تاریخ و تمدن ژاپن: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:تمدن ژاپنی.jpg|بندانگشتی|هنر معماری در تمدن ژاپنی]]
[[پرونده:تمدن ژاپنی.jpg|بندانگشتی|هنر معماری در تمدن ژاپنی. برگرفته از سایت  مجسمه سازی و هنرهای تجسمی - موسسه تصویرگران پویا اندیش، قابل بازیابی از https://mojasamesazi.com/honare-shargh/]]
ریشه‌های نژادی مردم [[ژاپن]] درهم و مبهم است. تنها چیزیی که روشن است، آنکه پیش از رسیدن ژاپنی‌ها به این سرزمین نژادهای دیگری با مشخصات مختلف در آنجا می‌زیستند.<ref>مرتون، اسکات (1364). تاریخ و فرهنگ [[ژاپن]]. ترجمه: مسعود رجبنیا. تهران:  مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ص14.</ref> این کشور به عرصه تمدن دیر پای گذاشت، زیرا جنبش‌های فرهنگی پس از گذشتن از آسیای میانه و [[چین]] بدانجا راه یافتند.<ref>مرتون، اسکات (1364). تاریخ و فرهنگ [[ژاپن]]. ترجمه: مسعود رجبنیا. تهران:  مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ص17.
ریشه‌های نژادی مردم [[ژاپن]] درهم و مبهم است. تنها چیزیی که روشن است، آنکه پیش از رسیدن ژاپنی‌ها به این سرزمین نژادهای دیگری با مشخصات مختلف در آنجا می‌زیستند.<ref>مرتون، اسکات (1364). تاریخ و فرهنگ [[ژاپن]]. ترجمه: مسعود رجبنیا. تهران:  [https://amirkabirpub.ir/ مؤسسه انتشارات امیرکبیر]، ص14.</ref> این کشور به عرصه تمدن دیر پای گذاشت، زیرا جنبش‌های فرهنگی پس از گذشتن از آسیای میانه و [[چین]] بدانجا راه یافتند.<ref>مرتون، اسکات (1364). تاریخ و فرهنگ [[ژاپن]]. ترجمه: مسعود رجبنیا. تهران:  [https://amirkabirpub.ir/ مؤسسه انتشارات امیرکبیر،] ص17.
</ref> عناصر عمده فرهنگ این کشور از [[چین]] سرچشمه گرفته است چنانکه بیشتر کشورهای واقع در شرق آسیا هم از این [[چین]] متأثر بودند.<ref>مرتون، اسکات (1364). تاریخ و فرهنگ [[ژاپن]]. ترجمه: مسعود رجبنیا. تهران:  مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ص11.
</ref> عناصر عمده فرهنگ این کشور از [[چین]] سرچشمه گرفته است چنانکه بیشتر کشورهای واقع در شرق آسیا هم از این [[چین]] متأثر بودند.<ref>مرتون، اسکات (1364). تاریخ و فرهنگ [[ژاپن]]. ترجمه: مسعود رجبنیا. تهران:  [https://amirkabirpub.ir/ مؤسسه انتشارات امیرکبیر]، ص11.
</ref>
</ref>


[[ژاپن]] چرخه‌ای را برای جذب ارزش‌های فرهنگی و نهادهای فرهنگی مفید انتخاب کرده و سپس آنها را با الگوهای موجود بومی خود سازگار می‌کند، این فرایند اغلب در دوره‌های انزوای نسبی سیاسی اتفاق می افتد. تلاش [[ژاپن]] برای مدرن سازی سریع در اواخر قرن نوزدهم تا بیست‌و‌‌یکم، یک دستورالعمل دراز مدت تاریخی برای این کشور بود.  
[[ژاپن]] چرخه‌ای را برای جذب ارزش‌های فرهنگی و نهادهای فرهنگی مفید انتخاب کرده و سپس آنها را با الگوهای موجود بومی خود سازگار می‌کند، این فرایند اغلب در دوره‌های انزوای نسبی سیاسی اتفاق می افتد. تلاش [[ژاپن]] برای مدرن سازی سریع در اواخر قرن نوزدهم تا بیست‌و‌‌یکم، یک دستورالعمل دراز مدت تاریخی برای این کشور بود.  


بعد از اصلاحات میجی (1868)، [[ژاپن]] شروع به نوسازی و صنعتی شدن در الگوی اروپایی و آمریکایی کرد. با وجود این، رهبران میجی در نظر داشتند که کشور را متجدد کنند نه غربی. یعنی بر آن بودند تا از هر رشته فنی و اداری، بهترین شیوه‌هایی که [[ژاپن]] را با ملت‌های بزرگ برابر سازد برگزینند، اما در نظر نداشتند که آیین‌های کهن را قربانی کنند.<ref>مرتون، اسکات (1364). تاریخ و فرهنگ [[ژاپن]]. ترجمه: مسعود رجبنیا. تهران:  مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ص196.
بعد از اصلاحات میجی (1868)، [[ژاپن]] شروع به نوسازی و صنعتی شدن در الگوی اروپایی و آمریکایی کرد. با وجود این، رهبران میجی در نظر داشتند که کشور را متجدد کنند نه غربی. یعنی بر آن بودند تا از هر رشته فنی و اداری، بهترین شیوه‌هایی که [[ژاپن]] را با ملت‌های بزرگ برابر سازد برگزینند، اما در نظر نداشتند که آیین‌های کهن را قربانی کنند.<ref>مرتون، اسکات (1364). تاریخ و فرهنگ [[ژاپن]]. ترجمه: مسعود رجبنیا. تهران:  [https://amirkabirpub.ir/ مؤسسه انتشارات امیرکبیر]، ص196.
</ref> با وجود این و به خصوص بعد از جنگ جهانی دوم، صفات فرهنگی غرب از طریق مدارس و [[رسانه‌ها و وسائل ارتباط جمعی ژاپن|رسانه‌های ارتباط جمعی]] در مقیاس وسیعی معرفی شد. تأثیرات آمریکایی و اروپایی در فرهنگ [[ژاپن]] در ادبیات، هنرهای تجسمی، موسیقی، آموزش، علم، تفریح و ایدئولوژی قابل مشاهده است.
</ref> با وجود این و به خصوص بعد از جنگ جهانی دوم، صفات فرهنگی غرب از طریق مدارس و [[رسانه‌ها و وسائل ارتباط جمعی ژاپن|رسانه‌های ارتباط جمعی]] در مقیاس وسیعی معرفی شد. تأثیرات آمریکایی و اروپایی در [[فرهنگ ژاپنی|فرهنگ ژاپن]] در [[ادبیات ژاپنی|ادبیات]]، هنرهای تجسمی، [[موسیقی در ژاپن|موسیقی]]، آموزش، علم، تفریح و ایدئولوژی قابل مشاهده است.


مدرن سازی با تغییرات فرهنگی همراه بود. عقلانیت و سوسیالیسم مبتنی بر [[مسیحیت در ژاپن|مسیحیت]]، و همچنین مارکسیسم، به طور جدایی ناپذیر با زندگی روزمره ژاپنی ارتباط پیدا کرد. به گونه‌ای که به طور مثال موسیقی غربی به طور کلی بیشتر از [[موسیقی در ژاپن|موسیقی سنتی ژاپنی]] در بسیاری از مناسبات اجتماعی مورد استفاده است. اگرچه [[مسیحیت در ژاپن|مسیحیان ژاپنی]] درصد اندکی از [[جمعیت و ساختار جمعیتی ژاپن|جمعیت]] را تشکیل می‌دهند، کریسمس (و یا ظاهر بیرونی آن) تقریبا به عنوان یک رویداد عامیانه به طور گسترده‌ای مشاهده می‌شود. استفاده از لباس غربی در میان ژاپنی‌ها، به جای [[کیمونوی ژاپنی|کیمونوی سنتی]]، خیلی زود تبدیل به عادت شد، هرچند [[زنان در ژاپن|زنان]] ممکن است در جشن‌های خاص لباس [[کیمونوی ژاپنی|کیمونوی رسمی]] بپوشند. تغییر در ساخت و ساز خانه نیز با معرفی فرم‌ها و توابع معماری غربی قابل ملاحظه بود. در شکل، رنگ و مصالح ساختمانی، بسیاری از خانه‌های معاصر [[ژاپن]] به طور قابل توجهی متفاوت از انواع سنتی خود هستند، آنها اکنون شکل‌های مدرنتری دارند، از رنگ‌های بیشتری استفاده می‌کنند و اغلب از بتن و گچ ساخته می‌شوند.<ref>یزدان‌پناه، کیومرث (1402). "جغرافیای [[ژاپن]]". در پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله. جامعه و فرهنگ [[ژاپن]]. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص15-35.</ref>
مدرن سازی با تغییرات فرهنگی همراه بود. عقلانیت و سوسیالیسم مبتنی بر [[مسیحیت در ژاپن|مسیحیت]]، و همچنین مارکسیسم، به طور جدایی ناپذیر با زندگی روزمره ژاپنی ارتباط پیدا کرد. به گونه‌ای که به طور مثال موسیقی غربی به طور کلی بیشتر از [[موسیقی در ژاپن|موسیقی سنتی ژاپنی]] در بسیاری از مناسبات اجتماعی مورد استفاده است. اگرچه [[مسیحیت در ژاپن|مسیحیان ژاپنی]] درصد اندکی از [[جمعیت و ساختار جمعیتی ژاپن|جمعیت]] را تشکیل می‌دهند، کریسمس (و یا ظاهر بیرونی آن) تقریبا به عنوان یک رویداد عامیانه به طور گسترده‌ای مشاهده می‌شود. استفاده از لباس غربی در میان ژاپنی‌ها، به جای [[کیمونوی ژاپنی|کیمونوی سنتی]]، خیلی زود تبدیل به عادت شد، هرچند [[زنان در ژاپن|زنان]] ممکن است در جشن‌های خاص لباس [[کیمونوی ژاپنی|کیمونوی رسمی]] بپوشند. تغییر در ساخت و ساز خانه نیز با معرفی فرم‌ها و توابع معماری غربی قابل ملاحظه بود. در شکل، رنگ و مصالح ساختمانی، بسیاری از خانه‌های معاصر [[ژاپن]] به طور قابل توجهی متفاوت از انواع سنتی خود هستند، آنها اکنون شکل‌های مدرنتری دارند، از رنگ‌های بیشتری استفاده می‌کنند و اغلب از بتن و گچ ساخته می‌شوند.<ref>یزدان‌پناه، کیومرث (1402). "جغرافیای [[ژاپن]]". در پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله. جامعه و فرهنگ [[ژاپن]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،] ص15-35.</ref>


== نیز نگاه کنید به ==
== نیز نگاه کنید به ==
 
[[تاریخ ژاپن]]؛ [[تاریخ و تمدن چین]]
* [[تاریخ ژاپن]]
* [[تاریخ و تمدن چین]]


== کتابشناسی ==
== کتابشناسی ==
<references />
[[رده:سهم و تأثیر سایر کشورها در تمدن بشری]]

نسخهٔ ‏۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۹

هنر معماری در تمدن ژاپنی. برگرفته از سایت مجسمه سازی و هنرهای تجسمی - موسسه تصویرگران پویا اندیش، قابل بازیابی از https://mojasamesazi.com/honare-shargh/

ریشه‌های نژادی مردم ژاپن درهم و مبهم است. تنها چیزیی که روشن است، آنکه پیش از رسیدن ژاپنی‌ها به این سرزمین نژادهای دیگری با مشخصات مختلف در آنجا می‌زیستند.[۱] این کشور به عرصه تمدن دیر پای گذاشت، زیرا جنبش‌های فرهنگی پس از گذشتن از آسیای میانه و چین بدانجا راه یافتند.[۲] عناصر عمده فرهنگ این کشور از چین سرچشمه گرفته است چنانکه بیشتر کشورهای واقع در شرق آسیا هم از این چین متأثر بودند.[۳]

ژاپن چرخه‌ای را برای جذب ارزش‌های فرهنگی و نهادهای فرهنگی مفید انتخاب کرده و سپس آنها را با الگوهای موجود بومی خود سازگار می‌کند، این فرایند اغلب در دوره‌های انزوای نسبی سیاسی اتفاق می افتد. تلاش ژاپن برای مدرن سازی سریع در اواخر قرن نوزدهم تا بیست‌و‌‌یکم، یک دستورالعمل دراز مدت تاریخی برای این کشور بود.

بعد از اصلاحات میجی (1868)، ژاپن شروع به نوسازی و صنعتی شدن در الگوی اروپایی و آمریکایی کرد. با وجود این، رهبران میجی در نظر داشتند که کشور را متجدد کنند نه غربی. یعنی بر آن بودند تا از هر رشته فنی و اداری، بهترین شیوه‌هایی که ژاپن را با ملت‌های بزرگ برابر سازد برگزینند، اما در نظر نداشتند که آیین‌های کهن را قربانی کنند.[۴] با وجود این و به خصوص بعد از جنگ جهانی دوم، صفات فرهنگی غرب از طریق مدارس و رسانه‌های ارتباط جمعی در مقیاس وسیعی معرفی شد. تأثیرات آمریکایی و اروپایی در فرهنگ ژاپن در ادبیات، هنرهای تجسمی، موسیقی، آموزش، علم، تفریح و ایدئولوژی قابل مشاهده است.

مدرن سازی با تغییرات فرهنگی همراه بود. عقلانیت و سوسیالیسم مبتنی بر مسیحیت، و همچنین مارکسیسم، به طور جدایی ناپذیر با زندگی روزمره ژاپنی ارتباط پیدا کرد. به گونه‌ای که به طور مثال موسیقی غربی به طور کلی بیشتر از موسیقی سنتی ژاپنی در بسیاری از مناسبات اجتماعی مورد استفاده است. اگرچه مسیحیان ژاپنی درصد اندکی از جمعیت را تشکیل می‌دهند، کریسمس (و یا ظاهر بیرونی آن) تقریبا به عنوان یک رویداد عامیانه به طور گسترده‌ای مشاهده می‌شود. استفاده از لباس غربی در میان ژاپنی‌ها، به جای کیمونوی سنتی، خیلی زود تبدیل به عادت شد، هرچند زنان ممکن است در جشن‌های خاص لباس کیمونوی رسمی بپوشند. تغییر در ساخت و ساز خانه نیز با معرفی فرم‌ها و توابع معماری غربی قابل ملاحظه بود. در شکل، رنگ و مصالح ساختمانی، بسیاری از خانه‌های معاصر ژاپن به طور قابل توجهی متفاوت از انواع سنتی خود هستند، آنها اکنون شکل‌های مدرنتری دارند، از رنگ‌های بیشتری استفاده می‌کنند و اغلب از بتن و گچ ساخته می‌شوند.[۵]

نیز نگاه کنید به

تاریخ ژاپن؛ تاریخ و تمدن چین

کتابشناسی

  1. مرتون، اسکات (1364). تاریخ و فرهنگ ژاپن. ترجمه: مسعود رجبنیا. تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ص14.
  2. مرتون، اسکات (1364). تاریخ و فرهنگ ژاپن. ترجمه: مسعود رجبنیا. تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ص17.
  3. مرتون، اسکات (1364). تاریخ و فرهنگ ژاپن. ترجمه: مسعود رجبنیا. تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ص11.
  4. مرتون، اسکات (1364). تاریخ و فرهنگ ژاپن. ترجمه: مسعود رجبنیا. تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ص196.
  5. یزدان‌پناه، کیومرث (1402). "جغرافیای ژاپن". در پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله. جامعه و فرهنگ ژاپن. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص15-35.