زبان و ادبیات اردن: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
    
    
ادبيات و رسانه در [[اردن]] محدود به مرزهاي سياسي اين كشور نيست بلكه در مقياس بزرگتري مربوط به كل جهان عرب در گستره‌اي از شمال آفريقا تا خليج فارس است. اردني ها لزوما هويت و زبان خود را مجزا نمي دانند، بلكه خود را قسمتي از تاريخ پيشرفت زبان، ادبيات و رسانه هاي عربي برمي شمرند؛ براي مثال تا سال 1920 بيشتر اردن تحت حكومت دمشق (پايتخت سوريه) بود كه از اولين قرن اسلامي تاکنون مركز مهم ادبيات عرب است.
ادبيات و رسانه در [[اردن]] محدود به مرزهای سياسی اين كشور نيست بلكه در مقياس بزرگتری مربوط به كل جهان عرب در گستره‌ای از شمال آفريقا تا خليج فارس است. اردنی‌ها لزوما هويت و زبان خود را مجزا نمی‌دانند، بلكه خود را قسمتی از تاريخ پيشرفت زبان، ادبيات و رسانه‌های عربی برمی‌شمرند؛ برای مثال تا سال 1920 بيشتر [[اردن]] تحت حكومت دمشق (پايتخت [[سوريه]]) بود كه از اولين قرن اسلامی تاکنون مركز مهم ادبيات عرب است.


به دليل روستا نشيني در اغلب مناطق اردن تا اوايل قرن 19 ادبيات اردن به صورت شفاهي بود كه البته به معني روستايي بودن اين ادبيات نيست. بيشتر اين ادبيات محلي به صورت شعر و بخشي از آن در قالب حماسه از شيوه هاي نويسندگان مشهور عرب در دمشق، [[قاهره]] و بغداد پيروي مي كرد.
به دليل روستا نشينی در اغلب مناطق [[اردن]] تا اوايل قرن 19 ادبيات [[اردن]] به صورت شفاهی بود كه البته به معنی روستايی بودن اين ادبيات نيست. بيشتر اين ادبيات محلی به صورت شعر و بخشی از آن در قالب حماسه از شيوه‌های نويسندگان مشهور عرب در دمشق، [[قاهره]] و بغداد پيروی می‌كرد.


نقش زبان عربي در فرهنگ اعراب فراتر از نقش ساير زبان ها در فرهنگ هايشان است. زبان عربي و توانايي استفاده از آن براي خلق تصورات خلاقانه و قوي، قدمتي طولاني دارد كه ريشه هاي آن را بايد در ادبيات قبل از اسلام و قبل از دوران باسوادي در شبه جزيره عربستان جستجو كرد.   
نقش زبان عربی در فرهنگ اعراب فراتر از نقش ساير زبان‌ها در فرهنگ‌هايشان است. زبان عربی و توانايی استفاده از آن برای خلق تصورات خلاقانه و قوی، قدمتی طولانی دارد كه ريشه‌های آن را بايد در ادبيات قبل از اسلام و قبل از دوران باسوادی در شبه جزيره عربستان جستجو كرد.   


8-1 معرفي زبان و خط رسمي و زبان‌هاي رايج
=== معرفی زبان و خط رسمی و زبان‌های رايج ===
علی رغم وجود اقليت‌های مختلف در [[اردن]]، زبان رسمی اين کشور عربی است که در تعاملات فرهنگی و اجتماعی به کار می‌رود. يکی از اهداف وزارت [[فرهنگ اردن]] تشويق به استعمال زبان عربی فصيح در همه جا می‌باشد.


علي رغم وجود اقليت هاي مختلف در اردن، زبان رسمي اين کشور عربي است که در تعاملات فرهنگي و اجتماعي به کار مي رود. يکي از اهداف وزارت [[فرهنگ اردن]] تشويق به استعمال زبان عربي فصيح در همه جا مي باشد.  
از جمله موسسات رسمی که در اين زمينه فعاليت دارد آکادمی زبان عربی است که هدف عمده آن حفاظت از زبان عربی و احيای زبان تراث عربی و اسلامی در زمينه علوم و فنون مختلف است<ref>برگرفته از https://mawred.org/wp_content/%20uploads/%202013/%2003/%20jordan_%20final.Doc%20%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF%20%D8%A7%D9%84%D8%AB%D9%82%D8%A7%D9%81%D9%8A%D8%8C ص. 29</ref>.


از جمله موسسات رسمي که در اين زمينه فعاليت دارد آکادمي زبان عربي است که هدف عمدة آن حفاظت از زبان عربي و احياي زبان تراث عربي و اسلامي در زمينه علوم و فنون مختلف است<ref>برگرفته از https://mawred.org/wp_content/%20uploads/%202013/%2003/%20jordan_%20final.Doc%20%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF%20%D8%A7%D9%84%D8%AB%D9%82%D8%A7%D9%81%D9%8A%D8%8C ص. 29</ref>.
آکادمی زبان عربی برای دستيابی به اين هدف راهکارهای عملی متنوعی را در دستور کار خود دارد از جمله:


آکادمي زبان عربي براي دستيابي به اين هدف راهکارهاي عملي متنوعي را در دستور کار خود دارد از جمله:
<nowiki>*</nowiki>اجرای پژوهش‌های مختلف در زمينه زبان عربی،


<nowiki>*</nowiki>اجراي پژوهش هاي مختلف در زمينه زبان عربي،
<nowiki>*</nowiki>تشويق ترجمه و نشر به زبان عربی و برپايی مسابقات و ايجاد کتابخانه‌ها،


<nowiki>*</nowiki>تشويق ترجمه و نشر به زبان عربي و برپايي مسابقات و ايجاد کتابخانه ها،
<nowiki>*</nowiki>ترجمه مشهورترين آثار جهانی و نشر کتاب‌های ترجمه شده به زبان عربی و برعکس،


<nowiki>*</nowiki>ترجمه مشهورترين آثار جهاني و نشر کتاب هاي ترجمه شده به زبان عربي و برعکس،
<nowiki>*</nowiki>برگزاری سمينارهای زبان در داخل و خارج از [[اردن]] و تنظيم همايش‌های فرهنگی،


<nowiki>*</nowiki>برگزاري سمينارهاي زبان در داخل و خارج از اردن و تنظيم همايش هاي فرهنگي،
<nowiki>*</nowiki>انتشار اصطلاحات جديد و به‌ روز از طريق رسانه‌ها و شيوه‌های ديگر(2)


<nowiki>*</nowiki>انتشار اصطلاحات جديد و به‌روز از طريق رسانه ها و شيوه هاي ديگر(2)
عربی اردنی مجموعه ای از گفتارهای زبان عربی است كه مردم [[اردن]] از آنها استفاده می‌كنند. عربی اردنی دارای ساختار زبانی سامی است با تاثيرات لغتی از انگليسی، تركی و فرانسوی. بيش از 6 ميليون نفر از اين گفتار استفاده می‌كنند كه در سراسر جهان عرب فهميده می‌شود. زبان اسناد رسمی و رسانه‌ها، عربی استاندارد مدرن است در حالی كه در مكالمات روزمره انواع متنوعی از عربی به‌كار می‌رود.


عربي اردني مجموعه اي از گفتارهاي زبان عربي است كه مردم اردن از آنها استفاده مي كنند. عربي اردني داراي ساختار زباني سامي است با تاثيرات لغتي از انگليسي، تركي و فرانسوي. بيش از 6 ميليون نفر از اين گفتار استفاده مي كنند كه در سراسر جهان عرب فهميده مي شود. زبان اسناد رسمي و رسانه ها، عربي استاندارد مدرن است در حالي كه در مكالمات روزمره انواع متنوعي از عربي به‌كار مي‌رود.
گفتارهای تابع عربی - اردنی عبارتند از:


گفتارهاي تابع عربي - اردني عبارتند از:
1. گفتار روستایيان [[اردن]]


1. گفتار روستائيان اردن
2. گفتار باديه نشينان [[اردن]]


2. گفتار باديه نشينان اردن
3. گفتار اردنی‌های شهر نشين


3. گفتار اردني هاي شهر نشين
نظام نوشتار با توجه به كاركرد آن متفاوت است؛ برای مثال در كتاب‌ها از انگليسی يا عربی فصيح استفاده می‌شود.  


نظام نوشتار با توجه به كاركرد آن متفاوت است؛ براي مثال در كتاب ها از انگليسي يا عربي فصيح استفاده مي شود.  
انگليسی نيز هرچند زبان رسمی نيست اما به طور گسترده‌ای در كشور استفاده می‌شود و زبان رايج تجارت و بانكداری و آموزش و پرورش است. يادگيری زبان‌های گفتاری عربی اردنی، عربی استاندارد مدرن و انگليسی در اماكن عمومی و مدارس خصوصی اجباری است. زبان چركسی و چچنی نيز در بعضی اجتماعات كوچک در [[اردن]] استفاده می‌شود. (3)


انگليسي نيز هرچند زبان رسمي نيست اما به طور گسترده اي در كشور استفاده مي شود و زبان رايج تجارت و بانكداري و آموزش و پرورش است. يادگيري زبان هاي گفتاري عربي اردني، عربي استاندارد مدرن و انگليسي در اماكن عمومي و مدارس خصوصي اجباري است. زبان چركسي و چچني نيز در بعضي اجتماعات كوچك در اردن استفاده مي شود. (3)
=== تاريخ ادبيات و سبک‌های ادبی‌ ===
توسعه عربی كلاسيک به عنوان يک زبان، ريشه در سنت‌های ادبی مردم عرب و بخصوص باديه نشينانی دارد كه گفتار آنها سرانجام به صورت زبان استاندارد درآمد. مراد از عربی كلاسيک در اينجا زبان فصيح و شيواست.


در فرهنگ سنتی اعراب به مردان فاضل، اديب می‌گفتند؛ يعنی شخصی كه هم ادبيات را به خوبی می‌داند و هم اخلاق خوبی دارد.


در خلال دوران‌های تاريخی ابتدایی در شبه جزيره‌ی عربستان، سروده‌های حماسی كه بيشتر بوسيله باديه نشين‌ها سروده می‌شدند پايه‌های مهمی برای ادبيات و استفاده‌های زبانی بودند.


8-2 تاريخ ادبيات و سبك هاي ادبي
اين شعرهای حماسی بيانگر تاريخ و شيوه‌ی زندگی مردم شبه جزيره عربستان قبل از ظهور اسلام است؛ حتی امروزه نيز بسياری از اين سروده‌های به جای مانده، مورد توجه شيوخ قبايل و ميهمانان رسمی [[اردن|کشور اردن]] است. از اقسام شعر رايج در ميان باديه نشينان می‌توان به غزل و قصيده اشاره كرد كه هر كدام کاربردهای خود را داشته‌اند. امروزه نيز استفاده از اين قالب‌های شعر با مضامين جايگزين رواج دارد؛ برای مثال در اين شعرها به جای وصف اسب و شتر به وصف ماشين‌های بنز می‌پردازند. هم‌چنين از موضوعاتی كه در شعر معاصر باديه نشينان به چشم می‌خورد می‌توان به جنگ فلسطين در 1948، جنگ خليج فارس، آوارگان اين جنگ‌ها و دمشق و عراق و حتی شهرهای اروپايی اشاره كرد.


توسعه عربي كلاسيك به عنوان يك زبان، ريشه در سنت هاي ادبي مردم عرب و بخصوص باديه نشيناني دارد كه گفتار آنها سرانجام به صورت زبان استاندارد درآمد. مراد از عربي كلاسيك در اينجا زبان فصيح و شيواست.
گونه ديگری از شعر در جهان عرب و در مناطقی چون دمشق، بغداد، قاهره، فض و كوردُبا شكل گرفت كه زَجَل نمونه‌ای از آن است. محبوبيت زَجَل در زبان عرب بدليل نزديكی آن به زبان عاميانه و گفتاری و استفاده آسان همراه موسيقی است.


در فرهنگ سنتي اعراب به مردان فاضل، اديب مي گفتند؛ يعني شخصي كه هم ادبيات را به خوبي مي داند و هم اخلاق خوبي دارد.
ادبيات در دوره پيش از اسلام دارای مضامين جنگ‌های قبيله‌ای و بيانگر جزييات زندگی صحرا نشينان بود. در حقيقت بيشتر اطلاعاتی که از نحوه زندگی قبايل عرب در آن دوران داريم ريشه در همين اشعار شفاهی دارد. هنوز هم شعر تنها قالب ادبی در ميان صحرانشين‌هاست. رهبران قبايل اردنی هنوز هم در اشعار، ستايش، سرگرم و حتی نقد می‌شوند. شعر صحرا نشين‌ها به خوبی با موسيقی آنان عجين است و شعر خوانی با آواز و همراهی ساز علی‌الخصوص ساز رباب رايج است. اين آوازها که در خاطره‌ها مانده نسل به نسل منتقل می‌شود و بخش مهمی از تاريخ ادبيات [[اردن]] باديه نشين را تشکيل می‌دهد<ref>Shoup. J. A., Culture and customs of Jordan, p.cm. Culture and customs of the Middle East, p. 45, 46, 47</ref>.


در خلال دوران هاي تاريخي ابتدائي در شبه جزيره ي عربستان، سروده هاي حماسي كه بيشتر بوسيله باديه نشين ها سروده مي شدند پايه هاي مهمي براي ادبيات و استفاده هاي زباني بودند.
تاريخ ادبيات نوشتاری يا مکتوب عرب از نوشتن قران در قرن 7 ميلادی آغاز می‌شود و پيش از آن شعر و قصه به طور شفاهی نقل می‌شده‌ است. قران دارای نثری آميخته به نظم می‌باشد که از صنعت ايجاز شگفت انگيزی برخوردار است.  


اين شعرهاي حماسي بيانگر تاريخ و شيوه ي زندگي مردم شبه جزيره عربستان قبل از ظهور اسلام است؛ حتي امروزه نيز بسياري از اين سروده هاي به جاي مانده، مورد توجه شيوخ قبايل و ميهمانان رسمي کشور اردن است. از اقسام شعر رايج در ميان باديه نشينان مي توان به غزل و قصيده اشاره كرد كه هر كدام کاربردهاي خود را داشته‌اند. امروزه نيز استفاده از اين قالب هاي شعر با مضامين جايگزين رواج دارد؛ براي مثال در اين شعرها به جاي وصف اسب و شتر به وصف ماشين هاي بنز مي پردازند. هم‌چنين از موضوعاتي كه در شعر معاصر باديه نشينان به چشم مي خورد مي‌توان به جنگ فلسطين در 1948، جنگ خليج فارس، آوارگان اين جنگ ها و دمشق و عراق و حتي شهرهاي اروپايي اشاره كرد.
پس از نزول قران تا قرن هشتم، آثار شعری چندانی به وجود نيامد به جز استثناء‌هايی چون حسان بن ثابت که اشعاری در ستايش پيامبر (ص) سروده است. با اين حال قرآن منشاء بسياری از ژانرهای ادبی از قبيل سنت و صحيح و تفسير و متونی مرتبط به دين از جمله نهج البلاغه گرديد که در قرن دهم جمع آوری شده است. (5)


گونه ديگري از شعر در جهان عرب و در مناطقي چون دمشق، بغداد، قاهره، فض و كوردُبا شكل گرفت كه زَجَل نمونه‌اي از آن است. محبوبيت زَجَل در زبان عرب بدليل نزديكي آن به زبان عاميانه و گفتاري و استفادة آسان همراه موسيقي است.
پيامبر (ص) همچنين سبب ساز نوشته شدن اولين بيوگرافی‌های عرب با نام سيرة النبويه گرديد؛ اولين آنها توسط وهاب ابن منبه نوشته شد. اما بهترين آنها متعلق است به محمد ابن هشام است که شرح زندگی پيامبر و جنگ‌های اوست. کتاب انساب الاشراف نوشته بلاذری نمونه‌ای از بيوگرافی و کتاب الاعتبار نوشته اسامــة بن المنقذ يک نمونه اتوبيوگرافی به شمار می‌رود.


ادبيات در دوره پيش از اسلام داراي مضامين جنگ هاي قبيله اي و بيانگر جزييات زندگي صحرا نشينان بود. در حقيقت بيشتر اطلاعاتي که از نحوه زندگي قبايل عرب در آن دوران داريم ريشه در همين اشعار شفاهي دارد. هنوز هم شعر تنها قالب ادبي در ميان صحرانشين هاست. رهبران قبايل اردني هنوز هم در اشعار، ستايش، سرگرم و حتي نقد مي شوند. شعر صحرا نشين ها به خوبي با موسيقي آنان عجين است و شعر خواني با آواز و همراهي ساز علي‌الخصوص ساز رباب رايج است. اين آوازها که در خاطره‌ها مانده نسل به نسل منتقل مي شود و بخش مهمي از تاريخ ادبيات اردن باديه نشين را تشکيل مي‌دهد<ref>Shoup. J. A., Culture and customs of Jordan, p.cm. Culture and customs of the Middle East, p. 45, 46, 47</ref>.
با حمايت خليفه هشام بن عبد الملک آثار بسياری از زبان‌های ديگر به عربی ترجمه شد. شايد اولين آنها مکاتبات ارسطو با اسکندر‍ (Aristotle’s Correspondence with Alexander) با ترجمه‌ی درخشان سلم ابوالعلا (Abu al Ala) باشد. پس از دوران قرون وسطی برخی کتاب‌های يونان باستان از ترجمه‌های عربی، به اين زبان بازگردانده شد.


تاريخ ادبيات نوشتاري يا مکتوب عرب از نوشتن قران در قرن 7 ميلادي آغاز مي شود و پيش از آن شعر و قصه به طور شفاهي نقل مي‌شده است. قران داراي نثري آميخته به نظم مي باشد که از صنعت ايجاز شگفت انگيزي برخوردار است.  
ادبيات غير داستانی قبل از دوره‌ی مدرن همچنين شامل اشعار عاشقانه در قالب غزل و اشعار مدح و ثنا در قالب قصيده و قصه‌های عاميانه يا تاريخی بود. (6)


پس از نزول قران تا قرن هشتم، آثار شعري چنداني به وجود نيامد به جز استثناء‌هايي چون حسان بن ثابت که اشعاري در ستايش پيامبر (ص) سروده است. با اين حال قرآن منشاء بسياري از ژانرهاي ادبي از قبيل سنت و صحيح و تفسير و متوني مرتبط به دين از جمله نهج البلاغه گرديد که در قرن دهم جمع آوري شده است. (5)
در نثر غير داستانی عرب ژانری وجود دارد که در آن حقايق، ايده‌ها، داستان‌ها و اشعاری مربوط به هم و ذيل يک عنوان واحد و خاص، جمع آوری می‌شود؛ مثلا درباره زنان يا باغداری يا حيوانات. از جمله آثار اين ژانر کتاب‌هايی است که توسط جاحظ نوشته شده است.(7) همچنين ابن قتيبه در اين ژانر تاليفاتی دارد که روش‌های عملی برای عناوينی نظير اخلاق، قانون، بايگانی و حتی تمرين‌های نويسندگی را جمع‌آوری کرده است. کتاب‌های راهنمای روابط جنسی نيز در اين ژانر تاليف شده نظير باغ معطر و طوق الحمامه نوشته‌ی ابن حَزم و نزهــة الادب فی ما لايوجد فی کتاب نوشته احمد التيفاشي.


پيامبر (ص) همچنين سبب ساز نوشته شدن اولين بيوگرافي‌هاي عرب با نام سيرة النبويه گرديد؛ اولين آنها توسط وهاب ابن منبه نوشته شد. اما بهترين آنها متعلق است به محمد ابن هشام است که شرح زندگي پيامبر و جنگ‌هاي اوست. کتاب انساب الاشراف نوشته بلاذري نمونه‌اي از بيوگرافي و کتاب الاعتبار نوشته اسامــة بن المنقذ يک نمونه اتوبيوگرافي به شمار مي رود.
کتاب‌های مهم تاريخی توسط مورخانی نظيرابن يعقوبی و طَبری نوشته شده و سفرنامه ابن خلدونِ بزرگ نمونه درخشان تاريخی ديگری است که بر مردم شناسی تمرکز دارد.(8)


با حمايت خليفه هشام بن عبد الملک آثار بسياري از زبانهاي ديگر به عربي ترجمه شد. شايد اولين آنها مکاتبات ارسطو با اسکندر‍<sup>[1]</sup> با ترجمة درخشان سلم ابوالعلا<sup>[2]</sup> باشد. پس از دوران قرون وسطي برخي کتاب هاي يونان باستان از ترجمه هاي عربي، به اين زبان بازگردانده شد.
ادبيات معاصر عربی در نيمه دوم قرن 19 در قاهره و بيروت آغاز شد و سپس به سرزمين‌های عرب سرايت کرد. در اين دوره رمان با موضوعاتی از قبيل عدالت، جنگ يا صرفا سرگرمی جايگزين فرمت‌های کلاسيک شد و اشعار نيز به سمت فرم‌های آزاد و شکستن قواعد زبان کلاسيک کشيده شد.  


ادبيات غير داستاني قبل از دورۀ مدرن همچنين شامل اشعار عاشقانه در قالب غزل و اشعار مدح و ثنا در قالب قصيده و قصه‌هاي عاميانه يا تاريخي بود. (6)
يکی از اولين آثار اردنی که به انگليسی هم ترجمه شد رمان ابراهيم نصرالله فلسطينی بود با نام دشت‌های تب (Prairiers of Fever) که در آن خاطرات خود را از دوران کار کردن در عربستان شرح داده است. (9)
 
در نثر غير داستاني عرب ژانري وجود دارد که در آن حقايق، ايده‌ها، داستان‌ها و اشعاري مربوط به هم و ذيل يک عنوان واحد و خاص، جمع آوري مي شود؛ مثلا درباره زنان يا باغداري يا حيوانات. از جمله آثار اين ژانر کتابهايي است که توسط جاحظ نوشته شده است.(7) همچنين ابن قتيبه در اين ژانر تاليفاتي دارد که روش هاي عملي براي عناويني نظير اخلاق، قانون، بايگاني و حتي تمرينهاي نويسندگي را جمع‌آوري کرده است. کتاب‌هاي راهنماي روابط جنسي نيز در اين ژانر تاليف شده نظير باغ معطر و طوق الحمامه نوشتة ابن حَزم و نزهــة الادب في ما لايوجد في کتاب نوشته احمد التيفاشي.
 
کتابهاي مهم تاريخي توسط مورخاني نظيرابن يعقوبي و طَبري نوشته شده و سفرنامة ابن خلدونِ بزرگ نمونة درخشان تاريخي ديگري است که بر مردم شناسي تمرکز دارد.(8)
 
ادبيات معاصر عربي در نيمه دوم قرن 19 در قاهره و بيروت آغاز شد و سپس به سرزمينهاي عرب سرايت کرد. در اين دوره رمان با موضوعاتي از قبيل عدالت، جنگ يا صرفا سرگرمي جايگزين فرمت هاي کلاسيک شد و اشعار نيز به سمت فرم هاي آزاد و شکستن قواعد زبان کلاسيک کشيده شد.
 
يکي از اولين آثار اردني که به انگليسي هم ترجمه شد رمان ابراهيم نصرالله فلسطيني بود با نام دشت هاي تب<sup>[3]</sup> که در آن خاطرات خود را از دوران کار کردن در عربستان شرح داده است. (9)


[[غالب هلسا]] از ديگر پيشگامان ادبيات مدرن بود که 7 رمان و دو مجموعه داستان کوتاه نوشت.
[[غالب هلسا]] از ديگر پيشگامان ادبيات مدرن بود که 7 رمان و دو مجموعه داستان کوتاه نوشت.


ليانه بدر رماني با عنوان مجموعه اي از تبعيديان<sup>[4]</sup> نوشت که در آن شرح حال خود و مهاجرت از فلسطين به اردن و از اردن به [[لبنان]] و داستان سپتامبر سياه و جنگ اردن و فلسطين را شرح مي دهد. (10) فديه فقير<sup>[5]</sup> با رمان ستون‌هاي نمک<sup>[6]</sup> نمونة مهم ديگري در تاريخ ادبيات مدرن اردن است. اين رمان دربارۀ زندگي دو زن اردني و تلاش‌هاي آنان براي احقاق حقوق زنان است که به انگليسي نوشته شده است. (11)
ليانه بدر رمانی با عنوان مجموعه‌ای از تبعيديان (Series of exiles) نوشت که در آن شرح حال خود و مهاجرت از فلسطين به [[اردن]] و از [[اردن]] به [[لبنان]] و داستان سپتامبر سياه و جنگ [[اردن]] و فلسطين را شرح می‌دهد. (10) فديه فقير (Fadia Faqir) با رمان ستون‌های نمک (Pillars of salt) نمونه‌ی مهم ديگری در تاريخ ادبيات مدرن [[اردن]] است. اين رمان درباره‌ی زندگی دو زن اردنی و تلاش‌های آنان برای احقاق حقوق زنان است که به انگليسی نوشته شده است. (11)
 
نويسندة فلسطيني - اردني ديگر به نام سحر خليفه در رمان خارهاي وحشي<sup>[7]</sup> زندگي در فلسطين اشغالي را وصف کرده است. و شاعري به نام محمد فاضل الحاجيه درباره ديدگاههاي سياسي (بحران هاي آمريکايي خاورميانه) قصايد موفقي سرود که در دنياي عرب مشهور و به زبان انگليسي ترجمه شد. (12)
 
8-3 انواع ادبي
 
جنبش ادبي در اردن به دو ريشه مستحكم متصل است كه با تشكيل حكومت اردني از سال 1921 ميلادي تاكنون جان تازه اي به خود گرفته است:
 
1. دربار امير عبدالله بن حسين كه در آن زمان پادشاه اين كشور بود و با استقبال از جنبش ادبي شكل گرفته در شرق اردن به شاعران و اديبان بسيار اهميت مي داد تا جايي كه شاعران و اديبان بزرگي همانند فؤاد الخطيب (شاعر الامير)، مصطفي وهبي التل، عبدالمنعم الرفاعي، عمر ابورشيه، وديع البستاني و عبدالمحسن الكاظمي همكاري هاي گسترده اي تحت نظارت پادشاه با دربار برقرار كردند و از آن طريق توانستند صداي خود را به روزنامه ها، هفته نامه ها و مجلات ادبي برسانند.
 
2. تراژدي به وجود آمده به دليل همسايگي با فلسطين در شعر شعرا و نوشته هاي اديبان اردني تاثير به سزايي در شكوفايي جنبش ادبي اين كشور داشت به گونه‌اي كه سال‌هاي 1948 (اشغال فلسطين توسط اسرائيلي ها) تا 1967 (جنگ اعراب با اسرائيل) را اوج جنبش ادبي اردن مي‌دانند.
 
بنابراين در تشريح ادبيات و جايگاه آن در كشور اردن همواره بايد اين دو موضوع را مورد نظر قرار داد. (13)
 
علاوه بر شعر که بخش عمدة ادبيات عرب و اردن را به خود اختصاص مي‌دهد، امروزه کليه ژانرهاي ادبي در اردن به شکل قابل توجهي مورد استفاده اديبان اردني قرار گرفته است که نظم و نثر را در برمي‌گيرد؛ داستان کوتاه، رمان، نمايشنامه، نقد و ديگر گونه هاي متداول ادبي دنيا که به تفصيل در بخش‌های بعدي مي‌آيد.


نويسنده‌ی فلسطينی - اردنی ديگر به نام سحر خليفه در رمان خارهای وحشی (Wild Thorns) زندگی در فلسطين اشغالی را وصف کرده است. و شاعری به نام محمد فاضل الحاجيه درباره ديدگاه‌های سياسی (بحران‌های آمريکايی خاورميانه) قصايد موفقی سرود که در دنيای عرب مشهور و به زبان انگليسی ترجمه شد. (12)


=== انواع ادبی‌ ===
جنبش ادبی در [[اردن]] به دو ريشه مستحكم متصل است كه با تشكيل حكومت اردنی از سال 1921 ميلادی تاكنون جان تازه‌ای به خود گرفته است:


8-4 ادبيات معاصر
1. دربار امير عبدالله بن حسين كه در آن زمان پادشاه اين كشور بود و با استقبال از جنبش ادبی شكل گرفته در شرق [[اردن]] به شاعران و اديبان بسيار اهميت می‌داد تا جايی كه شاعران و اديبان بزرگی همانند فؤاد الخطيب (شاعر الامير)، مصطفی وهبی التل، عبدالمنعم الرفاعي، عمر ابورشيه، وديع البستانی و عبدالمحسن الكاظمی همكاری‌های گسترده‌ای تحت نظارت پادشاه با دربار برقرار كردند و از آن طريق توانستند صدای خود را به روزنامه‌ها، هفته نامه‌ها و مجلات ادبی برسانند.


در مطالعه ادبيات اردني، مناسب است كه در مرحله نخست تنها درباره شعر سخن به ميان آيد. سنت شعر اعراب همواره در نسل هاي گذشته، حال و آينده مهم ترين نوع ادبي بوده، هست و خواهد بود.
2. تراژدی به وجود آمده به دليل همسايگی با فلسطين در شعر شعرا و نوشته‌های اديبان اردنی تاثير به سزايی در شكوفايی جنبش ادبی اين كشور داشت به گونه‌ای كه سال‌های 1948 (اشغال فلسطين توسط اسرائيلی‌ها) تا 1967 (جنگ اعراب با اسرائيل) را اوج جنبش ادبی [[اردن]] می‌دانند.


در اولين نيمه قرن بيستم، شاعران رمانتيك عرب تحت تأثير غرب از ساختار سنتي خود خارج شدند و شروع به نوشتن اشعار ساده و استفاده از زباني همسو با زندگي مدرن كردند. آنها همانند همپايگان اروپايي خود در قرن نوزدهم بر وجوه احساس در آثار خود تاكيد داشتند.
بنابراين در تشريح ادبيات و جايگاه آن در كشور [[اردن]] همواره بايد اين دو موضوع را مورد نظر قرار داد. (13)


در ميان شاعران جهان عرب همچون ابراهيم ناجي (1953) ابوشادي (1955- 1892)، علي محمود طاها (1949- 1903) از مصر، ابوشبكه (47- 1903) از لبنان، موتران (1949-1871) از سوريه، زهاوي (1936-1867) و روسافي (1945-1875) از عراق مي‌توان از ابراهيم توكان (41-1905) از اردن نام برد. توكان در ياد و خاطرة اردني ها باقيست و همواره او را ياد مي كنند. او اشعار عاشقانه را به خوبي اشعار ملي گرايانه خود مي سرود. (14)
علاوه بر شعر که بخش عمده‌ی ادبيات عرب و [[اردن]] را به خود اختصاص می‌دهد، امروزه کليه ژانرهای ادبی در [[اردن]] به شکل قابل توجهی مورد استفاده اديبان اردنی قرار گرفته است که نظم و نثر را در برمی‌گيرد؛ داستان کوتاه، رمان، نمايشنامه، نقد و ديگر گونه‌های متداول ادبی دنيا که به تفصيل در بخش‌های بعدی می‌آيد.


=== ادبيات معاصر ===
در مطالعه ادبيات اردنی، مناسب است كه در مرحله نخست تنها درباره شعر سخن به ميان آيد. سنت شعر اعراب همواره در نسل‌های گذشته، حال و آينده مهم ترين نوع ادبی بوده، هست و خواهد بود.


در اولين نيمه قرن بيستم، شاعران رمانتيک عرب تحت تأثير غرب از ساختار سنتی خود خارج شدند و شروع به نوشتن اشعار ساده و استفاده از زبانی همسو با زندگی مدرن كردند. آنها همانند همپايگان اروپايی خود در قرن نوزدهم بر وجوه احساس در آثار خود تاكيد داشتند.


8-4-1 جنبش شعري
در ميان شاعران جهان عرب همچون ابراهيم ناجی (1953) ابوشادی (1955- 1892)، علی محمود طاها (1949- 1903) از [[مصر]]، ابوشبكه (47- 1903) از [[لبنان]]، موتران (1949-1871) از سوريه، زهاوی (1936-1867) و روسافی (1945-1875) از عراق می‌توان از ابراهيم توكان (41-1905) از اردن نام برد. توكان در ياد و خاطره‌ی اردنی‌ها باقيست و همواره او را ياد می‌كنند. او اشعار عاشقانه را به خوبی اشعار ملی گرايانه خود می‌سرود. (14)


شعر بخش عظيمي از نقشة ادبي اردن را به خود اختصاص داده است و دليل آن را مي‌توان در ميراث شعري كه در طول زمان در اين كشور بوده و هم چنين ورود داستان، رمان و نمايشنامه از طريق غرب به اردن جست و جو کرد.
==== جنبش شعری‌ ====
شعر بخش عظيمی از نقشه‌ی ادبی اردن را به خود اختصاص داده است و دليل آن را می‌توان در ميراث شعری كه در طول زمان در اين كشور بوده و هم چنين ورود داستان، رمان و نمايشنامه از طريق غرب به [[اردن]] جست و جو کرد.


دكتر فواز طوقان در كتاب خود به نام جنبش شعري در اردن تا سال 1977 ميلادي با اشاره به جايگاه والاي شعر در اين كشور شعراي اردني را به 4 دسته تقسيم مي كند:
دكتر فواز طوقان در كتاب خود به نام جنبش شعری در [[اردن]] تا سال 1977 ميلادی با اشاره به جايگاه والای شعر در اين كشور شعرای اردنی را به 4 دسته تقسيم می‌كند:


1. گروهي از شعراي سلف كه اشغال فلسطين توسط اسرائيل را به خود ديده اند و در اين باره به سرايش قصيده‌هاي عمودي پرداختند و حركت رمانتيك‌گونه خود را وارد شعر كردند كه از بارزترين آنها مي توان از عبدالمنعم الرفاعي نام برد.
1. گروهی از شعرای سلف كه اشغال فلسطين توسط اسرائيل را به خود ديده‌اند و در اين باره به سرايش قصيده‌های عمودی پرداختند و حركت رمانتيک‌گونه خود را وارد شعر كردند كه از بارزترين آنها می‌توان از عبدالمنعم الرفاعی نام برد.


2. گروهي از شعرا كه در اشعار خود تا اندازه‌اي از سبك گروه اول پيروي كرد‌ند اما با گذشت زمان به حركتي نو روي آوردند كه از اين دسته شاعران مي‌توان از فدوي طوقان، سلمي خضراء الجيوسي و كمال ناصر نام برد؛ گونه شعري آنان ادغام شعر شعراي قديمي و شعراي نوگراست.
2. گروهی از شعرا كه در اشعار خود تا اندازه‌ای از سبک گروه اول پيروی كرد‌ند اما با گذشت زمان به حركتی نو روی آوردند كه از اين دسته شاعران می‌توان از فدوی طوقان، سلمی خضراء الجيوسی و كمال ناصر نام برد؛ گونه شعری آنان ادغام شعر شعرای قديمی و شعرای نوگراست.


3. شعراي گروه سوم را شاعراني تشكيل مي دهند كه تمامي اشعارشان از دوران مدرن تاثير پذيرفته است و داراي ويژگي‌هاي شعر نو است؛ از مشهورترين شعراي اين گروه مي توان از عبدالرحيم عمر،‌ امين شنار، تيسير سبول، فواز طوقان و حيدر محمود نام برد.
3. شعرای گروه سوم را شاعرانی تشكيل می‌دهند كه تمامی اشعارشان از دوران مدرن تاثير پذيرفته است و دارای ويژگی‌های شعر نو است؛ از مشهورترين شعرای اين گروه می‌توان از عبدالرحيم عمر،‌ امين شنار، تيسير سبول، فواز طوقان و حيدر محمود نام برد.


4. گروه چهارم شامل شاعران جواني است كه بيشترين مساحت نقشه شعري اردن را در دهه هفتاد و پس از آن تشكيل دادند كه شمار آنها به بيش از 70 شاعر بالغ مي شود.
4. گروه چهارم شامل شاعران جوانی است كه بيشترين مساحت نقشه شعری [[اردن]] را در دهه هفتاد و پس از آن تشكيل دادند كه شمار آنها به بيش از 70 شاعر بالغ می‌شود.


در رابطه با جنبش شعري در اردن دكتر عبدالرحمن ياغي در كتاب خود به نام البحث عن قصيدة المواجهــة، ‌سبك غالب شعري يك سده اخير در اين كشور را قصيده برشمرده كه شاعران اردني در اين سبک تاكنون ديوان هاي بسياري به چاپ رسانيده اند. (15)
در رابطه با جنبش شعری در [[اردن]] دكتر عبدالرحمن ياغی در كتاب خود به نام البحث عن قصيدة المواجهــة، ‌سبک غالب شعری يك سده اخير در اين كشور را قصيده برشمرده كه شاعران اردنی در اين سبک تاكنون ديوان‌های بسياری به چاپ رسانيده‌اند. (15)


شعر در کشور اردن دو مرحله را پشت سر نهاده است :
شعر در [[اردن|کشور اردن]] دو مرحله را پشت سر نهاده است :


مرحله نخست: از سال 1921 آغاز و تا سال 1967 ادامه مي يابد. پيش از سال 1921 ميلادي يعني در زمان حکومت اتراک بر اردن، اين کشور حرکت ادبي را نمي شناخت زيرا هويت سياسي مستقلي نداشت. در آن زمان روزنامه و آموزش عالي در اردن نبود و اهتمامي به درس و شعر وجود نداشت. تنها چهار مدرسه در اربد، معان، سلط و کرک بود<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 32</ref>.
مرحله نخست: از سال 1921 آغاز و تا سال 1967 ادامه می‌يابد. پيش از سال 1921 ميلادی يعنی در زمان حکومت اتراک بر [[اردن]]، اين کشور حرکت ادبی را نمی‌شناخت زيرا هويت سياسی مستقلی نداشت. در آن زمان روزنامه و آموزش عالی در [[اردن]] نبود و اهتمامی به درس و شعر وجود نداشت. تنها چهار مدرسه در اربد، معان، سلط و کرک بود<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 32</ref>.


خفقان، فقدان آزادي و تسلط زبان ترکي و عنصر غير عربي اردن را تبديل به کشوري کرده بود که جهل و خرافات و جنگ بر آن فرمانروا بود؛ شعر فصيحي سروده نميشد و تمام اشعار بدوي و تقليدي و حاوي موضوعاتي چون وصف کرم و شجاعت و... بود.
خفقان، فقدان آزادی و تسلط زبان ترکی و عنصر غير عربی [[اردن]] را تبديل به کشوری کرده بود که جهل و خرافات و جنگ بر آن فرمانروا بود؛ شعر فصيحی سروده نميشد و تمام اشعار بدوی و تقليدی و حاوی موضوعاتی چون وصف کرم و شجاعت و... بود.


با روي کار آمدن ملک عبدالله تحولي نو در تعليم و تربيت آغاز شد و برنامه هاي توسعة علم و آموزش به اجرا درآمد و آموزش پيشرفت کرد به طوري که تعداد مدارس در سال1923 به 38 مدرسه رسيد. هم‌چنين روزنامه هايي شروع به انتشار کردند. (17)
با روی کار آمدن ملک عبدالله تحولی نو در تعليم و تربيت آغاز شد و برنامه‌های توسعه‌ی علم و آموزش به اجرا درآمد و آموزش پيشرفت کرد به طوری که تعداد مدارس در سال1923 به 38 مدرسه رسيد. هم‌چنين روزنامه‌هايی شروع به انتشار کردند. (17)


وقايع سياسي سال1948، سهم زيادي در بيداري مردم و حرکت آنان داشت به طوري که پس از وقايع دهه پنجاه، ضمير شاعران بيدار شد و در وصف قهرماني هاي مردم فلسطين و درجهت انگيختن آنها به مقاومت شعرهاي فراواني سرودند و همايش هاي بسياري براي مقابله با خطرات صهيونيسم برپا شد.(18)
وقايع سياسی سال 1948، سهم زيادی در بيداری مردم و حرکت آنان داشت به طوری که پس از وقايع دهه پنجاه، ضمير شاعران بيدار شد و در وصف قهرمانی‌های مردم فلسطين و درجهت انگيختن آنها به مقاومت شعرهای فراوانی سرودند و همايش‌های بسياری برای مقابله با خطرات صهيونيسم برپا شد.(18)


با ورود قريب نيم ميليون پناهنده فلسطيني به اردن که به وضعيت نامطلوب اقتصادي منجر شد، دو ملت اردن و فلسطين به سرعت با هم درآميختند و احزاب و گروه هاي سياسي براي مقابله با دشمن تاسيس شد. در اين زمان، [[شعر اردن]] وارد مرحله سياسي خود شد؛ در اين حال برخي شاعران به اشعار رمزگونه پرداختند و به سوريه و [[مصر]] پناه بردند.(19) برخي شاعران فلسطيني مانند فواد خطيب، محمد علي حوماني و محمد شريقي نيز که به اردن وارد شده بودند پس از مدتي به کشور خود بازگشتند و برخي ديگر براي هميشه در اردن اقامت گزيدند و تابعيت اردن را قبول کردند.(20)
با ورود قريب نيم ميليون پناهنده فلسطينی به [[اردن]] که به وضعيت نامطلوب اقتصادی منجر شد، دو ملت [[اردن]] و فلسطين به سرعت با هم درآميختند و احزاب و گروه‌های سياسی برای مقابله با دشمن تاسيس شد. در اين زمان، [[شعر اردن]] وارد مرحله سياسی خود شد؛ در اين حال برخی شاعران به اشعار رمزگونه پرداختند و به [[سوريه]] و [[مصر]] پناه بردند.(19) برخی شاعران فلسطينی مانند فواد خطيب، محمد علی حومانی و محمد شريقی نيز که به اردن وارد شده بودند پس از مدتی به کشور خود بازگشتند و برخی ديگر برای هميشه در [[اردن]] اقامت گزيدند و تابعيت [[اردن]] را قبول کردند.(20)


در دهه پنجاه، اشعار سرکشي سروده مي شد که فقط در روزنامه هاي مخفيانه و زيرزميني به چاپ مي رسيد؛ اشعاري که از آزادي و رهايي از ظلم و ستم حرف مي زدند.
در دهه پنجاه، اشعار سرکشی سروده می‌شد که فقط در روزنامه‌های مخفيانه و زيرزمينی به چاپ می‌رسيد؛ اشعاری که از آزادی و رهايی از ظلم و ستم حرف می‌زدند.


در فاصله سال‌هاي 1921 تا 1946 اشعار سروده شده در اردن غالبا تقليدي و مناسبتي است؛ اشعاري طولاني که نوآوري در شکل و مضمون خود ندارند. برخي از اين شاعران مقلد عبارتند از: حمزة العربي، عرّار، مختار شنقيطي، محمد شريقي، شکري شعشاعــة، ابراهيم مبيضين، محمد نهار رفاعي، عادل شمايلــة. در اين دوره مدح، شوق به وطن، اشعار اجتماعي - فلسفي و شکايت از ظلم جايگاه مهمي در محتواي اشعار شاعران پيدا کرده بودند.(21)
در فاصله سال‌های 1921 تا 1946 اشعار سروده شده در [[اردن]] غالبا تقليدی و مناسبتی است؛ اشعاری طولانی که نوآوری در شکل و مضمون خود ندارند. برخی از اين شاعران مقلد عبارتند از: حمزة العربي، عرّار، مختار شنقيطي، محمد شريقي، شکری شعشاعــة، ابراهيم مبيضين، محمد نهار رفاعي، عادل شمايلــة. در اين دوره مدح، شوق به وطن، اشعار اجتماعی - فلسفی و شکايت از ظلم جايگاه مهمی در محتوای اشعار شاعران پيدا کرده بودند.(21)


بعد از وحدت جانب شرقي و غربي رود اردن، دو نوع شعر رواج يافت: شعر تقليدي در شکل و محتوا، شعر تقليدي در شکل و با محتواي نو.  
بعد از وحدت جانب شرقی و غربی [[رود اردن]]، دو نوع شعر رواج يافت: شعر تقليدی در شکل و محتوا، شعر تقليدی در شکل و با محتوای نو.  


شعر تقليدي در شکل و محتوا در دهه پنجاه و شصت صفحات روزنامه ها را پر مي کردند؛ هدف آنها بيداري مردم بود. تکرار و استعمال کلمات عاميانه از ويژگي هاي اين اشعار بود. شاعران اين دوره از اسلوب اشعار شوقي، رصافي، زهاوي، ابوريشه، جواهري و احمد صافي نجفي تاثير مي پذيرفتند. اين شعرا شاگردان کوچک استادان بزرگي به شمار مي‌رفتند که هيچ گونه ابداعي در زمينه شکل و احساسات و عواطف تاثيرگذار نداشتند و تنها اطلاعاتي را با کلام موزون بيان مي کردند. برخي از اين شاعران در مناسبت هاي مختلف ديني، وطني و قومي به ديوان شاعران بزرگ رجوع مي‌کردند و از قصائد آنها در وزن، قافيه و موضوع تقليد مي کردند.(22)
شعر تقليدی در شکل و محتوا در دهه پنجاه و شصت صفحات روزنامه‌ها را پر می‌کردند؛ هدف آنها بيداری مردم بود. تکرار و استعمال کلمات عاميانه از ويژگی‌های اين اشعار بود. شاعران اين دوره از اسلوب اشعار شوقي، رصافي، زهاوي، ابوريشه، جواهری و احمد صافی نجفی تاثير می‌پذيرفتند. اين شعرا شاگردان کوچک استادان بزرگی به شمار می‌رفتند که هيچ گونه ابداعی در زمينه شکل و احساسات و عواطف تاثيرگذار نداشتند و تنها اطلاعاتی را با کلام موزون بيان می‌کردند. برخی از اين شاعران در مناسبت‌های مختلف دينی، وطنی و قومی به ديوان شاعران بزرگ رجوع می‌کردند و از قصائد آنها در وزن، قافيه و موضوع تقليد می‌کردند.(22)


شعر تقليدي در شکل با محتواي نو توسط شاعراني انجام گرفت که موفق به ابداعاتي در مضامين شعري و محتوا شدند؛ برخي از آنان مانند خليل زقطان، رجا سمرين، امين شنار، کمال ناصر و فدوي طوقان با سرودن اشعاري در زمينة وطن و مردم، خود را از دايره تقليد بيرون کشيدند و نوآوري هايي در شعر ايجاد کردند.
شعر تقليدی در شکل با محتوای نو توسط شاعرانی انجام گرفت که موفق به ابداعاتی در مضامين شعری و محتوا شدند؛ برخی از آنان مانند خليل زقطان، رجا سمرين، امين شنار، کمال ناصر و فدوی طوقان با سرودن اشعاری در زمينه‌ی وطن و مردم، خود را از دايره تقليد بيرون کشيدند و نوآوری‌هايی در شعر ايجاد کردند.


گرايشات عاشقانه، اشعار تغزّلي، اشعار وطني و سياسي، وقايع فلسطين، فقر و امثال آن موضوعات جديدي بودند که اين شاعران به آنها مي پرداختند.
گرايشات عاشقانه، اشعار تغزّلي، اشعار وطنی و سياسي، وقايع فلسطين، فقر و امثال آن موضوعات جديدی بودند که اين شاعران به آنها می‌پرداختند.


وصف شهرهاي اردن، خوراکي ها و عناصر طبيعت مانند بيابان‌، برف، بهار، تابستان، حيوانات، امور کشاورزي، درختان زيتون و انجير، باران، طبيعت ساکت و رنگهاي مختلف طبيعت نيز از موضوعات مورد علاقه شاعران در تقليد بود.(23)
وصف شهرهای [[اردن]]، خوراکی‌ها و عناصر طبيعت مانند بيابان‌، برف، بهار، تابستان، حيوانات، امور کشاورزی، درختان زيتون و انجير، باران، طبيعت ساکت و رنگ‌های مختلف طبيعت نيز از موضوعات مورد علاقه شاعران در تقليد بود.(23)


در نيمه دوم قرن بيستم گروهي از شاعران اردني که از حرکت ادبي جديد تاثير پذيرفته بودند، برخي اشعارشان را در روزنامه ها و مجلات اردن به چاپ رساندند؛ ويژگي بارز اين اشعار، سادگي و توانايي انتقال سريع عواطف و احساسات بود. اين شاعران تلاش مي کردند تا با استفاده از رموز و الفاظ استعاري، شعر غنائي را با شعر تاملي در هم آميزند؛ بدين ترتيب تحولي نو در بناي قصيده به وجود آمد و قافيه ها متنوع شد و تحولي شگرف در شعر پديدار شد. برخي از مردم اين نوع شعر موسوم به شعر آزاد را نمي‌پسنديدند.(24)
در نيمه دوم قرن بيستم گروهی از شاعران اردنی که از حرکت ادبی جديد تاثير پذيرفته بودند، برخی اشعارشان را در روزنامه‌ها و مجلات [[اردن]] به چاپ رساندند؛ ويژگی بارز اين اشعار، سادگی و توانايی انتقال سريع عواطف و احساسات بود. اين شاعران تلاش می‌کردند تا با استفاده از رموز و الفاظ استعاری، شعر غنائی را با شعر تاملی در هم آميزند؛ بدين ترتيب تحولی نو در بنای قصيده به وجود آمد و قافيه‌ها متنوع شد و تحولی شگرف در شعر پديدار شد. برخی از مردم اين نوع شعر موسوم به شعر آزاد را نمی‌پسنديدند.(24)


ويژگي هاي شعر آزاد در اردن به شرحي است که مي‌آيد:
ويژگی‌های شعر آزاد در [[اردن]] به شرحی است که می‌آيد:


أ) عمق فکر: شاعران شعر آزاد، از دايرة اشعار طولاني، موزون و قافيه دار قديمي خارج شده بودند و تلاش مي کردند تا نوع جديدي از شعر را به وجود بياورند تا بتوانند در آن احساس و عواطف خود را به سرعت منتقل کنند. موضوعات اين گونة جديد، دردها و رنج ها، مرگ، فلسطين و جنگ ها و شکست ها بود.(25)
أ) عمق فکر: شاعران شعر آزاد، از دايره‌ی اشعار طولانی، موزون و قافيه دار قديمی خارج شده بودند و تلاش می‌کردند تا نوع جديدی از شعر را به وجود بياورند تا بتوانند در آن احساس و عواطف خود را به سرعت منتقل کنند. موضوعات اين گونه‌ی جديد، دردها و رنج‌ها، مرگ، فلسطين و جنگ‌ها و شکست‌ها بود.(25)


ب) استفاده از رمز: از بارزترين ويژگي هاي شعر آزاد، استفاده از کلمات و دلالت‌هاي رمزي است. در اشعار شاعراني مانند عبدالرحيم عمر و امين شنار و سبول کلماتي مانند مسيح، دريا، کربلا، سنگ، عنترة و عبلــة، اصحاب کهف، حلاج و سندباد و... به عنوان رمز و نماد بسيار استعمال شده است.(26)
ب) استفاده از رمز: از بارزترين ويژگی‌های شعر آزاد، استفاده از کلمات و دلالت‌های رمزی است. در اشعار شاعرانی مانند عبدالرحيم عمر و امين شنار و سبول کلماتی مانند مسيح، دريا، کربلا، سنگ، عنترة و عبلــة، اصحاب کهف، حلاج و سندباد و... به عنوان رمز و نماد بسيار استعمال شده است.(26)


ج) کلمات شعر آزاد: در شعر آزاد از کلمات خاصي استفاده مي شود تا بتوانند کلمات را با مدلول خود پيوند دهند. بدين ترتيب کلمات و مدلول هاي جديدي ابداع مي شوند.(27)
ج) کلمات شعر آزاد: در شعر آزاد از کلمات خاصی استفاده می‌شود تا بتوانند کلمات را با مدلول خود پيوند دهند. بدين ترتيب کلمات و مدلول‌های جديدی ابداع می‌شوند.(27)


د) نشانه هاي زندگي مردمي: در شعر آزاد به بيان زندگي عادي و معمولي روستاييان، درختان، حيوانات و آرزوهاي وطن و... می‌پردازند. (28)
د) نشانه‌های زندگی مردمی: در شعر آزاد به بيان زندگی عادی و معمولی روستاييان، درختان، حيوانات و آرزوهای وطن و... می‌پردازند. (28)


بعد از حادثة حمله يهود به فلسطين، در سال 1948 در بسياري از کشورهاي عربي از جمله اردن در اين زمينه اشعار فراواني گفته شد و اين مهم مورد توجه قرار گرفت.
بعد از حادثه‌ی حمله يهود به فلسطين، در سال 1948 در بسياری از کشورهای عربی از جمله [[اردن]] در اين زمينه اشعار فراوانی گفته شد و اين مهم مورد توجه قرار گرفت.


فلسطين و اردن از نظر جغرافيايي با هم همسايه هستند. بسياري از شاعران در کشور اردن متولد مي شوند و سپس به فلسطين مي روند و برعکس؛ مانند سلمي خضراء جيوسي، رشيد زيد، عصام حماد.(29)
فلسطين و [[اردن]] از نظر جغرافيايی با هم همسايه هستند. بسياری از شاعران در کشور [[اردن]] متولد می‌شوند و سپس به فلسطين می‌روند و برعکس؛ مانند سلمی خضراء جيوسي، رشيد زيد، عصام حماد.(29)


مي توانيم شاعران فلسطيني - اردني را به شاعران مُخَضرم نيز تقسيم کنيم، يعني شاعراني که هم پيش از حمله اسرائيل به فلسطين و هم پس از آن شعر گفته‌اند؛ مانند: فدوي طوقان، اسد محمد قاسم، يوسف خطيب و....(30)
می‌توانيم شاعران فلسطينی - اردنی را به شاعران مُخَضرم نيز تقسيم کنيم، يعنی شاعرانی که هم پيش از حمله اسرائيل به فلسطين و هم پس از آن شعر گفته‌اند؛ مانند: فدوی طوقان، اسد محمد قاسم، يوسف خطيب و....(30)


موضوعات اين اشعار شوق به وطن، فقر، قهرمانيها، ايثار و فداکاري، جرائم انگليس و يهود، بيداري سياسي، عذاب و قتل، شکنجه، شهادت ، مشکلات پناهندگان و... است.(31)
موضوعات اين اشعار شوق به وطن، فقر، قهرمانيها، ايثار و فداکاری، جرائم انگليس و يهود، بيداری سياسی، عذاب و قتل، شکنجه، شهادت ، مشکلات پناهندگان و... است.(31)


به این ترتیب قضيه فلسطين باعث بيداري شعر اردن و نوآوري شکل و مضمون آن شد و غناي شعر عربي را به سوي آن سرازير کرد.(32)
به این ترتیب قضيه فلسطين باعث بيداری شعر [[اردن]] و نوآوری شکل و مضمون آن شد و غنای شعر عربی را به سوی آن سرازير کرد.(32)


از نگاه محتوايي شعر در اردن در موضوعاتي که ذيلا مي‌آيد خلاصه مي شود:
از نگاه محتوايی شعر در [[اردن]] در موضوعاتی که ذيلا می‌آيد خلاصه می‌شود:


شعر مقاومت در برابر استعمار: مقاومت از جديدترين موضوعات شعر عربي است. اين نوع شعر، موسيقي و لحن بيان صريح و قوي دارد و باعث برانگيختن حس وطن دوستي و مقاومت در شنونده مي‌شود؛ معمولا در آن از کلمات محکم و استوار استفاده مي‌گردد. اين اشعار حماسي محسوب شده و نوع کلمات و موسيقي به کار رفته در آنها با اشعار ديگر متفاوت است.(33)
شعر مقاومت در برابر استعمار: مقاومت از جديدترين موضوعات شعر عربی است. اين نوع شعر، موسيقی و لحن بيان صريح و قوی دارد و باعث برانگيختن حس وطن دوستی و مقاومت در شنونده می‌شود؛ معمولا در آن از کلمات محکم و استوار استفاده می‌گردد. اين اشعار حماسی محسوب شده و نوع کلمات و موسيقی به کار رفته در آنها با اشعار ديگر متفاوت است.(33)


شاعران اين‌گونه شعرها سعي مي کنند مردم را به ميادين جنگ بکشانند و حس مقاومت را در آنها برانگيزند و قهرماني هاي عمرمختار، انقلاب يمن، انقلاب الجزاير و انقلاب فلسطين در سال 1936 و 1947 را يادآور ‌شوند.(34)
شاعران اين‌گونه شعرها سعی می‌کنند مردم را به ميادين جنگ بکشانند و حس مقاومت را در آنها برانگيزند و قهرمانی‌های عمرمختار، انقلاب يمن، انقلاب الجزاير و انقلاب فلسطين در سال 1936 و 1947 را يادآور ‌شوند.(34)


شعر خمر: مدام، خمر و مِي از موضوعات جديد در شعر اردن است که داراي هر دو معناي حقيقي و مجازي است. در اشعار عرار و حسني زيد موضوعاتي از اين قبيل فراوان ديده مي شود. عرار اصطلاح خمر را براي فرار از واقعيت، کم شدن درد ، رنج و نگراني، کشف اسرار زندگي و حقايق وجود در شعر خود استفاده مي کرد و حسني زيد براي رسيدن به عشق و زيبايي از آن در اشعارش استفاده مي کرد. و به آن افتخار مي کرد.(35)
شعر خمر: مدام، خمر و مِی از موضوعات جديد در شعر اردن است که دارای هر دو معنای حقيقی و مجازی است. در اشعار عرار و حسنی زيد موضوعاتی از اين قبيل فراوان ديده می‌شود. عرار اصطلاح خمر را برای فرار از واقعيت، کم شدن درد ، رنج و نگراني، کشف اسرار زندگی و حقايق وجود در شعر خود استفاده می‌کرد و حسنی زيد برای رسيدن به عشق و زيبايی از آن در اشعارش استفاده می‌کرد. و به آن افتخار می‌کرد.(35)


شعر وطن: در این اشعار موضوعاتي مانند عشق به وطن و قداست آن، فداکاري و ايثار، تحمل عذاب و مشقت براي مصالح وطن بیان مي‌شوند. در اشعار حسني زيد، عرار ، خالد ساکت و محمد روسان موضوعات وطني به وفور ديده مي شود.(36)
شعر وطن: در این اشعار موضوعاتی مانند عشق به وطن و قداست آن، فداکاری و ايثار، تحمل عذاب و مشقت برای مصالح وطن بیان می‌شوند. در اشعار حسنی زيد، عرار ، خالد ساکت و محمد روسان موضوعات وطنی به وفور ديده می‌شود.(36)


شعر تغزلي: ادبيات اردن اشعار تغزّلي زيبايي با موضوعات متنوع را در خود جاي داده است. در اين نوع شعر، زيبايي‌ها، تجارب شخصي، احساسات، شوق، وصال، لذات، ذوق و عواطف به فراواني بيان مي‌شود.
شعر تغزلي: ادبيات اردن اشعار تغزّلی زيبايی با موضوعات متنوع را در خود جای داده است. در اين نوع شعر، زيبايی‌ها، تجارب شخصي، احساسات، شوق، وصال، لذات، ذوق و عواطف به فراوانی بيان می‌شود.


اين گونه شعر انواع مختلفي دارد که عبارتند از: غزل تعليمي، سنت گرا، زنانه، غزل امروزي، غزل نو، غزل حسي، غزل عفيف، غزل مذکر، غلاميات.
اين گونه شعر انواع مختلفی دارد که عبارتند از: غزل تعليمي، سنت گرا، زنانه، غزل امروزي، غزل نو، غزل حسي، غزل عفيف، غزل مذکر، غلاميات.


از جمله شاعران غزل سرا مي‌توان از مصطفي زيد مخطوط، عرار، حسني فريز، محمود مطلق و... نام برد (37)
از جمله شاعران غزل سرا می‌توان از مصطفی زيد مخطوط، عرار، حسنی فريز، محمود مطلق و... نام برد (37)


شعر اجتماعي و اصلاحي: اشعار اجتماعي به موضوعاتي از قبيل ازدواج، آزادي، فقر و بيچارگي، بيماري، جهل، فقدان عدالت اجتماعي و نقش انجمن هاي خيريه مي پردازند.(38)
شعر اجتماعی و اصلاحي: اشعار اجتماعی به موضوعاتی از قبيل ازدواج، آزادي، فقر و بيچارگي، بيماري، جهل، فقدان عدالت اجتماعی و نقش انجمن‌های خيريه می‌پردازند.(38)


کشور اردن پس از حکومت عثماني دچار فقر ، جهل، بيماري بود و جايگاه زنان، سطح فرهنگ و آموزش، نازل و بي سوادي رايج بود. اساطير و خرافات چيره و بدبختي و اندوه بر همه جا غالب بود. مردم با کمترين امکانات و محروميت زندگي مي کردند؛ غذا، آب و دارويي وجود نداشت و مردان کار خود را از دست داده بودند. دراين زمان شاعران به موضوعات اجتماعي پرداختند و در جهت اصلاح معضلات اجتماعي شاعري کردند.(39)
کشور اردن پس از حکومت عثمانی دچار فقر ، جهل، بيماری بود و جايگاه زنان، سطح فرهنگ و آموزش، نازل و بی سوادی رايج بود. اساطير و خرافات چيره و بدبختی و اندوه بر همه جا غالب بود. مردم با کمترين امکانات و محروميت زندگی می‌کردند؛ غذا، آب و دارويی وجود نداشت و مردان کار خود را از دست داده بودند. دراين زمان شاعران به موضوعات اجتماعی پرداختند و در جهت اصلاح معضلات اجتماعی شاعری کردند.(39)


شعر فلسفي و انساني: برخي از شاعران که از مکتب خيام، شاعران مهاجر و آراء صوفيان تاثير پذيرفته بودند، براثر بيداري فلسفي ، شروع به سرودن شعر در زمينه هاي هستي، انسان و زندگي کردند.(40)
شعر فلسفی و انساني: برخی از شاعران که از مکتب خيام، شاعران مهاجر و آراء صوفيان تاثير پذيرفته بودند، براثر بيداری فلسفی ، شروع به سرودن شعر در زمينه‌های هستي، انسان و زندگی کردند.(40)


فدوي طوقان تلاش کرد تا ديدگاهي دربارة زندگي، جهان و وجود ارائه دهد. فوت برادرش ابراهيم طوقان تاثير زيادي بر روح او گذاشت، از اين رو پس از تأمل در حيات انسان وجود انسان بيهوده دانست.(41)
فدوی طوقان تلاش کرد تا ديدگاهی درباره‌ زندگی، جهان و وجود ارائه دهد. فوت برادرش ابراهيم طوقان تاثير زيادی بر روح او گذاشت، از اين رو پس از تأمل در حيات انسان وجود انسان بيهوده دانست.(41)


شکري شعشاعــة اشعاري با مضامين آميخته با حکمت، فلسفه و اصلاحات اجتماعي دارد. حسني زيد نيز در اشعاري از تفاوت هاي طبقاتي سخن مي گويد. (42)
شکری شعشاعــة اشعاری با مضامين آميخته با حکمت، فلسفه و اصلاحات اجتماعی دارد. حسنی زيد نيز در اشعاری از تفاوت‌های طبقاتی سخن می‌گويد. (42)


شعر سياسي و اعتقادي و حزبي: شعر اردني نقش مؤثري در بيداري مردم گرديد و روزنامه هاي اردني با انتشار قصائدي با مضامين سياسي، اعتقادي و حزبي در بيداري مردم نقش به‌سزایی داشتند.
شعر سياسی و اعتقادی و حزبي: شعر اردنی نقش مؤثری در بيداری مردم گرديد و روزنامه‌های اردنی با انتشار قصائدی با مضامين سياسي، اعتقادی و حزبی در بيداری مردم نقش به‌سزایی داشتند.


احزاب سياسي در سال 1946 در اردن تأسيس شدند، پس از تأسيس پادشاهي اردن احزاب در چارچوب قوانين به فعاليت پرداختند و بدين ترتيب موضوعات شعري جديدي در قالب مناسبات، اشعار اعتقادي و انقلابي و اشعار قومي و حزبي شکل گرفت. اين اشعار نقش درخوري در انتشار مرام احزاب سياسي در اردن و تثبيت ديدگاه هاي آنان داشت.(43)
احزاب سياسی در سال 1946 در اردن تأسيس شدند، پس از تأسيس پادشاهی اردن احزاب در چارچوب قوانين به فعاليت پرداختند و بدين ترتيب موضوعات شعری جديدی در قالب مناسبات، اشعار اعتقادی و انقلابی و اشعار قومی و حزبی شکل گرفت. اين اشعار نقش درخوری در انتشار مرام احزاب سياسی در اردن و تثبيت ديدگاه‌های آنان داشت.(43)


مرحله دوم از سال 1967 شروع شده و تا زمان حال نيز ادامه دارد. (44)
مرحله دوم از سال 1967 شروع شده و تا زمان حال نيز ادامه دارد. (44)


بعد از شکست دردناک جنگ حزيران در سال 1967 موجي از نااميدي، درد و رنج، بدبيني و ياس همه جا را فراگرفت و به دنبال يافتن عوامل شکست، در شعر و نثر آن زمان مي‌توان انعکاس آن را ملاحظه کرد. نزار قباني در قصيده اي طولاني، نزاعات، اختلافات، دردها و نااميدي هاي آن عصر را به تصوير کشيده است.(45)
بعد از شکست دردناک جنگ حزيران در سال 1967 موجی از نااميدي، درد و رنج، بدبينی و ياس همه جا را فراگرفت و به دنبال يافتن عوامل شکست، در شعر و نثر آن زمان می‌توان انعکاس آن را ملاحظه کرد. نزار قبانی در قصيده ای طولاني، نزاعات، اختلافات، دردها و نااميدی‌های آن عصر را به تصوير کشيده است.(45)


اين شعر به نوعي ادبيات مقاومت بود. پس از سال 1967 شاعران بسياري در اردن ظهور کردند. در اين حال حرکت شعري در اردن با لبنان، مصر، عراق و سوريه هم زمان گرديد. فعاليت هاي سياسي پس از سال 1970 تاثيرات منفي بر شعر گذاشت، از اين رو بسياري از شاعران و نويسندگان با گرايش هاي سياسي مختلف اردن را ترک کردند و آنان که در اردن باقي ماندند به رموز و کنايات و اشارات تاريخي و سياسي در شعر پناه بردند در اشعارشان نگراني، اضطراب و بيهودگي موج مي زد. (46) بخش ديگري از شاعران نيز سکوت اختيار کرده و شعري منتشر نکردند. دهه هفتاد و هشتاد، مرحله نزاع بين دو گروه شاعران جوان و شاعران سالخورده بود. اشعار شعراي جوان در اين زمان در فضاي خيالات و به دور از ذوق مردمي سروده مي شد.(47)
اين شعر به نوعی ادبيات مقاومت بود. پس از سال 1967 شاعران بسياری در اردن ظهور کردند. در اين حال حرکت شعری در اردن با لبنان، مصر، عراق و سوريه هم زمان گرديد. فعاليت‌های سياسی پس از سال 1970 تاثيرات منفی بر شعر گذاشت، از اين رو بسياری از شاعران و نويسندگان با گرايش‌های سياسی مختلف اردن را ترک کردند و آنان که در اردن باقی ماندند به رموز و کنايات و اشارات تاريخی و سياسی در شعر پناه بردند در اشعارشان نگراني، اضطراب و بيهودگی موج می‌زد. (46) بخش ديگری از شاعران نيز سکوت اختيار کرده و شعری منتشر نکردند. دهه هفتاد و هشتاد، مرحله نزاع بين دو گروه شاعران جوان و شاعران سالخورده بود. اشعار شعرای جوان در اين زمان در فضای خيالات و به دور از ذوق مردمی سروده می‌شد.(47)


گرچه در اين دوره نيز اشعار تقليدي وجود داشت ولي بيشترين گرايش به سوي تجدد و نوگرايي در شعر بود.(48)
گرچه در اين دوره نيز اشعار تقليدی وجود داشت ولی بيشترين گرايش به سوی تجدد و نوگرايی در شعر بود.(48)




خط ۲۰۸: خط ۱۹۷:
2 - 4 - 8 داستان كوتاه:  
2 - 4 - 8 داستان كوتاه:  


محققان در دو كشور اردن و فلسطين، طلايه دار داستان نويسي به ويژه داستان كوتاه در اين دو كشور را خليل بيدس صاحب مجله النفائس مي‌دانند. مجموعه داستان كوتاه خليل بيدس موسوم به مسارح الاذهان براي اولين بار در سال 1924 ميلادي در مصر به چاپ رسيد که نخستين کتاب در اين زمينه به شمار مي رود. خليل بيدس در مجله النفائس، داستان ها و روايت هاي ترجمه شده از ادبيات کشورهاي ديگر به ويژه داستان هاي کوتاه غربي را منتشر مي کرد. اولين شماره اين مجله را در سال 1908 انتشار يافت.  
محققان در دو كشور اردن و فلسطين، طلايه دار داستان نويسی به ويژه داستان كوتاه در اين دو كشور را خليل بيدس صاحب مجله النفائس می‌دانند. مجموعه داستان كوتاه خليل بيدس موسوم به مسارح الاذهان برای اولين بار در سال 1924 ميلادی در مصر به چاپ رسيد که نخستين کتاب در اين زمينه به شمار می‌رود. خليل بيدس در مجله النفائس، داستان‌ها و روايت‌های ترجمه شده از ادبيات کشورهای ديگر به ويژه داستان‌های کوتاه غربی را منتشر می‌کرد. اولين شماره اين مجله را در سال 1908 انتشار يافت.  


محمود سيف الدين الايراني در کتاب ثقافتنا في خمسين عاما نه تنها خليل بيدس را پيشرو داستان کوتاه در فلسطين و اردن مي داند بلکه وي را پيشرو اين گونه در ميان تمامي کشورهاي عربي به شمار مي آورد.
محمود سيف الدين الايرانی در کتاب ثقافتنا فی خمسين عاما نه تنها خليل بيدس را پيشرو داستان کوتاه در فلسطين و اردن می‌داند بلکه وی را پيشرو اين گونه در ميان تمامی کشورهای عربی به شمار می‌آورد.


اسد و ياغيان داستان نويسان ديگري را نيز به اين شرح برمي شمارند: نجاتي صدقي، عارف عروني، عبدالحميد ياسين، سميرة عزام، محمد صبحي ابوغنيمــة، شکري شعشاعــة، اسحاق موسي الحسيني، ابراهيم سکجها. (49)
اسد و ياغيان داستان نويسان ديگری را نيز به اين شرح برمی‌شمارند: نجاتی صدقي، عارف عروني، عبدالحميد ياسين، سميرة عزام، محمد صبحی ابوغنيمــة، شکری شعشاعــة، اسحاق موسی الحسيني، ابراهيم سکجها. (49)


پس از خليل بيدس افرادي مانند حسني فريز، عيسي الناعوري، امين فارس و محمد سعيد الجنيدي را مي توان ادامه دهندۀ راه وي نام برد. داستان كوتاه هم اكنون در اردن با رويكردي جديد به كار خود ادامه مي دهد و از سبك هاي رمانتيك تا واقع گرايي و پیروی می‌کنند.
پس از خليل بيدس افرادی مانند حسنی فريز، عيسی الناعوري، امين فارس و محمد سعيد الجنيدی را می‌توان ادامه دهندۀ راه وی نام برد. داستان كوتاه هم اكنون در اردن با رويكردی جديد به كار خود ادامه می‌دهد و از سبك‌های رمانتيك تا واقع گرايی و پیروی می‌کنند.


همچنين نويسندگان زن در داستان نويسي به ويژه داستان كوتاه ورودي چشمگير داشتند و هند ابوالشعر، انصاف قلعحي، رجاء ابوغزالــة، زليخــة ابوريشه را مي توان از سرآمدان نويسندگان زن ناميد.
همچنين نويسندگان زن در داستان نويسی به ويژه داستان كوتاه ورودی چشمگير داشتند و هند ابوالشعر، انصاف قلعحي، رجاء ابوغزالــة، زليخــة ابوريشه را می‌توان از سرآمدان نويسندگان زن ناميد.


اديبان اردني محتواي داستان هاي كوتاه را در دهه پنجاه ميلادي در اين كشور بيشتر پيرامون موضوعات قديمي مي دانند، اما پس از گذشت يك دهه و در آغاز دهه شصت با ايجاد نوعي دگرگوني در اسلوب، بسياري از اندرزها، امثال،‌ حوادث روز و جريان هاي فكري عصر حاضر در آنها ديده مي شود که نويسندگان شان از اين رهگذر به موفقيت هايي در جشنواره هاي ادبي بين المللي نائل آمده اند. (50)
اديبان اردنی محتوای داستان‌های كوتاه را در دهه پنجاه ميلادی در اين كشور بيشتر پيرامون موضوعات قديمی می‌دانند، اما پس از گذشت يك دهه و در آغاز دهه شصت با ايجاد نوعی دگرگونی در اسلوب، بسياری از اندرزها، امثال،‌ حوادث روز و جريان‌های فكری عصر حاضر در آنها ديده می‌شود که نويسندگان شان از اين رهگذر به موفقيت‌هايی در جشنواره‌های ادبی بين المللی نائل آمده اند. (50)


اسامي برخي از نويسندگان داستان کوتاه درسال هاي 1977تا1988 به اين شرح است:
اسامی برخی از نويسندگان داستان کوتاه درسال‌های 1977تا1988 به اين شرح است:


مردان داستان نويس: عيسي ناعوري, شحادة ناطور، قاسم توفيق، فتحي الاسمر، فاروق خورشيد، سهير قلعجي، محمد احمد، طه عثمان، ابراهيم خليل، ابراهيم طوباسي، ابراهيم عطاري، احمد عوده، احمد غطاشه، بدر عليان، بسام سلمان، بسمــة رجوب، جواهر رفاعيه، حسب الله يحيي، حسن رمضان،محمد حجازي، غسان تل.
مردان داستان نويس: عيسی ناعوري, شحادة ناطور، قاسم توفيق، فتحی الاسمر، فاروق خورشيد، سهير قلعجي، محمد احمد، طه عثمان، ابراهيم خليل، ابراهيم طوباسي، ابراهيم عطاري، احمد عوده، احمد غطاشه، بدر عليان، بسام سلمان، بسمــة رجوب، جواهر رفاعيه، حسب الله يحيي، حسن رمضان،محمد حجازي، غسان تل.


زنان داستان نويس: ليلي اطرش، ليلي عمري، لينا حواري، لينا عبدالعليم، عائشه رازم، فاطمه هندي، فلورا بقلــة، زينب شمروخ، زهره عمره.  
زنان داستان نويس: ليلی اطرش، ليلی عمري، لينا حواري، لينا عبدالعليم، عائشه رازم، فاطمه هندي، فلورا بقلــة، زينب شمروخ، زهره عمره.  


3 - 4 - 8 رمان و داستان  
3 - 4 - 8 رمان و داستان  


داستان در کشور اردن با ويژگي «ذوق» از ديگر کشورهاي عربي متمايز مي‌شود. و مانند رمان در ساير کشورها از جريانات و گروه ها تاثير مي پذيرد. رمان در کشور اردن همزمان با کشورهاي ديگر عربي مانند مصر، عراق در اواخر قرن نوزدهم ظهور کرد و رواج يافت که گونة ادبي جديدي در اين کشور محسوب مي شود.(51)
داستان در کشور اردن با ويژگی «ذوق» از ديگر کشورهای عربی متمايز می‌شود. و مانند رمان در ساير کشورها از جريانات و گروه‌ها تاثير می‌پذيرد. رمان در کشور اردن همزمان با کشورهای ديگر عربی مانند مصر، عراق در اواخر قرن نوزدهم ظهور کرد و رواج يافت که گونه‌ی ادبی جديدی در اين کشور محسوب می‌شود.(51)


پژوهشگران در مورد ماهيت رمان و رمان نويسي در اردن تفاصيل زيادي بيان كرده‌اند، دكتر خالد الكركي از اديبان اردني در كتاب رمان در اردن معتقد است كه تاكنون موضوع رمان هاي اردني همواره مثبت و اميدوار كننده بوده است؛ دكتر سمير قطامي با نفي وجود رمان هنري در اين كشور در بين سال هاي 1948 تا 1967 نظر خود را پيرامون سبك رمان نويسي نويسندگان اردني اين گونه بيان مي كند: تاكنون رمان هنرمندانه مناسب و قابل فهم در ادبيات اردن نوشته نشده است و رمان هاي موجود هم نتوانسته در اذهان خوانندگان جاودانه شود. دکتر ابراهيم خليل معتقد است که داستان هاي ناب بعد از سال 1967 در اردن ظهور کردند؛ مانند اوراق عاقر از سالم نحاس، انت منذ اليوم از تيسير سبول و کابوس از امين شنار.(52)
پژوهشگران در مورد ماهيت رمان و رمان نويسی در اردن تفاصيل زيادی بيان كرده‌اند، دكتر خالد الكركی از اديبان اردنی در كتاب رمان در اردن معتقد است كه تاكنون موضوع رمان‌های اردنی همواره مثبت و اميدوار كننده بوده است؛ دكتر سمير قطامی با نفی وجود رمان هنری در اين كشور در بين سال‌های 1948 تا 1967 نظر خود را پيرامون سبك رمان نويسی نويسندگان اردنی اين گونه بيان می‌كند: تاكنون رمان هنرمندانه مناسب و قابل فهم در ادبيات اردن نوشته نشده است و رمان‌های موجود هم نتوانسته در اذهان خوانندگان جاودانه شود. دکتر ابراهيم خليل معتقد است که داستان‌های ناب بعد از سال 1967 در اردن ظهور کردند؛ مانند اوراق عاقر از سالم نحاس، انت منذ اليوم از تيسير سبول و کابوس از امين شنار.(52)


با ورود به دهه هشتاد داستان ها نيز وارد مرحله جديدي از نوآوري و ابداعات شدند و داستان‌هاي جديدي به چاپ رسيدند؛ مانند: احياء في البحر الميت درسال1982، اعترافات کاتم صوت در سال1986و متاهــة الاعراب في ناطحاث السحاب در سال 1986 از مونس رزاز؛ داستان هاي مهم هي الطريق الي بلحارث در سال 1982 و وقت در سال 1984 از جمال ناجي؛ سپس داستان نويسان ديگري نيز مانند قاسم توفيق و ابراهيم نصر الله و الياس فرکوح و احمد عودة و ليلي اطرش نيز آثار خود را عرضه کردند و فضاي داستان نويسي متحول شد. (53)
با ورود به دهه هشتاد داستان‌ها نيز وارد مرحله جديدی از نوآوری و ابداعات شدند و داستان‌های جديدی به چاپ رسيدند؛ مانند: احياء فی البحر الميت درسال1982، اعترافات کاتم صوت در سال1986و متاهــة الاعراب فی ناطحاث السحاب در سال 1986 از مونس رزاز؛ داستان‌های مهم هی الطريق الی بلحارث در سال 1982 و وقت در سال 1984 از جمال ناجي؛ سپس داستان نويسان ديگری نيز مانند قاسم توفيق و ابراهيم نصر الله و الياس فرکوح و احمد عودة و ليلی اطرش نيز آثار خود را عرضه کردند و فضای داستان نويسی متحول شد. (53)


دکتر خالد کرکي در کتاب عن الروايــة في الاردن، داستان هاي کشور اردن را در شش دسته طبقه بندي مي کند:
دکتر خالد کرکی در کتاب عن الروای‌ـة فی الاردن، داستان‌های کشور اردن را در شش دسته طبقه بندی می‌کند:


1. رمان‌هايي كه بر پايه گفتگو و به سبك يادداشت هاي شخصي نوشته شدند و شخصيت هاي زيادي در آن به نقش آفريني مي پردازند.
1. رمان‌هايی كه بر پايه گفتگو و به سبك يادداشت‌های شخصی نوشته شدند و شخصيت‌های زيادی در آن به نقش آفرينی می‌پردازند.


2. رمان هايي كه نويسندگان آنها رويكردي رمانتيك و واقع گرايانه دارند و افكار خويش را به شكل نمادين نگاشته ا ند.
2. رمان‌هايی كه نويسندگان آنها رويكردی رمانتيك و واقع گرايانه دارند و افكار خويش را به شكل نمادين نگاشته ا ند.


3. در رمان هاي نويسندگان اردني موضوعات پليسي و روان شناسانه به چشم نمي خورد و بيشتر آنها با ويژگي ادبيات جهان عرب و با تاثير پذيري از افرادي هم چون الطيب صالح، الطاهر وطار وحنامينــة نوشته شده که از سال1967 به بعد ظهور کردند.
3. در رمان‌های نويسندگان اردنی موضوعات پليسی و روان شناسانه به چشم نمی‌خورد و بيشتر آنها با ويژگی ادبيات جهان عرب و با تاثير پذيری از افرادی هم چون الطيب صالح، الطاهر وطار وحنامينــة نوشته شده که از سال1967 به بعد ظهور کردند.


4. رمان‌هايي که نويسندگان آنها به گزارش صرف وقايع روزانه و تاريخ معاصر خويش مي‌پردازند و حوادث را به صورت مستقيم در آن بيان مي‌كنند؛ فايز محمود،‌ احمد عوده، سالم النحاس و هاشم غرايبــة، جمال ناجي، مونس رزاز ... از اين جمله هستند.
4. رمان‌هايی که نويسندگان آنها به گزارش صرف وقايع روزانه و تاريخ معاصر خويش می‌پردازند و حوادث را به صورت مستقيم در آن بيان می‌كنند؛ فايز محمود،‌ احمد عوده، سالم النحاس و‌هاشم غرايبــة، جمال ناجي، مونس رزاز ... از اين جمله هستند.


5. قضاياي فلسطين طي چند دهه اخير تاثير زيادي در رمان نويسي نويسندگان اردني داشته و آن را مي توان محور اساسي برخي از رمان هاي اردني دانست؛ از جمله رمان هايي كه به فلسطين و مشكلات مردم آن پرداخته مي توان از ذكريات شكري شعشاعه، فتاة من فلسطين عبدالحليم عباس، بيت وراء الحدود و جراح حديدة عيسي ناعوري و اوراق عاقر از سالم نحاس و داستان هاي امين شنار و عطية عبد الله عطيــۀ و احمد عودة و جمال ناجي و مونس رزاز و علي حسين خلف نام برد. (54)
5. قضايای فلسطين طی چند دهه اخير تاثير زيادی در رمان نويسی نويسندگان اردنی داشته و آن را می‌توان محور اساسی برخی از رمان‌های اردنی دانست؛ از جمله رمان‌هايی كه به فلسطين و مشكلات مردم آن پرداخته می‌توان از ذكريات شكری شعشاعه، فتاة من فلسطين عبدالحليم عباس، بيت وراء الحدود و جراح حديدة عيسی ناعوری و اوراق عاقر از سالم نحاس و داستان‌های امين شنار و عطية عبد الله عطی‌ـۀ و احمد عودة و جمال ناجی و مونس رزاز و علی حسين خلف نام برد. (54)


6. رمان هايي که به آگاه کردن مردم از مسائل اجتماعي مي پردازد و در تلاش براي معرفي شخصيت‌هايي است که به دنبال شناخت خويشتن هستند؛ مؤنس الرزاز با نوشتن رمان احياء البحر الميت و سالم النحاس با خلق تلك الاعوام به قلم فرسايي در اين عرصه پرداخته اند. (55)
6. رمان‌هايی که به آگاه کردن مردم از مسائل اجتماعی می‌پردازد و در تلاش برای معرفی شخصيت‌هايی است که به دنبال شناخت خويشتن هستند؛ مؤنس الرزاز با نوشتن رمان احياء البحر الميت و سالم النحاس با خلق تلك الاعوام به قلم فرسايی در اين عرصه پرداخته اند. (55)


<nowiki>***</nowiki>
<nowiki>***</nowiki>


اهم داستان نويسان کشور اردن با ذکر مشهورترین آثارشان عبارت اند: شکري شعاعــة: ذکريات (خاطرات)، في طريق الزمان ( در راه زمان)؛ علي حسين خلف: حافــة النهر (ساحل رود)، نجم المتوسط ( ستاره متوسط)؛ غالب هلسا: الضحک (خنده)، البکاء علي الاطلال ( گريه بر اطلال)، ثلاثــة وجوه لبغداد (سه چهره بغداد)؛ رشاد ابوشاور: ايام الحب و الموت (روزهاي عشق و مرگ)، البکاء علي صدر الحبيب ( گريه بر سينه معشوق)؛ محمد عبده فريحات: الاجنحــة الامل (بال‌هاي آرزو)؛ جوليا صوالحــة: نار و رماد (آتش و خاکستر)، الحق الضائع (حق گمشده) ، هل ترجعين؟ (آيا برمي‌گردي؟عطيــة عبدالله عطيــة: الدم و التراب (خون و خاک)، متي تورق الاشجار؟ (کي برگ ها مي ريزد؟عيسي ناعوري: ليلــة في القطار (شبي در قطار) ، جراح جديدة (جراح جديد) ، بيت وراء الحدود (خانه اي پشت مرزها)(56)  
اهم داستان نويسان کشور اردن با ذکر مشهورترین آثارشان عبارت اند: شکری شعاعــة: ذکريات (خاطرات)، فی طريق الزمان ( در راه زمان)؛ علی حسين خلف: حافــة النهر (ساحل رود)، نجم المتوسط ( ستاره متوسط)؛ غالب هلسا: الضحک (خنده)، البکاء علی الاطلال ( گريه بر اطلال)، ثلاثــة وجوه لبغداد (سه چهره بغداد)؛ رشاد ابوشاور: ايام الحب و الموت (روزهای عشق و مرگ)، البکاء علی صدر الحبيب ( گريه بر سينه معشوق)؛ محمد عبده فريحات: الاجنحــة الامل (بال‌های آرزو)؛ جوليا صوالحــة: نار و رماد (آتش و خاکستر)، الحق الضائع (حق گمشده) ، هل ترجعين؟ (آيا برمی‌گردي؟عطی‌ـة عبدالله عطی‌ـة: الدم و التراب (خون و خاک)، متی تورق الاشجار؟ (کی برگ‌ها می‌ريزد؟عيسی ناعوري: ليلــة فی القطار (شبی در قطار) ، جراح جديدة (جراح جديد) ، بيت وراء الحدود (خانه ای پشت مرزها)(56)  


    
    
خط ۲۵۶: خط ۲۴۵:
4 - 4- 8 نقد ادبي:
4 - 4- 8 نقد ادبي:


به اعتقاد پژوهشگران اردني، نقد ادبي در اردن با نوشته هاي اساتيدي چون ناصرالدين الاسد، محمود السمرة، عبدالرحمن ياغي، هاشم ياغي، يوسف بكار، حسين جمعه و سمير قطامي، محمود عصفور، نصرت عبدالرحمن، محمد علي ابوحمدة و ناقدان جواني هم چون فخري صالح و ابراهيم خليل عبدالله رضوان، احمد مصلح، توفيق ابو رب، امينــة عدوان، خليل سواحري شکل مي گيرد.(57)
به اعتقاد پژوهشگران اردني، نقد ادبی در اردن با نوشته‌های اساتيدی چون ناصرالدين الاسد، محمود السمرة، عبدالرحمن ياغي،‌هاشم ياغي، يوسف بكار، حسين جمعه و سمير قطامي، محمود عصفور، نصرت عبدالرحمن، محمد علی ابوحمدة و ناقدان جوانی هم چون فخری صالح و ابراهيم خليل عبدالله رضوان، احمد مصلح، توفيق ابو رب، امينــة عدوان، خليل سواحری شکل می‌گيرد.(57)


مجلس نمايندگاني که امير عبدالله تشکيل داد در بحث ها و جلسات خود، به موضوعات ادبي و شعري نيز مي پرداخت. برخي از اعضاي آن عبارتند از :احمد زکي پاشا، محمد شريقي، فواد خطيب، شکري شعشاعــة، احمد صافي نجفي و... .(58)
مجلس نمايندگانی که امير عبدالله تشکيل داد در بحث‌ها و جلسات خود، به موضوعات ادبی و شعری نيز می‌پرداخت. برخی از اعضای آن عبارتند از :احمد زکی پاشا، محمد شريقي، فواد خطيب، شکری شعشاعــة، احمد صافی نجفی و... .(58)


بحث و گفتگوهاي ادبي کم کم به روزنامه هايي مانند الشرق العربي، جزيرة العرب، جهاد، العهد، انباء و حکمت نيز راه يافت. روزنامه الجزيرة نقش مهمي در اين زمينه ايفا مي کرد که صاحب آن تيسير ظبيان مردم را به بحث و گفتگوهاي ادبي تشويق مي کرد. (59)
بحث و گفتگوهای ادبی کم کم به روزنامه‌هايی مانند الشرق العربي، جزيرة العرب، جهاد، العهد، انباء و حکمت نيز راه يافت. روزنامه الجزيرة نقش مهمی در اين زمينه ايفا می‌کرد که صاحب آن تيسير ظبيان مردم را به بحث و گفتگوهای ادبی تشويق می‌کرد. (59)


در آغاز دهه پنجاه ميلادي نقد ادبي در صفحاتي از مجلات ادبي هم چون القلم الحديد (1925)، الافق الحديد (1961 تا 1965) و سپس مجله افكار (1966م) ديده شد. در اين مدت دانشگاهيان اردني به نقد توجه ويژه اي كردند. با تاسيس دانشگاه اردن، دانشگاه يرموك و انجمن نويسندگان «رابطــة الکتاب الاردنيين» نقد ادبي شكوفايي رو به رشدي را تجربه کرد و کتابها و تحقيقات مهمي در اين زمينه ارائه شد. محمد مشايخ اسامي حدود 72 نفر از اعضاي فعال انجمن را در زمينه نقد ادبي آورده که در مجموع قريب 223 عنوان تخصصي در اين زمينه ارائه داده اند. (60)
در آغاز دهه پنجاه ميلادی نقد ادبی در صفحاتی از مجلات ادبی هم چون القلم الحديد (1925)، الافق الحديد (1961 تا 1965) و سپس مجله افكار (1966م) ديده شد. در اين مدت دانشگاهيان اردنی به نقد توجه ويژه ای كردند. با تاسيس دانشگاه اردن، دانشگاه يرموك و انجمن نويسندگان «رابطــة الکتاب الاردنيين» نقد ادبی شكوفايی رو به رشدی را تجربه کرد و کتابها و تحقيقات مهمی در اين زمينه ارائه شد. محمد مشايخ اسامی حدود 72 نفر از اعضای فعال انجمن را در زمينه نقد ادبی آورده که در مجموع قريب 223 عنوان تخصصی در اين زمينه ارائه داده اند. (60)


برخي از پژوهشگران نهال نوپاي نقد ادبي در اردن را با بحران هايي چون عدم مطلوبیت سطح مجلات ادبي و فقدان گستردگی آن در جهان عرب و عدم پوشش نقد مواجه مي‌دانند و خواستار آنند كه ناقدان، شموليت، ديدگاه هاي دقيق، دوري از تاريخ استنادي و ورود مستقيم به جوانب ابتكاري را در سرلوحه كار خود قرار دهند و به گونه اي دست به نقد ادبي زنند كه خوانندگان بيشتري در مناطق عرب زبان رغبت به مطالعه آن كنند.
برخی از پژوهشگران نهال نوپای نقد ادبی در اردن را با بحران‌هايی چون عدم مطلوبیت سطح مجلات ادبی و فقدان گستردگی آن در جهان عرب و عدم پوشش نقد مواجه می‌دانند و خواستار آنند كه ناقدان، شموليت، ديدگاه‌های دقيق، دوری از تاريخ استنادی و ورود مستقيم به جوانب ابتكاری را در سرلوحه كار خود قرار دهند و به گونه ای دست به نقد ادبی زنند كه خوانندگان بيشتری در مناطق عرب زبان رغبت به مطالعه آن كنند.


نقد ادبي در اردن را مي توان به كالايي وارداتي تشبيه كرد كه هم چنان نويسندگان اردني به دنبال كشف زوايا و نقاط ناشناخته آن هستند. (61) از آنجا که نقد ادبي هم مانند ساير زمينه هاي ادبي به ابداع و نوآوري نياز دارد، از ميان صدها نفري که روايت و قصه مي نويسند تعداد اندکي نقاد ماهرند. (62)
نقد ادبی در اردن را می‌توان به كالايی وارداتی تشبيه كرد كه هم چنان نويسندگان اردنی به دنبال كشف زوايا و نقاط ناشناخته آن هستند. (61) از آنجا که نقد ادبی هم مانند ساير زمينه‌های ادبی به ابداع و نوآوری نياز دارد، از ميان صدها نفری که روايت و قصه می‌نويسند تعداد اندکی نقاد ماهرند. (62)


اسامي برخي از منتقدان اردني فعال در روزنامه ها در سالهاي 1977-1988 به اين شرح است:
اسامی برخی از منتقدان اردنی فعال در روزنامه‌ها در سالهای 1977-1988 به اين شرح است:


مردان منتقد: سمير قطامي، ابراهيم سعافين، احسان عباس، خالد کرکي، محمد شاهين، جميل جبر، حسني فريز، حسني محمود، اديب نايف ذياب، عبد الرحمن شاهين، جميل علوش، ترکي مغيض، ابراهيم سنجلاوي، صالح حمارنه، صلاح جرار، ابراهيم ابوناب، سمير فياض، ابراهيم خليل، عبدالرووف شمعون، عبدالحميد ياسين، سالم نحاس، سليم برکات. (63)
مردان منتقد: سمير قطامي، ابراهيم سعافين، احسان عباس، خالد کرکي، محمد شاهين، جميل جبر، حسنی فريز، حسنی محمود، اديب نايف ذياب، عبد الرحمن شاهين، جميل علوش، ترکی مغيض، ابراهيم سنجلاوي، صالح حمارنه، صلاح جرار، ابراهيم ابوناب، سمير فياض، ابراهيم خليل، عبدالرووف شمعون، عبدالحميد ياسين، سالم نحاس، سليم برکات. (63)


زنان منتقد: زليخه ابوريشه، سميرة ناصر، فاطمه هندي، وفاء احمد، فخري صالح. (64)                        
زنان منتقد: زليخه ابوريشه، سميرة ناصر، فاطمه هندي، وفاء احمد، فخری صالح. (64)                        




خط ۲۷۹: خط ۲۶۸:
5 - 4 - 8 نمايشنامه
5 - 4 - 8 نمايشنامه


پژوهشگران و كارشناسان سرآغاز پديده تئاتر و نمايشنامه نويسي در اردن را به كانون ها، انجمن ها و مدارس مرتبط مي دانند. دكتر سمير قطاس نخستين تلاش ها براي شكل گيري تئاتر و نمايشنامه نويسي در اردن رابه سال 1945 ميلادي و در كانون بازيگري و موسيقي شهر اربد مي داند كه پس از آن نمايشنامه الشموع المحترقــة به نويسندگي صلاح ابو زيد در سينما الزهراء شهر اربد در سال 1948 ميلادي به روي صحنه رفت. وي هم چنين گروه هنري سينما و تئاتر اردن به رياست ابراهيم مسيس را كه در اوايل دهه پنجاه ميلادي آغاز به كاركرد، از ديگر نشانه هاي بروز تئاتر و نمايشنامه نويسي مي داند.
پژوهشگران و كارشناسان سرآغاز پديده تئاتر و نمايشنامه نويسی در اردن را به كانون‌ها، انجمن‌ها و مدارس مرتبط می‌دانند. دكتر سمير قطاس نخستين تلاش‌ها برای شكل گيری تئاتر و نمايشنامه نويسی در اردن رابه سال 1945 ميلادی و در كانون بازيگری و موسيقی شهر اربد می‌داند كه پس از آن نمايشنامه الشموع المحترقــة به نويسندگی صلاح ابو زيد در سينما الزهراء شهر اربد در سال 1948 ميلادی به روی صحنه رفت. وی هم چنين گروه هنری سينما و تئاتر اردن به رياست ابراهيم مسيس را كه در اوايل دهه پنجاه ميلادی آغاز به كاركرد، از ديگر نشانه‌های بروز تئاتر و نمايشنامه نويسی می‌داند.


با اين حال تمامي كارشناسان هنري آغاز رسمي تئاتر در اردن را با اجرای نمايشنامه الفخ در سال 1962 ميلادي همزمان مي دانند؛ اين نمايشنامه به دست رابرت توماس نگاشته و توسط هاني صنوبر كارگرداني شد و در مركز اطلاعات آمريكايي در امان به روي صحنه رفت.  
با اين حال تمامی كارشناسان هنری آغاز رسمی تئاتر در اردن را با اجرای نمايشنامه الفخ در سال 1962 ميلادی همزمان می‌دانند؛ اين نمايشنامه به دست رابرت توماس نگاشته و توسط هانی صنوبر كارگردانی شد و در مركز اطلاعات آمريكايی در امان به روی صحنه رفت.  


در دهه شصت ميلادي در اردن تعداد ديگري از گروه هاي نمايش پا به عرصه گذاشتند كه از آن جمله مي توان گروه هواداران بازيگري المقدسي در قدس كه فعاليت هاي خود را به زبان انگليسي انجام مي دادند، گروه هواداران تئاتر وابسته به مجلس فرهنگي بريتانيا در قدس،‌ گروه هواداران درام وابسته به مركز اطلاعات آمريكايي در امان و گروه [[خانواده تئاتر اردن]] به رياست هاني صنوبر و با حمايت عبدالحميد شرف وزير فرهنگ وقت اردن را نام برد.
در دهه شصت ميلادی در اردن تعداد ديگری از گروه‌های نمايش پا به عرصه گذاشتند كه از آن جمله می‌توان گروه هواداران بازيگری المقدسی در قدس كه فعاليت‌های خود را به زبان انگليسی انجام می‌دادند، گروه هواداران تئاتر وابسته به مجلس فرهنگی بريتانيا در قدس،‌ گروه هواداران درام وابسته به مركز اطلاعات آمريكايی در امان و گروه [[خانواده تئاتر اردن]] به رياست هانی صنوبر و با حمايت عبدالحميد شرف وزير فرهنگ وقت اردن را نام برد.


گروه خانواده تئاتر اردن در سال 1966 تعدادي از نمايشنامه هاي معروف نويسندگان صاحب سبك جهان هم چون اسكار وايلد،‌ هنري ابسن و رابرت توماس را براي اولين بار در اردن به نمايش درآوردند و پس از آن به بازسازي نمايشنامه هاي مشهورتري از سامرست موام،‌ برنارد شو و الخاندروكاسونا پرداختند.
گروه خانواده تئاتر اردن در سال 1966 تعدادی از نمايشنامه‌های معروف نويسندگان صاحب سبك جهان هم چون اسكار وايلد،‌ هنری ابسن و رابرت توماس را برای اولين بار در اردن به نمايش درآوردند و پس از آن به بازسازی نمايشنامه‌های مشهورتری از سامرست موام،‌ برنارد شو و الخاندروكاسونا پرداختند.


در سال 1966 ميلادي و با تاسيس اداره فرهنگ و هنر اردن، ‌گروه خانواده تئاتر اردن به اين اداره پيوست و فعاليت هاي خود را با اجراي تئاترهاي ديگر افزايش داد. (65)
در سال 1966 ميلادی و با تاسيس اداره فرهنگ و هنر اردن، ‌گروه خانواده تئاتر اردن به اين اداره پيوست و فعاليت‌های خود را با اجرای تئاترهای ديگر افزايش داد. (65)


در سال هاي 1968 و 1969 اين گروه به اجراي نمايشنامه هاي ژان پل سارتر، ‌لابسن و مولير در اردن پرداخت.
در سال‌های 1968 و 1969 اين گروه به اجرای نمايشنامه‌های ژان پل سارتر، ‌لابسن و مولير در اردن پرداخت.




خط ۲۹۵: خط ۲۸۴:
6 - 4 - 8 ادبيات كودكان
6 - 4 - 8 ادبيات كودكان


ادبيات کودکان تمام آنچه که براي کودکان در زمينه هاي مختلف نوشته مي شود، را دربر مي‌گيرد که مي تواند در اشکال گوناگوني مانند قصه، شعر، قصيده، نمايش، روايت عرضه شود.(66)
ادبيات کودکان تمام آنچه که برای کودکان در زمينه‌های مختلف نوشته می‌شود، را دربر می‌گيرد که می‌تواند در اشکال گوناگونی مانند قصه، شعر، قصيده، نمايش، روايت عرضه شود.(66)


ظهور ادبيات كودكان در اردن با انتشار مجله سامر در سال 1977 ميلادي آغاز مي شود (67) و از آن زمان تا كنون اين جنبش ادبي از طريق روزنامه، ‌مجله و كتاب تداوم داشته است. در همين حال برخي سابقه ادبيات كودك در اردن را به دهه پنجاه با انتشار كتاب هايي در مرحله ابتدايي مي دانند و كتاب هاي انا شيد الجيل المسلم يوسف العظم و مجموعه شعري الطفل المنشد اسكندر الخوري را از نخستين تلاش ها پيرامون ادبيات كودكان مي شمارند.
ظهور ادبيات كودكان در اردن با انتشار مجله سامر در سال 1977 ميلادی آغاز می‌شود (67) و از آن زمان تا كنون اين جنبش ادبی از طريق روزنامه، ‌مجله و كتاب تداوم داشته است. در همين حال برخی سابقه ادبيات كودك در اردن را به دهه پنجاه با انتشار كتاب‌هايی در مرحله ابتدايی می‌دانند و كتاب‌های انا شيد الجيل المسلم يوسف العظم و مجموعه شعری الطفل المنشد اسكندر الخوری را از نخستين تلاش‌ها پيرامون ادبيات كودكان می‌شمارند.


به هر حال نامگذاري سال 1979 ميلادي به نام سال كودكان، دليلي شد كه ادبيات كودكان و فرهنگ مرتبط با آن گسترش يافته و روزنامه و مجلات اردني، صفحه اي را به ادبيات مخصوص كودكان اختصاص دهند. پس از آن چندين مجله تخصصي در رابطه با كودكان مانند فارس، البراعم و طارق آغاز به كار كرده و موفقيت هاي زيادي به دست آوردند. هم چنين اشعار و مجموعه هاي شعري از محمد قيسي، محمد ظاهر، محمود شبلي، کمال رشيد و علي بتيري انتشار يافت و قصه نويساني مانند فخري قعوار، محمود شقير، علي حسين خلف، زليخه ابوريشه، مفيد نحله، منيره قهوجي، يحيي جوجو، عيسي جراجره و منير هور به قصه گويي براي کودکان پرداختند. (68)  
به هر حال نامگذاری سال 1979 ميلادی به نام سال كودكان، دليلی شد كه ادبيات كودكان و فرهنگ مرتبط با آن گسترش يافته و روزنامه و مجلات اردني، صفحه ای را به ادبيات مخصوص كودكان اختصاص دهند. پس از آن چندين مجله تخصصی در رابطه با كودكان مانند فارس، البراعم و طارق آغاز به كار كرده و موفقيت‌های زيادی به دست آوردند. هم چنين اشعار و مجموعه‌های شعری از محمد قيسي، محمد ظاهر، محمود شبلي، کمال رشيد و علی بتيری انتشار يافت و قصه نويسانی مانند فخری قعوار، محمود شقير، علی حسين خلف، زليخه ابوريشه، مفيد نحله، منيره قهوجي، يحيی جوجو، عيسی جراجره و منير هور به قصه گويی برای کودکان پرداختند. (68)  


در این راستا در سال 1985 همايش فرهنگي ملي در اردن با محوريت کودکان برگزار شد.(69) در سال 1989 انجمني به نام انجمن ملي تربيت و تعليم كودكان در اردن تاسيس شد كه هدف آن پرداختن به موضوع قصه، قصيده، نمايشنامه، كتابخانه كودكان، روزنامه كودكان و كتاب هاي مدرسه با موضوع كودك بود که در آن هم چنين پژوهش هايي درباره چگونگي روابط با كودكان انجام گرفت.
در این راستا در سال 1985 همايش فرهنگی ملی در اردن با محوريت کودکان برگزار شد.(69) در سال 1989 انجمنی به نام انجمن ملی تربيت و تعليم كودكان در اردن تاسيس شد كه هدف آن پرداختن به موضوع قصه، قصيده، نمايشنامه، كتابخانه كودكان، روزنامه كودكان و كتاب‌های مدرسه با موضوع كودك بود که در آن هم چنين پژوهش‌هايی درباره چگونگی روابط با كودكان انجام گرفت.


در این راستا كنفرانس ها و جشنواره هاي متعددي پيرامون رسيدگي به اوضاع كودكان اردني و ادبيات كودكان در شهرهاي مختلف اين كشور برگزار شد که از مهم ترين آنها مي‌توان به كنفرانس ملي و فرهنگي دانشگاه اردن اشاره کرد که در سال 1985 با عنوان ادبيات كودكان در اردن و مواجهه آن با خطر صهيونيسم به بحث و گفتگو پيرامون كودكان پرداخت و هم چنين كنفرانس جهاني پيرامون كودكان در سال 1990 كه با نظارت وزارت آموزش و پرورش و وزارت برنامه ريزي اردن برگزار شد.
در این راستا كنفرانس‌ها و جشنواره‌های متعددی پيرامون رسيدگی به اوضاع كودكان اردنی و ادبيات كودكان در شهرهای مختلف اين كشور برگزار شد که از مهم ترين آنها می‌توان به كنفرانس ملی و فرهنگی دانشگاه اردن اشاره کرد که در سال 1985 با عنوان ادبيات كودكان در اردن و مواجهه آن با خطر صهيونيسم به بحث و گفتگو پيرامون كودكان پرداخت و هم چنين كنفرانس جهانی پيرامون كودكان در سال 1990 كه با نظارت وزارت آموزش و پرورش و وزارت برنامه ريزی اردن برگزار شد.


غالب شخصيت هاي قصه هايي که براي کودکان نوشته مي شود را حيوانات تشکيل مي دهند؛ بخش اعظم آنها آموزشي هستند و درصدد انتقال مفاهيم و ارزش ها به کودکان هستند. (70).
غالب شخصيت‌های قصه‌هايی که برای کودکان نوشته می‌شود را حيوانات تشکيل می‌دهند؛ بخش اعظم آنها آموزشی هستند و درصدد انتقال مفاهيم و ارزش‌ها به کودکان هستند. (70).


روکس عزيزي اسامي تعدادي از قصه نويسان کودک و نوجوان را منتشر کرده است؛ مانند: يوسف عظم، محمد عناني، جهاد جميل، راضي عبد هادي.(71) که نویسندگان ديگري مانند حسني فريز، اسحاق موسي حسيني، فايز علي غول ، نبيل صوالحه و تغريد نجار را هم مي توان به اين فهرست اضافه کرد.(72)
روکس عزيزی اسامی تعدادی از قصه نويسان کودک و نوجوان را منتشر کرده است؛ مانند: يوسف عظم، محمد عناني، جهاد جميل، راضی عبد هادي.(71) که نویسندگان ديگری مانند حسنی فريز، اسحاق موسی حسيني، فايز علی غول ، نبيل صوالحه و تغريد نجار را هم می‌توان به اين فهرست اضافه کرد.(72)


از نامداراني كه در زمينه ادبيات كودك در اردن آثار تاثير گذاري به جاي گذاشتند مي توان از محمد القيسي، محمد الظاهر، محمود الشلبي، فخري قعوار، مفيد نحلــة، ‌منيرة‌ القهوجي و روضــة الهدهد نام برد. (73)
از نامدارانی كه در زمينه ادبيات كودك در اردن آثار تاثير گذاری به جای گذاشتند می‌توان از محمد القيسي، محمد الظاهر، محمود الشلبي، فخری قعوار، مفيد نحلــة، ‌منيرة‌ القهوجی و روضــة الهدهد نام برد. (73)






8-5 مشاهير ادبي
8-5 مشاهير ادبی‌


هرچند قابل توجيه نيست كه ادبيات اردن را به تنهايي و به دور از جريان مدرن ادبيات عرب بررسي كنيم، اما مي توانيم نوشتار جداگانه اي را بدان اختصاص دهيم؛ مسائل سياسي، اجتماعي و فرهنگي، شخصيت هاي متفاوتي به اردني ها بخشيده است. تعدادي از نويسندگان عرب و نويسندگان شرق شناس غربي در مورد ادبيات اردني و فلسطيني به عنوان تكه هاي كوچكي از فرهنگ عرب قلم فرسايي كرده اند. گرچه جغرافياي سياسي هميشه محدوديت هاي خود را بر ادبيات تحميل نمي كند اما در نظر گرفتن مشخصه هاي ادبيات در مرزهاي جغرافيايي با ديدي نقادانه كاملا معمول و رايج است.
هرچند قابل توجيه نيست كه ادبيات اردن را به تنهايی و به دور از جريان مدرن ادبيات عرب بررسی كنيم، اما می‌توانيم نوشتار جداگانه ای را بدان اختصاص دهيم؛ مسائل سياسي، اجتماعی و فرهنگي، شخصيت‌های متفاوتی به اردنی‌ها بخشيده است. تعدادی از نويسندگان عرب و نويسندگان شرق شناس غربی در مورد ادبيات اردنی و فلسطينی به عنوان تكه‌های كوچكی از فرهنگ عرب قلم فرسايی كرده اند. گرچه جغرافيای سياسی هميشه محدوديت‌های خود را بر ادبيات تحميل نمی‌كند اما در نظر گرفتن مشخصه‌های ادبيات در مرزهای جغرافيايی با ديدی نقادانه كاملا معمول و رايج است.


سرزمين مقدس مصيبت هاي بي‌شماري در 25 سال گذشته ديده است؛ نتيجۀ اين مصائب تغيير ناگهاني افراد، حكومت بعضي مناطق و تغيير سريع در اهميت ادبيات آنجا بود. به نظر مي رسد اين منطقه در حال حاضر در شرايط تغييرات پي‌در‌پي حتي در مرزهاي جغرافيايي دارد. پیش از این جدا كردن واژه فلسطيني از اردني كاملا مقبول بود اما اكنون بدليل موقعيت هاي سياسي مبهم در اين منطقه، معناي خود را از دست داده است. در اين جا به منظور راحتي، تمام نويسندگان عرب در دو کرانه [[رود اردن]] را اردني در نظر مي‌گيريم. هرچند در عين راحتي اين کار بسيار گمراه كننده است. امروزه اغلب نويسندگان اردني چه آنهايي كه در امان، بيروت، دمشق، بغداد يا حتي نيويورك ساكنند، ريشه هاي خود را در فلسطين مي يابند. (74)
سرزمين مقدس مصيبت‌های بی‌شماری در 25 سال گذشته ديده است؛ نتيجۀ اين مصائب تغيير ناگهانی افراد، حكومت بعضی مناطق و تغيير سريع در اهميت ادبيات آنجا بود. به نظر می‌رسد اين منطقه در حال حاضر در شرايط تغييرات پی‌در‌پی حتی در مرزهای جغرافيايی دارد. پیش از این جدا كردن واژه فلسطينی از اردنی كاملا مقبول بود اما اكنون بدليل موقعيت‌های سياسی مبهم در اين منطقه، معنای خود را از دست داده است. در اين جا به منظور راحتي، تمام نويسندگان عرب در دو کرانه [[رود اردن]] را اردنی در نظر می‌گيريم. هرچند در عين راحتی اين کار بسيار گمراه كننده است. امروزه اغلب نويسندگان اردنی چه آنهايی كه در امان، بيروت، دمشق، بغداد يا حتی نيويورك ساكنند، ريشه‌های خود را در فلسطين می‌يابند. (74)


- مصطفي وهبي التل مشهور به عرار (1949-1897) مشهورترين اديب اردني است، وي رمان نويس، شاعر، اصلاح طلب، وکيل، معلم، قاضي، مبارز سياسي، فيلسوف و يکي از مؤثرترين شخصيت ها برای ملت اردن و جنبش هاي ضد استعماري بود.
- مصطفی وهبی التل مشهور به عرار (1949-1897) مشهورترين اديب اردنی است، وی رمان نويس، شاعر، اصلاح طلب، وکيل، معلم، قاضي، مبارز سياسي، فيلسوف و يکی از مؤثرترين شخصيت‌ها برای ملت اردن و جنبش‌های ضد استعماری بود.


- حيدر محمود شاعر و ملي گراي اردني است. وي در سال 1942 در حيفا متولد شد. خانوادة وي خانة خود را در جنگ اعراب و اسرائيل در سال 1948 از دست دادند. او تحصيلات ابتدايي خويش را در امان و تحصيلات تکميلي خود را در انگليس و آمريکا سپري کرد. آثار محمود به چندين زبان از قبيل اسپانيايي، ژاپني، کره اي، فرانسوي و صِربي منتشر شده است.
- حيدر محمود شاعر و ملی گرای اردنی است. وی در سال 1942 در حيفا متولد شد. خانواده‌ی وی خانه‌ی خود را در جنگ اعراب و اسرائيل در سال 1948 از دست دادند. او تحصيلات ابتدايی خويش را در امان و تحصيلات تکميلی خود را در انگليس و آمريکا سپری کرد. آثار محمود به چندين زبان از قبيل اسپانيايي، ژاپني، کره اي، فرانسوی و صِربی منتشر شده است.


- عزالدين مناصرة: ( 1945) از دانشگاه قاهره فارغ التحصيل شد. در برنامه هاي فرهنگي راديو اردن حضور داشت. سپس به صوفيا مهاجرت کرد و مدرک دکتراي خود را در رشته ادبيات گرفت و در دانشگاه الجزائر به تدريس پرداخت. آثار وي: ديوان يا عنب الخليل، ديوان الخروج من البحر الميت، قمر جرش کان حزينا، باجس ابو عطوان يزرع في الخليل العنب. (75)
- عزالدين مناصرة: ( 1945) از دانشگاه قاهره فارغ التحصيل شد. در برنامه‌های فرهنگی راديو اردن حضور داشت. سپس به صوفيا مهاجرت کرد و مدرک دکترای خود را در رشته ادبيات گرفت و در دانشگاه الجزائر به تدريس پرداخت. آثار وي: ديوان يا عنب الخليل، ديوان الخروج من البحر الميت، قمر جرش کان حزينا، باجس ابو عطوان يزرع فی الخليل العنب. (75)


- راضي صدوق: (1945) در طولکرم متولد شد و در همانجا به تحصيل پرداخت. کار علمي خود را در روزنامه هاي اردني آغاز نمود و در روزنامه هاي جهاد و دفاع و منار به نوشتن پرداخت و به کار در راديو مشغول شد. وي هم چنين مدير مسئول مجله هاي هنا  امان، رسالــة الاردن و حماة الوطن بود و حضور دائمي در روزنامه هاي عربي داشت. وي پنج ديوان شعر دارد که عبارتند از: کان لي قلب، ثائر بلا هويــة، النار و الطين، بقايا قصــة انسان، امطار الحزن و الدم. (76)  
- راضی صدوق: (1945) در طولکرم متولد شد و در همانجا به تحصيل پرداخت. کار علمی خود را در روزنامه‌های اردنی آغاز نمود و در روزنامه‌های جهاد و دفاع و منار به نوشتن پرداخت و به کار در راديو مشغول شد. وی هم چنين مدير مسئول مجله‌های هنا  امان، رسالــة الاردن و حماة الوطن بود و حضور دائمی در روزنامه‌های عربی داشت. وی پنج ديوان شعر دارد که عبارتند از: کان لی قلب، ثائر بلا هوی‌ـة، النار و الطين، بقايا قصــة انسان، امطار الحزن و الدم. (76)  


- جميل علوش: ( 1937-2010) در بيروت متولد شد. تحصيلات متوسطه خود را در آنجا گذراند، سپس از دانشگاه دمشق فارغ التحصيل شد. به کويت سفر کرد و در وزارت دارايي مشغول به کار شد. به مطالعه و تحقيق درباره ميراث عربي و به ويژه زبان عربي همت گماشت. مدرک دکتري خود را از دانشگاه يسوعيه گرفت و در دانشکده مهندسي  امان مشغول به کار شد. ديوان هاي شعر او: عرس الصحراء، خوابي الحزن، اشواق، جراح و دعاء، مواکب البيع، صوت الشعر. (77)
- جميل علوش: ( 1937-2010) در بيروت متولد شد. تحصيلات متوسطه خود را در آنجا گذراند، سپس از دانشگاه دمشق فارغ التحصيل شد. به کويت سفر کرد و در وزارت دارايی مشغول به کار شد. به مطالعه و تحقيق درباره ميراث عربی و به ويژه زبان عربی همت گماشت. مدرک دکتری خود را از دانشگاه يسوعيه گرفت و در دانشکده مهندسی  امان مشغول به کار شد. ديوان‌های شعر او: عرس الصحراء، خوابی الحزن، اشواق، جراح و دعاء، مواکب البيع، صوت الشعر. (77)


- [[اسد محمد قاسم]]: (1931-2001) در الجليل متولد و در اربد بزرگ شد و به معلمي پرداخت. اشعار خود را در مجلات اردني به چاپ مي رساند. پس از فتنه 1957 به سوريه و عراق پناه برد و به عنوان رايزن در سفارت فلسطين مشغول به کار شد. از آثار اوست: اعاصير في الاردن، قصائد من الاردن. (78)
- [[اسد محمد قاسم]]: (1931-2001) در الجليل متولد و در اربد بزرگ شد و به معلمی پرداخت. اشعار خود را در مجلات اردنی به چاپ می‌رساند. پس از فتنه 1957 به سوريه و عراق پناه برد و به عنوان رايزن در سفارت فلسطين مشغول به کار شد. از آثار اوست: اعاصير فی الاردن، قصائد من الاردن. (78)


فدوي طوقان: (1917-2003) در شهر سلط متولد و از دانشگاه امريکايي بيروت فارغ التحصيل شد و به تدريس تاريخ و جغرافيا و ادبيات پرداخت. در زمينه داستان کوتاه، روايت، نقد، مقاله و ترجمه آثار متنوعي دارد و بيش از ساير ادباي اردن، در ميادين ادبي حضور داشته است. وي رييس اتحاديه نويسندگان اردن بود. از آثار اوست: ديوان هياکل الحب، ديوان بلادي. (79)  
فدوی طوقان: (1917-2003) در شهر سلط متولد و از دانشگاه امريکايی بيروت فارغ التحصيل شد و به تدريس تاريخ و جغرافيا و ادبيات پرداخت. در زمينه داستان کوتاه، روايت، نقد، مقاله و ترجمه آثار متنوعی دارد و بيش از ساير ادبای اردن، در ميادين ادبی حضور داشته است. وی رييس اتحاديه نويسندگان اردن بود. از آثار اوست: ديوان هياکل الحب، ديوان بلادي. (79)  


- نجيب قسوس: (1926-1995) در شهر کرک متولد شد. در جواني به حرفه معلمي پرداخت، سپس به نيروهاي مسلح پيوست. وي دوست عرار بود. در دهه چهل و پنجاه ، اشعار خود را در روزنامه ها و مجلات اردني چاپ مي کرد. وي توجه زيادي به ادبيات و ميراث مردمي داشت. ديوان اغنيــة الفجر از آثار اوست. (80)
- نجيب قسوس: (1926-1995) در شهر کرک متولد شد. در جوانی به حرفه معلمی پرداخت، سپس به نيروهای مسلح پيوست. وی دوست عرار بود. در دهه چهل و پنجاه ، اشعار خود را در روزنامه‌ها و مجلات اردنی چاپ می‌کرد. وی توجه زيادی به ادبيات و ميراث مردمی داشت. ديوان اغنی‌ـة الفجر از آثار اوست. (80)


- [[عبد الرحيم عمر]]: (1929-1993) در روستاي جيوس متولد شد در لندن و کويت درس خواند و سپس به اردن بازگشت و به کار در وزارت رسانه ها و صداو سيماي اردن مشغول شد و با مجله افکار به همکاري پرداخت. وي اشعار وطني و سياسيي دارد که تنها در برخي روزنامه هاي مخفيانه احزاب چاپ گرديد. ديوان‌های اشعار: اغنيات للصمت، من قبل و من بعد، قصائد مورقــة، اغاني الرحيل السابع، الاعمال الشعريــة الکاملــة. (81)  
- [[عبد الرحيم عمر]]: (1929-1993) در روستای جيوس متولد شد در لندن و کويت درس خواند و سپس به اردن بازگشت و به کار در وزارت رسانه‌ها و صداو سيمای اردن مشغول شد و با مجله افکار به همکاری پرداخت. وی اشعار وطنی و سياسيی دارد که تنها در برخی روزنامه‌های مخفيانه احزاب چاپ گرديد. ديوان‌های اشعار: اغنيات للصمت، من قبل و من بعد، قصائد مورقــة، اغانی الرحيل السابع، الاعمال الشعری‌ـة الکاملــة. (81)  


- عبد اللطيف عقل: (1942-1993) در روستاي دير استيا در نابلس متولد شد. تحصيلات دبيرستاني خود را در امان گذراند و از دانشگاه دمشق فارغ التحصيل شد. مدرک فوق ليسانس و دکتري خود را از دانشگاهي در جنوب کاليفرنيا گرفت و به تدريس در دانشگاه هاي بيت لحم و النجاح پرداخت. از آثار وي: شواطيء القمر، اغاني القمــة والقاع، هي و الموت، قصائد حب لايعرف الرحمــة، الاطفال يطاردون الجراد، حواريــة الحزن الواحد، الحسن بن زريق ما يزال يرحل، قلب البحر الميت (82)
- عبد اللطيف عقل: (1942-1993) در روستای دير استيا در نابلس متولد شد. تحصيلات دبيرستانی خود را در امان گذراند و از دانشگاه دمشق فارغ التحصيل شد. مدرک فوق ليسانس و دکتری خود را از دانشگاهی در جنوب کاليفرنيا گرفت و به تدريس در دانشگاه‌های بيت لحم و النجاح پرداخت. از آثار وي: شواطيء القمر، اغانی القمــة والقاع، هی و الموت، قصائد حب لايعرف الرحمــة، الاطفال يطاردون الجراد، حواری‌ـة الحزن الواحد، الحسن بن زريق ما يزال يرحل، قلب البحر الميت (82)


- آسيا خولــة عبدالهادي: در سال 1948 در سلمه/يافا متولد شد. دبيرستان خود را در سال 1966 به اتمام رساند و براي ادامه تحصيل در رشته حقوق به دانشگاه عربي بيروت رفت ولي پس از 3 سال بدون اتمام درس، تحصيل در اين رشته را ترک کرد. در طي سالهاي 1966-1983 در تعدادي از شرکت هاي نفتي کويت مشغول به کار شد. وي براي روزنامه کويتي القبس طی سالهاي 1978-1983، و روزنامه اردني الاسواق به مدت 3 سال مي نوشت. وي عضو انجمن نويسندگان اردني است.  
- آسيا خولــة عبدالهادي: در سال 1948 در سلمه/يافا متولد شد. دبيرستان خود را در سال 1966 به اتمام رساند و برای ادامه تحصيل در رشته حقوق به دانشگاه عربی بيروت رفت ولی پس از 3 سال بدون اتمام درس، تحصيل در اين رشته را ترک کرد. در طی سالهای 1966-1983 در تعدادی از شرکت‌های نفتی کويت مشغول به کار شد. وی برای روزنامه کويتی القبس طی سالهای 1978-1983، و روزنامه اردنی الاسواق به مدت 3 سال می‌نوشت. وی عضو انجمن نويسندگان اردنی است.  


رمان الحب و الخبز، (عشق و نان)، داستان هاي کوتاه سنوات الموت، (سالهاي مرگ) و رمان الشتاء المرير، (زمستان تلخ) از آثار اوست. (83)
رمان الحب و الخبز، (عشق و نان)، داستان‌های کوتاه سنوات الموت، (سالهای مرگ) و رمان الشتاء المرير، (زمستان تلخ) از آثار اوست. (83)


- امين شنار: (1934 - 2005) در سال 1934 در بيروت/رام الله متولد شد. ابتدا به عنوان مدرس در دانشکده ابراهيمي در قدس مشغول به کار شد. سپس از سال 1961-1966 به عنوان سردبير مجله الافق الجديد فعاليت نمود و از آغاز تأسيس روزنامه المنار نيز با آن همکاري داشت، سپس تا سال 1971 مدير برنامه ها در تلويزيون اردن شد و فيلمنامه هاي فندق باب العمود و همس القناديل و البحث عن المفقود و برنامه هاي علمي ديني با نام سبحان الله را براي تلويزيون اردن نوشت. هم چنين نويسندة نمايشنامه هاي متعدد و برنامه‌هاي متنوعي براي راديو بود. رمان الکابوس وي جايزه رمان عربي را از دارالنهار لبنان در سال 1967 دريافت نمود. مهم ترين اثر شعري او المشعل الخالد است. وی تا سال 1977 نايب رئيس شهرداري شهر بيروت بود. وي هم چنين در روزنامه الدستور ستون ثابتي به نام «لحظات» داشت که بيش از 3 سال آن را ادامه داد و يک ستون هفتگي نيز به نام«مع الحياة و الناس» را عهده دار بود، هم چنين به عنوان مدرس در دبيرستان هاي امان فعاليت کرد تا اينکه در اواخر دهه نود بازنشسته شد. (84)
- امين شنار: (1934 - 2005) در سال 1934 در بيروت/رام الله متولد شد. ابتدا به عنوان مدرس در دانشکده ابراهيمی در قدس مشغول به کار شد. سپس از سال 1961-1966 به عنوان سردبير مجله الافق الجديد فعاليت نمود و از آغاز تأسيس روزنامه المنار نيز با آن همکاری داشت، سپس تا سال 1971 مدير برنامه‌ها در تلويزيون اردن شد و فيلمنامه‌های فندق باب العمود و همس القناديل و البحث عن المفقود و برنامه‌های علمی دينی با نام سبحان الله را برای تلويزيون اردن نوشت. هم چنين نويسنده‌ی نمايشنامه‌های متعدد و برنامه‌های متنوعی برای راديو بود. رمان الکابوس وی جايزه رمان عربی را از دارالنهار لبنان در سال 1967 دريافت نمود. مهم ترين اثر شعری او المشعل الخالد است. وی تا سال 1977 نايب رئيس شهرداری شهر بيروت بود. وی هم چنين در روزنامه الدستور ستون ثابتی به نام «لحظات» داشت که بيش از 3 سال آن را ادامه داد و يک ستون هفتگی نيز به نام«مع الحياة و الناس» را عهده دار بود، هم چنين به عنوان مدرس در دبيرستان‌های امان فعاليت کرد تا اينکه در اواخر دهه نود بازنشسته شد. (84)


- حسني زيد الکيلاني: در سال 1910 در يک خانواده فقير در شهر سلط متولد شد (به روايت ديگر در سال 1912 در نابلس متولد شد). وي اشعار بسياري در برخي نشريات مانند مجله الرائد و المعرفــة و روزنامه الجزيره به چاپ رساند.
- حسنی زيد الکيلاني: در سال 1910 در يک خانواده فقير در شهر سلط متولد شد (به روايت ديگر در سال 1912 در نابلس متولد شد). وی اشعار بسياری در برخی نشريات مانند مجله الرائد و المعرفــة و روزنامه الجزيره به چاپ رساند.


در دهه 1930 به تدريس پرداخت و به عنوان معلم در شهر الخليل مشغول به کار شد و سپس به همراه مادرش تا سال 1940 در اين شهر ماند و سپس به امان رفت.  
در دهه 1930 به تدريس پرداخت و به عنوان معلم در شهر الخليل مشغول به کار شد و سپس به همراه مادرش تا سال 1940 در اين شهر ماند و سپس به امان رفت.  


پس از بازگشت از فلسطين، ارتباط نزديکي با ملک عبدالله بن حسين يافت و او را در قصائدش ستود و بابي به نام هاشميات را در ديوانش به مدايح ملک عبدالله اختصاص داد.
پس از بازگشت از فلسطين، ارتباط نزديکی با ملک عبدالله بن حسين يافت و او را در قصائدش ستود و بابی به نام هاشميات را در ديوانش به مدايح ملک عبدالله اختصاص داد.


ملک حسين نيز در سال 1948 سمتي در ارتش به وي اعطا کرد و در اين منصب باقي ماند تا در سال 1960 در 50 سالگي بازنشسته شد. وي به همراه مادرش که فلج بود در [[جبل القلعه]] در امان زندگي مي کرد تا اينکه خانه اش دچار آتش سوزي شد و به بيمارستان منتقل شد. در سال 1975 به ازرق و پس از 2 سال به زرقاء رفت. وي پاي چپش را به دليل بيماري ديابت از دست داد و در سال 1979 در شهر زرقاء دارفاني را وداع گفت.
ملک حسين نيز در سال 1948 سمتی در ارتش به وی اعطا کرد و در اين منصب باقی ماند تا در سال 1960 در 50 سالگی بازنشسته شد. وی به همراه مادرش که فلج بود در [[جبل القلعه]] در امان زندگی می‌کرد تا اينکه خانه اش دچار آتش سوزی شد و به بيمارستان منتقل شد. در سال 1975 به ازرق و پس از 2 سال به زرقاء رفت. وی پای چپش را به دليل بيماری ديابت از دست داد و در سال 1979 در شهر زرقاء دارفانی را وداع گفت.


مهم ترين کتاب شعر او اطياف و اغاريد است. (85)
مهم ترين کتاب شعر او اطياف و اغاريد است. (85)


- حسني فريز: (1907 - 1990) در سال 1907 در شهر سلط متولد شد. تحصيلات دبيرستان خود را با موفقيت در سال 1927 به پايان رساند و براي ادامه تحصيل به دانشگاه امريکايي بيروت رفت و ليسانس ادبيات خود را در سال 1932 اخذ نمود. سپس در شهرهاي سلط، امان و کرک به حرفه تدريس پرداخت. در سال 1944 مدير دبيرستان سلط شد. و پس از آن به عنوان بازرس در وزارت آموزش و پرورش مشغول به کار شد.  
- حسنی فريز: (1907 - 1990) در سال 1907 در شهر سلط متولد شد. تحصيلات دبيرستان خود را با موفقيت در سال 1927 به پايان رساند و برای ادامه تحصيل به دانشگاه امريکايی بيروت رفت و ليسانس ادبيات خود را در سال 1932 اخذ نمود. سپس در شهرهای سلط، امان و کرک به حرفه تدريس پرداخت. در سال 1944 مدير دبيرستان سلط شد. و پس از آن به عنوان بازرس در وزارت آموزش و پرورش مشغول به کار شد.  


پس از بازنشستگي نيز ابتدا به عنوان مشاور فرهنگي وزارت رسانه ها و سپس به عنوان مشاور فرهنگي تلويزيون اردن مشغول به کار شد. وي در روزنامه الرأي مقالات هفتگي منتشر مي کرد. آخرين مقاله اش را يک روز قبل از وفات به چاپ رساند. وي عضو مجمع زبان عربي بود و در سال 1990 در امان وفات يافت و در سلط به خاک سپرده شد. تاليفات شعری او شامل بلادي، هياکل الحب، غزل و زجل، الزهور است. هم چنين کتاب‌های داستان، مغامرات حمار، مغامرات تائبــة، عروة و عفراء، قصص من بلدي، قصص و تمثيليات، شجرة التفاح از آثار اوست.(86)
پس از بازنشستگی نيز ابتدا به عنوان مشاور فرهنگی وزارت رسانه‌ها و سپس به عنوان مشاور فرهنگی تلويزيون اردن مشغول به کار شد. وی در روزنامه الرأی مقالات هفتگی منتشر می‌کرد. آخرين مقاله اش را يک روز قبل از وفات به چاپ رساند. وی عضو مجمع زبان عربی بود و در سال 1990 در امان وفات يافت و در سلط به خاک سپرده شد. تاليفات شعری او شامل بلادي، هياکل الحب، غزل و زجل، الزهور است. هم چنين کتاب‌های داستان، مغامرات حمار، مغامرات تائبــة، عروة و عفراء، قصص من بلدي، قصص و تمثيليات، شجرة التفاح از آثار اوست.(86)


- محمد اديب العامري
- محمد اديب العامری‌


در سال 1907 در يافا متولد شد. تحصيلات دبيرستان خود را درسال1924 در يافا تمام کرد و براي اخذ ليسانس به دانشگاه امريکايي بيروت رفت و در سال 1930 ليسانس خود را در رشته زيست، شيمي و فيزيک اخذ نمود.  
در سال 1907 در يافا متولد شد. تحصيلات دبيرستان خود را درسال1924 در يافا تمام کرد و برای اخذ ليسانس به دانشگاه امريکايی بيروت رفت و در سال 1930 ليسانس خود را در رشته زيست، شيمی و فيزيک اخذ نمود.  


در سال 1929 درخلال انقلاب «البراق» دستور بازداشت وي صادر شد، از اين رو به اردن پناه برد و به عنوان معلم علوم تجربي در دبيرستان سلط مشغول به فعاليت شد و طولي نکشيد که اداره اين مدرسه را برعهده گرفت. سپس به عنوان بازرس در سال 1943 در وزارت معارف (آموزش و پرورش) مشغول به کار شد. و
در سال 1929 درخلال انقلاب «البراق» دستور بازداشت وی صادر شد، از اين رو به اردن پناه برد و به عنوان معلم علوم تجربی در دبيرستان سلط مشغول به فعاليت شد و طولی نکشيد که اداره اين مدرسه را برعهده گرفت. سپس به عنوان بازرس در سال 1943 در وزارت معارف (آموزش و پرورش) مشغول به کار شد. و


آنگاه به فلسطين بازگشت و مشاور مدير راديو در قدس شد. پس از حادثه 1948 به اردن برگشت و مدير راديوي اردن گرديد. وي هم چنين نماينده اردن در کميسيون آتش بس بين المللي بد.  
آنگاه به فلسطين بازگشت و مشاور مدير راديو در قدس شد. پس از حادثه 1948 به اردن برگشت و مدير راديوی اردن گرديد. وی هم چنين نماينده اردن در کميسيون آتش بس بين المللی بد.  


در دهه هاي پنجاه و شصت نيز در مقامات عالي دولتي در وزارت خارجه، وزارت معارف، اداره واردات وصادرات، ديوان کارمندان و ديوان حسابرسي خدمت کرد.  
در دهه‌های پنجاه و شصت نيز در مقامات عالی دولتی در وزارت خارجه، وزارت معارف، اداره واردات وصادرات، ديوان کارمندان و ديوان حسابرسی خدمت کرد.  


وي مقالات زيادي را در روزنامه ها و مجلات به چاپ رساند. از سال1967 به ترتيب وزير امور خارجه ، سفير اردن در مصر و وزير فرهنگ و رسانه شد تا اينکه از مشاغل دولتي استعفا داد.  
وی مقالات زيادی را در روزنامه‌ها و مجلات به چاپ رساند. از سال1967 به ترتيب وزير امور خارجه ، سفير اردن در مصر و وزير فرهنگ و رسانه شد تا اينکه از مشاغل دولتی استعفا داد.  


در اواخر سال 1967 به عنوان رئيس [[انجمن نويسندگان اردن]] انتخاب شد و در سال 1978 درگذشت. وي داراي مقالات متعددي در روزنامه و مجلات عربي است و داراي تاليفاتي در زمينه تاريخ با عنوان القدس العربيــة، عروبــة فلسطين في التاريخ مي باشد. هم چنين نويسنده کتاب هاي داستاني شعاع النور و قصص اخري است.(87)
در اواخر سال 1967 به عنوان رئيس [[انجمن نويسندگان اردن]] انتخاب شد و در سال 1978 درگذشت. وی دارای مقالات متعددی در روزنامه و مجلات عربی است و دارای تاليفاتی در زمينه تاريخ با عنوان القدس العربی‌ـة، عروبــة فلسطين فی التاريخ می‌باشد. هم چنين نويسنده کتاب‌های داستانی شعاع النور و قصص اخری است.(87)


- قاسم توفيق
- قاسم توفيق


در سال 1954 در جنين متولد شد، سپس به امان رفته و تحصيلات خود را در آنجا گذراند و در سال 1978 ليسانس ادبيات عرب را از دانشگاه اردن اخذ نمود. در بخش بانکي اردن مشغول به کار شد. وي بين اردن و امارات و تعدادي از کشورهاي عربي و اروپايي در تردد بود.  
در سال 1954 در جنين متولد شد، سپس به امان رفته و تحصيلات خود را در آنجا گذراند و در سال 1978 ليسانس ادبيات عرب را از دانشگاه اردن اخذ نمود. در بخش بانکی اردن مشغول به کار شد. وی بين اردن و امارات و تعدادی از کشورهای عربی و اروپايی در تردد بود.  


او عضو انجمن نويسندگان اردني است و در زمينه داستان و رمان داراي تاليفاتي است؛ از مقدمات لزمن الحرب، آن لنا ان نفرح، العاشق، ذوالقرنين از آثار داستاني اوست ومؤلف رمان هاي ماري روز تعبر مدينــة الشمس، ارض اکثر جمالا، امان ورد اخير، ورقــة التوت، حکايــة اسمها الحب، الشندغــة مي باشد. (88)
او عضو انجمن نويسندگان اردنی است و در زمينه داستان و رمان دارای تاليفاتی است؛ از مقدمات لزمن الحرب، آن لنا ان نفرح، العاشق، ذوالقرنين از آثار داستانی اوست ومؤلف رمان‌های ماری روز تعبر مدينــة الشمس، ارض اکثر جمالا، امان ورد اخير، ورقــة التوت، حکای‌ـة اسمها الحب، الشندغــة می‌باشد. (88)


- شکري شعشاعــة
- شکری شعشاعــة


درسال 1890 در غزه هاشم متولد شد. تحصيلات ابتدايي خود را در زادگاهش گذراند و براي ادامه تحصيل به نابلس رفت و در رشته اقتصاد و مديريت مالي تحصيل کرد. زبان هاي انگليسي و [[فرانسه]] را به خوبي فراگرفت. سپس در سال 1919 به شرق اردن رفت و به همراه تعدادي از جوانان حرکت مقاومت ضد استعمار انگليس بر شرق اردن را تشکيل داد. وي دروس رياضي، اخلاق و تاريخ را در عکا تدريس مي کرد. هم‌چنین رياست ديوان محاسبات، بازرس مالي و مديريت برق و تلگراف در شرق اردن و مدير محاسبات عمومي بود و مناصب متعددي را در عهد فيصلي و عهد امارت برعهده داشت؛ ازجمله وزير کشور، وزير دفاع، وزير مالي و وزير اقتصاد.
درسال 1890 در غزه هاشم متولد شد. تحصيلات ابتدايی خود را در زادگاهش گذراند و برای ادامه تحصيل به نابلس رفت و در رشته اقتصاد و مديريت مالی تحصيل کرد. زبان‌های انگليسی و [[فرانسه]] را به خوبی فراگرفت. سپس در سال 1919 به شرق اردن رفت و به همراه تعدادی از جوانان حرکت مقاومت ضد استعمار انگليس بر شرق اردن را تشکيل داد. وی دروس رياضي، اخلاق و تاريخ را در عکا تدريس می‌کرد. هم‌چنین رياست ديوان محاسبات، بازرس مالی و مديريت برق و تلگراف در شرق اردن و مدير محاسبات عمومی‌بود و مناصب متعددی را در عهد فيصلی و عهد امارت برعهده داشت؛ ازجمله وزير کشور، وزير دفاع، وزير مالی و وزير اقتصاد.


وي عضو ديوان تفسير قوانين و عضو مجلس سنا بود؛ مقالات بسياري را در روزنامه‌ها و مجلاتي از جمله الاردن الجديد و اليقظــة به چاپ رساند و در سال 1963 درگذشت.  
وی عضو ديوان تفسير قوانين و عضو مجلس سنا بود؛ مقالات بسياری را در روزنامه‌ها و مجلاتی از جمله الاردن الجديد و اليقظــة به چاپ رساند و در سال 1963 درگذشت.  


کتاب شعر و با نام النفثات و رمان هاي في طريق الزمان، في الحکومــة و الحياة از او به طبع رسید. و هم چنين دارای تأليفات ديگري از جمله ابوصوفه، العودات، قطامي، هاشم، همس الصور می‌باشد. (89)
کتاب شعر و با نام النفثات و رمان‌های فی طريق الزمان، فی الحکومــة و الحياة از او به طبع رسید. و هم چنين دارای تأليفات ديگری از جمله ابوصوفه، العودات، قطامي، هاشم، همس الصور می‌باشد. (89)


- سيف الدين الکيلاني
- سيف الدين الکيلانی‌


در سال 1914 در شهر قنفذه در يمن متولد شد. تحصيلات خود را درمدارس نابلس و يافا به اتمام رساند و در سال1933 از دانشکده عربي در قدس فارغ التحصيل و به عنوان معلم در دبيرستان شهر الخليل مشغول به کار شد.  
در سال 1914 در شهر قنفذه در يمن متولد شد. تحصيلات خود را درمدارس نابلس و يافا به اتمام رساند و در سال1933 از دانشکده عربی در قدس فارغ التحصيل و به عنوان معلم در دبيرستان شهر الخليل مشغول به کار شد.  


سپس به عنوان مدير مدارس طبريا، مجدل و قلقيليه فعاليت کرد. در سال 1945 از سمت خود استعفا داد و کارمند بانک «الامــة العربيــة» در قدس و سپس مدير يکي از شعبه هاي اين بانک در نابلس شد. پس از حادثه 1948 به تدريس در دبيرستان شهر کرکوک در عراق و سپس به دبيري در شهر حماة سوريه پرداخت و پس از آن مديريت دبيرستان‌هاي اربد و سلط را برعهده گرفت.  
سپس به عنوان مدير مدارس طبريا، مجدل و قلقيليه فعاليت کرد. در سال 1945 از سمت خود استعفا داد و کارمند بانک «الامــة العربی‌ـة» در قدس و سپس مدير يکی از شعبه‌های اين بانک در نابلس شد. پس از حادثه 1948 به تدريس در دبيرستان شهر کرکوک در عراق و سپس به دبيری در شهر حماة سوريه پرداخت و پس از آن مديريت دبيرستان‌های اربد و سلط را برعهده گرفت.  


وي در دانشگاه ملبورن استراليا بورسيه شد و در سال 1954 در رشته علوم تربيتي ليسانس و در سال 1956 فوق ليسانس گرفت. در خلال سالهاي 1954-1956 به نيوزلند، امريکا، انگليس و فرانسه سفرکرد و در سال 1960 دکتري خود را در رشته علوم تربيتي در دانشگاه عين شمس قاهره به اتمام رساند.  
وی در دانشگاه ملبورن استراليا بورسيه شد و در سال 1954 در رشته علوم تربيتی ليسانس و در سال 1956 فوق ليسانس گرفت. در خلال سالهای 1954-1956 به نيوزلند، امريکا، انگليس و فرانسه سفرکرد و در سال 1960 دکتری خود را در رشته علوم تربيتی در دانشگاه عين شمس قاهره به اتمام رساند.  


پس از آن بازرس وزارت آموزش و پرورش، مدير دارالمعلمين در بيت حنينا در قدس شد.  
پس از آن بازرس وزارت آموزش و پرورش، مدير دارالمعلمين در بيت حنينا در قدس شد.  


در سال1966 سفير اردن در مغرب بود و پس از آن بازنشسته شد و درسال1967به عنوان مدرس در دانشگاه شهر رباط به تدريس پرداخت. در طي حيات خود مدال هاي متعددی دريافت نمود. سرانجام در سال 1968در رباط مغرب درگذشت و در امان به خاک سپرده شد.  
در سال1966 سفير اردن در مغرب بود و پس از آن بازنشسته شد و درسال1967به عنوان مدرس در دانشگاه شهر رباط به تدريس پرداخت. در طی حيات خود مدال‌های متعددی دريافت نمود. سرانجام در سال 1968در رباط مغرب درگذشت و در امان به خاک سپرده شد.  


کتاب هاي شعر خلجات قلب، حنين الي الوطن از آثار اوست. (90)
کتاب‌های شعر خلجات قلب، حنين الی الوطن از آثار اوست. (90)


- صباح المدني در سال1940 در امان متولد شد و در سال1967 دبيرستان خود را به اتمام رساند سپس براي تحصيل در رشته علوم اجتماعي به دانشگاه بيروت رفت ولي در سال 1974 درس خود را نيمه تمام گذاشت.  
- صباح المدنی در سال1940 در امان متولد شد و در سال1967 دبيرستان خود را به اتمام رساند سپس برای تحصيل در رشته علوم اجتماعی به دانشگاه بيروت رفت ولی در سال 1974 درس خود را نيمه تمام گذاشت.  


درسال 1993 خانواده اديبان آينده را تاسيس کرد که بعدها به «ملتقي عمون للادب و النقد» تغيير نام داد. وي عضو اتحاديه نويسندگان و اديبان اردن است.
درسال 1993 خانواده اديبان آينده را تاسيس کرد که بعدها به «ملتقی عمون للادب و النقد» تغيير نام داد. وی عضو اتحاديه نويسندگان و اديبان اردن است.


تاليفات وي شامل داستان‌های کوتاه با عناوين سهرة علي شرفــة القلق، ليلي غادرني قلبي و داستان‌هاي کودکان با عناوين مهنــة الامير، ليلي في قصر القطط، الامانــة و قصص اخري مي باشد. عنوان ادبي ديگر نزيف الذاکرة است.(91)
تاليفات وی شامل داستان‌های کوتاه با عناوين سهرة علی شرفــة القلق، ليلی غادرنی قلبی و داستان‌های کودکان با عناوين مهنــة الامير، ليلی فی قصر القطط، الامانــة و قصص اخری می‌باشد. عنوان ادبی ديگر نزيف الذاکرة است.(91)


- محمد صبحي ابوغنيمه
- محمد صبحی ابوغنيمه


در سال 1902 در شهر اربد متولد شد. تحصيلات ابتدايي را در اربد گذراند، سپس به دمشق رفت و براي تحصيل در مدرسه مهندسي به آستانه سفرکرد، ولي وقوع جنگ جهاني سبب شد تا دوباره به دمشق بازگردد و در آنجا ادامه تحصيل دهد. پس از آن از دانشگاه برلين در رشته پزشکي فارغ التحصيل شد و در سال 1929 درمانگاه خود را در امان افتتاح نمود و در کنار پزشکي به فعاليت هاي مطبوعاتي و سياسي روي آورد.  
در سال 1902 در شهر اربد متولد شد. تحصيلات ابتدايی را در اربد گذراند، سپس به دمشق رفت و برای تحصيل در مدرسه مهندسی به آستانه سفرکرد، ولی وقوع جنگ جهانی سبب شد تا دوباره به دمشق بازگردد و در آنجا ادامه تحصيل دهد. پس از آن از دانشگاه برلين در رشته پزشکی فارغ التحصيل شد و در سال 1929 درمانگاه خود را در امان افتتاح نمود و در کنار پزشکی به فعاليت‌های مطبوعاتی و سياسی روی آورد.  


وي مجلات الميثاق و الحمامــة را منتشر ساخت. در سال 1964 به عنوان سفير در دمشق مشغول به کار شد و سپس در سال 1969 به کشورش بازگشت و در سال 1970 در دمشق درگذشت.
وی مجلات الميثاق و الحمامــة را منتشر ساخت. در سال 1964 به عنوان سفير در دمشق مشغول به کار شد و سپس در سال 1969 به کشورش بازگشت و در سال 1970 در دمشق درگذشت.


داستان اغاني الليل از تأليفات اوست. هم چنين عناويني چون من الايام، نظرة في اعماق الانسان از او به جاي مانده است. (92)
داستان اغانی الليل از تأليفات اوست. هم چنين عناوينی چون من الايام، نظرة فی اعماق الانسان از او به جای مانده است. (92)


- محمود سيف الدين الايراني
- محمود سيف الدين الايرانی‌


در سال 1914 در يافا متولد شد. زبان انگليسي و فرانسه را به خوبي مي دانست. در اوايل دهه 1940 به امان رفت و به سمت معلمي مشغول کار شد، سپس به وزارت آموزش و پرورش منتقل شد و درسال1971 به عنوان مشاور در وزارت رسانه ها انتخاب گرديد و دبيري مجله رسالــة الاردن و سپس مجله الافکار را برعهده گرفت.  
در سال 1914 در يافا متولد شد. زبان انگليسی و فرانسه را به خوبی می‌دانست. در اوايل دهه 1940 به امان رفت و به سمت معلمی مشغول کار شد، سپس به وزارت آموزش و پرورش منتقل شد و درسال1971 به عنوان مشاور در وزارت رسانه‌ها انتخاب گرديد و دبيری مجله رسالــة الاردن و سپس مجله الافکار را برعهده گرفت.  


در زمينه داستان کوتاه، مقالات ادبي و اجتماعي در روزنامه هاي الدفاع، الجامعــة الاسلاميــة، و فلسطين مي نوشت.  
در زمينه داستان کوتاه، مقالات ادبی و اجتماعی در روزنامه‌های الدفاع، الجامعــة الاسلامی‌ـة، و فلسطين می‌نوشت.  


اول الشوط اولين مجموعة داستان هاي وي در سال 1937 به چاپ رسيد.
اول الشوط اولين مجموعه‌ی داستان‌های وی در سال 1937 به چاپ رسيد.


وي در زمينه داستان کوتاه مشهور است ولي بيشترين فعاليت او در زمينه ترجمه از زبان هاي ديگر است. او در سال 1974 از دنيا رفت.
وی در زمينه داستان کوتاه مشهور است ولی بيشترين فعاليت او در زمينه ترجمه از زبان‌های ديگر است. او در سال 1974 از دنيا رفت.


داستان هاي ديگر او اول الشوط، مع الناس، متي ينتهي الليل، ما اقل الثمن، اصابع في الظلام مي باشد. (93)  
داستان‌های ديگر او اول الشوط، مع الناس، متی ينتهی الليل، ما اقل الثمن، اصابع فی الظلام می‌باشد. (93)  




خط ۴۷۰: خط ۴۵۹:
12. Shoup. John A., Culture and customs of Jordan, p.cm. - (Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310), p. 49
12. Shoup. John A., Culture and customs of Jordan, p.cm. - (Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310), p. 49


13. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1953- 1993م. ص 11 و 12
13. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1953- 1993م. ص 11 و 12


14. كتاب ادبيات معاصر فلسطين و اردن نوشته آقاي بكير الوان از سايت www.jstor.org
14. كتاب ادبيات معاصر فلسطين و اردن نوشته آقای بكير الوان از سايت www.jstor.org


15. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1953- 1993م. ص 14 - 16
15. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1953- 1993م. ص 14 - 16


16.  
16.  


17. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 32
17. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 32


18. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 32
18. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 32


19. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 33
19. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 33


20. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 46
20. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 46


21. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 64 و 65
21. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 64 و 65


22. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 95 و 96
22. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 95 و 96


23. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 115 و116
23. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 115 و116


24. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 222
24. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 222


25. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 223
25. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 223


26. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 225
26. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 225


27. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 227
27. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 227


28. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 226
28. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 226


29. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 249
29. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 249


30. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 249
30. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 249


31. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 250
31. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 250


32. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 250
32. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 250


33. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 337
33. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 337


34. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 338
34. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 338


35. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص461 و462
35. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص461 و462


36. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 464
36. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 464


37. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 147-473
37. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 147-473


38. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعرية في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنة تاريخ الاردن ، 1999، ص 376
38. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعرية فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنة تاريخ الاردن ، 1999، ص 376


39. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 376
39. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 376


40. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 408
40. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 408


41. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 408
41. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 408


42. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 410و 411
42. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 410و 411


43. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 422 و 423
43. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 422 و 423


44. قطامي سمير، الشعر في الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1993، ص7
44. قطامی سمير، الشعر فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1993، ص7


45. قطامي سمير، الشعر في الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1993، ص50
45. قطامی سمير، الشعر فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1993، ص50


46. قطامي سمير، الشعر في الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1993، ص59
46. قطامی سمير، الشعر فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1993، ص59


47. قطامي سمير، الشعر في الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1993، ص59
47. قطامی سمير، الشعر فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1993، ص59


48. قطامي سمير، الشعر في الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1993، ص60
48. قطامی سمير، الشعر فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1993، ص60


49. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 17
49. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 17


50. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص17-20
50. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص17-20


51. سعافين ابراهيم، الروايــة في الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995، ص11
51. سعافين ابراهيم، الروای‌ـة فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995، ص11


52. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص21
52. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص21


53. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 22
53. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 22


54. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 24
54. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 24


55. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 21-24
55. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 21-24


56. سعافين ابراهيم، الروايــة في الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995، ص 368 - 372
56. سعافين ابراهيم، الروای‌ـة فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995، ص 368 - 372


57. المصلح أحمد، ملامح عامة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 26
57. المصلح أحمد، ملامح عامة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 26


58. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 26
58. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 26


59. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 27
59. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 27


60. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 28
60. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 28


61. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 24-30
61. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 24-30


62. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 30
62. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 30


63. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 138 و 139
63. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 138 و 139


64. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 318-320
64. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 318-320


65. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 71-84
65. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 71-84


66. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 31 و 32
66. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 31 و 32


67. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 33
67. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 33


68. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 35
68. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 35


69. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 38
69. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 38


70. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 38 و 37
70. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 38 و 37


71. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 33
71. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 33


72. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياــة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 34
72. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياــة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 34


73. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 53-84
73. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 53-84


74. كتاب ادبيات معاصر فلسطين و اردن - نوشته آقاي بكير الوان از سايت www.jstor.org
74. كتاب ادبيات معاصر فلسطين و اردن - نوشته آقای بكير الوان از سايت www.jstor.org


75. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 536
75. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 536


76. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 531
76. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 531


77. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 533
77. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 533


78. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 534
78. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 534


79. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 532
79. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 532


80. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 531
80. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 531


81. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 534
81. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 534


82. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 533
82. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 533


83. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 532
83. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 532


84. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 533
84. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 533


85. معجم الادباء الاردينين في (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 1
85. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 1


86. معجم الادباء الاردينين في (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 37
86. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 37


87. معجم الادباء الاردينين في (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 73
87. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 73


88. معجم الادباء الاردينين في (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 73
88. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 73


89. معجم الادباء الاردينين في (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 244
89. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 244


90. معجم الادباء الاردينين في (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 228
90. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 228


91. معجم الادباء الاردينين في (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 145 و 146
91. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 145 و 146


92. معجم الادباء الاردينين في (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 143
92. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 143


93. معجم الادباء الاردينين في (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 151
93. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 151


94. معجم الادباء الاردينين في (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 263
94. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 263


95. معجم الادباء الاردينين في (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 278
95. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 278


96. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 305-307
96. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 305-307


97. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 305 و 306
97. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 305 و 306


----[1]. Aristotle’s Correspondence with Alexander
----[1]. Aristotle’s Correspondence with Alexander

نسخهٔ ‏۲۰ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۰۸

ادبيات و رسانه در اردن محدود به مرزهای سياسی اين كشور نيست بلكه در مقياس بزرگتری مربوط به كل جهان عرب در گستره‌ای از شمال آفريقا تا خليج فارس است. اردنی‌ها لزوما هويت و زبان خود را مجزا نمی‌دانند، بلكه خود را قسمتی از تاريخ پيشرفت زبان، ادبيات و رسانه‌های عربی برمی‌شمرند؛ برای مثال تا سال 1920 بيشتر اردن تحت حكومت دمشق (پايتخت سوريه) بود كه از اولين قرن اسلامی تاکنون مركز مهم ادبيات عرب است.

به دليل روستا نشينی در اغلب مناطق اردن تا اوايل قرن 19 ادبيات اردن به صورت شفاهی بود كه البته به معنی روستايی بودن اين ادبيات نيست. بيشتر اين ادبيات محلی به صورت شعر و بخشی از آن در قالب حماسه از شيوه‌های نويسندگان مشهور عرب در دمشق، قاهره و بغداد پيروی می‌كرد.

نقش زبان عربی در فرهنگ اعراب فراتر از نقش ساير زبان‌ها در فرهنگ‌هايشان است. زبان عربی و توانايی استفاده از آن برای خلق تصورات خلاقانه و قوی، قدمتی طولانی دارد كه ريشه‌های آن را بايد در ادبيات قبل از اسلام و قبل از دوران باسوادی در شبه جزيره عربستان جستجو كرد.

معرفی زبان و خط رسمی و زبان‌های رايج

علی رغم وجود اقليت‌های مختلف در اردن، زبان رسمی اين کشور عربی است که در تعاملات فرهنگی و اجتماعی به کار می‌رود. يکی از اهداف وزارت فرهنگ اردن تشويق به استعمال زبان عربی فصيح در همه جا می‌باشد.

از جمله موسسات رسمی که در اين زمينه فعاليت دارد آکادمی زبان عربی است که هدف عمده آن حفاظت از زبان عربی و احيای زبان تراث عربی و اسلامی در زمينه علوم و فنون مختلف است[۱].

آکادمی زبان عربی برای دستيابی به اين هدف راهکارهای عملی متنوعی را در دستور کار خود دارد از جمله:

*اجرای پژوهش‌های مختلف در زمينه زبان عربی،

*تشويق ترجمه و نشر به زبان عربی و برپايی مسابقات و ايجاد کتابخانه‌ها،

*ترجمه مشهورترين آثار جهانی و نشر کتاب‌های ترجمه شده به زبان عربی و برعکس،

*برگزاری سمينارهای زبان در داخل و خارج از اردن و تنظيم همايش‌های فرهنگی،

*انتشار اصطلاحات جديد و به‌ روز از طريق رسانه‌ها و شيوه‌های ديگر(2)

عربی اردنی مجموعه ای از گفتارهای زبان عربی است كه مردم اردن از آنها استفاده می‌كنند. عربی اردنی دارای ساختار زبانی سامی است با تاثيرات لغتی از انگليسی، تركی و فرانسوی. بيش از 6 ميليون نفر از اين گفتار استفاده می‌كنند كه در سراسر جهان عرب فهميده می‌شود. زبان اسناد رسمی و رسانه‌ها، عربی استاندارد مدرن است در حالی كه در مكالمات روزمره انواع متنوعی از عربی به‌كار می‌رود.

گفتارهای تابع عربی - اردنی عبارتند از:

1. گفتار روستایيان اردن

2. گفتار باديه نشينان اردن

3. گفتار اردنی‌های شهر نشين

نظام نوشتار با توجه به كاركرد آن متفاوت است؛ برای مثال در كتاب‌ها از انگليسی يا عربی فصيح استفاده می‌شود.

انگليسی نيز هرچند زبان رسمی نيست اما به طور گسترده‌ای در كشور استفاده می‌شود و زبان رايج تجارت و بانكداری و آموزش و پرورش است. يادگيری زبان‌های گفتاری عربی اردنی، عربی استاندارد مدرن و انگليسی در اماكن عمومی و مدارس خصوصی اجباری است. زبان چركسی و چچنی نيز در بعضی اجتماعات كوچک در اردن استفاده می‌شود. (3)

تاريخ ادبيات و سبک‌های ادبی‌

توسعه عربی كلاسيک به عنوان يک زبان، ريشه در سنت‌های ادبی مردم عرب و بخصوص باديه نشينانی دارد كه گفتار آنها سرانجام به صورت زبان استاندارد درآمد. مراد از عربی كلاسيک در اينجا زبان فصيح و شيواست.

در فرهنگ سنتی اعراب به مردان فاضل، اديب می‌گفتند؛ يعنی شخصی كه هم ادبيات را به خوبی می‌داند و هم اخلاق خوبی دارد.

در خلال دوران‌های تاريخی ابتدایی در شبه جزيره‌ی عربستان، سروده‌های حماسی كه بيشتر بوسيله باديه نشين‌ها سروده می‌شدند پايه‌های مهمی برای ادبيات و استفاده‌های زبانی بودند.

اين شعرهای حماسی بيانگر تاريخ و شيوه‌ی زندگی مردم شبه جزيره عربستان قبل از ظهور اسلام است؛ حتی امروزه نيز بسياری از اين سروده‌های به جای مانده، مورد توجه شيوخ قبايل و ميهمانان رسمی کشور اردن است. از اقسام شعر رايج در ميان باديه نشينان می‌توان به غزل و قصيده اشاره كرد كه هر كدام کاربردهای خود را داشته‌اند. امروزه نيز استفاده از اين قالب‌های شعر با مضامين جايگزين رواج دارد؛ برای مثال در اين شعرها به جای وصف اسب و شتر به وصف ماشين‌های بنز می‌پردازند. هم‌چنين از موضوعاتی كه در شعر معاصر باديه نشينان به چشم می‌خورد می‌توان به جنگ فلسطين در 1948، جنگ خليج فارس، آوارگان اين جنگ‌ها و دمشق و عراق و حتی شهرهای اروپايی اشاره كرد.

گونه ديگری از شعر در جهان عرب و در مناطقی چون دمشق، بغداد، قاهره، فض و كوردُبا شكل گرفت كه زَجَل نمونه‌ای از آن است. محبوبيت زَجَل در زبان عرب بدليل نزديكی آن به زبان عاميانه و گفتاری و استفاده آسان همراه موسيقی است.

ادبيات در دوره پيش از اسلام دارای مضامين جنگ‌های قبيله‌ای و بيانگر جزييات زندگی صحرا نشينان بود. در حقيقت بيشتر اطلاعاتی که از نحوه زندگی قبايل عرب در آن دوران داريم ريشه در همين اشعار شفاهی دارد. هنوز هم شعر تنها قالب ادبی در ميان صحرانشين‌هاست. رهبران قبايل اردنی هنوز هم در اشعار، ستايش، سرگرم و حتی نقد می‌شوند. شعر صحرا نشين‌ها به خوبی با موسيقی آنان عجين است و شعر خوانی با آواز و همراهی ساز علی‌الخصوص ساز رباب رايج است. اين آوازها که در خاطره‌ها مانده نسل به نسل منتقل می‌شود و بخش مهمی از تاريخ ادبيات اردن باديه نشين را تشکيل می‌دهد[۲].

تاريخ ادبيات نوشتاری يا مکتوب عرب از نوشتن قران در قرن 7 ميلادی آغاز می‌شود و پيش از آن شعر و قصه به طور شفاهی نقل می‌شده‌ است. قران دارای نثری آميخته به نظم می‌باشد که از صنعت ايجاز شگفت انگيزی برخوردار است.

پس از نزول قران تا قرن هشتم، آثار شعری چندانی به وجود نيامد به جز استثناء‌هايی چون حسان بن ثابت که اشعاری در ستايش پيامبر (ص) سروده است. با اين حال قرآن منشاء بسياری از ژانرهای ادبی از قبيل سنت و صحيح و تفسير و متونی مرتبط به دين از جمله نهج البلاغه گرديد که در قرن دهم جمع آوری شده است. (5)

پيامبر (ص) همچنين سبب ساز نوشته شدن اولين بيوگرافی‌های عرب با نام سيرة النبويه گرديد؛ اولين آنها توسط وهاب ابن منبه نوشته شد. اما بهترين آنها متعلق است به محمد ابن هشام است که شرح زندگی پيامبر و جنگ‌های اوست. کتاب انساب الاشراف نوشته بلاذری نمونه‌ای از بيوگرافی و کتاب الاعتبار نوشته اسامــة بن المنقذ يک نمونه اتوبيوگرافی به شمار می‌رود.

با حمايت خليفه هشام بن عبد الملک آثار بسياری از زبان‌های ديگر به عربی ترجمه شد. شايد اولين آنها مکاتبات ارسطو با اسکندر‍ (Aristotle’s Correspondence with Alexander) با ترجمه‌ی درخشان سلم ابوالعلا (Abu al Ala) باشد. پس از دوران قرون وسطی برخی کتاب‌های يونان باستان از ترجمه‌های عربی، به اين زبان بازگردانده شد.

ادبيات غير داستانی قبل از دوره‌ی مدرن همچنين شامل اشعار عاشقانه در قالب غزل و اشعار مدح و ثنا در قالب قصيده و قصه‌های عاميانه يا تاريخی بود. (6)

در نثر غير داستانی عرب ژانری وجود دارد که در آن حقايق، ايده‌ها، داستان‌ها و اشعاری مربوط به هم و ذيل يک عنوان واحد و خاص، جمع آوری می‌شود؛ مثلا درباره زنان يا باغداری يا حيوانات. از جمله آثار اين ژانر کتاب‌هايی است که توسط جاحظ نوشته شده است.(7) همچنين ابن قتيبه در اين ژانر تاليفاتی دارد که روش‌های عملی برای عناوينی نظير اخلاق، قانون، بايگانی و حتی تمرين‌های نويسندگی را جمع‌آوری کرده است. کتاب‌های راهنمای روابط جنسی نيز در اين ژانر تاليف شده نظير باغ معطر و طوق الحمامه نوشته‌ی ابن حَزم و نزهــة الادب فی ما لايوجد فی کتاب نوشته احمد التيفاشي.

کتاب‌های مهم تاريخی توسط مورخانی نظيرابن يعقوبی و طَبری نوشته شده و سفرنامه ابن خلدونِ بزرگ نمونه درخشان تاريخی ديگری است که بر مردم شناسی تمرکز دارد.(8)

ادبيات معاصر عربی در نيمه دوم قرن 19 در قاهره و بيروت آغاز شد و سپس به سرزمين‌های عرب سرايت کرد. در اين دوره رمان با موضوعاتی از قبيل عدالت، جنگ يا صرفا سرگرمی جايگزين فرمت‌های کلاسيک شد و اشعار نيز به سمت فرم‌های آزاد و شکستن قواعد زبان کلاسيک کشيده شد.

يکی از اولين آثار اردنی که به انگليسی هم ترجمه شد رمان ابراهيم نصرالله فلسطينی بود با نام دشت‌های تب (Prairiers of Fever) که در آن خاطرات خود را از دوران کار کردن در عربستان شرح داده است. (9)

غالب هلسا از ديگر پيشگامان ادبيات مدرن بود که 7 رمان و دو مجموعه داستان کوتاه نوشت.

ليانه بدر رمانی با عنوان مجموعه‌ای از تبعيديان (Series of exiles) نوشت که در آن شرح حال خود و مهاجرت از فلسطين به اردن و از اردن به لبنان و داستان سپتامبر سياه و جنگ اردن و فلسطين را شرح می‌دهد. (10) فديه فقير (Fadia Faqir) با رمان ستون‌های نمک (Pillars of salt) نمونه‌ی مهم ديگری در تاريخ ادبيات مدرن اردن است. اين رمان درباره‌ی زندگی دو زن اردنی و تلاش‌های آنان برای احقاق حقوق زنان است که به انگليسی نوشته شده است. (11)

نويسنده‌ی فلسطينی - اردنی ديگر به نام سحر خليفه در رمان خارهای وحشی (Wild Thorns) زندگی در فلسطين اشغالی را وصف کرده است. و شاعری به نام محمد فاضل الحاجيه درباره ديدگاه‌های سياسی (بحران‌های آمريکايی خاورميانه) قصايد موفقی سرود که در دنيای عرب مشهور و به زبان انگليسی ترجمه شد. (12)

انواع ادبی‌

جنبش ادبی در اردن به دو ريشه مستحكم متصل است كه با تشكيل حكومت اردنی از سال 1921 ميلادی تاكنون جان تازه‌ای به خود گرفته است:

1. دربار امير عبدالله بن حسين كه در آن زمان پادشاه اين كشور بود و با استقبال از جنبش ادبی شكل گرفته در شرق اردن به شاعران و اديبان بسيار اهميت می‌داد تا جايی كه شاعران و اديبان بزرگی همانند فؤاد الخطيب (شاعر الامير)، مصطفی وهبی التل، عبدالمنعم الرفاعي، عمر ابورشيه، وديع البستانی و عبدالمحسن الكاظمی همكاری‌های گسترده‌ای تحت نظارت پادشاه با دربار برقرار كردند و از آن طريق توانستند صدای خود را به روزنامه‌ها، هفته نامه‌ها و مجلات ادبی برسانند.

2. تراژدی به وجود آمده به دليل همسايگی با فلسطين در شعر شعرا و نوشته‌های اديبان اردنی تاثير به سزايی در شكوفايی جنبش ادبی اين كشور داشت به گونه‌ای كه سال‌های 1948 (اشغال فلسطين توسط اسرائيلی‌ها) تا 1967 (جنگ اعراب با اسرائيل) را اوج جنبش ادبی اردن می‌دانند.

بنابراين در تشريح ادبيات و جايگاه آن در كشور اردن همواره بايد اين دو موضوع را مورد نظر قرار داد. (13)

علاوه بر شعر که بخش عمده‌ی ادبيات عرب و اردن را به خود اختصاص می‌دهد، امروزه کليه ژانرهای ادبی در اردن به شکل قابل توجهی مورد استفاده اديبان اردنی قرار گرفته است که نظم و نثر را در برمی‌گيرد؛ داستان کوتاه، رمان، نمايشنامه، نقد و ديگر گونه‌های متداول ادبی دنيا که به تفصيل در بخش‌های بعدی می‌آيد.

ادبيات معاصر

در مطالعه ادبيات اردنی، مناسب است كه در مرحله نخست تنها درباره شعر سخن به ميان آيد. سنت شعر اعراب همواره در نسل‌های گذشته، حال و آينده مهم ترين نوع ادبی بوده، هست و خواهد بود.

در اولين نيمه قرن بيستم، شاعران رمانتيک عرب تحت تأثير غرب از ساختار سنتی خود خارج شدند و شروع به نوشتن اشعار ساده و استفاده از زبانی همسو با زندگی مدرن كردند. آنها همانند همپايگان اروپايی خود در قرن نوزدهم بر وجوه احساس در آثار خود تاكيد داشتند.

در ميان شاعران جهان عرب همچون ابراهيم ناجی (1953) ابوشادی (1955- 1892)، علی محمود طاها (1949- 1903) از مصر، ابوشبكه (47- 1903) از لبنان، موتران (1949-1871) از سوريه، زهاوی (1936-1867) و روسافی (1945-1875) از عراق می‌توان از ابراهيم توكان (41-1905) از اردن نام برد. توكان در ياد و خاطره‌ی اردنی‌ها باقيست و همواره او را ياد می‌كنند. او اشعار عاشقانه را به خوبی اشعار ملی گرايانه خود می‌سرود. (14)

جنبش شعری‌

شعر بخش عظيمی از نقشه‌ی ادبی اردن را به خود اختصاص داده است و دليل آن را می‌توان در ميراث شعری كه در طول زمان در اين كشور بوده و هم چنين ورود داستان، رمان و نمايشنامه از طريق غرب به اردن جست و جو کرد.

دكتر فواز طوقان در كتاب خود به نام جنبش شعری در اردن تا سال 1977 ميلادی با اشاره به جايگاه والای شعر در اين كشور شعرای اردنی را به 4 دسته تقسيم می‌كند:

1. گروهی از شعرای سلف كه اشغال فلسطين توسط اسرائيل را به خود ديده‌اند و در اين باره به سرايش قصيده‌های عمودی پرداختند و حركت رمانتيک‌گونه خود را وارد شعر كردند كه از بارزترين آنها می‌توان از عبدالمنعم الرفاعی نام برد.

2. گروهی از شعرا كه در اشعار خود تا اندازه‌ای از سبک گروه اول پيروی كرد‌ند اما با گذشت زمان به حركتی نو روی آوردند كه از اين دسته شاعران می‌توان از فدوی طوقان، سلمی خضراء الجيوسی و كمال ناصر نام برد؛ گونه شعری آنان ادغام شعر شعرای قديمی و شعرای نوگراست.

3. شعرای گروه سوم را شاعرانی تشكيل می‌دهند كه تمامی اشعارشان از دوران مدرن تاثير پذيرفته است و دارای ويژگی‌های شعر نو است؛ از مشهورترين شعرای اين گروه می‌توان از عبدالرحيم عمر،‌ امين شنار، تيسير سبول، فواز طوقان و حيدر محمود نام برد.

4. گروه چهارم شامل شاعران جوانی است كه بيشترين مساحت نقشه شعری اردن را در دهه هفتاد و پس از آن تشكيل دادند كه شمار آنها به بيش از 70 شاعر بالغ می‌شود.

در رابطه با جنبش شعری در اردن دكتر عبدالرحمن ياغی در كتاب خود به نام البحث عن قصيدة المواجهــة، ‌سبک غالب شعری يك سده اخير در اين كشور را قصيده برشمرده كه شاعران اردنی در اين سبک تاكنون ديوان‌های بسياری به چاپ رسانيده‌اند. (15)

شعر در کشور اردن دو مرحله را پشت سر نهاده است :

مرحله نخست: از سال 1921 آغاز و تا سال 1967 ادامه می‌يابد. پيش از سال 1921 ميلادی يعنی در زمان حکومت اتراک بر اردن، اين کشور حرکت ادبی را نمی‌شناخت زيرا هويت سياسی مستقلی نداشت. در آن زمان روزنامه و آموزش عالی در اردن نبود و اهتمامی به درس و شعر وجود نداشت. تنها چهار مدرسه در اربد، معان، سلط و کرک بود[۳].

خفقان، فقدان آزادی و تسلط زبان ترکی و عنصر غير عربی اردن را تبديل به کشوری کرده بود که جهل و خرافات و جنگ بر آن فرمانروا بود؛ شعر فصيحی سروده نميشد و تمام اشعار بدوی و تقليدی و حاوی موضوعاتی چون وصف کرم و شجاعت و... بود.

با روی کار آمدن ملک عبدالله تحولی نو در تعليم و تربيت آغاز شد و برنامه‌های توسعه‌ی علم و آموزش به اجرا درآمد و آموزش پيشرفت کرد به طوری که تعداد مدارس در سال1923 به 38 مدرسه رسيد. هم‌چنين روزنامه‌هايی شروع به انتشار کردند. (17)

وقايع سياسی سال 1948، سهم زيادی در بيداری مردم و حرکت آنان داشت به طوری که پس از وقايع دهه پنجاه، ضمير شاعران بيدار شد و در وصف قهرمانی‌های مردم فلسطين و درجهت انگيختن آنها به مقاومت شعرهای فراوانی سرودند و همايش‌های بسياری برای مقابله با خطرات صهيونيسم برپا شد.(18)

با ورود قريب نيم ميليون پناهنده فلسطينی به اردن که به وضعيت نامطلوب اقتصادی منجر شد، دو ملت اردن و فلسطين به سرعت با هم درآميختند و احزاب و گروه‌های سياسی برای مقابله با دشمن تاسيس شد. در اين زمان، شعر اردن وارد مرحله سياسی خود شد؛ در اين حال برخی شاعران به اشعار رمزگونه پرداختند و به سوريه و مصر پناه بردند.(19) برخی شاعران فلسطينی مانند فواد خطيب، محمد علی حومانی و محمد شريقی نيز که به اردن وارد شده بودند پس از مدتی به کشور خود بازگشتند و برخی ديگر برای هميشه در اردن اقامت گزيدند و تابعيت اردن را قبول کردند.(20)

در دهه پنجاه، اشعار سرکشی سروده می‌شد که فقط در روزنامه‌های مخفيانه و زيرزمينی به چاپ می‌رسيد؛ اشعاری که از آزادی و رهايی از ظلم و ستم حرف می‌زدند.

در فاصله سال‌های 1921 تا 1946 اشعار سروده شده در اردن غالبا تقليدی و مناسبتی است؛ اشعاری طولانی که نوآوری در شکل و مضمون خود ندارند. برخی از اين شاعران مقلد عبارتند از: حمزة العربي، عرّار، مختار شنقيطي، محمد شريقي، شکری شعشاعــة، ابراهيم مبيضين، محمد نهار رفاعي، عادل شمايلــة. در اين دوره مدح، شوق به وطن، اشعار اجتماعی - فلسفی و شکايت از ظلم جايگاه مهمی در محتوای اشعار شاعران پيدا کرده بودند.(21)

بعد از وحدت جانب شرقی و غربی رود اردن، دو نوع شعر رواج يافت: شعر تقليدی در شکل و محتوا، شعر تقليدی در شکل و با محتوای نو.

شعر تقليدی در شکل و محتوا در دهه پنجاه و شصت صفحات روزنامه‌ها را پر می‌کردند؛ هدف آنها بيداری مردم بود. تکرار و استعمال کلمات عاميانه از ويژگی‌های اين اشعار بود. شاعران اين دوره از اسلوب اشعار شوقي، رصافي، زهاوي، ابوريشه، جواهری و احمد صافی نجفی تاثير می‌پذيرفتند. اين شعرا شاگردان کوچک استادان بزرگی به شمار می‌رفتند که هيچ گونه ابداعی در زمينه شکل و احساسات و عواطف تاثيرگذار نداشتند و تنها اطلاعاتی را با کلام موزون بيان می‌کردند. برخی از اين شاعران در مناسبت‌های مختلف دينی، وطنی و قومی به ديوان شاعران بزرگ رجوع می‌کردند و از قصائد آنها در وزن، قافيه و موضوع تقليد می‌کردند.(22)

شعر تقليدی در شکل با محتوای نو توسط شاعرانی انجام گرفت که موفق به ابداعاتی در مضامين شعری و محتوا شدند؛ برخی از آنان مانند خليل زقطان، رجا سمرين، امين شنار، کمال ناصر و فدوی طوقان با سرودن اشعاری در زمينه‌ی وطن و مردم، خود را از دايره تقليد بيرون کشيدند و نوآوری‌هايی در شعر ايجاد کردند.

گرايشات عاشقانه، اشعار تغزّلي، اشعار وطنی و سياسي، وقايع فلسطين، فقر و امثال آن موضوعات جديدی بودند که اين شاعران به آنها می‌پرداختند.

وصف شهرهای اردن، خوراکی‌ها و عناصر طبيعت مانند بيابان‌، برف، بهار، تابستان، حيوانات، امور کشاورزی، درختان زيتون و انجير، باران، طبيعت ساکت و رنگ‌های مختلف طبيعت نيز از موضوعات مورد علاقه شاعران در تقليد بود.(23)

در نيمه دوم قرن بيستم گروهی از شاعران اردنی که از حرکت ادبی جديد تاثير پذيرفته بودند، برخی اشعارشان را در روزنامه‌ها و مجلات اردن به چاپ رساندند؛ ويژگی بارز اين اشعار، سادگی و توانايی انتقال سريع عواطف و احساسات بود. اين شاعران تلاش می‌کردند تا با استفاده از رموز و الفاظ استعاری، شعر غنائی را با شعر تاملی در هم آميزند؛ بدين ترتيب تحولی نو در بنای قصيده به وجود آمد و قافيه‌ها متنوع شد و تحولی شگرف در شعر پديدار شد. برخی از مردم اين نوع شعر موسوم به شعر آزاد را نمی‌پسنديدند.(24)

ويژگی‌های شعر آزاد در اردن به شرحی است که می‌آيد:

أ) عمق فکر: شاعران شعر آزاد، از دايره‌ی اشعار طولانی، موزون و قافيه دار قديمی خارج شده بودند و تلاش می‌کردند تا نوع جديدی از شعر را به وجود بياورند تا بتوانند در آن احساس و عواطف خود را به سرعت منتقل کنند. موضوعات اين گونه‌ی جديد، دردها و رنج‌ها، مرگ، فلسطين و جنگ‌ها و شکست‌ها بود.(25)

ب) استفاده از رمز: از بارزترين ويژگی‌های شعر آزاد، استفاده از کلمات و دلالت‌های رمزی است. در اشعار شاعرانی مانند عبدالرحيم عمر و امين شنار و سبول کلماتی مانند مسيح، دريا، کربلا، سنگ، عنترة و عبلــة، اصحاب کهف، حلاج و سندباد و... به عنوان رمز و نماد بسيار استعمال شده است.(26)

ج) کلمات شعر آزاد: در شعر آزاد از کلمات خاصی استفاده می‌شود تا بتوانند کلمات را با مدلول خود پيوند دهند. بدين ترتيب کلمات و مدلول‌های جديدی ابداع می‌شوند.(27)

د) نشانه‌های زندگی مردمی: در شعر آزاد به بيان زندگی عادی و معمولی روستاييان، درختان، حيوانات و آرزوهای وطن و... می‌پردازند. (28)

بعد از حادثه‌ی حمله يهود به فلسطين، در سال 1948 در بسياری از کشورهای عربی از جمله اردن در اين زمينه اشعار فراوانی گفته شد و اين مهم مورد توجه قرار گرفت.

فلسطين و اردن از نظر جغرافيايی با هم همسايه هستند. بسياری از شاعران در کشور اردن متولد می‌شوند و سپس به فلسطين می‌روند و برعکس؛ مانند سلمی خضراء جيوسي، رشيد زيد، عصام حماد.(29)

می‌توانيم شاعران فلسطينی - اردنی را به شاعران مُخَضرم نيز تقسيم کنيم، يعنی شاعرانی که هم پيش از حمله اسرائيل به فلسطين و هم پس از آن شعر گفته‌اند؛ مانند: فدوی طوقان، اسد محمد قاسم، يوسف خطيب و....(30)

موضوعات اين اشعار شوق به وطن، فقر، قهرمانيها، ايثار و فداکاری، جرائم انگليس و يهود، بيداری سياسی، عذاب و قتل، شکنجه، شهادت ، مشکلات پناهندگان و... است.(31)

به این ترتیب قضيه فلسطين باعث بيداری شعر اردن و نوآوری شکل و مضمون آن شد و غنای شعر عربی را به سوی آن سرازير کرد.(32)

از نگاه محتوايی شعر در اردن در موضوعاتی که ذيلا می‌آيد خلاصه می‌شود:

شعر مقاومت در برابر استعمار: مقاومت از جديدترين موضوعات شعر عربی است. اين نوع شعر، موسيقی و لحن بيان صريح و قوی دارد و باعث برانگيختن حس وطن دوستی و مقاومت در شنونده می‌شود؛ معمولا در آن از کلمات محکم و استوار استفاده می‌گردد. اين اشعار حماسی محسوب شده و نوع کلمات و موسيقی به کار رفته در آنها با اشعار ديگر متفاوت است.(33)

شاعران اين‌گونه شعرها سعی می‌کنند مردم را به ميادين جنگ بکشانند و حس مقاومت را در آنها برانگيزند و قهرمانی‌های عمرمختار، انقلاب يمن، انقلاب الجزاير و انقلاب فلسطين در سال 1936 و 1947 را يادآور ‌شوند.(34)

شعر خمر: مدام، خمر و مِی از موضوعات جديد در شعر اردن است که دارای هر دو معنای حقيقی و مجازی است. در اشعار عرار و حسنی زيد موضوعاتی از اين قبيل فراوان ديده می‌شود. عرار اصطلاح خمر را برای فرار از واقعيت، کم شدن درد ، رنج و نگراني، کشف اسرار زندگی و حقايق وجود در شعر خود استفاده می‌کرد و حسنی زيد برای رسيدن به عشق و زيبايی از آن در اشعارش استفاده می‌کرد. و به آن افتخار می‌کرد.(35)

شعر وطن: در این اشعار موضوعاتی مانند عشق به وطن و قداست آن، فداکاری و ايثار، تحمل عذاب و مشقت برای مصالح وطن بیان می‌شوند. در اشعار حسنی زيد، عرار ، خالد ساکت و محمد روسان موضوعات وطنی به وفور ديده می‌شود.(36)

شعر تغزلي: ادبيات اردن اشعار تغزّلی زيبايی با موضوعات متنوع را در خود جای داده است. در اين نوع شعر، زيبايی‌ها، تجارب شخصي، احساسات، شوق، وصال، لذات، ذوق و عواطف به فراوانی بيان می‌شود.

اين گونه شعر انواع مختلفی دارد که عبارتند از: غزل تعليمي، سنت گرا، زنانه، غزل امروزي، غزل نو، غزل حسي، غزل عفيف، غزل مذکر، غلاميات.

از جمله شاعران غزل سرا می‌توان از مصطفی زيد مخطوط، عرار، حسنی فريز، محمود مطلق و... نام برد (37)

شعر اجتماعی و اصلاحي: اشعار اجتماعی به موضوعاتی از قبيل ازدواج، آزادي، فقر و بيچارگي، بيماري، جهل، فقدان عدالت اجتماعی و نقش انجمن‌های خيريه می‌پردازند.(38)

کشور اردن پس از حکومت عثمانی دچار فقر ، جهل، بيماری بود و جايگاه زنان، سطح فرهنگ و آموزش، نازل و بی سوادی رايج بود. اساطير و خرافات چيره و بدبختی و اندوه بر همه جا غالب بود. مردم با کمترين امکانات و محروميت زندگی می‌کردند؛ غذا، آب و دارويی وجود نداشت و مردان کار خود را از دست داده بودند. دراين زمان شاعران به موضوعات اجتماعی پرداختند و در جهت اصلاح معضلات اجتماعی شاعری کردند.(39)

شعر فلسفی و انساني: برخی از شاعران که از مکتب خيام، شاعران مهاجر و آراء صوفيان تاثير پذيرفته بودند، براثر بيداری فلسفی ، شروع به سرودن شعر در زمينه‌های هستي، انسان و زندگی کردند.(40)

فدوی طوقان تلاش کرد تا ديدگاهی درباره‌ زندگی، جهان و وجود ارائه دهد. فوت برادرش ابراهيم طوقان تاثير زيادی بر روح او گذاشت، از اين رو پس از تأمل در حيات انسان وجود انسان بيهوده دانست.(41)

شکری شعشاعــة اشعاری با مضامين آميخته با حکمت، فلسفه و اصلاحات اجتماعی دارد. حسنی زيد نيز در اشعاری از تفاوت‌های طبقاتی سخن می‌گويد. (42)

شعر سياسی و اعتقادی و حزبي: شعر اردنی نقش مؤثری در بيداری مردم گرديد و روزنامه‌های اردنی با انتشار قصائدی با مضامين سياسي، اعتقادی و حزبی در بيداری مردم نقش به‌سزایی داشتند.

احزاب سياسی در سال 1946 در اردن تأسيس شدند، پس از تأسيس پادشاهی اردن احزاب در چارچوب قوانين به فعاليت پرداختند و بدين ترتيب موضوعات شعری جديدی در قالب مناسبات، اشعار اعتقادی و انقلابی و اشعار قومی و حزبی شکل گرفت. اين اشعار نقش درخوری در انتشار مرام احزاب سياسی در اردن و تثبيت ديدگاه‌های آنان داشت.(43)

مرحله دوم از سال 1967 شروع شده و تا زمان حال نيز ادامه دارد. (44)

بعد از شکست دردناک جنگ حزيران در سال 1967 موجی از نااميدي، درد و رنج، بدبينی و ياس همه جا را فراگرفت و به دنبال يافتن عوامل شکست، در شعر و نثر آن زمان می‌توان انعکاس آن را ملاحظه کرد. نزار قبانی در قصيده ای طولاني، نزاعات، اختلافات، دردها و نااميدی‌های آن عصر را به تصوير کشيده است.(45)

اين شعر به نوعی ادبيات مقاومت بود. پس از سال 1967 شاعران بسياری در اردن ظهور کردند. در اين حال حرکت شعری در اردن با لبنان، مصر، عراق و سوريه هم زمان گرديد. فعاليت‌های سياسی پس از سال 1970 تاثيرات منفی بر شعر گذاشت، از اين رو بسياری از شاعران و نويسندگان با گرايش‌های سياسی مختلف اردن را ترک کردند و آنان که در اردن باقی ماندند به رموز و کنايات و اشارات تاريخی و سياسی در شعر پناه بردند در اشعارشان نگراني، اضطراب و بيهودگی موج می‌زد. (46) بخش ديگری از شاعران نيز سکوت اختيار کرده و شعری منتشر نکردند. دهه هفتاد و هشتاد، مرحله نزاع بين دو گروه شاعران جوان و شاعران سالخورده بود. اشعار شعرای جوان در اين زمان در فضای خيالات و به دور از ذوق مردمی سروده می‌شد.(47)

گرچه در اين دوره نيز اشعار تقليدی وجود داشت ولی بيشترين گرايش به سوی تجدد و نوگرايی در شعر بود.(48)


2 - 4 - 8 داستان كوتاه:

محققان در دو كشور اردن و فلسطين، طلايه دار داستان نويسی به ويژه داستان كوتاه در اين دو كشور را خليل بيدس صاحب مجله النفائس می‌دانند. مجموعه داستان كوتاه خليل بيدس موسوم به مسارح الاذهان برای اولين بار در سال 1924 ميلادی در مصر به چاپ رسيد که نخستين کتاب در اين زمينه به شمار می‌رود. خليل بيدس در مجله النفائس، داستان‌ها و روايت‌های ترجمه شده از ادبيات کشورهای ديگر به ويژه داستان‌های کوتاه غربی را منتشر می‌کرد. اولين شماره اين مجله را در سال 1908 انتشار يافت.

محمود سيف الدين الايرانی در کتاب ثقافتنا فی خمسين عاما نه تنها خليل بيدس را پيشرو داستان کوتاه در فلسطين و اردن می‌داند بلکه وی را پيشرو اين گونه در ميان تمامی کشورهای عربی به شمار می‌آورد.

اسد و ياغيان داستان نويسان ديگری را نيز به اين شرح برمی‌شمارند: نجاتی صدقي، عارف عروني، عبدالحميد ياسين، سميرة عزام، محمد صبحی ابوغنيمــة، شکری شعشاعــة، اسحاق موسی الحسيني، ابراهيم سکجها. (49)

پس از خليل بيدس افرادی مانند حسنی فريز، عيسی الناعوري، امين فارس و محمد سعيد الجنيدی را می‌توان ادامه دهندۀ راه وی نام برد. داستان كوتاه هم اكنون در اردن با رويكردی جديد به كار خود ادامه می‌دهد و از سبك‌های رمانتيك تا واقع گرايی و پیروی می‌کنند.

همچنين نويسندگان زن در داستان نويسی به ويژه داستان كوتاه ورودی چشمگير داشتند و هند ابوالشعر، انصاف قلعحي، رجاء ابوغزالــة، زليخــة ابوريشه را می‌توان از سرآمدان نويسندگان زن ناميد.

اديبان اردنی محتوای داستان‌های كوتاه را در دهه پنجاه ميلادی در اين كشور بيشتر پيرامون موضوعات قديمی می‌دانند، اما پس از گذشت يك دهه و در آغاز دهه شصت با ايجاد نوعی دگرگونی در اسلوب، بسياری از اندرزها، امثال،‌ حوادث روز و جريان‌های فكری عصر حاضر در آنها ديده می‌شود که نويسندگان شان از اين رهگذر به موفقيت‌هايی در جشنواره‌های ادبی بين المللی نائل آمده اند. (50)

اسامی برخی از نويسندگان داستان کوتاه درسال‌های 1977تا1988 به اين شرح است:

مردان داستان نويس: عيسی ناعوري, شحادة ناطور، قاسم توفيق، فتحی الاسمر، فاروق خورشيد، سهير قلعجي، محمد احمد، طه عثمان، ابراهيم خليل، ابراهيم طوباسي، ابراهيم عطاري، احمد عوده، احمد غطاشه، بدر عليان، بسام سلمان، بسمــة رجوب، جواهر رفاعيه، حسب الله يحيي، حسن رمضان،محمد حجازي، غسان تل.

زنان داستان نويس: ليلی اطرش، ليلی عمري، لينا حواري، لينا عبدالعليم، عائشه رازم، فاطمه هندي، فلورا بقلــة، زينب شمروخ، زهره عمره.

3 - 4 - 8 رمان و داستان

داستان در کشور اردن با ويژگی «ذوق» از ديگر کشورهای عربی متمايز می‌شود. و مانند رمان در ساير کشورها از جريانات و گروه‌ها تاثير می‌پذيرد. رمان در کشور اردن همزمان با کشورهای ديگر عربی مانند مصر، عراق در اواخر قرن نوزدهم ظهور کرد و رواج يافت که گونه‌ی ادبی جديدی در اين کشور محسوب می‌شود.(51)

پژوهشگران در مورد ماهيت رمان و رمان نويسی در اردن تفاصيل زيادی بيان كرده‌اند، دكتر خالد الكركی از اديبان اردنی در كتاب رمان در اردن معتقد است كه تاكنون موضوع رمان‌های اردنی همواره مثبت و اميدوار كننده بوده است؛ دكتر سمير قطامی با نفی وجود رمان هنری در اين كشور در بين سال‌های 1948 تا 1967 نظر خود را پيرامون سبك رمان نويسی نويسندگان اردنی اين گونه بيان می‌كند: تاكنون رمان هنرمندانه مناسب و قابل فهم در ادبيات اردن نوشته نشده است و رمان‌های موجود هم نتوانسته در اذهان خوانندگان جاودانه شود. دکتر ابراهيم خليل معتقد است که داستان‌های ناب بعد از سال 1967 در اردن ظهور کردند؛ مانند اوراق عاقر از سالم نحاس، انت منذ اليوم از تيسير سبول و کابوس از امين شنار.(52)

با ورود به دهه هشتاد داستان‌ها نيز وارد مرحله جديدی از نوآوری و ابداعات شدند و داستان‌های جديدی به چاپ رسيدند؛ مانند: احياء فی البحر الميت درسال1982، اعترافات کاتم صوت در سال1986و متاهــة الاعراب فی ناطحاث السحاب در سال 1986 از مونس رزاز؛ داستان‌های مهم هی الطريق الی بلحارث در سال 1982 و وقت در سال 1984 از جمال ناجي؛ سپس داستان نويسان ديگری نيز مانند قاسم توفيق و ابراهيم نصر الله و الياس فرکوح و احمد عودة و ليلی اطرش نيز آثار خود را عرضه کردند و فضای داستان نويسی متحول شد. (53)

دکتر خالد کرکی در کتاب عن الروای‌ـة فی الاردن، داستان‌های کشور اردن را در شش دسته طبقه بندی می‌کند:

1. رمان‌هايی كه بر پايه گفتگو و به سبك يادداشت‌های شخصی نوشته شدند و شخصيت‌های زيادی در آن به نقش آفرينی می‌پردازند.

2. رمان‌هايی كه نويسندگان آنها رويكردی رمانتيك و واقع گرايانه دارند و افكار خويش را به شكل نمادين نگاشته ا ند.

3. در رمان‌های نويسندگان اردنی موضوعات پليسی و روان شناسانه به چشم نمی‌خورد و بيشتر آنها با ويژگی ادبيات جهان عرب و با تاثير پذيری از افرادی هم چون الطيب صالح، الطاهر وطار وحنامينــة نوشته شده که از سال1967 به بعد ظهور کردند.

4. رمان‌هايی که نويسندگان آنها به گزارش صرف وقايع روزانه و تاريخ معاصر خويش می‌پردازند و حوادث را به صورت مستقيم در آن بيان می‌كنند؛ فايز محمود،‌ احمد عوده، سالم النحاس و‌هاشم غرايبــة، جمال ناجي، مونس رزاز ... از اين جمله هستند.

5. قضايای فلسطين طی چند دهه اخير تاثير زيادی در رمان نويسی نويسندگان اردنی داشته و آن را می‌توان محور اساسی برخی از رمان‌های اردنی دانست؛ از جمله رمان‌هايی كه به فلسطين و مشكلات مردم آن پرداخته می‌توان از ذكريات شكری شعشاعه، فتاة من فلسطين عبدالحليم عباس، بيت وراء الحدود و جراح حديدة عيسی ناعوری و اوراق عاقر از سالم نحاس و داستان‌های امين شنار و عطية عبد الله عطی‌ـۀ و احمد عودة و جمال ناجی و مونس رزاز و علی حسين خلف نام برد. (54)

6. رمان‌هايی که به آگاه کردن مردم از مسائل اجتماعی می‌پردازد و در تلاش برای معرفی شخصيت‌هايی است که به دنبال شناخت خويشتن هستند؛ مؤنس الرزاز با نوشتن رمان احياء البحر الميت و سالم النحاس با خلق تلك الاعوام به قلم فرسايی در اين عرصه پرداخته اند. (55)

***

اهم داستان نويسان کشور اردن با ذکر مشهورترین آثارشان عبارت اند: شکری شعاعــة: ذکريات (خاطرات)، فی طريق الزمان ( در راه زمان)؛ علی حسين خلف: حافــة النهر (ساحل رود)، نجم المتوسط ( ستاره متوسط)؛ غالب هلسا: الضحک (خنده)، البکاء علی الاطلال ( گريه بر اطلال)، ثلاثــة وجوه لبغداد (سه چهره بغداد)؛ رشاد ابوشاور: ايام الحب و الموت (روزهای عشق و مرگ)، البکاء علی صدر الحبيب ( گريه بر سينه معشوق)؛ محمد عبده فريحات: الاجنحــة الامل (بال‌های آرزو)؛ جوليا صوالحــة: نار و رماد (آتش و خاکستر)، الحق الضائع (حق گمشده) ، هل ترجعين؟ (آيا برمی‌گردي؟)؛ عطی‌ـة عبدالله عطی‌ـة: الدم و التراب (خون و خاک)، متی تورق الاشجار؟ (کی برگ‌ها می‌ريزد؟)؛ عيسی ناعوري: ليلــة فی القطار (شبی در قطار) ، جراح جديدة (جراح جديد) ، بيت وراء الحدود (خانه ای پشت مرزها)(56)

  

4 - 4- 8 نقد ادبي:

به اعتقاد پژوهشگران اردني، نقد ادبی در اردن با نوشته‌های اساتيدی چون ناصرالدين الاسد، محمود السمرة، عبدالرحمن ياغي،‌هاشم ياغي، يوسف بكار، حسين جمعه و سمير قطامي، محمود عصفور، نصرت عبدالرحمن، محمد علی ابوحمدة و ناقدان جوانی هم چون فخری صالح و ابراهيم خليل عبدالله رضوان، احمد مصلح، توفيق ابو رب، امينــة عدوان، خليل سواحری شکل می‌گيرد.(57)

مجلس نمايندگانی که امير عبدالله تشکيل داد در بحث‌ها و جلسات خود، به موضوعات ادبی و شعری نيز می‌پرداخت. برخی از اعضای آن عبارتند از :احمد زکی پاشا، محمد شريقي، فواد خطيب، شکری شعشاعــة، احمد صافی نجفی و... .(58)

بحث و گفتگوهای ادبی کم کم به روزنامه‌هايی مانند الشرق العربي، جزيرة العرب، جهاد، العهد، انباء و حکمت نيز راه يافت. روزنامه الجزيرة نقش مهمی در اين زمينه ايفا می‌کرد که صاحب آن تيسير ظبيان مردم را به بحث و گفتگوهای ادبی تشويق می‌کرد. (59)

در آغاز دهه پنجاه ميلادی نقد ادبی در صفحاتی از مجلات ادبی هم چون القلم الحديد (1925)، الافق الحديد (1961 تا 1965) و سپس مجله افكار (1966م) ديده شد. در اين مدت دانشگاهيان اردنی به نقد توجه ويژه ای كردند. با تاسيس دانشگاه اردن، دانشگاه يرموك و انجمن نويسندگان «رابطــة الکتاب الاردنيين» نقد ادبی شكوفايی رو به رشدی را تجربه کرد و کتابها و تحقيقات مهمی در اين زمينه ارائه شد. محمد مشايخ اسامی حدود 72 نفر از اعضای فعال انجمن را در زمينه نقد ادبی آورده که در مجموع قريب 223 عنوان تخصصی در اين زمينه ارائه داده اند. (60)

برخی از پژوهشگران نهال نوپای نقد ادبی در اردن را با بحران‌هايی چون عدم مطلوبیت سطح مجلات ادبی و فقدان گستردگی آن در جهان عرب و عدم پوشش نقد مواجه می‌دانند و خواستار آنند كه ناقدان، شموليت، ديدگاه‌های دقيق، دوری از تاريخ استنادی و ورود مستقيم به جوانب ابتكاری را در سرلوحه كار خود قرار دهند و به گونه ای دست به نقد ادبی زنند كه خوانندگان بيشتری در مناطق عرب زبان رغبت به مطالعه آن كنند.

نقد ادبی در اردن را می‌توان به كالايی وارداتی تشبيه كرد كه هم چنان نويسندگان اردنی به دنبال كشف زوايا و نقاط ناشناخته آن هستند. (61) از آنجا که نقد ادبی هم مانند ساير زمينه‌های ادبی به ابداع و نوآوری نياز دارد، از ميان صدها نفری که روايت و قصه می‌نويسند تعداد اندکی نقاد ماهرند. (62)

اسامی برخی از منتقدان اردنی فعال در روزنامه‌ها در سالهای 1977-1988 به اين شرح است:

مردان منتقد: سمير قطامي، ابراهيم سعافين، احسان عباس، خالد کرکي، محمد شاهين، جميل جبر، حسنی فريز، حسنی محمود، اديب نايف ذياب، عبد الرحمن شاهين، جميل علوش، ترکی مغيض، ابراهيم سنجلاوي، صالح حمارنه، صلاح جرار، ابراهيم ابوناب، سمير فياض، ابراهيم خليل، عبدالرووف شمعون، عبدالحميد ياسين، سالم نحاس، سليم برکات. (63)

زنان منتقد: زليخه ابوريشه، سميرة ناصر، فاطمه هندي، وفاء احمد، فخری صالح. (64)                      



5 - 4 - 8 نمايشنامه

پژوهشگران و كارشناسان سرآغاز پديده تئاتر و نمايشنامه نويسی در اردن را به كانون‌ها، انجمن‌ها و مدارس مرتبط می‌دانند. دكتر سمير قطاس نخستين تلاش‌ها برای شكل گيری تئاتر و نمايشنامه نويسی در اردن رابه سال 1945 ميلادی و در كانون بازيگری و موسيقی شهر اربد می‌داند كه پس از آن نمايشنامه الشموع المحترقــة به نويسندگی صلاح ابو زيد در سينما الزهراء شهر اربد در سال 1948 ميلادی به روی صحنه رفت. وی هم چنين گروه هنری سينما و تئاتر اردن به رياست ابراهيم مسيس را كه در اوايل دهه پنجاه ميلادی آغاز به كاركرد، از ديگر نشانه‌های بروز تئاتر و نمايشنامه نويسی می‌داند.

با اين حال تمامی كارشناسان هنری آغاز رسمی تئاتر در اردن را با اجرای نمايشنامه الفخ در سال 1962 ميلادی همزمان می‌دانند؛ اين نمايشنامه به دست رابرت توماس نگاشته و توسط هانی صنوبر كارگردانی شد و در مركز اطلاعات آمريكايی در امان به روی صحنه رفت.

در دهه شصت ميلادی در اردن تعداد ديگری از گروه‌های نمايش پا به عرصه گذاشتند كه از آن جمله می‌توان گروه هواداران بازيگری المقدسی در قدس كه فعاليت‌های خود را به زبان انگليسی انجام می‌دادند، گروه هواداران تئاتر وابسته به مجلس فرهنگی بريتانيا در قدس،‌ گروه هواداران درام وابسته به مركز اطلاعات آمريكايی در امان و گروه خانواده تئاتر اردن به رياست هانی صنوبر و با حمايت عبدالحميد شرف وزير فرهنگ وقت اردن را نام برد.

گروه خانواده تئاتر اردن در سال 1966 تعدادی از نمايشنامه‌های معروف نويسندگان صاحب سبك جهان هم چون اسكار وايلد،‌ هنری ابسن و رابرت توماس را برای اولين بار در اردن به نمايش درآوردند و پس از آن به بازسازی نمايشنامه‌های مشهورتری از سامرست موام،‌ برنارد شو و الخاندروكاسونا پرداختند.

در سال 1966 ميلادی و با تاسيس اداره فرهنگ و هنر اردن، ‌گروه خانواده تئاتر اردن به اين اداره پيوست و فعاليت‌های خود را با اجرای تئاترهای ديگر افزايش داد. (65)

در سال‌های 1968 و 1969 اين گروه به اجرای نمايشنامه‌های ژان پل سارتر، ‌لابسن و مولير در اردن پرداخت.


6 - 4 - 8 ادبيات كودكان

ادبيات کودکان تمام آنچه که برای کودکان در زمينه‌های مختلف نوشته می‌شود، را دربر می‌گيرد که می‌تواند در اشکال گوناگونی مانند قصه، شعر، قصيده، نمايش، روايت عرضه شود.(66)

ظهور ادبيات كودكان در اردن با انتشار مجله سامر در سال 1977 ميلادی آغاز می‌شود (67) و از آن زمان تا كنون اين جنبش ادبی از طريق روزنامه، ‌مجله و كتاب تداوم داشته است. در همين حال برخی سابقه ادبيات كودك در اردن را به دهه پنجاه با انتشار كتاب‌هايی در مرحله ابتدايی می‌دانند و كتاب‌های انا شيد الجيل المسلم يوسف العظم و مجموعه شعری الطفل المنشد اسكندر الخوری را از نخستين تلاش‌ها پيرامون ادبيات كودكان می‌شمارند.

به هر حال نامگذاری سال 1979 ميلادی به نام سال كودكان، دليلی شد كه ادبيات كودكان و فرهنگ مرتبط با آن گسترش يافته و روزنامه و مجلات اردني، صفحه ای را به ادبيات مخصوص كودكان اختصاص دهند. پس از آن چندين مجله تخصصی در رابطه با كودكان مانند فارس، البراعم و طارق آغاز به كار كرده و موفقيت‌های زيادی به دست آوردند. هم چنين اشعار و مجموعه‌های شعری از محمد قيسي، محمد ظاهر، محمود شبلي، کمال رشيد و علی بتيری انتشار يافت و قصه نويسانی مانند فخری قعوار، محمود شقير، علی حسين خلف، زليخه ابوريشه، مفيد نحله، منيره قهوجي، يحيی جوجو، عيسی جراجره و منير هور به قصه گويی برای کودکان پرداختند. (68)

در این راستا در سال 1985 همايش فرهنگی ملی در اردن با محوريت کودکان برگزار شد.(69) در سال 1989 انجمنی به نام انجمن ملی تربيت و تعليم كودكان در اردن تاسيس شد كه هدف آن پرداختن به موضوع قصه، قصيده، نمايشنامه، كتابخانه كودكان، روزنامه كودكان و كتاب‌های مدرسه با موضوع كودك بود که در آن هم چنين پژوهش‌هايی درباره چگونگی روابط با كودكان انجام گرفت.

در این راستا كنفرانس‌ها و جشنواره‌های متعددی پيرامون رسيدگی به اوضاع كودكان اردنی و ادبيات كودكان در شهرهای مختلف اين كشور برگزار شد که از مهم ترين آنها می‌توان به كنفرانس ملی و فرهنگی دانشگاه اردن اشاره کرد که در سال 1985 با عنوان ادبيات كودكان در اردن و مواجهه آن با خطر صهيونيسم به بحث و گفتگو پيرامون كودكان پرداخت و هم چنين كنفرانس جهانی پيرامون كودكان در سال 1990 كه با نظارت وزارت آموزش و پرورش و وزارت برنامه ريزی اردن برگزار شد.

غالب شخصيت‌های قصه‌هايی که برای کودکان نوشته می‌شود را حيوانات تشکيل می‌دهند؛ بخش اعظم آنها آموزشی هستند و درصدد انتقال مفاهيم و ارزش‌ها به کودکان هستند. (70).

روکس عزيزی اسامی تعدادی از قصه نويسان کودک و نوجوان را منتشر کرده است؛ مانند: يوسف عظم، محمد عناني، جهاد جميل، راضی عبد هادي.(71) که نویسندگان ديگری مانند حسنی فريز، اسحاق موسی حسيني، فايز علی غول ، نبيل صوالحه و تغريد نجار را هم می‌توان به اين فهرست اضافه کرد.(72)

از نامدارانی كه در زمينه ادبيات كودك در اردن آثار تاثير گذاری به جای گذاشتند می‌توان از محمد القيسي، محمد الظاهر، محمود الشلبي، فخری قعوار، مفيد نحلــة، ‌منيرة‌ القهوجی و روضــة الهدهد نام برد. (73)


8-5 مشاهير ادبی‌

هرچند قابل توجيه نيست كه ادبيات اردن را به تنهايی و به دور از جريان مدرن ادبيات عرب بررسی كنيم، اما می‌توانيم نوشتار جداگانه ای را بدان اختصاص دهيم؛ مسائل سياسي، اجتماعی و فرهنگي، شخصيت‌های متفاوتی به اردنی‌ها بخشيده است. تعدادی از نويسندگان عرب و نويسندگان شرق شناس غربی در مورد ادبيات اردنی و فلسطينی به عنوان تكه‌های كوچكی از فرهنگ عرب قلم فرسايی كرده اند. گرچه جغرافيای سياسی هميشه محدوديت‌های خود را بر ادبيات تحميل نمی‌كند اما در نظر گرفتن مشخصه‌های ادبيات در مرزهای جغرافيايی با ديدی نقادانه كاملا معمول و رايج است.

سرزمين مقدس مصيبت‌های بی‌شماری در 25 سال گذشته ديده است؛ نتيجۀ اين مصائب تغيير ناگهانی افراد، حكومت بعضی مناطق و تغيير سريع در اهميت ادبيات آنجا بود. به نظر می‌رسد اين منطقه در حال حاضر در شرايط تغييرات پی‌در‌پی حتی در مرزهای جغرافيايی دارد. پیش از این جدا كردن واژه فلسطينی از اردنی كاملا مقبول بود اما اكنون بدليل موقعيت‌های سياسی مبهم در اين منطقه، معنای خود را از دست داده است. در اين جا به منظور راحتي، تمام نويسندگان عرب در دو کرانه رود اردن را اردنی در نظر می‌گيريم. هرچند در عين راحتی اين کار بسيار گمراه كننده است. امروزه اغلب نويسندگان اردنی چه آنهايی كه در امان، بيروت، دمشق، بغداد يا حتی نيويورك ساكنند، ريشه‌های خود را در فلسطين می‌يابند. (74)

- مصطفی وهبی التل مشهور به عرار (1949-1897) مشهورترين اديب اردنی است، وی رمان نويس، شاعر، اصلاح طلب، وکيل، معلم، قاضي، مبارز سياسي، فيلسوف و يکی از مؤثرترين شخصيت‌ها برای ملت اردن و جنبش‌های ضد استعماری بود.

- حيدر محمود شاعر و ملی گرای اردنی است. وی در سال 1942 در حيفا متولد شد. خانواده‌ی وی خانه‌ی خود را در جنگ اعراب و اسرائيل در سال 1948 از دست دادند. او تحصيلات ابتدايی خويش را در امان و تحصيلات تکميلی خود را در انگليس و آمريکا سپری کرد. آثار محمود به چندين زبان از قبيل اسپانيايي، ژاپني، کره اي، فرانسوی و صِربی منتشر شده است.

- عزالدين مناصرة: ( 1945) از دانشگاه قاهره فارغ التحصيل شد. در برنامه‌های فرهنگی راديو اردن حضور داشت. سپس به صوفيا مهاجرت کرد و مدرک دکترای خود را در رشته ادبيات گرفت و در دانشگاه الجزائر به تدريس پرداخت. آثار وي: ديوان يا عنب الخليل، ديوان الخروج من البحر الميت، قمر جرش کان حزينا، باجس ابو عطوان يزرع فی الخليل العنب. (75)

- راضی صدوق: (1945) در طولکرم متولد شد و در همانجا به تحصيل پرداخت. کار علمی خود را در روزنامه‌های اردنی آغاز نمود و در روزنامه‌های جهاد و دفاع و منار به نوشتن پرداخت و به کار در راديو مشغول شد. وی هم چنين مدير مسئول مجله‌های هنا  امان، رسالــة الاردن و حماة الوطن بود و حضور دائمی در روزنامه‌های عربی داشت. وی پنج ديوان شعر دارد که عبارتند از: کان لی قلب، ثائر بلا هوی‌ـة، النار و الطين، بقايا قصــة انسان، امطار الحزن و الدم. (76)

- جميل علوش: ( 1937-2010) در بيروت متولد شد. تحصيلات متوسطه خود را در آنجا گذراند، سپس از دانشگاه دمشق فارغ التحصيل شد. به کويت سفر کرد و در وزارت دارايی مشغول به کار شد. به مطالعه و تحقيق درباره ميراث عربی و به ويژه زبان عربی همت گماشت. مدرک دکتری خود را از دانشگاه يسوعيه گرفت و در دانشکده مهندسی  امان مشغول به کار شد. ديوان‌های شعر او: عرس الصحراء، خوابی الحزن، اشواق، جراح و دعاء، مواکب البيع، صوت الشعر. (77)

- اسد محمد قاسم: (1931-2001) در الجليل متولد و در اربد بزرگ شد و به معلمی پرداخت. اشعار خود را در مجلات اردنی به چاپ می‌رساند. پس از فتنه 1957 به سوريه و عراق پناه برد و به عنوان رايزن در سفارت فلسطين مشغول به کار شد. از آثار اوست: اعاصير فی الاردن، قصائد من الاردن. (78)

فدوی طوقان: (1917-2003) در شهر سلط متولد و از دانشگاه امريکايی بيروت فارغ التحصيل شد و به تدريس تاريخ و جغرافيا و ادبيات پرداخت. در زمينه داستان کوتاه، روايت، نقد، مقاله و ترجمه آثار متنوعی دارد و بيش از ساير ادبای اردن، در ميادين ادبی حضور داشته است. وی رييس اتحاديه نويسندگان اردن بود. از آثار اوست: ديوان هياکل الحب، ديوان بلادي. (79)

- نجيب قسوس: (1926-1995) در شهر کرک متولد شد. در جوانی به حرفه معلمی پرداخت، سپس به نيروهای مسلح پيوست. وی دوست عرار بود. در دهه چهل و پنجاه ، اشعار خود را در روزنامه‌ها و مجلات اردنی چاپ می‌کرد. وی توجه زيادی به ادبيات و ميراث مردمی داشت. ديوان اغنی‌ـة الفجر از آثار اوست. (80)

- عبد الرحيم عمر: (1929-1993) در روستای جيوس متولد شد در لندن و کويت درس خواند و سپس به اردن بازگشت و به کار در وزارت رسانه‌ها و صداو سيمای اردن مشغول شد و با مجله افکار به همکاری پرداخت. وی اشعار وطنی و سياسيی دارد که تنها در برخی روزنامه‌های مخفيانه احزاب چاپ گرديد. ديوان‌های اشعار: اغنيات للصمت، من قبل و من بعد، قصائد مورقــة، اغانی الرحيل السابع، الاعمال الشعری‌ـة الکاملــة. (81)

- عبد اللطيف عقل: (1942-1993) در روستای دير استيا در نابلس متولد شد. تحصيلات دبيرستانی خود را در امان گذراند و از دانشگاه دمشق فارغ التحصيل شد. مدرک فوق ليسانس و دکتری خود را از دانشگاهی در جنوب کاليفرنيا گرفت و به تدريس در دانشگاه‌های بيت لحم و النجاح پرداخت. از آثار وي: شواطيء القمر، اغانی القمــة والقاع، هی و الموت، قصائد حب لايعرف الرحمــة، الاطفال يطاردون الجراد، حواری‌ـة الحزن الواحد، الحسن بن زريق ما يزال يرحل، قلب البحر الميت (82)

- آسيا خولــة عبدالهادي: در سال 1948 در سلمه/يافا متولد شد. دبيرستان خود را در سال 1966 به اتمام رساند و برای ادامه تحصيل در رشته حقوق به دانشگاه عربی بيروت رفت ولی پس از 3 سال بدون اتمام درس، تحصيل در اين رشته را ترک کرد. در طی سالهای 1966-1983 در تعدادی از شرکت‌های نفتی کويت مشغول به کار شد. وی برای روزنامه کويتی القبس طی سالهای 1978-1983، و روزنامه اردنی الاسواق به مدت 3 سال می‌نوشت. وی عضو انجمن نويسندگان اردنی است.

رمان الحب و الخبز، (عشق و نان)، داستان‌های کوتاه سنوات الموت، (سالهای مرگ) و رمان الشتاء المرير، (زمستان تلخ) از آثار اوست. (83)

- امين شنار: (1934 - 2005) در سال 1934 در بيروت/رام الله متولد شد. ابتدا به عنوان مدرس در دانشکده ابراهيمی در قدس مشغول به کار شد. سپس از سال 1961-1966 به عنوان سردبير مجله الافق الجديد فعاليت نمود و از آغاز تأسيس روزنامه المنار نيز با آن همکاری داشت، سپس تا سال 1971 مدير برنامه‌ها در تلويزيون اردن شد و فيلمنامه‌های فندق باب العمود و همس القناديل و البحث عن المفقود و برنامه‌های علمی دينی با نام سبحان الله را برای تلويزيون اردن نوشت. هم چنين نويسنده‌ی نمايشنامه‌های متعدد و برنامه‌های متنوعی برای راديو بود. رمان الکابوس وی جايزه رمان عربی را از دارالنهار لبنان در سال 1967 دريافت نمود. مهم ترين اثر شعری او المشعل الخالد است. وی تا سال 1977 نايب رئيس شهرداری شهر بيروت بود. وی هم چنين در روزنامه الدستور ستون ثابتی به نام «لحظات» داشت که بيش از 3 سال آن را ادامه داد و يک ستون هفتگی نيز به نام«مع الحياة و الناس» را عهده دار بود، هم چنين به عنوان مدرس در دبيرستان‌های امان فعاليت کرد تا اينکه در اواخر دهه نود بازنشسته شد. (84)

- حسنی زيد الکيلاني: در سال 1910 در يک خانواده فقير در شهر سلط متولد شد (به روايت ديگر در سال 1912 در نابلس متولد شد). وی اشعار بسياری در برخی نشريات مانند مجله الرائد و المعرفــة و روزنامه الجزيره به چاپ رساند.

در دهه 1930 به تدريس پرداخت و به عنوان معلم در شهر الخليل مشغول به کار شد و سپس به همراه مادرش تا سال 1940 در اين شهر ماند و سپس به امان رفت.

پس از بازگشت از فلسطين، ارتباط نزديکی با ملک عبدالله بن حسين يافت و او را در قصائدش ستود و بابی به نام هاشميات را در ديوانش به مدايح ملک عبدالله اختصاص داد.

ملک حسين نيز در سال 1948 سمتی در ارتش به وی اعطا کرد و در اين منصب باقی ماند تا در سال 1960 در 50 سالگی بازنشسته شد. وی به همراه مادرش که فلج بود در جبل القلعه در امان زندگی می‌کرد تا اينکه خانه اش دچار آتش سوزی شد و به بيمارستان منتقل شد. در سال 1975 به ازرق و پس از 2 سال به زرقاء رفت. وی پای چپش را به دليل بيماری ديابت از دست داد و در سال 1979 در شهر زرقاء دارفانی را وداع گفت.

مهم ترين کتاب شعر او اطياف و اغاريد است. (85)

- حسنی فريز: (1907 - 1990) در سال 1907 در شهر سلط متولد شد. تحصيلات دبيرستان خود را با موفقيت در سال 1927 به پايان رساند و برای ادامه تحصيل به دانشگاه امريکايی بيروت رفت و ليسانس ادبيات خود را در سال 1932 اخذ نمود. سپس در شهرهای سلط، امان و کرک به حرفه تدريس پرداخت. در سال 1944 مدير دبيرستان سلط شد. و پس از آن به عنوان بازرس در وزارت آموزش و پرورش مشغول به کار شد.

پس از بازنشستگی نيز ابتدا به عنوان مشاور فرهنگی وزارت رسانه‌ها و سپس به عنوان مشاور فرهنگی تلويزيون اردن مشغول به کار شد. وی در روزنامه الرأی مقالات هفتگی منتشر می‌کرد. آخرين مقاله اش را يک روز قبل از وفات به چاپ رساند. وی عضو مجمع زبان عربی بود و در سال 1990 در امان وفات يافت و در سلط به خاک سپرده شد. تاليفات شعری او شامل بلادي، هياکل الحب، غزل و زجل، الزهور است. هم چنين کتاب‌های داستان، مغامرات حمار، مغامرات تائبــة، عروة و عفراء، قصص من بلدي، قصص و تمثيليات، شجرة التفاح از آثار اوست.(86)

- محمد اديب العامری‌

در سال 1907 در يافا متولد شد. تحصيلات دبيرستان خود را درسال1924 در يافا تمام کرد و برای اخذ ليسانس به دانشگاه امريکايی بيروت رفت و در سال 1930 ليسانس خود را در رشته زيست، شيمی و فيزيک اخذ نمود.

در سال 1929 درخلال انقلاب «البراق» دستور بازداشت وی صادر شد، از اين رو به اردن پناه برد و به عنوان معلم علوم تجربی در دبيرستان سلط مشغول به فعاليت شد و طولی نکشيد که اداره اين مدرسه را برعهده گرفت. سپس به عنوان بازرس در سال 1943 در وزارت معارف (آموزش و پرورش) مشغول به کار شد. و

آنگاه به فلسطين بازگشت و مشاور مدير راديو در قدس شد. پس از حادثه 1948 به اردن برگشت و مدير راديوی اردن گرديد. وی هم چنين نماينده اردن در کميسيون آتش بس بين المللی بد.

در دهه‌های پنجاه و شصت نيز در مقامات عالی دولتی در وزارت خارجه، وزارت معارف، اداره واردات وصادرات، ديوان کارمندان و ديوان حسابرسی خدمت کرد.

وی مقالات زيادی را در روزنامه‌ها و مجلات به چاپ رساند. از سال1967 به ترتيب وزير امور خارجه ، سفير اردن در مصر و وزير فرهنگ و رسانه شد تا اينکه از مشاغل دولتی استعفا داد.

در اواخر سال 1967 به عنوان رئيس انجمن نويسندگان اردن انتخاب شد و در سال 1978 درگذشت. وی دارای مقالات متعددی در روزنامه و مجلات عربی است و دارای تاليفاتی در زمينه تاريخ با عنوان القدس العربی‌ـة، عروبــة فلسطين فی التاريخ می‌باشد. هم چنين نويسنده کتاب‌های داستانی شعاع النور و قصص اخری است.(87)

- قاسم توفيق

در سال 1954 در جنين متولد شد، سپس به امان رفته و تحصيلات خود را در آنجا گذراند و در سال 1978 ليسانس ادبيات عرب را از دانشگاه اردن اخذ نمود. در بخش بانکی اردن مشغول به کار شد. وی بين اردن و امارات و تعدادی از کشورهای عربی و اروپايی در تردد بود.

او عضو انجمن نويسندگان اردنی است و در زمينه داستان و رمان دارای تاليفاتی است؛ از مقدمات لزمن الحرب، آن لنا ان نفرح، العاشق، ذوالقرنين از آثار داستانی اوست ومؤلف رمان‌های ماری روز تعبر مدينــة الشمس، ارض اکثر جمالا، امان ورد اخير، ورقــة التوت، حکای‌ـة اسمها الحب، الشندغــة می‌باشد. (88)

- شکری شعشاعــة

درسال 1890 در غزه هاشم متولد شد. تحصيلات ابتدايی خود را در زادگاهش گذراند و برای ادامه تحصيل به نابلس رفت و در رشته اقتصاد و مديريت مالی تحصيل کرد. زبان‌های انگليسی و فرانسه را به خوبی فراگرفت. سپس در سال 1919 به شرق اردن رفت و به همراه تعدادی از جوانان حرکت مقاومت ضد استعمار انگليس بر شرق اردن را تشکيل داد. وی دروس رياضي، اخلاق و تاريخ را در عکا تدريس می‌کرد. هم‌چنین رياست ديوان محاسبات، بازرس مالی و مديريت برق و تلگراف در شرق اردن و مدير محاسبات عمومی‌بود و مناصب متعددی را در عهد فيصلی و عهد امارت برعهده داشت؛ ازجمله وزير کشور، وزير دفاع، وزير مالی و وزير اقتصاد.

وی عضو ديوان تفسير قوانين و عضو مجلس سنا بود؛ مقالات بسياری را در روزنامه‌ها و مجلاتی از جمله الاردن الجديد و اليقظــة به چاپ رساند و در سال 1963 درگذشت.

کتاب شعر و با نام النفثات و رمان‌های فی طريق الزمان، فی الحکومــة و الحياة از او به طبع رسید. و هم چنين دارای تأليفات ديگری از جمله ابوصوفه، العودات، قطامي، هاشم، همس الصور می‌باشد. (89)

- سيف الدين الکيلانی‌

در سال 1914 در شهر قنفذه در يمن متولد شد. تحصيلات خود را درمدارس نابلس و يافا به اتمام رساند و در سال1933 از دانشکده عربی در قدس فارغ التحصيل و به عنوان معلم در دبيرستان شهر الخليل مشغول به کار شد.

سپس به عنوان مدير مدارس طبريا، مجدل و قلقيليه فعاليت کرد. در سال 1945 از سمت خود استعفا داد و کارمند بانک «الامــة العربی‌ـة» در قدس و سپس مدير يکی از شعبه‌های اين بانک در نابلس شد. پس از حادثه 1948 به تدريس در دبيرستان شهر کرکوک در عراق و سپس به دبيری در شهر حماة سوريه پرداخت و پس از آن مديريت دبيرستان‌های اربد و سلط را برعهده گرفت.

وی در دانشگاه ملبورن استراليا بورسيه شد و در سال 1954 در رشته علوم تربيتی ليسانس و در سال 1956 فوق ليسانس گرفت. در خلال سالهای 1954-1956 به نيوزلند، امريکا، انگليس و فرانسه سفرکرد و در سال 1960 دکتری خود را در رشته علوم تربيتی در دانشگاه عين شمس قاهره به اتمام رساند.

پس از آن بازرس وزارت آموزش و پرورش، مدير دارالمعلمين در بيت حنينا در قدس شد.

در سال1966 سفير اردن در مغرب بود و پس از آن بازنشسته شد و درسال1967به عنوان مدرس در دانشگاه شهر رباط به تدريس پرداخت. در طی حيات خود مدال‌های متعددی دريافت نمود. سرانجام در سال 1968در رباط مغرب درگذشت و در امان به خاک سپرده شد.

کتاب‌های شعر خلجات قلب، حنين الی الوطن از آثار اوست. (90)

- صباح المدنی در سال1940 در امان متولد شد و در سال1967 دبيرستان خود را به اتمام رساند سپس برای تحصيل در رشته علوم اجتماعی به دانشگاه بيروت رفت ولی در سال 1974 درس خود را نيمه تمام گذاشت.

درسال 1993 خانواده اديبان آينده را تاسيس کرد که بعدها به «ملتقی عمون للادب و النقد» تغيير نام داد. وی عضو اتحاديه نويسندگان و اديبان اردن است.

تاليفات وی شامل داستان‌های کوتاه با عناوين سهرة علی شرفــة القلق، ليلی غادرنی قلبی و داستان‌های کودکان با عناوين مهنــة الامير، ليلی فی قصر القطط، الامانــة و قصص اخری می‌باشد. عنوان ادبی ديگر نزيف الذاکرة است.(91)

- محمد صبحی ابوغنيمه

در سال 1902 در شهر اربد متولد شد. تحصيلات ابتدايی را در اربد گذراند، سپس به دمشق رفت و برای تحصيل در مدرسه مهندسی به آستانه سفرکرد، ولی وقوع جنگ جهانی سبب شد تا دوباره به دمشق بازگردد و در آنجا ادامه تحصيل دهد. پس از آن از دانشگاه برلين در رشته پزشکی فارغ التحصيل شد و در سال 1929 درمانگاه خود را در امان افتتاح نمود و در کنار پزشکی به فعاليت‌های مطبوعاتی و سياسی روی آورد.

وی مجلات الميثاق و الحمامــة را منتشر ساخت. در سال 1964 به عنوان سفير در دمشق مشغول به کار شد و سپس در سال 1969 به کشورش بازگشت و در سال 1970 در دمشق درگذشت.

داستان اغانی الليل از تأليفات اوست. هم چنين عناوينی چون من الايام، نظرة فی اعماق الانسان از او به جای مانده است. (92)

- محمود سيف الدين الايرانی‌

در سال 1914 در يافا متولد شد. زبان انگليسی و فرانسه را به خوبی می‌دانست. در اوايل دهه 1940 به امان رفت و به سمت معلمی مشغول کار شد، سپس به وزارت آموزش و پرورش منتقل شد و درسال1971 به عنوان مشاور در وزارت رسانه‌ها انتخاب گرديد و دبيری مجله رسالــة الاردن و سپس مجله الافکار را برعهده گرفت.

در زمينه داستان کوتاه، مقالات ادبی و اجتماعی در روزنامه‌های الدفاع، الجامعــة الاسلامی‌ـة، و فلسطين می‌نوشت.

اول الشوط اولين مجموعه‌ی داستان‌های وی در سال 1937 به چاپ رسيد.

وی در زمينه داستان کوتاه مشهور است ولی بيشترين فعاليت او در زمينه ترجمه از زبان‌های ديگر است. او در سال 1974 از دنيا رفت.

داستان‌های ديگر او اول الشوط، مع الناس، متی ينتهی الليل، ما اقل الثمن، اصابع فی الظلام می‌باشد. (93)










منابع:

1.

2. Mawred. Org/ WP - content/ uploads/ 2013/ 03/ Jordan - final. Doc  المورد الثقافي، ص 30

3. http://en.wikipedia.org/wiki/Jordan#Languages

4.

5. Seyd. M.H., World infopaedia: Jordan, Paragun Publication, 2007, p. 250

6. Seyd. M.H., World infopaedia: Jordan, Paragun Publication, 2007, p.251

7. Seyd. M.H., World infopaedia: Jordan, Paragun Publication, 2007, p. 252

8. Seyd. M.H., World infopaedia: Jordan, Paragun Publication, 2007, p. 253

9. Shoup. John A., Culture and customs of Jordan, p.cm. - (Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310), pp. 47-48

10. Shoup. John A., Culture and customs of Jordan, p.cm. - (Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310), p. 48

11. Shoup. John A., Culture and customs of Jordan, p.cm. - (Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310), p. 49

12. Shoup. John A., Culture and customs of Jordan, p.cm. - (Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310), p. 49

13. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1953- 1993م. ص 11 و 12

14. كتاب ادبيات معاصر فلسطين و اردن نوشته آقای بكير الوان از سايت www.jstor.org

15. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1953- 1993م. ص 14 - 16

16.

17. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 32

18. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 32

19. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 33

20. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 46

21. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 64 و 65

22. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 95 و 96

23. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 115 و116

24. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 222

25. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 223

26. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 225

27. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 227

28. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 226

29. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 249

30. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 249

31. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 250

32. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 250

33. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 337

34. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 338

35. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص461 و462

36. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 464

37. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 147-473

38. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعرية فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنة تاريخ الاردن ، 1999، ص 376

39. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 376

40. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 408

41. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 408

42. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 410و 411

43. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 422 و 423

44. قطامی سمير، الشعر فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1993، ص7

45. قطامی سمير، الشعر فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1993، ص50

46. قطامی سمير، الشعر فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1993، ص59

47. قطامی سمير، الشعر فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1993، ص59

48. قطامی سمير، الشعر فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1993، ص60

49. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 17

50. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص17-20

51. سعافين ابراهيم، الروای‌ـة فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995، ص11

52. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص21

53. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 22

54. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 24

55. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 21-24

56. سعافين ابراهيم، الروای‌ـة فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995، ص 368 - 372

57. المصلح أحمد، ملامح عامة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 26

58. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 26

59. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 27

60. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 28

61. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 24-30

62. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 30

63. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 138 و 139

64. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 318-320

65. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 71-84

66. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 31 و 32

67. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 33

68. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 35

69. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 38

70. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 38 و 37

71. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 33

72. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياــة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 34

73. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 53-84

74. كتاب ادبيات معاصر فلسطين و اردن - نوشته آقای بكير الوان از سايت www.jstor.org

75. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 536

76. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 531

77. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 533

78. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 534

79. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 532

80. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 531

81. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 534

82. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 533

83. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 532

84. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعری‌ـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 533

85. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 1

86. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 37

87. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 73

88. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 73

89. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 244

90. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 228

91. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 145 و 146

92. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 143

93. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 151

94. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 263

95. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 278

96. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 305-307

97. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 305 و 306


[1]. Aristotle’s Correspondence with Alexander

[2]. Abu al Ala


[3]. Prairiers of Fever


[4]. Series of exiles


[5]. Fadia Faqir


[6]. Pillars of salt


[7]. Wild Thorns

کتابشناسی

  1. برگرفته از https://mawred.org/wp_content/%20uploads/%202013/%2003/%20jordan_%20final.Doc%20%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF%20%D8%A7%D9%84%D8%AB%D9%82%D8%A7%D9%81%D9%8A%D8%8C ص. 29
  2. Shoup. J. A., Culture and customs of Jordan, p.cm. Culture and customs of the Middle East, p. 45, 46, 47
  3. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 32