کوبا در دنیای پس از روسیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:دیوار برلین.jpg|جایگزین=دیوار برلین|بندانگشتی|دیوار برلین]]
[[پرونده:دیوار برلین.jpg|جایگزین=دیوار برلین|بندانگشتی|دیوار برلین، قابل بازیابی از<nowiki/>https://www.egypttoday.com/Article/4/118425/What-started-the-construction-of-the-Berlin-Wall-in-1961]]
سقوط دیوار برلین در سال 1989 و فروپاشی شوروی سابق، کاسترو را بدون پدر خوانده‌ای که حدود 30 سال او را حمایت کرده بود گذاشت. درحالی که این کشور با شدیدترین بحران اقتصادی‌اش روبه رو بود، کاسترو این دوره را به نام "دوره خاص" (Periodo especial) اعلام کرد، به این معنی که وی قبول کرده بود که کیفیت زندگی در کوبا به سطوح خیلی پایینی تنزل خواهد کرد و همینطور هم شد. پزوی کوبا تقریبا تمام ارزش خود را از دست داد، کمبود سوخت، باعث شد تا حمل و نقل و سرویس‌های الکتریکی و آب فلج شود. در بسیاری موارد، دوچرخه جایگزین اتومبیل و گاو جایگزین تراکتور شد. کاسترو به ناچار گردش دلار را قانونی کرد و کمی اقتصاد را از حالت متمرکز خارج نمود و اجازه سرمایه‌گذاری به خارجی‌ها هم داده شد، اگرچه تمام این موارد تحت کنترل شدید دولت انجام می‌شد. جدا از شکر و دیگر صادرات کشاورزی، بعضی از فاکتورها به دولت کاسترو کمک کردند تا بتواند زنده بماند اگرچه در سال 2001 کوبا با طوفان میشل روبه رو شد و زیان‌های زیادی را متحمل نمود. از مواردی که به کمک اقتصاد کوبا آمدند می‌توان از کمپین موفقیت‌آمیزی برای ترویج توریسم نام برد که آغازگر جذب توریسم‌های بسیاری شد. "تقریبا تمام توریست‌هایی که از کوبا دیدن می‌کردند اروپایی و کانادایی بودند (دو میلیون کانادایی در سال 2004 از [[کوبا]] دیدن کردند). از طرف دیگر می‌توان به صدها میلیون دلاری اشاره کرد که کوبایی-آمریکایی‌های مقیم ایالات‌متحده برای خانواده‌هایشان در [[کوبا]] ارسال می‌کردند و همین امر یکی دیگر از فاکتورهای نجات‌بخش اقتصاد [[کوبا]] به شمار می‌آید"<ref>De la Fuente, A, (2001). Una nación para todos. Raza, desigualdad y política en Cuba.  Editorial Colibri. p67.</ref>. ضمنا صادرات مواد معدنی بخصوص نیکل نیز افزایش یافت، در این میان، شرکت‌های خارجی بخصوص شرکت‌های کانادایی به استخراج معادن مشغول شدند زیرا کاسترو مالکیت شرکت‌های آمریکایی سال‌های 50 را به آن‌ها اعطا کرده‌ بود. آمارهای رسمی، افزایش سالانه 5 درصدی برای سال 2004 را در رابطه با استخراج معادن [[کوبا]] اعلام کردند. از طرف دیگر، کشف تعدادی مخازن نفتی در آب‌های کوبا، چشم اندازی از یک آینده خودکفا در زمینه انرژی را برای این ملت گشود. علاوه بر امضای یک معاهده مهم بازرگانی با چین، کاسترو با رئیس جمهور ونزوئلا، هوگو چاوز، که کاسترو را مربی خود می‌دانست نیز متحد شد. چاوز به قیمت پایینتر از بازار به [[کوبا]] نفت می‌فروشد و در قبال آن همه نوع محصولی از [[کوبا]] خریداری می‌کند؛ به عنوان بخشی از این موافقت‌نامه، هزاران پزشک کوبایی به ونزوئلا اعزام می‌شوند تا در انقلاب بولیواری رهبر فقید ونزوئلا شرکت نمایند. این پزشکان برای کمک به بی‌بضاعت‌ها و درمان آن‌ها، به دورترین و صعب العبورترین نقاط ونزوئلا اعزام می‌شوند.
سقوط دیوار برلین در سال 1989 و فروپاشی شوروی سابق، کاسترو را بدون پدر خوانده‌ای که حدود 30 سال او را حمایت کرده بود گذاشت. درحالی که این کشور با شدیدترین بحران اقتصادی‌اش روبه رو بود، کاسترو این دوره را به نام "دوره خاص" (Periodo especial) اعلام کرد، به این معنی که وی قبول کرده بود که کیفیت زندگی در کوبا به سطوح خیلی پایینی تنزل خواهد کرد و همینطور هم شد. پزوی کوبا تقریبا تمام ارزش خود را از دست داد، کمبود سوخت، باعث شد تا حمل و نقل و سرویس‌های الکتریکی و آب فلج شود. در بسیاری موارد، دوچرخه جایگزین اتومبیل و گاو جایگزین تراکتور شد. [[فیدل کاسترو|کاسترو]] به ناچار گردش دلار را قانونی کرد و کمی اقتصاد را از حالت متمرکز خارج نمود و اجازه سرمایه‌گذاری به خارجی‌ها هم داده شد، اگرچه تمام این موارد تحت کنترل شدید دولت انجام می‌شد. جدا از شکر و دیگر صادرات کشاورزی، بعضی از فاکتورها به دولت کاسترو کمک کردند تا بتواند زنده بماند اگرچه در سال 2001 کوبا با طوفان میشل روبه رو شد و زیان‌های زیادی را متحمل نمود. از مواردی که به کمک اقتصاد [[کوبا]] آمدند می‌توان از کمپین موفقیت‌آمیزی برای ترویج توریسم نام برد که آغازگر جذب توریسم‌های بسیاری شد. "تقریبا تمام توریست‌هایی که از کوبا دیدن می‌کردند اروپایی و کانادایی بودند (دو میلیون کانادایی در سال 2004 از [[کوبا]] دیدن کردند). از طرف دیگر می‌توان به صدها میلیون دلاری اشاره کرد که کوبایی-آمریکایی‌های مقیم ایالات‌متحده برای خانواده‌هایشان در [[کوبا]] ارسال می‌کردند و همین امر یکی دیگر از فاکتورهای نجات‌بخش اقتصاد [[کوبا]] به شمار می‌آید"<ref>De la Fuente, A, (2001). Una nación para todos. Raza, desigualdad y política en Cuba.  Editorial Colibri. p67.</ref>. ضمنا صادرات مواد معدنی بخصوص نیکل نیز افزایش یافت، در این میان، شرکت‌های خارجی بخصوص شرکت‌های کانادایی به استخراج معادن مشغول شدند زیرا [[فیدل کاسترو|کاسترو]] مالکیت شرکت‌های آمریکایی سال‌های 50 را به آن‌ها اعطا کرده‌ بود. آمارهای رسمی، افزایش سالانه 5 درصدی برای سال 2004 را در رابطه با استخراج معادن [[کوبا]] اعلام کردند. از طرف دیگر، کشف تعدادی مخازن نفتی در آب‌های [[کوبا]]، چشم اندازی از یک آینده خودکفا در زمینه انرژی را برای این ملت گشود. علاوه بر امضای یک معاهده مهم بازرگانی با [[چین]]، [[فیدل کاسترو|کاسترو]] با رئیس جمهور ونزوئلا، هوگو چاوز، که [[فیدل کاسترو|کاسترو]] را مربی خود می‌دانست نیز متحد شد. چاوز به قیمت پایینتر از بازار به [[کوبا]] نفت می‌فروشد و در قبال آن همه نوع محصولی از [[کوبا]] خریداری می‌کند؛ به عنوان بخشی از این موافقت‌نامه، هزاران پزشک کوبایی به ونزوئلا اعزام می‌شوند تا در انقلاب بولیواری رهبر فقید ونزوئلا شرکت نمایند. این پزشکان برای کمک به بی‌بضاعت‌ها و درمان آن‌ها، به دورترین و صعب العبورترین نقاط ونزوئلا اعزام می‌شوند.


یکی دیگر از اقدامات [[فیدل کاسترو|کاسترو]] در این دوران ممنوعیت گردش دلار در [[کوبا]] بود که به تلافی اعمال محدودیت مقدار دلار ارسالی کوبایی - آمریکایی‌ها برای خانواده‌های خود در کوبا توسط جورج بوش پسر در سال 2004 صورت گرفت<ref>De la Fuente, A, (2001). Una nación para todos. Raza, desigualdad y política en Cuba.  Editorial Colibri. p88.</ref>. در پی این جریان، کوبایی‌ها می‌بایست دلارهای خود را به "پزوی قابل تبدیل" (Peso convertible) تعویض می‌کردند، پولی که فقط در [[کوبا]] ارزش داشت. به این ترتیب، دلارهایی که وارد [[کوبا]] می‌شدند به تصرف دولت درمی‌آمدند که این روش، برای کاسترو، حذف سمبل وابستگی اقتصادی کشور به واشنگتن بود. توصیه وی به کوبایی-آمریکایی‌ها ارسال پول به صورت یورو و یا دلار [[کانادا]] بود.
یکی دیگر از اقدامات [[فیدل کاسترو|کاسترو]] در این دوران ممنوعیت گردش دلار در [[کوبا]] بود که به تلافی اعمال محدودیت مقدار دلار ارسالی کوبایی - آمریکایی‌ها برای خانواده‌های خود در کوبا توسط جورج بوش پسر در سال 2004 صورت گرفت<ref>De la Fuente, A. (2001). Una nación para todos. Raza, desigualdad y política en Cuba.  Editorial Colibri. p88.</ref>. در پی این جریان، کوبایی‌ها می‌بایست دلارهای خود را به "پزوی قابل تبدیل" (Peso convertible) تعویض می‌کردند، پولی که فقط در [[کوبا]] ارزش داشت. به این ترتیب، دلارهایی که وارد [[کوبا]] می‌شدند به تصرف دولت درمی‌آمدند که این روش، برای [[فیدل کاسترو|کاسترو]]، حذف سمبل وابستگی اقتصادی کشور به واشنگتن بود. توصیه وی به کوبایی-آمریکایی‌ها ارسال پول به صورت یورو و یا دلار [[کانادا]] بود.


آنچه که در اوایل دهه 2000 در کوبا به چشم می‌خورد، ظهور نشانه‌هایی از بازگشت مجدد به تمرکزگرایی بود. در این دوران، [[فیدل کاسترو|کاسترو]] مصمم شد تا کشور را به سوی کمونیسم تقریبا خالصی که در دهه 60 پایه‌ریزی کرده بود برگرداند. به همین جهت، تصمیم داشت تا کنترل اکثر فعالیت‌های بازرگانی و اقتصادی را به دولت بسپارد و اصلاحات بوروکراتیکی جدیدی را پیاده نماید که این مسئله، فعالیت شرکت‌های خصوصی را بسیار مشکل‌تر می‌کرد. به این ترتیب، هربار کارگران کمتری بودند که با سرمایه خود مشغول به کار می‌شدند. به طور مثال، تعداد "پالادار" یا همان رستوران‌های کوچکی که کوبایی‌ها در جلوی خانه خود باز می‌کردند روز به روز کمتر می‌شد. دولت حتی اقدام به تعطیلی کار فروشنده‌های کوچک که در خیابان به اغذیه فروشی مشغول بودند کرد. این محدودیت‌ها، شامل شرکت‌های خارجی که در [[کوبا]] مشغول فعالیت بودند نیز می‌شد به طوری که بسیاری از آن‌ها از [[کوبا]] رفتند. شرکت‌های دولتی که در انجام صادرات و واردات از آزادی نسبی برخوردار بودند با این شرایط مکلف بودند تمام رسیدهای دلاری خود را در تنها یک حساب دولت واریز کنند<ref>De la Sagra, R, (2021). Historia económico- política y es-tadística de La Isla de Cuba: O sea, De sus progresos en la po-blación, La Agricultura, El Comercio y Las Rentas… . Nabu Press.P157</ref> . در عرصه سیاست نیز، دولت تمام اعطاهایی که به فعالیت‌های مخالفان خود داده بود را ملغی اعلام کرد. به طوری که [[فیدل کاسترو|کاسترو]] در یکی از سخنرانی‌های خود اعلام کرده بود که "هیچ نرمش بیشتری" نشان نخواهد داد. در بهار 2003، در طی شورشی از سوی مخالفان، 75 نفر از آن‌ها دستگیر شدند و در یک محاکمه یک روزه، همزمان محکوم به زندان‌های طولانی مدت شدند.<ref>De la Sagra, R, (2021). Historia económico- política y es-tadística de La Isla de Cuba: O sea, De sus progresos en la po-blación, La Agricultura, El Comercio y Las Rentas… . Nabu Press.P157</ref>
آنچه که در اوایل دهه 2000 در کوبا به چشم می‌خورد، ظهور نشانه‌هایی از بازگشت مجدد به تمرکزگرایی بود. در این دوران، [[فیدل کاسترو|کاسترو]] مصمم شد تا کشور را به سوی کمونیسم تقریبا خالصی که در دهه 60 پایه‌ریزی کرده بود برگرداند. به همین جهت، تصمیم داشت تا کنترل اکثر فعالیت‌های بازرگانی و اقتصادی را به دولت بسپارد و اصلاحات بوروکراتیکی جدیدی را پیاده نماید که این مسئله، فعالیت شرکت‌های خصوصی را بسیار مشکل‌تر می‌کرد. به این ترتیب، هربار کارگران کمتری بودند که با سرمایه خود مشغول به کار می‌شدند. به طور مثال، تعداد "پالادار" یا همان رستوران‌های کوچکی که کوبایی‌ها در جلوی خانه خود باز می‌کردند روز به روز کمتر می‌شد. دولت حتی اقدام به تعطیلی کار فروشنده‌های کوچک که در خیابان به اغذیه فروشی مشغول بودند کرد. این محدودیت‌ها، شامل شرکت‌های خارجی که در [[کوبا]] مشغول فعالیت بودند نیز می‌شد به طوری که بسیاری از آن‌ها از [[کوبا]] رفتند. شرکت‌های دولتی که در انجام صادرات و واردات از آزادی نسبی برخوردار بودند با این شرایط مکلف بودند تمام رسیدهای دلاری خود را در تنها یک حساب دولت واریز کنند<ref>De la Sagra, R. (2021). Historia económico- política y es-tadística de La Isla de Cuba: O sea, De sus progresos en la po-blación, La Agricultura, El Comercio y Las Rentas… . Nabu Press.P157</ref> . در عرصه سیاست نیز، دولت تمام اعطاهایی که به فعالیت‌های مخالفان خود داده بود را ملغی اعلام کرد. به طوری که [[فیدل کاسترو|کاسترو]] در یکی از سخنرانی‌های خود اعلام کرده بود که "هیچ نرمش بیشتری" نشان نخواهد داد. در بهار 2003، در طی شورشی از سوی مخالفان، 75 نفر از آن‌ها دستگیر شدند و در یک محاکمه یک روزه، همزمان محکوم به زندان‌های طولانی مدت شدند.<ref>De la Sagra, R. (2021). Historia económico- política y es-tadística de La Isla de Cuba: O sea, De sus progresos en la po-blación, La Agricultura, El Comercio y Las Rentas… . Nabu Press.P157</ref>


به عبارت دیگر، کاسترو سعی کرد تا تجربه کنترل کلیه امور مردم را که در کوبای دهه‌ی 60 و 70 با موفقیت زیادی همراه نبود تکرار نماید. البته این مسئله با مدل موفقیت‌آمیز [[چین]] در سیاست و آزادی اقتصادی متفاوت می‌نمود<ref>Xalma, C, (2009). Cuba, ¿Hacia dónde? Transformación política, económica y social en los noventa. Escenarios de Fu-turo. Icarius Ausias Marc. P90</ref>. اگرچه، بانک مرکزی کوبا دلار و دیگر ارزهای قوی را در اختیار داشت، این مسئله نتوانسته بود کمک چندانی به بهبود سطح زندگی مردم نماید. با وجود تمام این مشکلات اقتصادی و معیشتی، بایستی استقامت کوبایی‌ها را در برابر این مشکلات ستود و این کشور می‌تواند به عنوان الگویی برای دیگر کشورها باشد. مردم کوبا با سعه صدر با مشکلات [[مالی]] دست و پنجه نرم می‌کنند، اما حاضر به پذیرش استعمار همسایه شمالی خود نیستند.
به عبارت دیگر، [[فیدل کاسترو|کاسترو]] سعی کرد تا تجربه کنترل کلیه امور مردم را که در کوبای دهه‌ی 60 و 70 با موفقیت زیادی همراه نبود تکرار نماید. البته این مسئله با مدل موفقیت‌آمیز [[چین]] در سیاست و آزادی اقتصادی متفاوت می‌نمود<ref>Xalma, C. (2009). Cuba, Hacia dónde? Transformación política, económica y social en los noventa. Escenarios de Fu-turo. Icarius Ausias Marc. P90</ref>. اگرچه، بانک مرکزی [[کوبا]] دلار و دیگر ارزهای قوی را در اختیار داشت، این مسئله نتوانسته بود کمک چندانی به بهبود سطح زندگی مردم نماید. با وجود تمام این مشکلات اقتصادی و معیشتی، بایستی استقامت کوبایی‌ها را در برابر این مشکلات ستود و این کشور می‌تواند به عنوان الگویی برای دیگر کشورها باشد. مردم [[کوبا]] با سعه صدر با مشکلات [[مالی]] دست و پنجه نرم می‌کنند، اما حاضر به پذیرش استعمار همسایه شمالی خود نیستند.


در اول آگوست 2006، در پیامی از طرف [[فیدل کاسترو]] در [[تلویزیون در کوبا|تلویزیون کوبا]] اعلام شد که وی مجبور به انجام یک سری عمل‌های جراحی می‌باشد و درنتیجه، به طور موقت قدرت به برادرش رائول واگذار می‌گردد. تا مدتی وضعیت سلامتی وی در هاله‌ای از ابهام باقی‌ماند و عکس‌هایی پخش شد که وی را در بیمارستان نشان می‌داد. همچنین در 13 آگوست 2006، فیلمی ویدئویی به مناسبت هشتادمین سالگرد تولدش انتشار یافت که وی را همچنان در تخت‌خواب نشان می‌داد و [[رائول کاسترو]] و رئیس جمهور فقید ونزوئلا؛ هوگو چاوز؛ نیز وی را همراهی می‌کردند. تا اینکه سرانجام در سال 2016، رهبر انقلابی [[کوبا]]، چشم از جهان فروبست.<ref>حق‌روستا، مریم. (1397). جامعه و فرهنگ کوبا. تهران:موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتت بین المللی الهدی، ص71-75.</ref>
در اول آگوست 2006، در پیامی از طرف [[فیدل کاسترو]] در [[تلویزیون در کوبا|تلویزیون کوبا]] اعلام شد که وی مجبور به انجام یک سری عمل‌های جراحی می‌باشد و درنتیجه، به طور موقت قدرت به برادرش رائول واگذار می‌گردد. تا مدتی وضعیت سلامتی وی در هاله‌ای از ابهام باقی‌ماند و عکس‌هایی پخش شد که وی را در بیمارستان نشان می‌داد. همچنین در 13 آگوست 2006، فیلمی ویدئویی به مناسبت هشتادمین سالگرد تولدش انتشار یافت که وی را همچنان در تخت‌خواب نشان می‌داد و [[رائول کاسترو]] و رئیس جمهور فقید ونزوئلا؛ هوگو چاوز؛ نیز وی را همراهی می‌کردند. تا اینکه سرانجام در سال 2016، رهبر انقلابی [[کوبا]]، چشم از جهان فروبست.<ref>حق‌روستا، مریم. (1397). جامعه و فرهنگ [[کوبا]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]، ص71-75.</ref>


== نیز نگاه کنید به ==
== نیز نگاه کنید به ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۳۶

سقوط دیوار برلین در سال 1989 و فروپاشی شوروی سابق، کاسترو را بدون پدر خوانده‌ای که حدود 30 سال او را حمایت کرده بود گذاشت. درحالی که این کشور با شدیدترین بحران اقتصادی‌اش روبه رو بود، کاسترو این دوره را به نام "دوره خاص" (Periodo especial) اعلام کرد، به این معنی که وی قبول کرده بود که کیفیت زندگی در کوبا به سطوح خیلی پایینی تنزل خواهد کرد و همینطور هم شد. پزوی کوبا تقریبا تمام ارزش خود را از دست داد، کمبود سوخت، باعث شد تا حمل و نقل و سرویس‌های الکتریکی و آب فلج شود. در بسیاری موارد، دوچرخه جایگزین اتومبیل و گاو جایگزین تراکتور شد. کاسترو به ناچار گردش دلار را قانونی کرد و کمی اقتصاد را از حالت متمرکز خارج نمود و اجازه سرمایه‌گذاری به خارجی‌ها هم داده شد، اگرچه تمام این موارد تحت کنترل شدید دولت انجام می‌شد. جدا از شکر و دیگر صادرات کشاورزی، بعضی از فاکتورها به دولت کاسترو کمک کردند تا بتواند زنده بماند اگرچه در سال 2001 کوبا با طوفان میشل روبه رو شد و زیان‌های زیادی را متحمل نمود. از مواردی که به کمک اقتصاد کوبا آمدند می‌توان از کمپین موفقیت‌آمیزی برای ترویج توریسم نام برد که آغازگر جذب توریسم‌های بسیاری شد. "تقریبا تمام توریست‌هایی که از کوبا دیدن می‌کردند اروپایی و کانادایی بودند (دو میلیون کانادایی در سال 2004 از کوبا دیدن کردند). از طرف دیگر می‌توان به صدها میلیون دلاری اشاره کرد که کوبایی-آمریکایی‌های مقیم ایالات‌متحده برای خانواده‌هایشان در کوبا ارسال می‌کردند و همین امر یکی دیگر از فاکتورهای نجات‌بخش اقتصاد کوبا به شمار می‌آید"[۱]. ضمنا صادرات مواد معدنی بخصوص نیکل نیز افزایش یافت، در این میان، شرکت‌های خارجی بخصوص شرکت‌های کانادایی به استخراج معادن مشغول شدند زیرا کاسترو مالکیت شرکت‌های آمریکایی سال‌های 50 را به آن‌ها اعطا کرده‌ بود. آمارهای رسمی، افزایش سالانه 5 درصدی برای سال 2004 را در رابطه با استخراج معادن کوبا اعلام کردند. از طرف دیگر، کشف تعدادی مخازن نفتی در آب‌های کوبا، چشم اندازی از یک آینده خودکفا در زمینه انرژی را برای این ملت گشود. علاوه بر امضای یک معاهده مهم بازرگانی با چین، کاسترو با رئیس جمهور ونزوئلا، هوگو چاوز، که کاسترو را مربی خود می‌دانست نیز متحد شد. چاوز به قیمت پایینتر از بازار به کوبا نفت می‌فروشد و در قبال آن همه نوع محصولی از کوبا خریداری می‌کند؛ به عنوان بخشی از این موافقت‌نامه، هزاران پزشک کوبایی به ونزوئلا اعزام می‌شوند تا در انقلاب بولیواری رهبر فقید ونزوئلا شرکت نمایند. این پزشکان برای کمک به بی‌بضاعت‌ها و درمان آن‌ها، به دورترین و صعب العبورترین نقاط ونزوئلا اعزام می‌شوند.

یکی دیگر از اقدامات کاسترو در این دوران ممنوعیت گردش دلار در کوبا بود که به تلافی اعمال محدودیت مقدار دلار ارسالی کوبایی - آمریکایی‌ها برای خانواده‌های خود در کوبا توسط جورج بوش پسر در سال 2004 صورت گرفت[۲]. در پی این جریان، کوبایی‌ها می‌بایست دلارهای خود را به "پزوی قابل تبدیل" (Peso convertible) تعویض می‌کردند، پولی که فقط در کوبا ارزش داشت. به این ترتیب، دلارهایی که وارد کوبا می‌شدند به تصرف دولت درمی‌آمدند که این روش، برای کاسترو، حذف سمبل وابستگی اقتصادی کشور به واشنگتن بود. توصیه وی به کوبایی-آمریکایی‌ها ارسال پول به صورت یورو و یا دلار کانادا بود.

آنچه که در اوایل دهه 2000 در کوبا به چشم می‌خورد، ظهور نشانه‌هایی از بازگشت مجدد به تمرکزگرایی بود. در این دوران، کاسترو مصمم شد تا کشور را به سوی کمونیسم تقریبا خالصی که در دهه 60 پایه‌ریزی کرده بود برگرداند. به همین جهت، تصمیم داشت تا کنترل اکثر فعالیت‌های بازرگانی و اقتصادی را به دولت بسپارد و اصلاحات بوروکراتیکی جدیدی را پیاده نماید که این مسئله، فعالیت شرکت‌های خصوصی را بسیار مشکل‌تر می‌کرد. به این ترتیب، هربار کارگران کمتری بودند که با سرمایه خود مشغول به کار می‌شدند. به طور مثال، تعداد "پالادار" یا همان رستوران‌های کوچکی که کوبایی‌ها در جلوی خانه خود باز می‌کردند روز به روز کمتر می‌شد. دولت حتی اقدام به تعطیلی کار فروشنده‌های کوچک که در خیابان به اغذیه فروشی مشغول بودند کرد. این محدودیت‌ها، شامل شرکت‌های خارجی که در کوبا مشغول فعالیت بودند نیز می‌شد به طوری که بسیاری از آن‌ها از کوبا رفتند. شرکت‌های دولتی که در انجام صادرات و واردات از آزادی نسبی برخوردار بودند با این شرایط مکلف بودند تمام رسیدهای دلاری خود را در تنها یک حساب دولت واریز کنند[۳] . در عرصه سیاست نیز، دولت تمام اعطاهایی که به فعالیت‌های مخالفان خود داده بود را ملغی اعلام کرد. به طوری که کاسترو در یکی از سخنرانی‌های خود اعلام کرده بود که "هیچ نرمش بیشتری" نشان نخواهد داد. در بهار 2003، در طی شورشی از سوی مخالفان، 75 نفر از آن‌ها دستگیر شدند و در یک محاکمه یک روزه، همزمان محکوم به زندان‌های طولانی مدت شدند.[۴]

به عبارت دیگر، کاسترو سعی کرد تا تجربه کنترل کلیه امور مردم را که در کوبای دهه‌ی 60 و 70 با موفقیت زیادی همراه نبود تکرار نماید. البته این مسئله با مدل موفقیت‌آمیز چین در سیاست و آزادی اقتصادی متفاوت می‌نمود[۵]. اگرچه، بانک مرکزی کوبا دلار و دیگر ارزهای قوی را در اختیار داشت، این مسئله نتوانسته بود کمک چندانی به بهبود سطح زندگی مردم نماید. با وجود تمام این مشکلات اقتصادی و معیشتی، بایستی استقامت کوبایی‌ها را در برابر این مشکلات ستود و این کشور می‌تواند به عنوان الگویی برای دیگر کشورها باشد. مردم کوبا با سعه صدر با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می‌کنند، اما حاضر به پذیرش استعمار همسایه شمالی خود نیستند.

در اول آگوست 2006، در پیامی از طرف فیدل کاسترو در تلویزیون کوبا اعلام شد که وی مجبور به انجام یک سری عمل‌های جراحی می‌باشد و درنتیجه، به طور موقت قدرت به برادرش رائول واگذار می‌گردد. تا مدتی وضعیت سلامتی وی در هاله‌ای از ابهام باقی‌ماند و عکس‌هایی پخش شد که وی را در بیمارستان نشان می‌داد. همچنین در 13 آگوست 2006، فیلمی ویدئویی به مناسبت هشتادمین سالگرد تولدش انتشار یافت که وی را همچنان در تخت‌خواب نشان می‌داد و رائول کاسترو و رئیس جمهور فقید ونزوئلا؛ هوگو چاوز؛ نیز وی را همراهی می‌کردند. تا اینکه سرانجام در سال 2016، رهبر انقلابی کوبا، چشم از جهان فروبست.[۶]

نیز نگاه کنید به

تاریخ کوبا؛ تاریخ معاصر کوبا؛ انقلاب کوبا؛ انسجام قدرت کاسترویی کوبا؛ کوبا در رویارویی‌ با آمریکا

کتابشناختی

  1. De la Fuente, A, (2001). Una nación para todos. Raza, desigualdad y política en Cuba. Editorial Colibri. p67.
  2. De la Fuente, A. (2001). Una nación para todos. Raza, desigualdad y política en Cuba. Editorial Colibri. p88.
  3. De la Sagra, R. (2021). Historia económico- política y es-tadística de La Isla de Cuba: O sea, De sus progresos en la po-blación, La Agricultura, El Comercio y Las Rentas… . Nabu Press.P157
  4. De la Sagra, R. (2021). Historia económico- política y es-tadística de La Isla de Cuba: O sea, De sus progresos en la po-blación, La Agricultura, El Comercio y Las Rentas… . Nabu Press.P157
  5. Xalma, C. (2009). Cuba, Hacia dónde? Transformación política, económica y social en los noventa. Escenarios de Fu-turo. Icarius Ausias Marc. P90
  6. حق‌روستا، مریم. (1397). جامعه و فرهنگ کوبا. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص71-75.