جريان اخوان المسلمين در اردن: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''جريان اخوان المسلمين'''
جریان اخوان المسلمین که توسط حسن البناء و از [[مصر]] آغاز شده، امروز در [[اردن]] یکی از بارزترین جریان‌های اسلام‌گرایی سنتی است.


جريان اخوان المسلمين که توسط حسن البناء و از [[مصر]] آغاز شده، امروز در [[اردن]] يکي از بارزترين جريان''‌''هاي اسلام گرايي سنتي است.
برخی محققان، مهم‌ترین گروه‌های اسلامی ‌از این دست در [[اردن]] را جماعت اخوان المسلمین و حزب سیاسی وابسته به آن، یعنی جبهه عمل اسلامی، حرکت دعاء و حزب اسلامی ‌الوسط می‌دانند و البته بر این باورند که دو جریان اخیر، پایگاه اجتماعی و مردمی‌چندانی ندارند و برخی دیگر از محققان از سه جریان اصلی و تأثیرگذار اسلامی ‌در صحنه سیاسی [[اردن]] یاد کرده‌اند که شامل جماعت اخوان المسلمین، سلفیه (در دو شکل سنت‌گرا و رادیکال) و حزب التحریر اسلامی‌ می‌شود به نظر می‌رسد تقسیم‌بندی دوم، بیشتر با واقعیت عرصه سیاسی [[اردن]] مطابقت داشته باشد؛ هرچند برخی از این جریان‌ها مانند سلفی‌های رادیکال و حزب التحریر درحال حاضر به طور رسمی‌ به فعالیت مجاز نیستند ولی به شکل مخفیانه در داخل و خارج این کشور فعالیت می‌کنند<ref>دو فصلنامه علمی- پژوهشی جامعه شناسی سیاسی جهان اسلام، دوره 3، شماره 1، بهار و تابستان 1394</ref>.


برخي محققان، مهم ترين گروه''‌''هاي اسلامي ‌از اين دست در اردن را جماعت اخوان المسلمين و حزب سياسي وابسته به آن، يعني جبهه عمل اسلامي، حرکت دعاء و حزب اسلامي ‌الوسط مي''‌''دانند و البته بر اين باورند که دو جريان اخير، پايگاه اجتماعي و مردمي‌چنداني ندارند و برخي ديگر از محققان از سه جريان اصلي و تأثیرگذار اسلامي ‌در صحنه سياسي اردن ياد کرده اند که شامل جماعت اخوان المسلمين، سلفيه (در دو شکل سنت گرا و راديکال) و حزب التحرير اسلامي‌مي''‌''شود به نظر مي''‌''رسد تقسيم بندي دوم، بيشتر با واقعيت عرصه سياسي اردن مطابقت داشته باشد؛ هرچند برخي از اين جريان''‌''ها مانند سلفي''‌''هاي راديکال و حزب التحرير درحال حاضر به طور رسمي‌به فعاليت مجاز نيستند ولي به شکل مخفيانه در داخل و خارج اين کشور فعاليت مي''‌''کنند. (4/70)
گرچه رهبران اخوان اردن، بومی ‌بودند، اما تحت تأثیر جماعت مادر در مصر شکل گرفتند. گفتنی است حاج عبداللطیف ابوقوره، بنیانگذار جماعت در [[اردن]] که در سال 1936 در فلسطین جنگیده بود، با جماعت [[اخوان المسلمین مصر]] در سال 1943 تماس برقرار کرد. عامل پیوند وی با اخوان، مواضع اخوان در قبال مسئله فلسطین بود. ابوقورة، با شیخ حسن البنا تماس گرفت و با او بیعت کرد؛ پس از آن به عضویت در هیئت مؤسسین اخوان المسلمین در [[مصر]] انتخاب شد؛ سپس وی به [[اردن]] بازگشت و مقدمات تأسیس اخوان [[اردن]] را فراهم کرد<ref>دو فصلنامه علمی- پژوهشی جامعه شناسی سیاسی جهان اسلام، دوره 3، شماره 1، بهار و تابستان 1394</ref>.


گرچه رهبران اخوان اردن، بومي ‌بودند، اما تحت تأثير جماعت مادر در مصر شکل گرفتند. گفتني است حاج عبداللطيف ابوقوره، بنيانگذار جماعت در اردن که در سال 1936 در فلسطين جنگيده بود، با جماعت اخوان المسلمين مصر در سال 1943 تماس برقرار کرد. عامل پيوند وي با اخوان، مواضع اخوان در قبال مسئله فلسطين بود. ابوقورة، با شيخ حسن البنا تماس گرفت و با او بيعت کرد؛ پس از آن به عضويت در هيئت مؤسسين اخوان المسلمين در مصر انتخاب شد؛ سپس وي به اردن بازگشت و مقدمات تأسيس اخوان اردن را فراهم کرد. (5/70)
فعالیت‌های اخوان المسلمین [[اردن]] را با توجه به چگونگی تعامل آن با دولت این کشور می‌توان به چند دوره کم و بیش متمایز تقسیم کرد:


فعاليت''‌''هاي اخوان المسلمين اردن را با توجه به چگونگي تعامل آن با دولت اين کشور مي''‌''توان به چند دوره کم و بيش متمايز تقسيم کرد:
نخست، دوره همزیستی و حمایت متقابل که از زمان تأسیس اخوان [[اردن]] تا اوایل دهه 1980 ادامه یافت. از ابتدای ورود اخوان به [[اردن]]، برخلاف جریان اخوان در دیگر کشورهای عرب روابطی ویژه میان این گروه و سلطنت‌ هاشمی‌ [[اردن]] ایجاد شد که این عامل، باعث شد طی ده‌ها سال گذشته، اسلام گرایی [[اردن]]، شکلی محافظه کارانه داشته باشد. برپایه این روابط، اخوان در بحران‌های مختلف از حکومت دفاع کرد. در سال‌های بعد نیز اخوان با مشغول کردن خود در اقدام‌های اجتماعی به نظاره اوضاع سیاسی پرداخت. در مقطع زمانی (یعنی از 1970 تا 1979)، اخوان تمام تلاش خود را برای ایجاد مؤسسات خیریه، اجتماعی، تربیتی و بهداشتی صرف کرد و به وسیله این مؤسسات در دل اجتماع [[اردن]] نفوذ خود را گسترش داد و امکانات تشکیلاتی عظیمی‌ به دست آورد.


نخست، دوره همزيستي و حمايت متقابل که از زمان تأسيس اخوان اردن تا اوايل دهه 1980 ادامه يافت. از ابتداي ورود اخوان به اردن، برخلاف جريان اخوان در ديگر کشورهاي عرب روابطي ويژه ميان اين گروه و سلطنت‌هاشمي‌اردن ايجاد شد که اين عامل، باعث شد طي ده''‌''ها سال گذشته، اسلام گرايي اردن، شکلي محافظه کارانه داشته باشد. برپايه اين روابط، اخوان در بحران''‌''هاي مختلف از حکومت دفاع کرد. در سال''‌''هاي بعد نيز اخوان با مشغول کردن خود در اقدام''‌''هاي اجتماعي به نظاره اوضاع سياسي پرداخت. در مقطع زماني (يعني از 1970 تا 1979)، اخوان تمام تلاش خود را براي ايجاد مؤسسات خيريه، اجتماعي، تربيتي و بهداشتي صرف کرد و به وسيله اين مؤسسات در دل اجتماع اردن نفوذ خود را گسترش داد و امکانات تشکيلاتي عظيمي‌به دست آورد.
از طرف دیگر، ترقی بسیاری از شخصیت‌های اخوانی و دستیابی آن‌ها به موقعیت‌ها و مناصب رسمی‌ و مشاغل عمومی‌ مهم، موقعیت آن‌ها را محکم‌تر کرد؛ اخوان در این سال‌ها موقعیت خود را به سندیکاهای کارگری اتحادیه‌های شغلی مختلف گسترش داد و توانست رهبری برخی از آن‌ها را بر عهده بگیرد؛ علاوه بر این به آغاز و افزایش مشارکت در فعالیت‌های سیاسی در دانشگاه‌های [[اردن]] اقدام نمود و دو طرف با صرف نظر از اهداف نهایی و عوامل و اسباب در خصوص حمایت از اخوان سوری در درگیری با دولت این کشور از سال 1979 تا 1982، اتفاق نظر داشتند و به آن‌ها پناهندگی و اقامت دادند.


از طرف ديگر، ترقي بسياري از شخصيت''‌''هاي اخواني و دستيابي آن''‌''ها به موقعيت''‌''ها و مناصب رسمي‌و مشاغل عمومي‌مهم، موقعيت آن''‌''ها را محکم تر کرد؛ اخوان در اين سال''‌''ها موقعيت خود را به سنديکاهاي کارگري اتحاديه''‌''هاي شغلي مختلف گسترش داد و توانست رهبري برخي از آن''‌''ها را بر عهده بگيرد؛ علاوه بر اين به آغاز و افزايش مشارکت در فعاليت''‌''هاي سياسي در دانشگاه''‌''هاي اردن اقدام نمود و دو طرف با صرف نظر از اهداف نهايي و عوامل و اسباب در خصوص حمايت از اخوان سوري در درگيري با دولت اين کشور از سال 1979 تا 1982، اتفاق نظر داشتند و به آن''‌''ها پناهندگي و اقامت دادند.
در دهه 1980 و تحت تأثیر رشد اسلام گرایی در منطقه، دو جریان فکری و تشکیلاتی در جماعت اخوان تبلور یافت؛ جریان اول، جریان رادیکال جهادی (و پس از آن، تکفیری) بود که جامعه فعلی را جامعه‌ای جاهلی می‌دانست و به شیوه‌ای انقلابی خواستار تربیت جوانان براساس تربیت اسلامی‌ بود؛ اما جریان دوم، جریان بازی بود که به کنش با جامعه و گفتگو با دولت‌ها، جریان‌ها و گرایش‌های سیاسی و مشارکت در توسعه و ساخت جامعه، براساس شیوه‌ها ی سیاسی و دموکراتیک معتقد بود.


در دهه 1980 و تحت تأثير رشد اسلام گرايي در منطقه، دو جريان فکري و تشکيلاتي در جماعت اخوان تبلور يافت؛ جريان اول، جريان راديکال جهادي (و پس از آن، تکفيري) بود که جامعه فعلي را جامعه اي جاهلي مي''‌''دانست و به شيوه اي انقلابي خواستار تربيت جوانان براساس تربيت اسلامي‌بود؛ اما جريان دوم، جريان بازي بود که به کنش با جامعه و گفتگو با دولت''‌''ها، جريان''‌''ها و گرايش‌هاي سياسي و مشارکت در توسعه و ساخت جامعه، براساس شيوه'' ''هاي سياسي و دموکراتيک معتقد بود.
در این سال‌ها جریان جوان رادیکال‌تر توانست تا حدودی موقعیت خود را در جماعت اخوان [[اردن]] در دهه 1980 تحکیم بخشد و همین امر موجب چالش میان حکومت و اخوان شد و بر این اساس، اخوان به اتهام تهدید بالقوه برای ثبات رژیم، هدف دستگاه‌های امنیتی [[اردن]] قرار گرفت، از این روی اعضای جنبش، دستگیر شده شغل خود را از دست دادند که این وضعیت، موجب تضعیف اخوان و به خصوص جریان تندرو آن گردید.


در اين سال''‌''ها جريان جوان راديکال تر توانست تا حدودي موقعيت خود را در جماعت اخوان اردن در دهه 1980 تحکيم بخشد و همين امر موجب چالش ميان حکومت و اخوان شد و بر اين اساس، اخوان به اتهام تهديد بالقوه براي ثبات رژيم، هدف دستگاه''‌''هاي امنيتي اردن قرار گرفت، از این روی اعضاي جنبش، دستگير شده شغل خود را از دست دادند که اين وضعيت، موجب تضعيف اخوان و به خصوص جريان تندرو آن گردید.
این شرایط ادامه داشت تا اینکه [[اردن]] از سال 1989 به افت اقتصادی و کاهش ارزش دینار به میزان 50 درصد، دچار شد و متعاقب آن، سلسله بحران‌های اقتصادی، نقض حقوق سیاسی، فساد مالی و اداری و...، جامعه [[اردن]] را به ناآرامی‌های خشونت بار کشاند؛ شاه [[اردن]] به منظور مهار بحران و پیامدهای آن، تصمیم گرفت برخی اصلاحات از جمله لغو حکومت نظامی، آزادی احزاب و مطبوعات را انجام دهد که با این اصلاحات، انتخابات پارلمان در سال 1989 با مشارکت گروه‌های مختلف از جمله جریان معتدل اخوان همراه شد. با توجه به سازماندهی مناسب و پایگاه اجتماعی، اخوان با شعار «اسلام تنها راه حل است» (الأسلام هو الحل) در این انتخابات به پیروزی‌هایی مهم دست یافت.


اين شرايط ادامه داشت تا اينکه اردن از سال 1989 به افت اقتصادي و کاهش ارزش دينار به ميزان 50 درصد، دچار شد و متعاقب آن، سلسله بحران''‌''هاي اقتصادي، نقض حقوق سياسي، فساد مالي و اداري و...، [[جامعه اردن]] را به ناآرامي‌هاي خشونت بار کشاند؛ شاه اردن به منظور مهار بحران و پيامدهاي آن، تصميم گرفت برخي اصلاحات از جمله لغو حکومت نظامي، آزادي احزاب و مطبوعات را انجام دهد که با اين اصلاحات، انتخابات پارلمان در سال 1989 با مشارکت گروه''‌''هاي مختلف از جمله جريان معتدل اخوان همراه شد. با توجه به سازماندهي مناسب و پايگاه اجتماعي، اخوان با شعار «اسلام تنها راه حل است» (الأسلام هو الحل) در اين انتخابات به پيروزي''‌''هايي مهم دست يافت.
جنبش اخوان المسلمین، طی دوران مشارکت در قدرت، روش محافظه کارانه و سیاست‌های گام به گام را دنبال کرد و به دنبال تغییری در اصل نظام نبود؛ به این سبب، پیروزی انتخاباتی اخوان با دشمنی یا ترش پادشاه مواجه نشد.


جنبش اخوان المسلمين، طي دوران مشارکت در قدرت، روش محافظه کارانه و سياست''‌''هاي گام به گام را دنبال کرد و به دنبال تغييري در اصل نظام نبود؛ به اين سبب، پيروزي انتخاباتي اخوان با دشمني يا ترش پادشاه مواجه نشد.
نتیجه بحث در خصوص مشارکت جماعت در کابینه از یک سو به تنش‌های داخلی و اعتراض‌های درون گروهی میان گروه رادیکال که خواستار عدم مشارکت در دولت بودند و مشارکت در کابینه را به طور شرعی، حرام می‌دانستند، با جناح میانه رو که قائل به مشارکت در کابینه بودند منجر شد. جناح رادیکال میان مجلس و دولت تفاوت قائل بودند در حالی که مشارکت در مجلس را جائز می‌شمردند زیرا آن را نوعی جایگاه نظارتی می‌دانستند اما شرکت در دولت را شرکت در گناه کسانی می‌دانستند که به امر خدا حکومت نمی‌کنند.


نتيجه بحث در خصوص مشارکت جماعت در کابينه از يک سو به تنش''‌''هاي داخلي و اعتراض''‌''هاي درون گروهي ميان گروه راديکال که خواستار عدم مشارکت در دولت بودند و مشارکت در کابينه را به طور شرعي، حرام مي''‌''دانستند، با جناح ميانه رو که قائل به مشارکت در کابينه بودند منجر شد. جناح راديکال ميان مجلس و دولت تفاوت قائل بودند در حالي که مشارکت در مجلس را جائز مي‌شمردند زيرا آن را نوعي جايگاه نظارتي مي''‌''دانستند اما شرکت در دولت را شرکت در گناه کساني مي''‌''دانستند که به امر خدا حکومت نمي''‌''کنند.
در مقابل، گروه میانه‌رو از مشارکت در دولت حمایت می‌کردند و با استناد به سیره برخی پیامبران مانند یوسف با پادشاه کافر معتقد بودند که مشارکت در دولت می‌تواند منافعی بسیار را برای جنبش اسلامی‌به وجود آورد بنابر این حرمتی ندارد.


در مقابل، گروه ميانه رو از مشارکت در دولت حمايت مي''‌''کردند و با استناد به سيره برخي پيامبران مانند يوسف با پادشاه کافر معتقد بودند که مشارکت در دولت مي''‌''تواند منافعي بسيار را براي جنبش اسلامي‌به وجود آورد بنابراين حرمتي ندارد.
این استدلال‌های فقهی دوطرف در خصوص همکاری با دولت یا عدم همکاری با پادشاه غیرمشروع و فاسق، صف بندی جدیدی را در جماعت ایجاد کرد؛ زمینه‌های این انشعاب پیش از مشارکت در کابینه و در پی انتخابات تشکیلاتی (به منظور تطبیق جماعت با تغییرات سیاسی دموکراتیک) در تابستان 1990 فراهم شده بود؛ در این انتخابات، عناصر افراطی از مناصب رهبری که در نیمه دهه 1970 جماعت را رهبری می‌کردند، دور شدند و افرادی میانه رو به عضویت دفتر اجرایی و مجلس شورا تسلط یافتند. از سوی دیگر در این شرایط، اخوان در موضع اجرایی قرار گرفتند که این امر می‌توانست محبوبیت آن‌ها را در جامعه تغییر دهد.


اين استدلال''‌''هاي فقهي دوطرف در خصوص همکاري با دولت يا عدم همکاري با پادشاه غيرمشروع و فاسق، صف بندي جديدي را در جماعت ايجاد کرد؛ زمينه''‌''هاي اين انشعاب پيش از مشارکت در کابينه و در پي انتخابات تشکيلاتي (به منظور تطبيق جماعت با تغييرات سياسي دموکراتيک) در تابستان 1990 فراهم شده بود؛ در اين انتخابات، عناصر افراطي از مناصب رهبري که در نيمه دهه 1970 جماعت را رهبري مي''‌''کردند، دور شدند و افرادي ميانه رو به عضويت دفتر اجرايي و مجلس شورا تسلط يافتند. از سوي ديگر در اين شرايط، اخوان در موضع اجرايي قرار گرفتند که اين امر مي''‌''توانست محبوبيت آن''‌''ها را در جامعه تغيير دهد.
در سال 1991 با صدور قانون احزاب از سوی دولت، جناح میانه رو اخوان المسلمین، ضمن استقبال از آن، تصمیم گرفت به فعالیت سیاسی در قالب حزبی جدید اقدام کند و به منظور حفظ قدرت خود در عرصه سیاسی در این سال با همکاری افراد اسلام گرای مستقل و گروه‌های سیاسی دیگر، حزبی سیاسی با عنوان «حزب عمل اسلامی» تأسیس کرد؛ این راهکار به اخوان المسلمین اجازه داد که از لحاظ سیاسی، همچنان با نفوذ باقی بمانند اما به طور مستقیم در فعالیت‌های سیاسی مشارکت نکنند؛ جناح رادیکال با طرح تبدیل جماعت به حزب مخالفت کردند، زیرا این تغییر و تبدیل را خطری برای جماعت می‌دانستند که سرنوشت جماعت را به سرنوشت سایر احزاب مربوط می‌کند.


در سال 1991 با صدور قانون احزاب از سوي دولت، جناح ميانه رو اخوان المسلمين، ضمن استقبال از آن، تصميم گرفت به فعاليت سياسي در قالب حزبي جديد اقدام کند و به منظور حفظ قدرت خود در عرصه سياسي در اين سال با همکاري افراد اسلام گراي مستقل و گروه''‌''هاي سياسي ديگر، حزبي سياسي با عنوان «حزب عمل اسلامي» تأسيس کرد؛ اين راهکار به اخوان المسلمين اجازه داد که از لحاظ سياسي، همچنان با نفوذ باقي بمانند اما به طور مستقيم در فعاليت''‌''هاي سياسي مشارکت نکنند؛ جناح راديکال با طرح تبديل جماعت به حزب مخالفت کردند، زيرا اين تغيير و تبديل را خطري براي جماعت مي''‌''دانستند که سرنوشت جماعت را به سرنوشت ساير احزاب مربوط مي''‌''کند.
در مقابل، تعدادی اندک از رهبران معتقد بودند که تبدیل جماعت به حزب سیاسی، فرصت فعالیت در پارلمان و مؤسسات عمومی‌ را برای جماعت فراهم و راهی مناسب برای دستیابی به حکومت، یعنی تشکیل دولت پارلمانی مهیا می‌کند؛ سرانجام جماعت تصمیم گرفت خود به ادامه فعالیت‌های محلی، نظیر فعالیت‌های تربیتی و خیریه تعاونی بپردازد و حزب سیاسی با تسکیلات مستقل از جماعت ایجاد شود که در آن، اخوان و اسلام گرایان مستقل به فعالیت سیاسی بپردازند.


در مقابل، تعدادي اندک از رهبران معتقد بودند که تبديل جماعت به حزب سياسي، فرصت فعاليت در پارلمان و مؤسسات عمومي‌ را براي جماعت فراهم و راهي مناسب براي دستيابي به حکومت، يعني تشکيل دولت پارلماني مهيا مي''‌''کند؛ سرانجام جماعت تصميم گرفت خود به ادامه فعاليت''‌''هاي محلي، نظير فعاليت''‌''هاي تربيتي و خيريه تعاوني بپردازد و حزب سياسي با تسکيلات مستقل از جماعت ايجاد شود که در آن، اخوان و اسلام گرايان مستقل به فعاليت سياسي بپردازند.
جماعت با این انتخاب از یک سو، مخالفت داخلی را خنثی کرد و در عین حال، پاسخگوی خواست‌های قانون احزاب نیز بود که دولت در عمل آن را اعلام کرده از اخوان خواسته بود که خود را با استلزامات این قانون تطبیق دهد. این چنین، اخوان به نگاه رو به رو شدن با نظام پارلمانی جدید و رقابت حزبی، تصمیم گرفت حزبی سیاسی- اسلامی ‌با شرکت همه اسلام گرایان تأسیس کند.


جماعت با اين انتخاب از يک سو، مخالفت داخلي را خنثي کرد و در عين حال، پاسخگوي خواست‌هاي قانون احزاب نيز بود که دولت در عمل آن را اعلام کرده از اخوان خواسته بود که خود را با استلزامات اين قانون تطبيق دهد. اين چنين، اخوان به نگاه رو به رو شدن با نظام پارلماني جديد و رقابت حزبي، تصميم گرفت حزبي سياسي- اسلامي ‌با شرکت همه اسلام گرايان تأسيس کند.
اصول و عقاید اعلام شده این حزب در مرام نامه حزبی، نمایانگر روش محافظه کارانه و سیاست‌های گام به گام بسیاری از اعضای برجسته سازمان است؛ این حزب همچنان گفتمان مخالف معتدل را مطرح و در سطح عملکرد نیز، توافق و نزدیکی خود را با دربار حفظ می‌کرد، اسحاق فرمان، دبیر کل حزب، تفاوت میان کارکرد و اهداف جماعت و حزب را شرح داد و خاطرنشان کرد که جماعت، حزبی سیاسی نیست، بلکه گسترده‌تر و فراگیرتر از یک حزب است، «وظیفه آن دعوت به اسلام فراگیر و به کار بستن آن در تمامی‌ مسائل زندگی است، اما حزب، یک تلاش سیاسی معاصر برای ایجاد قالب اسلامی‌ انعطاف‌پذیری است که شامل تمام شهروندانی می‌شود که به فکر و فرهنگ اسلامی‌ به عنوان راه حلی برای مشکلات امت اسلامی‌ ایمان دارند و طرح نهضت اسلامی‌و عربی را می‌پذیرند.» وی خاطرنشان می‌کند که این حزب دینی، طایفه‌ای و منطقه‌ای نیست بلکه حزبی اسلامی‌ است. بیانیه حزب با عنوان «برخی از مشخصات جبهه عمل اسلامی» ضمن ترسیم گرایش‌های سیاسی و فکری این حزب، اهداف آن را اینچنین تبیین می‌کند: حرکت به سمت اجرای شریعت اسلامی، رسیدگی به مسئله فلسطین و تلاش برای آزادسازی این کشور، تحکیم وحدت ملی، تحکیم شورا و دموکراسی و دفاع از آزادی‌ها و حاکمیت قانون، خدمت به مردم و توجه به مشکلات آن‌ها، توسعه فراگیر از دیدگاه اسلامی‌ حزب برای تحقق اهدافش بر فعالیت مردمی‌ و اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، تربیتی، تبلیغاتی و همچنین بر فعالیت پارلمانی و نیز فعالیت سیاسی از طریق مشارکت در قوه مجریه با مخالفت سیاسی سازنده تکیه خواهد کرد.


اصول و عقايد اعلام شده اين حزب در مرام نامه حزبي، نمايانگر روش محافظه کارانه و سياست''‌''هاي گام به گام بسياري از اعضاي برجسته سازمان است؛ اين حزب همچنان گفتمان مخالف معتدل را مطرح و در سطح عملکرد نيز، توافق و نزديکي خود را با دربار حفظ مي''‌''کرد، اسحاق فرمان، دبير کل حزب، تفاوت ميان کارکرد و اهداف جماعت و حزب را شرح داد و خاطرنشان کرد که جماعت، حزبي سياسي نيست، بلکه گسترده تر و فراگيرتر از يک حزب است، «وظيفه آن دعوت به اسلام فراگير و به کار بستن آن در تمامي‌مسائل زندگي است، اما حزب، يک تلاش سياسي معاصر براي ايجاد قالب اسلامي‌انعطاف پذيري است که شامل تمام شهرونداني مي''‌''شود که به فکر و فرهنگ اسلامي‌به عنوان راه حلي براي مشکلات امت اسلامي‌ايمان دارند و طرح نهضت اسلامي‌و عربي را مي''‌''پذيرند.» وي خاطرنشان مي''‌''کند که اين حزب ديني، طايفه اي و منطقه اي نيست بلکه حزبي اسلامي‌است. بيانيه حزب با عنوان «برخي از مشخصات جبهه عمل اسلامي» ضمن ترسيم گرايش‌هاي سياسي و فکري اين حزب، اهداف آن را اينچنين تبيين مي''‌''کند: حرکت به سمت اجراي شريعت اسلامي، رسيدگي به مسئله فلسطين و تلاش براي آزادسازي اين کشور، تحکيم وحدت ملي، تحکيم شورا و دموکراسي و دفاع از آزادي''‌''ها و حاکميت قانون، خدمت به مردم و توجه به مشکلات آن''‌''ها، توسعه فراگير از ديدگاه اسلامي‌حزب براي تحقق اهدافش بر فعاليت مردمي‌و اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، تربيتي، تبليغاتي و همچنين بر فعاليت پارلماني و نيز فعاليت سياسي از طريق مشارکت در قوه مجريه با مخالفت سياسي سازنده تکيه خواهد کرد.
نتایج انتخابات سال 1993، جبهه عمل اسلامی‌ را به عنوان بزرگ‌ترین حزب سیاسی [[اردن]] مطرح ساخت چراکه 16 کرسی از مجلس را به خود اختصاص داد؛ در این انتخابات برنامه انتخاباتی حزب، نگرانی‌های پارلمانی و مسئله آزادی‌ها و سپس مسائل تربیتی و اخلاق اسلامی‌در جامعه و اسلامی‌ کردن قوانین و مؤسسات اجتماعی و سیاسی را مطرح شد؛ این برنامه، خواستار کاستن از اختیارات قوه مجریه و اختیارات وزارت کشور و واگذاری حق اداره روند انتخابات به قوه قضائیه شد؛ همچنین زدودن ربا از قوانین مالی و اصلاح تلویزیون از بعد نظارت اخلاقی و تبدیل دستگاه وعظ و ارشاد در وزارت اوقاف به مؤسسه‌ای مستقل از نظر اداری و مالی از دولت را خواستار شد؛ این برنامه به سیاست اجتماعی عام از دیدگاه اصلاح طلبان در خصوص مبارزه با فقر، توزیع ناعادلانه ثروت، مبارزه با فساد و تأسیس صندوقی برای ازدواج اشاره کرد و بر مبارزه با عادی سازی روابط فرهنگی و تبلیغاتی با دشمن صهیونیستی تأکید و خط سازش و قرارداد اسلو را محکوم کرد و به شعائر آزادسازی فلسطین و تحقق وحدت عرب در چارچوب اسلامی‌ آن، متعهد ماند.


نتايج انتخابات سال 1993، جبهه عمل اسلامي‌را به عنوان بزرگ ترين حزب سياسي اردن مطرح ساخت چراکه 16 کرسي از مجلس را به خود اختصاص داد؛ در اين انتخابات برنامه انتخاباتي حزب، نگراني''‌''هاي پارلماني و مسئله آزادي''‌''ها و سپس مسائل تربيتي و اخلاق اسلامي‌در جامعه و اسلامي‌کردن قوانين و مؤسسات اجتماعي و سياسي را مطرح شد؛ اين برنامه، خواستار کاستن از اختيارات قوه مجريه و اختيارات وزارت کشور و واگذاري حق اداره روند انتخابات به قوه قضائيه شد؛ همچنين زدودن ربا از قوانين مالي و اصلاح تلويزيون از بعد نظارت اخلاقي و تبديل دستگاه وعظ و ارشاد در وزارت اوقاف به مؤسسه اي مستقل از نظر اداري و مالي از دولت را خواستار شد؛ اين برنامه به سياست اجتماعي عام از ديدگاه اصلاح طلبان در خصوص مبارزه با فقر، توزيع ناعادلانه ثروت، مبارزه با فساد و تأسيس صندوقي براي ازدواج اشاره کرد و بر مبارزه با عادي سازي روابط فرهنگي و تبليغاتي با دشمن صهيونيستي تأکيد و خط سازش و قرارداد اسلو را محکوم کرد و به شعائر آزادسازي فلسطين و تحقق وحدت عرب در چارچوب اسلامي‌آن، متعهد ماند.
امضای معاهده صلح [[اردن]] با اسرائیل در 1994، به طور مجدد ، روابط اخوان و پادشاه را تیره ساخت و حکومت دوباره دستگیری اسلام گرایان را به ویژه در 1994 تا 1995 آغاز کرد و آن‌ها پست‌های خود را در کابینه از دست دادند؛ بر این اساس، جماعت اخوان و حزب جبهه عمل اسلامی، پس از 1993، دیگر با دولت، روابط دوستانه و همبستگی و همفکری نداشتند. اخوان در سال‌های بعد، انتخابات 1997 و دیگر انتخاب‌ها را به طور عمده تحریم کرد و این مسئله، رقابت انتخاباتی را تضعیف و فضای انتخابات را نیز از جنجال و هیجان‌های انتخاباتی خالی کرد و روابط دولت و اخوان را در دهه بعد، شکل تقابلی داد. اما در سال‌های اخیر، دولت تلاش کرده است تا بر اساس منافع و مصالح خود از اخوان حمایت کند به طوری که در این سال‌ها پادشاهی [[اردن]] برای جلوگیری از گسترش فعالیت سلفیان و دیگر گروه‌های اسلامی، خود را ناچار از پشتیبانی و تأمین فضای عمل برای اخوان و حزب سیاسی آن، یعنی جبهه عمل اسلامی‌ دیده است؛ درحال حاضر ، این گروه به عنوان جریانی مهم و تأثیرگذار با مواضع میانه‌رو و محافظه کارانه در عرصه سیاسی [[اردن]] حضور دارند<ref>دو فصلنامه علمی- پژوهشی جامعه شناسی سیاسی جهان اسلام، دوره 3، شماره 1، بهار و تابستان 1394</ref><ref>لایقی، غلامرضا (1402). جامعه و فرهنگ [[اردن]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی](در دست انتشار)</ref>.


امضاي معاهده صلح اردن با اسرائيل در 1994، به طور مجدد ، روابط اخوان و پادشاه را تيره ساخت و حکومت دوباره دستگيري اسلام گرايان را به ويژه در 1994 تا 1995 آغاز کرد و آن''‌''ها پست''‌''هاي خود را در کابينه از دست دادند؛ بر اين اساس، جماعت اخوان و حزب جبهه عمل اسلامي، پس از 1993، ديگر با دولت، روابط دوستانه و همبستگي و همفکري نداشتند. اخوان در سال''‌''هاي بعد، انتخابات 1997 و ديگر انتخاب''‌''ها را به طور عمده تحريم کرد و اين مسئله، رقابت انتخاباتي را تضعيف  و فضاي انتخابات را نيز از جنجال و هيجان''‌''هاي انتخاباتي خالي کرد و روابط دولت و اخوان را در دهه بعد، شکل تقابلي داد. اما در سال''‌''هاي اخير، دولت تلاش کرده است تا بر اساس منافع و مصالح خود از اخوان حمايت کند به طوري که در اين سال''‌''ها پادشاهي اردن براي جلوگيري از گسترش فعاليت سلفيان و ديگر گروه''‌''هاي اسلامي، خود را ناچار از پشتيباني و تأمين فضاي عمل براي اخوان و حزب سياسي آن، يعني جبهه عمل اسلامي‌ديده است؛ درحال حاضر ، اين گروه به عنوان جرياني مهم و تأثيرگذار با مواضع ميانه‌رو و محافظه کارانه در عرصه سياسي اردن حضور دارند. (6/70)  
== نیز نگاه کنید به ==
[[نظام فرهنگی اردن]]؛ [[نهادها و سازمان‌های فرهنگی اردن]]؛ [[ملی گرايی عربی در اردن]]؛ [[اسلام گرايی سنتی غير سياسی در اردن]]
 
== کتابشناسی ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۳۰

جریان اخوان المسلمین که توسط حسن البناء و از مصر آغاز شده، امروز در اردن یکی از بارزترین جریان‌های اسلام‌گرایی سنتی است.

برخی محققان، مهم‌ترین گروه‌های اسلامی ‌از این دست در اردن را جماعت اخوان المسلمین و حزب سیاسی وابسته به آن، یعنی جبهه عمل اسلامی، حرکت دعاء و حزب اسلامی ‌الوسط می‌دانند و البته بر این باورند که دو جریان اخیر، پایگاه اجتماعی و مردمی‌چندانی ندارند و برخی دیگر از محققان از سه جریان اصلی و تأثیرگذار اسلامی ‌در صحنه سیاسی اردن یاد کرده‌اند که شامل جماعت اخوان المسلمین، سلفیه (در دو شکل سنت‌گرا و رادیکال) و حزب التحریر اسلامی‌ می‌شود به نظر می‌رسد تقسیم‌بندی دوم، بیشتر با واقعیت عرصه سیاسی اردن مطابقت داشته باشد؛ هرچند برخی از این جریان‌ها مانند سلفی‌های رادیکال و حزب التحریر درحال حاضر به طور رسمی‌ به فعالیت مجاز نیستند ولی به شکل مخفیانه در داخل و خارج این کشور فعالیت می‌کنند[۱].

گرچه رهبران اخوان اردن، بومی ‌بودند، اما تحت تأثیر جماعت مادر در مصر شکل گرفتند. گفتنی است حاج عبداللطیف ابوقوره، بنیانگذار جماعت در اردن که در سال 1936 در فلسطین جنگیده بود، با جماعت اخوان المسلمین مصر در سال 1943 تماس برقرار کرد. عامل پیوند وی با اخوان، مواضع اخوان در قبال مسئله فلسطین بود. ابوقورة، با شیخ حسن البنا تماس گرفت و با او بیعت کرد؛ پس از آن به عضویت در هیئت مؤسسین اخوان المسلمین در مصر انتخاب شد؛ سپس وی به اردن بازگشت و مقدمات تأسیس اخوان اردن را فراهم کرد[۲].

فعالیت‌های اخوان المسلمین اردن را با توجه به چگونگی تعامل آن با دولت این کشور می‌توان به چند دوره کم و بیش متمایز تقسیم کرد:

نخست، دوره همزیستی و حمایت متقابل که از زمان تأسیس اخوان اردن تا اوایل دهه 1980 ادامه یافت. از ابتدای ورود اخوان به اردن، برخلاف جریان اخوان در دیگر کشورهای عرب روابطی ویژه میان این گروه و سلطنت‌ هاشمی‌ اردن ایجاد شد که این عامل، باعث شد طی ده‌ها سال گذشته، اسلام گرایی اردن، شکلی محافظه کارانه داشته باشد. برپایه این روابط، اخوان در بحران‌های مختلف از حکومت دفاع کرد. در سال‌های بعد نیز اخوان با مشغول کردن خود در اقدام‌های اجتماعی به نظاره اوضاع سیاسی پرداخت. در مقطع زمانی (یعنی از 1970 تا 1979)، اخوان تمام تلاش خود را برای ایجاد مؤسسات خیریه، اجتماعی، تربیتی و بهداشتی صرف کرد و به وسیله این مؤسسات در دل اجتماع اردن نفوذ خود را گسترش داد و امکانات تشکیلاتی عظیمی‌ به دست آورد.

از طرف دیگر، ترقی بسیاری از شخصیت‌های اخوانی و دستیابی آن‌ها به موقعیت‌ها و مناصب رسمی‌ و مشاغل عمومی‌ مهم، موقعیت آن‌ها را محکم‌تر کرد؛ اخوان در این سال‌ها موقعیت خود را به سندیکاهای کارگری اتحادیه‌های شغلی مختلف گسترش داد و توانست رهبری برخی از آن‌ها را بر عهده بگیرد؛ علاوه بر این به آغاز و افزایش مشارکت در فعالیت‌های سیاسی در دانشگاه‌های اردن اقدام نمود و دو طرف با صرف نظر از اهداف نهایی و عوامل و اسباب در خصوص حمایت از اخوان سوری در درگیری با دولت این کشور از سال 1979 تا 1982، اتفاق نظر داشتند و به آن‌ها پناهندگی و اقامت دادند.

در دهه 1980 و تحت تأثیر رشد اسلام گرایی در منطقه، دو جریان فکری و تشکیلاتی در جماعت اخوان تبلور یافت؛ جریان اول، جریان رادیکال جهادی (و پس از آن، تکفیری) بود که جامعه فعلی را جامعه‌ای جاهلی می‌دانست و به شیوه‌ای انقلابی خواستار تربیت جوانان براساس تربیت اسلامی‌ بود؛ اما جریان دوم، جریان بازی بود که به کنش با جامعه و گفتگو با دولت‌ها، جریان‌ها و گرایش‌های سیاسی و مشارکت در توسعه و ساخت جامعه، براساس شیوه‌ها ی سیاسی و دموکراتیک معتقد بود.

در این سال‌ها جریان جوان رادیکال‌تر توانست تا حدودی موقعیت خود را در جماعت اخوان اردن در دهه 1980 تحکیم بخشد و همین امر موجب چالش میان حکومت و اخوان شد و بر این اساس، اخوان به اتهام تهدید بالقوه برای ثبات رژیم، هدف دستگاه‌های امنیتی اردن قرار گرفت، از این روی اعضای جنبش، دستگیر شده شغل خود را از دست دادند که این وضعیت، موجب تضعیف اخوان و به خصوص جریان تندرو آن گردید.

این شرایط ادامه داشت تا اینکه اردن از سال 1989 به افت اقتصادی و کاهش ارزش دینار به میزان 50 درصد، دچار شد و متعاقب آن، سلسله بحران‌های اقتصادی، نقض حقوق سیاسی، فساد مالی و اداری و...، جامعه اردن را به ناآرامی‌های خشونت بار کشاند؛ شاه اردن به منظور مهار بحران و پیامدهای آن، تصمیم گرفت برخی اصلاحات از جمله لغو حکومت نظامی، آزادی احزاب و مطبوعات را انجام دهد که با این اصلاحات، انتخابات پارلمان در سال 1989 با مشارکت گروه‌های مختلف از جمله جریان معتدل اخوان همراه شد. با توجه به سازماندهی مناسب و پایگاه اجتماعی، اخوان با شعار «اسلام تنها راه حل است» (الأسلام هو الحل) در این انتخابات به پیروزی‌هایی مهم دست یافت.

جنبش اخوان المسلمین، طی دوران مشارکت در قدرت، روش محافظه کارانه و سیاست‌های گام به گام را دنبال کرد و به دنبال تغییری در اصل نظام نبود؛ به این سبب، پیروزی انتخاباتی اخوان با دشمنی یا ترش پادشاه مواجه نشد.

نتیجه بحث در خصوص مشارکت جماعت در کابینه از یک سو به تنش‌های داخلی و اعتراض‌های درون گروهی میان گروه رادیکال که خواستار عدم مشارکت در دولت بودند و مشارکت در کابینه را به طور شرعی، حرام می‌دانستند، با جناح میانه رو که قائل به مشارکت در کابینه بودند منجر شد. جناح رادیکال میان مجلس و دولت تفاوت قائل بودند در حالی که مشارکت در مجلس را جائز می‌شمردند زیرا آن را نوعی جایگاه نظارتی می‌دانستند اما شرکت در دولت را شرکت در گناه کسانی می‌دانستند که به امر خدا حکومت نمی‌کنند.

در مقابل، گروه میانه‌رو از مشارکت در دولت حمایت می‌کردند و با استناد به سیره برخی پیامبران مانند یوسف با پادشاه کافر معتقد بودند که مشارکت در دولت می‌تواند منافعی بسیار را برای جنبش اسلامی‌به وجود آورد بنابر این حرمتی ندارد.

این استدلال‌های فقهی دوطرف در خصوص همکاری با دولت یا عدم همکاری با پادشاه غیرمشروع و فاسق، صف بندی جدیدی را در جماعت ایجاد کرد؛ زمینه‌های این انشعاب پیش از مشارکت در کابینه و در پی انتخابات تشکیلاتی (به منظور تطبیق جماعت با تغییرات سیاسی دموکراتیک) در تابستان 1990 فراهم شده بود؛ در این انتخابات، عناصر افراطی از مناصب رهبری که در نیمه دهه 1970 جماعت را رهبری می‌کردند، دور شدند و افرادی میانه رو به عضویت دفتر اجرایی و مجلس شورا تسلط یافتند. از سوی دیگر در این شرایط، اخوان در موضع اجرایی قرار گرفتند که این امر می‌توانست محبوبیت آن‌ها را در جامعه تغییر دهد.

در سال 1991 با صدور قانون احزاب از سوی دولت، جناح میانه رو اخوان المسلمین، ضمن استقبال از آن، تصمیم گرفت به فعالیت سیاسی در قالب حزبی جدید اقدام کند و به منظور حفظ قدرت خود در عرصه سیاسی در این سال با همکاری افراد اسلام گرای مستقل و گروه‌های سیاسی دیگر، حزبی سیاسی با عنوان «حزب عمل اسلامی» تأسیس کرد؛ این راهکار به اخوان المسلمین اجازه داد که از لحاظ سیاسی، همچنان با نفوذ باقی بمانند اما به طور مستقیم در فعالیت‌های سیاسی مشارکت نکنند؛ جناح رادیکال با طرح تبدیل جماعت به حزب مخالفت کردند، زیرا این تغییر و تبدیل را خطری برای جماعت می‌دانستند که سرنوشت جماعت را به سرنوشت سایر احزاب مربوط می‌کند.

در مقابل، تعدادی اندک از رهبران معتقد بودند که تبدیل جماعت به حزب سیاسی، فرصت فعالیت در پارلمان و مؤسسات عمومی‌ را برای جماعت فراهم و راهی مناسب برای دستیابی به حکومت، یعنی تشکیل دولت پارلمانی مهیا می‌کند؛ سرانجام جماعت تصمیم گرفت خود به ادامه فعالیت‌های محلی، نظیر فعالیت‌های تربیتی و خیریه تعاونی بپردازد و حزب سیاسی با تسکیلات مستقل از جماعت ایجاد شود که در آن، اخوان و اسلام گرایان مستقل به فعالیت سیاسی بپردازند.

جماعت با این انتخاب از یک سو، مخالفت داخلی را خنثی کرد و در عین حال، پاسخگوی خواست‌های قانون احزاب نیز بود که دولت در عمل آن را اعلام کرده از اخوان خواسته بود که خود را با استلزامات این قانون تطبیق دهد. این چنین، اخوان به نگاه رو به رو شدن با نظام پارلمانی جدید و رقابت حزبی، تصمیم گرفت حزبی سیاسی- اسلامی ‌با شرکت همه اسلام گرایان تأسیس کند.

اصول و عقاید اعلام شده این حزب در مرام نامه حزبی، نمایانگر روش محافظه کارانه و سیاست‌های گام به گام بسیاری از اعضای برجسته سازمان است؛ این حزب همچنان گفتمان مخالف معتدل را مطرح و در سطح عملکرد نیز، توافق و نزدیکی خود را با دربار حفظ می‌کرد، اسحاق فرمان، دبیر کل حزب، تفاوت میان کارکرد و اهداف جماعت و حزب را شرح داد و خاطرنشان کرد که جماعت، حزبی سیاسی نیست، بلکه گسترده‌تر و فراگیرتر از یک حزب است، «وظیفه آن دعوت به اسلام فراگیر و به کار بستن آن در تمامی‌ مسائل زندگی است، اما حزب، یک تلاش سیاسی معاصر برای ایجاد قالب اسلامی‌ انعطاف‌پذیری است که شامل تمام شهروندانی می‌شود که به فکر و فرهنگ اسلامی‌ به عنوان راه حلی برای مشکلات امت اسلامی‌ ایمان دارند و طرح نهضت اسلامی‌و عربی را می‌پذیرند.» وی خاطرنشان می‌کند که این حزب دینی، طایفه‌ای و منطقه‌ای نیست بلکه حزبی اسلامی‌ است. بیانیه حزب با عنوان «برخی از مشخصات جبهه عمل اسلامی» ضمن ترسیم گرایش‌های سیاسی و فکری این حزب، اهداف آن را اینچنین تبیین می‌کند: حرکت به سمت اجرای شریعت اسلامی، رسیدگی به مسئله فلسطین و تلاش برای آزادسازی این کشور، تحکیم وحدت ملی، تحکیم شورا و دموکراسی و دفاع از آزادی‌ها و حاکمیت قانون، خدمت به مردم و توجه به مشکلات آن‌ها، توسعه فراگیر از دیدگاه اسلامی‌ حزب برای تحقق اهدافش بر فعالیت مردمی‌ و اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، تربیتی، تبلیغاتی و همچنین بر فعالیت پارلمانی و نیز فعالیت سیاسی از طریق مشارکت در قوه مجریه با مخالفت سیاسی سازنده تکیه خواهد کرد.

نتایج انتخابات سال 1993، جبهه عمل اسلامی‌ را به عنوان بزرگ‌ترین حزب سیاسی اردن مطرح ساخت چراکه 16 کرسی از مجلس را به خود اختصاص داد؛ در این انتخابات برنامه انتخاباتی حزب، نگرانی‌های پارلمانی و مسئله آزادی‌ها و سپس مسائل تربیتی و اخلاق اسلامی‌در جامعه و اسلامی‌ کردن قوانین و مؤسسات اجتماعی و سیاسی را مطرح شد؛ این برنامه، خواستار کاستن از اختیارات قوه مجریه و اختیارات وزارت کشور و واگذاری حق اداره روند انتخابات به قوه قضائیه شد؛ همچنین زدودن ربا از قوانین مالی و اصلاح تلویزیون از بعد نظارت اخلاقی و تبدیل دستگاه وعظ و ارشاد در وزارت اوقاف به مؤسسه‌ای مستقل از نظر اداری و مالی از دولت را خواستار شد؛ این برنامه به سیاست اجتماعی عام از دیدگاه اصلاح طلبان در خصوص مبارزه با فقر، توزیع ناعادلانه ثروت، مبارزه با فساد و تأسیس صندوقی برای ازدواج اشاره کرد و بر مبارزه با عادی سازی روابط فرهنگی و تبلیغاتی با دشمن صهیونیستی تأکید و خط سازش و قرارداد اسلو را محکوم کرد و به شعائر آزادسازی فلسطین و تحقق وحدت عرب در چارچوب اسلامی‌ آن، متعهد ماند.

امضای معاهده صلح اردن با اسرائیل در 1994، به طور مجدد ، روابط اخوان و پادشاه را تیره ساخت و حکومت دوباره دستگیری اسلام گرایان را به ویژه در 1994 تا 1995 آغاز کرد و آن‌ها پست‌های خود را در کابینه از دست دادند؛ بر این اساس، جماعت اخوان و حزب جبهه عمل اسلامی، پس از 1993، دیگر با دولت، روابط دوستانه و همبستگی و همفکری نداشتند. اخوان در سال‌های بعد، انتخابات 1997 و دیگر انتخاب‌ها را به طور عمده تحریم کرد و این مسئله، رقابت انتخاباتی را تضعیف و فضای انتخابات را نیز از جنجال و هیجان‌های انتخاباتی خالی کرد و روابط دولت و اخوان را در دهه بعد، شکل تقابلی داد. اما در سال‌های اخیر، دولت تلاش کرده است تا بر اساس منافع و مصالح خود از اخوان حمایت کند به طوری که در این سال‌ها پادشاهی اردن برای جلوگیری از گسترش فعالیت سلفیان و دیگر گروه‌های اسلامی، خود را ناچار از پشتیبانی و تأمین فضای عمل برای اخوان و حزب سیاسی آن، یعنی جبهه عمل اسلامی‌ دیده است؛ درحال حاضر ، این گروه به عنوان جریانی مهم و تأثیرگذار با مواضع میانه‌رو و محافظه کارانه در عرصه سیاسی اردن حضور دارند[۳][۴].

نیز نگاه کنید به

نظام فرهنگی اردن؛ نهادها و سازمان‌های فرهنگی اردن؛ ملی گرايی عربی در اردن؛ اسلام گرايی سنتی غير سياسی در اردن

کتابشناسی

  1. دو فصلنامه علمی- پژوهشی جامعه شناسی سیاسی جهان اسلام، دوره 3، شماره 1، بهار و تابستان 1394
  2. دو فصلنامه علمی- پژوهشی جامعه شناسی سیاسی جهان اسلام، دوره 3، شماره 1، بهار و تابستان 1394
  3. دو فصلنامه علمی- پژوهشی جامعه شناسی سیاسی جهان اسلام، دوره 3، شماره 1، بهار و تابستان 1394
  4. لایقی، غلامرضا (1402). جامعه و فرهنگ اردن. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(در دست انتشار)