محدودیت های اعمال قدرت نرم چین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲: | خط ۲: | ||
بخشی از تصویر مثبت [[چین]] در جهان به عملکرد آن در داخل کشور بستگی دارد، مانند حرکت به سمت ایجاد عدالت اجتماعی، استقرار دموکراسی، دستیابی به ثبات اجتماعی، ادامهی رشد پایدار، و بهبود محیط زیست. بنابراین، تشکیل نوعی قدرت نرم داخلی که از یک جامعهی هماهنگ سرچشمه می گیرد، به طور مستقیم به اعتبار بین المللی آن هم می افزاید و برعکس هرگونه نا آرامیهای داخلی، زمینهی مخدوش شدن تصویر بیرونی [[چین]] را هم مهیا می سازد. توسعهی خارق العادهی اقتصاد داخلی [[چین]]، اگرچه از یک نظر برای اکثر مردم این کشور مثبت است، از سوی دیگر زمینه را برای تنشهای اجتماعی و بعضا بی ثباتی آن فراهم کرده است که تصاحب زمینهای کشاورزان از سوی مقامات دولتی، تخریب محیط زیست، و نا برابری شدید ثروت، از عوامل مهم این نا رضایتیهاست. | بخشی از تصویر مثبت [[چین]] در جهان به عملکرد آن در داخل کشور بستگی دارد، مانند حرکت به سمت ایجاد عدالت اجتماعی، استقرار دموکراسی، دستیابی به ثبات اجتماعی، ادامهی رشد پایدار، و بهبود محیط زیست. بنابراین، تشکیل نوعی قدرت نرم داخلی که از یک جامعهی هماهنگ سرچشمه می گیرد، به طور مستقیم به اعتبار بین المللی آن هم می افزاید و برعکس هرگونه نا آرامیهای داخلی، زمینهی مخدوش شدن تصویر بیرونی [[چین]] را هم مهیا می سازد. توسعهی خارق العادهی اقتصاد داخلی [[چین]]، اگرچه از یک نظر برای اکثر مردم این کشور مثبت است، از سوی دیگر زمینه را برای تنشهای اجتماعی و بعضا بی ثباتی آن فراهم کرده است که تصاحب زمینهای کشاورزان از سوی مقامات دولتی، تخریب محیط زیست، و نا برابری شدید ثروت، از عوامل مهم این نا رضایتیهاست. | ||
به طورکلی، می توان عوامل محدودیت کنندهی قدرت نرم چین را در 3 محور زیر خلاصه کرد: | به طورکلی، می توان عوامل محدودیت کنندهی [[قدرت نرم اژدهای زرد|قدرت نرم چین]] را در 3 محور زیر خلاصه کرد: | ||
==== 1-عدم تعادل در منابع اولیهی موجود با میزان نیازها ==== | ==== 1-عدم تعادل در منابع اولیهی موجود با میزان نیازها ==== | ||
کشور [[چین]]، در میان ده کشور اول دارای بالای یکصد میلیون نفر جمعیت، از نظر منابع اولیهی داخلی، پس از [[ژاپن]]، در ردیف آخر قرار دارد. امروزه، رقابت برای به دست آوردن منابع، برای تمام قدرتها یک موضوع کلیدی است. [[چین]] با داشتن بزرگترین جمعیت جهان و سریعترین رشد اقتصادی و پایگاههای تولیدی، نیازمندیش به منابع طبیعی اولیه هنگفت و رو به افزایش است. به همین جهت، دنیای غرب از رقابت چین در دسترسی به | کشور [[چین]]، در میان ده کشور اول دارای بالای یکصد میلیون نفر جمعیت، از نظر منابع اولیهی داخلی، پس از [[ژاپن]]، در ردیف آخر قرار دارد. امروزه، رقابت برای به دست آوردن منابع، برای تمام قدرتها یک موضوع کلیدی است. [[چین]] با داشتن بزرگترین جمعیت جهان و سریعترین رشد اقتصادی و پایگاههای تولیدی، نیازمندیش به منابع طبیعی اولیه هنگفت و رو به افزایش است. به همین جهت، دنیای غرب از رقابت [[چین]] در دسترسی به منابع جهانی از جمله نفت و گاز، در هراس است. این رقابتها در غرب آسیا و شمال آفریقا از رقابت در آمریکای لاتین و شرق آسیا نیز حساستر است. با توجه به این که چین از نظر نظامی توان رقابت با [[آمریکا]] و متحدانش را ندارد، بایستی استراتژی خود را بین دوخط برقرار سازد: از درگیری نظامی با آمریکا و اقمارش به پرهیزد، و همزمان با سایر کشورها که نمی خواهند تحت نفوذ آمریکا باشند، اتحادیههای چند جانبهی سیاسی و تجاری امضا کند تا ضمن تضمین تأمین منابع و مواد اولیهی لازم و ضروری برای ادامهی رشد و توسعه، به ویژه انرژی، جایگاه بین المللی خود را نیز حفظ نماید. این کمبود منابع، در زمینهی اقلام و کالاهای فرهنگی نیز صادق است. اگرچه این کشور از نظر جذابیت فرهنگی منابع زیادی دارد، ولی از نظر تولیدات فرهنگی و بازار خیلی قوی نبوده و قابل مقایسه با تولیدات فرهنگی امریکا و اروپا نیست. طبق آمار، تنها 4درصد از منابع فرهنگی و اطلاعاتی جهان در [[چین]] تولید می شود<ref>Speech By Liu Changle, Chairman of Phoenix Satellite TV. 22 Sep. 2003. www.csonline.com.cn</ref>. بنابراین، برای [[چین|کشور چین]]، پرهیز از درگیری، ادامهی توسعهی اقتصادی، نیاز به منابع تضمین شده، عوامل مهمی برای تقویت قدرت نرم این کشور به شمار می روند. | ||
==== 2-شکننده بودن مشروعیت نظام سیاسی حاکم در عرصهی داخلی و بین المللی ==== | ==== 2-شکننده بودن مشروعیت نظام سیاسی حاکم در عرصهی داخلی و بین المللی ==== | ||
رشد و توسعهی اقتصادی چین، هنوز به سایر بخشهای توسعهی انسانس منجر نشده است. هنوز جامعهی چین در زمینههای امنیت اجتماعی، آموزش، بهداشت، حفاظت از محیط زیست، و حاکمیت قانون، با چالشها و مشکلات زیادی مواجه است. فساد فراگیر اداری، افزایش فاصلهی درآمد، و فاصلهی طبقاتی و امکانات موجود در مناطق شهری و روستایی، مناطق توسعه یافتهی شرق با مناطق محروم و عقب افتادهی غرب کشور نیز از دیگر چالشهای پیش روی قدرت نرم چین در داخل است که هر آن احتمال زیر سئوال بردن مشروعیت سیاسی | رشد و توسعهی اقتصادی چین، هنوز به سایر بخشهای توسعهی انسانس منجر نشده است. هنوز جامعهی چین در زمینههای امنیت اجتماعی، آموزش، بهداشت، حفاظت از محیط زیست، و حاکمیت قانون، با چالشها و مشکلات زیادی مواجه است. فساد فراگیر اداری، افزایش فاصلهی درآمد، و فاصلهی طبقاتی و امکانات موجود در مناطق شهری و روستایی، مناطق توسعه یافتهی شرق با مناطق محروم و عقب افتادهی غرب کشور نیز از دیگر چالشهای پیش روی قدرت نرم چین در داخل است که هر آن احتمال زیر سئوال بردن مشروعیت سیاسی [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب حاکم کمونیست]] را در پی داشته که نتایج آن در عرصهی بین المللی نیز اثر گذار است. لذا، مشروعیت سیاسی این کشور با بحران عدم اجرای اصلاحات سیاسی و دوستی و همکاری [[پکن]] با دیکتاتورهای جهان و نبود دموکراسی، آزادی، و حقوق بشر در این کشور، در معرض خطر قرار گرفته و توجه جامعهی جهانی را به عدم رعایت حقوق بشر متوجه [[نوع حكومت چین|دولت چین]] ساخته و از مشروعیت آن می کاهد. | ||
==== 3-نبود برنامه و دستور کار منسجم برای استفاده از قدرت نرم ==== | ==== 3-نبود برنامه و دستور کار منسجم برای استفاده از قدرت نرم ==== | ||
نبود برنامه و طرح منسجم برای سازماندهی و استفاده از قدرت نرم چین از دیگر چالشهای پیش روی این کشور است. علیرغم توسعهی موفقیت آمیز قدرت | نبود برنامه و طرح منسجم برای سازماندهی و استفاده از [[قدرت نرم اژدهای زرد|قدرت نرم چین]] از دیگر چالشهای پیش روی این کشور است. علیرغم توسعهی موفقیت آمیز [[قدرت نرم اژدهای زرد|قدرت نرم]]، [[چین]] هنوز نتوانسته منابع [[قدرت نرم اژدهای زرد|قدرت نرم]] خود را برای رسیدن به اهداف سیاست خارجی خود تلفیق و مورد استفاده قرار دهد. فاصلهی میان سیاست خارجی بین المللی و با اعتماد به نفس و سیستم سختگیرانهی سیاست داخلی، در واقع به عاملی برای عدم تعادل میان سه پایه ی اصلی [[قدرت نرم اژدهای زرد|قدرت نرم]] این کشور شده است که عبارتند از: جذابیت فرهنگی، الگوسازی در مورد ارزشها و سیاستهای داخلی و ارزشهایی که از طریق سیاست خارجی مطرح می شود. این عدم تعادل دست مشروعیت [[پکن]] را در استفادهی بهینه از [[قدرت نرم اژدهای زرد|قدرت نرم]] بسته است<ref>Bates Gill and Yangzhong Huang. Sources and Limits of Chinese “Soft Power”. <nowiki>http://taylorandfrancis.matapress.com</nowiki></ref><ref>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: [https://alhoda.ir موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]،جلد2،ص.545-548.</ref>. | ||
نیز نگاه کنید به [[مولفه های قدرت نرم چین]]؛ [[سایر منابع قدرت نرم چین]] | == نیز نگاه کنید به == | ||
''' '''[[قدرت نرم اژدهای زرد]]؛ [[مولفه های قدرت نرم چین]]؛ [[سایر منابع قدرت نرم چین]] | |||
== کتابشناسی == | == کتابشناسی == | ||
<references /> | <references /> |
نسخهٔ کنونی تا ۳ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۸
بخشی از تصویر مثبت چین در جهان به عملکرد آن در داخل کشور بستگی دارد، مانند حرکت به سمت ایجاد عدالت اجتماعی، استقرار دموکراسی، دستیابی به ثبات اجتماعی، ادامهی رشد پایدار، و بهبود محیط زیست. بنابراین، تشکیل نوعی قدرت نرم داخلی که از یک جامعهی هماهنگ سرچشمه می گیرد، به طور مستقیم به اعتبار بین المللی آن هم می افزاید و برعکس هرگونه نا آرامیهای داخلی، زمینهی مخدوش شدن تصویر بیرونی چین را هم مهیا می سازد. توسعهی خارق العادهی اقتصاد داخلی چین، اگرچه از یک نظر برای اکثر مردم این کشور مثبت است، از سوی دیگر زمینه را برای تنشهای اجتماعی و بعضا بی ثباتی آن فراهم کرده است که تصاحب زمینهای کشاورزان از سوی مقامات دولتی، تخریب محیط زیست، و نا برابری شدید ثروت، از عوامل مهم این نا رضایتیهاست.
به طورکلی، می توان عوامل محدودیت کنندهی قدرت نرم چین را در 3 محور زیر خلاصه کرد:
1-عدم تعادل در منابع اولیهی موجود با میزان نیازها
کشور چین، در میان ده کشور اول دارای بالای یکصد میلیون نفر جمعیت، از نظر منابع اولیهی داخلی، پس از ژاپن، در ردیف آخر قرار دارد. امروزه، رقابت برای به دست آوردن منابع، برای تمام قدرتها یک موضوع کلیدی است. چین با داشتن بزرگترین جمعیت جهان و سریعترین رشد اقتصادی و پایگاههای تولیدی، نیازمندیش به منابع طبیعی اولیه هنگفت و رو به افزایش است. به همین جهت، دنیای غرب از رقابت چین در دسترسی به منابع جهانی از جمله نفت و گاز، در هراس است. این رقابتها در غرب آسیا و شمال آفریقا از رقابت در آمریکای لاتین و شرق آسیا نیز حساستر است. با توجه به این که چین از نظر نظامی توان رقابت با آمریکا و متحدانش را ندارد، بایستی استراتژی خود را بین دوخط برقرار سازد: از درگیری نظامی با آمریکا و اقمارش به پرهیزد، و همزمان با سایر کشورها که نمی خواهند تحت نفوذ آمریکا باشند، اتحادیههای چند جانبهی سیاسی و تجاری امضا کند تا ضمن تضمین تأمین منابع و مواد اولیهی لازم و ضروری برای ادامهی رشد و توسعه، به ویژه انرژی، جایگاه بین المللی خود را نیز حفظ نماید. این کمبود منابع، در زمینهی اقلام و کالاهای فرهنگی نیز صادق است. اگرچه این کشور از نظر جذابیت فرهنگی منابع زیادی دارد، ولی از نظر تولیدات فرهنگی و بازار خیلی قوی نبوده و قابل مقایسه با تولیدات فرهنگی امریکا و اروپا نیست. طبق آمار، تنها 4درصد از منابع فرهنگی و اطلاعاتی جهان در چین تولید می شود[۱]. بنابراین، برای کشور چین، پرهیز از درگیری، ادامهی توسعهی اقتصادی، نیاز به منابع تضمین شده، عوامل مهمی برای تقویت قدرت نرم این کشور به شمار می روند.
2-شکننده بودن مشروعیت نظام سیاسی حاکم در عرصهی داخلی و بین المللی
رشد و توسعهی اقتصادی چین، هنوز به سایر بخشهای توسعهی انسانس منجر نشده است. هنوز جامعهی چین در زمینههای امنیت اجتماعی، آموزش، بهداشت، حفاظت از محیط زیست، و حاکمیت قانون، با چالشها و مشکلات زیادی مواجه است. فساد فراگیر اداری، افزایش فاصلهی درآمد، و فاصلهی طبقاتی و امکانات موجود در مناطق شهری و روستایی، مناطق توسعه یافتهی شرق با مناطق محروم و عقب افتادهی غرب کشور نیز از دیگر چالشهای پیش روی قدرت نرم چین در داخل است که هر آن احتمال زیر سئوال بردن مشروعیت سیاسی حزب حاکم کمونیست را در پی داشته که نتایج آن در عرصهی بین المللی نیز اثر گذار است. لذا، مشروعیت سیاسی این کشور با بحران عدم اجرای اصلاحات سیاسی و دوستی و همکاری پکن با دیکتاتورهای جهان و نبود دموکراسی، آزادی، و حقوق بشر در این کشور، در معرض خطر قرار گرفته و توجه جامعهی جهانی را به عدم رعایت حقوق بشر متوجه دولت چین ساخته و از مشروعیت آن می کاهد.
3-نبود برنامه و دستور کار منسجم برای استفاده از قدرت نرم
نبود برنامه و طرح منسجم برای سازماندهی و استفاده از قدرت نرم چین از دیگر چالشهای پیش روی این کشور است. علیرغم توسعهی موفقیت آمیز قدرت نرم، چین هنوز نتوانسته منابع قدرت نرم خود را برای رسیدن به اهداف سیاست خارجی خود تلفیق و مورد استفاده قرار دهد. فاصلهی میان سیاست خارجی بین المللی و با اعتماد به نفس و سیستم سختگیرانهی سیاست داخلی، در واقع به عاملی برای عدم تعادل میان سه پایه ی اصلی قدرت نرم این کشور شده است که عبارتند از: جذابیت فرهنگی، الگوسازی در مورد ارزشها و سیاستهای داخلی و ارزشهایی که از طریق سیاست خارجی مطرح می شود. این عدم تعادل دست مشروعیت پکن را در استفادهی بهینه از قدرت نرم بسته است[۲][۳].
نیز نگاه کنید به
قدرت نرم اژدهای زرد؛ مولفه های قدرت نرم چین؛ سایر منابع قدرت نرم چین
کتابشناسی
- ↑ Speech By Liu Changle, Chairman of Phoenix Satellite TV. 22 Sep. 2003. www.csonline.com.cn
- ↑ Bates Gill and Yangzhong Huang. Sources and Limits of Chinese “Soft Power”. http://taylorandfrancis.matapress.com
- ↑ سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،جلد2،ص.545-548.