خودمختاری بیروت از دمشق: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی « 20 سالِ بعدِ ازرفتن محمدعلی پاشا و بازگشت ترکان به سوریه، دورهای از بحرانهای فزاینده در اختلافات فرقهای در شام برای تصاحب قدرت بود. دولت عثمانی برای مدیریت بحران، طرح فرمانداران محلی را برای تقسیم لبنان را به شمالیِ مسیحی و جنوبیِ دروزی- ...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
20 سالِ بعدِ ازرفتن محمدعلی پاشا و بازگشت ترکان به | 20 سالِ بعدِ ازرفتن محمدعلی پاشا و بازگشت ترکان به [[سوریه]]، دورهای از بحرانهای فزاینده در اختلافات فرقهای در شام برای تصاحب قدرت بود. دولت عثمانی برای مدیریت بحران، طرح فرمانداران محلی را برای تقسیم لبنان را به شمالیِ مسیحی و جنوبیِ دروزی مسلمان را پذیرفت؛ یک طرح کاملاً موذیانه نه برای حل دعوا که برای استمرار آن که تاکنون نیز ادامه دارد. | ||
درگیریها به صورت پراکنده ادامه یافت تا سال 1860 یک قتل عام بزرگ روی داد. طی یک جنگ داخلی تمام عیار، دروزیها و مسلمانان از سویی و مسیحیان مارونیها از سوی دیگر، در لبنان به جان هم افتادند و هزاران نفر کشته و بسیاری ا ز شهرها و روستاها تخریب شدند. انگلیسی ها از دروزیها و فرانسویان از مارونیها حمایت میکردند و دولت عثمانی هم ادعای مجازات مجرمان و سرکوب بینظمی و تثبیت اقتدار استانبول را داشت؛ اما عملاً کفه اعمال حاکمیت را به نفع مسلمانان سنگین تر میکرد. | |||
اقتصاد وجه دیگر بحران بود. سیستم جدید مالیات و خدمت اجباری باعث ناآرامی شد و کالاهای اروپایی به بازار سرازیر و جایگزین برخی از محصولات صنعتگران محلی شدند؛ این امر، رونق طبقه صنعتگران را که عمدتاً مسلمان بودند، کاهش داد؛ اما باعث افزایش رونق بازرگانان وارداتی که عمدتاً مسیحیان و یهودیان بودند، شد. (همان) | اقتصاد وجه دیگر بحران بود. سیستم جدید مالیات و خدمت اجباری باعث ناآرامی شد و کالاهای اروپایی به بازار سرازیر و جایگزین برخی از محصولات صنعتگران محلی شدند؛ این امر، رونق طبقه صنعتگران را که عمدتاً مسلمان بودند، کاهش داد؛ اما باعث افزایش رونق بازرگانان وارداتی که عمدتاً مسیحیان و یهودیان بودند، شد. (همان) | ||
فرانسه یک نیروی اعزامی فرستاد و یک کمیسیون اروپایی درباره آینده کشور بحث کرد و به این نتیجه رسید که لبنان باید یک منطقه خودمختار (متصرفیه) باشد؛ با یک مدیریت مسیحی؛ اما هیچ تغییری نباید در سوریه ایجاد شود! | فرانسه یک نیروی اعزامی فرستاد و یک کمیسیون اروپایی درباره آینده کشور بحث کرد و به این نتیجه رسید که لبنان باید یک منطقه خودمختار (متصرفیه) باشد؛ با یک مدیریت مسیحی؛ اما هیچ تغییری نباید در سوریه ایجاد شود! ریاست مسیحیان مارونی بعدها در [[قانون اساسی لبنان]] نیز به رسمیت شناخته شد. | ||
سال 1888 سه استان خودمختار در شام وجود داشت: دمشق، حلب و بیروت؛ اما این تقسیمات تا سال سقوط عثمانی در جنگ جهانی اول ادامه یافت و در نهایت، به شکل زیر درآمده | سال 1888 سه استان خودمختار در شام وجود داشت: دمشق، حلب و بیروت؛ اما این تقسیمات تا سال سقوط عثمانی در جنگ جهانی اول ادامه یافت و در نهایت، به شکل زیر درآمده بود؛ صورتی که مبنایی برای پیمان « پیکوسایکس» پیشگفته شد: | ||
*ولاية | |||
*ولاية | * ولاية حلب که ولاية أضنة (آدانا) از آن جدا شد. | ||
*ولاية | * ولاية سوريه به مرکزیت دمشق که شامل اردن و فلسطين هم میشد. | ||
*متصرفية (منطقه خودمختار) جبل لبنان که بعد از قتل عام 1860 تشکیل شد. | * ولاية بيروت که شامل مناطقی بود که تابع ایالت صيدا بودند و از شمال تا لاذقیه و از جنوب تا نابلس امتداد داشت؛ به غیر از بعلبك و بقاع که در حوزه ولایت دمشق باقی ماندند. | ||
*متصرفية | * متصرفية (منطقه خودمختار) جبل لبنان که بعد از قتل عام 1860 تشکیل شد. | ||
*متصرفية | * متصرفية القدس الشريف | ||
* متصرفية دیرالزور که شامل الرقه و جزيره فرات و بادية الشام میشد.<ref>شنی، کریم (۱۴۰۰). فرهنگ و تاریخ سوریه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)</ref> | |||
== نیز نگاه کنید به == | |||
[[ظهور دولت عثمانی در سوریه]] | |||
== کتابشناسی == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۴۶
20 سالِ بعدِ ازرفتن محمدعلی پاشا و بازگشت ترکان به سوریه، دورهای از بحرانهای فزاینده در اختلافات فرقهای در شام برای تصاحب قدرت بود. دولت عثمانی برای مدیریت بحران، طرح فرمانداران محلی را برای تقسیم لبنان را به شمالیِ مسیحی و جنوبیِ دروزی مسلمان را پذیرفت؛ یک طرح کاملاً موذیانه نه برای حل دعوا که برای استمرار آن که تاکنون نیز ادامه دارد.
درگیریها به صورت پراکنده ادامه یافت تا سال 1860 یک قتل عام بزرگ روی داد. طی یک جنگ داخلی تمام عیار، دروزیها و مسلمانان از سویی و مسیحیان مارونیها از سوی دیگر، در لبنان به جان هم افتادند و هزاران نفر کشته و بسیاری ا ز شهرها و روستاها تخریب شدند. انگلیسی ها از دروزیها و فرانسویان از مارونیها حمایت میکردند و دولت عثمانی هم ادعای مجازات مجرمان و سرکوب بینظمی و تثبیت اقتدار استانبول را داشت؛ اما عملاً کفه اعمال حاکمیت را به نفع مسلمانان سنگین تر میکرد.
اقتصاد وجه دیگر بحران بود. سیستم جدید مالیات و خدمت اجباری باعث ناآرامی شد و کالاهای اروپایی به بازار سرازیر و جایگزین برخی از محصولات صنعتگران محلی شدند؛ این امر، رونق طبقه صنعتگران را که عمدتاً مسلمان بودند، کاهش داد؛ اما باعث افزایش رونق بازرگانان وارداتی که عمدتاً مسیحیان و یهودیان بودند، شد. (همان)
فرانسه یک نیروی اعزامی فرستاد و یک کمیسیون اروپایی درباره آینده کشور بحث کرد و به این نتیجه رسید که لبنان باید یک منطقه خودمختار (متصرفیه) باشد؛ با یک مدیریت مسیحی؛ اما هیچ تغییری نباید در سوریه ایجاد شود! ریاست مسیحیان مارونی بعدها در قانون اساسی لبنان نیز به رسمیت شناخته شد.
سال 1888 سه استان خودمختار در شام وجود داشت: دمشق، حلب و بیروت؛ اما این تقسیمات تا سال سقوط عثمانی در جنگ جهانی اول ادامه یافت و در نهایت، به شکل زیر درآمده بود؛ صورتی که مبنایی برای پیمان « پیکوسایکس» پیشگفته شد:
- ولاية حلب که ولاية أضنة (آدانا) از آن جدا شد.
- ولاية سوريه به مرکزیت دمشق که شامل اردن و فلسطين هم میشد.
- ولاية بيروت که شامل مناطقی بود که تابع ایالت صيدا بودند و از شمال تا لاذقیه و از جنوب تا نابلس امتداد داشت؛ به غیر از بعلبك و بقاع که در حوزه ولایت دمشق باقی ماندند.
- متصرفية (منطقه خودمختار) جبل لبنان که بعد از قتل عام 1860 تشکیل شد.
- متصرفية القدس الشريف
- متصرفية دیرالزور که شامل الرقه و جزيره فرات و بادية الشام میشد.[۱]
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ شنی، کریم (۱۴۰۰). فرهنگ و تاریخ سوریه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)