نمادها و سمبل های فرهنگی آرژانتین: تفاوت میان نسخهها
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
ـ [[گائوچو (گاوچران)]]: | ـ [[گائوچو (گاوچران)]]: | ||
تصویری از کلاه سیاه و سفید مردی با یک دستمال قرمز دور گردن، چکمه و تقریباً همیشه سوار بر اسب، نماد کاملی از یک مرد گاوچران در فرهنگ [[آرژانتین]] است. این نماد در واقع از منطقهی پامپاس برخاسته است. نماد گاوچرانها در فرهنگ آرژانتین به سالهای 1600 و زمانی که در دشتهای نزدیک رودخانهی لاپلاتا پر از گاوهای وحشی بوده است، بازمیگردد. گائوچو بیشتر به عنوان یک سوار مقیم دشتها و سرگردان شناخته شده است. مسافرت بدون هدف با اسب، چکمهها، کمربند خاص و چاقو نمادهای یک گاوچران واقعی بوده است. اگرچه گائوچوها همیشه در حاشیهی اجتماع زندگی میکردند و زندگی وحشی و بدوی داشتند، امّا یک گائوچوی واقعی همواره با احترام به دیگران مینگریسته است. مهارت فوقالعادهی او به عنوان یک سوارکار ماهر، مهربان و مدافع ملّت همواره به عنوان یک شخصیت الهامبخش در ادبیات داستانی آرژانتین مورد استفاده قرار گرفته است. این واژه در اشعار و رمانهای زیادی مورد استفاده بوده است. گائوچو مارتین فیرو اثر جهانی خوزه هرناندز مهمترین و شاخصترین اثر در این وادی محسوب میشود. (Alberdi,2005: 168) | تصویری از کلاه سیاه و سفید مردی با یک دستمال قرمز دور گردن، چکمه و تقریباً همیشه سوار بر اسب، نماد کاملی از یک مرد گاوچران در فرهنگ [[آرژانتین]] است. این نماد در واقع از منطقهی پامپاس برخاسته است. نماد گاوچرانها در فرهنگ آرژانتین به سالهای 1600 و زمانی که در دشتهای نزدیک رودخانهی لاپلاتا پر از گاوهای وحشی بوده است، بازمیگردد. گائوچو بیشتر به عنوان یک سوار مقیم دشتها و سرگردان شناخته شده است. مسافرت بدون هدف با اسب، چکمهها، کمربند خاص و چاقو نمادهای یک گاوچران واقعی بوده است. اگرچه گائوچوها همیشه در حاشیهی اجتماع زندگی میکردند و زندگی وحشی و بدوی داشتند، امّا یک گائوچوی واقعی همواره با احترام به دیگران مینگریسته است. مهارت فوقالعادهی او به عنوان یک سوارکار ماهر، مهربان و مدافع ملّت همواره به عنوان یک شخصیت الهامبخش در ادبیات داستانی آرژانتین مورد استفاده قرار گرفته است. این واژه در اشعار و رمانهای زیادی مورد استفاده بوده است. [[گائوچو مارتین فیرو]] اثر جهانی [[خوزه هرناندز]] مهمترین و شاخصترین اثر در این وادی محسوب میشود. (Alberdi,2005: 168) | ||
نسخهٔ ۱۴ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۲۸
سمبلهای فرهنگی:
تصویری از کلاه سیاه و سفید مردی با یک دستمال قرمز دور گردن، چکمه و تقریباً همیشه سوار بر اسب، نماد کاملی از یک مرد گاوچران در فرهنگ آرژانتین است. این نماد در واقع از منطقهی پامپاس برخاسته است. نماد گاوچرانها در فرهنگ آرژانتین به سالهای 1600 و زمانی که در دشتهای نزدیک رودخانهی لاپلاتا پر از گاوهای وحشی بوده است، بازمیگردد. گائوچو بیشتر به عنوان یک سوار مقیم دشتها و سرگردان شناخته شده است. مسافرت بدون هدف با اسب، چکمهها، کمربند خاص و چاقو نمادهای یک گاوچران واقعی بوده است. اگرچه گائوچوها همیشه در حاشیهی اجتماع زندگی میکردند و زندگی وحشی و بدوی داشتند، امّا یک گائوچوی واقعی همواره با احترام به دیگران مینگریسته است. مهارت فوقالعادهی او به عنوان یک سوارکار ماهر، مهربان و مدافع ملّت همواره به عنوان یک شخصیت الهامبخش در ادبیات داستانی آرژانتین مورد استفاده قرار گرفته است. این واژه در اشعار و رمانهای زیادی مورد استفاده بوده است. گائوچو مارتین فیرو اثر جهانی خوزه هرناندز مهمترین و شاخصترین اثر در این وادی محسوب میشود. (Alberdi,2005: 168)
ـ فوتبال:
بدون شک فوتبال در آرژانتین، هیجانی بزرگ است. در مورد عشق و علاقهی برزیلیها به توپ فوتبال بسیار گفته شده است. امّا این دو کشور به شدّت رقیب یکدیگر در این ورزش محسوب میشوند. آرژانتینیها شدّت علاقهی خود به فوتبال را بیشتر از برزیلیها میدانند. اسطورهی فوتبال آرژانتین (مارادونا) نیز هیچگاه رقیب برزیلی (پله) را در سطح خود ندانسته است. حملات لفظی زیادی همواره بین این دو وجود داشته است.
فوتبال در خون و رگ آرژانتینی ساری و جاری است. به همین دلیل است که در یک جستوجوی اینترنتی ساده در خصوص سمبلهای فرهنگی آرژانتین بلافاصله به کلمهی فوتبال میرسیم. دیدن گروهی در داخل یک پارک و یا زمین متروکه در حال بازی فوتبال که از کودکان کوچک گرفته تا افراد مسن را در بین آنها میتوان یافت، امری بسیاری عادّی و طبیعی در آرژانتین است. در واقع فوتبال گفتمان مشترک و شور عمومی است که رشد میکند به حدّی که به غرور ملّی تبدیل میشود. (Leitner ,2000: 89 ) شکست خوردن در هر بازی ملّی بهویژه بازیهای رسمی و جهانی تبعات سنگینی به دنبال دارد. اگر این شکست در هر بازی حتّی دوستانه مقابل برزیل باشد، تبعات آن غیرقابل جبران خواهد بود. شاید تفاوت کوچک علاقهمندی به فوتبال در آرژانتین و برزیل در همین نکته نهفته باشد. برزیلیپها با فوتبال زندگی میکنند، رشد میکنند، به آن عشق میورزند، با آن میگریند و خندان میشوند؛ در آرژانتین نیز همهی اینها صادق است به علاوهی یک نکتهی دیگر که به آن تعصّب میورزند. (Alberdi ,2005: 169) به همین دلیل یک آرژانتینی هرگاه که یک تیم ملّی این کشور و یا تیم باشگاهیاش بازی دارد با آن میمیرد و زنده میشود. شنیدن اخبار خشونت تماشاگران، کشته شدن تماشاگران، درگیری بازیگران، سکته و یا فوت تماشاگران فوتبال در آرژانتین امری طبیعی است امّا در برزیل بسیار کمتر مشاهده میشود. شاید به همین دلیل است که اگر در جام جهانی آرژانتین در هر مقطعی بازنده شده و از مسابقات کنار رود، اکثریت بازیکنان با گریه از زمین خارج میشوند امّا در مورد تیم برزیل این موضوع صادق نخواهد بود و آنان به راحتی واقعیت را میپذیرند.
فرجام سخن آن که با وجود محبوبيت بيش از حدّ فوتبال در آرژانتين، اين رشتهی ورزشى در اين كشور با خشونت بسيار زياد عجين شده، به طورى كه پس از هر مسابقه انتظارى جز اين نمىرود كه هواداران ۲ تيم رقيب به جان يكديگر بيفتند و تعدادى مصدوم و مضروب و برخى ديگر نيز توسّط پليس بازداشت شوند. خوزه ماريا آگئيلار رييس باشگاه ريورپلاته در اين رابطه مىگويد: «متأسفانه اين حوادث بسيار ناراحتكننده امنيت را از بازيكنان، مربّيان و داوران و حتّى خود تماشاچيان سلب كرده و ديگر كسى با خيال راحت نمىتواند به تماشاى ورزش مورد علاقهی خود در آرژانتین بپردازد.»
چنین اتّفاقاتی حتّی در سطح رؤسای باشگاهها نیز امری طبیعی است چرا که بعضى اوقات سران باشگاهها نيز با تهديد و تطميع داوران قصد از سر راه برداشتن رقيبان خود را مىكنند. براى نمونه، دهم سپتامبر سال گذشته دانيل خیمنز داور ديدار دو تیم دستهاوّلی خیمناسیا و بوكا جونيورز (یکی از دو تیم قوی و پرطرفدار آرژانتین) اجازه نداد اين ديدار برگزار شود زيرا مدّعى بود كه رئيس باشگاه ميزبان در رختكن او را تهديد كرده و گفته در صورتى كه به نفع آنها سوت نزند، با جان خود بازى خواهد كرد.
ـ ورزش پاتو:
پاتو یا چوگان آرژانتینی، بازی ملّی این کشور محسوب میشود. سابقهی ورزش پاتو در آرژانتین به سال 1610 برمیگردد که در واقع تفریح کشاورزان و بهویژه گائوچوها بوده است. پاتو شبیه بازی چوگان است امّا تفاوتهای زیادی در روش اجرا با آن دارد. در این ورزش بازیکنان سوار بر اسب بودهاند و به جای توپ بازی در چوگان از اردکهایی که در درون پوست و یا چرم گاو و یا درون یک سبد بوده، استفاده میشده است. بسیاری این ورزش را دارای شباهتهایی با بسکتبال نیز دانسته و آن را تلفیقی از بسکتبال و چوگان ارزیابی کردهاند.
به دلیل خشونتهای زیاد این بازی بهویژه در کشته شدن اردکها و همچنین خشونتهایی که بین گاوچرانها اتّفاق میافتاد، پاتو چندین بار در طول تاریخ در آرژانتین ممنوع شده است امّا باز هم به سبکهای دیگر بروز کرده و رواج یافته است. در سال 1796 یک کشیش بزرگ مسیحی معتقد بود که بازیکن پاتویی که در جریان بازی کشته شود، نباید به سبک مسیحیت مراسم تدفین وی انجام شود.
در قرن بیست، بازی پاتو متحوّل شد و از توپ به جای اردک زنده استفاده شد. با تغییراتی که در آن داده شد، دولت مجدّداً مجوّز تأسیس فدراسیون پاتو را صادر نمود. در پاتوی مدرن دو تیم چهار نفری سوار بر اسب، سعی در تصاحب توپی را دارند که 6 دستگیر دارد. پس از گرفتن توپ با چوبهای خاص، باید آن را به سمت حلقهای پرتاب نمایند که همچون حلقهی بسکتبال است. البتّه ارتفاع این حلقه 240 سانتیمتر است. این ورزش هنوز هم برای مردم بخشهای مرکزی کشور بسیار مهیّج بوده و دنبال میشود.
البتّه بازی چوگان نیز در آرژانتین بدون شک بهترین و قشنگترین نمونه در جهان است. داشتن قهرمانی جهان از سال 1949 رکوردی کمنظیر برای این کشور محسوب میشود. این ورزش که سابقهی آن به سال 1870 بازمیگرد، یکی دیگر از مشخّصههای فرهنگی آرژانتین میباشد. این ورزش نیز همچون فوتبال توسّط انگلیسیها به آرژانتین آورده شد و به دلیل وجود دشتهای وسیع و سرسبز و وجود بهترین اسبها، ابتدا بین اروپاییان و در مزارع منطقهی پامپاس و بعدها به سرتاسر کشور گسترش یافت.
ـ چای ماته:
محبوبترین نوشیدنی ملّی آرژانتین ماته است که معمولاً افراد روزانه در چندین نوبت و در حالات و مکانهای مختلف از آن استفاده میکنند. اصل این نوشیدنی از باورهای ساکنان منطقهی رودخانهی لاپلاتا بوده و اوّلین کسانی که از آن استفاده کردند، سرخپوستان گوارانی بودند که معتقد بودند این گیاه خاصیت آرامشبخشی و تسکیندهندگی دارد.
بعدها کشت این گیاه در منطقهی میسیونس نیز شروع شد و اتّفاقا در این ناحیه کیفیت محصول بسیار بهتر بود به گونهای که بهترین نوع گیاه ماته امروزه در این منطقه به عمل میآید. در آرژانتین خوردن این نوشیدنی در ابتدا اختصاص به گائوچهها (گاوچرانها) داشته است.
نحوهی استفاده از این نوشیدنی هم به این صورت است که مقداری از علف خشکشدهی ماته را که شبیه چای خشک سیاه است در درون ظرف مخصوص ماته که به همین نام خوانده میشود ریخته و مقداری آب جوش به آن اضافه میکنند و پس از چند دقیقه با استفاده از یک نی مخصوص مینوشند. دیدن افرادی که ظرف ماته به دست در خیابان و مراکز توریستی در حال نوشیدن ماته هستند، امری عادّی و طبیعی است.
ظروف ماته امروزه در فروشگاههای مختلف به اشکال متنوّعی یافت میشود. این ظروف که با موادّ مختلفی از چوب گرفته تا حتّی سم گاو و... درست میشوند، همچنین به عنوان یکی از صنایع دستی این کشور مورد اقبال توریستها و گردشگران خارجی قرار گرفته است. خود گیاه ماته نیز با مزهها و طعمهای مختلفی تولید شده است. در ادبیات آرژانتینی، هر مزه و طعم معنی و مفهوم خاص خود را دارد. به عنوان مثال:
ـ ماتهی تلخ، نماد قدرت، شجاعت و زندگی است.
ـ ماتهی شیرین نشانهای از عشق و علاقه است.
ـ ماتهی بسیار شیرین و داغ، برای ارائهی پیشنهاد ازدواج و بیان عشق آتشین به کار میرفته است.
ـ ماته با طعم دارچین، ارسال پیام علاقهمندی به طرف دیگر است. (به فکر شما هستم).