مصریان و شاهکارهای ادب فارسی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:مولانا.png|بندانگشتی|مولانا جلالالدین بلخی. برگرفته از سایت photo.downloadefilm، قابل بازیابی از https://photo.downloadefilm.ir/content/1127669]] | |||
[[پرونده:حافظ.png|بندانگشتی|خواجه شمسالدین حافظ شیرازی. برگرفته از سایت ویرگول، قابل بازیابی از https://virgool.io/@Sana.2/%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%AC%D9%87-%D8%B4%D9%85%D8%B3-%D9%8F%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%91%DB%8C%D9%86%D9%92-%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%91%D8%AF%D9%90-%D8%A8%D9%86-%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%A1%D9%8F%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%91%DB%8C%D9%86%D9%92-%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%91%D8%AF%D9%92-%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8%D9%90-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C-odlayptmu51k]] | |||
[[پرونده:سعدی شیرازی.png|بندانگشتی|310x310پیکسل|سعدی شیرازی. برگرفته از سایت کتابراه، قابل بازیابی از<nowiki/>https://www.ketabrah.ir/author/2618-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C]] | |||
از دهههای اولیه قرن بیستم و پس از تأسیس دانشگاه در [[مصر]] تألیف، ترجمه و پژوهش در آثار ادبی ایران به ویژه شاهکارهای ادب فارسی مورد اهتمام تعداد قابل توجهی از دانشگاهها و پژوهشگران مصری قرار گرفت و تا دهههای بعد ادامه یافت. در نتیجه این تلاشهای علمی آثار ارزشمندی پدید آمد که در این بخش به مهمترین آنها پرداخته میشود. | از دهههای اولیه قرن بیستم و پس از تأسیس دانشگاه در [[مصر]] تألیف، ترجمه و پژوهش در آثار ادبی ایران به ویژه شاهکارهای ادب فارسی مورد اهتمام تعداد قابل توجهی از دانشگاهها و پژوهشگران مصری قرار گرفت و تا دهههای بعد ادامه یافت. در نتیجه این تلاشهای علمی آثار ارزشمندی پدید آمد که در این بخش به مهمترین آنها پرداخته میشود. | ||
=== مولانا جلالالدین بلخی === | === مولانا جلالالدین بلخی === | ||
با رونق گرفتن و رواج فارسی پژوهی در میان پژوهشگران مصری، اندیشههای عرفانی مولانا و به ویژه کتاب مثنوی او، توجه پژوهشگران و استادان مصری را برانگیخت که از جمله آنان دکتر عبدالوهاب عزام بود. او نتیجه سالهای مطالعه و تأمل خود را درباره شخصیت، زندگی و اندیشه مولانا و اثر جاودانه او مثنوی در قالب مقالاتی در چندین شماره مجله مصری «الثقافة» در سال 1942 نشر داد که نقش مؤثری در شناساندن او و مثوی معنویاش به مصریان و جهان عرب داشت. وی در سالهای بعد نیز به ترجمه گزیدههایی از مثنوی اهتمام ورزید و با قرار دادن مقالات مذکور در مقدمه کتابی با عنوان «فصول من المثنوی»، نخستین کتاب مولوی پژوهی جهان عرب را در سال 1946 پدید آورد. زان پس، کسان دیگری نیز به میدان مولوی پژوهی و ترجمه آثار مولانا به زبان عربی ورود کردند که از جمله آنان، شاگرد عزام، دکتر محمد عبدالسلام کفافی، استاد دانشگاههای [[مصر]] و دانشگاه عربی بیروت بود. او که همانند استادش از پیشگامان مولوی پژوهی در جهان عرب به شمار میرود، کتاب «مثنوی جلالالدین الرومی شاعر الصوفیة الاکبر» را که شرح و ترجمه دفترهای اول و دوم مثنوی است، با مقدمهای مسبوط در دو جلد در سالهای 1966 و 1977 در [[لبنان]] منتشر کرد. کتاب دیگر او در این زمینه، «جلالالدین الرومی فی حیاته و شعره» است که در سال 1971 در بیروت انتشار یافت. برخی از فارسی پژوهان عرب، دو کتاب دکتر کفافی را در زمره آثار مهم در معرفی ادب عرفانی ایران به اعراب دانستهاند. دکتر ابراهیم الدسوقی شتا، استاد [[دانشگاه قاهره مصر|دانشگاه قاهره]] و یکی از پرکارترین فارسی پژوهان عرب در دو دهه پایانی قرن گذشته و پرورش یافته استادان نسل اول این حوزه در [[مصر]] بود. او که علاقه و عشقی وافر به فرهنگ و ادب فارسی از خود نشان میداد، آثار گوناگونی را در این عرصه از خود بر جای گزارد که از مهمترین آنها ترجمه دفترهای ششگانه مثنوی است که در سال 1998 در [[قاهره]] منتشر شد. کار ارزشمند دیگر او، ترجمه حدود 600 غزل از دیوان شمس تبریزی به عربی است که پس از مرگش در دو جلد در سالهای 2000 و 2001 در [[قاهره]] زمینه نشر یافت. افزون بر این سه تن، شمار دیگری از فارسی پژوهان و استادان مصری نیز بودهاند که به تحقیق، تألیف و یا ترجمه آثار مولانا پرداختهاند. «مختارات من الشعر الفارسی» ترجمه عربی گزیدههایی از شاعران برجسته ایران زمین از جمله مولاناست که توسط دکتر محمد الغنیمی هلال در سال 1965 در [[قاهره]] منتشر شد. «قصائد مختارة من دیوان شمس تبریز لجلال الدین الرومی» با ترجمه دکتر محمد السعید جمالالدین در سال 2005 در [[قاهره]] انتشار یافت. کتاب «جلالالدین الرومی و کتابه فیه ما فیه» که شرح زندگی و اندیشه عرفانی و سوفی کتاب فیه ما فیه اوست، توسط دکتر السباعی محمد السباعی، دیگر پژوهشگر و استاد زبان فارسی [[دانشگاه قاهره مصر|دانشگاه قاهره]] به عربی مجال نشر یافته است.<ref>صدر هاشمی، سيدمحمد (1387). دكتر عبدالوهاب عزام و | با رونق گرفتن و رواج فارسی پژوهی در میان پژوهشگران مصری، اندیشههای عرفانی مولانا و به ویژه کتاب مثنوی او، توجه پژوهشگران و استادان مصری را برانگیخت که از جمله آنان دکتر عبدالوهاب عزام بود. او نتیجه سالهای مطالعه و تأمل خود را درباره شخصیت، زندگی و اندیشه مولانا و اثر جاودانه او مثنوی در قالب مقالاتی در چندین شماره مجله مصری «الثقافة» در سال 1942 نشر داد که نقش مؤثری در شناساندن او و مثوی معنویاش به مصریان و جهان عرب داشت. وی در سالهای بعد نیز به ترجمه گزیدههایی از مثنوی اهتمام ورزید و با قرار دادن مقالات مذکور در مقدمه کتابی با عنوان «فصول من المثنوی»، نخستین کتاب مولوی پژوهی جهان عرب را در سال 1946 پدید آورد. زان پس، کسان دیگری نیز به میدان مولوی پژوهی و ترجمه آثار مولانا به زبان عربی ورود کردند که از جمله آنان، شاگرد عزام، دکتر محمد عبدالسلام کفافی، استاد دانشگاههای [[مصر]] و دانشگاه عربی بیروت بود. او که همانند استادش از پیشگامان مولوی پژوهی در جهان عرب به شمار میرود، کتاب «مثنوی جلالالدین الرومی شاعر الصوفیة الاکبر» را که شرح و ترجمه دفترهای اول و دوم مثنوی است، با مقدمهای مسبوط در دو جلد در سالهای 1966 و 1977 در [[لبنان]] منتشر کرد. کتاب دیگر او در این زمینه، «جلالالدین الرومی فی حیاته و شعره» است که در سال 1971 در بیروت انتشار یافت. برخی از فارسی پژوهان عرب، دو کتاب دکتر کفافی را در زمره آثار مهم در معرفی ادب عرفانی ایران به اعراب دانستهاند. دکتر ابراهیم الدسوقی شتا، استاد [[دانشگاه قاهره مصر|دانشگاه قاهره]] و یکی از پرکارترین فارسی پژوهان عرب در دو دهه پایانی قرن گذشته و پرورش یافته استادان نسل اول این حوزه در [[مصر]] بود. او که علاقه و عشقی وافر به فرهنگ و ادب فارسی از خود نشان میداد، آثار گوناگونی را در این عرصه از خود بر جای گزارد که از مهمترین آنها ترجمه دفترهای ششگانه مثنوی است که در سال 1998 در [[قاهره]] منتشر شد. کار ارزشمند دیگر او، ترجمه حدود 600 غزل از دیوان شمس تبریزی به عربی است که پس از مرگش در دو جلد در سالهای 2000 و 2001 در [[قاهره]] زمینه نشر یافت. افزون بر این سه تن، شمار دیگری از فارسی پژوهان و استادان مصری نیز بودهاند که به تحقیق، تألیف و یا ترجمه آثار مولانا پرداختهاند. «مختارات من الشعر الفارسی» ترجمه عربی گزیدههایی از شاعران برجسته ایران زمین از جمله مولاناست که توسط دکتر محمد الغنیمی هلال در سال 1965 در [[قاهره]] منتشر شد. «قصائد مختارة من دیوان شمس تبریز لجلال الدین الرومی» با ترجمه دکتر محمد السعید جمالالدین در سال 2005 در [[قاهره]] انتشار یافت. کتاب «جلالالدین الرومی و کتابه فیه ما فیه» که شرح زندگی و اندیشه عرفانی و سوفی کتاب فیه ما فیه اوست، توسط دکتر السباعی محمد السباعی، دیگر پژوهشگر و استاد زبان فارسی [[دانشگاه قاهره مصر|دانشگاه قاهره]] به عربی مجال نشر یافته است.<ref>صدر هاشمی، سيدمحمد (1387). "دكتر عبدالوهاب عزام و پژوهشهای زبان و ادب فارسی در [[مصر]]". مجله چشمانداز ارتباطات فرهنگی، دوره جديد(29)، ص86 -84.</ref> | ||
=== خواجه شمسالدین حافظ شیرازی === | === خواجه شمسالدین حافظ شیرازی === | ||
دیوان حافظ شیرازی از جمله شاهکارهای ادب فارسی است که مورد اهتمام ادب پژوهان عرب به ویژه مصریان قرار گرفته است. از پیشگامان حافظ شناسی در جهان عرب، دکتر ابراهیم امین الشواربی است که در سالهای تحصیل در اروپا از طریق آثار شرق شناسان نامداری چون ادوارد براون و تئودورنولد که به ادبیات فارسی علاقمند شد و زبان فارسی را فرا گرفت تا بتواند مستقیما منابع این حوزه را مورد مطالعه و پژوهش قرار دهد. نتیجه سالها تلاش علمی او خلق آثار پژوهشی، تألیفی و ترجمه در این زمینه بود. «حافظ الشیرازی شاعر الغناء و الغزل فی ایران» که اولین کار پژوهشی درباره حافظ و شعر عرفانی او به زبان عربی در دوران معاصر است، در واقع رساله دکتری او بود و در سال 1944 در [[قاهره]] امکان نشر یافت و بار دیگر در سال 1989 در بیروت تجدید چاپ شد. الشواربی در این اثر پژوهشی که بازتاب گستردهای در مراکز دانشگاهی و محافل ادبی جهان عرب به ویژه [[مصر]] داشت، تلاش داشته تا سویههای گوناگون زندگی حافظ، اوضاع سیاسی و اجتماعی زمانه او و اندیشه عرفانی و نیز نکتههای اساسی شعر او را با شیوهای بدیع واکاوی کند. کار بعدی او که تأثیر بسیاری در شناخت عربها از غزلیات حافظ داشت، ترجمه منظوم غزلیات این شاعر گرانمایه ایرانی به زبان عربی بود که با عنوان «اغانی شیراز، او غزلیات حافظ الشیرازی» در دو جلد و با مقدمه دکتر طه حسین ادیب نامدار مصری در سالهای 1944 و 1945 در [[قاهره]] منتشر شد. از آثار دیگری که درباره حافظ و دیوان او در قالب مقاله پژوهشی با ترجمه گزیده اشعار در مجلات گوناگون مصری و عربی به چاپ رسیده است، میتوان به ترجمه گزیدههایی از غزلیات حافظ از انگلیسی به عربی توسط دکتر احمد زکی ابوشادی اشاره کرد که در سال 1931 با عنوان «رباعیات حافظ الشیرازی» در [[مصر]] انتشار یافت.<ref>صدر هاشمی، سيدمحمد (1387). دكتر عبدالوهاب عزام و | دیوان حافظ شیرازی از جمله شاهکارهای ادب فارسی است که مورد اهتمام ادب پژوهان عرب به ویژه مصریان قرار گرفته است. از پیشگامان حافظ شناسی در جهان عرب، دکتر ابراهیم امین الشواربی است که در سالهای تحصیل در اروپا از طریق آثار شرق شناسان نامداری چون ادوارد براون و تئودورنولد که به ادبیات فارسی علاقمند شد و زبان فارسی را فرا گرفت تا بتواند مستقیما منابع این حوزه را مورد مطالعه و پژوهش قرار دهد. نتیجه سالها تلاش علمی او خلق آثار پژوهشی، تألیفی و ترجمه در این زمینه بود. «حافظ الشیرازی شاعر الغناء و الغزل فی ایران» که اولین کار پژوهشی درباره حافظ و شعر عرفانی او به زبان عربی در دوران معاصر است، در واقع رساله دکتری او بود و در سال 1944 در [[قاهره]] امکان نشر یافت و بار دیگر در سال 1989 در بیروت تجدید چاپ شد. الشواربی در این اثر پژوهشی که بازتاب گستردهای در مراکز دانشگاهی و محافل ادبی جهان عرب به ویژه [[مصر]] داشت، تلاش داشته تا سویههای گوناگون زندگی حافظ، اوضاع سیاسی و اجتماعی زمانه او و اندیشه عرفانی و نیز نکتههای اساسی شعر او را با شیوهای بدیع واکاوی کند. کار بعدی او که تأثیر بسیاری در شناخت عربها از غزلیات حافظ داشت، ترجمه منظوم غزلیات این شاعر گرانمایه ایرانی به زبان عربی بود که با عنوان «اغانی شیراز، او غزلیات حافظ الشیرازی» در دو جلد و با مقدمه دکتر طه حسین ادیب نامدار مصری در سالهای 1944 و 1945 در [[قاهره]] منتشر شد. از آثار دیگری که درباره حافظ و دیوان او در قالب مقاله پژوهشی با ترجمه گزیده اشعار در مجلات گوناگون مصری و عربی به چاپ رسیده است، میتوان به ترجمه گزیدههایی از غزلیات حافظ از انگلیسی به عربی توسط دکتر احمد زکی ابوشادی اشاره کرد که در سال 1931 با عنوان «رباعیات حافظ الشیرازی» در [[مصر]] انتشار یافت.<ref>صدر هاشمی، سيدمحمد (1387). "دكتر عبدالوهاب عزام و پژوهشهای زبان و ادب فارسی در [[مصر]]". مجله چشمانداز ارتباطات فرهنگی، دوره جديد(29)، ص87.</ref> | ||
=== سعدی شیرازی === | === سعدی شیرازی === | ||
پیشگام سعدی پژوهی در جهان عرب، دکتر محمد مرسی هنداوی از استادان و فارسی پژوهان مصری است که نتیجه سالها مطالعه و پژوهش او درباره سعدی در سال 1951 با عنوان «سعدی الشیرازی شاعر الانسانیة» با مقدمه دکتر عبدالوهاب عزام به چاپ رسید. او همچنین پژوهشی درباره بوستان سعدی انجام داد که در سال 1955 به ضمیمه ترجمه آن در دو جلد در مجموعه «روائع الادب الفارسی» در [[قاهره]] چاپ و منتشر شد. ترجمه گلستان سعدی نیز از دیگر آثار او در این زمینه است که با عنوان «الروضة» در همان مجموعه و در سال 1956 مجال نشر یافت. نوشتههای هنداوی درباره سعدی و ترجمه آثار او به عربی، در شناساندن و جلب توجه عربها به اندیشههای این شاعر و حکیم بلندآوازه ایرانی تأثیر بسیار داشت. از دیگر پژهشگران مصری که به سعدی و آثار او توجه نشان دادهاند، حامد عبدالقادر است که بخش دوم کتاب القطوف واللباب خود را که درسال 1951 انتشار یافت به گزیدههایی از بوستان سعدی اختصاص داده است.<ref>صدر هاشمی، سيدمحمد (1387). دكتر عبدالوهاب عزام و | پیشگام سعدی پژوهی در جهان عرب، دکتر [[محمد مرسی]] هنداوی از استادان و فارسی پژوهان مصری است که نتیجه سالها مطالعه و پژوهش او درباره سعدی در سال 1951 با عنوان «سعدی الشیرازی شاعر الانسانیة» با مقدمه دکتر عبدالوهاب عزام به چاپ رسید. او همچنین پژوهشی درباره بوستان سعدی انجام داد که در سال 1955 به ضمیمه ترجمه آن در دو جلد در مجموعه «روائع الادب الفارسی» در [[قاهره]] چاپ و منتشر شد. ترجمه گلستان سعدی نیز از دیگر آثار او در این زمینه است که با عنوان «الروضة» در همان مجموعه و در سال 1956 مجال نشر یافت. نوشتههای هنداوی درباره سعدی و ترجمه آثار او به عربی، در شناساندن و جلب توجه عربها به اندیشههای این شاعر و حکیم بلندآوازه ایرانی تأثیر بسیار داشت. از دیگر پژهشگران مصری که به سعدی و آثار او توجه نشان دادهاند، حامد عبدالقادر است که بخش دوم کتاب القطوف واللباب خود را که درسال 1951 انتشار یافت به گزیدههایی از بوستان سعدی اختصاص داده است.<ref>صدر هاشمی، سيدمحمد (1387). "دكتر عبدالوهاب عزام و پژوهشهای زبان و ادب فارسی در [[مصر]]". مجله چشمانداز ارتباطات فرهنگی، دوره جديد(29)، ص88.</ref> | ||
=== شاهنامه فردوسی === | === شاهنامه فردوسی === | ||
در دوران معاصر، مهمترین اثر درباره شاهنامه که توجه ادب پژوهان و محافل ادبی جهان عرب را به خود جلب کرد. پژوهش موشکافانه دکتر عبدالوهاب عزام برروی ترجمه «البنداری»[i] از شاهنامه بود. او در مطالعات خود برروی ادبیات شرقی با شاهنامه فردوسی آشنا شده و با بررسی کنجکاوانه چند ترجمه عربی، کاستیهای ترجمه البنداری را دریافته بود. لذا دریک تلاش عالمانه به کار تحقیق و مقابله نسخههای ترجمه شده با متن فارسی شاهنامه پرداخت و با تکمیل نسخه البنداری و شرح و تعلیق بر آن، متن ویرایش شده را با افزودن مقدمهای مفصل و مدخلی در هفت فصل در سال 1932 در [[قاهره]] منتشر کرد. این اثر ارزشمند و عالمانه عزام که روح شاهنامه و جنبه حماسی آن را حفظ کرده است، در آشنایی عربهای فرهیخته و ادب پژوهان مصری و غیرمصری با اثر ماندگار حماسهسرای بزرگ ایرانی تأثیر بسزایی داشت؛ چنانکه برخی از پژوهشگران را به مطالعه و تحقیق در شاهنامه فردوسی تشویق و ترغیب کرد از جمله پژوهشگران مصری که در این خصوص، آثاری را پدید آوردند، دکتر طه ندا، استاد زبان فارسی [[دانشگاه اسکندریه مصر|دانشگاه اسکندریه]] بود که مجموعه پژوهشهایی را با عنوان «دراسات فی الشاهنامه» در سال 1954 منتشر کرده است. دکتر محمد عبدالسلام کفافی نیز داستانهایی از شاهنامه را در کتاب «ادب الفرسی و حضارتهم، نصوص و مختارات» که در سال 1968 انتشار یافت، آورده است. دکتر یحیی الخشاب، استاد زبان فارسی و رئیس پیشین بخش زبانهای شرقی [[دانشگاه قاهره مصر|دانشگاه قاهره]] آثار بسیاری را در حوزه فارسی پژوهی و نیز مقالهای عالمانه درباره شاهنامه فردوسی در شماره 7 از مجلد 4 مجله «میراث انسانی» درج و منتشر کرد. دکتر امین عبدالمجید بدوی از دیگر پژوهشگران در حوزه زبان و ادب فارسی نیز در اثری با عنوان «جولة فی شاهنامه الفردوسی» که در سال 1976 چاپ و منتشر شد به نقد و بررسی این اثر حماسی پرداخته است. جدیدترین اثری که درباره شاهنامه به زبان عربی انتشار یافته است، کتاب «الاثر الاسلامی فی الملحمة الایرانیة» تألیف عبدالحفیظ یعقوب حجاب استاد زبان فارسی [[دانشگاه قاهره مصر|دانشگاه قاهره]] است که در سال 2007 به چاپ رسید. مؤلف در اثر خود بر آن است تا ثابت کند که فردوسی شاهنامه را تحت تأثیر فرهنگ و علوم اسلامی عصر خود که در اوج شکوفایی بوده است پدید آورده و اسلام و مسلمانان را پیش از نژاد ایرانی ستوده است.<ref>صدر هاشمی، سيدمحمد (1387). دكتر عبدالوهاب عزام و | [[پرونده:عبدالحفیظ یعقوب حجاب.png|بندانگشتی|عبدالحفیظ یعقوب حجاب. برگرفته از سایت ایبنا، قابل بازیابی از https://www.ibna.ir/news/15578/%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%81%D9%8A%D8%B8-%D9%8A%D8%B9%D9%82%D9%88%D8%A8-%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%A8-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D9%8A-%D9%88-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D9%8A-%D8%AF%D9%88-%D8%A8%D8%A7%D9%84-%D8%AA%D9%85%D8%AF%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%8A-%D8%A7%D9%86%D8%AF]] | ||
در دوران معاصر، مهمترین اثر درباره شاهنامه که توجه ادب پژوهان و محافل ادبی جهان عرب را به خود جلب کرد. پژوهش موشکافانه دکتر عبدالوهاب عزام برروی ترجمه «البنداری»[i] از شاهنامه بود. او در مطالعات خود برروی ادبیات شرقی با شاهنامه فردوسی آشنا شده و با بررسی کنجکاوانه چند ترجمه عربی، کاستیهای ترجمه البنداری را دریافته بود. لذا دریک تلاش عالمانه به کار تحقیق و مقابله نسخههای ترجمه شده با متن فارسی شاهنامه پرداخت و با تکمیل نسخه البنداری و شرح و تعلیق بر آن، متن ویرایش شده را با افزودن مقدمهای مفصل و مدخلی در هفت فصل در سال 1932 در [[قاهره]] منتشر کرد. این اثر ارزشمند و عالمانه عزام که روح شاهنامه و جنبه حماسی آن را حفظ کرده است، در آشنایی عربهای فرهیخته و ادب پژوهان مصری و غیرمصری با اثر ماندگار حماسهسرای بزرگ ایرانی تأثیر بسزایی داشت؛ چنانکه برخی از پژوهشگران را به مطالعه و تحقیق در شاهنامه فردوسی تشویق و ترغیب کرد از جمله پژوهشگران مصری که در این خصوص، آثاری را پدید آوردند، دکتر طه ندا، استاد زبان فارسی [[دانشگاه اسکندریه مصر|دانشگاه اسکندریه]] بود که مجموعه پژوهشهایی را با عنوان «دراسات فی الشاهنامه» در سال 1954 منتشر کرده است. دکتر محمد عبدالسلام کفافی نیز داستانهایی از شاهنامه را در کتاب «ادب الفرسی و حضارتهم، نصوص و مختارات» که در سال 1968 انتشار یافت، آورده است. دکتر یحیی الخشاب، استاد زبان فارسی و رئیس پیشین بخش زبانهای شرقی [[دانشگاه قاهره مصر|دانشگاه قاهره]] آثار بسیاری را در حوزه فارسی پژوهی و نیز مقالهای عالمانه درباره شاهنامه فردوسی در شماره 7 از مجلد 4 مجله «میراث انسانی» درج و منتشر کرد. دکتر امین عبدالمجید بدوی از دیگر پژوهشگران در حوزه زبان و ادب فارسی نیز در اثری با عنوان «جولة فی شاهنامه الفردوسی» که در سال 1976 چاپ و منتشر شد به نقد و بررسی این اثر حماسی پرداخته است. جدیدترین اثری که درباره شاهنامه به زبان عربی انتشار یافته است، کتاب «الاثر الاسلامی فی الملحمة الایرانیة» تألیف عبدالحفیظ یعقوب حجاب استاد زبان فارسی [[دانشگاه قاهره مصر|دانشگاه قاهره]] است که در سال 2007 به چاپ رسید. مؤلف در اثر خود بر آن است تا ثابت کند که فردوسی شاهنامه را تحت تأثیر فرهنگ و علوم اسلامی عصر خود که در اوج شکوفایی بوده است پدید آورده و اسلام و مسلمانان را پیش از نژاد ایرانی ستوده است.<ref>صدر هاشمی، سيدمحمد (1387). "دكتر عبدالوهاب عزام و پژوهشهای زبان و ادب فارسی در [[مصر]]". مجله چشمانداز ارتباطات فرهنگی، دوره جديد(29)، ص91.</ref><ref>صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ [[مصر]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]، ص421-426.</ref> | |||
== پاورقی== | == پاورقی== | ||
[i] - البنداری ادیب، شاعر، فقیه ، مورخ و از اهالی اصفهان بود. او بعد از پیوستن به دستگاه حکومتی عیسی بن الملک العادل حاکم ایوبی شام، شاهنامه را در سالهای 620 و 621 هجری به عربی ترجمه و به او هدیه کرد. | <small>[i] - البنداری ادیب، شاعر، فقیه ، مورخ و از اهالی اصفهان بود. او بعد از پیوستن به دستگاه حکومتی عیسی بن الملک العادل حاکم ایوبی شام، شاهنامه را در سالهای 620 و 621 هجری به عربی ترجمه و به او هدیه کرد.</small> | ||
== نیز نگاه کنید به == | == نیز نگاه کنید به == | ||
[[روابط مصر و جمهوری اسلامی ایران]]؛ [[زبان و ادبیات فارسی در مصر]]؛ [[زبان فارسی در دانشگاه های مصر]]؛ [[آثار ایرانی در موزه ها و کتابخانه های مصر]]؛ [[ترجمه آثارایرانی توسط مصریان]] | |||
==کتابشناسی== | ==کتابشناسی== | ||
<references /> | |||
[[رده:ادبیات فارسی]] | |||
[[رده:آموزش و مطالعات ادبیات فارسی درمراکز علمی- دانشگاهی]] | |||
[[رده:ترجمه و نشر ادبیات فارسی]] | |||
[[رده:استادان، پژوهشگران، ادبا و نویسندگان در زمینه ادبیات فارسی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۵۶
از دهههای اولیه قرن بیستم و پس از تأسیس دانشگاه در مصر تألیف، ترجمه و پژوهش در آثار ادبی ایران به ویژه شاهکارهای ادب فارسی مورد اهتمام تعداد قابل توجهی از دانشگاهها و پژوهشگران مصری قرار گرفت و تا دهههای بعد ادامه یافت. در نتیجه این تلاشهای علمی آثار ارزشمندی پدید آمد که در این بخش به مهمترین آنها پرداخته میشود.
مولانا جلالالدین بلخی
با رونق گرفتن و رواج فارسی پژوهی در میان پژوهشگران مصری، اندیشههای عرفانی مولانا و به ویژه کتاب مثنوی او، توجه پژوهشگران و استادان مصری را برانگیخت که از جمله آنان دکتر عبدالوهاب عزام بود. او نتیجه سالهای مطالعه و تأمل خود را درباره شخصیت، زندگی و اندیشه مولانا و اثر جاودانه او مثنوی در قالب مقالاتی در چندین شماره مجله مصری «الثقافة» در سال 1942 نشر داد که نقش مؤثری در شناساندن او و مثوی معنویاش به مصریان و جهان عرب داشت. وی در سالهای بعد نیز به ترجمه گزیدههایی از مثنوی اهتمام ورزید و با قرار دادن مقالات مذکور در مقدمه کتابی با عنوان «فصول من المثنوی»، نخستین کتاب مولوی پژوهی جهان عرب را در سال 1946 پدید آورد. زان پس، کسان دیگری نیز به میدان مولوی پژوهی و ترجمه آثار مولانا به زبان عربی ورود کردند که از جمله آنان، شاگرد عزام، دکتر محمد عبدالسلام کفافی، استاد دانشگاههای مصر و دانشگاه عربی بیروت بود. او که همانند استادش از پیشگامان مولوی پژوهی در جهان عرب به شمار میرود، کتاب «مثنوی جلالالدین الرومی شاعر الصوفیة الاکبر» را که شرح و ترجمه دفترهای اول و دوم مثنوی است، با مقدمهای مسبوط در دو جلد در سالهای 1966 و 1977 در لبنان منتشر کرد. کتاب دیگر او در این زمینه، «جلالالدین الرومی فی حیاته و شعره» است که در سال 1971 در بیروت انتشار یافت. برخی از فارسی پژوهان عرب، دو کتاب دکتر کفافی را در زمره آثار مهم در معرفی ادب عرفانی ایران به اعراب دانستهاند. دکتر ابراهیم الدسوقی شتا، استاد دانشگاه قاهره و یکی از پرکارترین فارسی پژوهان عرب در دو دهه پایانی قرن گذشته و پرورش یافته استادان نسل اول این حوزه در مصر بود. او که علاقه و عشقی وافر به فرهنگ و ادب فارسی از خود نشان میداد، آثار گوناگونی را در این عرصه از خود بر جای گزارد که از مهمترین آنها ترجمه دفترهای ششگانه مثنوی است که در سال 1998 در قاهره منتشر شد. کار ارزشمند دیگر او، ترجمه حدود 600 غزل از دیوان شمس تبریزی به عربی است که پس از مرگش در دو جلد در سالهای 2000 و 2001 در قاهره زمینه نشر یافت. افزون بر این سه تن، شمار دیگری از فارسی پژوهان و استادان مصری نیز بودهاند که به تحقیق، تألیف و یا ترجمه آثار مولانا پرداختهاند. «مختارات من الشعر الفارسی» ترجمه عربی گزیدههایی از شاعران برجسته ایران زمین از جمله مولاناست که توسط دکتر محمد الغنیمی هلال در سال 1965 در قاهره منتشر شد. «قصائد مختارة من دیوان شمس تبریز لجلال الدین الرومی» با ترجمه دکتر محمد السعید جمالالدین در سال 2005 در قاهره انتشار یافت. کتاب «جلالالدین الرومی و کتابه فیه ما فیه» که شرح زندگی و اندیشه عرفانی و سوفی کتاب فیه ما فیه اوست، توسط دکتر السباعی محمد السباعی، دیگر پژوهشگر و استاد زبان فارسی دانشگاه قاهره به عربی مجال نشر یافته است.[۱]
خواجه شمسالدین حافظ شیرازی
دیوان حافظ شیرازی از جمله شاهکارهای ادب فارسی است که مورد اهتمام ادب پژوهان عرب به ویژه مصریان قرار گرفته است. از پیشگامان حافظ شناسی در جهان عرب، دکتر ابراهیم امین الشواربی است که در سالهای تحصیل در اروپا از طریق آثار شرق شناسان نامداری چون ادوارد براون و تئودورنولد که به ادبیات فارسی علاقمند شد و زبان فارسی را فرا گرفت تا بتواند مستقیما منابع این حوزه را مورد مطالعه و پژوهش قرار دهد. نتیجه سالها تلاش علمی او خلق آثار پژوهشی، تألیفی و ترجمه در این زمینه بود. «حافظ الشیرازی شاعر الغناء و الغزل فی ایران» که اولین کار پژوهشی درباره حافظ و شعر عرفانی او به زبان عربی در دوران معاصر است، در واقع رساله دکتری او بود و در سال 1944 در قاهره امکان نشر یافت و بار دیگر در سال 1989 در بیروت تجدید چاپ شد. الشواربی در این اثر پژوهشی که بازتاب گستردهای در مراکز دانشگاهی و محافل ادبی جهان عرب به ویژه مصر داشت، تلاش داشته تا سویههای گوناگون زندگی حافظ، اوضاع سیاسی و اجتماعی زمانه او و اندیشه عرفانی و نیز نکتههای اساسی شعر او را با شیوهای بدیع واکاوی کند. کار بعدی او که تأثیر بسیاری در شناخت عربها از غزلیات حافظ داشت، ترجمه منظوم غزلیات این شاعر گرانمایه ایرانی به زبان عربی بود که با عنوان «اغانی شیراز، او غزلیات حافظ الشیرازی» در دو جلد و با مقدمه دکتر طه حسین ادیب نامدار مصری در سالهای 1944 و 1945 در قاهره منتشر شد. از آثار دیگری که درباره حافظ و دیوان او در قالب مقاله پژوهشی با ترجمه گزیده اشعار در مجلات گوناگون مصری و عربی به چاپ رسیده است، میتوان به ترجمه گزیدههایی از غزلیات حافظ از انگلیسی به عربی توسط دکتر احمد زکی ابوشادی اشاره کرد که در سال 1931 با عنوان «رباعیات حافظ الشیرازی» در مصر انتشار یافت.[۲]
سعدی شیرازی
پیشگام سعدی پژوهی در جهان عرب، دکتر محمد مرسی هنداوی از استادان و فارسی پژوهان مصری است که نتیجه سالها مطالعه و پژوهش او درباره سعدی در سال 1951 با عنوان «سعدی الشیرازی شاعر الانسانیة» با مقدمه دکتر عبدالوهاب عزام به چاپ رسید. او همچنین پژوهشی درباره بوستان سعدی انجام داد که در سال 1955 به ضمیمه ترجمه آن در دو جلد در مجموعه «روائع الادب الفارسی» در قاهره چاپ و منتشر شد. ترجمه گلستان سعدی نیز از دیگر آثار او در این زمینه است که با عنوان «الروضة» در همان مجموعه و در سال 1956 مجال نشر یافت. نوشتههای هنداوی درباره سعدی و ترجمه آثار او به عربی، در شناساندن و جلب توجه عربها به اندیشههای این شاعر و حکیم بلندآوازه ایرانی تأثیر بسیار داشت. از دیگر پژهشگران مصری که به سعدی و آثار او توجه نشان دادهاند، حامد عبدالقادر است که بخش دوم کتاب القطوف واللباب خود را که درسال 1951 انتشار یافت به گزیدههایی از بوستان سعدی اختصاص داده است.[۳]
شاهنامه فردوسی
در دوران معاصر، مهمترین اثر درباره شاهنامه که توجه ادب پژوهان و محافل ادبی جهان عرب را به خود جلب کرد. پژوهش موشکافانه دکتر عبدالوهاب عزام برروی ترجمه «البنداری»[i] از شاهنامه بود. او در مطالعات خود برروی ادبیات شرقی با شاهنامه فردوسی آشنا شده و با بررسی کنجکاوانه چند ترجمه عربی، کاستیهای ترجمه البنداری را دریافته بود. لذا دریک تلاش عالمانه به کار تحقیق و مقابله نسخههای ترجمه شده با متن فارسی شاهنامه پرداخت و با تکمیل نسخه البنداری و شرح و تعلیق بر آن، متن ویرایش شده را با افزودن مقدمهای مفصل و مدخلی در هفت فصل در سال 1932 در قاهره منتشر کرد. این اثر ارزشمند و عالمانه عزام که روح شاهنامه و جنبه حماسی آن را حفظ کرده است، در آشنایی عربهای فرهیخته و ادب پژوهان مصری و غیرمصری با اثر ماندگار حماسهسرای بزرگ ایرانی تأثیر بسزایی داشت؛ چنانکه برخی از پژوهشگران را به مطالعه و تحقیق در شاهنامه فردوسی تشویق و ترغیب کرد از جمله پژوهشگران مصری که در این خصوص، آثاری را پدید آوردند، دکتر طه ندا، استاد زبان فارسی دانشگاه اسکندریه بود که مجموعه پژوهشهایی را با عنوان «دراسات فی الشاهنامه» در سال 1954 منتشر کرده است. دکتر محمد عبدالسلام کفافی نیز داستانهایی از شاهنامه را در کتاب «ادب الفرسی و حضارتهم، نصوص و مختارات» که در سال 1968 انتشار یافت، آورده است. دکتر یحیی الخشاب، استاد زبان فارسی و رئیس پیشین بخش زبانهای شرقی دانشگاه قاهره آثار بسیاری را در حوزه فارسی پژوهی و نیز مقالهای عالمانه درباره شاهنامه فردوسی در شماره 7 از مجلد 4 مجله «میراث انسانی» درج و منتشر کرد. دکتر امین عبدالمجید بدوی از دیگر پژوهشگران در حوزه زبان و ادب فارسی نیز در اثری با عنوان «جولة فی شاهنامه الفردوسی» که در سال 1976 چاپ و منتشر شد به نقد و بررسی این اثر حماسی پرداخته است. جدیدترین اثری که درباره شاهنامه به زبان عربی انتشار یافته است، کتاب «الاثر الاسلامی فی الملحمة الایرانیة» تألیف عبدالحفیظ یعقوب حجاب استاد زبان فارسی دانشگاه قاهره است که در سال 2007 به چاپ رسید. مؤلف در اثر خود بر آن است تا ثابت کند که فردوسی شاهنامه را تحت تأثیر فرهنگ و علوم اسلامی عصر خود که در اوج شکوفایی بوده است پدید آورده و اسلام و مسلمانان را پیش از نژاد ایرانی ستوده است.[۴][۵]
پاورقی
[i] - البنداری ادیب، شاعر، فقیه ، مورخ و از اهالی اصفهان بود. او بعد از پیوستن به دستگاه حکومتی عیسی بن الملک العادل حاکم ایوبی شام، شاهنامه را در سالهای 620 و 621 هجری به عربی ترجمه و به او هدیه کرد.
نیز نگاه کنید به
روابط مصر و جمهوری اسلامی ایران؛ زبان و ادبیات فارسی در مصر؛ زبان فارسی در دانشگاه های مصر؛ آثار ایرانی در موزه ها و کتابخانه های مصر؛ ترجمه آثارایرانی توسط مصریان
کتابشناسی
- ↑ صدر هاشمی، سيدمحمد (1387). "دكتر عبدالوهاب عزام و پژوهشهای زبان و ادب فارسی در مصر". مجله چشمانداز ارتباطات فرهنگی، دوره جديد(29)، ص86 -84.
- ↑ صدر هاشمی، سيدمحمد (1387). "دكتر عبدالوهاب عزام و پژوهشهای زبان و ادب فارسی در مصر". مجله چشمانداز ارتباطات فرهنگی، دوره جديد(29)، ص87.
- ↑ صدر هاشمی، سيدمحمد (1387). "دكتر عبدالوهاب عزام و پژوهشهای زبان و ادب فارسی در مصر". مجله چشمانداز ارتباطات فرهنگی، دوره جديد(29)، ص88.
- ↑ صدر هاشمی، سيدمحمد (1387). "دكتر عبدالوهاب عزام و پژوهشهای زبان و ادب فارسی در مصر". مجله چشمانداز ارتباطات فرهنگی، دوره جديد(29)، ص91.
- ↑ صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ مصر. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص421-426.