عاشورا و انتظار در شعر شاعران تاجیکستان: تفاوت میان نسخهها
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:مراسم عزاداری عاشورا در تاجیکستان.jpg|بندانگشتی|مراسم عزاداری عاشورا در تاجیکستان (1403). برگرفته از سایت خبرگزاری تسنیم، قابل بازیابی از https://www.tasnimnews.com/fa/news/1401/05/17/2754793/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D8%B9%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%AC%DB%8C%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86]] | |||
«انتظار» نقطه مشترک تمام ادیان آسمانی و حتی گاه زمینی است. نجاتدهنده میآید و این آغاز یک پایان بی پایان در [[ادیان در تاجیکستان|ادیان]] الهی است، حال چه این نجات دهنده مهدی (عج) باشد یا «مسیح» و «یهود» یا «سوشیانت» و «بهرام ورجاوند»، و یا «ویشنو». | |||
[[تاجیکستان]] با مردمانی [[اسلام و مسلمانان تاجیکستان|مسلمان]] و با فرهنگ و زبانی ایرانی، از کشورهایی است که خود یکی از خاستگاههای شعر دینی و مذهبی در گذشته دور و نه چندان دور بودهاست. «ناصر خسرو قبادیانی» بزرگ شاعری است که شعر اخلاقی و ایمانی و دینی را به اوج رسانید و هم اینک «قبادیان» در جنوب [[تاجیکستان]]، یاد و خاطره این شاعر شیعی را در خود حفظ کردهاست. یکی دیگر از سرآمدان شعر دینی و شیعی ادب پارسی کسایی مروزی است که به سرز مین «ماوراءالنهر» تعلیق دارد و «مرو» هم اینک در ترکمنستان کنونی واقع است. نعت پیامبر (ص) و مدح ائمه اطهار (ع) همواره در این سرزمین در میان [[اسلام و مسلمانان تاجیکستان|مسلمانان]] اهل سنت و شیعه از دیرباز وجود داشته است و شاعران فرارود (ماوراء النهر) حتی در این زمینه سرآمد بودهاند. به عنوان مثال شاعر اهل سنتی چون «سیف فرغانی» (متعلق به سرزمین فرغانه کنونی در ازبکستان) در قرن ششم در مصیبت امام حسین (ع) و یاران کربلاییاش قصیدهای سرودهاست که تا هنوز تازگی خود را حفظ کرده است و بسیاری از شاعران روزگار ما این شعر را از حفظ میخوانند:<blockquote>ای قوم در این عزا بگریید برکشته کربلا بگریید | |||
تاجیکستان با مردمانی مسلمان و با فرهنگ و زبانی ایرانی، از | |||
ای قوم در این عزا بگریید | |||
در ماتم او خمش مباشید یا نوحه کنید یا بگریید | در ماتم او خمش مباشید یا نوحه کنید یا بگریید | ||
خط ۱۱: | خط ۸: | ||
اشک از پی چیست؟ تا بریزید چشم از پی چیست؟ تا بگریید | اشک از پی چیست؟ تا بریزید چشم از پی چیست؟ تا بگریید | ||
بی گریه سخن نگو نیاید من | بی گریه سخن نگو نیاید من میگویم شما بگریید</blockquote>یکی از مشکلات پیش روی [[زبان و ادبیات تاجیکستان|ادبیات]] و شعر و حتی [[زبان و ادبیات تاجیکستان|زبان]] و فرهنگ مردم [[تاجیکستان]] و حتی تمام ماوراءالنهر (آسیای مرکزی کنونی) نفوذ فرهنگ روس زبانان در آن بودهاست. این نفوذ در طی هشتاد سال سلطه «کمونیزم» بسیاری از اعتقادات دینی را در میان مردم به ضعف کشاندهاست و [[زبان و ادبیات تاجیکستان|ادبیات]] و فکر و فرهنگ سلطه، مردم این سرزمین را از دین و ارزشهای دینی و اخلاقی تا حد زیادی دور نگاه داشتهاست. با این همه چه در روزگار سلطه فرهنگ تحمیلی [[روسیه]] و چه پس از استقلال و خودشناسی مجدد این مردم، ستایش خدا و رسول الله(ص) و مدح ائمه اطهار(ع) و پرداختن به مقوله انتظار را در میان شاعران این سرزمین شاهد هستیم. به خصوص تأثیر معنوی ادبیات ایران و [[افغانستان]] بر شعر و ادب [[تاجیکستان]] در سالهای اخیر بسیار سازنده بودهاست. ابیات توحیدی زیر از «خیرالدین خیراندیش» شاعر تاجیک، گواه این امر است:<blockquote>حق خدا باشد اگر، باید به حق باور کنیم خلق را حق جوی و حق پیوند و حق پرور کنیم | ||
کینه را از سینه بیرن افکنیم، آدم شویم سینه بی کینه را زیب سر منبر کنیم | |||
پارسا باشیم و با توحید و صدق و بندگی از خدا یاد آوریم و یاد پیغمبر کنیم ...</blockquote>و توحید واقعی به نعت پیامبر (ص) میانجامد و به مدح مولا علی (ع) که این اتفاق مبارک در شعر معاصر [[تاجیکستان]] افتادهاست. در ادبیات گذشته این سرز مین، جواز شاعری هر شاعر بزرگی را پس از سرودن نعت پیامبر (ص) و مدح مولا علی (ع) امضا میکردند. ابیاتی از این دست گواه خوبی بر تلفیق «توحیدیه» و «نعت» است:<blockquote>جمال حق فقط او دیدهاست، خیراندیش! هزار سجده به درگاه مصطفی کنما</blockquote>یکی از شاعران تاجیک که اندیشهای توحیدی و [[اسلام و مسلمانان تاجیکستان|مسلمانی]] دارد، «کمال نصرالله» است. زاده سرز مین «پنجکنت» و همشهری «رودکی» پدر شعر پارسی. این توحیدیه با مبنا دلیل خوبی بر موحد بودن و پاک بودن شاعر است:<blockquote>صبحدم نور خدا بسم الله است سپر تیر بلا بسم الله است اوست زنگوله درگاه مراد | |||
ای خدا معنی ما بسم الله است</blockquote>و گاه ابیاتی استوار و با معنا و عمیق که به «اعتقاد معاد» اشارت دارد. اینها گواه حیات شعر دینی و اخلاقی در [[ادبیات معاصر تاجیکستان]] است:<blockquote>من نگویم که تو دست و دل از این دنیا شوی دست را پل به میان دل و آن سو گردان</blockquote>[[فرزانه خجندی]] از شاعران طراز اول و نواندیش شعر معاصر [[تاجیکستان]] نیز نگاهی اعتقادی و اخلاقی را با منشی زلال جمع کردهاست و در شعرش رگههایی از انتظار پاک موج میزند که محصول نگاه توحیدی و اشراقی اوست:<blockquote>یار ما رویید از پیوند صبح و آفتاب من نگویم کیست او، آیینه بین و خود بیاب</blockquote>یا این بیت که خود حکایت انتظار را به زیباترین و صریح ترین شکل باز میگوید:<blockquote>ای عاشق خورشیدی، عالم نگران توست میدان همه آن توست، جولان زن و جولان زن</blockquote>در شعر شاعری چون «عطامیر خواجه» نیز این بازگشت به اصالتهای روحانی و اشراقی به چشم میخورد. آن هم با تلمیحاتی شاعرانه. <blockquote>بارالها برسانم نفس رحمت خود تا رسد روز ظهور نفس رحمانی</blockquote>یکی از شاعران پیش کسوت [[تاجیکستان]]، «عبدالله قادی» (ممتاز) میباشد. وی علاقمند بوده که در کنار اشعار عاشقانه و صوفیانهای که میسراید، شعر اخلاقی و دینی را نیز تجربه نماید. شعرهای توحیدی، نعت پیامبر (ص)، مدح مولا علی (ع)، مدح امام حسین (ع) و شعر در مدح حضرت مهدی (عج) از این شاعر، بیانگر علاقه شخصی این شاعر به این مقوله بودهاست. به عنوان نمونه، به این غزل زیبا اشاره مینماییم.<blockquote>ای باخبر ز غربت دنیای ما، علی یک شب به خلوت دل ما هم بیا علی | |||
سیر بهار جان دل خستگان نما ای عطر آسمانی در دل رها علی | |||
در بارگاه وصل خدا با پیامبر جز تو که بود هم نفس با خدا، علی | |||
آتش به جان سوختگان اوفتد اگر یاد آورم ز فاجعه کربلا، علی | |||
تا اوج چرخ، نغمه فریادها رسید چون شعله کشیده فریادها، علی | |||
از تیغ خصم، شیرخدا کشته شد، ولی جاری ست بر زبان همه ذکر یا علی | |||
ای آفتاب مذهب و دین، تیغ بی نیام برگیر ذوالفقار به امر خدا، علی | |||
و | باغ بهشت و روضه دارالسلام آن یک جلوه است از تو و آل عبا، علی | ||
از خویش می روی به تماشای کردگار وقت نماز و زمزمه ربّنا، علی | |||
تا روز حشر از دل عشاق بی قرار سر می کشد به اوج فلک، ذکر یا علی</blockquote>یا این ابیات آغازین از غزلی دیگر از عبدالله قادری در مصیبت شهدای کربلا.<blockquote>ز مین و آسمان غرق عزایند | |||
تا روز حشر از دل عشاق بی قرار | |||
یا این ابیات آغازین از غزلی دیگر از عبدالله قادری در مصیبت شهدای کربلا. | |||
به یاد کشتگان کربلایند | به یاد کشتگان کربلایند | ||
بگریید ای مسلمانان بگریید | بگریید ای [[اسلام و مسلمانان تاجیکستان|مسلمانان]] بگریید | ||
دمی ز پرده برون آ و | که مرغان هوا هم در نوایند</blockquote>یا این غزل از او که در انتظار موج می زند:<blockquote>دمی ز پرده برون آ و رازها بشنو | ||
نوای | نوای پرده دردیم، بانگ ما بشنو | ||
فتد به خاک خموشان اگر گذار، تو را | فتد به خاک خموشان اگر گذار، تو را | ||
حدیث | حدیث کاسه سرها جدا جدا بشنو | ||
به بانگ زیر و بم عمر اعتمادی نیست | به بانگ زیر و بم عمر اعتمادی نیست | ||
مسیر | مسیر قافله مرگ از در آ بشنو | ||
بیا بیا که جهان بی تو ظلمت آباد است | بیا بیا که جهان بی تو ظلمت آباد است | ||
غریو اهل محبت در این سرا بشنو | غریو اهل محبت در این سرا بشنو</blockquote>یکی از شعرهای استوار و زیبا در مدح سیدالشهدا، امام حسین (ع) محصول اندیشه و نگاه شاعر معاصر تاجیک «محمدعلی عجمی» است. عجمی هم در باب انتظار ابیاتی قابل تأمل دارد. اما نقطه اوج اشعار دینی این شاعر، شعرهای عاشورایی اوست:<blockquote>نیزه را سرور من بستر راحت کردی | ||
یکی از | |||
نیزه را سرور من بستر راحت کردی | |||
شام را | شام را غلغله صبح قیامت کردی | ||
به لب | به لب تشنهات آن روز اشارت میکرد | ||
خاتمی را که در انگشت شهادت کردی | خاتمی را که در انگشت شهادت کردی | ||
عقل | عقل میخواست بمانی به حرم اما عشق | ||
گفت بر نیزه بزن بوسه، اجابت کردی | گفت بر نیزه بزن بوسه، اجابت کردی | ||
بانگ لبیک که حجاج به لب | بانگ لبیک که حجاج به لب میآرند | ||
انتظاران تو را صبح دمیدن دیر شد | آیههایی ست که بر نیزه تلاوت کردی ...</blockquote>یکی از شاعران نسل نو و از اشراقی گران و زلال اندیشان این عرصه شاعری است به نام محمد علی جنیدی (سیاووش). شاید این غزل نقطه اوج شعرهای انتظار در آن سامان باشد. غزل محصول همین چند سال اخیر است و برگرفته از تجربههای سبک هندی و سبک نو:<blockquote>انتظاران تو را صبح دمیدن دیر شد | ||
دوستداران تو را پیغام دیدن دیر شد | دوستداران تو را پیغام دیدن دیر شد | ||
خط ۱۲۵: | خط ۷۴: | ||
صبر تیغی شد به جان، پیک رسیدن دیر شد | صبر تیغی شد به جان، پیک رسیدن دیر شد | ||
یاد تو در لابلای بال | یاد تو در لابلای بال هایم جا گرفت | ||
این کبوتر نامه شد اما پریدن دیر شد | این کبوتر نامه شد اما پریدن دیر شد | ||
خط ۱۳۱: | خط ۸۰: | ||
آن نگاه شوق از چشمان عاشق ریخت، ریخت | آن نگاه شوق از چشمان عاشق ریخت، ریخت | ||
آمدی دیر آمدی هنگام دیدن دیر شد | آمدی دیر آمدی هنگام دیدن دیر شد</blockquote>«رستم وهابنیا» نیز در شمار شاعران نو اندیش و نوسرای ادبیات امروز [[تاجیکستان]] به حساب میآید. انتظار نجاتدهنده، به شکلی فطری و درونیشده در دل و جان و روح این شاعران وجود خود را فریاد میکند و هر یک از زاویهای این شکوه را باز مینمایانند:<blockquote>بر بستر سرود من ای سیمبر بیا | ||
«رستم | |||
بر بستر سرود من ای سیمبر بیا | |||
بر چشم شب نشسته چو نور سحر بیا | بر چشم شب نشسته چو نور سحر بیا | ||
دیری ست غیر طعنه ز مردم | دیری ست غیر طعنه ز مردم ندیدهام | ||
تلخ است روزگار بیا ای شکر بیا | تلخ است روزگار بیا ای شکر بیا | ||
صبر و شکیب و | صبر و شکیب و حوصله انتظار نیست | ||
بیپیک و بیپیام بیا، بیخبر بیا | |||
باقی ست تا هنوز به لب نیم جان من | باقی ست تا هنوز به لب نیم جان من | ||
در واپسین نفس چو پیام ظفر بیا ... | در واپسین نفس چو پیام ظفر بیا ...</blockquote>تماشاهای رستم وهاب نیا نیز تماشاهایی خاص خود است. شعر او پیوند اعتراض و اشراق است. اعترض به هالیوود، به کسانی که دارند جهان را به آتش میکشند. شعر از طنزی با معنا و اصیل نیز سود میبرد و در پایان با انتظاری توأم با دعا به پایان میرسد:<blockquote>در این زمان جنون جلوه هالیوودی | ||
در این زمان جنون | |||
کجا دلی تپد از | کجا دلی تپد از نغمههای داوودی ... | ||
بساط خود به چه | بساط خود به چه سیارهای فرستادند | ||
که | که میکشند جهان را به سوی نابودی ... | ||
امید من به دعای مسیح انفاسی ست | امید من به دعای مسیح انفاسی ست | ||
بخوان که دست به آمین کشد ورا رودی | بخوان که دست به آمین کشد ورا رودی</blockquote>مشهورترین و پیشکسوتترین شاعر در [[تاجیکستان]]، بی گمان استاد «مؤمن قناعت» است. مؤمن قناعت از سرزمین «بدخشان باستانی» است و از برادران [[شیعیان اسماعیلی تاجیکستان|شیعه اسماعیلی]]. شعر دیگر شاعران تاجیک را مشاهده نمودیم ولی هنوز بسیارند شاعرانی که در این عرصه آثار با تأملی ارائه دادهاند. شاعرانی که اهل سنت و «حنفی» هستند اما با افتخار اهل بیت نبوت (ع) را میستایند و نام فرزندان خود را به احترام این خاندان، «حسن» و «حسین» و «فاطمه» و «زهرا» میگذارند. با این توضیحات شعر زبیا و به یاد ماندنی استاد مؤمن قناعت را میخوانیم. این شعر شاید یکی از بهترین و زیباترین و صریحترین شعرهایی باشد که در آن امام زمان (عج) به عنوان یک نجاتدهنده به داد مردم تمام جهان میرسد<ref>قزوه (1384). ص 54.</ref>.<blockquote>برآ ای مهدی صاحب زمان از مهد سنگینت | ||
برآ از عالم آیینه و آیین رنگینت | |||
که از آن عهد تا این عهد گویا تیر میسازی | |||
حق مطلق علیه حیله و تزویر میسازی | |||
چو من ایمان این انسان و شیطان را نمیبینم | |||
به صد پیمانه مینوشند و پیمان را نمیبینم | |||
بیا که از حقیقت آخرین پیغام میآیی | |||
به سر دستان دلها مژده بادام میآیی<ref>زهریی، حسن (1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص 247-252.</ref></blockquote> | |||
== کتابشناسی == |
نسخهٔ کنونی تا ۲ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۴۳
«انتظار» نقطه مشترک تمام ادیان آسمانی و حتی گاه زمینی است. نجاتدهنده میآید و این آغاز یک پایان بی پایان در ادیان الهی است، حال چه این نجات دهنده مهدی (عج) باشد یا «مسیح» و «یهود» یا «سوشیانت» و «بهرام ورجاوند»، و یا «ویشنو».
تاجیکستان با مردمانی مسلمان و با فرهنگ و زبانی ایرانی، از کشورهایی است که خود یکی از خاستگاههای شعر دینی و مذهبی در گذشته دور و نه چندان دور بودهاست. «ناصر خسرو قبادیانی» بزرگ شاعری است که شعر اخلاقی و ایمانی و دینی را به اوج رسانید و هم اینک «قبادیان» در جنوب تاجیکستان، یاد و خاطره این شاعر شیعی را در خود حفظ کردهاست. یکی دیگر از سرآمدان شعر دینی و شیعی ادب پارسی کسایی مروزی است که به سرز مین «ماوراءالنهر» تعلیق دارد و «مرو» هم اینک در ترکمنستان کنونی واقع است. نعت پیامبر (ص) و مدح ائمه اطهار (ع) همواره در این سرزمین در میان مسلمانان اهل سنت و شیعه از دیرباز وجود داشته است و شاعران فرارود (ماوراء النهر) حتی در این زمینه سرآمد بودهاند. به عنوان مثال شاعر اهل سنتی چون «سیف فرغانی» (متعلق به سرزمین فرغانه کنونی در ازبکستان) در قرن ششم در مصیبت امام حسین (ع) و یاران کربلاییاش قصیدهای سرودهاست که تا هنوز تازگی خود را حفظ کرده است و بسیاری از شاعران روزگار ما این شعر را از حفظ میخوانند:
ای قوم در این عزا بگریید برکشته کربلا بگریید
در ماتم او خمش مباشید یا نوحه کنید یا بگریید
اشک از پی چیست؟ تا بریزید چشم از پی چیست؟ تا بگریید
بی گریه سخن نگو نیاید من میگویم شما بگریید
یکی از مشکلات پیش روی ادبیات و شعر و حتی زبان و فرهنگ مردم تاجیکستان و حتی تمام ماوراءالنهر (آسیای مرکزی کنونی) نفوذ فرهنگ روس زبانان در آن بودهاست. این نفوذ در طی هشتاد سال سلطه «کمونیزم» بسیاری از اعتقادات دینی را در میان مردم به ضعف کشاندهاست و ادبیات و فکر و فرهنگ سلطه، مردم این سرزمین را از دین و ارزشهای دینی و اخلاقی تا حد زیادی دور نگاه داشتهاست. با این همه چه در روزگار سلطه فرهنگ تحمیلی روسیه و چه پس از استقلال و خودشناسی مجدد این مردم، ستایش خدا و رسول الله(ص) و مدح ائمه اطهار(ع) و پرداختن به مقوله انتظار را در میان شاعران این سرزمین شاهد هستیم. به خصوص تأثیر معنوی ادبیات ایران و افغانستان بر شعر و ادب تاجیکستان در سالهای اخیر بسیار سازنده بودهاست. ابیات توحیدی زیر از «خیرالدین خیراندیش» شاعر تاجیک، گواه این امر است:
حق خدا باشد اگر، باید به حق باور کنیم خلق را حق جوی و حق پیوند و حق پرور کنیم
کینه را از سینه بیرن افکنیم، آدم شویم سینه بی کینه را زیب سر منبر کنیم
پارسا باشیم و با توحید و صدق و بندگی از خدا یاد آوریم و یاد پیغمبر کنیم ...
و توحید واقعی به نعت پیامبر (ص) میانجامد و به مدح مولا علی (ع) که این اتفاق مبارک در شعر معاصر تاجیکستان افتادهاست. در ادبیات گذشته این سرز مین، جواز شاعری هر شاعر بزرگی را پس از سرودن نعت پیامبر (ص) و مدح مولا علی (ع) امضا میکردند. ابیاتی از این دست گواه خوبی بر تلفیق «توحیدیه» و «نعت» است:
جمال حق فقط او دیدهاست، خیراندیش! هزار سجده به درگاه مصطفی کنما
یکی از شاعران تاجیک که اندیشهای توحیدی و مسلمانی دارد، «کمال نصرالله» است. زاده سرز مین «پنجکنت» و همشهری «رودکی» پدر شعر پارسی. این توحیدیه با مبنا دلیل خوبی بر موحد بودن و پاک بودن شاعر است:
صبحدم نور خدا بسم الله است سپر تیر بلا بسم الله است اوست زنگوله درگاه مراد ای خدا معنی ما بسم الله است
و گاه ابیاتی استوار و با معنا و عمیق که به «اعتقاد معاد» اشارت دارد. اینها گواه حیات شعر دینی و اخلاقی در ادبیات معاصر تاجیکستان است:
من نگویم که تو دست و دل از این دنیا شوی دست را پل به میان دل و آن سو گردان
فرزانه خجندی از شاعران طراز اول و نواندیش شعر معاصر تاجیکستان نیز نگاهی اعتقادی و اخلاقی را با منشی زلال جمع کردهاست و در شعرش رگههایی از انتظار پاک موج میزند که محصول نگاه توحیدی و اشراقی اوست:
یار ما رویید از پیوند صبح و آفتاب من نگویم کیست او، آیینه بین و خود بیاب
یا این بیت که خود حکایت انتظار را به زیباترین و صریح ترین شکل باز میگوید:
ای عاشق خورشیدی، عالم نگران توست میدان همه آن توست، جولان زن و جولان زن
در شعر شاعری چون «عطامیر خواجه» نیز این بازگشت به اصالتهای روحانی و اشراقی به چشم میخورد. آن هم با تلمیحاتی شاعرانه.
بارالها برسانم نفس رحمت خود تا رسد روز ظهور نفس رحمانی
یکی از شاعران پیش کسوت تاجیکستان، «عبدالله قادی» (ممتاز) میباشد. وی علاقمند بوده که در کنار اشعار عاشقانه و صوفیانهای که میسراید، شعر اخلاقی و دینی را نیز تجربه نماید. شعرهای توحیدی، نعت پیامبر (ص)، مدح مولا علی (ع)، مدح امام حسین (ع) و شعر در مدح حضرت مهدی (عج) از این شاعر، بیانگر علاقه شخصی این شاعر به این مقوله بودهاست. به عنوان نمونه، به این غزل زیبا اشاره مینماییم.
ای باخبر ز غربت دنیای ما، علی یک شب به خلوت دل ما هم بیا علی
سیر بهار جان دل خستگان نما ای عطر آسمانی در دل رها علی
در بارگاه وصل خدا با پیامبر جز تو که بود هم نفس با خدا، علی
آتش به جان سوختگان اوفتد اگر یاد آورم ز فاجعه کربلا، علی
تا اوج چرخ، نغمه فریادها رسید چون شعله کشیده فریادها، علی
از تیغ خصم، شیرخدا کشته شد، ولی جاری ست بر زبان همه ذکر یا علی
ای آفتاب مذهب و دین، تیغ بی نیام برگیر ذوالفقار به امر خدا، علی
باغ بهشت و روضه دارالسلام آن یک جلوه است از تو و آل عبا، علی
از خویش می روی به تماشای کردگار وقت نماز و زمزمه ربّنا، علی
تا روز حشر از دل عشاق بی قرار سر می کشد به اوج فلک، ذکر یا علی
یا این ابیات آغازین از غزلی دیگر از عبدالله قادری در مصیبت شهدای کربلا.
ز مین و آسمان غرق عزایند
به یاد کشتگان کربلایند
بگریید ای مسلمانان بگریید
که مرغان هوا هم در نوایند
یا این غزل از او که در انتظار موج می زند:
دمی ز پرده برون آ و رازها بشنو
نوای پرده دردیم، بانگ ما بشنو
فتد به خاک خموشان اگر گذار، تو را
حدیث کاسه سرها جدا جدا بشنو
به بانگ زیر و بم عمر اعتمادی نیست
مسیر قافله مرگ از در آ بشنو
بیا بیا که جهان بی تو ظلمت آباد است
غریو اهل محبت در این سرا بشنو
یکی از شعرهای استوار و زیبا در مدح سیدالشهدا، امام حسین (ع) محصول اندیشه و نگاه شاعر معاصر تاجیک «محمدعلی عجمی» است. عجمی هم در باب انتظار ابیاتی قابل تأمل دارد. اما نقطه اوج اشعار دینی این شاعر، شعرهای عاشورایی اوست:
نیزه را سرور من بستر راحت کردی
شام را غلغله صبح قیامت کردی
به لب تشنهات آن روز اشارت میکرد
خاتمی را که در انگشت شهادت کردی
عقل میخواست بمانی به حرم اما عشق
گفت بر نیزه بزن بوسه، اجابت کردی
بانگ لبیک که حجاج به لب میآرند
آیههایی ست که بر نیزه تلاوت کردی ...
یکی از شاعران نسل نو و از اشراقی گران و زلال اندیشان این عرصه شاعری است به نام محمد علی جنیدی (سیاووش). شاید این غزل نقطه اوج شعرهای انتظار در آن سامان باشد. غزل محصول همین چند سال اخیر است و برگرفته از تجربههای سبک هندی و سبک نو:
انتظاران تو را صبح دمیدن دیر شد
دوستداران تو را پیغام دیدن دیر شد
چشم یعقوب از غبار دیدن تو کور گشت
صبر تیغی شد به جان، پیک رسیدن دیر شد
یاد تو در لابلای بال هایم جا گرفت
این کبوتر نامه شد اما پریدن دیر شد
آن نگاه شوق از چشمان عاشق ریخت، ریخت
آمدی دیر آمدی هنگام دیدن دیر شد
«رستم وهابنیا» نیز در شمار شاعران نو اندیش و نوسرای ادبیات امروز تاجیکستان به حساب میآید. انتظار نجاتدهنده، به شکلی فطری و درونیشده در دل و جان و روح این شاعران وجود خود را فریاد میکند و هر یک از زاویهای این شکوه را باز مینمایانند:
بر بستر سرود من ای سیمبر بیا
بر چشم شب نشسته چو نور سحر بیا
دیری ست غیر طعنه ز مردم ندیدهام
تلخ است روزگار بیا ای شکر بیا
صبر و شکیب و حوصله انتظار نیست
بیپیک و بیپیام بیا، بیخبر بیا
باقی ست تا هنوز به لب نیم جان من
در واپسین نفس چو پیام ظفر بیا ...
تماشاهای رستم وهاب نیا نیز تماشاهایی خاص خود است. شعر او پیوند اعتراض و اشراق است. اعترض به هالیوود، به کسانی که دارند جهان را به آتش میکشند. شعر از طنزی با معنا و اصیل نیز سود میبرد و در پایان با انتظاری توأم با دعا به پایان میرسد:
در این زمان جنون جلوه هالیوودی
کجا دلی تپد از نغمههای داوودی ...
بساط خود به چه سیارهای فرستادند
که میکشند جهان را به سوی نابودی ...
امید من به دعای مسیح انفاسی ست
بخوان که دست به آمین کشد ورا رودی
مشهورترین و پیشکسوتترین شاعر در تاجیکستان، بی گمان استاد «مؤمن قناعت» است. مؤمن قناعت از سرزمین «بدخشان باستانی» است و از برادران شیعه اسماعیلی. شعر دیگر شاعران تاجیک را مشاهده نمودیم ولی هنوز بسیارند شاعرانی که در این عرصه آثار با تأملی ارائه دادهاند. شاعرانی که اهل سنت و «حنفی» هستند اما با افتخار اهل بیت نبوت (ع) را میستایند و نام فرزندان خود را به احترام این خاندان، «حسن» و «حسین» و «فاطمه» و «زهرا» میگذارند. با این توضیحات شعر زبیا و به یاد ماندنی استاد مؤمن قناعت را میخوانیم. این شعر شاید یکی از بهترین و زیباترین و صریحترین شعرهایی باشد که در آن امام زمان (عج) به عنوان یک نجاتدهنده به داد مردم تمام جهان میرسد[۱].
برآ ای مهدی صاحب زمان از مهد سنگینت
برآ از عالم آیینه و آیین رنگینت
که از آن عهد تا این عهد گویا تیر میسازی
حق مطلق علیه حیله و تزویر میسازی
چو من ایمان این انسان و شیطان را نمیبینم
به صد پیمانه مینوشند و پیمان را نمیبینم
بیا که از حقیقت آخرین پیغام میآیی
به سر دستان دلها مژده بادام میآیی[۲]
کتابشناسی
- ↑ قزوه (1384). ص 54.
- ↑ زهریی، حسن (1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص 247-252.