اسلام در اردن

از دانشنامه ملل

در سال ششم هجری اولین طلایه‌داران مسلمانان که به دستور پیامبر (ص) برای شناسایی راه‌های منطقه فرستاده شده بودند، در حوالی طفیله و کرک به شهادت رسیدند. در سال هشتم هجری پیامبر اسلام با ارسال نامه‌ای، امیر موته را به اسلام دعوت کرد؛ ولی امیر موته سفیر پیامبر (ص) را به شهادت رساند. به دنبال این حادثه پیامبر (ص) سه هزار نفر را به فرماندهی زیدبن حارثه به موته فرستاد و در پی جنگی که بین سپاهیان روم و مسلمانان درگرفت، فرمانده سپاه اسلام کشته شد و سپاه اسلام به مدینه بازگشت. قبور شهدای موته در روستای المزار کنونی در 12 کیلومتری جنوب کرک قرار دارد. پس از چند ماه سپاهیان اسلام به منطقه تبوک در شمال حجاز آمدند و در اینجا بود که عقبه و اطراف معان، پرداخت جزیه به پیامبر اکرم (ص) را قبول کردند. سپاه اسلام به فرماندهی اسامه پس از پیامبر (ص) پیروزی‌هایی در جنوب فلسطین بدست آورد. در همین ایام به خلیفه وقت اطلاع دادند که رومیان با جمع آوری سپاهی متشکل از اعراب غسانی در تدارک حمله به مسلمانان می‌باشند. ابوبکر با فرستادن سپاهی به فرماندهی چهار تن از جمله خالدبن ولید ضمن شکست دادن رومیان در سال 636 بر بلاد شام و فلسطین مسلط گشت. با واگذاری حکومت شام به معاویه از سوی عمر، منطقه اردن و فلسطین زیر سلطه امویان قرار گرفت و با تعیین دمشق به عنوان مرکز حکومت امویان، اردن که محل تفریح و شکارگاه امرای اموی بود، رونق یافت. انتقال حکومت از امویان به عباسیان و انتخاب بغداد به جای دمشق به عنوان مرکز حکومت، باعث متروک شدن اردن گردید. در زمان سلجوقیان، اولین جنگ‌های صلیبی آغاز گردید و مسیحیان تلاش کردند بیت المقدس را از مسلمانان باز پس گیرند، سرانجام در سال 1099 صلیبیون با شکست دادن مسلمانان وارد بیت المقدس گردیدند. در همین زمان صلاح الدین ایوبی که ابتدا وزیر خلیفه فاطمی‌ بود، پس از وفات خلیفه به فرزندان خردسال وی اجازه خلافت نداد و با الحاق مصر به شام که جزیی از حکومت عباسیان به شمار می‌رفت و به دنبال مرگ حاکم دمشق، خود را فرمانروای مصر و شام خواند. صلاح الدین با فراهم آوردن سپاه در سال 1187 بر صلیبیون پیروز شد و بیت المقدس را از چنگال آن‌ها درآورد و کنترل فلسطین و شرق اردن را بدست گرفت. پس از ایوبیان، اداره منطقه به ممالیک واگذار گردید. خاندان ممالیک مساجد و مدارسی در شهرهای فلسطین بنا کردند و توانستند جلو حمله مغول به آن دیار را بگیرند و اروپا را از خطر هجوم مغول نجات دهند. در سال 1516 سپاهیان عثمانی به فرماندهی سلطان سلیم بر سپاهیان ممالیک غلبه کردند و بدین ترتیب ولایات دمشق و فلسطین به دست عثمانیان افتاد. عثمانیان اداره منطقه را به شیوخ و روسای قبایل سپردند. ابراهیم پاشا فرزند محمد علی با حمله به سوریه، فلسطین و شرق اردن و مناطقی را که جزئی از حکومت عثمانی به شمار می‌رفت را به مصر ملحق نمود. پس از جنگ جهانی اول و به دنبال تشکیل دولت مستقل ماوراء اردن، اداره آن به خاندان‌ هاشمی‌ واگذار گردید. بدین ترتیب اردن از زمان ورود اسلام به این منطقه، به جز دوره جنگ‌های صلیبی که مدتی مسیحیان بر منطقه حاکمیت یافتند، توسط حاکمان مسلمان اداره می‌شد که این امر باعث گردید اسلام دین حاکم در سراسر این سرزمین باشد. حاکمان اسلامی‌ این سرزمین همگی از اهل سنت بوده‌اند و بنابراین طبیعی است که مذهب عامه، بیشتر در این کشور رواج یابد. از فرق چهارگانه اهل سنت، اردنیان اکثرا پیرو مذهب شافعی هستند. چرکس‌ها که در اواخر قرن نوزدهم در اردن سکونت داده شدند، دارای مذهب حنفی می‌باشند[۱].  در مورد شیعیان اردن اطلاعات دقیقی وجود ندارد. هرچند به نظر می‌رسد که به علت نزدیکی اردن به لبنان شمار زیادی از شیعیان در آنجا سکونت داشته باشند زیرا از گذشته جبل عامل یکی از مراکز اصلی شیعیان به شمار می‌رفته است[۲]، شواهد تاریخی نشان می‌دهد که تشیع در قرن چهارم قمری، در این مناطق گسترش یافته است. مقدسی (336-380 ق)، در کتاب احسن التقاسیم فی معرفــة الاقلیم، در لابه‌لای سخن خود درباره فِرَق و مذاهب موجود در شهرهای اردن و فلسطین، نوشته است: اهل طبریه و نیمی‌ از اهل نابلس و قَدَس و بیشتر اهل امّان شیعه هستند[۳]. ناصر خسرو نیز در قرن چهارم هجری بیشتر ساکنین شهرهای بیت المقدس، ‌نابلس و امان را شیعه دانسته است[۴]. در قرن پنجم هجری، اردن و فلسطین تحت تسلط خلافت فاطمی‌ مصر درآمد و در سایه این دولت، نفوذ تشیع در این مناطق ادامه یافت، اما با تسلط سلجوقیان و بعدها ایوبیان بر این مناطق و مبارزه آنان با تشیع و نیز پس از اشغال بیشتر شهرهای فلسطین به دست صلیبیان، شیعیان به سمت مناطق کوهستانی لبنان مهاجرت کردند و بعدها جامعه شیعه جبل عامل را تشکیل دادند.

در اردن زیارتگاه‌هایی از شخصیت‌های مورد احترام شیعه وجود دارد که بسیاری از آن‌ها در دوره نفوذ و گسترش شیعه - به ویژه در دوره فاطمیان - ساخته شده‌اند و در دوره‌های بعدی بازسازی شده است. جمعیت شیعیان اردن در حال حاضر از چند ده هزار نفر تجاوز نمی‌کند. شیشانی‌ها یا چچنی‌ها که هم‌زمان با چرکس‌ها در اردن سکونت داده شده‌اند، همگی شیعه ‌بودند[۵].

دروزیان

مذهب دروزیه از جمله مسلک‌های درونگرای منسوب به اسلام است. دروزیه انشعابی از مذهب اسماعیلیه است که در قرن پنجم هجری در زمان خلیفه فاطمی، ابوعلی منصوربن نزار ملقب به الحاکم بامرالله (1024-996م) بوسیله یک خیاط ایرانی که از وفادارترین مبلغان و پیروان حاکم بود[۶] به نام محمد بن اسماعیل درزی معروف به نشتکین بنیاد نهاده شد و بعدها به همین نام مشهور گشت[۷]. پس از ترور حاکم، که برخی می‌گویند توسط خواهرش که دیگر نمی‌توانست رفتار‌های برادر را تحمل کند صورت گرفته است، پیروان حاکم مجبور شدند به کوه‌های لبنان، جایی که می‌توانند برای خود جامعه کوچکی تشکیل دهند، پناه ببرند. برای دروزیان، حاکم نمرده است، بلکه در حالت تعلیقی از زندگی قرار دارد که می‌تواند بازگردد. جامعه دروزی عمدتا در کوه‌های لبنان باقی ماندند و برای مدت کوتاهی  از طرف سلطان عثمانی بر اغلب لبنان، بخش‌هایی از سوریه، اردن و فلسطین حکمرانی کردند. برخی از اجتماعات دروزیان در قرن هفدهم و هجدهم در فلسطین و بلندی‌های جولان ساکن شدند، اما اغلب آن‌ها در میانه دهه 1860م پس از درگیری آن‌ها و مسیحیان مارونی در جبل دروز ساکن شدند و چندان بر منطقه تسلط پیدا کردند که کوهستانی که جبل العرب نام داشت را جبل دروز نامیدند[۸]. آن‌ها در سال 1918 از این جایگاه در سوریه به اردن آمدند. در آن زمان حدود 22 خانواده درزی وارد اردن شده و در قصر الازرق (منطقه مرزی بین اردن و سوریه) ساکن شدند. این منطقه در آن زمان بسیار کم جمعیت بود.

پس از انقلاب سوریه در سال 1925 نیز سلطان اطرش و بسیاری ازرهبران انقلابی درزی به اردن پناه بردند و در ازرق سکنی گزیدند و پایگاهی برای مقاومت ضد استعمار فرانسه در سوریه تشکیل دادند. از این رو فرانسویان انگلیس را تحت فشار قرار دارند تا دروزیان را از منطقه ازرق خارج کند. به دنبال آن، سلطان اطرش و سایر رهبران به عربستان مهاجرت کردند و به مدت 11 سال در آنجا باقی ماندند. سپس بسیاری از آن‌ها به جبل العرب در سوریه و بخشی نیز به منطقه ازرق در اردن برگشتند. بسیاری از خانواده‌های دروزی نیز در فاصله سال‌های 1933-1945 به اردن رفتند و با جامعه اردن درآمیخته و جزئی از آن شدند. آن‌ها هم اکنون خود را اردنی و جزئی از جامعه اردن می‌دانند.

با وجود شمار اندک دروزیان ولی مؤسس حکومت اردن شرقی یک دروزی به نام رشید طلیع بود که در سال 1922 دولت اردن را تشکیل داد. در زمان تشکیل اولین دولت به ریاست او، جمعیت زیادی از آنان به اردن آمدند و مناصب مهمی‌ را کسب کردند. از جمله امیر عادل ارسلان که ریاست دیوان امیری را در اردن برعهده گرفت ولی پس از مدتی به سوریه بازگشت و در انقلاب این کشور شرکت نمود. امروزه دروزیان نقش قابل‌توجهی در زندگی سیاسی ندارند که ممکن است به علت کمی‌ جماعت‌شان باشد. دروزیان در سال 1992 اجتماعی تحت عنوان «ابناء بنی معروف» تشکیل دادند که نماینده تمامی‌دروزیان اردن و مرجع اصلی آن‌هاست[۹][۱۰].

نیز نگاه کنید به

اسلام و مسلمانان کانادا؛ اسلام و مسلمانان کوبا؛ اسلام و مسلمانان لبنان؛ اسلام و مسلمانان مصر؛ اسلام در چین؛ اسلام و مسلمانان تونس؛ اسلام و مسلمانان روسیه؛ اسلام و مسلمانان سنگال؛ اسلام و مسلمانان فرانسه؛ اسلام و مسلمانان آرژانتین؛ اسلام در مالی؛ اسلام در ساحل عاج؛ اسلام و مسلمانان زیمبابوه؛ اسلام و مسلمانان تایلند؛ اسلام و مسلمانان اوکراین؛ اسلام و مسلمانان اسپانیا؛ اسلام و مسلمانان اتیوپی؛ اسلام و مسلمانان سیرالئون ؛ اسلام و مسلمانان بنگلادش

کتابشناسی

  1. برگرفته از عيش الاديان في الاردنhttp://sadaalhajjaj.com/vb//showthread.php?t=6802
  2. جهان اسلام، مرتضی اسدی
  3. برگرفته از https://wikishia.net/
  4. جهان اسلام، مرتضی اسدی
  5. پادشاهی اردن، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، معاونت بين‌الملل، مركز بين المللی تبليغ
  6. Shoup. J. A., Culture and customs of Jordan, p.cm, Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310, p. 29- 31
  7. پادشاهی اردن، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، معاونت بين‌الملل، مركز بين المللی تبليغ،ص.75-76
  8. Shoup. J. A., Culture and customs of Jordan, p.cm, Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310, p. 29- 31
  9. برگرفته از https://jawlanyat.com/mobile/?mod=articles&ID=4852& و http://arb.majalla.com/2012/12/article55240853
  10. لایقی، غلامرضا (1402). جامعه و فرهنگ اردن. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(در دست انتشار)