مشارکت زنان بنگلادش در فعالیت های سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:فعالیت سیاسی زنان در مجلس بنگلادش.jpg|بندانگشتی|331x331پیکسل|فعالیت سیاسی زنان در مجلس [[بنگلادش]]، برگرفته از bdun، قابل بازیابی از https://bdun.org/bangladesh-priorities-at-the-un/women-empowerment/]][[بنگلادش]] در دو دهه اول پس از استقلال ثبات سیاسی لازم را نداشت و اوضاع اجتماعی و محرومیت زنان نیز این زمینه را برای فعالیت گسترده آنان فراهم نکرده بود. در آغاز با به قدرت رسیدن «[[شیخ مجیب الرحمن]]» در رأس حزب «عوامی لیگ»، نظام پارلمانی در کشور حاکم شد و 15 کرسی ذخیره برای نمایندگان زن در نظر گرفته شد. سپس در سال 1975 نظام ریاست جمهوری و تک حزبی حاکم شد که منجر به کودتا و قتل «شیخ مجیب» و خانواده او شد؛ سپس دوره حکومت نظامی‌ای در زمان «[[ژنرال ضیاء الرحمن|ضیاءالرحمن]]» به وجود آمد که با تشکیل حزب ملّیون، به نظام پارلمانی تبدیل شد و 30 کرسی برای زنان در نظر گرفته شد و مدت آن از 10 سال به 15 سال تمدید شد. با کودتای «ژنرال ارشاد» در سال 1982 دوره حکومت نظامی‌ دیگری حاکم شد و سپس با تشکیل حزب «جاتیا» به رهبری وی، نظام پارلمانی در اواخر حکومت وی جاری شد. در آغاز دهه 1980 میلادی ابتدا «[[شیخ حسینه]]» و سپس «[[خالده ضیاء]]» رهبران احزاب سیاسی شدند. این دو، نقش بسیار مهمی را در بسیج مردم علیه حکومت ارشاد ایفا کردند. سقوط ارشاد در دسامبر1990 و پیروزی [[خالده ضیاء]] در انتخابات 1991 صورت گرفت و [[شیخ حسینه]] در مقابل وی و در جایگاه رهبر حزب مخالف اصلی در پارلمان قرار داشت. از این زمان تاکنون موضوع 30کرسی ذخیره هنوز برقرار است؛ اما بین افراد سیاسی این صحبت مطرح است که این مطلب ملغی شود وتعداد مشخصی کرسی برای زنان تعیین شود تا همه بانوان از طریق رای مستقیم به مجلس راه پیدا کنند. در قانون اساسی زن و مرد از لحاظ سیاسی نیز مساوی هستند و هیچ مانعی برای رقابت‌های پارلمانی و رأی گیری زنان و فعالیت در انتخابات وجود ندارد. کرسی‌های ذخیره زنان، در جامعه‌ای که زنان در مقایسه با مردان امتیازات کمتری دارند، حداقل نمایندگی زنان را تأمین می‌کند. چون زنان قادر به رقابت موفقیت آمیزتری با مردان نیستند این نظام نمایندگی، نوعی مکانیزم حمایتی تلقی خواهد شد. بعضی زنان از این نوع حمایت به قدر کافی استقبال نکردند. برخی نویسندگان آن را بازتاب دیدگاه پدر سالارانه به موضوع دانسته‌اند و آن را باعث حاشیه‌ای کردن زنان در حوزه سیاست می‌دانند.


==== 3. 5. 2. فعالیت سیاسی زنان در قالب مجلس ====
احزاب حاکم در دو انتخابات پارلمانی اول کشور در سال‌های 1973 و 1979 زنان را نامزد نکردند و کرسی‌های ذخیره را بهانه‌ای برای خارج کردن زنان از انتخابات پارلمانی قرار دادند. در فوریه 1991 که حزب BNP به قدرت رسید، دو کرسی ذخیره زنان را به حزب جماعت اسلامی و در ژوئن 1996 که حزب «عوامی لیگ» به قدرت رسید. سه کرسی ذخیره زنان را به حزب «جاتیا» که با آن اتئلاف کرده بود، سپرد. روی هم رفته، کرسی‌های ذخیره، زنان را هر چه بیشتر به احزاب وابسته می‌کند و تحت سلطه آن‌ها قرار می‌دهد. این گونه ذخیره سازی وضع نمایندگی زنان را نیز تضعیف می‌سازد. در واقع وقتی از 330 نفر نماینده مجلس [[بنگلادش]]، 30 کرسی را به زنان اختصاص می‌دهند حوزه‌های انتخابیه زنان را ده برابر بزرگتر از حوزه‌های سایر نمایندگان کرده‌اند ؛ یعنی هر زن، نماینده منطقه‌ای است که ده نفر مرد نماینده آن است و این موجب تضعیف وضعیت و قدرت زنان در آن حوزه خواهد شد. البته برای سیاست مداران این کرسی‌های ذخیره، مزایایی دارد و علاوه بر اینکه نوعی بانک رأی و حمایت درون مجلس را در بر دارد، کلاً در کاهش هزینه‌های انتخاباتی 30 نفر مفید واقع می‌شود.
[[بنگلادش]] در دو دهه اول پس از استقلال ثبات سیاسی  لازم را نداشت و اوضاع اجتماعی و محرومیت زنان نیز این زمینه را برای فعالیت گسترده آنان فراهم  نکرده بود. در آغاز با به قدرت رسیدن «شیخ مجیب الرحمان» در رأس حزب «عوامی لیگ»، نظام پارلمانی در کشور حاکم شد و 15 کرسی ذخیره برای نمایندگان زن در  نظر گرفته شد. سپس در سال 1975 نظام ریاست جمهوری و تک حزبی حاکم شد که منجر به کودتا و قتل «شیخ مجیب» و خانواده او شد؛ سپس دوره حکومت  نظامی ای در زمان «ضیاءالرحمان» به وجود آمد که با تشکیل حزب ملّیون، به نظام  پارلمانی تبدیل شد و 30 کرسی برای زنان در نظر گرفته شد و مدت آن از 10 سال به 15 سال تمدید شد. با کودتای «ژنرال ارشاد» در سال 1982 دوره حکومت نظامی دیگری حاکم شد و سپس با تشکیل حزب «جاتیا» به رهبری وی، نظام پارلمانی در اواخر حکومت وی جاری شد. در آغاز دهه 1980 میلادی ابتدا  «شیخ حسینه» و سپس «خالده ضیاء» رهبران احزاب سیاسی شدند. این دو، نقش بسیار مهمی را در بسیج مردم علیه حکومت  ارشاد ایفا کردند. سقوط ارشاد در دسامبر1990 و پیروزی [[خالده ضیاء]] در انتخابات 1991 صورت گرفت و [[شیخ حسینه]] در  مقابل وی و در جایگاه رهبر  حزب مخالف اصلی در پارلمان قرار داشت. از این زمان تاکنون موضوع 30کرسی ذخیره  هنوز برقرار است؛ اما بین افراد سیاسی این صحبت مطرح است که این مطلب ملغی  شود وتعداد مشخصی کرسی برای زنان تعیین شود تا همه بانوان از طریق رای مستقیم به مجلس راه پیدا کنند. در قانون اساسی زن و مرد از لحاظ سیاسی  نیز مساوی هستند و هیچ مانعی برای رقابت های پارلمانی و رأی گیری زنان و فعالیت  در انتخابات وجود ندارد. کرسی های ذخیره زنان، در جامعه ای که زنان در مقایسه با مردان امتیازات کمتری دارند، حداقل نمایندگی زنان را تأمین می کند. چون زنان  قادر به رقابت موفقیت آمیزتری با مردان نیستند این نظام نمایندگی، نوعی مکانیزم  حمایتی تلقی خواهد شد. بعضی زنان از این نوع حمایت به قدر کافی استقبال نکردند. برخی نویسندگان آن را بازتاب دیدگاه پدر  سالارانه به موضوع دانسته اند و آن را باعث حاشیه ای کردن زنان در حوزه سیاست می  دانند.


    احزاب حاکم در دو انتخابات پارلمانی اول  کشور در سال های 1973 و 1979 زنان را نامزد نکردند و کرسی های ذخیره را بهانه ای برای خارج کردن زنان از انتخابات پارلمانی قرار دادند. در فوریه 1991 که حزب BNP به قدرت رسید، دو کرسی ذخیره زنان را به حزب  جماعت اسلامی و در ژوئن 1996 که حزب «عوامی لیگ» به قدرت رسید. سه کرسی ذخیره  زنان را به حزب «جاتیا» که با آن اتئلاف کرده بود، سپرد. روی هم رفته، کرسی های ذخیره، زنان را هر چه بیشتر به  احزاب وابسته می کند و تحت سلطه آن ها قرار می دهد. این گونه ذخیره سازی وضع  نمایندگی زنان را نیز تضعیف می سازد. در واقع وقتی از 330 نفر نماینده مجلس  بنگلادش، 30 کرسی را به زنان اختصاص می دهند حوزه های انتخابیه زنان را ده برابر  بزرگتر از حوزه های سایر نمایندگان کرده اند؛ یعنی هر زن، نماینده منطقه ای است که ده نفر مرد  نماینده آن است و این موجب تضعیف وضعیت و قدرت زنان در آن حوزه خواهد شد. البته  برای سیاست مداران این کرسی های ذخیره، مزایایی دارد و علاوه بر اینکه نوعی بانک  رأی و حمایت درون مجلس را در بر دارد، کلاً در کاهش هزینه های انتخاباتی 30 نفر  مفید واقع می شود.
سیاست‌مداران مرد امتیازات غالبی در زمینه‌های [[مالی]] و قدرت تشکیلاتی دارند که حتی در مرحله معرفی نامزدهای انتخاباتی نیز بر فعالیت زنان تأثیر می‌گذارد. به طور کلی فعالیت [[زنان در بنگلادش]]، با وجود محدودیت‌های آن در مقایسه با گذشته بیشتر شده است. در سال  1972 - 1975 از میان 50 عضو کابینه چهار نفر زن به عنوان معاون وزیر بود. در سال  1979 - 1982 که تعداد اعضای کابینه به 101 نفر رسید، شرکت زنان به 6 درصد رسید و در سال‌های 1982 -  1990 از میان 133 وزیر تنها چهار نفر زن بودند. لذا تعداد زنان به 3 درصد کاهش یافت. در حال حاضر در دولت حاکم عوامی لیگ دو وزیر و یک وزیر مشاور از میان زنان برگزیده شده است. در عین حال، ریاست کنوانسیون سازمان ملل در باره حذف کلیه اشکال تبعیض علیه زنان، برعهده یکی از زنان بنگلادشی می‌باشد. قائم مقام وزیر مشاور در امور کودکان و زنان نیز، زن است. زنان در ادارات مختلف دولتی نیز در قالب مقامات مختلف فعالیت دارند. شرکت محدود زنان نسبت به مردان در سیاست و انتخابات، حاکی از سه مطلب می‌تواند باشد:
*کنترل مردان بر تشکیلات حزبی و توانایی آنان در دریافت حمایت‌های حزبی به نفع نامزدها در حوزه‌های انتخابیه؛


    سیاست مداران مرد امتیازات غالبی در زمینه  های [[مالی]] و قدرت تشکیلاتی دارند که حتی در مرحله معرفی نامزدهای انتخاباتی نیز  بر فعالیت زنان تأثیر می گذارد. به طور کلی فعالیت زنان در بنگلادش، با وجود محدودیت های آن در مقایسه با گذشته بیشتر شده است. در سال 1975 ـ 1972  از میان 50 عضو کابینه چهار نفر زن به عنوان معاون وزیر بود. در سال 1982 ـ 1979  که تعداد اعضای کابینه به 101 نفر رسید، شرکت زنان به 6 درصد رسید و در سال های  1990 ـ 1982 از میان 133 وزیر تنها چهار نفر زن بودند. لذا تعداد زنان به 3 درصد  کاهش یافت. در حال حاضر در دولت حاکم عوامی لیگ دو وزیر و یک وزیر مشاور از میان  زنان برگزیده شده است. در عین حال، ریاست کنوانسیون سازمان ملل در باره حذف کلیه اشکال تبعیض علیه زنان، برعهده یکی از زنان بنگلادشی می باشد.  قائم مقام وزیر مشاور در امور کودکان و زنان نیز، زن است. زنان در ادارات مختلف دولتی نیز در قالب مقامات مختلف فعالیت دارند.  شرکت محدود زنان نسبت به مردان در سیاست و انتخابات، حاکی از سه مطلب می تواند  باشد:
*فقدان دسترسی زنان به سرمایه و هزینه‌های انتخاباتی با توجه به عدم پایگاه قوی اقتصادی زنان در جامعه؛


ـ  کنترل مردان بر تشکیلات حزبی و توانایی آنان در دریافت حمایت های حزبی به نفع  نامزدها در حوزه های انتخابیه؛
*وجود تاکتیکهای خشونت آمیز در اجرای انتخابات.
حضور زنان در پارلمان در واقع هدیه مردان به آن‌ها است و این خوشایند زنان نیست. وجود تعداد 36 نماینده زن، با وجودی که نخست وزیر و رهبر حزب مخالف اصلی دولت نیز از زنان هستند، نتوانسته رشد سیاسی زنان را برای اخذ رأی بیشتر و شرکت در مجلس سبب شود. در واقع در مجلس 300 نفری [[بنگلادش]] (غیر از 30 کرسی ذخیره برای زنان) فقط 6 نفر نماینده زن وجود دارد که نماینده شدن این عده نیز علل خاصی داشته و در بخش‌های آتی مشخص خواهد شد<ref>توسلی، محمد مهدی، علی زاده کندی، عزیز، توسلی، سینا(1391). جامعه و فرهنگ [[بنگلادش]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی]( در دست انتشار)</ref>.


ـ  فقدان دسترسی زنان به سرمایه و هزینه های انتخاباتی با توجه به عدم پایگاه قوی  اقتصادی زنان در جامعه؛
{{به روز رسانی}}


ـ وجود  تاکتیکهای خشونت آمیز در اجرای انتخابات.
== نیز نگاه کنید به ==
[[مشارکت زنان فرانسه در فعالیت های سیاسی]]؛ [[مشارکت زنان چین در فعالیت های سیاسی]]؛ [[مشارکت زنان مصری در فعالیت های سیاسی]]؛ [[مشارکت زنان اردن در فعالیت های سیاسی]]؛ [[مشارکت زنان سودان در فعالیت های سیاسی]]؛ [[مشارکت زنان اوکراین در فعالیت های سیاسی]]؛ [[مشارکت زنان اتیوپی در فعالیت های سیاسی]]؛ [[مشارکت زنان کشور مالی در فعالیت های سیاسی]]؛ [[مشارکت زنان ساحل عاج در فعالیت های سیاسی]]؛ [[مشارکت زنان چین در فعالیت های سیاسی و اجتماعی]]


    حضور زنان در پارلمان در واقع هدیه مردان به آن ها است و این خوشایند زنان نیست. وجود تعداد  36 نماینده زن، با وجودی که نخست  وزیر و رهبر حزب مخالف اصلی دولت نیز از زنان هستند، نتوانسته رشد سیاسی زنان را برای اخذ رأی بیشتر  و شرکت در مجلس سبب شود. در واقع در مجلس 300 نفری بنگلادش (غیر از 30 کرسی ذخیره برای زنان) فقط 6 نفر نماینده زن وجود دارد که نماینده  شدن این عده نیز علل خاصی داشته و در بخش های آتی مشخص خواهد شد.
== کتابشناسی ==
<references />
[[رده:حضور و فعالیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زنان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۴:۵۱

فعالیت سیاسی زنان در مجلس بنگلادش، برگرفته از bdun، قابل بازیابی از https://bdun.org/bangladesh-priorities-at-the-un/women-empowerment/

بنگلادش در دو دهه اول پس از استقلال ثبات سیاسی لازم را نداشت و اوضاع اجتماعی و محرومیت زنان نیز این زمینه را برای فعالیت گسترده آنان فراهم نکرده بود. در آغاز با به قدرت رسیدن «شیخ مجیب الرحمن» در رأس حزب «عوامی لیگ»، نظام پارلمانی در کشور حاکم شد و 15 کرسی ذخیره برای نمایندگان زن در نظر گرفته شد. سپس در سال 1975 نظام ریاست جمهوری و تک حزبی حاکم شد که منجر به کودتا و قتل «شیخ مجیب» و خانواده او شد؛ سپس دوره حکومت نظامی‌ای در زمان «ضیاءالرحمن» به وجود آمد که با تشکیل حزب ملّیون، به نظام پارلمانی تبدیل شد و 30 کرسی برای زنان در نظر گرفته شد و مدت آن از 10 سال به 15 سال تمدید شد. با کودتای «ژنرال ارشاد» در سال 1982 دوره حکومت نظامی‌ دیگری حاکم شد و سپس با تشکیل حزب «جاتیا» به رهبری وی، نظام پارلمانی در اواخر حکومت وی جاری شد. در آغاز دهه 1980 میلادی ابتدا «شیخ حسینه» و سپس «خالده ضیاء» رهبران احزاب سیاسی شدند. این دو، نقش بسیار مهمی را در بسیج مردم علیه حکومت ارشاد ایفا کردند. سقوط ارشاد در دسامبر1990 و پیروزی خالده ضیاء در انتخابات 1991 صورت گرفت و شیخ حسینه در مقابل وی و در جایگاه رهبر حزب مخالف اصلی در پارلمان قرار داشت. از این زمان تاکنون موضوع 30کرسی ذخیره هنوز برقرار است؛ اما بین افراد سیاسی این صحبت مطرح است که این مطلب ملغی شود وتعداد مشخصی کرسی برای زنان تعیین شود تا همه بانوان از طریق رای مستقیم به مجلس راه پیدا کنند. در قانون اساسی زن و مرد از لحاظ سیاسی نیز مساوی هستند و هیچ مانعی برای رقابت‌های پارلمانی و رأی گیری زنان و فعالیت در انتخابات وجود ندارد. کرسی‌های ذخیره زنان، در جامعه‌ای که زنان در مقایسه با مردان امتیازات کمتری دارند، حداقل نمایندگی زنان را تأمین می‌کند. چون زنان قادر به رقابت موفقیت آمیزتری با مردان نیستند این نظام نمایندگی، نوعی مکانیزم حمایتی تلقی خواهد شد. بعضی زنان از این نوع حمایت به قدر کافی استقبال نکردند. برخی نویسندگان آن را بازتاب دیدگاه پدر سالارانه به موضوع دانسته‌اند و آن را باعث حاشیه‌ای کردن زنان در حوزه سیاست می‌دانند.

احزاب حاکم در دو انتخابات پارلمانی اول کشور در سال‌های 1973 و 1979 زنان را نامزد نکردند و کرسی‌های ذخیره را بهانه‌ای برای خارج کردن زنان از انتخابات پارلمانی قرار دادند. در فوریه 1991 که حزب BNP به قدرت رسید، دو کرسی ذخیره زنان را به حزب جماعت اسلامی و در ژوئن 1996 که حزب «عوامی لیگ» به قدرت رسید. سه کرسی ذخیره زنان را به حزب «جاتیا» که با آن اتئلاف کرده بود، سپرد. روی هم رفته، کرسی‌های ذخیره، زنان را هر چه بیشتر به احزاب وابسته می‌کند و تحت سلطه آن‌ها قرار می‌دهد. این گونه ذخیره سازی وضع نمایندگی زنان را نیز تضعیف می‌سازد. در واقع وقتی از 330 نفر نماینده مجلس بنگلادش، 30 کرسی را به زنان اختصاص می‌دهند حوزه‌های انتخابیه زنان را ده برابر بزرگتر از حوزه‌های سایر نمایندگان کرده‌اند ؛ یعنی هر زن، نماینده منطقه‌ای است که ده نفر مرد نماینده آن است و این موجب تضعیف وضعیت و قدرت زنان در آن حوزه خواهد شد. البته برای سیاست مداران این کرسی‌های ذخیره، مزایایی دارد و علاوه بر اینکه نوعی بانک رأی و حمایت درون مجلس را در بر دارد، کلاً در کاهش هزینه‌های انتخاباتی 30 نفر مفید واقع می‌شود.

سیاست‌مداران مرد امتیازات غالبی در زمینه‌های مالی و قدرت تشکیلاتی دارند که حتی در مرحله معرفی نامزدهای انتخاباتی نیز بر فعالیت زنان تأثیر می‌گذارد. به طور کلی فعالیت زنان در بنگلادش، با وجود محدودیت‌های آن در مقایسه با گذشته بیشتر شده است. در سال 1972 - 1975 از میان 50 عضو کابینه چهار نفر زن به عنوان معاون وزیر بود. در سال 1979 - 1982 که تعداد اعضای کابینه به 101 نفر رسید، شرکت زنان به 6 درصد رسید و در سال‌های 1982 - 1990 از میان 133 وزیر تنها چهار نفر زن بودند. لذا تعداد زنان به 3 درصد کاهش یافت. در حال حاضر در دولت حاکم عوامی لیگ دو وزیر و یک وزیر مشاور از میان زنان برگزیده شده است. در عین حال، ریاست کنوانسیون سازمان ملل در باره حذف کلیه اشکال تبعیض علیه زنان، برعهده یکی از زنان بنگلادشی می‌باشد. قائم مقام وزیر مشاور در امور کودکان و زنان نیز، زن است. زنان در ادارات مختلف دولتی نیز در قالب مقامات مختلف فعالیت دارند. شرکت محدود زنان نسبت به مردان در سیاست و انتخابات، حاکی از سه مطلب می‌تواند باشد:

  • کنترل مردان بر تشکیلات حزبی و توانایی آنان در دریافت حمایت‌های حزبی به نفع نامزدها در حوزه‌های انتخابیه؛
  • فقدان دسترسی زنان به سرمایه و هزینه‌های انتخاباتی با توجه به عدم پایگاه قوی اقتصادی زنان در جامعه؛
  • وجود تاکتیکهای خشونت آمیز در اجرای انتخابات.

حضور زنان در پارلمان در واقع هدیه مردان به آن‌ها است و این خوشایند زنان نیست. وجود تعداد 36 نماینده زن، با وجودی که نخست وزیر و رهبر حزب مخالف اصلی دولت نیز از زنان هستند، نتوانسته رشد سیاسی زنان را برای اخذ رأی بیشتر و شرکت در مجلس سبب شود. در واقع در مجلس 300 نفری بنگلادش (غیر از 30 کرسی ذخیره برای زنان) فقط 6 نفر نماینده زن وجود دارد که نماینده شدن این عده نیز علل خاصی داشته و در بخش‌های آتی مشخص خواهد شد[۱].

در حال به روز رسانی و ویرایش

نیز نگاه کنید به

مشارکت زنان فرانسه در فعالیت های سیاسی؛ مشارکت زنان چین در فعالیت های سیاسی؛ مشارکت زنان مصری در فعالیت های سیاسی؛ مشارکت زنان اردن در فعالیت های سیاسی؛ مشارکت زنان سودان در فعالیت های سیاسی؛ مشارکت زنان اوکراین در فعالیت های سیاسی؛ مشارکت زنان اتیوپی در فعالیت های سیاسی؛ مشارکت زنان کشور مالی در فعالیت های سیاسی؛ مشارکت زنان ساحل عاج در فعالیت های سیاسی؛ مشارکت زنان چین در فعالیت های سیاسی و اجتماعی

کتابشناسی

  1. توسلی، محمد مهدی، علی زاده کندی، عزیز، توسلی، سینا(1391). جامعه و فرهنگ بنگلادش. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)