بازار کتاب در سوریه: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''کتاب و صنعت نشر در سوریه''' آژاس ادبی «تماس» (''Tamss.org)'' که یک بنگاه اقتصادی فعال ایرانی در حوزه نشر بین الملل است، اخیراً پروژه­ای را با عنوان «رصدنامه حوزه نشر سوریه» به پایان رسانده است و برای این کار، زمان زیادی مستقیماً در سوریه فعالیت داشت...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''کتاب و صنعت نشر در سوریه'''


آژاس ادبی «تماس» (''Tamss.org)'' که یک بنگاه اقتصادی فعال ایرانی در حوزه نشر بین الملل است، اخیراً پروژه­ای را با عنوان «رصدنامه حوزه نشر سوریه» به پایان رسانده است و برای این کار، زمان زیادی مستقیماً در سوریه فعالیت داشته و اطلاعات خوبی در این زمینه جمع آوری کرده است که به زودی منتشر خواهد شد. بخشی از این اطلاعات، در این قسمت ارائه می­گردد:


به گواهی تاریخ، سوریه همواره مهد علم، تحصیل، تدریس و تألیف کتب علمی و شعر و ادبیات بوده است. اگر چه این نشاط علمی، بعد از عصر روشنگری در غرب و راه افتادن تخستین چاپخانه ممالک اسلامی، در قاهره و سپس دمشق، بیشتر شد؛ اما تا مدتها؛ یعنی تا جنگ جهانی اول و فروپاشی عثمانی، انتشار هر نوع از منشورات به زبان عربی، در سوریه ممنوع بود؛ بااین حال، جریانهای حامل منشورات علمی، مانند ابرهایِ باران­آورِ مدیترانه­ای به سمت سوریه وزیدن گرفتند و آثار تکاملی و تخریبی بسیاری از خود برجای گذاشتند؛ اما به هر ترتیب، بر افزایش تولیدکتاب و تعداد  کتاب­خوان­ها، اثر مثبت داشتند.
آژاس ادبی «تماس» (''Tamss.org)'' که یک بنگاه اقتصادی فعال ایرانی در حوزه نشر بین الملل ‌‌‌‌است، اخیراً پروژه­ای را با عنوان «رصدنامه حوزه نشر [[سوریه]]» به پایان رس‌‌‌‌‌انده ‌‌‌‌است و برای این کار، زمان زیادی مستقیماً در [[سوریه]] فعالیت داشته و اطلاعات خوبی در این زمینه جمع آوری کرده ‌‌‌‌است که به زودی منتشر خواهد شد. بخشی از این اطلاعات، در این قسمت ارائه می­گردد:


مردم سوریه، به واقع، از جمله با فرهنگ­ترین و کتاب­خوان­ترین ملتهای عرب هستند؛ اما در سده­های گذشته، با ورود تکنولوژی­های رسانه­ای، مانند همه جای دنیا، کتاب در حاشیه قرار گرفته است؛ با این حال، در سال 2003 میلادی، در یک پژوهش میدانی که دانشگاه دمشق، اجرا نمود، از نزدیک به 10 هزار جوان سوری، در میانگین سِنّی بین 15 تا 24 سال، 50 درصد کتاب­خوان بودند![23]
به گواهی تاریخ، [[سوریه]] همواره مهد علم، تحصیل، تدریس و تألیف کتب علمی و شعر و ادبیات بوده ‌‌‌‌است. اگر چه این نشاط علمی، بعد از عصر روشنگری در غرب و راه افتادن تخستین چاپخانه ممالک اسلامی، در [[قاهره]] و سپس دمشق، بیشتر شد؛ اما تا مدت‌‌ها؛ یعنی تا جنگ ‌‌‌جهانی اول و فروپاشی عثمانی، انتشار هر نوع از منشورات به زبان عربی، در [[سوریه]] ممنوع بود؛ بااین حال، جریان‌‌های حامل منشورات علمی، مانند ابر‌‌هایِ باران­آورِ مدیترانه­ای به سمت [[سوریه]] وزیدن گرفتند و آثار تکاملی و تخریبی بسیاری از خود برجای گذاشتند؛ اما به هر ترتیب، بر افزایش تولیدکتاب و تعداد  کتاب­خوان­‌‌ها، اثر مثبت داشتند.


نتیجه این پژوهش با هیچ کدام از پژوهشهای مشابه؛ حتی در کشورهای پیشرفته هم­خوانی ندارد؛ با این حال، دانشگاه دمشق، معتبرترین و با صلاحیت­ترین مرکز آمایشی در این موضوع است؛ پس این نتیجه عجیب و غریب را باید در مجال دیگری به دقت تحلیل کرد..
مردم [[سوریه]]، به واقع، از جمله با فرهنگ­‌‌‌ترین و کتاب­خوان­‌‌‌ترین ملت‌‌های عرب هستند؛ اما در سده­‌‌های گذشته، با ورود تکنولوژی­‌‌های رسانه­ای، مانند همه جای دنیا، کتاب در حاشیه قرار گرفته ‌‌‌‌است؛ با این حال، در سال 2003 میلادی، در یک پژوهش میدانی که دانشگاه دمشق، اجرا نمود، از نزدیک به 10 هزار جوان سوری، در میانگین سِنّی بین 15 تا 24 سال، 50 درصد کتاب­خوان بودند!


فارغ از نتایج رسمی دانشگاه دولتی و سوسالیست سوریه در فرهنگ کتاب­خوانی، اگر خود وارد جامعه سوریه؛ خصوصاً شهرهای بزرگ و مراکز استان شوید، خواهید دید که نوع برخورد اجتماعی، گفتگوهای روزمره و رفتار مدنی مردم سوریه، نمی­تواند نمونه کاملاً منطبقی با دیگر جوامع عربی باشد و قطعاً در سطح بالاتری قرار می­گیرد؛ چه از نظر کنش با مخاطب و چه در پذیرش بیگانه و زندگی عادی و بدون حساسیت با او. قطعاً اولین تلقی در کشف دلیل این تفاوت، سطح مطالعه و تحصیل افراد جامعه است؛ چیزی که در بعضی از کشورهای پیشرفته، علی رغم سطح رفاه بالاتر و ای بسا سطح سواد بیشتر، مشاهده نمی­شود؛ مثل آلمان و انگلستان.
نتیجه این پژوهش با هیچ کدام از پژوهش‌‌های مشابه؛ حتی در کشور‌‌های پیشرفته هم­خوانی ندارد؛ با این حال، دانشگاه دمشق، معتبر‌‌‌ترین و با صلاحیت­‌‌‌ترین مرکز آمایشی در این موضوع ‌‌‌‌است؛ پس این نتیجه عجیب و غریب را باید در مجال دیگری به دقت تحلیل کرد.<ref>شنی، کریم (۱۴۰۰). فرهنگ و تاریخ سوریه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)</ref>{{به روز رسانی}}


سوریه به نسبت جمعیت خویش، مانند اغلب کشورهای دنیا، ناشر، به کفایت، دارد؛ در حال حاضر از 300 دفتر نشر ثبت شده در اتحادیه ناشران سوریه، 150 دفتر نشر به دلایل مختلف؛ خصوصاً بحران اخیر، فعال نیستند؛ 150 دفتر نشر فعال را نیز تقریباً 100 ناشر اداره می­کنند؛ زیرا هر کدام از ناشران سوری؛ خصوصاً آن­ها که فعالیت بین­المللی دارند، چند عنوان دفتر نشر به ثبت می­رسانند تا از فرصت بیشتری برای قرار گرفتن در لیست سهمیه ناشران دعوت شده از سوی نمایشگاههای کتاب کشورهای خلیج فارس؛ خصوصاً شارجه[24] که حمایت­های مالی خوبی از ناشران مهمان می­کند و بازار فروش خوبی هم دارد، استفاده کرده باشند.
== نیز نگاه کنید به ==
[[بازار کتاب لبنان]]؛ [[بازار کتاب کانادا]]؛ [[بازار کتاب چین در کشورهای خارجی]]؛ [[بازار کتاب سنگال]]؛ [[بازار کتاب روسیه]]؛ [[بازار کتاب در اتیوپی]]


نیمی از ناشران سوری در حقیقت کتاب فروشند و بنیه اقتصادی چندانی برای تولید کتاب ندارند و در سال شاید به تعداد انگشتان دست نیز کتاب تولید نکنند. دفاتر نشر که نوعاً فروشگاه نیز دارند، کمتر منحصر به توزیع آثار خود هستند و اغلب نماینده ناشرانی هستند که دفتر فروش ندارند؛ چه در سوریه و چه در نمایش­گاه­های بین المللی.  این دفاتر در دمشق پراکنده­اند؛ اما در خیابان «الحلبونی» در منطقه «برامکه» نزدیک دانشگاه دمشق، تراکم و تمرکز بیشتری دارند.
== کتابشناسی ==
 
[[رده:اقتصاد و بازار کتاب و صنعت نشر]]
مدیریت دولتی حوزه نشر در سوریه کمااین که پیش­تر نیز بیان شد، با «هیئت عامة للکتب» (سازمان عمومی کتاب) وابسته به وزارت فرهنگ سوریه است. سندیکای صنفی «اتحاد ناشرین سوریه» نیز نماینده صنف نشر و مدافع حقوق و پیگیری مطالباتشان است.
 
مشتریان ناشران سوری، تنها مردم سوریه نیستند؛ زیرا تقریباً سه چهارم کتابهای سوری که نوعاً دمشقی هستند، به خارج از کشور صادر می­شود. تعداد زیادی از ناشران سرمایه­دار سوری در کشورهای عربی، شعبه دارند و همانجا کتاب را چاپ می­کنند و می­فروشند؛ بالعکس، بسیاری از ناشران مطرح عرب در کشورهای دیگر، در سوریه، شعبه دارند؛ این، نه به خاطر فعالیت فوق­العاده تجاری ناشران و توزیع کنندگان سوری و عرب غیر سوری است؛ بلکه دنیای عرب، به طور طبیعی یک بازار مشترک است و هر یک از کشورهای عربی، به راحتی در بازار خوانندگان عرب و حتی جهان اسلام، به جهت اشتراک زبانی و تولید منابع اصیل دینی، حضور و فعالیت دارند؛ چیزی شبیه بازار مخاطبان کتابهایی که به زبان انگلیسی منتشر می­شوند؛ البته با تفاوتهای خاص خودش در نوع کتاب و دلیل گسترش بازار.
 
بحران اخیر، تحریم و اخراج سوریه از اتحادیه عرب که منجر به کاهش روابط سوریه با جهان عرب شد و نیز فعالیت اپوزوسیون خارج از کشور، تأثیر بدی بر صنعت نشر سوریه داشته است؛ گرچه، اخیراً با فروکش کردن بحران، بازار به آرامی به طرف فعالیت­های سابق خود در حال توسعه است.
 
حکومت سوریه، یک نظام سکولاریستِ لائیک و سوسیالیست است؛ علی رغم این که خاستگاه ادیان توحیدی است و اکثریت مؤمن؛ خصوصاً مسلمان را دارد و کمونیست­ها – که در عقیده ماتریالسیت هستند- و خداناباوران به سبک مدرن غربی، به خاطر فرهنگ ریشه دار اسلامی در سوریه، حتی حاضر به اظهار عقاید خود نیستند؛ این، یعنی هیچ محدودیتی در چاپ انواع مطالب و کتب وجود ندارد و عملاً نیازی به دریافت مجوز نشر نیست. تنها محدودیتی که هست و با کسی شوخی ندارد، نقد ارکان نظام است و نویسنده حتی اگر رئیس اتحادکُتّاب باشد، کتابش برای نشر، تحت فشار خواهد بود؛ مثل رمان «حبسُ الدّم» اثر دکتر «نضال صالح» که تعریض لطیفی به صدماتی دارد که حکومت در منازعات اخیر در حلب به مردم وارد کرده است.
 
عدم محدودیت نشر تا بدانجا پیش رفته است که دریافت کد ''ISBN'' (''International Standard Book'' ''Number'') یا «شماره اطلاعات بانک کتاب» (شابک) که در عربی «ردمک» (رقم دولی معیار کتاب ) خوانده می­شود، هنوز به طور کامل اجرا نمی­شود؛ به همین جهت، حتی هیئة عامة کتاب یا کتابخانه ملی سوریه، تقریباً از آمار نشر کتاب بی­اطلاع­اند! چه رسد به این­که در هر ساحتی؛ مثل ترجمه، آن هم به تفکیک موضوع و زبان و نحوه انتشار اطلاعاتی داشته باشند؛ بر این بیفزایید این نکته را که به قول حافظ هیثم، رئیس اتحادیه ناشران سوریه، 60 درصد ناشران سوری در سوریه کار نمی­کنند و فرآیند نشر وتوزیع این ناشران، اصلاً در سوریه اتفاق نمی­افتد.
 
ارائه کد بین­المللی کتاب نیز نه به عهده وزارت فرهنگ و هیئت عامة کتاب که به همت اتحادیه ناشران و بر عهده یکی از ناشران آشنا و فعال در تجارت بین المللی کتاب است؛ یعنی «قاسم تراس» مدیر انتشارات «دار الرُّواد».
 
سرقت ادبی؛ خصوصاً در حوزه ترجمه در سوریه به همین دلیل فراوان است. کتابهای فراوانی در بازار وجود دارند که حتی نام مترجم را درج نکرده­اند و یا کتابی را عیناً افست و تجلید کرده­اند و به فروش می­رسانند و ناشرش معلوم نیست! هیچ حمایت قانونی جدی هم برای حق چاپ یا حقوق ترجمه یا حقوق معنوی کتاب در سوریه وجود ندارد؛ از این جهت، سوریه را می­توان بازار سیاه کتاب در میان کشورهای عربی تلقی کرد.
 
فضای باز فرهنگی سوریه در حوزه کتاب، در ماهیت ناشران، تکثر عجیبی ایجاد کرده است. همه جور ناشری و همه شکل کتابی در سوریه یافت می­شود؛ اما چند گرایش مهم هستند که بیشترینه صنعت نشر سوریه را به خود اختصاص داده­اند:
 
-      اول: اسلامگراهای تند که نوعاً سلفی هستند و وضعیت اقتصادی خوبی هم دارند. انتشار قرآن؛ آن­هم با کیفیت بالا، در قبضه این گروه در سوریه است. لازم به ذکر است که «عثمان طه» خوشنویس شهیر جهان اسلام در حوزه قرآن، یک سوری است؛ اما در عربستان زندگی می­کند.
 
-      دوم: استغرابی­ها یا غربگراها که اغلب به ترجمه و نشر کتب کلاسیک و مدرن ادبی و فلسفی غرب مشغولند؛ به عنوان مثال، ناشر تخصصی کتابهای «سلمان رشدی» در جهان عرب در سوریه است؛ یعنی انتشارات «دارالتکوین» با مدیریت «سامی احمد»!
 
-      سوم: ناشران سنتی سوریه که نوعاً گرایشات صوفیانه دارند. از این جهت، سوریه منبع سرشاری از آثار کلاسیک؛ خصوصاً نسخ خطی تصحیح شده رسائل عرفانی است؛ بالاخص آثار ورسائل محی الدین بن عربی.
 
-      چهارم: ناشران دولتی یا اقمار حزبی ایشان که سوسیالیست یا کمونیست هستند.
 
-      پنجم: ناشران کتب علمی و دانشگاهی که تعداد اندکی مستقل اند و واردات هم دارند و بقیه وابسته به یکی دانشگاه­های دولتی هستند؛ در این میان انتشارات دانشگاه دمشق مهم است.
 
 
با این تششت و عدم ممنوعیت­های قانونی در سوریه، باز هم سامانه­ای خودایمنی بخش در فرهنگ سوریه وجود دارد که اثرات تخریبی را به حداقل ممکن می­رساند و کتب ضاله و محتواهای منفی آنها چندان نتوانسته اند به زیست اسلامی ایشان صدمه بزنند و مردم نوعاً در فضای فکری سالمی به سر می­برند؛ مثل آزادی حجاب.
 
نگران کننده ترین موضوع، در چند دهه اخیر، انتشار تفرقه افکنانه ناشران سلفی بوده است؛ نتیجه اش را هم می­توان در بحراناخیر مشاهده کرد؛ البته نیروهای اطلاعاتی سوریه به این بخش از جهت امنیت ملی ورود دارند؛ ولی کنترل همه محتواها عملاً در حد توانایی ایشان نیست و تنها اکتفا به موارد حاد و کلیات دارند و بعضاً نظارت بر فعالیت بعضی ناشرانتند شاخص.
 
این فضای فرهنگی در نشر کتاب سوریه، در حال حاضر، یک فرصت نیز هست؛ زیرا هم به لحاظ ذات سنت نشر در سوریه و هم به دلیل روابط خوب ایران با سوریه، عرصه برای ترجمه و نشر آثار دست اول فکری و فرهنگی تشیع و دفاع مقدس آماده است و از این جهت، نقطه پرش خوبی محسوب می­شود.
 
آژانس ادبی تماس، چندین سال است که در حوزه نشر سوریه تمرکز نموده و بسیاری از آثار درجه یک فرهنگ دفاع مقدس را به زیور ترجمه و طبع در سوریه آراسته است؛ حتی موفق شده است برای سالیانه ده عنوان کتاب فارسی برای ترجمه به عربی از هیئت عامة حمایت دولتی جذب کند تا ناشران و مترجمان سوری انگیزه بیشتری برای فعالیت در این حوزه داشته باشند.

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۹


آژاس ادبی «تماس» (Tamss.org) که یک بنگاه اقتصادی فعال ایرانی در حوزه نشر بین الملل ‌‌‌‌است، اخیراً پروژه­ای را با عنوان «رصدنامه حوزه نشر سوریه» به پایان رس‌‌‌‌‌انده ‌‌‌‌است و برای این کار، زمان زیادی مستقیماً در سوریه فعالیت داشته و اطلاعات خوبی در این زمینه جمع آوری کرده ‌‌‌‌است که به زودی منتشر خواهد شد. بخشی از این اطلاعات، در این قسمت ارائه می­گردد:

به گواهی تاریخ، سوریه همواره مهد علم، تحصیل، تدریس و تألیف کتب علمی و شعر و ادبیات بوده ‌‌‌‌است. اگر چه این نشاط علمی، بعد از عصر روشنگری در غرب و راه افتادن تخستین چاپخانه ممالک اسلامی، در قاهره و سپس دمشق، بیشتر شد؛ اما تا مدت‌‌ها؛ یعنی تا جنگ ‌‌‌جهانی اول و فروپاشی عثمانی، انتشار هر نوع از منشورات به زبان عربی، در سوریه ممنوع بود؛ بااین حال، جریان‌‌های حامل منشورات علمی، مانند ابر‌‌هایِ باران­آورِ مدیترانه­ای به سمت سوریه وزیدن گرفتند و آثار تکاملی و تخریبی بسیاری از خود برجای گذاشتند؛ اما به هر ترتیب، بر افزایش تولیدکتاب و تعداد  کتاب­خوان­‌‌ها، اثر مثبت داشتند.

مردم سوریه، به واقع، از جمله با فرهنگ­‌‌‌ترین و کتاب­خوان­‌‌‌ترین ملت‌‌های عرب هستند؛ اما در سده­‌‌های گذشته، با ورود تکنولوژی­‌‌های رسانه­ای، مانند همه جای دنیا، کتاب در حاشیه قرار گرفته ‌‌‌‌است؛ با این حال، در سال 2003 میلادی، در یک پژوهش میدانی که دانشگاه دمشق، اجرا نمود، از نزدیک به 10 هزار جوان سوری، در میانگین سِنّی بین 15 تا 24 سال، 50 درصد کتاب­خوان بودند!

نتیجه این پژوهش با هیچ کدام از پژوهش‌‌های مشابه؛ حتی در کشور‌‌های پیشرفته هم­خوانی ندارد؛ با این حال، دانشگاه دمشق، معتبر‌‌‌ترین و با صلاحیت­‌‌‌ترین مرکز آمایشی در این موضوع ‌‌‌‌است؛ پس این نتیجه عجیب و غریب را باید در مجال دیگری به دقت تحلیل کرد.[۱]

در حال به روز رسانی و ویرایش

نیز نگاه کنید به

بازار کتاب لبنان؛ بازار کتاب کانادا؛ بازار کتاب چین در کشورهای خارجی؛ بازار کتاب سنگال؛ بازار کتاب روسیه؛ بازار کتاب در اتیوپی

کتابشناسی

  1. شنی، کریم (۱۴۰۰). فرهنگ و تاریخ سوریه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)