تاثيرهای فرهنگی ايران بر اسپانيا: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی « ===تأثيرهاي فرهنگي ايراني بر اسپانيا=== اولين اثر فرهنگي آئين مهرپرستي ( يا ميترائيسم ايراني ) در اسپانياست.چنانکه فرانز کومنت نوشته است: يک سده پيش از ميلاد مسيح، آيين مهرپرستي ايراني با همه توان در قلمرو امپراتوري روم، از جمله اسپانيا، نفوذ ک...» ایجاد کرد)
 
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
اولین اثر فرهنگی آئین مهرپرستی (یا ‌‌‌میترائیسم ایرانی) در اسپانیاست.چنانکه فرانز کومنت نوشته است: یک سده پیش از ‌‌‌میلاد مسیح، آیین مهرپرستی ایرانی با همه توان در قلمرو امپراتوری روم، از جمله اسپانیا، نفوذ کرد و به سرعت گسترش یافت و در جای جای این امپراتوری تا سده چهارم ‌‌‌میلادی، یعنی به مدت پانصد سال، ادامه یافت و در سده سوم ‌‌‌میلادی به اوج شکوفایی خود رسید. پس از چیرگی مسیحیت بر ‌‌‌میترائیسم این آیین در مسیحیت باقی ماند و به جای مبارزه و دفع آن، برخی از مراسم مهرپرستی از جمله بزرگداشت روز 25 دسامبر ( از سال 274م ) در رم «سالروز تولد ‌‌‌میترای شکست ناپذیر» با نام Natalis Solis Invicti و همین طور «روز خدا»، یعنی یکشنبه از دیرباز به عنوان روز مهر به شمار ‌‌‌می‌‌‌‌رفت، جشن گرفته ‌‌‌می‌‌‌‌شد


===تأثيرهاي فرهنگي ايراني بر اسپانيا===
آگاهی دقیق درباره تاریخ ورود ‌‌‌می‌‌‌ترائیسم به [[اسپانیا]] در دست نیست، اما قدیم ترین معبد ‌‌‌میترایی در این کشور، معبد آئوگوستو امریتا<ref>كزازی، میر جلال الدین(1388). "جای پای ادبیات كلاسیک ایران در [[اسپانیا]]". در سخنرانی در نشست مشترک شهر كتاب و انجمن دوستی ایران و اسپانیا،  تهران: مورخ 28دی 1388.</ref> در شهر مریدا است که زمانی مرکز ناحیه لوسیتانیای رم ( پرتغال کنونی ) بوده و به سده دوم ‌‌‌میلادی بر ‌‌‌می‌‌‌‌گردد. این آیین از ‌‌‌میانه سده دوم تا اواخر سده چهارم در سراسر [[اسپانیا]] گسترش یافت.
اولين اثر فرهنگي آئين مهرپرستي ( يا ميترائيسم ايراني ) در اسپانياست.چنانکه فرانز کومنت نوشته است: يک سده پيش از ميلاد مسيح، آيين مهرپرستي ايراني با همه توان در قلمرو امپراتوري روم، از جمله اسپانيا، نفوذ کرد و به سرعت گسترش يافت و در جاي جاي اين امپراتوري تا سده چهارم ميلادي، يعني به مدت پانصد سال، ادامه يافت و در سده سوم ميلادي به اوج شکوفايي خود رسيد. پس از چيرگي مسيحيت بر ميترائيسم اين آيين در مسيحيت باقي ماند و به جاي مبارزه و دفع آن، برخي از مراسم مهرپرستي از جمله بزرگداشت روز 25 دسامبر ( از سال 274م ) در رم « سالروز تولد ميتراي شکست ناپذير » با نام Natalis Solis Invicti و همين طور « روز خدا»، يعني يکشنبه از ديرباز به عنوان روز مهر به شمار مي رفت، جشن گرفته مي شد


آگاهي دقيق درباره تاريخ ورود ميترائيسم به اسپانيا در دست نيست، اما قديم ترين معبد ميترايي در اين کشور، معبد آئوگوستو امريتا[14] در شهر مريدا است که زماني مرکز ناحيه لوسيتانياي رم ( پرتغال کنوني ) بوده و به سده دوم ميلادي بر مي گردد.
مانیگری فصل دیگری از تاریخ مناسبات ایران و اسپانیا را رقم ‌‌‌می‌‌‌‌زند که در نوع ویژه اش با نام پریسیلیالیزم شناخته ‌‌‌می‌‌‌‌شود و در حقیقت زمان پیدایش آن به منزله نقطه آغاز تفتیش عقاید با پیامد‌های ناگوار آن در اسپانیا بود. تا اوایل سده نوزده مانیگری در مغرب بیشتر با «اعترافات» سن آگوستین شناخته ‌‌‌می‌‌‌‌شد تا روایت واقعی و اسناد تاریخی ؛ در حالی که در شرق این متون به زبان‌‌های فارسی، سیریلیک و عربی که هنوز بر روی آن‌ها به اندازه کافی کار نشده، موجود است. این آیین در حقیقت از افریقای ش[[مالی]] و مغرب وارد اسپانیا گردید. گفته ‌‌‌می‌‌‌‌شود که در پایان سده چهارم شمار پیروان آن بسیار زیاد بود. در این باره San Jeronimo اذعان نمود که در ناحیه غربی شبه جزیره ایبری زنان نام آوری را با چشم خود ‌‌‌می‌‌‌‌دیده که به خواندن «گنجینه» یا کتاب مانی مبادرت ‌‌‌می‌‌‌‌کرده‌اند.


اين آيين از ميانه سده دوم تا اواخر سده چهارم در سراسر اسپانيا گسترش يافت.
مانیگری اسپانیایی همانند ‌‌‌میترائیسم، در شهر مریدا به عنوان مرکز اصلی تبلیغ شد و گسترش یافت. پریس سیلیانو مکتب پریس سیلینانیسم را در اسپانیا بنیان نهاد که تا پایان سده چهارم ‌‌‌میلادی باقی بود و نقشی مهم در اسپانیای رو‌‌‌می‌‌‌‌– ویزیگوتی ایفا نمود. در سال 380 م. این آیین به وسیله شورای کلیسای ساراگوسا تکفیر شد. پریس سیلیانو به ایتالیا گریخت و زیر حمایت پاپ داماسوِ اول درآمد، اما سرانجام در سال 385م. در سن 45 سالگی به مرگ محکوم گردید و زنده زنده در آتش سوزانده شد. البته با ورود ویزیگوت‌‌ها در سده پنجم ‌‌‌میلادی نهضت مذهبی مانیگری بار دیگر به ویژه در شمال غربی شبه جزیره زنده شد، اما زیر فشار کلیسای کاتولیک، بیش از یک سده دوام نیاورد.


مانيگري فصل ديگري از تاريخ مناسبات ايران و اسپانيا را رقم مي زند که در نوع ويژه اش با نام پريسيلياليزم شناخته مي شود و در حقيقت زمان پيدايش آن به منزله نقطه آغاز تفتيش عقايد با پيامدهاي ناگوار آن در اسپانيا بود. تا اوايل سده نوزده مانيگري در مغرب بيشتر با « اعترافات » سن آگوستين شناخته مي شد تا روايت واقعي و اسناد تاريخي ؛ در حالي که در شرق اين متون به زبان هاي فارسي، سيريليک و عربي که هنوز بر روي آنها به اندازه کافي کار نشده، موجود است. اين آيين در حقيقت از افريقاي شمالي و مغرب وارد اسپانيا گرديد. گفته مي شود که در پايان سده چهارم شمار پيروان آن بسيار زياد بود. در اين باره San Jeronimo اذعان نمود که در ناحيه غربي شبه جزيره ايبري زنان نام آوري را با چشم خود مي ديده که به خواندن « گنجينه » يا کتاب ماني مبادرت مي کرده اند.
در اواخر سده ششم ‌‌‌میلادی اسپانیای ویزیگوت به گسترش سبک معماری خود مبادرت نمود که در اصل چیزی جز نقش و نگار‌های تزئینی ساسانی، از جمله برگ‌‌های چهار پر درخت نبود که در عمل در همه بنا‌های ویزیگوتی باقی مانده از آن دوران، به ویژه در نواحی مورسیا و کردوبا دیده ‌‌‌می‌‌‌‌شود. مارسل دیولافوآ، صاحب کتاب پنج جلدی «هنر باستانی ایران» نوشته است<ref>كیانی فر، ریحانه(1390). تاثیر‌های فرهنگی ایران بر [[اسپانیا]]. تهران: انجمن دوستی ایران و اسپانیا.</ref><ref>فاخری، مهدی(1392). جامعه و فرهنگ [[اسپانیا]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)</ref>.


مانيگري اسپانيايي همانند ميترائيسم، در شهر مريدا به عنوان مرکز اصلي تبليغ شد و گسترش يافت. پريس سيليانو مکتب پريس سيلينانيسم را در اسپانيا بنيان نهاد که تا پايان سده چهارم ميلادي باقي بود و نقشي مهم در اسپانياي رومي – ويزيگوتي ايفا نمود. در سال 380 م . اين آيين به وسيله شوراي کليساي ساراگوسا تکفير شد. پريس سيليانو به ايتاليا گريخت و زير حمايت پاپ داماسوِ اول درآمد، اما سرانجام در سال 385م. در سن 45 سالگي به مرگ محکوم گرديد و زنده زنده در آتش سوزانده شد. البته با ورود ويزيگوت ها در سده پنجم ميلادي نهضت مذهبي مانيگري بار ديگر به ويژه در شمال غربي شبه جزيره زنده شد، اما زير فشار کليساي کاتوليک، بيش از يک سده دوام نياورد.
== نیز نگاه کنید به ==
[[روابط اسپانیا با ج. ا. ایران]]؛ [[موافقت نامه ها و همكاری های مشترک ایران و اسپانیا]]؛ [[روابط فرهنگی اسپانیا و ایران]]


در اواخر سده ششم ميلادي اسپانياي ويزيگوت به گسترش سبک معماري خود مبادرت نمود که در اصل چيزي جز نقش و نگارهاي تزئيني ساساني، از جمله برگ هاي چهار پر درخت نبود که در عمل در همه بناهاي ويزيگوتي باقي مانده از آن دوران، به ويژه در نواحي مورسيا و کردوبا ديده مي شود. مارسل ديولافوآ، صاحب کتاب پنج جلدي « هنر باستاني ايران » نوشته است.[15]
== کتابشناسی ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۲۲

اولین اثر فرهنگی آئین مهرپرستی (یا ‌‌‌میترائیسم ایرانی) در اسپانیاست.چنانکه فرانز کومنت نوشته است: یک سده پیش از ‌‌‌میلاد مسیح، آیین مهرپرستی ایرانی با همه توان در قلمرو امپراتوری روم، از جمله اسپانیا، نفوذ کرد و به سرعت گسترش یافت و در جای جای این امپراتوری تا سده چهارم ‌‌‌میلادی، یعنی به مدت پانصد سال، ادامه یافت و در سده سوم ‌‌‌میلادی به اوج شکوفایی خود رسید. پس از چیرگی مسیحیت بر ‌‌‌میترائیسم این آیین در مسیحیت باقی ماند و به جای مبارزه و دفع آن، برخی از مراسم مهرپرستی از جمله بزرگداشت روز 25 دسامبر ( از سال 274م ) در رم «سالروز تولد ‌‌‌میترای شکست ناپذیر» با نام Natalis Solis Invicti و همین طور «روز خدا»، یعنی یکشنبه از دیرباز به عنوان روز مهر به شمار ‌‌‌می‌‌‌‌رفت، جشن گرفته ‌‌‌می‌‌‌‌شد

آگاهی دقیق درباره تاریخ ورود ‌‌‌می‌‌‌ترائیسم به اسپانیا در دست نیست، اما قدیم ترین معبد ‌‌‌میترایی در این کشور، معبد آئوگوستو امریتا[۱] در شهر مریدا است که زمانی مرکز ناحیه لوسیتانیای رم ( پرتغال کنونی ) بوده و به سده دوم ‌‌‌میلادی بر ‌‌‌می‌‌‌‌گردد. این آیین از ‌‌‌میانه سده دوم تا اواخر سده چهارم در سراسر اسپانیا گسترش یافت.

مانیگری فصل دیگری از تاریخ مناسبات ایران و اسپانیا را رقم ‌‌‌می‌‌‌‌زند که در نوع ویژه اش با نام پریسیلیالیزم شناخته ‌‌‌می‌‌‌‌شود و در حقیقت زمان پیدایش آن به منزله نقطه آغاز تفتیش عقاید با پیامد‌های ناگوار آن در اسپانیا بود. تا اوایل سده نوزده مانیگری در مغرب بیشتر با «اعترافات» سن آگوستین شناخته ‌‌‌می‌‌‌‌شد تا روایت واقعی و اسناد تاریخی ؛ در حالی که در شرق این متون به زبان‌‌های فارسی، سیریلیک و عربی که هنوز بر روی آن‌ها به اندازه کافی کار نشده، موجود است. این آیین در حقیقت از افریقای شمالی و مغرب وارد اسپانیا گردید. گفته ‌‌‌می‌‌‌‌شود که در پایان سده چهارم شمار پیروان آن بسیار زیاد بود. در این باره San Jeronimo اذعان نمود که در ناحیه غربی شبه جزیره ایبری زنان نام آوری را با چشم خود ‌‌‌می‌‌‌‌دیده که به خواندن «گنجینه» یا کتاب مانی مبادرت ‌‌‌می‌‌‌‌کرده‌اند.

مانیگری اسپانیایی همانند ‌‌‌میترائیسم، در شهر مریدا به عنوان مرکز اصلی تبلیغ شد و گسترش یافت. پریس سیلیانو مکتب پریس سیلینانیسم را در اسپانیا بنیان نهاد که تا پایان سده چهارم ‌‌‌میلادی باقی بود و نقشی مهم در اسپانیای رو‌‌‌می‌‌‌‌– ویزیگوتی ایفا نمود. در سال 380 م. این آیین به وسیله شورای کلیسای ساراگوسا تکفیر شد. پریس سیلیانو به ایتالیا گریخت و زیر حمایت پاپ داماسوِ اول درآمد، اما سرانجام در سال 385م. در سن 45 سالگی به مرگ محکوم گردید و زنده زنده در آتش سوزانده شد. البته با ورود ویزیگوت‌‌ها در سده پنجم ‌‌‌میلادی نهضت مذهبی مانیگری بار دیگر به ویژه در شمال غربی شبه جزیره زنده شد، اما زیر فشار کلیسای کاتولیک، بیش از یک سده دوام نیاورد.

در اواخر سده ششم ‌‌‌میلادی اسپانیای ویزیگوت به گسترش سبک معماری خود مبادرت نمود که در اصل چیزی جز نقش و نگار‌های تزئینی ساسانی، از جمله برگ‌‌های چهار پر درخت نبود که در عمل در همه بنا‌های ویزیگوتی باقی مانده از آن دوران، به ویژه در نواحی مورسیا و کردوبا دیده ‌‌‌می‌‌‌‌شود. مارسل دیولافوآ، صاحب کتاب پنج جلدی «هنر باستانی ایران» نوشته است[۲][۳].

نیز نگاه کنید به

روابط اسپانیا با ج. ا. ایران؛ موافقت نامه ها و همكاری های مشترک ایران و اسپانیا؛ روابط فرهنگی اسپانیا و ایران

کتابشناسی

  1. كزازی، میر جلال الدین(1388). "جای پای ادبیات كلاسیک ایران در اسپانیا". در سخنرانی در نشست مشترک شهر كتاب و انجمن دوستی ایران و اسپانیا، تهران: مورخ 28دی 1388.
  2. كیانی فر، ریحانه(1390). تاثیر‌های فرهنگی ایران بر اسپانیا. تهران: انجمن دوستی ایران و اسپانیا.
  3. فاخری، مهدی(1392). جامعه و فرهنگ اسپانیا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)