جایگاه زبان فارسی در نظام آموزشی بنگلادش: تفاوت میان نسخهها
جز The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles). |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
اهمیت و ارزش [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] در میان مردم [[بنگلادش]] هنگامی آغاز شد که شعرای [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] زبان از آسیا و شهرهای مختلف شبه قاره به [[بنگلادش]] آمدند. مانند قادری بغدادی از بمبئی، کواکب، حیدرخان شایق، احسن الله شاهین از کشمیر هند و... پس از این دوران، زبان [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] طی مرور زمان، به زبان بنگالی تغییر پیدا کرد و طی این مدت طویل، بسیاری از الفاظ [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] و عربی در زبان بنگالی آمیخته شد. از خصوصیات مهم در قرن نوزدهم، تجدید [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] در [[بنگلادش]] بود. پس از سال 1857، دو شاعر معروف در این منطقه متولد شدند که در شاعری استاد بودند: | |||
1. مولانا عبیدالله عبیدی، 2. سید محمود آزاد. | |||
اکرام مینویسد: «در قرن نوزدهم، سه نفر از شعرا توانستند در نواحی هند و [[پاکستان]] [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] را معرفی کنند، مولانا عبیدالله عبیدی، سهروردی و آزاد». نتیجۀ گسترش ادبیات و [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] در [[بنگلادش]] موجب شکلگیری و قالب ریزی زبان بنگالی شد. در سال 1970، فرهنگ بنگالی انگلیسی رواراندا ویلیام گولد ساک در شهر [[داكا|داکا]] چاپ شد که حدود شش هزار واژه [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] و عربی در آن جمعآوری شده است؛ پیداست که ادبیات بنگالی، از ادبیات [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] و قوانین شعری آن الهام گرفته است. غزل، مرثیه، رباعی و مثنوی در زبان بنگالی، کاملاً از ادبیات [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] گرفته شده است. این مهم نشانگر تأثیر ادبیات [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] در زندگی و روح و روان مردم بنگال است. | |||
از آغاز حکومت انگلیس در هند (سده هیجدهم)، پایتخت بنگاله، کلکته بود و تا 1912، پایتخت باقی ماند. طی این مدت، دانشمندان و شعرای فارسی زبان از نقاط مختلف بنگال ازجمله شهرهای [[چيتاگنگ|چیتاگنگ]]، [[سیلهت]]، کومیلا و ... که مربوط به بنگال شرقی است، به شهر کلکته آمدند و در آنجا مسکن گزیدند. در سال 1912 به دستور انگلیسیها، پایتخت به محل دیگر تغییر انتقال یافت و در ادامۀ این سیاست، زبان اردو را جایگزین [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] کردند. همچنین دستور دادند همه کتابهای فارسی را به زبان اردو ترجمه کنند. در زمان سیطرۀ انگلیسیها بر هند، عمدهترین مراکز تحصیل [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی]، مدرسههای دینی بودند. در سال 1780 مدرسه عالیه کلکته تأسیس شد. در سال 1874 نیز مدارس محسنیه در شهرهای [[داكا|داکا]]، چیتاگنگ، [[راجشاهی]] تأسیس شدند. با اینکه در [[بنگلادش]] مدرسههای دینی، غیررسمی بود، اما آموزش و تحصیل [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] تداوم داشت. نهایتاً، دولت استعماری انگلیس در سال 1837 با صدور اطلاعیهای، رسمیت داشتن [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] را باطل اعلام کرد<ref>Mohammad , S. (1985) History of English Education. Aligarah: M. A College, p. 53-54</ref>. | |||
==== [[ایرانیان مقیم بنگلادش|ایرانیان مقیم و پراکندگی آنها]] ==== | |||
به طور کلی مردم [[اسلام و مسلمانان بنگلادش|مسلمان بنگلادش]] نسبت به ایرانیان، احترام فوقالعاده قائل هستند و هر ایرانی هر جا میرود، همه به او احترام میگذارند و این وضع سابقۀ تاریخی دارد. خانواده معروف اصفهانی که در حدود یک و نیم قرن گذشته در مناطق مختلف این کشور به تجارت پرداختهاند، میان مسئولین دولتی و مردم بنگلادش بسیار محترم و شناخته شده هستند. همچنین تعدادی دانشجوی ایرانی دردانشگاههای این کشور مشغول به تحصیل هستند. همچنين تعدادی دانشجوی ايرانی در دانشگاههای اين كشور مشغول به تحصيل می باشند. | |||
==== وضعیت حوزه عناصر فرهنگ ایرانی ==== | |||
به نوشته محققان، در شبه قاره، مردم به چهار سلسلۀ مهم تصوف یعنی چشتیه، سهروردیه، قادریه و نقشبندیه، از گذشتهها تا امروز علاقه دارند و کم وبیش همۀ صوفیان شبه قاره به یکی از این سلسلۀ چهارگانه وابستهاند. نکتۀ جالب توجه این است که مؤسسان هر چهار سلسله معروف، ایرانیالاصل بودهاند. مؤسس چشتیه منسوب به قریهای است در نزدیکی هرات؛ مؤسس سهروردیه منسوب است به سهرورد زنجان؛ و مؤسس سلسلهی قادریه به گیلان؛ و بالاخره بنیانگذار سلسلهی نقشبندیه از اهالی بخاراست که یکی از شهرهای معروف [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 ایران] آن زمان بوده است. سلسلهای دیگر در شبه قاره به نام «همدانیه» یا سادات همدانی وجود دارد که مؤسس آن میر سید علی همدانی از همدان میباشد و این سلسله نیز معروف است. در واقع هر کس که به تاریخ اجتماعی مسلمانان شبه قاره آشنا باشد، میداند که آنچه تاریکترین گوشههای حیات مردم شبه قاره را منور کرده و پردههای ظلمت را زدوده، مساعی وکوششهای پیروان طریقت بوده است. | |||
از تألیفات این مشایخ، هر چه وجود دارد، به [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] است. پیشوایان تمام سلسلهها در طول صدها سال در تبلیغ اسلام و نشر فرهنگ و معارف این دین حنیف و نشر تعالیم صوفیها، خدمات شایانی در این منطقه انجام دادند و آثار قلمی بسیاری در زمینههای مختلف به یادگار گذاشتند. ادب، در اساس آیینه و مفسر وضع اجتماعی هر دوره است. تأثیری که زبان و فرهنگ فارسی و ایرانی، بر مردم این سرزمین داشت هم از طریق عرفا و متصوفه بود و هم از طریق بازرگانان که همواره سرزمین شبه قاره را راه حلی مناسب برای صادرات و واردات کالاهای خود میدانستند. پیش از حکومت امرای مسلمان، مردم بنگال، به ویژه در شهر [[چيتاگنگ|چیتاگنگ]] بنگلادش از طریق بازرگانان، با اسلام و الفاظ اسلامی آشنا شده بودند و حتی نام آن شهر تا مدتها، «اسلام آباد» بود. نریندرانات لا (Narendra Nath Law) دانشمند معروف هندی مینویسد:<blockquote>«استیلای مسلمانان بر هند، نشانگر آغاز تغییرات مهمی بود که نه تنها در زمینهی اجتماعی و سیاسی، بلکه در حوزههای علمی و آموزشی نیز تأثیر گذاشته است».</blockquote>برای اینکه تأثیر اخلاق ایرانیان و آداب و سنن مسلمانان بر مردم شبه قاره حتی هندوها، مشخص شود، ذکر جملهای از کتاب جنتامنگل اثر جیآنند (Jae Anand) بیمناسبت نیست:<blockquote> «برهمن ریش میگذارد، [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] میخواند، جوراب به پا میکند، در دستی چوب میگیرد و در دست دیگر کمان، و مثنوی هم میخواند».</blockquote> | |||
[[پرونده:دیدار شیخ حسینیه و سفیر ایرلن.jpg|بندانگشتی|[[شیخ حسینه|شیخ حسینیه نخست وزير بنگلادش]] در ديدار محمد رضا نفر سفير ايران ، قابل بازیابی از https://www.irna.ir/news/83173185/%D8%B4%D9%8A%D8%AE-%D8%AD%D8%B3%D9%8A%D9%86%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%DA%AF%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%B4-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%A8%D8%B7-%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A8%D9%86%DA%AF%D9%84%D8%A7%D8%AF%D8%B4-%D8%B4%D8%AF]] | |||
==== تأثیر در زبان بنگالی ==== | |||
از ابتدای آشنایی مردم بنگال با اسلام تا قرن ششم هجری که مردم اندک آشنایی با اسلام داشتند روابط نیز بیشتر به صورت بازرگانی بود و الفاظ و کلمات عربی وارد این زبان شدند؛ مانند: الله، رسول، جهاد، کافر، مؤمن، مسجد و ...از زمان الیاس شاهیان (قرن هفتم) [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی]، زبان دربار بود و هندو و مسلمان فارسی میآموختند. بیشتر عنوان ها و نام شغلها و اصطلاحات اداری و قضایی، به [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] بودند؛ مثل: زمیندار، سکهدار، وکیلدار، سپهسالار و ....در دوران قطب شاهیان (از قرن نهم به بعد) [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] در بنگال بسیار اهمیت یافت و گاهی اشعاری به شیوهی ملمع (فارسی بنگالی) سروده میشد و مترجمان نیز آثاری را از فارسی به بنگالی ترجمه میکردند؛ مانند: یوسف و زلیخای جامی، لیلی و مجنون و ... و گاه مرثیههایی به سبک و شیوهی مرثیههای فارسی میسروند که بیشتر به مصیبتهای کربلا اشاره دارند و هنوز هم این شیوه در بسیاری از مناطق [[بنگلادش]] رایج است که به سبک ایرانیها، نوحه میخوانند و سینه میزنند و برای اهل بیت پیغمبر(ص) عزاداری میکنند. نمونههای آن را در شهرهای شایسته گنج، مانیک گنج و داکا میتوان دید که دستهها و هیئت های عزاداری به راه میافتند و سینه و زنجیر میزنند. تأثیر فارسی در [[بنگلادش]] به حدی است که میتوان در حدود ده هزار لغت و عبارت و مضمون را که به صورت های اصلی و فرعی به کار میروند، شناسایی کرد. | |||
==== تأثیر بر ادیبان و سخنوران ==== | |||
در این باره پیش از این سخن گفته شد، اما باید افزود که درخطهی بنگلادش شاعرانی برجسته ظهور کردهاند و به [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] شعر گفتهاند که دیوان های آن ها به صورت خطی یا چاپی موجود است. نمونههایی از این افراد عبارتند از: میرزا لطفا... مخمور، میررضی اقدس، منشی سلیم ا...، منیر محمد اسماعیل جان، نواب علی ابراهیم خان خلیل، سید محمد باقر طباطبایی، عبیدا...عبیدی، آقا احمد علی احمد اصفهانی، عبدالغفور نساخ، خواجه عبدالرحیم صبا، احسن ا...گورکهپوری، مولانا عبدالرووف وحید، مولانا عبدالستار، میرزا احمد علی کوکب و ...کسانی چون [[قاضی نذر الاسلام|قاضی نذرالاسلام]]، شاعر قرن بیستم [[بنگلادش]]، بسیاری از الفاظ و عبارات و اصطلاحات فارسی و اسلامی را عمداً در اشعار خود به کار بردهاند و به غنای کار خویش افزودهاند. | |||
==== تأثیر بر اسامی و نام های مردم ==== | |||
اگر چه قریب به 85 درصد مردم این دیار مسلمانند و از نام های اسلامی استفاده میکنند، اما بسیاری از نام های ایرانی، چه آنها که در شاهنامه و دیگر کتابهای ادبی وجود دارند و چه نامهایی که در بین مردم [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 ایران] رایج بودهاند، در این سرزمین به کار میرود و مردم با علاقه از آنها استفاده میکنند؛ مانند رستم، جهانگیر، خسرو، فرامرز، شاهجهان، سردار، دلاور، دلافروز، دلگشا، گلشن، نوشین، شیرین، شیرزاد، پرستو، لاله، پروین، پرویز، یاسمین، کامران، شاهنامه، فرهنگ، فرحانه، فرهاد، خداوندگار(خوندوکار)، آزاد، تهمینه، سرفراز، جهان آرا... | |||
==== لوحهها و کتیبههای بازمانده ==== | |||
از دیگر آثار زبان و ادبیات فارسی که در هر جا مشهودند، و به صورت مکتوب و مشخص، دیرینگی و قدمت این فرهنگ و زبان کهن را بیان میدارند ونشان میدهند که روزگاری زبان و ادب فارسی در میان این مردم حضور داشته و در مقام وجهی مشترک، دو ملت را به یکدیگر پیوند میداده است، لوحهها و کتیبهها هستند. قدیمیترین این کتیبهها که تا کنون ضبط شده و به [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] و عربی است، بر سر در مسجدی در روستای [[سیلهت]] در شمال [[بنگلادش]] یافت میشود: تاریخ شهر رمضان سنهی اثنین و خمسین وستمایه. پروفسور عبدالرحیم 185 تصویر از کتیبهها و لوحهها را در پایان کتاب خود (لوحهها وکتیبههای [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] و عربی در [[بنگلادش]]) آورده است. اگر این لوحهها و کتیبهها دستخوش حوادث طبیعی و غارتگران و دشمنان نشوند، بهترین سندگویای روابط فرهنگی مشترک دو کشور [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 ایران] و [[بنگلادش]] در طی هشتصد سال گذشته خواهند بود. | |||
==== تأثیر در نگارگری و ترسیم خطوط ==== | |||
در هنر کتاب آرایی ایرانی (مینیاتور، نقوش اسلیمی، تذهیب و ...) نقش و نوع خطوط، از اهمیت خاص برخوردار است، به عبارت دیگر خط در ترکیببندی و تفکیک سطوح تصویری، نقشی غالب دارد، در حالی که در بسیاری از شیوههای نقاشی، رنگ وبازی نور و سایه و روشن، عوامل تفکیک سطوح تصویری هستند. این ویژگی با تأثیر هنر [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 ایران] بر هند، به مینیاتورهای چینی نیز منتقل شد. در تصویرگری کتب مقدس هندوان نیز پیشروترین افراد، مسلمین بودند و شیوه و سبک این تصاویر، کاملاً مأخوذ از سنت تذهیب و مینیاتور ایرانی است. این تأثیر را در خطوط و تذهیب کتابها و پارهای از نقاشیهای [[بنگلادش]] نیز میتوان مشاهده کرد که در موزهها و کتابخانهها موجود هستند. شیوهی معماری این سرزمین نیز متأثر از معماری اسلامی و ایرانی است. معماران هندی اصول بنا کردن طاق های قوسی و ضربی را از مسلمانان آموختند؛ البته خود نیز در معماری مسلمانان مؤثر بودند که نتیجهی آن سبک معماری هندو اسلامی است. در [[بنگلادش]] هم شیوهی معماری اسلامی را در بنای مساجد، طاقهای قوسی، مناره در کنار گنبد مسجد و...را میتوان دید. | |||
در طول قرنهای گذشته، بسیاری از ایرانیان به شبه قاره مهاجرت کردند و در این سرزمین، رحل اقامت افکندند که شاعران و نویسندگان ودانشمندان مانند [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D8%B5%D8%A7%D8%A6%D8%A8_%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2%DB%8C صائب تبریزی] (که پس از مدتی به اصرار شاه عباس به [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 ایران] بازگشت)، حزین لاهیجی، کلیم کاشانی، سرمد و...نیز در بین آنان بودند. عوامل مهاجرتها را میتوان به دو دسته قرار داد: | |||
* اول، عواملی که مردم ایران را به شبه قاره جذب کرد، مانند فراوانی نعمت، زمینههای گوناگون، اشاعهی اسلام، هنرپروری و خدمتگزاری در دربارها؛ | |||
* دوم، خرابی اوضاع سیاسی و اجتماعی و اقتصادی به سبب یورش مغولان، سختگیریهای بعضی از حکام محلی و بیتوجهی سلاطین صفوی به شعر و ادب... ذکر این نکته لازم است که اگر چه شاهان صفوی نسبت به شعر و ادب [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] در مقایسه با دیگران کمتر علاقهمند بودند، اما دورهی آنان از نظر معماری اسلامی و ایجاد اماکن کاروانسراها و مساجد و مدارس علمیه و پرورش علما، فلاسفه و متکلمان اسلامی از دورههای درخشان سیاسی و فرهنگی است. | |||
نخستین مهاجران ایرانی زردشتیانی بودند که در زمان ورود اسلام و حملهی اعراب به [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 ایران]، تاب مقاومت نیاوردند و راه سرزمینی امن در پیش گرفتند که شبه قارهی هند چنین بود، و شهر بمبئی به سبب قرار داشتن در کنار دریا، سهلالوصولتر بود. کثرت زرتشتیان در شهر بمبئی نتیجهی همان مهاجرت های اولیه است و بازرگانان نیز که زمینه را برای کسب درآمد وتبادل کالا مناسب میدیدند، فعالیت خود را شروع کردند. بعضی در سرزمین هند ماندگار شدند و بعضی به رفت و آمد ادامه دادند. خطهی بنگال نیز به سبب سرسبزی و خرمی و وفور نعمت و همجواری با دریا، از نواحی مهاجرپذیر تلقی میشد. ازدواج های مهاجران و تشکیل خانواده چه در میان پادشاهان و امیران و چه میان افراد معمولی در انتقال و تأثیر و تأثر فرهنگ و روابط اجتماعی مؤثر بود. | |||
همبستگیها و روابط فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و...که در طول تاریخ بین دو سرزمین بزرگ و فرهنگپرور [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 ایران] و هند به ویژه خطهی بنگال وجود داشت و در فراز و نشیبهای روزگار گاهی دچار ضعف و شدت میشد، با روی کار آمدن حکومت و سلطهی انگلیسیها در قرن گذشته رو به انحطاط گذاشت و آنان که زبان و ادبیات [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] و همبستگی با [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 کشور اسلامی ایران] را مخل اهداف استعماری و سلطه جویی خود میدانستند، نخست به ظاهر، اظهار همنوایی کردند و آنگاه به قطع ریشههای روابط و علایق پرداختند. با شکست نواب سراجالدوله در جنگ پالاسی که خود از علاقهمندان زبان و ادب [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] بود، تا کنون که در حدود 150 سال از آن تاریخ میگذرد، به سبب همان اقدامات خصمانهی انگلیسیها، زبان و ادبیات [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] نتوانسته است مسیر طبیعی و گذشتهی خود را باز یابد، ولی ادیبان و سرایندگانی چون غالب دهلوی (1285هـ)، شبلی نعمانی (1322هـ)، گرامی (1306خ)، طغرایی(1310خ) و ممتازترین دانشمند و شاعر این دوره یعنی علامه محمداقبال شمع شعر و ادب [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] را در مقابل تندباد حوادث سلطهی بیگانگان، زنده نگاه داشتند. چندان که به قول مرحوم [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%8C_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%AA%D9%82%DB%8C_(%D9%85%D9%84%DA%A9_%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%B9%D8%B1%D8%A7) ملکالشعرای بهار]:<blockquote>عصر حاضر خاصهی اقبال گشت واحدی کز صد هزاران برگذشت</blockquote>حضور و تداوم [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] در شبه قاره و به ویژه در بین ملت [[اسلام و مسلمانان بنگلادش|مسلمان بنگلادش]] باعث ایجاد گرههای محکم در روابط و علایق فرهنگی، علمی، ادبی و سیاسی بین دو کشور خواهد شد. | |||
=== [https://dmelal.ir/%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C_%D8%AF%D8%B1_%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85_%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4%DB%8C_%D8%A8%D9%86%DA%AF%D9%84%D8%A7%D8%AF%D8%B4 جایگاه زبان فارسی در نظام آموزشی بنگلادش] === | |||
==== تاریخچه ==== | |||
[https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] از طریق تجار مسلمان فارسی زبان وارد این سرزمین شده است. البته تأثیر مبلغین عرب که تسلط به [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] داشتهاند نیز شایان توجه است، زیرا آنان از [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] برای تبلیغ استفاده می کردند. پس از آن که مسلمانان بنگال را فتح کردند، در سال 1203م، صدها مبلغ مشهور از عربستان، [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 ایران]، یمن، ترکیه و آسیای میانه وارد این سرزمین شدند که اکثر آنان به [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] تکلم و تبلیغ میکردند و سلاطین بعدی اعم از ترک، ایرانی، مغول و ... نیز همان راه را ادامه دادند. بدین ترتیب [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] درطول 633 سال از 1203 تا 1827 در بنگال زبان رسمی بوده است و تأثیر زیادی در فرهنگ این مرز و بوم داشته است. | |||
گرچه فارسی در مدارس مدرن و دینی به عنوان ماده درسی تلقی میشد، اما پس از استقلال [[پاکستان]] چون زبان های انگلیسی و بنگالی در مدارس اجباری بود، [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] از مدارس مدرن حذف و در مدارس دینی نیز زبان پنجم (پس از عربی، اردو، بنگالی و انگلیسی) شد، به همین دلیل موقعیت [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] رو به ضعف گذاشت. البته در دانشگاه داکا نیز [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] در واحدهای درسی گنجانده شده بود که چندان رونقی نداشت. پس از پیروزی [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 انقلاب اسلامی ایران] مجدداً [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] توجه عدهای را به خود جلب کرد و به تعداد علاقهمندان به [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] افزود. درحال حاضر هنوز هم در بعضی از مدارس دینی [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] تدریس میشود. | |||
==== نگاهی آماری به تاریخچه زبان فارسی در بنگلادش ==== | |||
* 1921میلادی، تأسیس دانشگاه داکا؛ | |||
* 1921 ، افتتاح بخش [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] دانشگاه داکا؛ | |||
* 1947، جدایی [https://dmelal.ir/%D8%A8%D9%86%DA%AF%D9%84%D8%A7%D8%AF%D8%B4 بنگلادش] از هند، به عنوان پاکستان شرقی؛ | |||
* 67-1966، فارغالتحصیل شدن نخستین دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه داکا؛ | |||
* 1971، استقلال بنگلادش؛ | |||
* 1978، اعزام نخستین استاد [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] از [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 ایران] (آقای دکتر صراف) به دانشگاه داکا؛ | |||
* 1985، پذیرش یک دانشجو در مقطع لیسانس؛ | |||
* 1990، شروع فعالیت مجدد آموزش زبان و ادبیات فارسی با پذیرش دانشجو، با همکاری رایزنی فرهنگی و سفارت [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 ج.ا.ایران]؛ | |||
* 1992، پذیرش 2 دانشجو برای مقطع لیسانس و فارغالتحصیلی اولین گروه و ثبت نام در فوق لیسانس و دور جدید با اعزام استاد فارسی از [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 ایران]؛ | |||
* 1994، شروع آموزش [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] دوره مقدماتی – عالی در دانشگاه راجشاهی، تجهیز کتابخانه و اتاق سمینار و دفتر بخش فارسی و اردو توسط رایزنی و سفارت ج.ا.ایران، اعزام 3 نفر از دانشجویان فوق لیسانس برای دورۀ چهار ماهه بازآموزی به [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 ایران]؛ | |||
* 1995، پذیرش 30 دانشجوی جدید برای مقطع لیسانس، اعزام دو نفر از استادان فارسی به [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 ایران] برای شرکت در کنگره عطار نیشابوری، پرده برداری از سنگ بنای ساختمان [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] دانشگاه داکا، توسط مقام محترم ریاست [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 جمهوری اسلامی ایران]؛ | |||
* 1996، شروع اولین دوره لیسانس در دانشگاه راجشاهی. | |||
تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی | ==== جایگاه زبان و ادبیات فارسی ==== | ||
===== فارسی در دوره دبیرستان ===== | |||
تا قبل از پیروزی [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 انقلاب اسلامی ایران]، [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] درسی انتخابی بود. تدریس فارسی در این مرحله، از کلاش ششم آغاز میشد. در این دوره علاوه بر شش درس اجباری انگلیسی، اردو، بنگالی، ریاضی، علوم اجتماعی و علوم دینی، سه درس انتخابی بود که دانشآموزان میتوانستند یکی از آنها را انتخاب کنند. این سه درس انتخابی شامل عربی، [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] و نقاشی بوده است. در نتیجه، سیاست جدید آموزشی دولت [[پاکستان]]، زبان عربی از سال 1982 از کلاش ششم برای دانشآموزان سراسر [[بنگلادش]] اجباری شد. در اثر این تصمیم، [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] و نقاشی، دو ماده اختیاری دیگر حذف شد. البته در دبیرستانهایی که زیر نظر دولتهای ایالتی اداره میشود، آموزش و تربیت معلمین عربی، تدریس فارسی و نقاشی ادامه دارد. به چند دلیل عمده، تدریس فارسی در همه دبیرستانها دایر نیست: | |||
به | * در اثر اجباری شدن زبان عربی و تراکم دروس، فارسی در دبیرستانهایی که زیر نظر دولت مرکزی اداره میشود، قهراً از برنامۀ درسی خارج شده است؛ | ||
* به علت کمبود امکانات استخدام و وضع بد اقتصادی، دانشجویان، [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] را به عنوان یکی از مواد درسی خود انتخاب نمیکنند؛ | |||
* در بعضی از دبیرستانها، معلم فارسی وجود ندارد و از این رو دانشآموزان ناگزیر درسهای دیگری را انتخاب میکنند؛ | |||
* اکثر معلمان، فارسی امروز و شیوههای نوین آموزش [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] را نمیدانند، بنابر این نمیتوانند کلاس ها را به نحو احسن و نتیجه بخش اداره کنند؛ | |||
* کتابهای درسی به روش جدید موجود نیست و مطالب کتابهای درسی فعلی فاقد اطلاعات و مواد جدید است. | |||
===== فارسی در سطح دانشکدهها ===== | |||
در دهها دانشکده در سراسر [[بنگلادش]]، رشته [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] جزو دروس انتخابی آنها است. در این دوره علاوه بر چهار درس اجباری بنگالی، انگلیسی، علوم سیاسی و بنگلادش شناسی، یک فهرست بسیار طولانی دروس انتخابی وجود دارد که [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] هم از جمله آن هاست. دانشجویان غالباً این درس را برای این انتخاب میکنند که بتوانند به آسانی نمرات خوب به دست آورند، ولی دروس این ماده چنان تهیه شده و روش تدریس و آموزش به روشی است که دانشجویان حتی پس از موفقیت در امتحان به هیچ وجه قادر به صحبت کردن به [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] نیستند. | |||
پس از استقلال بنگلادش، حدود شانزده سال در بخش [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] دانشگاه داکا هیچ دانشجویی مشغول به تحصیل در این رشته نبود. پس از این مدت، کمکم زمینههای لازم برای بازگشایی بخش [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] دانشگاه داکا فراهم شد و هر ساله تعدادی از دانشجویان در این رشته در مقطع لیسانس و فوقلیسانس و حتی دکترا تحصیل میکنند. مراکزی که زبان [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] در آنجا آموزش و یا تدریس میشود شامل: بخش [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] دانشگاه داکا، دوره لیسانس، فوق لیسانس و دکترا؛ مؤسسه زبانهای نوین دانشگاه داکا و دانشگاه کولنا، بخش [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] موسسه زبانهای نوین دانشگاه [[راجشاهی]]، حوزه علمیه شهر [[کولنا]] و حوزه علمیه دخترانه مدینهالعلوم در داکا میباشند. شایان ذکر است که حدود 79 سال از تأسیس بخش [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] و اردو در دانشگاه داکا میگذرد. بخش [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] و اردو دانشگاه داکا یکی از بخشهای مهم دانشگاه میباشد. | |||
===== [https://dmelal.ir/%DA%A9%D8%B1%D8%B3%DB%8C_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C_%D8%AF%D8%B1_%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%A8%D9%86%DA%AF%D9%84%D8%A7%D8%AF%D8%B4 بخش زبان فارسی دردانشگاهها] ===== | |||
اولین موافقتنامۀ فرهنگی میان دو کشور [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 ایران] و [[بنگلادش]] در سال 1355 هـ.ش به امضاء رسید و بدنبال آن، خانه فرهنگ در هر دو کشور تأسیس شد. از آن زمان تدریس زبان [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] در دوره دانشکده به دو نوع انجام میشود، اختیاری و انتخابی. درس اختیاری فقط در دورۀ لیسانس وجود دارد. برنامههای این درس شامل جزوۀ کوچکی مشتمل بر حکایاتی از [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%AF%D9%84%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86_%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C گلستان سعدی]، مثنوی رومی، ابیاتی از [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D8%B4%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%81%D8%B1%D8%AF%D9%88%D8%B3%DB%8C شاهنامه فردوسی]، غزلیات حافظ و بعضی از اشعار علامه محمداقبال است. | |||
[[پرونده:زبان فارسی در دانشگاه داکا.jpg|بندانگشتی|بخش فارسی دانشگاه داکا، قابل بازیابی از https://www.ibna.ir]] | |||
======بخش فارسی دانشگاه داکا====== | |||
بخش [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] دانشگاه داکا دارای دوره لیسانس، فوق لیسانس، پیش دکتری و دکتری است که مجموعاً 166 نفر، شامل 139 نفر در دوره لیسانس ،9 نفر در دوره فوق لیسانس و 18 نفر در دوره پیش دکترا و دکترا مشغول تحصیل هستند. در این بخش نه نفر استاد به نامهای خانم دکتر کلثوم ابوالبشر، آقای دکتر سیف الاسلام خان، آقای طارق ضیاءالرحمان سراجی، آقای محمد عبدالصبور، آقای محسن الدین میا، دکتر ابو الکلام سرکار، اقای محمد بها الدین، اقای محمد ممیت الرشید و آقای محمد احسن الهادی به تدریس و تحقیق اشتغال دارند. | |||
=====بخش فارسی دانشگاه راجشاهی===== | |||
بخش [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] دانشگاه راجشاهی در مجموعه «گروه زبانها» قرار دارد. این بخش از سال 1962 آغاز بکار کرد و تا مقطع دیپلم دانشجو میپذیرفت. از سال 1997 با تلاش رایزنی فرهنگی و نیز بعضی از اساتید دانشگاه، سندیکای دانشگاه با راه اندازی مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد زبان و ادبیات [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] موافقت کرد. در حال حاضر بخش [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] دانشگاه راجشاهی تا مقطع فوق لیسانس دانشجو دارد که از این میان 93 نفر در مقطع کارشناسی و هفت نفر در مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل هستند. این بخش از خدمات علمی و پژوهشی ده استاد تمام وقت به اسامی دکتر شمیم خان، دکتر نورالهدی، دکتر محمد کمال الدین، محمد عطاءالله، عثمان غنی، شفیع الله، سید ابو عبد الله، نذر السلام، خان تهمینه بیگم و خانم رضوانه اسلام شمی استفاده میکند. | |||
فارسی در | ====== انستیتو زبانهای نوین دانشگاه داکا ====== | ||
انستیتو زبانهای نوین یکی از مؤسسات آموزشی وابسته به دانشگاه داکا است که از سال 1974کار خود را آغاز کرده است. از همان سالهای نخستین، بخش [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] در این مؤسسه با دورههای آموزشی مقدماتی، متوسطه، دیپلم و فوق دیپلم دایر شد. به طور میانگین در هر دوره آموزشی حدود 30 نفر [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] آموز دارد. استادان این بخش عبارتاند از: خانم شمیم بانو رئیس بخش (تمام وقت)، خانم دکتر کلثوم ابوالبشر (نیمه وقت) و آقای حفیطالرحمان (نیمه وقت). | |||
======بخش آموزش زبان فارسی رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران - داکا====== | |||
فعالیت این بخش، از سال 1984 (1363هـ.ش) آغاز شد و تا کنون بیش از شصت دوره آموزشی [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] را به پایان رسانده است. این بخش، دارای چهار مقطع آموزشی مقدماتی، متوسطه، دیپلم و فوق دیپلم است که مدت زمان هر یک از دورهها، چهار ماه طول میکشد. همچنین تا اوایل سال 2012 ، ده دوره آموزش [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] ویژه استادان مدارس قومی در رایزنی فرهنگی برگزار شده است<ref>گزارش رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران(1391).داکا: رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران،</ref>. | |||
======آموزش زبان فارسی در دانشگاه اسلامی کوشتیا====== | |||
از سال 1381 خورشیدی، طبق یادداشت تفاهم منعقده شده میان رئیس دانشگاه و مقامات فرهنگی [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 جمهوری اسلامی ایران]، بخش [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] دانشگاه با حضور یک استاد شروع بهکار کرد. این بخش فعلا فعال نیست | |||
======بخش فارسی دانشگاه چیتاگنگ====== | |||
از 9 مهر ماه 1381، طبق توافقنامه منعقده میان مقامات فرهنگی [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 جمهوری اسلامی ایران] و رئیس دانشگاه چیتاگنگ، بخش آموزش [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] در این دانشگاه در دوره لیسانس آغاز بهکار کرده است. در اواخر سال 2011 با تاسیس بخش [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] این دانشگاه موافقت شد و هم اینک فعال میباشد. | |||
======بخش فارسی دانشگاه علوم و تکنولوژی کولنا====== | |||
طبق موافقتنامه دو جانبهای که در تاریخ 17 آذر ماه 1381هـ.ش میان ج.ا.[https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 ایران] و رئیس دانشگاه علوم و تکنولوژی کولنا به امضاء رسید، بخش [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] در آن دانشگاه راهاندازی شد. | |||
======فارسی در مدرسه عالیه داکا (دولتی) و مدرسه مدینهالعلوم(نیمه دولتی)====== | |||
در مدارس فوق [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] جزو مواد امتحانی در مقاطع داخل (دیپلم)، عالم(فوق دیپلم) و فاضل (لیسانس) میباشد و ستاد آموزش مدارس دینی وزارت آموزش و پرورش [[بنگلادش]] عهدهدار برگزاری امتحانات سراسری تمام دروس از جمله [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] است. با توجه به موافقت اخیر ستاد برنامهریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش و تصویب برنامه آموزش قرار است [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C زبان فارسی] بزودی جزو دروس ثابت آموزشی مقطع داخل و عالم قرار گیرد. | |||
== نیز نگاه کنید به == | |||
[[روابط فرهنگی بنگلادش و ایران]]؛ [[موافقت نامههای فرهنگی و آموزشی بنگلادش و ایران]]؛ [[ایرانیان مقیم بنگلادش]]؛ [[کرسی های زبان فارسی در دانشگاه های بنگلادش]]؛ [[زبان و ادبیات فارسی در بنگلادش]] | |||
== کتابشناسی == | |||
<references /> | |||
== منبع اصلی == | |||
توسلی، محمد مهدی، علی زاده کندی، عزیز، توسلی، سینا(1391). جامعه و فرهنگ [[بنگلادش]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی]( در دست انتشار). | |||
== نویسنده مقاله == | |||
محمدمهدی توسلی، عزیز علی زاده کندی و سینا توسلی | |||
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | |||
[[رده:واژه های فارسی در زبان رایج سایر کشورها]] | |||
[[رده:مطالعات درمراکز علمی- دانشگاهی]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۴:۵۱
اهمیت و ارزش زبان فارسی در میان مردم بنگلادش هنگامی آغاز شد که شعرای فارسی زبان از آسیا و شهرهای مختلف شبه قاره به بنگلادش آمدند. مانند قادری بغدادی از بمبئی، کواکب، حیدرخان شایق، احسن الله شاهین از کشمیر هند و... پس از این دوران، زبان فارسی طی مرور زمان، به زبان بنگالی تغییر پیدا کرد و طی این مدت طویل، بسیاری از الفاظ فارسی و عربی در زبان بنگالی آمیخته شد. از خصوصیات مهم در قرن نوزدهم، تجدید زبان فارسی در بنگلادش بود. پس از سال 1857، دو شاعر معروف در این منطقه متولد شدند که در شاعری استاد بودند:
1. مولانا عبیدالله عبیدی، 2. سید محمود آزاد.
اکرام مینویسد: «در قرن نوزدهم، سه نفر از شعرا توانستند در نواحی هند و پاکستان زبان فارسی را معرفی کنند، مولانا عبیدالله عبیدی، سهروردی و آزاد». نتیجۀ گسترش ادبیات و زبان فارسی در بنگلادش موجب شکلگیری و قالب ریزی زبان بنگالی شد. در سال 1970، فرهنگ بنگالی انگلیسی رواراندا ویلیام گولد ساک در شهر داکا چاپ شد که حدود شش هزار واژه فارسی و عربی در آن جمعآوری شده است؛ پیداست که ادبیات بنگالی، از ادبیات زبان فارسی و قوانین شعری آن الهام گرفته است. غزل، مرثیه، رباعی و مثنوی در زبان بنگالی، کاملاً از ادبیات فارسی گرفته شده است. این مهم نشانگر تأثیر ادبیات فارسی در زندگی و روح و روان مردم بنگال است.
از آغاز حکومت انگلیس در هند (سده هیجدهم)، پایتخت بنگاله، کلکته بود و تا 1912، پایتخت باقی ماند. طی این مدت، دانشمندان و شعرای فارسی زبان از نقاط مختلف بنگال ازجمله شهرهای چیتاگنگ، سیلهت، کومیلا و ... که مربوط به بنگال شرقی است، به شهر کلکته آمدند و در آنجا مسکن گزیدند. در سال 1912 به دستور انگلیسیها، پایتخت به محل دیگر تغییر انتقال یافت و در ادامۀ این سیاست، زبان اردو را جایگزین زبان فارسی کردند. همچنین دستور دادند همه کتابهای فارسی را به زبان اردو ترجمه کنند. در زمان سیطرۀ انگلیسیها بر هند، عمدهترین مراکز تحصیل زبان فارسی، مدرسههای دینی بودند. در سال 1780 مدرسه عالیه کلکته تأسیس شد. در سال 1874 نیز مدارس محسنیه در شهرهای داکا، چیتاگنگ، راجشاهی تأسیس شدند. با اینکه در بنگلادش مدرسههای دینی، غیررسمی بود، اما آموزش و تحصیل زبان فارسی تداوم داشت. نهایتاً، دولت استعماری انگلیس در سال 1837 با صدور اطلاعیهای، رسمیت داشتن زبان فارسی را باطل اعلام کرد[۱].
ایرانیان مقیم و پراکندگی آنها
به طور کلی مردم مسلمان بنگلادش نسبت به ایرانیان، احترام فوقالعاده قائل هستند و هر ایرانی هر جا میرود، همه به او احترام میگذارند و این وضع سابقۀ تاریخی دارد. خانواده معروف اصفهانی که در حدود یک و نیم قرن گذشته در مناطق مختلف این کشور به تجارت پرداختهاند، میان مسئولین دولتی و مردم بنگلادش بسیار محترم و شناخته شده هستند. همچنین تعدادی دانشجوی ایرانی دردانشگاههای این کشور مشغول به تحصیل هستند. همچنين تعدادی دانشجوی ايرانی در دانشگاههای اين كشور مشغول به تحصيل می باشند.
وضعیت حوزه عناصر فرهنگ ایرانی
به نوشته محققان، در شبه قاره، مردم به چهار سلسلۀ مهم تصوف یعنی چشتیه، سهروردیه، قادریه و نقشبندیه، از گذشتهها تا امروز علاقه دارند و کم وبیش همۀ صوفیان شبه قاره به یکی از این سلسلۀ چهارگانه وابستهاند. نکتۀ جالب توجه این است که مؤسسان هر چهار سلسله معروف، ایرانیالاصل بودهاند. مؤسس چشتیه منسوب به قریهای است در نزدیکی هرات؛ مؤسس سهروردیه منسوب است به سهرورد زنجان؛ و مؤسس سلسلهی قادریه به گیلان؛ و بالاخره بنیانگذار سلسلهی نقشبندیه از اهالی بخاراست که یکی از شهرهای معروف ایران آن زمان بوده است. سلسلهای دیگر در شبه قاره به نام «همدانیه» یا سادات همدانی وجود دارد که مؤسس آن میر سید علی همدانی از همدان میباشد و این سلسله نیز معروف است. در واقع هر کس که به تاریخ اجتماعی مسلمانان شبه قاره آشنا باشد، میداند که آنچه تاریکترین گوشههای حیات مردم شبه قاره را منور کرده و پردههای ظلمت را زدوده، مساعی وکوششهای پیروان طریقت بوده است.
از تألیفات این مشایخ، هر چه وجود دارد، به زبان فارسی است. پیشوایان تمام سلسلهها در طول صدها سال در تبلیغ اسلام و نشر فرهنگ و معارف این دین حنیف و نشر تعالیم صوفیها، خدمات شایانی در این منطقه انجام دادند و آثار قلمی بسیاری در زمینههای مختلف به یادگار گذاشتند. ادب، در اساس آیینه و مفسر وضع اجتماعی هر دوره است. تأثیری که زبان و فرهنگ فارسی و ایرانی، بر مردم این سرزمین داشت هم از طریق عرفا و متصوفه بود و هم از طریق بازرگانان که همواره سرزمین شبه قاره را راه حلی مناسب برای صادرات و واردات کالاهای خود میدانستند. پیش از حکومت امرای مسلمان، مردم بنگال، به ویژه در شهر چیتاگنگ بنگلادش از طریق بازرگانان، با اسلام و الفاظ اسلامی آشنا شده بودند و حتی نام آن شهر تا مدتها، «اسلام آباد» بود. نریندرانات لا (Narendra Nath Law) دانشمند معروف هندی مینویسد:
«استیلای مسلمانان بر هند، نشانگر آغاز تغییرات مهمی بود که نه تنها در زمینهی اجتماعی و سیاسی، بلکه در حوزههای علمی و آموزشی نیز تأثیر گذاشته است».
برای اینکه تأثیر اخلاق ایرانیان و آداب و سنن مسلمانان بر مردم شبه قاره حتی هندوها، مشخص شود، ذکر جملهای از کتاب جنتامنگل اثر جیآنند (Jae Anand) بیمناسبت نیست:
«برهمن ریش میگذارد، فارسی میخواند، جوراب به پا میکند، در دستی چوب میگیرد و در دست دیگر کمان، و مثنوی هم میخواند».

تأثیر در زبان بنگالی
از ابتدای آشنایی مردم بنگال با اسلام تا قرن ششم هجری که مردم اندک آشنایی با اسلام داشتند روابط نیز بیشتر به صورت بازرگانی بود و الفاظ و کلمات عربی وارد این زبان شدند؛ مانند: الله، رسول، جهاد، کافر، مؤمن، مسجد و ...از زمان الیاس شاهیان (قرن هفتم) زبان فارسی، زبان دربار بود و هندو و مسلمان فارسی میآموختند. بیشتر عنوان ها و نام شغلها و اصطلاحات اداری و قضایی، به زبان فارسی بودند؛ مثل: زمیندار، سکهدار، وکیلدار، سپهسالار و ....در دوران قطب شاهیان (از قرن نهم به بعد) زبان فارسی در بنگال بسیار اهمیت یافت و گاهی اشعاری به شیوهی ملمع (فارسی بنگالی) سروده میشد و مترجمان نیز آثاری را از فارسی به بنگالی ترجمه میکردند؛ مانند: یوسف و زلیخای جامی، لیلی و مجنون و ... و گاه مرثیههایی به سبک و شیوهی مرثیههای فارسی میسروند که بیشتر به مصیبتهای کربلا اشاره دارند و هنوز هم این شیوه در بسیاری از مناطق بنگلادش رایج است که به سبک ایرانیها، نوحه میخوانند و سینه میزنند و برای اهل بیت پیغمبر(ص) عزاداری میکنند. نمونههای آن را در شهرهای شایسته گنج، مانیک گنج و داکا میتوان دید که دستهها و هیئت های عزاداری به راه میافتند و سینه و زنجیر میزنند. تأثیر فارسی در بنگلادش به حدی است که میتوان در حدود ده هزار لغت و عبارت و مضمون را که به صورت های اصلی و فرعی به کار میروند، شناسایی کرد.
تأثیر بر ادیبان و سخنوران
در این باره پیش از این سخن گفته شد، اما باید افزود که درخطهی بنگلادش شاعرانی برجسته ظهور کردهاند و به فارسی شعر گفتهاند که دیوان های آن ها به صورت خطی یا چاپی موجود است. نمونههایی از این افراد عبارتند از: میرزا لطفا... مخمور، میررضی اقدس، منشی سلیم ا...، منیر محمد اسماعیل جان، نواب علی ابراهیم خان خلیل، سید محمد باقر طباطبایی، عبیدا...عبیدی، آقا احمد علی احمد اصفهانی، عبدالغفور نساخ، خواجه عبدالرحیم صبا، احسن ا...گورکهپوری، مولانا عبدالرووف وحید، مولانا عبدالستار، میرزا احمد علی کوکب و ...کسانی چون قاضی نذرالاسلام، شاعر قرن بیستم بنگلادش، بسیاری از الفاظ و عبارات و اصطلاحات فارسی و اسلامی را عمداً در اشعار خود به کار بردهاند و به غنای کار خویش افزودهاند.
تأثیر بر اسامی و نام های مردم
اگر چه قریب به 85 درصد مردم این دیار مسلمانند و از نام های اسلامی استفاده میکنند، اما بسیاری از نام های ایرانی، چه آنها که در شاهنامه و دیگر کتابهای ادبی وجود دارند و چه نامهایی که در بین مردم ایران رایج بودهاند، در این سرزمین به کار میرود و مردم با علاقه از آنها استفاده میکنند؛ مانند رستم، جهانگیر، خسرو، فرامرز، شاهجهان، سردار، دلاور، دلافروز، دلگشا، گلشن، نوشین، شیرین، شیرزاد، پرستو، لاله، پروین، پرویز، یاسمین، کامران، شاهنامه، فرهنگ، فرحانه، فرهاد، خداوندگار(خوندوکار)، آزاد، تهمینه، سرفراز، جهان آرا...
لوحهها و کتیبههای بازمانده
از دیگر آثار زبان و ادبیات فارسی که در هر جا مشهودند، و به صورت مکتوب و مشخص، دیرینگی و قدمت این فرهنگ و زبان کهن را بیان میدارند ونشان میدهند که روزگاری زبان و ادب فارسی در میان این مردم حضور داشته و در مقام وجهی مشترک، دو ملت را به یکدیگر پیوند میداده است، لوحهها و کتیبهها هستند. قدیمیترین این کتیبهها که تا کنون ضبط شده و به فارسی و عربی است، بر سر در مسجدی در روستای سیلهت در شمال بنگلادش یافت میشود: تاریخ شهر رمضان سنهی اثنین و خمسین وستمایه. پروفسور عبدالرحیم 185 تصویر از کتیبهها و لوحهها را در پایان کتاب خود (لوحهها وکتیبههای فارسی و عربی در بنگلادش) آورده است. اگر این لوحهها و کتیبهها دستخوش حوادث طبیعی و غارتگران و دشمنان نشوند، بهترین سندگویای روابط فرهنگی مشترک دو کشور ایران و بنگلادش در طی هشتصد سال گذشته خواهند بود.
تأثیر در نگارگری و ترسیم خطوط
در هنر کتاب آرایی ایرانی (مینیاتور، نقوش اسلیمی، تذهیب و ...) نقش و نوع خطوط، از اهمیت خاص برخوردار است، به عبارت دیگر خط در ترکیببندی و تفکیک سطوح تصویری، نقشی غالب دارد، در حالی که در بسیاری از شیوههای نقاشی، رنگ وبازی نور و سایه و روشن، عوامل تفکیک سطوح تصویری هستند. این ویژگی با تأثیر هنر ایران بر هند، به مینیاتورهای چینی نیز منتقل شد. در تصویرگری کتب مقدس هندوان نیز پیشروترین افراد، مسلمین بودند و شیوه و سبک این تصاویر، کاملاً مأخوذ از سنت تذهیب و مینیاتور ایرانی است. این تأثیر را در خطوط و تذهیب کتابها و پارهای از نقاشیهای بنگلادش نیز میتوان مشاهده کرد که در موزهها و کتابخانهها موجود هستند. شیوهی معماری این سرزمین نیز متأثر از معماری اسلامی و ایرانی است. معماران هندی اصول بنا کردن طاق های قوسی و ضربی را از مسلمانان آموختند؛ البته خود نیز در معماری مسلمانان مؤثر بودند که نتیجهی آن سبک معماری هندو اسلامی است. در بنگلادش هم شیوهی معماری اسلامی را در بنای مساجد، طاقهای قوسی، مناره در کنار گنبد مسجد و...را میتوان دید.
در طول قرنهای گذشته، بسیاری از ایرانیان به شبه قاره مهاجرت کردند و در این سرزمین، رحل اقامت افکندند که شاعران و نویسندگان ودانشمندان مانند صائب تبریزی (که پس از مدتی به اصرار شاه عباس به ایران بازگشت)، حزین لاهیجی، کلیم کاشانی، سرمد و...نیز در بین آنان بودند. عوامل مهاجرتها را میتوان به دو دسته قرار داد:
- اول، عواملی که مردم ایران را به شبه قاره جذب کرد، مانند فراوانی نعمت، زمینههای گوناگون، اشاعهی اسلام، هنرپروری و خدمتگزاری در دربارها؛
- دوم، خرابی اوضاع سیاسی و اجتماعی و اقتصادی به سبب یورش مغولان، سختگیریهای بعضی از حکام محلی و بیتوجهی سلاطین صفوی به شعر و ادب... ذکر این نکته لازم است که اگر چه شاهان صفوی نسبت به شعر و ادب فارسی در مقایسه با دیگران کمتر علاقهمند بودند، اما دورهی آنان از نظر معماری اسلامی و ایجاد اماکن کاروانسراها و مساجد و مدارس علمیه و پرورش علما، فلاسفه و متکلمان اسلامی از دورههای درخشان سیاسی و فرهنگی است.
نخستین مهاجران ایرانی زردشتیانی بودند که در زمان ورود اسلام و حملهی اعراب به ایران، تاب مقاومت نیاوردند و راه سرزمینی امن در پیش گرفتند که شبه قارهی هند چنین بود، و شهر بمبئی به سبب قرار داشتن در کنار دریا، سهلالوصولتر بود. کثرت زرتشتیان در شهر بمبئی نتیجهی همان مهاجرت های اولیه است و بازرگانان نیز که زمینه را برای کسب درآمد وتبادل کالا مناسب میدیدند، فعالیت خود را شروع کردند. بعضی در سرزمین هند ماندگار شدند و بعضی به رفت و آمد ادامه دادند. خطهی بنگال نیز به سبب سرسبزی و خرمی و وفور نعمت و همجواری با دریا، از نواحی مهاجرپذیر تلقی میشد. ازدواج های مهاجران و تشکیل خانواده چه در میان پادشاهان و امیران و چه میان افراد معمولی در انتقال و تأثیر و تأثر فرهنگ و روابط اجتماعی مؤثر بود.
همبستگیها و روابط فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و...که در طول تاریخ بین دو سرزمین بزرگ و فرهنگپرور ایران و هند به ویژه خطهی بنگال وجود داشت و در فراز و نشیبهای روزگار گاهی دچار ضعف و شدت میشد، با روی کار آمدن حکومت و سلطهی انگلیسیها در قرن گذشته رو به انحطاط گذاشت و آنان که زبان و ادبیات فارسی و همبستگی با کشور اسلامی ایران را مخل اهداف استعماری و سلطه جویی خود میدانستند، نخست به ظاهر، اظهار همنوایی کردند و آنگاه به قطع ریشههای روابط و علایق پرداختند. با شکست نواب سراجالدوله در جنگ پالاسی که خود از علاقهمندان زبان و ادب فارسی بود، تا کنون که در حدود 150 سال از آن تاریخ میگذرد، به سبب همان اقدامات خصمانهی انگلیسیها، زبان و ادبیات فارسی نتوانسته است مسیر طبیعی و گذشتهی خود را باز یابد، ولی ادیبان و سرایندگانی چون غالب دهلوی (1285هـ)، شبلی نعمانی (1322هـ)، گرامی (1306خ)، طغرایی(1310خ) و ممتازترین دانشمند و شاعر این دوره یعنی علامه محمداقبال شمع شعر و ادب فارسی را در مقابل تندباد حوادث سلطهی بیگانگان، زنده نگاه داشتند. چندان که به قول مرحوم ملکالشعرای بهار:
عصر حاضر خاصهی اقبال گشت واحدی کز صد هزاران برگذشت
حضور و تداوم زبان فارسی در شبه قاره و به ویژه در بین ملت مسلمان بنگلادش باعث ایجاد گرههای محکم در روابط و علایق فرهنگی، علمی، ادبی و سیاسی بین دو کشور خواهد شد.
جایگاه زبان فارسی در نظام آموزشی بنگلادش
تاریخچه
زبان فارسی از طریق تجار مسلمان فارسی زبان وارد این سرزمین شده است. البته تأثیر مبلغین عرب که تسلط به زبان فارسی داشتهاند نیز شایان توجه است، زیرا آنان از زبان فارسی برای تبلیغ استفاده می کردند. پس از آن که مسلمانان بنگال را فتح کردند، در سال 1203م، صدها مبلغ مشهور از عربستان، ایران، یمن، ترکیه و آسیای میانه وارد این سرزمین شدند که اکثر آنان به زبان فارسی تکلم و تبلیغ میکردند و سلاطین بعدی اعم از ترک، ایرانی، مغول و ... نیز همان راه را ادامه دادند. بدین ترتیب زبان فارسی درطول 633 سال از 1203 تا 1827 در بنگال زبان رسمی بوده است و تأثیر زیادی در فرهنگ این مرز و بوم داشته است.
گرچه فارسی در مدارس مدرن و دینی به عنوان ماده درسی تلقی میشد، اما پس از استقلال پاکستان چون زبان های انگلیسی و بنگالی در مدارس اجباری بود، زبان فارسی از مدارس مدرن حذف و در مدارس دینی نیز زبان پنجم (پس از عربی، اردو، بنگالی و انگلیسی) شد، به همین دلیل موقعیت زبان فارسی رو به ضعف گذاشت. البته در دانشگاه داکا نیز زبان فارسی در واحدهای درسی گنجانده شده بود که چندان رونقی نداشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران مجدداً زبان فارسی توجه عدهای را به خود جلب کرد و به تعداد علاقهمندان به زبان فارسی افزود. درحال حاضر هنوز هم در بعضی از مدارس دینی زبان فارسی تدریس میشود.
نگاهی آماری به تاریخچه زبان فارسی در بنگلادش
- 1921میلادی، تأسیس دانشگاه داکا؛
- 1921 ، افتتاح بخش فارسی دانشگاه داکا؛
- 1947، جدایی بنگلادش از هند، به عنوان پاکستان شرقی؛
- 67-1966، فارغالتحصیل شدن نخستین دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه داکا؛
- 1971، استقلال بنگلادش؛
- 1978، اعزام نخستین استاد زبان فارسی از ایران (آقای دکتر صراف) به دانشگاه داکا؛
- 1985، پذیرش یک دانشجو در مقطع لیسانس؛
- 1990، شروع فعالیت مجدد آموزش زبان و ادبیات فارسی با پذیرش دانشجو، با همکاری رایزنی فرهنگی و سفارت ج.ا.ایران؛
- 1992، پذیرش 2 دانشجو برای مقطع لیسانس و فارغالتحصیلی اولین گروه و ثبت نام در فوق لیسانس و دور جدید با اعزام استاد فارسی از ایران؛
- 1994، شروع آموزش زبان فارسی دوره مقدماتی – عالی در دانشگاه راجشاهی، تجهیز کتابخانه و اتاق سمینار و دفتر بخش فارسی و اردو توسط رایزنی و سفارت ج.ا.ایران، اعزام 3 نفر از دانشجویان فوق لیسانس برای دورۀ چهار ماهه بازآموزی به ایران؛
- 1995، پذیرش 30 دانشجوی جدید برای مقطع لیسانس، اعزام دو نفر از استادان فارسی به ایران برای شرکت در کنگره عطار نیشابوری، پرده برداری از سنگ بنای ساختمان زبان فارسی دانشگاه داکا، توسط مقام محترم ریاست جمهوری اسلامی ایران؛
- 1996، شروع اولین دوره لیسانس در دانشگاه راجشاهی.
جایگاه زبان و ادبیات فارسی
فارسی در دوره دبیرستان
تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، فارسی درسی انتخابی بود. تدریس فارسی در این مرحله، از کلاش ششم آغاز میشد. در این دوره علاوه بر شش درس اجباری انگلیسی، اردو، بنگالی، ریاضی، علوم اجتماعی و علوم دینی، سه درس انتخابی بود که دانشآموزان میتوانستند یکی از آنها را انتخاب کنند. این سه درس انتخابی شامل عربی، فارسی و نقاشی بوده است. در نتیجه، سیاست جدید آموزشی دولت پاکستان، زبان عربی از سال 1982 از کلاش ششم برای دانشآموزان سراسر بنگلادش اجباری شد. در اثر این تصمیم، فارسی و نقاشی، دو ماده اختیاری دیگر حذف شد. البته در دبیرستانهایی که زیر نظر دولتهای ایالتی اداره میشود، آموزش و تربیت معلمین عربی، تدریس فارسی و نقاشی ادامه دارد. به چند دلیل عمده، تدریس فارسی در همه دبیرستانها دایر نیست:
- در اثر اجباری شدن زبان عربی و تراکم دروس، فارسی در دبیرستانهایی که زیر نظر دولت مرکزی اداره میشود، قهراً از برنامۀ درسی خارج شده است؛
- به علت کمبود امکانات استخدام و وضع بد اقتصادی، دانشجویان، فارسی را به عنوان یکی از مواد درسی خود انتخاب نمیکنند؛
- در بعضی از دبیرستانها، معلم فارسی وجود ندارد و از این رو دانشآموزان ناگزیر درسهای دیگری را انتخاب میکنند؛
- اکثر معلمان، فارسی امروز و شیوههای نوین آموزش زبان فارسی را نمیدانند، بنابر این نمیتوانند کلاس ها را به نحو احسن و نتیجه بخش اداره کنند؛
- کتابهای درسی به روش جدید موجود نیست و مطالب کتابهای درسی فعلی فاقد اطلاعات و مواد جدید است.
فارسی در سطح دانشکدهها
در دهها دانشکده در سراسر بنگلادش، رشته زبان فارسی جزو دروس انتخابی آنها است. در این دوره علاوه بر چهار درس اجباری بنگالی، انگلیسی، علوم سیاسی و بنگلادش شناسی، یک فهرست بسیار طولانی دروس انتخابی وجود دارد که زبان فارسی هم از جمله آن هاست. دانشجویان غالباً این درس را برای این انتخاب میکنند که بتوانند به آسانی نمرات خوب به دست آورند، ولی دروس این ماده چنان تهیه شده و روش تدریس و آموزش به روشی است که دانشجویان حتی پس از موفقیت در امتحان به هیچ وجه قادر به صحبت کردن به زبان فارسی نیستند.
پس از استقلال بنگلادش، حدود شانزده سال در بخش فارسی دانشگاه داکا هیچ دانشجویی مشغول به تحصیل در این رشته نبود. پس از این مدت، کمکم زمینههای لازم برای بازگشایی بخش فارسی دانشگاه داکا فراهم شد و هر ساله تعدادی از دانشجویان در این رشته در مقطع لیسانس و فوقلیسانس و حتی دکترا تحصیل میکنند. مراکزی که زبان فارسی در آنجا آموزش و یا تدریس میشود شامل: بخش فارسی دانشگاه داکا، دوره لیسانس، فوق لیسانس و دکترا؛ مؤسسه زبانهای نوین دانشگاه داکا و دانشگاه کولنا، بخش فارسی موسسه زبانهای نوین دانشگاه راجشاهی، حوزه علمیه شهر کولنا و حوزه علمیه دخترانه مدینهالعلوم در داکا میباشند. شایان ذکر است که حدود 79 سال از تأسیس بخش فارسی و اردو در دانشگاه داکا میگذرد. بخش فارسی و اردو دانشگاه داکا یکی از بخشهای مهم دانشگاه میباشد.
بخش زبان فارسی دردانشگاهها
اولین موافقتنامۀ فرهنگی میان دو کشور ایران و بنگلادش در سال 1355 هـ.ش به امضاء رسید و بدنبال آن، خانه فرهنگ در هر دو کشور تأسیس شد. از آن زمان تدریس زبان فارسی در دوره دانشکده به دو نوع انجام میشود، اختیاری و انتخابی. درس اختیاری فقط در دورۀ لیسانس وجود دارد. برنامههای این درس شامل جزوۀ کوچکی مشتمل بر حکایاتی از گلستان سعدی، مثنوی رومی، ابیاتی از شاهنامه فردوسی، غزلیات حافظ و بعضی از اشعار علامه محمداقبال است.

بخش فارسی دانشگاه داکا
بخش فارسی دانشگاه داکا دارای دوره لیسانس، فوق لیسانس، پیش دکتری و دکتری است که مجموعاً 166 نفر، شامل 139 نفر در دوره لیسانس ،9 نفر در دوره فوق لیسانس و 18 نفر در دوره پیش دکترا و دکترا مشغول تحصیل هستند. در این بخش نه نفر استاد به نامهای خانم دکتر کلثوم ابوالبشر، آقای دکتر سیف الاسلام خان، آقای طارق ضیاءالرحمان سراجی، آقای محمد عبدالصبور، آقای محسن الدین میا، دکتر ابو الکلام سرکار، اقای محمد بها الدین، اقای محمد ممیت الرشید و آقای محمد احسن الهادی به تدریس و تحقیق اشتغال دارند.
بخش فارسی دانشگاه راجشاهی
بخش فارسی دانشگاه راجشاهی در مجموعه «گروه زبانها» قرار دارد. این بخش از سال 1962 آغاز بکار کرد و تا مقطع دیپلم دانشجو میپذیرفت. از سال 1997 با تلاش رایزنی فرهنگی و نیز بعضی از اساتید دانشگاه، سندیکای دانشگاه با راه اندازی مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی موافقت کرد. در حال حاضر بخش فارسی دانشگاه راجشاهی تا مقطع فوق لیسانس دانشجو دارد که از این میان 93 نفر در مقطع کارشناسی و هفت نفر در مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل هستند. این بخش از خدمات علمی و پژوهشی ده استاد تمام وقت به اسامی دکتر شمیم خان، دکتر نورالهدی، دکتر محمد کمال الدین، محمد عطاءالله، عثمان غنی، شفیع الله، سید ابو عبد الله، نذر السلام، خان تهمینه بیگم و خانم رضوانه اسلام شمی استفاده میکند.
انستیتو زبانهای نوین دانشگاه داکا
انستیتو زبانهای نوین یکی از مؤسسات آموزشی وابسته به دانشگاه داکا است که از سال 1974کار خود را آغاز کرده است. از همان سالهای نخستین، بخش زبان فارسی در این مؤسسه با دورههای آموزشی مقدماتی، متوسطه، دیپلم و فوق دیپلم دایر شد. به طور میانگین در هر دوره آموزشی حدود 30 نفر فارسی آموز دارد. استادان این بخش عبارتاند از: خانم شمیم بانو رئیس بخش (تمام وقت)، خانم دکتر کلثوم ابوالبشر (نیمه وقت) و آقای حفیطالرحمان (نیمه وقت).
بخش آموزش زبان فارسی رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران - داکا
فعالیت این بخش، از سال 1984 (1363هـ.ش) آغاز شد و تا کنون بیش از شصت دوره آموزشی زبان فارسی را به پایان رسانده است. این بخش، دارای چهار مقطع آموزشی مقدماتی، متوسطه، دیپلم و فوق دیپلم است که مدت زمان هر یک از دورهها، چهار ماه طول میکشد. همچنین تا اوایل سال 2012 ، ده دوره آموزش فارسی ویژه استادان مدارس قومی در رایزنی فرهنگی برگزار شده است[۲].
آموزش زبان فارسی در دانشگاه اسلامی کوشتیا
از سال 1381 خورشیدی، طبق یادداشت تفاهم منعقده شده میان رئیس دانشگاه و مقامات فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، بخش زبان فارسی دانشگاه با حضور یک استاد شروع بهکار کرد. این بخش فعلا فعال نیست
بخش فارسی دانشگاه چیتاگنگ
از 9 مهر ماه 1381، طبق توافقنامه منعقده میان مقامات فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و رئیس دانشگاه چیتاگنگ، بخش آموزش فارسی در این دانشگاه در دوره لیسانس آغاز بهکار کرده است. در اواخر سال 2011 با تاسیس بخش فارسی این دانشگاه موافقت شد و هم اینک فعال میباشد.
بخش فارسی دانشگاه علوم و تکنولوژی کولنا
طبق موافقتنامه دو جانبهای که در تاریخ 17 آذر ماه 1381هـ.ش میان ج.ا.ایران و رئیس دانشگاه علوم و تکنولوژی کولنا به امضاء رسید، بخش زبان فارسی در آن دانشگاه راهاندازی شد.
فارسی در مدرسه عالیه داکا (دولتی) و مدرسه مدینهالعلوم(نیمه دولتی)
در مدارس فوق زبان فارسی جزو مواد امتحانی در مقاطع داخل (دیپلم)، عالم(فوق دیپلم) و فاضل (لیسانس) میباشد و ستاد آموزش مدارس دینی وزارت آموزش و پرورش بنگلادش عهدهدار برگزاری امتحانات سراسری تمام دروس از جمله فارسی است. با توجه به موافقت اخیر ستاد برنامهریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش و تصویب برنامه آموزش قرار است زبان فارسی بزودی جزو دروس ثابت آموزشی مقطع داخل و عالم قرار گیرد.
نیز نگاه کنید به
روابط فرهنگی بنگلادش و ایران؛ موافقت نامههای فرهنگی و آموزشی بنگلادش و ایران؛ ایرانیان مقیم بنگلادش؛ کرسی های زبان فارسی در دانشگاه های بنگلادش؛ زبان و ادبیات فارسی در بنگلادش
کتابشناسی
منبع اصلی
توسلی، محمد مهدی، علی زاده کندی، عزیز، توسلی، سینا(1391). جامعه و فرهنگ بنگلادش. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار).
نویسنده مقاله
محمدمهدی توسلی، عزیز علی زاده کندی و سینا توسلی