الموتیان: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
حسن صبّاح (۴۴۵ - ۵۱۸ هجری) از جمله اسماعیلیان ایرانی بود که توانست یک دولت اسماعیلی محلی در قلعه الموت قزوین بنیان نهد. او پیش از سی سالگی، با سفر به مصر، تحصیلات خود را کامل کرد و از اوضاع خلافت فاطمیان آگاه شد. صباح پس از بازگشت از مصر، به عنوان داعی اسماعیلی در فلات ایران مشغول به تبلیغ برای فاطمیان شد و به نقاط مختلفی از جمله گرگان، ساری و دماوند رفت؛ اما در نهایت، الموت را برگزید تا پناهگاهی برای اسماعیلیان در مقابل سلجوقیان باشد. او پس از تصرف قلعه الموت، اقدام به تصرف دژهای مختلف از جمله «شاهدژ»، « دژ قُهستان» و «دژ لَمسر» کرد، تا با توجه به موقعیت استراتژیک و خاص دژها، برای دفاع در مقابل سلجوقیان و همچنین سهولت کار برای ترویج اسماعیلیه، از آنها بهره‌برداری کند.
حسن صبّاح (۴۴۵ - ۵۱۸ هجری) از جمله اسماعیلیان ایرانی بود که توانست یک دولت اسماعیلی محلی در قلعه الموت قزوین بنیان نهد. او پیش از سی سالگی، با سفر به مصر، تحصیلات خود را کامل کرد و از اوضاع خلافت فاطمیان آگاه شد. صباح پس از بازگشت از مصر، به عنوان داعی اسماعیلی در فلات ایران مشغول به تبلیغ برای فاطمیان شد و به نقاط مختلفی از جمله گرگان، ساری و دماوند رفت؛ اما در ن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایت، الموت را برگزید تا پناهگاهی برای اسماعیلیان در مقابل سلجوقیان باشد. او پس از تصرف قلعه الموت، اقدام به تصرف دژ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مختلف از جمله «شاهدژ»، « دژ قُهستان» و «دژ لَمسر» کرد، تا با توجه به موقعیت ‌‌‌استراتژیک و خاص دژ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، برای دفاع در مقابل سلجوقیان و همچنین سهولت کار برای ترویج اسماعیلیه، از آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها بهره‌برداری کند.


پس از درگذشت المستنصر بالله، خلیفه فاطمی، در سال ۴۸۷ ه‍.ق / ۱۰۹۴ م در [[قاهره]] و بروز اختلاف بر سر جانشینی وی، حسن صباح از «نزار» حمایت کرد. صباح پس کشته شدن نزار، خود به عنوان حجت امام، رهبری نزاریان در آسیای مرکزی، ایران، عراق و شام را بر عهده گرفت و ارتباط خود را با خلافت فاطمی، به‌طور کامل قطع کرد.
پس از درگذشت المستنصر بالله، خلیفه فاطمی، در سال ۴۸۷ ه‍.ق / ۱۰۹۴ م در [[قاهره]] و بروز اختلاف بر سر جانشینی وی، حسن صباح از «نزار» حمایت کرد. صباح پس کشته شدن نزار، خود به عنوان حجت امام، رهبری نزاریان در آسیای مرکزی، ایران، عراق و شام را بر عهده گرفت و ارتباط خود را با خلافت فاطمی، به‌طور کامل قطع کرد.


در تاریخ، الموتیان را «حشاشین» نیز می­نامند؛ زیرا اقتصاد ایشان مبتنی بر تولید و فروش گیاهان دارویی بود. نامدیگر ایشان «فدائیان» است؛ زیرا حسن صباح برای استفاده از ترور، در جهت گسترش ارعاب و ایجاد اقتدار، گروهی را به نام «فدائیان» که فوق العاده رازدار و وفادار بودند، تربیت کرده بود. ترور ملکشاه سلجوقی و وزیر مقتدرش، خواجه نظام‌الملک و تهدید به ترور سلطان سنجر وامام فخر رازی از جمله عملیات ترور این گروه است.[116]
در تاریخ، الموتیان را «حشاشین» نیز می­نامند؛ زیرا اقتصاد ایشان مبتنی بر تولید و فروش گیا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هان دارویی بود. نامدیگر ایشان «فدائیان» ‌‌‌است؛ زیرا حسن صباح برای ‌‌‌استفاده از ترور، در جهت گسترش ارعاب و ایجاد اقتدار، گروهی را به نام «فدائیان» که فوق العاده رازدار و وفادار بودند، تربیت کرده بود. ترور ملکشاه سلجوقی و وزیر مقتدرش، خواجه نظام‌الملک و تهدید به ترور سلطان سنجر وامام فخر رازی از جمله عملیات ترور این گروه ‌‌‌است.<ref>شنی، کریم (۱۴۰۰). فرهنگ و تاریخ سوریه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)</ref>


در بخش تاریخ سوریه، از اسماعلیان سوری تربیت شده در الموت سخن رفت و در باب این که این گروه اسماعیلی، چگونه از این حربه، در مقابل صلاح الدین کُرد استفاده و او را کنترل کرد، مطالبی عرضه شد.
== نیز نگاه کنید به ==
[[اسماعیلیه]]


بعد از حسن صباح، [[اسماعیلیه]] ایران در نهایت ضعف، جمعیت اندکی، تحت تأثیر انشقاق­های پی­درپی خلافت فاطمی بودند که ازقدرت آن­ها نیز جز کسوت یک رهبر روحانی، چیزی باقی نمانده و پرداختن بدان مقتضی محل نیست؛ الا این که طایفه­ای به نام «آقاخانیه»[117] در حال حاضر، مرکزی در [[تاجیکستان]] دارند.[118]
== کتابشناسی ==
 
آقاخانیه، بازمانده فرقه اسماعیلیه نزاری هستند که در حال حاضر به امامت «کریم الحسینی»، ملقب به آقاخان چهارم اعتقاد دارند. آقاخان‌ها خود را از نسل امامان نزاری می‌دانند. نخستین بار فتحعلی شاه قاجار(۱۲۱۱-۱۲۵۰) به حسن‌علی، فرزند خلیل‌الله، امام نزاریه، لقب آقاخان داد.
 
آقاخان بعد از اختلاف با قاجاریه، از ایران خارج شد و به [[افغانستان]] و سپس هندوستان رفت. او در آنجا با انگلیسی‌ها ارتباط نزدیکی داشت و با حمایت آنان، فعالیت‌هایش را گسترش داد. تا کنون سه تن از نسل او به امامت اسماعیلیان رسیده‌اند. خاندان آقاخان پس از استقلال هند به به اروپا مهاجرت کردند.
 
امروزه پیروان فرقه آقاخانیه در کشورهای متعددی پراکنده‌اند. بیشتر آنان در شبه قاره هند، افغانستان، آسیای میانه و گروهی دیگر در اروپا، آمریکای ش[[مالی]] و افریقا سکونت دارند.

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۲۲

حسن صبّاح (۴۴۵ - ۵۱۸ هجری) از جمله اسماعیلیان ایرانی بود که توانست یک دولت اسماعیلی محلی در قلعه الموت قزوین بنیان نهد. او پیش از سی سالگی، با سفر به مصر، تحصیلات خود را کامل کرد و از اوضاع خلافت فاطمیان آگاه شد. صباح پس از بازگشت از مصر، به عنوان داعی اسماعیلی در فلات ایران مشغول به تبلیغ برای فاطمیان شد و به نقاط مختلفی از جمله گرگان، ساری و دماوند رفت؛ اما در ن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایت، الموت را برگزید تا پناهگاهی برای اسماعیلیان در مقابل سلجوقیان باشد. او پس از تصرف قلعه الموت، اقدام به تصرف دژ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مختلف از جمله «شاهدژ»، « دژ قُهستان» و «دژ لَمسر» کرد، تا با توجه به موقعیت ‌‌‌استراتژیک و خاص دژ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، برای دفاع در مقابل سلجوقیان و همچنین سهولت کار برای ترویج اسماعیلیه، از آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها بهره‌برداری کند.

پس از درگذشت المستنصر بالله، خلیفه فاطمی، در سال ۴۸۷ ه‍.ق / ۱۰۹۴ م در قاهره و بروز اختلاف بر سر جانشینی وی، حسن صباح از «نزار» حمایت کرد. صباح پس کشته شدن نزار، خود به عنوان حجت امام، رهبری نزاریان در آسیای مرکزی، ایران، عراق و شام را بر عهده گرفت و ارتباط خود را با خلافت فاطمی، به‌طور کامل قطع کرد.

در تاریخ، الموتیان را «حشاشین» نیز می­نامند؛ زیرا اقتصاد ایشان مبتنی بر تولید و فروش گیا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هان دارویی بود. نامدیگر ایشان «فدائیان» ‌‌‌است؛ زیرا حسن صباح برای ‌‌‌استفاده از ترور، در جهت گسترش ارعاب و ایجاد اقتدار، گروهی را به نام «فدائیان» که فوق العاده رازدار و وفادار بودند، تربیت کرده بود. ترور ملکشاه سلجوقی و وزیر مقتدرش، خواجه نظام‌الملک و تهدید به ترور سلطان سنجر وامام فخر رازی از جمله عملیات ترور این گروه ‌‌‌است.[۱]

نیز نگاه کنید به

اسماعیلیه

کتابشناسی

  1. شنی، کریم (۱۴۰۰). فرهنگ و تاریخ سوریه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)