ورود فرهنگ غربی به سوریه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
در این زمان، یک جریان مخالف اصلاحات جدید که گرایش اسلامی سلفی داشت با ائتلاف با جنبش مشروطه عثمانی، ظاهر شد. سلفی ها بازگشت به اسلام بدوی را بر تشریفات پر زرق و برق و انطباق انعطافپذیر با پیشرفت های سیاسی و تکنولوژیک مدرن، ترجیح میدادند . | در این زمان، یک جریان مخالف اصلاحات جدید که گرایش اسلامی سلفی داشت با ائتلاف با جنبش مشروطه عثمانی، ظاهر شد. سلفی ها بازگشت به اسلام بدوی را بر تشریفات پر زرق و برق و انطباق انعطافپذیر با پیشرفت های سیاسی و تکنولوژیک مدرن، ترجیح میدادند . | ||
پس از انقلاب «ترک های جوان» در سال 1908، روابط بین اعراب و ترک ها بدتر شد. بعد از کودتای 1993م. که منجر به عزل سلطان عبدالحمید شد، قدرت به دست یک گروه سه نفره نظامی ترکیه افتاد که سیاست آنها باعث رشد مخالفان شد. احساسات ملی گرایی عرب و میهن پرستانه سوری آگاه تر شد و احزاب سیاسی، چه آشکار و چه مخفی، توسط سوریها در قاهره، قسطنطنیه، و [[پاریس]] و همچنین در خود [[سوریه]] سازماندهی شدند | پس از انقلاب «ترک های جوان» در سال 1908، روابط بین اعراب و ترک ها بدتر شد. بعد از کودتای 1993م. که منجر به عزل سلطان عبدالحمید شد، قدرت به دست یک گروه سه نفره نظامی ترکیه افتاد که سیاست آنها باعث رشد مخالفان شد. احساسات ملی گرایی عرب و میهن پرستانه سوری آگاه تر شد و احزاب سیاسی، چه آشکار و چه مخفی، توسط سوریها در قاهره، قسطنطنیه، و [[پاریس]] و همچنین در خود [[سوریه]] سازماندهی شدند<ref>شنی، کریم (۱۴۰۰). فرهنگ و تاریخ سوریه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)</ref> | ||
== نیز نگاه کنید به == | |||
[[ناسیونالیسم عرب در سوریه]] | |||
== کتابشناسی == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۴۷
استقلال بیروت از دمشق و شکلگیری آرامش نسبی در لبنان، زمینه را برای توسعه فراهم آورد؛ تأسیس راهآهن و تلگراف که کنترل شدیدتری را ممکن میکرد. یک خط راهآهن فرانسوی، بیروت و دمشق را به هم متصل میکرد که بعداً گسترش یافت و از شمال به حلب رسید. در سال 1908 هم خط راهآهن حجاز.برای بردن زائران از دمشق به مدینه باز شد.
راهآهن و امنیت بهتر، کشاورزی را رونق داد. حلب با جمعیت حدود دویست هزار نفر و دمشق با دویست و پنجاه هزار نفر،تجارت پررونقی داشتند؛ اما صنایع دستی کاهش یافت و مسیرهای مواصلاتی زمینی که از قلب بیابان میگذشت، به دلیل باز شدن آبراهه سوئز که باربری دریایی را توسعه داد، آسیب دید.
در شهرها تغییر قابل توجهی در زندگی اجتماعی ایجاد شد. طبقات بالا و متوسط لباس و آداب و رسوم اجتماعی اروپای غربی را پذیرفتند و مدارس به سبک غربی رونق گرفت. در سال 1866 هیئت پروتستان آمریکایی در بیروت، «دانشکده پروتستان سوریه» را که بعدها «دانشگاه آمریکایی بیروت» نام گرفت، تأسیس کردند. در سال 1881 هم «یسوعیان» فرانسوی، دانشگاه «سنت جوزف» را در همان شهر افتتاح کردند. دولت عثمانی هم مدارسی را افتتاح کرد و جوانان خانوادههای بزرگ عرب شهرها، شروع به تحصیل در مدارس عالی قسطنطنیه کردند و به خدمت کشوری یا لشکری رفتند.
در زمان سلطان عبدالحمید دوم (1876-1909) اعراب مسلمان سوریه به طور نسبی راضی بودند و نقش مهمی در دربار سلطان ایفا میکردند. عبدالحمید هم گوش شنوایی به درخواستهای علمای نوعاً صوفی سوریه داشت. تأکید او بر همبستگی اسلامی، موجب اطاعت از سلطان به عنوان یک وظیفه دینی شد.
در این زمان، یک جریان مخالف اصلاحات جدید که گرایش اسلامی سلفی داشت با ائتلاف با جنبش مشروطه عثمانی، ظاهر شد. سلفی ها بازگشت به اسلام بدوی را بر تشریفات پر زرق و برق و انطباق انعطافپذیر با پیشرفت های سیاسی و تکنولوژیک مدرن، ترجیح میدادند .
پس از انقلاب «ترک های جوان» در سال 1908، روابط بین اعراب و ترک ها بدتر شد. بعد از کودتای 1993م. که منجر به عزل سلطان عبدالحمید شد، قدرت به دست یک گروه سه نفره نظامی ترکیه افتاد که سیاست آنها باعث رشد مخالفان شد. احساسات ملی گرایی عرب و میهن پرستانه سوری آگاه تر شد و احزاب سیاسی، چه آشکار و چه مخفی، توسط سوریها در قاهره، قسطنطنیه، و پاریس و همچنین در خود سوریه سازماندهی شدند[۱]
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ شنی، کریم (۱۴۰۰). فرهنگ و تاریخ سوریه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)