آموزه های کنفوسیوس: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:آموزه های کنفوسیوس.jpg|بندانگشتی|کنفوسیوس]]
[[پرونده:آموزه های کنفوسیوس.jpg|بندانگشتی|کنفوسیوس. برگرفته از سایت راسخون، قابل بازیابی از https://rasekhoon.net/article/show/1443460/%D8%B9%D8%AF%D9%85-%D8%AE%D8%B5%D9%88%D8%B5%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D9%85%D8%B0%D9%87%D8%A8]]
استاد کونگ با تاریخ و ادبیات نسل‌­های پیشین کاملاً آشنا بود. او شخصیتی بود که توان ایجاد نظریه‌­های نو و بدیع با استفاده از میراث­‌های فرهنگی گذشته را داشت. [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] نخستین متفکر در تاریخ [[چین]] است که یک سیستم کامل نظری در مورد آیین و اخلاق را مطرح کرده و آن را توسعه داد. برای [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] مطالعه­‌ی روابط انسانی در جامعه از اهمیت ویژه‌­ای برخوردار بود.
استاد کونگ با تاریخ و ادبیات نسل‌­های پیشین کاملاً آشنا بود. او شخصیتی بود که توان ایجاد نظریه‌­های نو و بدیع با استفاده از میراث­‌های فرهنگی گذشته را داشت. [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] نخستین متفکر در تاریخ [[چین]] است که یک سیستم کامل نظری در مورد آیین و اخلاق را مطرح کرده و آن را توسعه داد. برای [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] مطالعه­‌ی روابط انسانی در جامعه از اهمیت ویژه‌­ای برخوردار بود.


این موضوع با آنچه در دوران زندگی وی می‌­گذشت ارتباط نزدیکی داشت. نا آرامی­‌های اجتماعی اواخر دوران بهار و پاییز، تغییرات جدی در ارتباطات اجتماعی هم­چون ارتباط بین حاکمان و مردم، شاه­زادگان حاکم و وزرا و پدران و پسران ایجاد کرده بود. حاکمیت [[سلسله جو|سلسله‌­ی جو]] رو به زوال گذاشته و برای مردم انگیزه­ای برای حمایت از عقاید و عملکرد آنان باقی نگذاشته بود. در نتیجه، مشکلات اجتماعی‌­ای ایجاد شده بود که نیاز به راه حل داشت. افکار و عملکرد مردم بایستی برچه اساسی راهنمایی شود تا به ثبات اجتماعی دست یابد؟ در آن زمان اندیشمندان زیادی به این پرسش­‌های اساسی پاسخ داده‌اند. برای [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] پاسخ روشن بود: اصول«رِن(Ren)» یا همان انسانیت، یا آداب درست. افراد زیادی پیش از او و هم ­عصر او پیرامون «رِن» صحبت کرده‌اند، ولی هیچ<sub>­</sub>کدام مثل [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] به صورت منظم و سیستماتیک، استدلالی، صریح و روشن و موجز که به سهولت قابل قبول مردم باشد آن را توضیح نداده‌اند. حالا«رِن» به چه معناست؟ پاسخ کنفوسیوس ساده است، چگونگی رفتار شخص با خودش. به ویژه، این موضوع معیاری بود که یک«انسان برتر» یا انسان آداب­‌دان و با دانش عالی باید چگونه زندگی کند. بحث پیرامون «رِن» بایستی به مشکلاتی هم­چون چگونگی رفتار با خود، رفتار درست در ارتباط با اعضای خانواده، بین حاکم و رعیت و بین دوستان به‌پردازد. به نظر می­رسد «رِن» برای [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] در واقع نام کلی برای هزاران فضیلت و معیار ارزشمند انسانی است. گاهی، او از این معیار به اسم دائو(Dao)(اصول، یا حقیقت یا راه درست) نام می­‌برد.
این موضوع با آنچه در دوران زندگی وی می‌­گذشت ارتباط نزدیکی داشت. نا آرامی­‌های اجتماعی اواخر دوران بهار و پاییز، تغییرات جدی در ارتباطات اجتماعی هم­چون ارتباط بین حاکمان و مردم، شاه­زادگان حاکم و وزرا و پدران و پسران ایجاد کرده بود. حاکمیت [[سلسله جو|سلسله‌­ی جو]] رو به زوال گذاشته و برای مردم انگیزه­ای برای حمایت از عقاید و عملکرد آنان باقی نگذاشته بود. در نتیجه، مشکلات اجتماعی‌­ای ایجاد شده بود که نیاز به راه حل داشت. افکار و عملکرد مردم بایستی برچه اساسی راهنمایی شود تا به ثبات اجتماعی دست یابد؟ در آن زمان اندیشمندان زیادی به این پرسش­‌های اساسی پاسخ داده‌اند. برای [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] پاسخ روشن بود: اصول «رِن (Ren)» یا همان انسانیت، یا آداب درست. افراد زیادی پیش از او و هم ­عصر او پیرامون «رِن» صحبت کرده‌اند، ولی هیچ<sub>­</sub>کدام مثل [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] به صورت منظم و سیستماتیک، استدلالی، صریح و روشن و موجز که به سهولت قابل قبول مردم باشد آن را توضیح نداده‌اند. حالا«رِن» به چه معناست؟ پاسخ کنفوسیوس ساده است، چگونگی رفتار شخص با خودش. به ویژه، این موضوع معیاری بود که یک«انسان برتر» یا انسان آداب­‌دان و با دانش عالی باید چگونه زندگی کند. بحث پیرامون «رِن» بایستی به مشکلاتی هم­چون چگونگی رفتار با خود، رفتار درست در ارتباط با اعضای خانواده، بین حاکم و رعیت و بین دوستان به‌پردازد. به نظر می­رسد «رِن» برای [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] در واقع نام کلی برای هزاران فضیلت و معیار ارزشمند انسانی است. گاهی، او از این معیار به اسم دائو (Dao) (اصول، یا حقیقت یا راه درست) نام می­‌برد.


[[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] معتقد بود آداب و رسوم سه اصل دارد: آسمان و زمین، اصل زیستی؛ نیاکان، اصل بشری؛ امپراتور و معلم، اصل آرامش و امنیت. لذا، برای ایجاد امنیت بایستی به آسمان احترام گذاشت، به زمین احترام گذاشت، و نیاکان و امپراتور را محترم شمرد<ref>C.K. Yang, (1961).Religion in Chinese Society. Berkeley University of California press</ref>.شاگردان [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] گفته‌­های فلسفی وی را در کتابی به نام ''گلچین''(The Analects)جمع آوری کرده‌اند. این کتاب تأثیرگذارترین و مشهورترین کتاب در تاریخ فرهنگ چین به حساب می‌­آید. اگرچه کنفوسیوس در کتاب ''گلچین'' از واژه­‌های مختلفی برای توضیح و تفسیر«رِن» استفاده کرده است، ولی همیشه مفهوم آن­ها یکی بوده است. وقتی [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] سخن از «رِن» به میان می‌­آورد، به پرستش نیاکان نمی­‌پردازد، بلکه توضیحات ساده‌­ای در مورد چگونگی رفتار انسان با خود ارائه می­‌کند. حتی به حمایت از یک بخش از جامعه به قیمت از دست دادن بخش دیگر هم نمی­‌پردازد، بلکه تلاش خود را به کار می­‌بندد تا در روابط انسانی نفع هر دو طرف را در نظر بگیرد. [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]]، برای تنظیم ارتباطاتی هم­چون بین حاکمان و رعایا، یا پدران و پسران، احترام متقابل دو جانبه بین آنان را بر اساس اصول صداقت و گذشت، ضرور­ی می­‌داند.
[[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] معتقد بود آداب و رسوم سه اصل دارد: آسمان و زمین، اصل زیستی؛ نیاکان، اصل بشری؛ امپراتور و معلم، اصل آرامش و امنیت. لذا، برای ایجاد امنیت بایستی به آسمان احترام گذاشت، به زمین احترام گذاشت، و نیاکان و امپراتور را محترم شمرد.<ref>C.K. Yang (1961). Religion in Chinese Society. Berkeley University of California press</ref>
 
شاگردان [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] گفته‌­های فلسفی وی را در کتابی به نام ''گلچین'' (The Analects)جمع آوری کرده‌اند. این کتاب تأثیرگذارترین و مشهورترین کتاب در تاریخ فرهنگ چین به حساب می‌­آید. اگرچه کنفوسیوس در کتاب ''گلچین'' از واژه­‌های مختلفی برای توضیح و تفسیر«رِن» استفاده کرده است، ولی همیشه مفهوم آن­ها یکی بوده است. وقتی [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] سخن از «رِن» به میان می‌­آورد، به پرستش نیاکان نمی­‌پردازد، بلکه توضیحات ساده‌­ای در مورد چگونگی رفتار انسان با خود ارائه می­‌کند. حتی به حمایت از یک بخش از جامعه به قیمت از دست دادن بخش دیگر هم نمی­‌پردازد، بلکه تلاش خود را به کار می­‌بندد تا در روابط انسانی نفع هر دو طرف را در نظر بگیرد. [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]]، برای تنظیم ارتباطاتی هم­چون بین حاکمان و رعایا، یا پدران و پسران، احترام متقابل دو جانبه بین آنان را بر اساس اصول صداقت و گذشت، ضرور­ی می­‌داند.


برای نمونه، اگر پدری انتظار اطاعت در خور شأن از پسرش دارد، باید عشق و مهربانی عمیقی نسبت به پسرش نشان دهد. اگر پسری نمی‌پسندد پدرش با او بدون دوستی و مهرورزی برخورد کند، بایستی اطاعت در­خور شأن از پدرش داشته باشد. به همین­ گونه، اگر حاکمی انتظار دارد که رعیت از او اطاعت کند، باید مثل یک حاکم با آنان رفتار کرده و ویژگی­‌های یک حاکم شایسته را داشته باشد. اگر حاکمی مثل یک حاکم برخورد نکند، رعیت هم مثل رعیت رفتار نخواهد کرد، و اگر پدری نه مثل پدر و یا پسری به دور از آداب فرزندی برخورد کند، در آن­صورت حفظ ثبات در خانواده و جامعه با مشکل رو به رو خواهد شد.
برای نمونه، اگر پدری انتظار اطاعت در خور شأن از پسرش دارد، باید عشق و مهربانی عمیقی نسبت به پسرش نشان دهد. اگر پسری نمی‌پسندد پدرش با او بدون دوستی و مهرورزی برخورد کند، بایستی اطاعت در­خور شأن از پدرش داشته باشد. به همین­ گونه، اگر حاکمی انتظار دارد که رعیت از او اطاعت کند، باید مثل یک حاکم با آنان رفتار کرده و ویژگی­‌های یک حاکم شایسته را داشته باشد. اگر حاکمی مثل یک حاکم برخورد نکند، رعیت هم مثل رعیت رفتار نخواهد کرد، و اگر پدری نه مثل پدر و یا پسری به دور از آداب فرزندی برخورد کند، در آن­صورت حفظ ثبات در خانواده و جامعه با مشکل رو به رو خواهد شد.


[[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] و پیروان او هر دو اهمیت زیادی برای ویژگی­‌های اخلاقی قائلند. آنان معتقدند نباید کسی در برخورد با مسایل، بر خلاف اصول اخلاقی عمل کند. اخلاقیات تحت هیچ شرایطی نباید به فراموشی سپرده شوند، به ویژه وقتی که شخص در وضعیت دشوار و نا امید کننده­ای قرار دارد. خواسته­‌های عمومی انسان پشت سر خوشبختی قرار دارد. در آیین کنفوسیوس، حیات اجتماعی که کوچک­ترین واحد آن خانواده است و در آن­جا است که ارزش‌­ها آموخته شده و به عمل در می‌­آیند، از ارج فراوانی برخوردار است<ref>جوزف،ا.اَدلر (1386) .دین ­های چین،ترجمه­ ی حسن افشار. تهران: نشر مرکز</ref> . ظهور آموزه­‌های اخلاقی چینی، مرهون [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] است. بعدها، اساتید و متفکران زیادی دریافتند که اگر قرار است تمدنی ترویج و توسعه یابد، گسترش سطح بینش و اخلاق مردم ضروری است. دلیل این که چرا ملت [[چین]] با یونانی­‌های باستان، هندی‌­ها و سایر ملت‌­های جهان فرق دارند، به تفاوت در کیفیت و خصوصیات روحی و روانی آنان بر می­گردد که در طول هزاران سال شکل یافته است.
[[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] و پیروان او هر دو اهمیت زیادی برای ویژگی­‌های اخلاقی قائلند. آنان معتقدند نباید کسی در برخورد با مسایل، بر خلاف اصول اخلاقی عمل کند. اخلاقیات تحت هیچ شرایطی نباید به فراموشی سپرده شوند، به ویژه وقتی که شخص در وضعیت دشوار و نا امید کننده­ای قرار دارد. خواسته­‌های عمومی انسان پشت سر خوشبختی قرار دارد. در آیین کنفوسیوس، حیات اجتماعی که کوچک­ترین واحد آن خانواده است و در آن­جا است که ارزش‌­ها آموخته شده و به عمل در می‌­آیند، از ارج فراوانی برخوردار است.<ref>اَدلر، جوزف. ا (1386) .دین ­های چین، ترجمه­ حسن افشار. تهران: [https://nashremarkaz.com/ نشر مرکز]</ref> ظهور آموزه­‌های اخلاقی چینی، مرهون [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] است. بعدها، اساتید و متفکران زیادی دریافتند که اگر قرار است تمدنی ترویج و توسعه یابد، گسترش سطح بینش و اخلاق مردم ضروری است. دلیل این که چرا ملت [[چین]] با یونانی­‌های باستان، هندی‌­ها و سایر ملت‌­های جهان فرق دارند، به تفاوت در کیفیت و خصوصیات روحی و روانی آنان بر می­گردد که در طول هزاران سال شکل یافته است.
 
در آیین کنفوسیوس به آموختن و فراگیری بیش از هرچیز دیگر اهمیت داده می­‌شود. به همین دلیل مردم [[چین]] به [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] لقب معلم نخست داده­‌اند. در کتاب گلچین [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]]، خودآگاهی به زبانی شیوا و قابل تعمق توضیح داده شده است. او می‌گوید:«در پانزده سالگی دل به آموختن دادم (تا حکیمی گردم)؛ در سی سالگی اعتقاداتم محکم و استوار شد؛ در چهل سالگی دیگر هیچ شکی نداشتم؛ در پنجاه سالگی مقصود و خواست آسمان را یافتم؛ در شصت سالگی (به این خواست) گوش فرا دادم؛ و در هفتاد سالگی توانستم از تمایلات قلبم پیروی کنم، در حالی­که از مسير خویش منحرف نشوم.»


در [[آیین بومی کنفوسیوس|آیین کنفوسیوس]] به آموختن و فراگیری بیش از هرچیز دیگر اهمیت داده می­‌شود. به همین دلیل مردم [[چین]] به [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] لقب معلم نخست داده­‌اند. در کتاب گلچین [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]]، خودآگاهی به زبانی شیوا و قابل تعمق توضیح داده شده است. او می‌گوید:<blockquote>«در پانزده سالگی دل به آموختن دادم( تا حکیمی گردم)؛ در سی سالگی اعتقاداتم محکم و استوار شد؛ در چهل سالگی دیگر هیچ شکی نداشتم؛ در پنجاه سالگی مقصود و خواست آسمان را یافتم؛ در شصت سالگی(به این خواست) گوش فرا دادم؛ و در هفتاد سالگی توانستم از تمایلات قلبم پیروی کنم، در حالی­که از مسير خویش منحرف نشوم.»</blockquote>میراث اصلی [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] [[اخلاقیات و آیین انسان دوستی کنفوسیوس|آموزه­‌های اخلاقی]] او است که شاکله‌­ی اصلی و روح [[فرهنگ چینی|فرهنگ سنتی چین]] در طول 2500 سال را شکل داده و شیرازه‌ه­ای این اوراق متنوع و ناهمگون را حفظ کرده است. اخلاقیاتی هم­چون فضیلت، عشق به هم­نوع، احسان، خیر­خواهی، نوع دوستی و انسان دوستی، احترام به حاکم و پدر و همسر، و... . <ref>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی</ref>.
میراث اصلی [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] [[اخلاقیات و آیین انسان دوستی کنفوسیوس|آموزه­‌های اخلاقی]] او است که شاکله‌­ی اصلی و روح [[فرهنگ چینی|فرهنگ سنتی چین]] در طول 2500 سال را شکل داده و شیرازه‌ه­ای این اوراق متنوع و ناهمگون را حفظ کرده است. اخلاقیاتی هم­چون فضیلت، عشق به هم­نوع، احسان، خیر­خواهی، نوع دوستی و انسان دوستی، احترام به حاکم و پدر و همسر، و... . <ref>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: [https://alhoda.ir/fa/299 موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی].</ref>
== نیز نگاه کنید به ==
[[آیین بومی کنفوسیوس]]؛ [[کنفوسیوس و اندیشه های او]]؛  [[اخلاقیات و آیین انسان دوستی کنفوسیوس]]


نیز نگاه کنید به [[آیین بومی کنفوسیوس]]؛ [[کنفوسیوس و اندیشه های او]]
==کتابشناسی==
==کتابشناسی==
<references />
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۲۷

استاد کونگ با تاریخ و ادبیات نسل‌­های پیشین کاملاً آشنا بود. او شخصیتی بود که توان ایجاد نظریه‌­های نو و بدیع با استفاده از میراث­‌های فرهنگی گذشته را داشت. کنفوسیوس نخستین متفکر در تاریخ چین است که یک سیستم کامل نظری در مورد آیین و اخلاق را مطرح کرده و آن را توسعه داد. برای کنفوسیوس مطالعه­‌ی روابط انسانی در جامعه از اهمیت ویژه‌­ای برخوردار بود.

این موضوع با آنچه در دوران زندگی وی می‌­گذشت ارتباط نزدیکی داشت. نا آرامی­‌های اجتماعی اواخر دوران بهار و پاییز، تغییرات جدی در ارتباطات اجتماعی هم­چون ارتباط بین حاکمان و مردم، شاه­زادگان حاکم و وزرا و پدران و پسران ایجاد کرده بود. حاکمیت سلسله‌­ی جو رو به زوال گذاشته و برای مردم انگیزه­ای برای حمایت از عقاید و عملکرد آنان باقی نگذاشته بود. در نتیجه، مشکلات اجتماعی‌­ای ایجاد شده بود که نیاز به راه حل داشت. افکار و عملکرد مردم بایستی برچه اساسی راهنمایی شود تا به ثبات اجتماعی دست یابد؟ در آن زمان اندیشمندان زیادی به این پرسش­‌های اساسی پاسخ داده‌اند. برای کنفوسیوس پاسخ روشن بود: اصول «رِن (Ren)» یا همان انسانیت، یا آداب درست. افراد زیادی پیش از او و هم ­عصر او پیرامون «رِن» صحبت کرده‌اند، ولی هیچ­کدام مثل کنفوسیوس به صورت منظم و سیستماتیک، استدلالی، صریح و روشن و موجز که به سهولت قابل قبول مردم باشد آن را توضیح نداده‌اند. حالا«رِن» به چه معناست؟ پاسخ کنفوسیوس ساده است، چگونگی رفتار شخص با خودش. به ویژه، این موضوع معیاری بود که یک«انسان برتر» یا انسان آداب­‌دان و با دانش عالی باید چگونه زندگی کند. بحث پیرامون «رِن» بایستی به مشکلاتی هم­چون چگونگی رفتار با خود، رفتار درست در ارتباط با اعضای خانواده، بین حاکم و رعیت و بین دوستان به‌پردازد. به نظر می­رسد «رِن» برای کنفوسیوس در واقع نام کلی برای هزاران فضیلت و معیار ارزشمند انسانی است. گاهی، او از این معیار به اسم دائو (Dao) (اصول، یا حقیقت یا راه درست) نام می­‌برد.

کنفوسیوس معتقد بود آداب و رسوم سه اصل دارد: آسمان و زمین، اصل زیستی؛ نیاکان، اصل بشری؛ امپراتور و معلم، اصل آرامش و امنیت. لذا، برای ایجاد امنیت بایستی به آسمان احترام گذاشت، به زمین احترام گذاشت، و نیاکان و امپراتور را محترم شمرد.[۱]

شاگردان کنفوسیوس گفته‌­های فلسفی وی را در کتابی به نام گلچین (The Analects)جمع آوری کرده‌اند. این کتاب تأثیرگذارترین و مشهورترین کتاب در تاریخ فرهنگ چین به حساب می‌­آید. اگرچه کنفوسیوس در کتاب گلچین از واژه­‌های مختلفی برای توضیح و تفسیر«رِن» استفاده کرده است، ولی همیشه مفهوم آن­ها یکی بوده است. وقتی کنفوسیوس سخن از «رِن» به میان می‌­آورد، به پرستش نیاکان نمی­‌پردازد، بلکه توضیحات ساده‌­ای در مورد چگونگی رفتار انسان با خود ارائه می­‌کند. حتی به حمایت از یک بخش از جامعه به قیمت از دست دادن بخش دیگر هم نمی­‌پردازد، بلکه تلاش خود را به کار می­‌بندد تا در روابط انسانی نفع هر دو طرف را در نظر بگیرد. کنفوسیوس، برای تنظیم ارتباطاتی هم­چون بین حاکمان و رعایا، یا پدران و پسران، احترام متقابل دو جانبه بین آنان را بر اساس اصول صداقت و گذشت، ضرور­ی می­‌داند.

برای نمونه، اگر پدری انتظار اطاعت در خور شأن از پسرش دارد، باید عشق و مهربانی عمیقی نسبت به پسرش نشان دهد. اگر پسری نمی‌پسندد پدرش با او بدون دوستی و مهرورزی برخورد کند، بایستی اطاعت در­خور شأن از پدرش داشته باشد. به همین­ گونه، اگر حاکمی انتظار دارد که رعیت از او اطاعت کند، باید مثل یک حاکم با آنان رفتار کرده و ویژگی­‌های یک حاکم شایسته را داشته باشد. اگر حاکمی مثل یک حاکم برخورد نکند، رعیت هم مثل رعیت رفتار نخواهد کرد، و اگر پدری نه مثل پدر و یا پسری به دور از آداب فرزندی برخورد کند، در آن­صورت حفظ ثبات در خانواده و جامعه با مشکل رو به رو خواهد شد.

کنفوسیوس و پیروان او هر دو اهمیت زیادی برای ویژگی­‌های اخلاقی قائلند. آنان معتقدند نباید کسی در برخورد با مسایل، بر خلاف اصول اخلاقی عمل کند. اخلاقیات تحت هیچ شرایطی نباید به فراموشی سپرده شوند، به ویژه وقتی که شخص در وضعیت دشوار و نا امید کننده­ای قرار دارد. خواسته­‌های عمومی انسان پشت سر خوشبختی قرار دارد. در آیین کنفوسیوس، حیات اجتماعی که کوچک­ترین واحد آن خانواده است و در آن­جا است که ارزش‌­ها آموخته شده و به عمل در می‌­آیند، از ارج فراوانی برخوردار است.[۲] ظهور آموزه­‌های اخلاقی چینی، مرهون کنفوسیوس است. بعدها، اساتید و متفکران زیادی دریافتند که اگر قرار است تمدنی ترویج و توسعه یابد، گسترش سطح بینش و اخلاق مردم ضروری است. دلیل این که چرا ملت چین با یونانی­‌های باستان، هندی‌­ها و سایر ملت‌­های جهان فرق دارند، به تفاوت در کیفیت و خصوصیات روحی و روانی آنان بر می­گردد که در طول هزاران سال شکل یافته است.

در آیین کنفوسیوس به آموختن و فراگیری بیش از هرچیز دیگر اهمیت داده می­‌شود. به همین دلیل مردم چین به کنفوسیوس لقب معلم نخست داده­‌اند. در کتاب گلچین کنفوسیوس، خودآگاهی به زبانی شیوا و قابل تعمق توضیح داده شده است. او می‌گوید:«در پانزده سالگی دل به آموختن دادم (تا حکیمی گردم)؛ در سی سالگی اعتقاداتم محکم و استوار شد؛ در چهل سالگی دیگر هیچ شکی نداشتم؛ در پنجاه سالگی مقصود و خواست آسمان را یافتم؛ در شصت سالگی (به این خواست) گوش فرا دادم؛ و در هفتاد سالگی توانستم از تمایلات قلبم پیروی کنم، در حالی­که از مسير خویش منحرف نشوم.»

میراث اصلی کنفوسیوس آموزه­‌های اخلاقی او است که شاکله‌­ی اصلی و روح فرهنگ سنتی چین در طول 2500 سال را شکل داده و شیرازه‌ه­ای این اوراق متنوع و ناهمگون را حفظ کرده است. اخلاقیاتی هم­چون فضیلت، عشق به هم­نوع، احسان، خیر­خواهی، نوع دوستی و انسان دوستی، احترام به حاکم و پدر و همسر، و... . [۳]

نیز نگاه کنید به

آیین بومی کنفوسیوس؛ کنفوسیوس و اندیشه های او؛  اخلاقیات و آیین انسان دوستی کنفوسیوس

کتابشناسی

  1. C.K. Yang (1961). Religion in Chinese Society. Berkeley University of California press
  2. اَدلر، جوزف. ا (1386) .دین ­های چین، ترجمه­ حسن افشار. تهران: نشر مرکز
  3. سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی.