به خوبی مدیریت نماید و این کشور اگرچه دچار مشکلات عدیده شد امّا به روند خود ادامه داد. سرمایهگذاریهای عظیم خارجی به برزیل سرازیر گشت و سطح رفاه و درآمد سرانهی کشور به شکل قابل ملاحظهای افزایش یافت. در مقابل آرژانتین در پایان کار منم و سپس دولت دلاروآ با بحران عمیق و ورشکستگی کامل نهادهای اقتصادی روبهرو شد. بروز چنین واقعهای در بدترین زمان ممکن، فاصلهی دو کشور را به شدّت افزایش داد. در حالی که در برزیل لولای چپگرا همچنان سیاست‌های دولت راستگرای قبلی را ادامه داد و علاوه بر آن سیاست‌های مختلفی را در بخشهای اجتماعی و رفاه کارگری متمرکز نمود، آرژانتین در بدترین بحران سیاسی و اقتصادی خود غوطهور بود و مردم آرژانتین با فقر و فلاکت دست و پنجه نرم میکردند. بر اساس آمارهای موجود در سال 2003 بیش از 30 درصد جامعه در فقر مطلق به سر میبردند در حالی که 54 درصد جامعه زیر خطّ فقر بودند. به هر حال مجموعهی عوامل برشمردهی فوق باعث شده که علیرغم این‌که آرژانتین از پتانسیلهای بسیار بالا برای رشد برخوردار است، نتوان حتّی آن را کشوری در حال توسعه و ترقّی محسوب نمود. در حالی که برزیل اینروزها قدرت نوظهور جهانی محسوب شده و آرزوهای بزرگی را در سر میپروراند.

امروزه وضعيت بحراني اقتصادي سال 2001ـ2002 و آثار سوء آن (بيثباتي سياسي و اجتماعي) در آرژانتین پايان يافته و مردم اين كشور دوران باثباتي را ميگذرانند. دولت كرچنرها با اقدامات مختلف موفّق به کنترل بحران و افزایش رفاه اجتماعی در کشور شد.

طبق گزارش بانک مرکزی آرژانتین بدهی عمومی کشور در پایان سال 2011 برابر 5/39 درصد تولید ناخالص داخلی و برابر 4/ 176 میلیارد دلار آمریکا بوده است. در سال مورد اشاره درآمدهای دولت برابر 1/141 میلیارد دلار بوده است. مهم‌ترین منابع درآمدی؛ بیمه‌های اجتماعی (1/30 %)، مالیات بر ارزش افزوده (3/ 26 %)، مالیات بر درآمد (3/ 19 %) و مالیاتهای گمرکی (3/12%) بوده است.

هزینه‌های این کشور نیز در سال 2011 برابر 5/146 میلیارد دلار عنوان شده است. مهم‌ترین هزینهها در بخشهای تأمین اجتماعی (2/32 %)، سوبسیدها و زیرساختها (5/17%)، بهداشت (8/13%)، آموزش، فرهنگ و تحقیقات (4/6 %) و امنیت (4/5 %) بوده است.

مجموع ذخایر ارزی آرژانتین در پایان سال 2011 برابر 5/46 میلیارد دلار بوده است که رقم قابل توجّهی محسوب می‌شود. [1]

رشد اقتصادي:

متوسّط رشد اقتصادی آرژانتین در طول 9 سال گذشته به طور متوسّط سالیانه حدود 8 درصد بوده است که رقمی چشمگیر محسوب می‌شود. اخیراً رشد تولید ناخالص داخلی سال 2011 نیز 8/8 درصد گزارش شده است. (www.indec.gov.ar) اگرچه پیشبینیها برای سال 2012 معادل 5/ 4 درصد است امّا با در نظر گرفتن ادامهی بحران اقتصادی جهانی، به نظر میرسد که رقم قابل قبولی برای این کشور باشد.

جدول 4 ـ 1 فاکتورهای رشد اقتصادی آرژانتین درگذر زمان

شاخص های اصلی اقتصادی آرژانتین
سال 2007 2008 2009 2010 2011
تولید ناخالص داخلی

( میلیارد دلار)

260 7/277 2/280 7/305 4/323
درآمد سرانه( دلار) 6685 8253 7725 8663 8875
رشد واقعی تولید ناخالص داخلی (%) 7/8 8/6 9/0 2/9 8/8
تراز تجاری( میلیون دلار) 7280 6387 10367 3572 4/10000
صادرات کالاها و خدمات (%GDP) 42/21 20/25 99/19 50/22 02/24
تورم(%) 5/8 2/7 7/7 9/10 5/9

منبع: موسسه ملی اطلاعات و آمار آرژانتین(INDEC)