مکاتب ادبی اوکراین: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «اواخر سده نوزدهم میلادی ، رئالیسمی که بر ادبیات اوکراین حاکم بود ، کم کم جای خود را به مدرنیسم داد. برخی از نویسندگان به دنبال تقلیدی طبیعی از واقعیت بودند و به جای آن ، شیوه ای امپرسیونیستی در پیش گرفتند. همگام با این تغییر و تحول ، رمان کوتاه ج...» ایجاد کرد) |
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
اواخر سده نوزدهم میلادی ، رئالیسمی که بر ادبیات اوکراین حاکم بود ، کم کم جای خود را به مدرنیسم داد. برخی از نویسندگان به دنبال تقلیدی طبیعی از واقعیت بودند و به جای آن ، شیوه ای امپرسیونیستی در پیش گرفتند. همگام با این تغییر و تحول ، رمان کوتاه جای خود را به داستان کوتاه داد. نمایشنامه ها، کنش های داستانی به ساخت دنیای درونی شخصیت ها گرایش یافت تا به کاوش در کشمکش ها، حالات و تجربیات روانشناختی آنان بپردازد. شعر از شیوه های رئالیستی فاصله گرفت و به سمبلیسم گرایش یافت. تاکید بر محتوا جای خود را به تاکید بر فرم داد. آثار میخاییلو کوتسیوبینسکی[33] نشان دهنده این تغییر گرایش از رئالیسم به سوی مدرنیسم است. نویسنده معاصر او خانم الگا کوبیلیانسکا[34] ، به عنوان نویسنده ای نئو رمانتیک، چندان امپرسیونیست نبود. علایق نئورمانتیک نویسندگان در مدرنیسم به اشتیاقی برانگیخته برای رو آوردن به فرهنگ عامه منجر شد و به پدید آمدن تعداد قابل توجهی از آثار ادبی مانند نمایشنامه های خانم لسیا اوکرانیکا[35] انجامید( مانند ترانه جنگل[36] 1911). استاد داستانهای بسیار کوتاه امپرسیونیستی، واسیل استفنیک[37] بود. رمان نویس و نمایشنامه نویس نامدار ولادیمیر وینیچنکو[38] ، بشدت علاقه مند به تجربیات روانشناختی و بویژه کاوش در مسائل اخلاقی طبق روشنفکر بود. | اواخر سده نوزدهم میلادی ، رئالیسمی که بر ادبیات [[اوکراین]] حاکم بود ، کم کم جای خود را به مدرنیسم داد. برخی از نویسندگان به دنبال تقلیدی طبیعی از واقعیت بودند و به جای آن ، شیوه ای امپرسیونیستی در پیش گرفتند. همگام با این تغییر و تحول ، رمان کوتاه جای خود را به داستان کوتاه داد. نمایشنامه ها، کنش های داستانی به ساخت دنیای درونی شخصیت ها گرایش یافت تا به کاوش در کشمکش ها، حالات و تجربیات روانشناختی آنان بپردازد. شعر از شیوه های رئالیستی فاصله گرفت و به سمبلیسم گرایش یافت. تاکید بر محتوا جای خود را به تاکید بر فرم داد. آثار میخاییلو کوتسیوبینسکی[33] نشان دهنده این تغییر گرایش از رئالیسم به سوی مدرنیسم است. نویسنده معاصر او خانم الگا کوبیلیانسکا[34] ، به عنوان نویسنده ای نئو رمانتیک، چندان امپرسیونیست نبود. علایق نئورمانتیک نویسندگان در مدرنیسم به اشتیاقی برانگیخته برای رو آوردن به فرهنگ عامه منجر شد و به پدید آمدن تعداد قابل توجهی از آثار ادبی مانند نمایشنامه های خانم لسیا اوکرانیکا[35] انجامید( مانند ترانه جنگل[36] 1911). استاد داستانهای بسیار کوتاه امپرسیونیستی، واسیل استفنیک[37] بود. رمان نویس و نمایشنامه نویس نامدار ولادیمیر وینیچنکو[38] ، بشدت علاقه مند به تجربیات روانشناختی و بویژه کاوش در مسائل اخلاقی طبق روشنفکر بود. | ||
'''رنسانس فرعی و کم اهمیت ادبیات اوکراین در سال 1940''' | '''رنسانس فرعی و کم اهمیت [[ادبیات اوکراین]] در سال 1940''' | ||
بلافاصله پی از جنگ جهانی دوم در نیمه دوم دهه 1940 ادبیات اوکراین در بیرون از خاک آن، در کمپ های مهاجران واقع در آلمان غربی و اتریش ، دوره غیرعادی توسعه و تحولی را تجربه کرد. این کمپ ها که پناهگاه بیش از دویست هزار نفر از آوارگان جنگ اوکراینی از جمله تعداد قابل توجهی از نویسندگان ومحققان ادبی بود، مرکز خوبی برای فعالیتهای فرهنگی شد. بدین دلیل دوره 1945 تا 1949 را محققان ادبی دوره رنسانس کم اهمیت یا فرعی ادبیات اوکراینی می نامند. نویسندگانی که از مناطق مختلف اوکراین از بد حادثه آنجا به پناه آمده بودند، دور هم گرد آمدند و بر آن شدند که فعالیتهای ادبی دهه 1920 را احیاء و تکرار کنند. کنگره های فراوان برپا کردند، انجمن های ادبی راه انداختند و به انتشار زندگی نامه، روزنامه و کتاب همت گماشتند. | بلافاصله پی از جنگ جهانی دوم در نیمه دوم دهه 1940 ادبیات اوکراین در بیرون از خاک آن، در کمپ های مهاجران واقع در آلمان غربی و اتریش ، دوره غیرعادی توسعه و تحولی را تجربه کرد. این کمپ ها که پناهگاه بیش از دویست هزار نفر از آوارگان جنگ اوکراینی از جمله تعداد قابل توجهی از نویسندگان ومحققان ادبی بود، مرکز خوبی برای فعالیتهای فرهنگی شد. بدین دلیل دوره 1945 تا 1949 را محققان ادبی دوره رنسانس کم اهمیت یا فرعی ادبیات اوکراینی می نامند. نویسندگانی که از مناطق مختلف اوکراین از بد حادثه آنجا به پناه آمده بودند، دور هم گرد آمدند و بر آن شدند که فعالیتهای ادبی دهه 1920 را احیاء و تکرار کنند. کنگره های فراوان برپا کردند، انجمن های ادبی راه انداختند و به انتشار زندگی نامه، روزنامه و کتاب همت گماشتند. | ||
نقش اساسی در مهم ترین فعالیتهای ادبی این دوره را ام.یو.آر بر عهده داشت. سازمانی که با رهبری جرج یوری شولوف زبان شناس ، محقق و منتقد ادبی و همچنین رمان نویس مشهور یولاس سامچوک شکل گرفت. دیگر اعضای مهم و نام آور این گروه عبارت بودند از: نمایشنامه نویس ، نویسنده، مقاله نویس و محقق و ناشر سرشناس ویکتور پتروف ، یوری کوساچ که از نظر سیاسی ، شخصیت متزلزل و مرددی داشت و واسیل بارکای شاعر، این رنسانس کم اهمیت در اوایل دهه 1950 ار بین رفت چرا که اکثر نویسندگان مهاجر این کمپ ها به آمریکای | نقش اساسی در مهم ترین فعالیتهای ادبی این دوره را ام.یو.آر بر عهده داشت. سازمانی که با رهبری [[جرج یوری شولوف]] زبان شناس ، محقق و منتقد ادبی و همچنین رمان نویس مشهور [[یولاس سامچوک]] شکل گرفت. دیگر اعضای مهم و نام آور این گروه عبارت بودند از: نمایشنامه نویس ، نویسنده، مقاله نویس و محقق و ناشر سرشناس ویکتور پتروف ، یوری کوساچ که از نظر سیاسی ، شخصیت متزلزل و مرددی داشت و واسیل بارکای شاعر، این رنسانس کم اهمیت در اوایل دهه 1950 ار بین رفت چرا که اکثر نویسندگان مهاجر این کمپ ها به آمریکای ش[[مالی]] رفتند و کارهای ادبی خود را آنجا ادامه دادند. | ||
'''نهضت هنری اوکراین''' | '''نهضت هنری اوکراین''' | ||
سازمانی هنری – ادبی بود که مهاجران اوکراینی به اروپا آن را در سال 1945 در آلمان تاسیس کردند. بنیانگذاران آن ایوان بحریانی ، وی. دومونتویچ(ویکتور پتروف) ، یوری کوساچ، ایگور کاستتسکی ، ایوان مایسترنکو، جرج یوری شولوف بودند. رهبر این انجمن یولاس سامچوک بود و 61 عضو داشت. هدف انجمن ، گردآوردن نویسندگانی اوکراینی بود که بر اثر جنگ جهانی دوم پراکنده شده بودند تا آثار آنان را منتشر کند و مرکزی برای گفتگوهای خلاق برای اعضای خود شود. نویسندگانی که نمایندگان سبک ها و اهداف ادبی گوناگون بودند. | سازمانی هنری – ادبی بود که مهاجران اوکراینی به اروپا آن را در سال 1945 در آلمان تاسیس کردند. بنیانگذاران آن ایوان بحریانی ، وی. دومونتویچ(ویکتور پتروف) ، یوری کوساچ، ایگور کاستتسکی ، ایوان مایسترنکو، جرج یوری شولوف بودند. رهبر این انجمن یولاس سامچوک بود و 61 عضو داشت. هدف انجمن ، گردآوردن نویسندگانی اوکراینی بود که بر اثر جنگ جهانی دوم پراکنده شده بودند تا آثار آنان را منتشر کند و مرکزی برای گفتگوهای خلاق برای اعضای خود شود. نویسندگانی که نمایندگان سبک ها و اهداف ادبی گوناگون بودند. |
نسخهٔ ۲۰ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۴۳
اواخر سده نوزدهم میلادی ، رئالیسمی که بر ادبیات اوکراین حاکم بود ، کم کم جای خود را به مدرنیسم داد. برخی از نویسندگان به دنبال تقلیدی طبیعی از واقعیت بودند و به جای آن ، شیوه ای امپرسیونیستی در پیش گرفتند. همگام با این تغییر و تحول ، رمان کوتاه جای خود را به داستان کوتاه داد. نمایشنامه ها، کنش های داستانی به ساخت دنیای درونی شخصیت ها گرایش یافت تا به کاوش در کشمکش ها، حالات و تجربیات روانشناختی آنان بپردازد. شعر از شیوه های رئالیستی فاصله گرفت و به سمبلیسم گرایش یافت. تاکید بر محتوا جای خود را به تاکید بر فرم داد. آثار میخاییلو کوتسیوبینسکی[33] نشان دهنده این تغییر گرایش از رئالیسم به سوی مدرنیسم است. نویسنده معاصر او خانم الگا کوبیلیانسکا[34] ، به عنوان نویسنده ای نئو رمانتیک، چندان امپرسیونیست نبود. علایق نئورمانتیک نویسندگان در مدرنیسم به اشتیاقی برانگیخته برای رو آوردن به فرهنگ عامه منجر شد و به پدید آمدن تعداد قابل توجهی از آثار ادبی مانند نمایشنامه های خانم لسیا اوکرانیکا[35] انجامید( مانند ترانه جنگل[36] 1911). استاد داستانهای بسیار کوتاه امپرسیونیستی، واسیل استفنیک[37] بود. رمان نویس و نمایشنامه نویس نامدار ولادیمیر وینیچنکو[38] ، بشدت علاقه مند به تجربیات روانشناختی و بویژه کاوش در مسائل اخلاقی طبق روشنفکر بود.
رنسانس فرعی و کم اهمیت ادبیات اوکراین در سال 1940
بلافاصله پی از جنگ جهانی دوم در نیمه دوم دهه 1940 ادبیات اوکراین در بیرون از خاک آن، در کمپ های مهاجران واقع در آلمان غربی و اتریش ، دوره غیرعادی توسعه و تحولی را تجربه کرد. این کمپ ها که پناهگاه بیش از دویست هزار نفر از آوارگان جنگ اوکراینی از جمله تعداد قابل توجهی از نویسندگان ومحققان ادبی بود، مرکز خوبی برای فعالیتهای فرهنگی شد. بدین دلیل دوره 1945 تا 1949 را محققان ادبی دوره رنسانس کم اهمیت یا فرعی ادبیات اوکراینی می نامند. نویسندگانی که از مناطق مختلف اوکراین از بد حادثه آنجا به پناه آمده بودند، دور هم گرد آمدند و بر آن شدند که فعالیتهای ادبی دهه 1920 را احیاء و تکرار کنند. کنگره های فراوان برپا کردند، انجمن های ادبی راه انداختند و به انتشار زندگی نامه، روزنامه و کتاب همت گماشتند.
نقش اساسی در مهم ترین فعالیتهای ادبی این دوره را ام.یو.آر بر عهده داشت. سازمانی که با رهبری جرج یوری شولوف زبان شناس ، محقق و منتقد ادبی و همچنین رمان نویس مشهور یولاس سامچوک شکل گرفت. دیگر اعضای مهم و نام آور این گروه عبارت بودند از: نمایشنامه نویس ، نویسنده، مقاله نویس و محقق و ناشر سرشناس ویکتور پتروف ، یوری کوساچ که از نظر سیاسی ، شخصیت متزلزل و مرددی داشت و واسیل بارکای شاعر، این رنسانس کم اهمیت در اوایل دهه 1950 ار بین رفت چرا که اکثر نویسندگان مهاجر این کمپ ها به آمریکای شمالی رفتند و کارهای ادبی خود را آنجا ادامه دادند.
نهضت هنری اوکراین
سازمانی هنری – ادبی بود که مهاجران اوکراینی به اروپا آن را در سال 1945 در آلمان تاسیس کردند. بنیانگذاران آن ایوان بحریانی ، وی. دومونتویچ(ویکتور پتروف) ، یوری کوساچ، ایگور کاستتسکی ، ایوان مایسترنکو، جرج یوری شولوف بودند. رهبر این انجمن یولاس سامچوک بود و 61 عضو داشت. هدف انجمن ، گردآوردن نویسندگانی اوکراینی بود که بر اثر جنگ جهانی دوم پراکنده شده بودند تا آثار آنان را منتشر کند و مرکزی برای گفتگوهای خلاق برای اعضای خود شود. نویسندگانی که نمایندگان سبک ها و اهداف ادبی گوناگون بودند.