هنر سیرالئون: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
هرچند كشور سیرالئون نیز همچون دیگر كشورهای قاره آفریقا دارای هنرمندان زیادی است كه در عرصه هنرهای سنتی دست به خلاقیت‌های بزرگی زده و آثار هنری زیبایی را پدید آورده‌اند ولی این كشور تاكنون چهره‌های هنری خاصی را به‌عنوان هنرمندان بومی خود به جهان معرفی نكرده است.  
هرچند كشور سیرالئون نیز همچون دیگر كشورهای قاره آفریقا دارای هنرمندان زیادی است كه در عرصه هنرهای سنتی دست به خلاقیت‌های بزرگی زده و آثار هنری زیبایی را پدید آورده‌اند ولی این كشور تاكنون چهره‌های هنری خاصی را به‌عنوان هنرمندان بومی خود به جهان معرفی نكرده است.  


3ـ9. موسیقی
=== 3ـ9. موسیقی ===
 
یکی از شاخصه­های مهم هنری سیرالئون که سبب معروفیت نسبی آن در سطح قاره آفریقا نیز شده است موسیقی سنتی این کشور است که از این طریق بخشی از فرهنگ سیاهان به صورت نسل به نسل انتقال یافته و از طریق سازها و نواهای آلات موسیقی سنتی قسمتی از داستان­ها و اساطیر قبیلگی و تجربیات نسل قدیم به جدید منتقل می­گردد.  
یکی از شاخصه­های مهم هنری سیرالئون که سبب معروفیت نسبی آن در سطح قاره آفریقا نیز شده است موسیقی سنتی این کشور است که از این طریق بخشی از فرهنگ سیاهان به صورت نسل به نسل انتقال یافته و از طریق سازها و نواهای آلات موسیقی سنتی قسمتی از داستان­ها و اساطیر قبیلگی و تجربیات نسل قدیم به جدید منتقل می­گردد.  


خط ۱۱۷: خط ۱۱۶:




'''2-6-9- مجسمه‏سازی:'''
'''2-6-9- مجسمه ‏سازی:'''


هنر مجسمه سازی در سیرالئون و دیگر كشورهای قاره آفریقا با سبك مجسمه سازی در كشورهای غربی كاملا متفاوت بوده و بیشتر به‌عنوان بخشی از آداب و رسوم كهن این كشور درنظر گرفته می‌شود. مجسمه‌های ساخت این كشور عمدتاً چوبی بوده و همان گونه كه ذكر شد در واقع نمادی از آداب و رسوم عمیق قومی قبیلگی کشور سیرالئون بوده و دربرگیرنده مفاهیمی همچون عشق و محبت، خشم خدایان، اتحاد، نیایش به درگاه خداوند بزرگ و... می‌باشند. این مجسمه­ها هرچند از نظر سبک، اندازه و نوع هنر به کار رفته در آنها در قبایل مختلف کشور متفاوتند ولی از نظر هدف سازندگان آنها که انتقال فرهنگ و سنت­های بر جای مانده از اجداد و پیشینیان به نسل­های آینده است مشترک می­باشند. سازندگان این مجسمه­ها نیز که این هنر را بدون هرگونه آموزش آکادمیک و به صورت عملی و تجربی آموخته­اند معمولاً تا حدودی به فرهنگ، سنت و باورهای کهن بومی این سرزمین احاطه دارند و در خلق این آثار هنری نهایت خلاقیت خود را به کار می­برند. مجسمه­های ساخته شده در قبایل سیرالئون امروزه بیشتر به‌عنوان وسیله­ای برای امرار معاش و فروش آنها به گردشگران غربی در نظر گرفته می­شوند و عده زیادی از بومیان این کشور از طریق ساخت این اشیاء هنری امرار معاش می‌کنند ولی تا چند دهه پیش صرفاً در مراسم و مناسبت­های سنتی همچون بزرگداشت مقام رؤسای قبایل، احترام به ارواح درگذشتگان، جشن­های گوناگون و مراسم سنتی و به‌عنوان ابزار ارتباط با ارواح اجداد مورد استفاده قرار می­گرفتند.
هنر مجسمه سازی در سیرالئون و دیگر كشورهای قاره آفریقا با سبك مجسمه سازی در كشورهای غربی كاملا متفاوت بوده و بیشتر به‌عنوان بخشی از آداب و رسوم كهن این كشور درنظر گرفته می‌شود. مجسمه‌های ساخت این كشور عمدتاً چوبی بوده و همان گونه كه ذكر شد در واقع نمادی از آداب و رسوم عمیق قومی قبیلگی کشور سیرالئون بوده و دربرگیرنده مفاهیمی همچون عشق و محبت، خشم خدایان، اتحاد، نیایش به درگاه خداوند بزرگ و... می‌باشند. این مجسمه­ها هرچند از نظر سبک، اندازه و نوع هنر به کار رفته در آنها در قبایل مختلف کشور متفاوتند ولی از نظر هدف سازندگان آنها که انتقال فرهنگ و سنت­های بر جای مانده از اجداد و پیشینیان به نسل­های آینده است مشترک می­باشند. سازندگان این مجسمه­ها نیز که این هنر را بدون هرگونه آموزش آکادمیک و به صورت عملی و تجربی آموخته­اند معمولاً تا حدودی به فرهنگ، سنت و باورهای کهن بومی این سرزمین احاطه دارند و در خلق این آثار هنری نهایت خلاقیت خود را به کار می­برند. مجسمه­های ساخته شده در قبایل سیرالئون امروزه بیشتر به‌عنوان وسیله­ای برای امرار معاش و فروش آنها به گردشگران غربی در نظر گرفته می­شوند و عده زیادی از بومیان این کشور از طریق ساخت این اشیاء هنری امرار معاش می‌کنند ولی تا چند دهه پیش صرفاً در مراسم و مناسبت­های سنتی همچون بزرگداشت مقام رؤسای قبایل، احترام به ارواح درگذشتگان، جشن­های گوناگون و مراسم سنتی و به‌عنوان ابزار ارتباط با ارواح اجداد مورد استفاده قرار می­گرفتند.

نسخهٔ ‏۱۲ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۰۴

هنر

هنر در کشور سیرالئون مجموعه­ای از آداب و رسوم، سنت­ها، باورها و گاه عقاید خرافی است که در قالب موسیقی، صنایع دستی متنوع، نمایش و... تجلّی و تبلور یافته است. از این روی هنر در این کشور مفهومی فراتر از تعاریف خاص آن دارد و گذشته و حال این کشور را با تعابیری ایهام­گونه به هم پیوند می­دهد.


1-9- معرفی هنر‌های سنتی

موسیقی، ماسك، مجسمه‌های چوبی و سنگی، بافت پارچه‌های سنتی توام با نقش و نگار، سفالگری و ساخت اشیاء زیبای سفالی، تئاتر و نمایش‌های محلی بخش عمده هنرهای سنتی این كشور را تشكیل می‌دهند.

2-9 - مشاهیر هنری

هرچند كشور سیرالئون نیز همچون دیگر كشورهای قاره آفریقا دارای هنرمندان زیادی است كه در عرصه هنرهای سنتی دست به خلاقیت‌های بزرگی زده و آثار هنری زیبایی را پدید آورده‌اند ولی این كشور تاكنون چهره‌های هنری خاصی را به‌عنوان هنرمندان بومی خود به جهان معرفی نكرده است.

3ـ9. موسیقی

یکی از شاخصه­های مهم هنری سیرالئون که سبب معروفیت نسبی آن در سطح قاره آفریقا نیز شده است موسیقی سنتی این کشور است که از این طریق بخشی از فرهنگ سیاهان به صورت نسل به نسل انتقال یافته و از طریق سازها و نواهای آلات موسیقی سنتی قسمتی از داستان­ها و اساطیر قبیلگی و تجربیات نسل قدیم به جدید منتقل می­گردد.


1-3-9ـ تاریخچه موسیقی و انواع رایج آن؛

قدمت موسیقی محلی در سیرالئون به چند هزار سال پیش و ورود نخستین گروه‌های قومی به این سرزمین باز می‌گردد. در واقع موسیقی‌های بومی سیرالئون همواره قبایل این كشور را در فراز و نشیب‌های آنان یاری نموده و به منزله دوستی صمیمی برای آنها درنظر گرفته شده است. با این حال و یا وجود تاریخ چند هزار ساله موسیقی‌های محلی در سیرالئون، این نوع از موسیقی سبك كاملا سنتی خود را حفظ كرده است. آلات و ادوات موسیقی­های سنتی سیرالئون را ابزاری ساده نظیر چوب، نی، حصیر، قطعات کوچک فلزی و کوزه‌های سفالی تشکیل می­دهند که با وجود سادگی اصوات و صداهای زیبایی تولید کرده و جهانی پر از راز و رمز را به تصویر می­کشند. مهم­ترین موسیقی سنتی این کشور «مارینگا[1]» نام دارد که با ابزاری چوبی نواخته می­شود و به همراهی طبل­های کوچک و بزرگ محیط پرهیجانی را در اجتماعات و گردهمایی­های سنتی به وجود می­آورد. مارینگا معمولاً در هنگام نواخته شدن با رقص­ها و حرکات موزون نمایشی همراه است و نوازندگان آن گاه اشعاری را نیز سرایش می­دهند که با شادی و خوشحالی کلیه حضار مواجه می­شود. (www.britanicaonlineencyclopedia.com/sierraleone/arts/2011)


2-3-9- جایگاه موسیقی در فرهنگ جامعه:

موسیقی­های مختلف بومی سیرالئون از جایگاه خاصی در فرهنگ عمومی جامعه سیرالئون برخوردارند و با حضور خود بنوعی به مراسم و مناسبت­های سنتی قبایل مختلف قداست مبخشند. در واقع موسیقی سنتی سیرالئون در زمره ارکان اصلی گردهمایی­های بومی اعم از جشن­ها و مجالس عزاداری مسلمانان و مسیحیان و مناسبت­های خاص پیروان آئین‌های سنتی همچون احضار روح، جن­گیری، ارتباط با ارواح اجداد و پیشینیان و... به شمار می­روند.

3-3-9- موسیقی كلاسیك ـ سنتی و مدرن

طی چند دهه گذشته و بر اثر ورود امواج فرهنگ غربی، انواع و اقسام موسیقی‌های غربی به‌ویژه موسیقی‌های هیجانی و ریتمیك نیز وارد این كشور شده و مورد استقبال گروه‌های مختلف مردمی خصوصا جوانان قرار گرفته است. موسیقی غربی در دو دهه گذشته همپای موسیقی سنتی این كشور در سرتاسر كشور راه یافته و به‌صورت رقیبی بزرگ برای موسیقی بومی سیرالئون جلوه گر گشته است. [2]برخی از اندیشمندان پیش بینی كرده‌اند با ادامه بی توجهی شورای ملی هنرهای سیرالئون به وضعیت موسیقی سنتی و نوازندگان آلات موسیقی بومی در آینده‌ای نزدیك این موسیقی كاملا به روستاها عقب نشینی كرده و عرصه را به موسیقی‌های غربی واگذار خواهد كرد.


4-3-9- وضعیت فروش نوارهای موسیقی

طی دو دهه اخیر و خصوصا پس از پایان جنگ داخلی اقبال عمومی به موسیقی‌های غربی شدت یافته است. از این روی در حال حاضر نوارهای كاست و لوح‌های فشرده خوانندگان اروپایی و آمریكایی حتی در دورافتاده‌ترین روستاهای كشور نیز بچشم می‌خورد. در عین حال موسیقیدآنان محلی بدلیل كمبود امكانات تاكنون نتوانسته‌اند از طریق تولید سی دی و توزیع آن در سطح جامعه با روند روبه افزایش موسیقی غربی به مقابله برخیزند و می‌توان گفت درحال واگذاری تدریجی عرصه رقابت به حریق زورمند خود در مناطق شهری – و حتی روستایی – می‌باشند.


5-3-9- تكثیر غیرقانونی یا سرقت آثار موسیقی

تكثیر غیرقانونی آثار موسیقی سنتی و غربی در این كشور شیوع فراوانی دارد و انواع و اقسام لوح‌های فشرده موسیقی‌های غربی و سنتی كه به‌صورت غیرمجاز تكثیر شده‌اند در شهرها و روستاهای این كشور با قیمتی بسیار ارزان بفروش می‌رسند.


4-9 - تئاتر و هنرهای نمایشی

با وجود آن‌که کشور سیرالئون در حال حاضر به‌عنوان یکی از فقیرترین کشورهای جهان در نظر گرفته شده و دغدغه‌ اصلی مردم این کشور تلاش برای معاش و به عبارت ساده‌تر سیرکردن شکم خود و خانواده‌هایشان می‌باشد با این حال هنرهای نمایشی به‌ویژه تئاتر از دیرباز جایگاه مهمی در فرهنگ بومی سیرالئون داشته است. در واقع می‌توان گفت مردم سیرالئون به هنرهای نمایشی که تئاتر شکل جدید آن به‌شمار می‌رود علاقه فراوانی داشته و آن را یکی از اصیل‌ترین و مردمی‌ترین بخش از فرهنگ و آداب و رسوم خود می‌دانند. هنرهای نمایشی به‌طور اعم و تئاتر در مفهوم خاص آن در این کشور مفهوم وسیعی دارد و کلیه اقشار و گروه‌های مردمی سیراالئون شامل مسلمانان، مسیحیان و پیروان آئین‌های بومی بنوعی از آن لذت برده و استقبال می‌کنند. شدت علاقه مردمان سیرالئون به هنرهای نمایشی به اندازه‌ای است که در مراسم سنتی خود در شهرها و روستاها که شامل جشن‌ها و مناسبت‌های دینی و غیردینی می‌گردد با تشریفات ویژه و با بر تن کردن لباس‌هایی یکرنگ و متناسب با مراسم مزبور که به آن «آشوبی» می‌گویند علاوه بر آن که که موجبات سرگرمی خود و دیگران را فراهم می‌آورند، مفاهیم خاصی را القاء نموده و از ارواح پیشینیان خود درخواست خیر و برکت برای مردم می‌نمایند. این گروه‌های سنتی در حین برگزاری نمایش‌های خویش ماسک‌ها و صورتک‌هایی که خاص این نمایش‌هاست را نیز بر چهره زده و تلاش می‌کنند از این طریق فرهنگ و آداب و رسوم کهن خود را به مردم و به‌ویژه جوانان کشورکه رفته‌رفته از سنت‌های اصیل خود دور می‌شوند معرفی نمایند. (شکیبا، 1387: 167)


1-4-9- پیشینه هنر تئاتر در آفریقای سیاه

در ارتباط با پیشینه هنر تئاتر به سبک جدید در کشور سیرالئون باید یادآور شد هرچند هنرهای نمایشی سنتی ریشه در آداب و رسوم قبایل این کشور دارد و همان گونه که اشاره شد قبایل مختلف سیرالئون در مراسم و مناسبت‌های خویش جایگاه ویژه‌ای برای برگزاری نمایش‌های سنتی خود (که دربرگیرنده اهدافی اخلاقی است) قائل می‌باشند ولی تئاتر به سبک جدید که معمولاً در سالن‌ها و آمفی‌تئاترهای خاصی برگزار می‌شود چندان سنخیتی با فرهنگ و آداب و رسوم این کشور ندارد و آن را نمی‌توان در زمره هنرهای سنتی اصیل مردم این کشور و سایر مردمان قاره آفریقا (خصوصاً منطقه زیر خط صحرای بزرگ آفریقا) در نظر گرفت. تئاتر به شکل امروزین آن از اوایل دهه 1950 و در دوره استعمار این قاره، توسط دولت‌های فرانسه و انگلستان که بر بخش وسیعی از کشورهای قاره سیاه چنگ انداخته بودند، وارد کشورهای مختلف آفریقای سیاه شد. کشورهای اوگاندا و غنا نخستین کشورهایی بودند که هنر تئاتر بتدریج به مردم این کشورها معرفی شد و آنان با شکل جدیدی از هنرهای نمایشی خود که تئاتر نامیده می‌شد آشنا گردیدند. تئاتر در دهه 1960 بتدریج به مردم کشورهای قاره آفریقا نیز معرفی شد و برخی از دانشجویان دانشگاه‌های بزرگ آن روزگار آفریقا از جمله دانشگاه فورابی سیرالئون دانشگاه ایبادان نیجریه، دانشگاه ماکرره اوگاندا، دانشگاه نایروبی، دانشگاه زومبا مالاوی، دانشگاه لوزاکا زامبیا و دانشگاه یائونده کامرون فعالیت‌های خود را در قالب گروه‌های تئاتری دانشجویی در شهرها و روستاهای کشورهای خود آغاز کردند. این گروه‌های دانشجویی در سناریوهای خود که کاملاً تأثیرپذیر از فرهنگ غربی بود تلاش می‌کردند دمکراسی فرهنگی به شیوه کشورهای اروپایی را که نمونه بارزی از تضاد و رویارویی سنت و مدرنیسم به‌شمار می‌رفت در پیش چشم تماشاگران شهری و روستایی خود به نمایش گذارند که البته تأثیر چندان مطلوبی در بین تماشاگران بومی این کشورها اعم از طبقات شهری و روستایی نداشت. با عدم استقبال مردم بومی کشورهای آفریقایی از تئاترهای سبک جدید در دهه 1970 نوع جدیدی از تئاتر به مردم این کشورها از جمله سیرالئون معرفی شد که تلفیقی از نمایش‌های سنتی قبایل و تئاتر جدید به‌شمار می‌رفت و بیشتر در قالب جشنواره‌هایی هنری به مردم عرضه می‌شد. نمونه بارز این نمایش‌ها جشنواره موسوم به «لائدزا باتابابی»[3] به معنای «بیدار شوید، بیایید گرد هم آمده و همه با هم کار کنیم» بود که در بسیاری از کشورهای قاره آفریقا به نمایش درآمد و با استقبال بومیان نیز مواجه گشت. (Banham, 2004: 171)

هنر تئاتر در دهه 1980 با اقبال عمومی بیشتری از سوی مردم کشورهای مختلف آفریقایی مواجه شد و بسیاری از نمایش‌های تئاترگونه در شهرها و روستاهای کشورهای شرق، غرب و جنوب آفریقا و از جمله سیرالئون برگزار گردید.


2-4-9- تئاتر در سیرالئون:

1-2-4-9- وضعیت گروه‌های نمایشی

فعالیت‌های نمایشی جدید در کشور سیرالئون نیز همچون دیگر کشورهای غرب، شرق و جنوب آفریقا از اوایل دهه 1950 رفته‌رفته شکل گرفت و همزمان با تأسیس مدارس ابتدایی و متوسطه جدید که معلمان این مراکز را عمدتاً میسیونرهای مسیحی (اعم از سفیدپوست و سیاه‌پوست) تشکیل می‌دادند هنر تئاتر نیز از طریق این مراکز آموزشی به میان مردم کشور راه یافت که در نتیجه آن در اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 سبک جدیدی از تئاتر یا درام نخبگان در این کشور به‌وجود آمد که بیشتر دربرگیرنده موضوعات شادی‌آفرین و در فضایی آمیخته از حس همدردی بود و هنرپیشگان آن تلاش داشتند با محیط اطراف خود و تماشاچیان ارتباط صمیمانه‌ای برقرار کنند.

در سال 1964 لیگ ملی تئاتر در فریتاون بنیان نهاده شد و از آن تاریخ تئاتر سبک جدید در این کشور فعالیت خود را به‌صورت منسجم آغاز کرد. در طی این دهه چند سالن تئاتر کوچک در فریتاون و دیگر شهرهای کشور احداث شدند و بتدریج این هنر به بخشی از آداب و رسوم و سنت‌های بومی مردمان سیرالئون مبدل گشت. در اوایل دهه 1970، زبان محلی کریو نیز به تئاتر راه یافت و نمایشنامه‌نویسان به اجرای نمایش‌هایی با استفاده از زبان کریو(بجای زبان انگلیسی که تا ان زمان زبان رایج تئاتر بود) پرداختند. در طول این دهه نویسندگان بومی رفته‌رفته اقدام به نوشتن متن نمایشنامه‌ها نموده و تلاش کردند فضای تئاتری کشور را از طنز و موضوعاتی سطحی به مضامینی عمیق در ارتباط با فساد اداری و بی‌عدالتی موجود در کشور متوجه سازند. از این روی چندتن از نویسندگان تئاتری سیرالئون همچون « پت آمادو مدی»[4] و «جان کارگبو»[5] با کمک نویسندگان مشهوری از دیگر کشورهای آفریقا نظیر « وول سویینکا»[6] و «انگوگی وا سینگو»[7] (نویسنده صاحب نام کنیایی) نمایشنامه‌هایی انتقادی با هدف به تصویر کشیدن وضعیت نابسامان فرهنگی و اجتماعی کشور را بر روی سن بردند که موجبات نارضایتی شدید مدیران عالیرتبه فرهنگی کشور را فراهم آورند. این امر منجر به سانسور شدید سناریو‌ها و نمایشنامه‌های این کشور در سال‌های 9-1978 شد که این وضعیت در دهه 1980 نیز با شدت عمل کمتری ادامه یافت. هنر تئاتر در دهه 1980 در اثر فشار دولت بتدریج از عمق و محتوای خود فاصله گرفت و با توسعه نسبی سطح بهداشت و درمان و اعزام چند تیم پزشکی به مناطق مختلف کشور از جمله ایالت شرقی(که با کمک برخی سازمان‌های امدادی بین‌المللی‌های بشردوستانه صورت گرفت) تئاتر نیز به‌عنوان ابزار فرهنگی آموزشی مورد استفاده امدادگران این سازمان‌های خیریه قرار گرفت لذا با هماهنگی دولت سیرالئون چند گروه تئاتر برای آموزش مستقیم و غیرمستقیم اصول بهداشتی و روابط جنسی خانواده‌ها به چند شهر و ده‌ها روستا در مناطق مختلف این کشور اعزام شدند و با اجرای نمایشنامه‌هایی در ارتباط با موضوعاتی نظیر آموزش اصول بهداشتی، استفاده از وسایل پیشگیری در مناسبات زناشویی، چگونگی بهره‌برداری بهینه از زمین‌های کشاورزی، لزوم حفرچاه‌های فاضلاب و... به آموزش بزرگسالان پرداختند. این پروژه که «فعالیت‌های آموزش محلی برای شبکه‌های روستایی»[8] نام داشت مدت چهار سال ادامه یافت و نمایشنامه‌هایی که در طول این مدت در روستای سیرالئون و با هدف اشاعه پیام‌هایی در خصوص کشاورزی، بهداشت، تغذیه و سیستم تخلیه فاضلاب اجرا شدند نقش مهمی درتنویر افکار عمومی و ارتقاء سطح اطلاعات عمومی روستائیان و کشاورزان ایفا نمودند. (Malamah Thomas, 1987: 3-5)

هنر تئاتر در دهه 1990 و همزمان با آغاز جنگ داخلی سیرالئون با افول چشمگیری مواجه شد و با اوج گیری حملات مداوم شورشیان به شهرها و روستاهای کشور اکثر سالن‌های تئاتر در فریتاون و دیگر شهرهای کشور تعطیل و یا بحالت نیمه تعطیل درآمدند و بدلیل بیم و هراس از حملات ناگهانی شورشیان، بساط اکثر نمایش‌های سنتی در دهکده‌ها نیز برچیده شد و در واقع روستائیان از تجمع در مراکزی که سابق بر آن نمایش‌های سنتی اجرا می‌شد بیمناک بودند. بدنبال شدت گرفتن جنگ داخلی و اشغال فریتاون توسط شورشیان سالن اصلی تئاتر در فریتاون نیز مورد حمله آنان قرار گرفت و خسارات سنگینی بر آن وارد آمد و کلیه فعالیت‌های تئاتری در سرتاسر کشور به‌طور کامل قطع شد. بسیاری از نویسندگان تئاتری در طی این مدت مخفیانه به گینه گریختند و برخی از آنان نیز برای همیشه از این هنر کناره‌گیری کردند. با آغاز روند کند بازسازی کشور از سال 2001 به بعد فعالیت‌های نمایشی کلاسیک بتدریج راه پیشرفت نسبی را در پیش گرفت و سالن‌ها و آمفی تئاتر‌های ویران شده با کمک کشورهای اسلامی و سازمان‌های بین‌المللی ترمیم و با انجام تبلیغاتی گسترده فعالیت خود را مجدداً آغاز کردند. با این حال اکثر اندیشمندان و شخصیت‌های فرهنگی هنری معتقدند هنر تئاتر و نمایشنامه نویسی در سیرالئون هیچ‌گاه به دوران رونق خود در دهه‌های 1970و 1980 باز نخواهد گشت و چهره‌های درخشانی همچون ریموند دسوزا جرج[9]، چارلی هاپفنر[10]، فردریک بوبور[11]، جان کولوما کارگبو و دله چارلی تابوله[12] که مدیریت مراکزی همچون تئاتر میراث آفریقا[13]، تئاتر کونگوما[14]، تئاتر تیه ره فیم[15] و... را بر عهده داشتند دیگر در عرصه تئاتر این کشور ظهور نخواهند کرد. (Sam, 2011)


2-2-4-9- تماشاگران هنرهای نمایشی

تماشاگران هنرهای نمایشی مدرن و سنتی سیرالئون را اكثرا طبقه روشنفكر و تحصیلكردگان كشور تشكیل می‌دهند كه بنوعی در تلاشند در قالب این نمایشنامه‌ها هویت تاریخی از دست رفته خود را بازیابند.


3-2-4-9- سفر گروه‌های نمایشی به خارج

از اوایل دهه 1970 برخی گروه‌های نمایشی سیرالئون با سفر به كشورهای مختلف غربی بخشی از هنرهای اصیل خود را به غربی‌ها ارائه كردند كه با استقبال عمومی محافل ادبی و هنری كشورهایی همچون انگلستان، فرانسه و ایتالیا نیز مواجه شدند با این حال سفر گروه‌های موسیقی سنتی این كشور از سال 1991 و بدنبال آغاز جنگ داخلی در این كشور متوقف گشت و شدت مشكلات سیاسی اقتصادی این جنگ خشونت یار به اندازه‌ای بود كه معرفی هنرهای بومیان كشور به جهانیان تا حدود زیادی تحت الشعاع مشكلات انبوه كشور قرار گرفته بود. با این حال از سال 2002 به بعد سفرهای گروه‌های نمایشی سیرالئون به كشورهایی همچون آمریكا، كانادا، انگلستان، فرانسه، آلمان، ژاپن و چین مجددا آغاز شده و هرسال چند گروه نمایشی این كشور بمدت چند هفته به این كشورها سفر كرده و هنر خود را به مردم این كشورها عرضه می‌نمایند. علاوه بر آن از سال 2002 چند گروه تئاتری محلی سیرالئون نیز فعالیت خود را به‌صورت ثابت در ایالت متحده امریکا آغاز کرده‌اند و از طریق برگزاری تئاتر تلاش می‌کنند زندگی، فرهنگ و آداب و رسوم مردم این کشور را به آمریکایی‌ها معرفی کنند. گروه تئاتری «ال‌ال‌سی» یکی از مشهورترین این موسسات به‌شمار می‌رود که به‌طور هفتگی نمایش‌هایی را در سالن کندی واشنگتن اجرا می‌کند. www.Kennedy-center.org)) شایان ذكر است طی یك دهه گذشته هنر نمایش در این كشور به دوران بلوغ و پختگی خود نزدیك شده و کارگردآنان تئاتر در سیرالئون - با رفع محدودیت‌های گذشته - بیشتر توجه خود را معطوف به موضوعاتی همچون جنگ داخلی، اردوگاه‌های پناهندگان سیرالئونی در گینه، استعمار انگلستان و ظلم و ستم وارده بر سیاهان این کشور، ختنه زنان و عواقب وحشتناک ناشی از آن، جایگاه نازل زنان در جامعه سنتی سیرالئون، حاملگی دختران دبیرستانی، غارت معادن الماس کشور توسط شرکت‌های چند ملیتی و... نموده‌اند. (Iyunolu, 2009)


5-9. صنعت سینما و فیلم‌‌سازی

1-5-9- تاریخچه ورود سینما و نقش سینما در جامعه

با توجه به قطع مکرر برق در کشور سیرالئون در طول شبانه روز و عدم امکان استفاده از تلویزیون برای بسیاری از مردم شهری و روستایی این کشور (بدلیل قطع برق) و همچنین عدم استطاعت مالی شمار قابل توجهی از مردم در خرید گیرنده‌های تلویزیون، سینما به نوعی جایگزین تلویزیون در این کشور شده است. از این رو با توجه به آن‌که مشکل قطعی برق این کشور که ناشی از کمبود سدهای هیدرولیک می‌باشد در آینده نیز کماکان ادامه خواهد یافت به‌نظر نمی‌رسد تلویزیون در آینده‌ای نزدیک رقیب صنعت سینما در این کشور به‌شمار رود.

کشور سیرالئون در حال حاضر از چند سالن سینمایی بزرگ و کوچک در فریتاون و دیگر شهرهای کشور بهره می‌گیرد و این سینماها که از نظر تجملاتی در فقر مشهودی بسر برده و از استاندارد پایینی برخوردارند بیشتر میزبان نسل جوان این کشور می‌باشند که مشتاقانه چشم به صفحه بزرگ سینما توگراف دوخته و بنوعی آمال و آرزو‌های خود را در این صفحه جادویی جستجو می‌کنند. اکثر فیلم‌هایی که در سالن‌های سینمایی کشور سیرالئون نمایش داده می‌شوند فیلم‌های غربی نه چندان جدید و برخی فیلم‌های سینمایی ساخت کشور نیجریه است که از کیفیت چندانی برخوردار نیستند. برخی کشورهای آسیایی و اروپایی و از جمله رایزنی فرهنگی سفارت ج.ایران نیز در طول سال جشنواره‌هایی سینمایی برگزار کرده و فیلم‌های سینمایی ساخت کشور خود را در معرض تماشای مردم این کشور قرار می‌دهند.

پیشینه سینما در کشور سیرالئون همچون دیگر کشورهای منطقه غرب آفریقا به اوایل دهه 1960 و همزمان با اوج‌گیری نهضت‌های رهایی بخش و آزادی‌خواهانه ضد استعماری باز می‌گردد. در طول این دهه چند سالن سینمایی در پایتخت و چند شهر دیگر تأسیس شد ولی صنعت فیلم‌سازی در این کشور بدلیل ضعف شدید امکانات فنی، فقدان نیروهای متخصص و عدم تخصیص بودجه از طرف دولت‌های وقت هیچ‌گاه نتوانست رشد کند و تنها چند تن از فیلم‌سازان سیرالئونی در دهه 1980 موفق به تهیه چند فیلم مستند کوتاه شدند که از کیفیت پایینی برخوردار بود. سینمای سیرالئون در دهه 1990 متحمل ضربات سهمگینی از ناحیه جنگ داخلی شد و شورشیان در مدت نسبتاً کوتاه حاکمیت بر فریتاون خسارت سهمگینی بر چند سالن سینمای این کشور وارد آوردند. (Denov 2010: 9-11)

معدود دست اندرکاران صنعت سینما و فیلم سازی این کشور در طول جنگ داخلی یا خانه نشین شده و یا به دیگر کشور‌ها از جمله گینه گریختند. پس از پایان جنگ داخلی چند فیلم مستند عمدتاً در ارتباط با جنگ داخلی سیرالئون ساخته شد که هر چند از کیفیت فیلمبرداری و تدوین پایینی برخوردار بود ولی در برگیرنده حقایق تلخ و تکان دهنده‌ای در مورد این جنگ خونین و جنایات شورشیان وابسته به جبهه متحد انقلابی بود. یکی از مهم‌ترین این فیلم‌های مستند فیلم «اندوه فریتاون»[16] است که در آخرین سال‌های جنگ داخلی، در سال 1999 توسط سوریوس سامورا[17] ساخته شد و از آن زمان همواره به‌عنوان منبعی دست اول در مورد جنگ داخلی سیرالئون مورد استفاده محققان قرار گرفته است[18].

جالب اینجاست که فیلم مشهور الماس خونین ساخته ادوارد زوئیک که لئوناردو دی کاپریو هنرپیشه فوق ستاره هالیوود در آن ایفای نقش اول را بر عهده دارد و بخشی از حوادث خونین این کشور را در سال‌های جنگ داخلی بازگو می‌کند نیز چند بار در سینماهای سیرالئون به نمایش در آمده که البته موجبات نارضایتی مردم سیرالئون به‌ویژه طبقات روشنفکر را در مورد ارائه تصویری مخدوش و تیره از این کشور فراهم آورده است.

لازم بذکر است صنعت فیلم سازی در سیرالئون طی سال‌های گذشته با اقبال عمومی مواجه شده و چند انجمن متعلق به فیلم سازان جوان در فریتاون تأسیس شده است. دولت نیز از سال 2008 توجه ویژه‌ای به این امر مبذول داشته و چند کارگاه آموزشی مستند سازی با همکاری دولت و انجمن‌های مستند سازی در فریتاون و دیگر شهرهای کشور برگزار شده است که در زمینه ارتقا سطح معلومات فیلم سازان این کشور مؤثر بوده است.


2-5-9- جایگاه فیلم‏های سینمایی در منطقه و جهان

سینمای سیرالئون در زمره ضعیف‌ترین سینماهای جهان بوده و این كشور بدلیل مشكلات انبوه اقتصادی و اجتماعی هنوز نتوانسته است اقدامی در خصوص تأسیس سینمای ملی و تولید فیلم‌های سینمایی انجام دهد. معدود فیلم‌های مستند و سینمایی تولید كارگردانان داخلی نیز به هیچ عنوان در جایگاهی نبوده‌اند كه بتوانند حتی در جشنواره‌های آفریقایی به نمایش درآیند.


3-5-9- واردات فیلم

صد درصد فیلم‌های سینمایی كه در سالن‌های سینمایی سیرالئون نمایش داده می‌شوند محصول كشورهای آمریكا، هند، چین و فرانسه است. در عین حال سینمای نالیوود (نیجریه) نیز طی چند سال گذشته به‌عنوان رقیب بزرگ هالیوود در این كشور قدعلم كرده و بسیاری از فیلم‌های فاقد ارزش فرهنگی این كشور در سینماهای فریتاون و دیگر شهرهای كشور به نمایش درمی‌آیند.

4-5-9-تعداد فیلم‏های سینمایی نمابش داده شده در دهه اخیر

هیچ گونه آماری در مورد تعداد تماشاگران سینما در این كشور وجود ندارد ولی فیلم‌های جدید هالیوود معمولاً با استقبال گسترده جوانان مواجه می‌شود به‌گونه‌ای كه همزمان با اكران فیلم‌های جدید آمریكایی سالن بزرگ سینمای فریتاون تقریباً مملو از جمعیت می‌شود. بخش عمده تماشاگران سینما در سیرالئون را نوجوانان و جوانان تشكیل می‌دهند.


6ـ9- وضعیت و انواع صنایع دستی

صنایع دستی متنوع و گوناگون معمولاً بخش اصلی هنرهای این كشور را تشكیل می‌دهند كه همچون دیگر شاخه‌های هنری بخشی از آداب و رسوم كشور سیرالئون را در قالب مفاهیمی استعاری و ایهام گونه در معرض تماشای بینندگان خود قرار می‌دهند.، مجسمه، ماسک، نقاشی بر روی بوم و نقاشی دیواری، بافت پارچه‌های رنگارنگ، سفالگری و... انواع صنایع دستی سیرالئون را تشكیل می‌دهند.


1-6-9- ماسک

ماسک و صورتک یكی از شاخه‌های مهم صنایع دستی این کشور محسوب می­گردد. کاربرد ماسک­ها و صورتک­ها امروزه بیشتر محدود به ساخت و فروش این اشیاء هنری به گردشگران خارجی شده است با این حال ماسک­ها در گذشته­هایی نه چندان دور صرفاً برای اجرا در مراسم و مناسبت­هایی خاص نظیر جشن­های باران­سازی، جمع­آوری محصول، تولد فرزندان و رفع خشم ارواح اجداد به کار می­رفتند. ماسک­ها و صورتک­ها هنوز در قبایلی همچون «منده» و «سوسو» کاربرد دارند و در مراسم و مناسبت­های سنتی به کار می­روند. افرادی که این ماسک­ها را بر چهره می­زنند عمدتاً مردان قبائلند. با این حال در قبیله «منده» زنان نیز می­توانند حامل ماسک و صورتک باشند و با بر چهره زدن این اشیاء زیبای هنری به اجرای حرکات موزون نمایشی جالبی می­پردازند. از مهم­ترین کاربردهای ماسک­ها و صورتک­ها که همچنان جایگاه خود را حفظ کرده­اند، اجرای مراسمی خاص در انجمن­های مخفی «سندی» ویژه زنان و «پورو» خاص مردان است. معمولاً در جریان برگزاری این اجتماعات سرّی و در پایان آن مراسم جالبی صورت می­گیرد و چند نفر از زنان و مردان با به صورت زدن ماسک­ها به اجرای حرکات موزون نمایشی می­پردازند که جدای از نوعی رقص بومی، دربرگیرنده برخی از قوانین و هنجارهای سنتی این قبایل است. (Fyle 2006: 180-181)

ماسک­ها و صورتک­ها صرفاً چهره فرد را می­پوشاند و برخی از صورتک­ها تمام بدن انسان را در بر می­گیرد. این ماسک­ها از نظر هنری بسیار زیبا بوده و سازندگان آنها تلاش زیادی به‌خرج می­دهند تا آثار هنری جالبی را در معرض نمایش گذارند.


2-6-9- مجسمه ‏سازی:

هنر مجسمه سازی در سیرالئون و دیگر كشورهای قاره آفریقا با سبك مجسمه سازی در كشورهای غربی كاملا متفاوت بوده و بیشتر به‌عنوان بخشی از آداب و رسوم كهن این كشور درنظر گرفته می‌شود. مجسمه‌های ساخت این كشور عمدتاً چوبی بوده و همان گونه كه ذكر شد در واقع نمادی از آداب و رسوم عمیق قومی قبیلگی کشور سیرالئون بوده و دربرگیرنده مفاهیمی همچون عشق و محبت، خشم خدایان، اتحاد، نیایش به درگاه خداوند بزرگ و... می‌باشند. این مجسمه­ها هرچند از نظر سبک، اندازه و نوع هنر به کار رفته در آنها در قبایل مختلف کشور متفاوتند ولی از نظر هدف سازندگان آنها که انتقال فرهنگ و سنت­های بر جای مانده از اجداد و پیشینیان به نسل­های آینده است مشترک می­باشند. سازندگان این مجسمه­ها نیز که این هنر را بدون هرگونه آموزش آکادمیک و به صورت عملی و تجربی آموخته­اند معمولاً تا حدودی به فرهنگ، سنت و باورهای کهن بومی این سرزمین احاطه دارند و در خلق این آثار هنری نهایت خلاقیت خود را به کار می­برند. مجسمه­های ساخته شده در قبایل سیرالئون امروزه بیشتر به‌عنوان وسیله­ای برای امرار معاش و فروش آنها به گردشگران غربی در نظر گرفته می­شوند و عده زیادی از بومیان این کشور از طریق ساخت این اشیاء هنری امرار معاش می‌کنند ولی تا چند دهه پیش صرفاً در مراسم و مناسبت­های سنتی همچون بزرگداشت مقام رؤسای قبایل، احترام به ارواح درگذشتگان، جشن­های گوناگون و مراسم سنتی و به‌عنوان ابزار ارتباط با ارواح اجداد مورد استفاده قرار می­گرفتند.

مجسمه­های سیرالئون امروزه یکی از اقلام صادراتی این کشور را تشکیل می­دهند و گردشگران خارجی به ویژه توریست­های آمریکایی، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، ژاپنی و چینی در سفر به سیرالئون معمولاً چند قطعه از این مجسمه­ها را به کشورهای خود انتقال داده و زینت­بخش منازل خود می­سازند بدون اینکه توجهی به زوایای پنهان نهفته در عمق این اشیاء زیبای هنری داشته باشند. برخی از مجسمه­سازان مشهور سیرالئون هر سال در جشنواره­های هنری که در کشورهای غربی برگزار می­گردد شرکت می­کنند و در مدت زمان برپایی این نمایشگاه سعی می­کنند بازدیدکنندگان را با جلوه­های فرهنگی دینی این مجسمه­ها آشنا سازند.((www.Culture of Sierra Leone.com:2011


3-6-9- نقاشی

یكی از اشكال جالب هنری در كشور سیرالئون نقاشی‌های جالبی است كه بر روی بوم‌های ساخته شده از پوست حیوانات ترسیم شده و معمولاً به صحنه‌هایی از طبیعت زیبای این كشور، حیوانات وحشی و زندگی روزمره مردم اختصاص دارد. از دیگر انواع نقاشی‌های سنتی این كشور می‌توان به نقاشی بر روی كلبه‌های روستایی سیرالئون اشاره كرد كه از زیبایی و طراوت خاصی برخوردار است.

هنر نقاشی در این كشور از قدمت زیادی برخوردار است و پیشینه آن به هزاران سال قبل بازمی گردد و هنوز معدودی از نقاشی‌های برجای مانده از نخستین قبایلی كه چند هزار سال پیش وارد این كشور شدند در برخی از مناطق كوهستانی سیرالئون بچشم می‌خورد.


4-6-9- سایر صنایع دستی سیرالئون:

بافت پارچه­های سنتی بسیار زیبا منقش به اشکال و تصاویر گوناگون، ساخت سبدهای کوچک و بزرگ و موکت‌های حصیری(از علف­های بلند خودرو)، ساخت ظروف سفالی و سرامیک و صنایع دستی مختلف ساخته شده از سنگ و چوب درختان جنگلی همچون نیزه، تیروکمان، ظروف تجملی و... از دیگر جلوه­های هنری کشور سیرالئون به شمار می­روند.این اشیاء هنری توسط مردان شهری و روستایی تهیه شده و عمدتاً به گردشگران خارجی و خارجی­های مقیم این کشور نظیر لبنانی­ها و هندی­ها به فروش می­رسند و از این طریق موجبات اشتغال گروهی از مردم این کشور را فراهم آورده است.

(www.Culture of Sierra Leone.com :2011)


7ـ9. معماری

معماری در كشور سیرالئون عمدتاً به دو سبك انجام می‌شود. نوع اول معماری كاملا سنتی است كه بیشتر در مناطق روستایی بكار گرفته می‌شود و شامل كلبه‌های مخروطی مدوری است كه مصالح اصلی ساختمانی این نوع معماری را آجر، چوب و حصیرهای بلند خورو تشكیل می‌دهند. نوع ساخت این كلبه‌ها بدین شكل است كه معمولاً از سطح زمین تا فاصله دو متر بالاتر از سطح زمین سنگ یا آجر بكار رفته و سقف كلبه‌ها نیز با چوب و علف و حصیر پوشانده می‌شود. البته در برخی از مناطق روستایی بجای آجر یا سنگ از چوب به‌عنوان دیوار كلبه‌ها استفاده می‌گردد ولی معمولاً برای استحكام بنا، سنگ یا آجرهای خشتی محلی بكار گرفته می‌شود. نوع دوم معماری كه عمدتاً در شهرها مورد استفاده قرار می‌گیرد تقلیدی از معماری سبك غربی است كه به دو بخش تقسیم می‌شود. نوع اول آن خانه‌های بزرگ ویلایی دربرگیرنده چند اطاق و محوطه‌ای بزرگ به‌عنوان فضای سبز است كه تنها مورد استفاده گروه اندكی از متمولین و خارجی‌های مقیم این كشور اعم از دیپلمات‌ها و تجار قرارمی گیرد.مصالح بكار گرفته شده در این منازل بزرگ ویلایی تیرآهن، آجر و سیمان است. نوع دوم آن نیز منازلی بزرگ است كه به اطاق‌های كوچك كاملا مجزا از یكدیگر تقسیم می‌شود و دورتادور این اطاق‌ها نیز حیاطی نسبتاً بزرگ قرار دارد. نوع مصالح این منازل عمدتاً آجر و سیمان است و تعداد زیادی از مردم در این اطاق‌های كوچك زندگی می‌كنند. (مطالعات میدانی نویسنده، سیرالئون، 1386)

***

در پایان این مبحث ذکر این نکته ضروری است که با ورود فرهنگ غربی به کشورهای مختلف آفریقایی و کمرنگ شدن نسبی فرهنگ سنتی این کشورها و از جمله سیرالئون، مفهوم و جایگاه هنر نیز در این کشورها تغییر یافته و امروزه توجه کمتری به خلق آثار عمیق هنری در رشته­های گوناگون می­شود. در واقع مردم کشورهایی نظیر سیرالئون که از نظر معیشت خود نیز با مشکلات فراوانی همراه می­باشند بیشتر در فکر تأمین زندگی خود بوده و در کلیه امور از جمله آثار هنری نیز گوشه چشمی به ایجاد درآمدی برای خود و خانواده­هایشان دارند. از این روی جلوه­های هنری در این کشور طی چند دهه گذشته در مقایسه با گذشته افت چشمگیری یافته است که این امر در زمینه ساخت آثار هنری کاملاً به چشم می­خورد به‌گونه­ای که مجسمه­سازان و پیکرتراشانی که ماسک­ها و مجسمه­های زیبایی را از چوب­های درختی تهیه می­کنند، با توجه به عرضه آنها در بازارهای صنایع دستی، صرفاً به جذابیت­های ظاهری این مجسمه­ها و صورتک­ها توجه کرده و در بسیاری از موارد اهمیتی به متجلی ساختن فرهنگ و باورهای سنتی خود نمی­دهند. نوازندگان موسیقی نیز به جای ساخت و بکارگیری آلات موسیقی سنتی ترجیح می­دهند در مراسم و مناسبت­های بومی قبایل از ابزار موسیقی غربی همچون گیتار، فلوت و ساکسیفون استفاده کنند. جدای از آن به دلیل عدم توجه دولت سیرالئون به آموزش حرفه­ای رشته­های هنری در کشور و تعلیم اصولی این هنرها به علاقمندان، انتقال اطلاعات و دانش مربوط به شاخه­های هنری سیرالئون همچون گذشته­ها به صورت تجربی و در محیط­های کوچک و بسته کارگاه­ها و منازل انجام می­گیرد با این تفاوت که تا چند دهه قبل افرادی که به این رشته­ها روی می­آوردند صرفاً با هدف خدمت به فرهنگ و هنر قبایل خویش در این رشته­ها گام می­نهادند و هیچ انگیزه­ای در خصوص درآمدزایی از این طریق وجود نداشت. در حالی که اکنون و با توجه به نابسامانی شدید وضعیت اقتصادی کشور سیرالئون، هنرمندان بیشتر به کسب درآمدی ولو اندک از این طریق فکر می­کنند و این دیدگاه و طرز تفکر بر خلاقیت­های هنری آنها نیز سایه انداخته است. در عین حال رغبت آنها به این گونه امور نیز رفته رفته کم شده و بسیاری از هنرمندان به دلیل درآمد پایین با وجود دانش و مهارت­های بالای خود به دستفروشی کالاهای بی کیفیت چینی در خیابان­ها و دلالی روی آورده­اند بدون توجه به اینکه رها ساختن این بخش از فرهنگ غنی سرزمین­شان چه لطمات جبران ناپذیری را در آینده بر کشور سیرالئون وارد می­آورد.







[1] Maringa

281-موسيقي پاپ غربي در دوره جنگ داخلي سخت مورد علاقه شورشيان جبهه متحد انقلابي بود و بسياري از نوجوانان و جوانان شورشي پس از تصرف روستاها با پخش موسيقي‌هاي تند غربي به رقص و پايكوبي مي‌پرداختند.


[3] Laedza Batababi

[4]. Pat Amadu Meddy

[5]. John Kargbo

[6]. Wole Soyinka

[7]. Ngugi Wa Thingo

[8]. Local educational activities for Rural Network (Learn)

[9]. Raynond Desouza George

[10]. Charlie hapfner

[11]. Fredrick Bobor

[12]. Dele Charlie Tabule

[13]. African heritage Theatre

[14]. Congoma Theatre

[15]. Tiere fame

[16]. Cry freetown

[17]. Sorious samura

[18]. نویسنده کتاب این فیلم را در سال 1386 و در هنگام سفری کوتاه مدت به سیرالئون مشاهده کرد. هر چند فیلم اندوه فریتاون عمدتاً توسط دوربین‌های فیلمبرداری آماتور (هندی کم) فیلمبرداری شده ولی صحنه‌های خشونت باری از درگیری نیروهای اکوموگ (عمدتاً سربازان نیجریه ای) با شورشیان و گاه برخوردهای خشن آنها با متهمان به همکاری با جبهه متحد انقلابی را به تصویر می‌کشد که در نوع خود منحصر به‌فرد و تکان دهنده است.