اسلام و مسلمانان لبنان

از دانشنامه ملل

تشیع در لبنان

از چگونگی پدید آمدن تشیع در لبنان، روایت‌های مختلفی وجود دارد. روایت‌های عمدتاً شیعی حضور ابوذر غفاری در عهد خلافت عثمان در منطقه جبل عامل را زمینه‌ساز آن دانسته‌اند.[۱][۲]در صورت پذیرش این روایت‌ها، با توجه به قدرت امویان و برخورد خشن با مخالفان، حضور شیعیان در جنوب لبنان در دوره اموی بسیار محدود بوده است. آنچه مسلم است آن که با سقوط امویان در سال 745م (128ه) و دور شدن مرکز خلافت از شام، زمینه حضور شیعیان در لبنان بیشتر و با ظهور دولت‌های شیعی در مصر و شام، گرایش به تشیع در جبل عامل رو به فزونی گزارد و طی قرون بعد، مناطق وسیعی از این سرزمین تحت سیطره شیعیان قرار گرفت.[۳] هر چند جمعیتی از شیعیان لبنان دارای گرایش‌های نُصیری و اسماعیلی بودند، بیشتر آن‌ها به ویژه اکثریت مطلق ساکنان جبل عامل، گرایش شیعی اثنی عشری داشتند.

ساکنان طرابلس در شمال لبنان نیز تا پیش از حمله صلیبی‌ها عمدتاً شیعه بوده و علی‌رغم سال‌ها مقاومت در برابر محاصره و حملات آنان، سرانجام دولت شیعی بنی‌عمار سقوط کرد. ساکنان منطقه کسروان، واقع در جبل لبنان نیز تا قرن چهاردهم میلادی عموماً شیعه بوده‌اند.[۴] با پایان کار صلیبی‌ها، مملوکی‌ها به بهانه همکاری شیعیان با صلیبی‌ها و با  اتهام عدم اعتقاد آنان به اسلام، حملاتی را علیه آنان آغاز کردند که به دلیل مقاومت سرسختانه شیعیان در مراحل اولیه چندان با توفیق همراه نبود. سرانجام با فتوای ابن‌تیمیه فقیه حنبلی شام و بسیج نیروی بسیار با حمله‌ای گسترده و سنگین در سال 1305، توانستند شیعیان را در این منطقه قلع و قمع کنند؛ تعداد بسیاری کشته و آنان که جان سالم به در برده بودند ناگزیر از فرار به جنوب و یا منطقه بقاع شدند و جمعیت اندکی از آنان نیز برای در امان ماندن به تغییر مذهب روی آورد.[۵] علی‌رغم جمعیت معتنابه شیعیان در دوره مملوکی و عثمانی از آنجا که آنان را دشمن می‌پنداشتند، نه تنها از حیات سیاسی به دور نگه داشته شدند که تحت فشارها و محرومیت‌های فراوان قرار گرفتند. در دوره عثمانی اصولاً شیعیان را به رسمیت نمی‌شناختند و تنها در دوره نظام اداری خودمختار (متصرفیة) بود که اندک سهمی‌ در اداره امور به آنان داده شد.[۶]

علی‌رغم محرومیت‌های اشاره شده، تحولات فرهنگی اجتماعی جامعه شیعه این سرزمین قابل توجه است. نهضت علمی‌جبل عامل (از نیمه‌های قرن هشتم تا نیمه‌های قرن دهم هجری) که به تاسیس حوزه‌های علمی‌ و ظهور ده‌ها فقیه و عالم نامدار شیعی انجامید، تنها یکی از فرازهای تاریخی شیعیان لبنان است. محمد بن مکی الجزینی مشهور به شهید اول، علی بن عبدالعالی معروف به محقق کرکی و زین الدین بن علی الجباعی مشهور به شهید ثانی که هرکدام در پربار ساختن فقه شیعی و استمرار حرکت اجتهادی در تشیع نقش موثری داشتند، از بستر این نهضت دینی و فرهنگی برآمدند. حضور تعداد قابل توجهی از عالمان جبل عاملی در ایران که به دعوت شاهان صفوی صورت گرفت نیز در تعمیق و گسترش فرهنگ و آموزه‌های شیعی و استحکام پایه‌های حکومت صفویان تأثیرغیرقابل انکاری داشت.

تحولات سیاسی اجتماعی در جامعه لبنان از جمله جنبش اصلاحی در میان شیعیان در نیمه اول قرن بیستم و ادامه آن در نیمه دوم آن قرن که به شکل‌گیری جنبش محرومین و سازمان امل توسط امام موسی صدر انجامید، پس از قرن‌ها، زمینه حضور آنان در صحنه‌های سیاسی و اجتماعی را فراهم ساخت. ظهور جنبش حزب‌الله در سال‌های اولیه دهه هشتاد قرن گذشته، تحت تأثیر پیروزی انقلاب اسلامی‌ در ایران، در واقع ادامه روند تحولات مزبور بود.

جمعیت شیعیان بر اساس آمار وزارت کشور لبنان در سال 1992، حدود 25/8% ساکنان این کشور بوده است و امروز جمعیت آنان تا حدود 33% از کل جمعیت تخمین زده می‌شود.[۷] مذهب شیعه در سال 1967 همچون دیگر مذاهب به رسمیت شناخته شد و شورای عالی اسلامی‌ شیعیان به عنوان مسئول دفاع از حقوق و ارتقای سطح اقتصادی و اجتماعی آنان تأسیس گردید.[۸] این شورا علاوه بر محاکم قضایی، بر موقوفات مربوط به شیعیان نیز نظارت می‌کند. مسئول فعلی شورای مزبور شیخ عبدالامیر قبلان است که پس از درگذشت شیخ مهدی شمس‌الدین، جانشین او شد. مؤسس و اولین رییس این شورا نیز امام موسی صدر بود که در سال 1979 و در سفر به لیبی مفقود و تاکنون از سرنوشت او اطلاع موثقی در دست نیست، به همین جهت و تا روشن شدن وضعیت وی، مسئولان این شورا از عنوان نایب رییس استفاده می‌کنند.

امروز علاوه بر جبل عامل و بقاع، بسیاری از شیعیان در حومه جنوبی بیروت و برخی آن‌ها نیز در غرب بیروت سکنی دارند و از فعالیت‌های گسترده سیاسی اجتماعی و اقتصادی و حضوری تأثیرگذار در ساختار قدرت برخوردارند؛ از جمله رییس مجلس نمایندگان از میان سیاستمداران شیعه برگزیده می‌شود.

تسنن در لبنان

جمعیت مسلمانان سنی در سرزمین لبنان تاپیش از برآمدن مملوکی‌ها، اندک بود. با سقوط دولت شیعی فاطمی‌ و به ویژه پس از شکست صلیبی‌ها و ظهور مملوکی‌ها در صحنه قدرت، بسیاری از سنی‌های شام به تدریج به لبنان مهاجرت و در طرابلس، بیروت و صیدا و سایر مناطق ساحلی که تحت حاکمیت مملوکی‌ها قرار داشت سکنی گزیدند.[۹]

جمعیت‌ سنی‌های‌ لبنان در دوره حاکمیت عثمانی‌ها نیز به دلیل حمایت حکومتی و هم مذهب بودن، از افزایش چشمگیری برخوردار شد؛ به گونه‌ای که امروز بیشترین جمعیت ساکن در دو شهر صیدا و طرابلس و نیز غرب بیروت سنی مذهبند و برخی از آنان در منطقه بقاع از جمله بعلبلک سکنی دارند.[۱۰]

مرجع رسمی‌ سنی‌های لبنانی که عموماً  حنفی مذهب و حدود 30% از جمعیت را تشکیل می‌دهند دارالفتوی است که علاوه بر مسائل دینی و احوال شخصیه، امور موقوفات آنان را نیز اداره می‌کند. مفتی اهل سنت لبنان، شیخ محمد رشید قبانی است که از سال 1990 در این سمت قرار دارد. طائفه سنی لبنان از طوائف اصلی و در ساختار قدرت سیاسی نیز حضوری تعیین کننده دارد، از جمله نخست‌وزیر بایستی از میان آنان برگزیده شود.

مذهب درزی در لبنان

دروزیان لبنان

مذهب درزی در قرن پنجم هجری در دوره حکومت الحاکم با مرالله ششمین خلیفه فاطمی‌ مصر و با حمایت او در میان گروهی از اسماعیلیان و توسط شخصی به نام محمد بن اسماعیل درزی معروف به انشتکین بنیان گزارده شد. در نتیجه اختلافاتی که در همان اوان در میان هوداران مذهب جدید بروز کرد، محمد بن اسماعیل کشته شد و حمزة بن علی الزوزنی از داعیان بزرگ آن به امامت رسید.[۱۱][۱۲] [i] او اهتمام بسیاری برای سامان دادن به اوضاع مذهب و تجدید اصول آن به کار برد اما به دلیل اختلافات اصولی میان مبانی اعتقادی آن و مذهب اسماعیلیه و دیگر مذاهب سنی، هواداران آن ناگزیر از کتمان فعالیت‌های تبلیغی بودند و لذا به ایجاد نظام سری آن روی آوردند. در پی ناپدید شدن اسرار آمیز الحاکم با مرالله، حمزة بن علی از این رویداد، به عنوان غیبت نام برد و پیروان را به انتظار بازگشت پیروزمندانه او دعوت کرد. از آنجا که مذهب جدید نتوانست گسترش چندانی در مصر داشته باشد، رهبران آن ، فعالیت‌های تبلیغی خود را به شام که عشایر عرب آنجا اکثراً اسماعیلی و یا قرمطی مذهب بودند منتقل کردند و با استقبال ساکنان مناطق وادی التیم و شوف روبرو شدند.[۱۳] در جریان جنگ‌های صلیبی، شجاعت و جنگ‌آوری درزی‌ها مورد توجه حاکمان سنی دمشق قرار گرفت؛ مسئله‌ای که تأثیر به‌سزایی در تثبیت جامعه درزی و قدرت گرفتن رهبران فئودال آن داشت. پس از سقوط دولت مملوکی و ورود عثمانی‌ها به شام، فخرالدین اول از رهبران خاندان درزی معن به رهبری منطقه درزی‌نشین دست یافت و زان پس درزی‌ها همواره در تحولات سیاسی اجتماعی لبنان حضوری تأثیر گذار داشته‌اند.

مذهب درزی از جمله مذاهب باطنی منسوب به اسلام[ii] و آموزه‌های آن آمیزه‌ای از مبانی اعتقادی اسلام و دیگر ادیان است. پس از آن که در سال 1043 باب دعوت درزی بسته شد،[۱۴] مبانی اعتقادی و فقهی آنان همچنان سری و تنها عقال درزی از آن آگاهند و آنانند که بایستی اعمال مذهبی را انجام ‌دهند و طبقه جهال وظیفه عملی در این خصوص ندارند.[۱۵]

درزی‌ها حمزة بن علی را مؤسس حقیقی مذهب خود و بنیانگذار مبانی نظری آن می‌دانند و به پیروی از او، خود را موحدین درزی می‌خوانند.[۱۶] مناطق سنتی سکونت درزی‌های لبنان، عمدتاً الشوف، وادی التیم و المتن است و البته در برخی از دیگر مناطق همچون بیروت نیز پراکنده‌اند و جمعیت آنان در حدود 170000 تن تخمین زده می‌شود. مرجعیت مذهبی درزی‌ها، شورای مذهبی درزی است که در رأس آن شیخ العقل قرار دارد. شیخ العقل فعلی درزی‌های لبنان شیخ نعیم حسن است که از سال 2006 در این سمت قرار دارد. درزی‌های لبنان همچنین دارای مؤسسات اوقاف، محاکم مذهبی، مراکز بهداشت و شورای درزی تحقیقات و توسعه‌اند و برخی دیگر از مؤسسات خیریه آموزشی را نیز در اختیار دارند.[۱۷]

علوی

علوی‌های لبنان گرچه از مذاهب شیعی شمرده می‌شوند، آموزه‌ی آنان از دیگر ادیان و مذاهب تأثیر پذیرفته است. خاستگاه اصلی علوی‌ها سوریه است و حضور نیروهای نظامی‌ سوریه طی سه دهه گذشته در لبنان، زمینه‌ساز مهاجرت بسیاری از آنان به این کشور شد. در سال‌های اخیر از سوی دولت لبنان به رسمیت شناخته شده‌اند و بنابراین همچون دیگر طوائف مذهبی رسمی، دارای محاکم خاص و دارای نماینده در پارلمان‌اند.[۱۸] جمعیت آنان بین 80000 تا 120000 تن برآورد شده است که عمدتاً در شمال این کشور و در منطقه مشهور به جبل محسن در طرابلس سکونت دارند.[۱۹]

پاورقی

[i] برخی از پژوهشگران برآنند که الزوزنی، فردی ایرانی و متولد زوزن خراسان است.از جمله: کردعلی و نیز، زهرالدین، صالح، 1994.

[ii]در خصوص وابستگی مذهب درزی به اسلام، نظریات گوناگونی وجود دارد. گروهی اساس آن را آمیزه‌ای از باورهای شیعی، مسیحیت و زرتشتی می‌دانند که با اساطیر رنگ و بوگرفته از فرهنگ بومی‌درآمیخته است. برخی نیز درزی‌ها را در زمره مسلمانان می‌دانند که در طول زمان و به دلیل در اقلیت بودن و برای اجتناب از شکنجه و فشار، اعتقادات خود را  مخفی نگه داشته‌اند.

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. آل صفا، محمد جابر. (1998). تاريخ جبل عامل. الطبعة الثالثة. بیروت: دار النهار للنشر، ص. ۲۳۳.
  2. مكی، محمد علی (1991). لبنان: من الفتح العربی الی الفتح العثمانی. (الطبعة الرابعة). بیروت: دار النهار للنشر، ص. ۳۴.
  3. حيدر أحمد د. علي راغب. (2007). المسلمون الشيعة. الطبعة الأولى. بیروت: دار الهادي للطباعة والنشر، ص. 353.
  4. الصلیبی، کمال. (1991). تاريخ لبنان الحديث. الجزء الثانی. الطبعة السابعة. بيروت: دار النهار للنشر، ص. ۱۵.
  5. حيدر أحمد د. علي راغب. (2007). المسلمون الشيعة. الطبعة الأولى. بیروت: دار الهادي للطباعة والنشر، ص. ۲۱.
  6. المقداد، ص. 40.
  7. المقداد، ص. 41.
  8. قرم، جورج. (2004). لبنان المعاصر: تاریخ و مجتمع. (نقله الى العربية بواسطة الدكتور حسان قبيسي). الطبعة الأولى. بيروت: المكتبة الشرقية، ص. ۱۱۱.
  9. الصلیبی، کمال. (1991). تاريخ لبنان الحديث. الجزء الثانی. الطبعة السابعة. بيروت: دار النهار للنشر، ص. ۱۷.
  10. المقداد، ص. 42.
  11. کرد علی، محمد. (1972). خطط الشام، الجزء الثانی. بيروت: دارالعلم للملايين، ص. ۲۶۵.
  12. زهر الدين، صالح. (1994). تاريخ المسلمين الموحدين الدروز. الطبعة الثانية. بیروت: المركز العربي للابحاث والتوثيق، ص. 37-38.
  13. الصلیبی، کمال. (1991). تاريخ لبنان الحديث. الجزء الثانی. الطبعة السابعة. بيروت: دار النهار للنشر، ص. ۱۵۸.
  14. زهر الدين، صالح. (1994). تاريخ المسلمين الموحدين الدروز. الطبعة الثانية. بیروت: المركز العربي للابحاث والتوثيق، ص. ۳۵.
  15. زهر الدين، صالح. (1994). تاريخ المسلمين الموحدين الدروز. الطبعة الثانية. بیروت: المركز العربي للابحاث والتوثيق، ص. ۴۵.
  16. زهر الدين، صالح. (1994). تاريخ المسلمين الموحدين الدروز. الطبعة الثانية. بیروت: المركز العربي للابحاث والتوثيق، ص. ۲۹.
  17. زهر الدين، صالح. (1994). تاريخ المسلمين الموحدين الدروز. الطبعة الثانية. بیروت: المركز العربي للابحاث والتوثيق، ص. ۲۴۹-۲۶۰.
  18. قرم، جورج. (2004). لبنان المعاصر: تاریخ و مجتمع. (نقله الى العربية بواسطة الدكتور حسان قبيسي). الطبعة الأولى. بيروت: المكتبة الشرقية، ص. ۱۸.
  19. صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ لبنان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص. 185-191.