نظام آموزش، تحقیقات و فناوری بنگلادش: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
خط ۱۷: خط ۱۷:




'''10. 1. 1.''' اولویت های آموزش جاری بنگلادش  
'''10. 1. 1.''' اولویت های آموزش جاری [[بنگلادش]]


یکی از منابع اصلی انسانی کشور، جمعیت فراوان آن است. از این رو، اولویت های مهم آموزشی این کشور، مساله هدایت این نیروی عظیم به نیروی تولید کار بیشتر و تامین محیط اجتماعی فعال و توسعه سیاسی و اقتصادی است. اولویت دیگر از بین بردن بی سوادی که سلاح اصلی برای مبارزه با فقر و عقب ماندگی کشور است.  
یکی از منابع اصلی انسانی کشور، جمعیت فراوان آن است. از این رو، اولویت های مهم آموزشی این کشور، مساله هدایت این نیروی عظیم به نیروی تولید کار بیشتر و تامین محیط اجتماعی فعال و توسعه سیاسی و اقتصادی است. اولویت دیگر از بین بردن بی سوادی که سلاح اصلی برای مبارزه با فقر و عقب ماندگی کشور است.  
خط ۲۱۶: خط ۲۱۶:
3. «مدارس ابتدایی غیر رسمی» که به صورت کاملاً خصوصی در سراسر کشور تأسیس می‌شوند و زیر نظر اشخاص اداری  و دولتی و یا «کمیته مدیریت» اداره می‌شوند. اینگونه مدارس مجموعاً 5/16 درصد از کل مدارس ابتدایی را تا سال 1981 تشکیل می‌دادند، هر چند این مدارس شرایط لازم و مناسب مانند مدارس ابتدایی را ندارند واستقبال کمتری از این مدارس به عمل می‌آید.
3. «مدارس ابتدایی غیر رسمی» که به صورت کاملاً خصوصی در سراسر کشور تأسیس می‌شوند و زیر نظر اشخاص اداری  و دولتی و یا «کمیته مدیریت» اداره می‌شوند. اینگونه مدارس مجموعاً 5/16 درصد از کل مدارس ابتدایی را تا سال 1981 تشکیل می‌دادند، هر چند این مدارس شرایط لازم و مناسب مانند مدارس ابتدایی را ندارند واستقبال کمتری از این مدارس به عمل می‌آید.


   معمولاً طبقه ثروتمند و متمول جامعۀ بنگلادش، نفوذ اجتماعی بیشتری در بهره‌گیری از امکانات آموزشی را داشته و در کار آموزش فرزندان خود، اطمینان بیشتری دارند. متأسفانه کار آموزش در میان قشر فقیر و بیسواد جامعه روندی معکوس دارد، زیرا این قشر توان لازم مادی ومالی را ندارد و با توجه به اینکه در سطح پایین جایگاه اجتماعی قرار دارد، فرزندان آنان مجبور به ترک تحصیل می‌شوند و در نهایت بار سنگینی بر دوش والدین خود می‌نهند. در جامعۀ روستایی این مشکل نسبت به جامعۀ شهری بسیار بیشتر است.
   معمولاً طبقه ثروتمند و متمول جامعۀ بنگلادش، نفوذ اجتماعی بیشتری در بهره‌گیری از امکانات آموزشی را داشته و در کار آموزش فرزندان خود، اطمینان بیشتری دارند. متأسفانه کار آموزش در میان قشر فقیر و بیسواد جامعه روندی معکوس دارد، زیرا این قشر توان لازم مادی و[[مالی]] را ندارد و با توجه به اینکه در سطح پایین جایگاه اجتماعی قرار دارد، فرزندان آنان مجبور به ترک تحصیل می‌شوند و در نهایت بار سنگینی بر دوش والدین خود می‌نهند. در جامعۀ روستایی این مشکل نسبت به جامعۀ شهری بسیار بیشتر است.


   با دارا بودن شرایط مناسب برای ثروتمندان، این امکان وجود دارد که طبقۀ ثروتمند جامعه برای تعلیم بیشتر فرزندان خود، حتی از معلم‌های خصوصی بهره گیرند و درهر نقطه که اراده کنند، فرزندان آن ها به تحصیل مشغول شوند، اما فرزندان قشر فقیر به ناچار باید درمدارس حداقل دو یا سه نوبتی با امکانات بسیار محدود تحصیل کنند (Ellen Sattar Universal Primary Education in Bangladesh, University press Limited, Bangladesh, Dhaka, 1987:78 ).
   با دارا بودن شرایط مناسب برای ثروتمندان، این امکان وجود دارد که طبقۀ ثروتمند جامعه برای تعلیم بیشتر فرزندان خود، حتی از معلم‌های خصوصی بهره گیرند و درهر نقطه که اراده کنند، فرزندان آن ها به تحصیل مشغول شوند، اما فرزندان قشر فقیر به ناچار باید درمدارس حداقل دو یا سه نوبتی با امکانات بسیار محدود تحصیل کنند (Ellen Sattar Universal Primary Education in Bangladesh, University press Limited, Bangladesh, Dhaka, 1987:78 ).
خط ۴۸۷: خط ۴۸۷:
   گزارش مذکور حاکیست که بخش عمده بودجه دانشگاه های دولتی را، دولت تأمین می‌کند و بخش کوچکی از آن از محل درآمدهای داخلی دانشگاه ها جمعاوری و تأمین می‌شود. میزان حمایت دولت از دانشگاه ها فقط هشت درصد از بودجه بخش آموزش و پرورش کشور است. براساس گزارش مذکور، مجموع بودجه دانشگاه های دولتی کشور در سال 2003، بالغ بر 889465000 تاکا بوده است. براساس آمار اعلام شده در سال گذشته مالی، برای هر دانشجو به طور میانگین 33659 تاکا هزینه شده است. سرانه دانشجویان دانشگاه کشاورزی بنگلادش در این میان استثنائاً 87761 تاکا بوده است (The daily Independent, 10 March 2003-Dhaka ).  
   گزارش مذکور حاکیست که بخش عمده بودجه دانشگاه های دولتی را، دولت تأمین می‌کند و بخش کوچکی از آن از محل درآمدهای داخلی دانشگاه ها جمعاوری و تأمین می‌شود. میزان حمایت دولت از دانشگاه ها فقط هشت درصد از بودجه بخش آموزش و پرورش کشور است. براساس گزارش مذکور، مجموع بودجه دانشگاه های دولتی کشور در سال 2003، بالغ بر 889465000 تاکا بوده است. براساس آمار اعلام شده در سال گذشته مالی، برای هر دانشجو به طور میانگین 33659 تاکا هزینه شده است. سرانه دانشجویان دانشگاه کشاورزی بنگلادش در این میان استثنائاً 87761 تاکا بوده است (The daily Independent, 10 March 2003-Dhaka ).  


    دانشگاه های معتبری که کاملا از حمایت مالی دولت برخوردار هستند، عبارت اند از: دانشگاه راجشاهی، چیتاگنگ، کولنا ، جهانگیرنگر، مهندسی، تکنولوژی در داکا، کشاورزی درممسینگ.  
    دانشگاه های معتبری که کاملا از حمایت مالی دولت برخوردار هستند، عبارت اند از: دانشگاه راجشاهی، چیتاگنگ، [[کولنا]] ، جهانگیرنگر، مهندسی، تکنولوژی در داکا، کشاورزی درممسینگ.  


==== معضلات موجود در سیستم آموزش عالی بنگلادش ====
==== معضلات موجود در سیستم آموزش عالی بنگلادش ====
خط ۵۰۵: خط ۵۰۵:
'''10. 2. 6. دانشگاه های خصوصی'''
'''10. 2. 6. دانشگاه های خصوصی'''


تا سال 1992 میلادی، همه دانشگاه ها به صورت مردمی و دولتی فعالیت داشتند، اما بین سال های 1998 تا 2001 دولت اصلاحیه‌ای را صادر کرد که پیرو آن فعالیت رسمی 27 دانشگاه خصوصی را به تصویب رساند. تا سال 2001 حدود 18 دانشگاه از دانشگاه های فوق به صورت آزاد فعال بودند. از آن زمان تا کنون 50 دانشگاه خصوصی در سطح کشور رسما فعالیت می کنند. از 50 دانشگاه خصوصی، سه دانشگاه در چیتاگنگ، یک دانشگاه در کومیلا و دو دانشگاه در سیلهت می‌باشند و بقیه دانشگاه ها (44 دانشگاه دیگر) در شهر داکا هستند.
تا سال 1992 میلادی، همه دانشگاه ها به صورت مردمی و دولتی فعالیت داشتند، اما بین سال های 1998 تا 2001 دولت اصلاحیه‌ای را صادر کرد که پیرو آن فعالیت رسمی 27 دانشگاه خصوصی را به تصویب رساند. تا سال 2001 حدود 18 دانشگاه از دانشگاه های فوق به صورت آزاد فعال بودند. از آن زمان تا کنون 50 دانشگاه خصوصی در سطح کشور رسما فعالیت می کنند. از 50 دانشگاه خصوصی، سه دانشگاه در چیتاگنگ، یک دانشگاه در کومیلا و دو دانشگاه در [[سیلهت]] می‌باشند و بقیه دانشگاه ها (44 دانشگاه دیگر) در شهر داکا هستند.


   از سال 1992 به بعد، دانشگاه های خصوصی در تلاش بوده‌اند تا در توسعه اقتصادی و رشد آموزشی کشور سهیم و نقش‌آفرینی کنند، از این رو در صدد جذب بودجه و توجه کمیسیون تصویب بودجه برای دانشگاه ها بوده‌اند تا حمایت و پشتیبانی مالی آن ها را داشته باشند. بنابراین، کمیسیون مزبور نه تنها می‌تواند از دانشگاه های خصوصی پشتیبانی مالی کند، بلکه در صورت انجام تخلف و یا عمل خارج از چارچوب و ضوابط تعیین شده، می‌تواند فعالیت آن ها را لغو کند.
   از سال 1992 به بعد، دانشگاه های خصوصی در تلاش بوده‌اند تا در توسعه اقتصادی و رشد آموزشی کشور سهیم و نقش‌آفرینی کنند، از این رو در صدد جذب بودجه و توجه کمیسیون تصویب بودجه برای دانشگاه ها بوده‌اند تا حمایت و پشتیبانی مالی آن ها را داشته باشند. بنابراین، کمیسیون مزبور نه تنها می‌تواند از دانشگاه های خصوصی پشتیبانی مالی کند، بلکه در صورت انجام تخلف و یا عمل خارج از چارچوب و ضوابط تعیین شده، می‌تواند فعالیت آن ها را لغو کند.

نسخهٔ ‏۱۴ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۱۶


فصل دهم

10. نظام آموزشی

10. 1. تاریخچه آموزش و پرورش

پس از استقلال این کشور، برای تحقق بخشیدن به آرمان های مردم، تلاش زیادی شد. از جمله سعی در بهبود وضع نظام آموزش و پرورش این کشور بود. سیاست جدید نظام آموزشی در سال 1989 بر اساس نظر خواهی، پی ریزی شد. اصل و اهداف آموزش و پرورش بر اساس ماده 17 قانون اساسی کشور که به آموزش و پرورش مربوط می شود، چنین بیان شده است:

1. ایجاد سیستم آموزشی واحد و همگانی و گسترش آن در میان همه کودکان به صورت رایگان و اجباری، تا سطحی که قانون معین می کند.

2. ارتباط آموزش و پرورش با نیازهای جامعه و پرورش مردم کاملا آموزش دیده و آماده خدمت، برای برطرف کردن آن نیازها.

3. ریشه کن کردن بی سوادی در طول مدتی که قانون پیشنهاد می کند.


10. 1. 1. اولویت های آموزش جاری بنگلادش

یکی از منابع اصلی انسانی کشور، جمعیت فراوان آن است. از این رو، اولویت های مهم آموزشی این کشور، مساله هدایت این نیروی عظیم به نیروی تولید کار بیشتر و تامین محیط اجتماعی فعال و توسعه سیاسی و اقتصادی است. اولویت دیگر از بین بردن بی سوادی که سلاح اصلی برای مبارزه با فقر و عقب ماندگی کشور است.

    اعلامیه دولت مبنی بر تصمیم جدی برای افزایش سوادآموزان موجب آماده شدن طرح ملی در راستای رفع بی سوادی بزرگسالان از یک سو و آموزش عمومی کودکان از سوی دیگر شده است. از این رو، در راستای معرفی آموزش اجباری، طرح های بسیج همگانی به منظور آگاهی مردم، برای شرکت درآن شروع شد. این فعالیت ها عبارت بودند از: تشکیل کمیته های آموزشی در سطح روستاها، تشکیل انجمن مادران، انجمن دانش آموزان و بهره برداری از رسانه های گروهی. در نتیجه مردم به لزوم تعلیم و تربیت پی بردند. برای رسیدن به درصد باسوادان به میزان 62 در صد، از سوی برنامه ریزان آموزشی کشور، انجام شش اولویت پیشنهاد شد. همچنین تاسیس مدارس در مناطق بدون مدرسه، بازسازی و احیای مدارس ابتدایی دولتی و غیر دولتی، ایجاد کلاس های اضافی، طرح تغذیه رایگان به دانش آموزان، اهدا 15 کیلو گندم یا برنج به خانواده های بی بضاعت در ماه در قبال فرستادن هر فرزند به مدرسه از عمده کارهایی بود که جامعه را برای پذیرش آموزش عمومی به حرکت درآورد.

    در این راستا، البته مشکلات و موانعی سد راه توسعه آموزش همگانی شده است، مانند بی سوادی و فقر شدید اکثر والدین که حتی قادر به تهیه نیازهای اولیه آموزشی بچه ها در منزل هم نیستند.  همچنین پرداخت هزینه های غیر مستقیم آموزش ابتدایی در توان والدین قشر آسیب پذیر جامعه نیست. از سوی دیگر کمبود شدید معلم حرفه ای در کادر آموزشی است. برای رفع این مشکلات، دولت اقدام به طرح بلند مدت آموزشی کرد تا بتواند تا سال 2010 به اهداف آموزشی دلخواه نایل شود. بخشی از اهداف دولت برای این برنامه عبارت بود از:

1. تاکید بر آموزش های حرفه ای در سطح دبیرستان به منظور کمک کردن به استخدام فارغ التحصیلان دوره دبیرستان در داخل و خارج؛

2. برگزاری دوره های آموزشی فنی و حرفه ای مناسب با جامعه، از طریق ارتباط با بازار کار و کم کردن فاصله بین امکانات آموزشی شهر و روستا؛

3. گسترش امکانات آموزشی در دوره اول و دوم دبیرستان برای جذب هرچه بیشتر دانش آموزان برای ادامه تحصیلات.

در طرح مزبور، همچنین توسعه دانشکده های نظامی و خوابگاه آن ها، تربیت ائمه مساجد از طریق امکانات مراکز تربیت ائمه بخش ها، ترجمه و انتشار متون اسلامی و ازدیاد مراکز فرهنگی اسلامی پیش بینی شده بود.

نتیجه این برنامه ها قطعا می بایستی در آمارهای آموزشی و توسعه آن در سال جاری (2012) در دسترس قرار گیرد.


شاخص‌های آماری دانش آموزان و دانشجویان در بنگلادش درسال 2006 میلادی.

(www.Bangladesh gov/edu statistics, Bangladesh, 2010 )

ردیف نوع نهاد تعداد مراکز تعداد معلمین تعداد دانش‌آموزان
مرد زن مرد زن
1 مدارس دولتی 37671 100159 61955 5303292 5361783
2 مدارس غیر دولتی و سایر مراکز خصوصی 42162 97371 66884 3442572 3355314
3 جمع کل مدارس دولتی و غیر دولتی 79833 197530 128839 8745864 8617097
4 مدارس راهنمایی غیر دولتی 3982 22816 5531 373942 568927
5 دبیرستانهای دولتی 317 4825 2498 18614 104124
6 دبیرستانهای غیردولتی 13087 139336 170887 3311736 3649517
جمــع کل 17386 166977 39580 3803794 4322568
8 مدارس و کالج‌های غیردولتی 219 2583 907 19765 24091
9 مراکز دولتی پیش دانشگاهی 10 88 65 505 3142
10 مراکز غیردولتی پیش دانشگاهی 1350 20771 4803 148137 128524
11 دانشکده‌های دولتی 138 2233 479 64770 50762
12 دانشکده‌‌های غیردولتی 931 28253 6010 39786 228153
13 دانشکده‌های دولتی در سطح لیسانس 43 1373 225 44921 21910
14 دانشکده‌های غیردولتی در سطح ‌لیسانس 18 715 202 11344 8833
15 دانشکده‌‌های دولتی در سطح فوق لیسانس 60 2892 879 160252 81147
16 دانشکده‌های غیردولتی در سطح فوق لیسانس 25 1275 513 33850 21263
جمع کل دانشکده‌‌ها و کالج‌ها 2794 60183 14083 881404 567825


10. 2. ساختار و سیاست آموزشی کشور، اهداف و سایر برنامه های آموزشی

10. 2. 1. دوره‌های مهدکودک و پیش دبستانی

آموزش پیش دبستانی قبل از ورود به دبستان و در سنین زیر 6 سال آغاز می‌شود. معمولاً این دوره را به دو مرحله و یا پایه تقسیم کرده‌اند.

   مرحله اول مربوط به دوره «مهدکودک» و مرحله دوم مربوط به کودکستان است. سنین دوره اول (مهدکودک) از 3 تا 5 سال و سنین دوره دوم (کودکستان) از 5 تا 6 سال است.

    در بعضی از مدارس، تقسیم بندی فوق تاحدودی از نظر سنی تفاوت دارد. مرحله اول از سنین 3 تا 4 سال می‌باشد و دوره دوم (کودکستان) را به دو قسمت، قسمت اول سنین دوره 5 تا 6 سال و قسمت دوم سنین 6 تا 7 سال تقسیم کرده‌اند.

   در حال حاضر بیش از 38000 مدرسه ابتدائی دولتی و به همین تعداد مدارس ابتدائی خصوصی وجود دارد. اما متأسفانه معلمینی که در مدارس ابتدائی خصوصی به آموزش و تدریس مشغول هستند، دوره‌های تخصصی مورد نیاز را نگذرانده‌اند و آشنایی لازم با روش‌های صحیح آموزشی ندارند.

   در خصوص شهریه اینگونه مدارس نیز باید گفت که نسبت به موفقیت و امکانات و تسهیلات آموزشی در مدارس، دریافت شهریه‌ها متفاوت است.

   زمینه برآورد تعداد کودکان در اینگونه مدارس به طور دقیق تا حدودی مشکل است، اما به طور میانگین باید گفت که چنانچه میانگین تعداد دانش آموزان مرحله پیش دبستانی مدارس دولتی را 50 نفر و تعداد مدارس را 38000 باب در نظر بگیریم، حدود دو میلیون و چنانچه حدود 5000 کودکستان در سراسر کشور باشد و هر یک از آن ها حدود 50 نفر دانش آموز داشته باشد (سطح دوره اول کودکستان) ، تعداد آنان حدود 250 هزار نفر خواهد بود. بنابر این سر جمع دانش آموزان در مقطع کودکستان ها حدود 2250000 نفر خواهد بود و تقریباً 24 درصد از جمعیت سنی فوق در اینگونه مدارس مشغول به یادگیری هستند.

   در سال 1998 کمیسیون تدوین کتب درسی و برنامه‌های آموزشی، اولین کتاب مخصوص دوره پیش دبستانی را با نام «دخاشونا» (Dekhashona) تهیه و منتشر کرد.


10. 2. 2. وضعیت سواد و آموزش (شهری وروستایی)

معمولاً مدارس ابتدایی به سه بخش قابل تقسیم هستند:

1. «مدارس دولتی»، که حقوق، مزایا، حق بازنشستگی و سایر مزایا از طرف دولت پرداخت می‌شود ونظارت مستقیم بر فعالیت اینگونه مدارس از سوی دولت به عمل می‌آید.

2. «مدارس خصوصی» که در واقع نوع دیگری از مدارس ابتدایی و خصوصی است. در ارتباط با اینگونه مدارس، هیچ گونه کمک و یا مساعدت از طرف دولت به عمل نمی‌آید و هزینۀ اینگونه مدارس توسط اشخاص مورد نظر که حقوق معلمین را پرداخت می‌کنند، تأمین می‌شود.    بیشتر اینگونه مدارس که از سوی دولت به رسمیت شناخته شده‌اند، در مناطق شهری فعالیت دارند.

3. «مدارس ابتدایی غیر رسمی» که به صورت کاملاً خصوصی در سراسر کشور تأسیس می‌شوند و زیر نظر اشخاص اداری  و دولتی و یا «کمیته مدیریت» اداره می‌شوند. اینگونه مدارس مجموعاً 5/16 درصد از کل مدارس ابتدایی را تا سال 1981 تشکیل می‌دادند، هر چند این مدارس شرایط لازم و مناسب مانند مدارس ابتدایی را ندارند واستقبال کمتری از این مدارس به عمل می‌آید.

   معمولاً طبقه ثروتمند و متمول جامعۀ بنگلادش، نفوذ اجتماعی بیشتری در بهره‌گیری از امکانات آموزشی را داشته و در کار آموزش فرزندان خود، اطمینان بیشتری دارند. متأسفانه کار آموزش در میان قشر فقیر و بیسواد جامعه روندی معکوس دارد، زیرا این قشر توان لازم مادی ومالی را ندارد و با توجه به اینکه در سطح پایین جایگاه اجتماعی قرار دارد، فرزندان آنان مجبور به ترک تحصیل می‌شوند و در نهایت بار سنگینی بر دوش والدین خود می‌نهند. در جامعۀ روستایی این مشکل نسبت به جامعۀ شهری بسیار بیشتر است.

   با دارا بودن شرایط مناسب برای ثروتمندان، این امکان وجود دارد که طبقۀ ثروتمند جامعه برای تعلیم بیشتر فرزندان خود، حتی از معلم‌های خصوصی بهره گیرند و درهر نقطه که اراده کنند، فرزندان آن ها به تحصیل مشغول شوند، اما فرزندان قشر فقیر به ناچار باید درمدارس حداقل دو یا سه نوبتی با امکانات بسیار محدود تحصیل کنند (Ellen Sattar Universal Primary Education in Bangladesh, University press Limited, Bangladesh, Dhaka, 1987:78 ).

   فاصلۀ باسوادی درمیان روستاها و شهرها نیز بسیار زیاد است به طوریکه 4/63 درصد مردم شهر باسواد می‌باشند، در حالی که 6/36 درصد از مردم روستاها از نعمت سواد بهره مندند. متخصصین آموزشی، حل مسئله فوق را ایجاد فضای آموزشی مناسب و بالا بردن میزان دستمزد استادان  ذکر کرده‌اند (The Independent Bangladesh Yearbook 1999, Dhaka:.36 ).


10. 2. 3. مقاطع آموزش عمومی

واقعیت ملموس درکارآیی ضعیف امور آموزشی مردم بنگلادش را در علل مختلفی از جمله عدم کارایی سیستم آموزشی، عدم فضای لازم آموزشی، بالا بودن دستمزد اساتید، عدم امکانات لازم ومفید آموزشی، عدم تحول در برنامه‌های آموزشی وهماهنگی مسائل آموزشی با واقعیت‌های روز جامعه باید جستجو کرد. همچنین دلایل عمده‌ای سبب شده است تا سطح آموزشی مردم این سرزمین، از کارایی و جایگاه لازم برخوردار نشود ومشکلات آن تاحدودی لاینحل باقی بماند.

   با درک این واقعیت، دولت بنگلادش یکی از عوامل اصلی بازدارندگی در استفاده از راه‌ها و روش‌های تولیدی را کمبود برنامه‌های آموزشی ذکر کرده است. با عنایت به این واقعیت‌هاست که دولت بنگلادش درچند سال اخیر درکنار برنامه‌های کشاورزی، کنترل جمعیت و تنظیم خانواده، توجه خاصی به آموزش کرده است.

دوره‌های آموزشی در بنگلادش به سه دوره تقسیم می‌شوند:

1- دوره ابتدایی، از سنین 5 سالگی شروع می‌شود و تا کلاس پنجم ادامه می‌یابد. در کنار این مدارس، مدارس خصوصی نیز فعالیت دارند.

2- دوره متوسطه، به دو دوره پنج ساله و دوساله تقسیم می‌شود. در پایان هر دوره امتحان گرفته می‌شود که شمار کمی از دانش‌آموزان در این امتحانات موفق می‌شوند.

3- دورۀ دانشگاهی، تحصیلات دورۀ لیسانس سه سال، فوق لیسانس یک سال، پزشکی پنج سال و دندانپزشکی چهار سال می‌باشد.


10. 2. 4. نظام آموزش عالی

دانشگاه داکا از قدیمی‌ترین دانشگاه های بنگلادش می‌باشد. فعالیت این دانشگاه که موسسه ای آموزشی است، در سال 1921 آغاز شد. این دانشگاه پس از سال 1946، دانشکده‌ها و کالج‌هایی را تأسیس کرد و زیر پوشش قرار داد. دانشگاه داکا یکی از بزرگ ترین موسسات آموزشی دولتی بنگلادش می‌باشد که در سطح جهانی مطرح و شناخته شده است. این دانشگاه در سیاست کلی کشور نیز تأثیرگذار است به گونه ای که درجریانات سیاسی، دانشجویان این دانشگاه نقش مؤثری دارند.

تشکلات و مدیریت دانشگاه داکا

1- سنا؛

2- سندیکا؛

3- هیئت علمی؛

4- دانشکده‌ها؛

5- کمیته‌های درسی عالی؛

6- کمیته بودجه عمران وبرنامه‌ریزی؛

7- هیئت برنامه‌ریزی مطالعات عالی.

سنا عالی ترین هیئت تعیین کننده سیاست کلی ودارای بیشترین قدرت است. همه مؤسسات و هیئت های دانشگاه در برابر سنا جوابگو هستند. البته این مسئولیت و نظارت سنا بر دستگاه های دانشگاه غیر مستقیم و کاملاً اداری است.

سنای دانشگاه داکا متشکل ازاعضای زیر می‌باشد:

1- رئیس دانشگاه؛

2-  نایب رئیس دانشگاه؛

3-  مسئول مالی؛

4- تعداد 5 نفر کارمند دولتی که از طرف دولت منصوب شده باشند. ؛

5-  تعداد 5 نفر عضو پارلمان که از طرف رئیس مجلس منصوب شده باشند؛

6-   تعداد 5 نفر از شخصیت های علمی که از طرف شیخ الرئیس (رئیس جمهور) منصوب شوند؛

7-  5 نفر از نمایندگان هیئت های پژوهشی که از طرف سندیکا انتخاب شده‌اند؛

8-  5 نفر از رؤسای دانشکده‌های آزاد که توسط این دانشگاه به رسمیت شناخته شده است. این پنج نفر باید توسط هیئت علمی معرفی و تأئید شده باشد.

جلسه سالیانه سنا با درخواست رئیس دانشگاه در روز معین برگزار می‌شود. البته در صورت اضطراری با حداقل 30 امضاء می‌توانند جلسه سنا را تشکیل دهند.

فعالیت های سنا:

1-  تصویب پیشنهادات سنا در صورتی که با مصوبه سال 1973م مطابقت داشته باشد؛

2- بررسی و تصویب پیشنهادات مربوط به امور مالی و گزارش سالیانه که از طرف سندیکا مطرح شود؛

3- انجام وظایف دیگر، طبق مصوبات دانشگاهی در جلسه سالیانه سنا خزانه‌دار دانشگاه بودجه سال آتی را مطرح می‌کند؛

4- سنا در صورت لزوم و در مورد مقتضی در سندیکا، کمیته ‌ها و ستادها نماینده خود را معرفی می‌کند؛

5- سنا در جلسه‌ای که تحت ریاست نایب رئیس دانشگاه و یا رئیس سنا برگزار می‌شود، سه نفر را برای ریاست دانشگاه معرفی می‌کند. رئیس جمهوری کشور از این سه نفر، یک نفر را برای رئیس دانشگاه منصوب می‌کند. هر یک از اعضای سنا در این رأی‌گیری برای پیشنهاد رئیس دانشگاه حق رأی دارند.

سندیکا

سندیکا عالیترین دستگاه اجرائی دانشگاه داکا می‌باشد. سندیکا مشتمل بر افراد ذیل می‌باشد.

1- رئیس دانشگاه؛

2- نایب رئیس دانشگاه؛

3- دو تن از رؤسای دانشکده‌ها که توسط هیئت علمی معرفی شده باشد؛

4- شش تن ازاساتید دانشگاه که توسط اساتید دانشگاه انتخاب شده باشند؛

5- دو تن ازنمایندگان سنا؛

6- سه نفر از طرف شیخ الرئیس (رئیس جمهوری کشور) ؛

7- یک نفر ازمقامات دولتی که مقام پایین‌تر از معاون وزیر نباشد.

8- یکی از شهروندان که عضو سنا نیست ولی از طرف سنا برای عضویت سندیکا معرفی شده باشد.

اعضای سندیکا که از میان اساتید دانشگاه منتخب شوند، باید دارای مشخصات زیر باشند:

1- از میان رؤسای دانشکده‌ها یک نفر؛

2- از میان رؤسای خوابگاه های دانشگاه یک نفر؛

3- از میان استادان یک نفر؛

4- از میان استادیاران یک نفر؛

5- از میان استادان معاون یک نفر؛

6- از میان معلمان یک نفر.

   دوران فعالیت اعضای سندیکا دو سال است. البته تا زمانی که جانشینان بعدی معرفی نشوند، آن ها انجام وظیفه خواهند کرد. مدت زمان فعالیت آن ها از اولین جلسه سندیکا محسوب خواهد شد.

وظایف و اختیارات سندیکا:

مدیریت، کنترل و محافظت دارائی‌ها و امور مالی دانشگاه؛

پذیرفتن پیشنهادات کمیته مالی؛

تقدیم گزارشات سالیان پیش هیئت مدیره دانشگاه‌های کشور و مطرح کردن گزارشات در مورد نیازهای مالی؛

تصویب اصول وسیاست های انتصاب استاد یااستادیار و یا کارمندان دانشگاه؛

تأئید و صدور مجوز برای دانشکده‌ها و یا مؤسسات آموزشی خارج از دانشگاه و یا لغو مجوزهای قبلی،؛ پذیرفتن همه نوع عطایای مالی از طرف دانشگاه و مسئولیت انتقال دارائی‌ها؛

برگزاری امتحانات دانشگاهی تشخیص علمی دپارتمان ها؛

امضای همه نوع قرارداد از طرف دانشگاه؛

تدوین سیاست های جزئی طبق دستورالعمل های کلی دانشگاه.

هیئت علمی دانشگاه

هیئت علمی بالاترین تصمیم گیرنده پیرامون فعالیت های آموزشی دانشگاه می‌باشد. این ارگان در داخل دانشگاه براساس قوانین، دستورات و اصول کلی دانشگاه برنامه‌های درسی، حفظ استانداردهای علمی و امتحانات و نظارت کلی آموزشی را بر عهده دارد. هیئت علمی در کار آموزش نقش مشاور سندیکا را ایفا می‌کند. سیاستگذاری در مورد بورسیه‌ها، جوایز و مدال ها، نمایشگاه علمی، انتصاب ممتحن طبق گزارشات دانشکده‌ها، مدیریت کتابخانه‌های دانشگاه، تشکیل دانشکده‌ها، تعیین وظایف آن دانشکده‌ها، تدارک برنامه‌های پژوهشی دانشگاه، تهیه گزارش به منظور پژوهش های مربوط به استخدام نیرو، و...بر عهده این هیئت است.

اعضای هیئت علمی

1- رئیس دانشگاه؛

2- نایب رئیس دانشگاه؛

3- رؤسای دانشکده‌ها؛

4- رؤسا و استادان دپارتمان ها؛

5- مدیران انستیتوهای دانشگاه وکتابدار دانشگاه؛

10 تن از رؤسای دانشکده‌های خارج از دانشگاه که از طرف رئیس جمهوری معرفی شده باشد و10 تن دیگر از قشرهای مختلف جامعه، تا اینکه هیئت علمی از نمایندگی قشرهای علمی و آموزشی گوناگون برخوردار باشد.

علاوه بر اعضای فوق‌الذکر عده‌ای به صورت انتخابی و یا به صورت انتصابی عضویت دارند که در ادامه بیان می کنیم:

سه نفر استاد و یا استادیار؛

سه تن از معلمین که در سطح استاد و یا استادیار باشند.

استادان و معلمان با رأی خود اعضای فوق را انتخاب می‌کنند.

اعضای هیئت علمی که با سمت خاصی عضویت دارند، تا دو سال عضویت آنان محفوظ خواهد بود. البته تا وقتی که جانشین آنان انتخاب نشود عضویت آن ها ادامه خواهد داشت. اعضائی که به عنوان استاد، استادیار، رئیس دپارتمان و ... عضویت دارند، تا زمانی که در جایگاه خود باقی هستند، عضویت آن ها در هیئت علمی محفوظ خواهد بود.

رئیس دانشگاه در صورت لزوم و یا طبق درخواست بیست نفر از اعضای هیئت علمی جلسه هیئت علمی را تشکیل می‌دهد.

در صورتی که 50 نفر درجلسه حضور پیدا کنند، جلسه رسمیت خواهدیافت. در غیاب رئیس دانشگاه، یک نفر از رؤسای دانشکده‌ها و یا خوابگاه ها ریاست جلسه را بر عهده خواهد داشت.

از میان سه ارگان مهم دانشگاه داکا شامل سنا، سندیکا و هیئت علمی، سنا بالاترین ارگان حراست از اصول و قوانین است وکلیه ارگان ها ومؤسسات دانشگاه درمورد فعالیت خود نزد سنا مسئول هستند.

سندیکا بالاترین ارگان اجرائی و مدیریتی دانشگاه می‌باشد. مسئولیت اجرای اصول و مصوبات دانشگاه نیز، بر عهده سندیکا می‌باشد.

هیئت علمی در واقع وظایف تخصصی را بر عهده دارد، لذا وظیفه تدوین و اجرای کلیه اصول و قوانین مربوط به آموزش و تعلیم بر عهده هیئت علمی است.

دانشگاه داکا در حال حاضر جمعاً دارای 9 دانشکده با مجموع 40 بخش (دپارتمان) است که عبارت اند از:

دانشکده علوم انسانی

1. بخش بنگالی؛

2. بخش زبان شناسی؛

3. بخش سرود، هنر و تأتر؛

4. بخش انگلیسی؛

5. بخش عربی؛

6. بخش معارف اسلامی؛

7. بخش فارسی؛    

8. بخش تاریخ؛

9. بخش فرهنگ وتاریخ اسلام؛

10. بخش فلسفه؛

11. بخش خبرنگاری و روابط عمومی؛

12. بخش علوم کتابخانه و آمار؛

13. بخش زبانهای سنسکریت و پالی؛

14. بخش اردو.

دانشکده علوم

15. بخش علوم فیزیک؛

16. بخش علوم کامپیوتری؛

17. بخش الکترونیکی و فیزیکی (کاربردی) عملی؛

18. بخش آمار؛

19. بخش شیمی؛

20. بخش مهندسی شیمیائی و شیمیائی کاربردی؛

21. بخش جغرافیا و محیط زیست؛

22. بخش زمین شناسی؛

23. بخش هندسه؛

دانشکده حقوق

24. بخش حقوق؛

دانشکده علوم اجتماعی

25. بخش اقتصاد؛

26. بخش علوم سیاسی؛

27. بخش علوم اجتماعی؛

28. بخش باستان شناسی؛

29. بخش روابط بین‌الملل؛

30. بخش مدیریت؛

دانشکده علم الحیات

31. بخش گیاه شناسی؛

32. بخش زیست شناسی؛

33. بخش بیو شیمیایی؛

34. بخش علوم هسته‌ای؛

35. بخش روان شناسی؛

دانشکده آموزش های تجارتی

36. بخش مدیریت؛

37. بخش علوم حسابرسی؛

38. بخش بازاریابی؛

39. بخش بانک وامور مالی؛

بخش داروئی

40. بخش داروئی.


10. 2. 5. وضعیت بودجه تحقیقاتی

هفتاد و دو درصد از مجموعه بودجه دانشگاه‌های بنگلادش برای پرداخت حقوق و مزایای استادان و کارکنان هزینه می شود، 13 درصد به تحقیقات و پژوهش اختصاص دارد، 15 درصد باقی مانده برای خدمات، سرویس آب و برق و نگهداری ساختمان هزینه می شود. این گزارش رسمی را ستاد مدیریت دانشگاه های بنگلادش معروف به University Grants Commission در اختیار روزنامه‌ها قرار داده است.

   گزارش مذکور حاکیست که بخش عمده بودجه دانشگاه های دولتی را، دولت تأمین می‌کند و بخش کوچکی از آن از محل درآمدهای داخلی دانشگاه ها جمعاوری و تأمین می‌شود. میزان حمایت دولت از دانشگاه ها فقط هشت درصد از بودجه بخش آموزش و پرورش کشور است. براساس گزارش مذکور، مجموع بودجه دانشگاه های دولتی کشور در سال 2003، بالغ بر 889465000 تاکا بوده است. براساس آمار اعلام شده در سال گذشته مالی، برای هر دانشجو به طور میانگین 33659 تاکا هزینه شده است. سرانه دانشجویان دانشگاه کشاورزی بنگلادش در این میان استثنائاً 87761 تاکا بوده است (The daily Independent, 10 March 2003-Dhaka ).

    دانشگاه های معتبری که کاملا از حمایت مالی دولت برخوردار هستند، عبارت اند از: دانشگاه راجشاهی، چیتاگنگ، کولنا ، جهانگیرنگر، مهندسی، تکنولوژی در داکا، کشاورزی درممسینگ.

معضلات موجود در سیستم آموزش عالی بنگلادش

قبل از تقسیم شبه قاره (1947م) فاصله طبقاتی و یا تقسیم‌بندی خاص اجتماعی در میان مردم وجود نداشت. در حال حاضر تفاوت فاحش بین فقرا و اغنیا، شهری و روستایی، با سواد و بی‌سواد سبب بروز مشکلات عدیده اجتماعی شده است که در زندگی روزمره انعکاس دارد. صاحب‌ نظران اقتصادی اظهار می‌دارند که اگر دولت نتواند فاصله موجود بین فقرا و اغنیا را تا حدودی که قابل تحمل باشد کاهش دهدهد، نجات از اوضاع متشنج اجتماعی امکان‌پذیر نخواهد بود.

   بدون شک فساد مالی تا قبل از 1947م آن چنان ریشه‌دار نبود. از سوی دیگر، تروریسم، خشونت، دزدی، ارعاب و وحشت در میان مردم تا آن تاریخ نیز گسترش نیافته بود. اکنون  که بیش از 4 دهه از آن زمان می گذرد، در این مدت طولانی آموزش ملی که مانند ستون فقرات بدن انسان است، نتوانسته است استحکام و قدرت لازم را کسب کند و رهبران ملی نیز در این راه اهتمام لازم را نداشته اند. این روند نادرست، سبب مشکلات حادی در میان جامعه شده است. از طرفی مردم ثروتمند فرزندان خود را به مدارس انگلیسی و فرزندان عامه مردم و کم درآمد به مدارس دولتی بنگالی و اقشار مذهبی به مدارس دینی می‌فرستند و در نهایت جامعه با سه نوع روش و فرهنگ آموزشی روبرو است که این سه گروه، الزاماً زیر یک سقف جمع نشده و از نظر فرهنگی نیز رابطه‌ای هم میان آنان ایجاد نشده است. متأسفانه این شیوه، نه تنها در نظام آموزشی، که در سایر بخش‌های اقتصادی، صنعتی کشاورزی و غیره نیز مشاهده می‌شود.

   بی توجهی دیگر به کاهش تخصیص بودجه در آموزش عالی کشور، عواقب خطرناکی را به دنبال خواهد داشت. در این میان، کمیته‌هایی برای اصلاح سیستم آموزشی کشور به وجود آمده و توصیه‌های این کمیته‌ها نیز به دولت ارائه شده است، ولی تا کنون به این توصیه‌ها و رهنمودها توجه جدی نشده است. همچنین در برنامه‌های درسی نیز مشکلات عدیده‌ای وجود دارد.

   ستاد مدیریت دانشگاه های کشور اعلام داشته است که تعداد دانشجویان داوطلب در دانشگاه های دولتی به تدریج کاهش می‌یابد. زیرا فارغ‌التحصیلان این دانشگاه ها نمی‌توانند در رقابت‌های علمی برای جذب در موسسات و سازمان ها لیاقت خود را نشان دهند. در این رابطه، دانشگاه های غیر دولتی برای پر کردن این خلاء پیش قدم شده‌اند.

   در حال حاضر علاوه بر دانشگاه ملی و دانشگاه آزاد، 16 دانشگاه دولتی دیگر در کل بنگلادش وجود دارد که در آنها 73 هزار دانشجو مشغول تحصیل می‌باشند. علاوه بر آن، دانشجویان دانشکده‌های زیر مجموعه دانشگاه ملی حدود 615482 نفر و در مقاطع مختلف دانشگاه آزاد 107446 نفر به تحصیل اشتغال دارند. در سال 1992 لایحه‌ای در زمینه تأسیس دانشگاه های غیر دولتی به تصویب رسید که این لایحه مشکلات جدیدی را ایجاد کرد. در حال حاضر در بنگلادش 30 دانشگاه خصوصی وجود دارد که نیاز تحصیلی 22 هزار دانشجو را تأمین می کنند. گرچه این دانشگاه ها از لحاظ ساختار و تشکیلات مشکلاتی دارند، اما در کنار آموزش و تدریس دانشجویان، آن ها را به کارهای فرعی نیز هدایت می‌کنند؛ زیرا دیدگاه صاحبان دانشگاه های خصوصی بیشتر جنبه سوددهی و نفع طلبی دارد. اما وقتی نگاهی به امکانات آموزشی این گونه مراکز می‌کنیم، متوجه می شویم که متأسفانه تعداد بسیاری از این دانشگاه ها از امکانات و فضای مناسب آموزشی برخوردار نیستند و بیشتر به دنبال تأمین منافع مالی خود هستند.

   انجمن‌های دانشجویی در دانشگاه ها، نقش بارزی در همه زمینه‌ها دارند؛ ولی تا کنون مسئولین مربوطه اقدامات لازم را برای برگزاری انتخابات برای تشکیلات قانونی دانشجویی به عمل نیاورده‌اند. یکی از دلایل عمده، آلوده کردن دانشگاه و دانشجویان به بازی های سیاسی بیهوده بوده است. شک نیست برای بهبود کیفیت آموزشی در دانشگاه ها باید در مقابل هر فعالیتی که سبب کندی در پیشرفت علمی می شود، ایجاد مانع کرد (The Deaily Independent, 2002, Dhaka).


10. 2. 6. دانشگاه های خصوصی

تا سال 1992 میلادی، همه دانشگاه ها به صورت مردمی و دولتی فعالیت داشتند، اما بین سال های 1998 تا 2001 دولت اصلاحیه‌ای را صادر کرد که پیرو آن فعالیت رسمی 27 دانشگاه خصوصی را به تصویب رساند. تا سال 2001 حدود 18 دانشگاه از دانشگاه های فوق به صورت آزاد فعال بودند. از آن زمان تا کنون 50 دانشگاه خصوصی در سطح کشور رسما فعالیت می کنند. از 50 دانشگاه خصوصی، سه دانشگاه در چیتاگنگ، یک دانشگاه در کومیلا و دو دانشگاه در سیلهت می‌باشند و بقیه دانشگاه ها (44 دانشگاه دیگر) در شهر داکا هستند.

   از سال 1992 به بعد، دانشگاه های خصوصی در تلاش بوده‌اند تا در توسعه اقتصادی و رشد آموزشی کشور سهیم و نقش‌آفرینی کنند، از این رو در صدد جذب بودجه و توجه کمیسیون تصویب بودجه برای دانشگاه ها بوده‌اند تا حمایت و پشتیبانی مالی آن ها را داشته باشند. بنابراین، کمیسیون مزبور نه تنها می‌تواند از دانشگاه های خصوصی پشتیبانی مالی کند، بلکه در صورت انجام تخلف و یا عمل خارج از چارچوب و ضوابط تعیین شده، می‌تواند فعالیت آن ها را لغو کند.

   رئیس جمهور وقت بنگلادش، ریاست همه دانشگاه های خصوصی را نیز عهده‌دار می‌باشد.


10. 2. 7. مراکز مهم مطالعاتی و پژوهشی

انستیو مطالعات استراتژیک بین‌المللی بنگلادش (BIlss)

انستیتو کشاورزی هسته‌ای (BINA) (1972م)

انستیو تحقیقاتی جنگل کاری بنگلادش (BFRE) (1955م)

انستیتو جغرافیایی بنگلادش (BGS) (1955)

انستیتو پرورش زیتون (BIA) (1981م)

انستیتو بهداشت کودک بنگلادش  (BICM) (1983)

انستیتو توسعه مطالعات دریایی BIDS

انستیتو تحقیقات کنف (BJRI) (1904)

انستیتو تحقیقات احشام (BLRE) (1984)

انجمن جغرافیایی ملی بنگلادش (BMRC) (1972)

انستیو مدیریت بانک (BIBM) (1974)

انجمن ریاضی بنگلادش (1972)

انستیتو نفت خام بنگلادش (BPI) (1981م)

انستیتو تحقیقات برنج (BRRI) (1970م)

انجمن جانور شناسی 1972م

انجمن روان شناسی 1972م

انجمن زبان 1970

انجمن داروسازی 1972

تعداد بسیاری از دانشجویان بنگلادشی در دانشگاه های خارج از کشور مشغول به تحصیل هستند؛ دانشجویان بنگلادشی برای ادامه تحصیل به همه کشورهای جهان از جمله ج.ا.ایران سفر می کنند. تعداد کل دانشجویان بنگلادشی شاغل به تحصیا در دانشگاه های جهان در دست نیست.