اقلیت‌های خارجی مسلمان سیرالئون: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''اقلیت‌های خارجی مسلمان''' جدای از جمعیت 5/4 میلیونی مسلمانی که در زمره بومیان این کشور به شمار می‌روند تعداد اندکی از مسلمانان آسیایی شامل لبنانی‌ها، سوری‌ها و هندی‌ها نیز در سیرالئون زندگی می‌کنند. این افراد که کل جمعیت آنها کمتر از 6 هزا...» ایجاد کرد)
 
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
خط ۱: خط ۱:
'''اقلیت‌های خارجی مسلمان'''
'''اقلیت‌های خارجی مسلمان'''


جدای از جمعیت 5/4 میلیونی مسلمانی که در زمره بومیان این کشور به شمار می‌روند تعداد اندکی از مسلمانان آسیایی شامل لبنانی‌ها، سوری‌ها و هندی‌ها نیز در سیرالئون زندگی می‌کنند. این افراد که کل جمعیت آنها کمتر از 6 هزار نفر است با وجود آن که تعداد بسیار اندکی را تشکیل می‌دهند ولی با توجه به وضعیت مناسب اقتصادی خود از جایگاه مهمی بین انبوه مسلمانان این کشور برخوردارند. این مسلمانان مهاجر که طی یک صد سال اخیر به تدریج وارد سیرالئون شده و در شهرهای فریتاون، بو، مکینی و کنما استقرار یافته‌اند بیشتر در مشاغلی نظیر تجارت الماس، صادرات و واردات، امور عمرانی و ساختمانی، ماهیگیری، سرپرستی مجتمع‌های کشاورزی، فروشگاه‌های بزرگ کالاهای تصویری و ارزاق عمومی فعالیت دارند. مسلمانان غیر بومی ساکن سیرالئون معمولاً از اختلاط و ارتباط با سیاهان مسلمانان خود داری نموده و بیشتر محدود به اجتماعات داخلی خود می‌باشند. البته لبنانی‌ها که بیشتر آنها شیعه می‌باشند معمولاً در زمینه فعالیت‌های علم المنفعه و خیریه و کمک به مسلمانان فقیر و محتاج مشارکت دارند و طی سه دهه اخیر مساجد و مدارس متعددی توسط آنها احداث شده است با این حال هندی‌ها به دلیل جمعیت بسیار کم خود چندان تأثیر گذارنبوده و در زمینه احداث مساجد و مدارس برای مسلمانان بومی نیز نقش کمرنگی ایفا می‌نمایند.
جدای از جمعیت 5/4 میلیونی مسلمانی که در زمره بومیان این کشور به شمار می‌روند تعداد اندکی از مسلمانان آسیایی شامل لبنانی‌ها، سوری‌ها و هندی‌ها نیز در [[سیرالئون]] زندگی می‌کنند. این افراد که کل جمعیت آنها کمتر از 6 هزار نفر است با وجود آن که تعداد بسیار اندکی را تشکیل می‌دهند ولی با توجه به وضعیت مناسب اقتصادی خود از جایگاه مهمی بین انبوه مسلمانان این کشور برخوردارند. این مسلمانان مهاجر که طی یک صد سال اخیر به تدریج وارد سیرالئون شده و در شهرهای فریتاون، بو، مکینی و کنما استقرار یافته‌اند بیشتر در مشاغلی نظیر تجارت الماس، صادرات و واردات، امور عمرانی و ساختمانی، ماهیگیری، سرپرستی مجتمع‌های کشاورزی، فروشگاه‌های بزرگ کالاهای تصویری و ارزاق عمومی فعالیت دارند. مسلمانان غیر بومی ساکن سیرالئون معمولاً از اختلاط و ارتباط با سیاهان مسلمانان خود داری نموده و بیشتر محدود به اجتماعات داخلی خود می‌باشند. البته لبنانی‌ها که بیشتر آنها شیعه می‌باشند معمولاً در زمینه فعالیت‌های علم المنفعه و خیریه و کمک به مسلمانان فقیر و محتاج مشارکت دارند و طی سه دهه اخیر مساجد و مدارس متعددی توسط آنها احداث شده است با این حال هندی‌ها به دلیل جمعیت بسیار کم خود چندان تأثیر گذارنبوده و در زمینه احداث مساجد و مدارس برای مسلمانان بومی نیز نقش کمرنگی ایفا می‌نمایند.




'''1-2-2-1-1-6- لبنانی‌ها:'''
'''1-2-2-1-1-6- لبنانی‌ها:'''


در حال حاضر اقلیت قابل ملاحظه‌ای از لبنانی‌ها که اکثر آنها در زمره پیروان مذهب اهل بیت(ع) به شمار می‌روند در کشور سیرالئون زندگی می‌کنند. (گفت‌وگو با شیخ علی طهینی، فریتاون، 1386)[12] این لبنانی‌ها که عمدتاً در فریتاون اقامت دارند دست اندرکار فعالیت‌های تجاری مختلفی بوده و بیشتر به واردات و صادرات کالاهای مختلف و کارهای ساختمانی اشتغال دارند. لبنانی‌ها نخستین بار در اواخر قرن نوزدهم و در زمان حاکمیت عثمانی‌ها بر [[لبنان]] وارد این کشور شدند. مسیحی‌های مارونی اولین گروه لبنانی‌ها بودند که در سال 1892 رهسپار سیرالئون شدند و در سال 1903 دومین گروه لبنانی‌ها که در برگیرنده شیعیان بودند در این کشور مستقر شدند. در اوایل قرن بیستم میلادی و در پایان جنگ جهانی اول به دلیل مشکلات اقتصادی لبنان و وضعیت نابسامان کشاورزی این کشور، گروه‌های دیگری از لبنانی‌ها رهسپار غرب آفریقا شده و در کشورهای سنگال. [[ساحل عاج]] و سیرالئون اقامت گزیدند. روایاتی غیر متقن در این ارتباط وجود دارد مبنی بر آن که گروهی از لبنانی‌ها در جستجوی کار در آمریکای ش[[مالی]] و جنوبی عازم سواحل مدیترانه شده و در اثر طوفان و گم کردن راه، خود را در سواحل غرب آفریقا یافتند. این روایات بیشتر شبیه داستان‌هایی افسانه‌­گونه است و این امر در اوایل قرن بیستم با توجه به قطب‌نماها و دستگاه‌های ناوبری نسبتاً مجهز غیرقابل قبول می‌باشد. به هر صورت این لبنانی‌ها پس از ورود به کشورهای سنگال، گینه، ساحل عاج و سیرالئون مورد حمایت کارگزاران انگلیسی و فرانسوی حاکم براین کشورها قرار گرفتند. از آن زمان تاکنون در حدود یک صد هزار لبنانی در ساحل عاج، بیست هزار نفر در سنگال و بیست و پنج هزار در گینه زندگی می‌کنند. (Kaniki, 1973: 97-113) آمار دقیقی از لبنانی‌های ساکن سیرالئون در دست نیست ولی گفته می‌شود پیش از بروز جنگ داخلی ده ساله کشور شمار آنها در حدود 30 هزار نفر بوده است که پس از جنگ داخلی تعداد آنها به دو هزار نفر کاهش یافت. البته طی چند سال گذشته و بازگشت امنیت به این کشور به تدریج شمار لبنانی‌های سیرالئون افزایش یافته و هم اکنون لبنانی‌های سیرالئون در حدود پنج هزار نفر می‌باشند. (Shehadi, 2001: 141)
در حال حاضر اقلیت قابل ملاحظه‌ای از لبنانی‌ها که اکثر آنها در زمره پیروان مذهب اهل بیت(ع) به شمار می‌روند در کشور سیرالئون زندگی می‌کنند. (گفت‌وگو با شیخ علی طهینی، فریتاون، 1386)[12] این لبنانی‌ها که عمدتاً در فریتاون اقامت دارند دست اندرکار فعالیت‌های تجاری مختلفی بوده و بیشتر به واردات و صادرات کالاهای مختلف و کارهای ساختمانی اشتغال دارند. لبنانی‌ها نخستین بار در اواخر قرن نوزدهم و در زمان حاکمیت عثمانی‌ها بر [[لبنان]] وارد این کشور شدند. مسیحی‌های مارونی اولین گروه لبنانی‌ها بودند که در سال 1892 رهسپار سیرالئون شدند و در سال 1903 دومین گروه لبنانی‌ها که در برگیرنده شیعیان بودند در این کشور مستقر شدند. در اوایل قرن بیستم میلادی و در پایان جنگ جهانی اول به دلیل مشکلات اقتصادی لبنان و وضعیت نابسامان کشاورزی این کشور، گروه‌های دیگری از لبنانی‌ها رهسپار غرب آفریقا شده و در کشورهای [[سنگال]]. [[ساحل عاج]] و سیرالئون اقامت گزیدند. روایاتی غیر متقن در این ارتباط وجود دارد مبنی بر آن که گروهی از لبنانی‌ها در جستجوی کار در آمریکای ش[[مالی]] و جنوبی عازم سواحل مدیترانه شده و در اثر طوفان و گم کردن راه، خود را در سواحل غرب آفریقا یافتند. این روایات بیشتر شبیه داستان‌هایی افسانه‌­گونه است و این امر در اوایل قرن بیستم با توجه به قطب‌نماها و دستگاه‌های ناوبری نسبتاً مجهز غیرقابل قبول می‌باشد. به هر صورت این لبنانی‌ها پس از ورود به کشورهای سنگال، گینه، ساحل عاج و سیرالئون مورد حمایت کارگزاران انگلیسی و فرانسوی حاکم براین کشورها قرار گرفتند. از آن زمان تاکنون در حدود یک صد هزار لبنانی در ساحل عاج، بیست هزار نفر در سنگال و بیست و پنج هزار در گینه زندگی می‌کنند. (Kaniki, 1973: 97-113) آمار دقیقی از لبنانی‌های ساکن سیرالئون در دست نیست ولی گفته می‌شود پیش از بروز جنگ داخلی ده ساله کشور شمار آنها در حدود 30 هزار نفر بوده است که پس از جنگ داخلی تعداد آنها به دو هزار نفر کاهش یافت. البته طی چند سال گذشته و بازگشت امنیت به این کشور به تدریج شمار لبنانی‌های سیرالئون افزایش یافته و هم اکنون لبنانی‌های سیرالئون در حدود پنج هزار نفر می‌باشند. (Shehadi, 2001: 141)


اشاره شد که مهاجرت لبنانی‌ها به کشور سیرالئون در اوایل قرن بیستم صورت گرفت. این لبنانی‌ها که اکثراً از اهالی جنوب لبنان بودند در بدو ورود مورد استقبال انگلیسی­ها حاکم بر کشور قرار گرفتند و کارگزاران انگلیسی که حضور آنها در این کشور را فرصتی مغتنم برای توسعه تجارت با مناطق داخلی سیرالئون می‌دیدند لبنانی‌ها را تشویق کردند تا با قبایل گوناگون این کشور به داد و ستد و فعالیت‌های تجاری بپردازند.
اشاره شد که مهاجرت لبنانی‌ها به کشور سیرالئون در اوایل قرن بیستم صورت گرفت. این لبنانی‌ها که اکثراً از اهالی جنوب لبنان بودند در بدو ورود مورد استقبال انگلیسی­ها حاکم بر کشور قرار گرفتند و کارگزاران انگلیسی که حضور آنها در این کشور را فرصتی مغتنم برای توسعه تجارت با مناطق داخلی سیرالئون می‌دیدند لبنانی‌ها را تشویق کردند تا با قبایل گوناگون این کشور به داد و ستد و فعالیت‌های تجاری بپردازند.


لبنانی‌ها پس از استقرار در چند شهر سیرالئون مراکز تجاری مختلفی را برپا نمودند و با بهره‌گیری از هوش و استعداد وافر خویش ظرف مدتی کوتاه به اقلیتی ثروتمند تبدیل شده و امکانات رفاهی گسترده‌ای را برای خود مهیا ساختند. آنها پس از چندی از سایر خویشاوندان خود نیز دعوت به عمل آوردند و در اوایل دهه سی با به دست گرفتن تجارت کشور به ثروت قابل توجهی دست یافتند که البته کمابیش تا حدودی مورد حمایت‌های دولت انگلستان نیز قرار داشتند. در اوایل دهه 1930 با کشف معادن عظیم الماس در کشور سیرالئون تجار لبنانی به سرعت وارد بازار پر سود الماس شدند و از رهگذر این تجارت ثروت عظیمی به دست آوردند که البته بخش عمده این در آمدها به بانک‌های آنها در سوئیس، فرانسه و [[ایالات متحده]] [[آمریکا]] منتقل می‌گشت. لبنانی‌ها در دهه‌های 1940و1950 کماکان از عوامل اصلی فروش الماس سیرالئون و عرضه آن به بازارهای جهانی بودند و بسیاری از بازرگآنان لبنانی در صدور الماس سیرالئون به کشور بلژیک که از نظر تراش الماس خام و تبدیل آن به الماس‌های درخشان در جهان از شهرت خاصی برخوردار است، نقش مهمی ایفا ‌نمودند.
لبنانی‌ها پس از استقرار در چند شهر سیرالئون مراکز تجاری مختلفی را برپا نمودند و با بهره‌گیری از هوش و استعداد وافر خویش ظرف مدتی کوتاه به اقلیتی ثروتمند تبدیل شده و امکانات رفاهی گسترده‌ای را برای خود مهیا ساختند. آنها پس از چندی از سایر خویشاوندان خود نیز دعوت به عمل آوردند و در اوایل دهه سی با به دست گرفتن تجارت کشور به ثروت قابل توجهی دست یافتند که البته کمابیش تا حدودی مورد حمایت‌های دولت انگلستان نیز قرار داشتند. در اوایل دهه 1930 با کشف معادن عظیم الماس در کشور سیرالئون تجار لبنانی به سرعت وارد بازار پر سود الماس شدند و از رهگذر این تجارت ثروت عظیمی به دست آوردند که البته بخش عمده این در آمدها به بانک‌های آنها در سوئیس، [[فرانسه]] و [[ایالات متحده]] [[آمریکا]] منتقل می‌گشت. لبنانی‌ها در دهه‌های 1940و1950 کماکان از عوامل اصلی فروش الماس سیرالئون و عرضه آن به بازارهای جهانی بودند و بسیاری از بازرگآنان لبنانی در صدور الماس سیرالئون به کشور بلژیک که از نظر تراش الماس خام و تبدیل آن به الماس‌های درخشان در جهان از شهرت خاصی برخوردار است، نقش مهمی ایفا ‌نمودند.


لبنانی‌ها در جنگ‌های دوره استقلال خود را به طور کامل از ورود به جریانات سیاسی دور نگاه داشته و در مبارزات سیاهان با انگلیسی‌ها کوچک‌ترین دخالتی نکردند. در طی این سال‌ها آنها از کاهش نظارت کارگزاران انگلیسی بر فعالیت‌های خود که ناشی از درگیری با استقلال‌طلبان بود سود جسته و فعالیت‌های بارزگانی خود، خصوصا در رابطه با خرید و فروش الماس، را افزایش دادند. پس از استقلال سیرالئون نیز لبنانی‌ها کمابیش سعی کردند خود را از سیاست دور نگاه داشته و تجارت خویش را ادامه دهند. با این حال این تاجرپیشگان پس از خروج نیروهای انگلیسی که همواره به نوعی حامی آنها در مقابل سیاه‌پوستان کشور به شمار می‌رفتند خلاء عظیمی را در کشوری مملو از سیاهان (که از نظر اقتصادی نیز در منتهای فقر به سر می‌بردند) احساس می‌کردند. از این روی برخی از بازرگآنان لبنانی به تدریج سعی کردند دوستان با نفوذی در دولت سیرالئون بدست آورده و بتوانند از این عوامل با نفوذ به‌عنوان پشتوانه‌ای در برابر خیل عظیم بومیان کشور بهره‌گیرند. در این راستا به تدریج برخی از تجار سرشناس لبنانی با مقامات عالیرتبه سیرالئون نظیر نخست وزیر، وزیر کشور و فرمانده ارتش مناسبات دوستانه عمیقی ایجاد کردند. در این میان نقش جمیل سعید محمد عضو جنبش امل و از دوستان دوران کودکی نبیه بری رئیس مجلس لبنان که خود دوران کودکی و جوانی را در این کشور سپری نموده است در تاریخ سیرالئون و ارتباط با رئیس‌جمهور وقت سیاکا استیونز شاخص و منحصر به فرد به شمار می‌رود. جمیل که در سال 1933 در شهر فریتاون و در خانواده‌ای لبنانی متولد شده بود در دهه 1960 به یکی از ثروتمندترین افراد کشور سیرالئون بدل گشت و از طریق فروش الماس سیرالئون به کشورهای اروپایی به ویژه بلژیک به ثروت بسیار زیادی دست یافت به‌گونه‌ای که حتی در بین لبنانی‌های مقیم سیرالئون نیز به‌عنوان میلیونر جوان شهرت یافته بود. جمیل پس از انتخاب سیاکا استیونز به مقام رئیس‌جمهور سیرالئون به دوست صیمی و دست راست سیاکا مبدل گشت. در طی این سال‌ها جمیل سعید همچون فردی مافوق رئیس‌جمهور عمل می‌کرد و علاوه برآن که در بسیار از امور حکومتی دخالت مستقیم داشت در انتصاب وزراء نیز نظر می‌داد و سعی می‌کرد از طریق رئیس‌جمهور سیاکا افرادی را به‌عنوان وزیر به قدرت رساند که مانعی در روند فعالیت‌های تجاری لبنانی‌ها ایجاد نکنند. جمیل در عمل حتی در برخی موارد وزرا را وادار به اجرای دستورات خود می‌ساخت و بعضی اوقات نیز در ارتباط با قوانین صادرات و واردات و امور گمرکات بر خلاف قوانین کشور عمل می‌کرد. دخالت جمیل در امور سیاسی و حکومتی در طول این سال‌ها نفرت عظیمی را در بین مردم این کشور به وجود آورده بود و بسیاری از سیاهان ضمن تحقیر رئیس‌جمهور و متهم ساختن وی به اخذ رشوه‌های کلان از این تاجر لبنانی، جمیل سعید محمد را رئیس واقعی دولت سیرالئون می‌دانستند که از پشت پرده عمل می‌کند!
لبنانی‌ها در جنگ‌های دوره استقلال خود را به طور کامل از ورود به جریانات سیاسی دور نگاه داشته و در مبارزات سیاهان با انگلیسی‌ها کوچک‌ترین دخالتی نکردند. در طی این سال‌ها آنها از کاهش نظارت کارگزاران انگلیسی بر فعالیت‌های خود که ناشی از درگیری با استقلال‌طلبان بود سود جسته و فعالیت‌های بارزگانی خود، خصوصا در رابطه با خرید و فروش الماس، را افزایش دادند. پس از استقلال سیرالئون نیز لبنانی‌ها کمابیش سعی کردند خود را از سیاست دور نگاه داشته و تجارت خویش را ادامه دهند. با این حال این تاجرپیشگان پس از خروج نیروهای انگلیسی که همواره به نوعی حامی آنها در مقابل سیاه‌پوستان کشور به شمار می‌رفتند خلاء عظیمی را در کشوری مملو از سیاهان (که از نظر اقتصادی نیز در منتهای فقر به سر می‌بردند) احساس می‌کردند. از این روی برخی از بازرگآنان لبنانی به تدریج سعی کردند دوستان با نفوذی در دولت سیرالئون بدست آورده و بتوانند از این عوامل با نفوذ به‌عنوان پشتوانه‌ای در برابر خیل عظیم بومیان کشور بهره‌گیرند. در این راستا به تدریج برخی از تجار سرشناس لبنانی با مقامات عالیرتبه سیرالئون نظیر نخست وزیر، وزیر کشور و فرمانده ارتش مناسبات دوستانه عمیقی ایجاد کردند. در این میان نقش جمیل سعید محمد عضو جنبش امل و از دوستان دوران کودکی نبیه بری رئیس مجلس لبنان که خود دوران کودکی و جوانی را در این کشور سپری نموده است در [[تاریخ سیرالئون]] و ارتباط با رئیس‌جمهور وقت سیاکا استیونز شاخص و منحصر به فرد به شمار می‌رود. جمیل که در سال 1933 در شهر فریتاون و در خانواده‌ای لبنانی متولد شده بود در دهه 1960 به یکی از ثروتمندترین افراد کشور سیرالئون بدل گشت و از طریق فروش الماس سیرالئون به کشورهای اروپایی به ویژه بلژیک به ثروت بسیار زیادی دست یافت به‌گونه‌ای که حتی در بین لبنانی‌های مقیم سیرالئون نیز به‌عنوان میلیونر جوان شهرت یافته بود. جمیل پس از انتخاب سیاکا استیونز به مقام رئیس‌جمهور سیرالئون به دوست صیمی و دست راست سیاکا مبدل گشت. در طی این سال‌ها جمیل سعید همچون فردی مافوق رئیس‌جمهور عمل می‌کرد و علاوه برآن که در بسیار از امور حکومتی دخالت مستقیم داشت در انتصاب وزراء نیز نظر می‌داد و سعی می‌کرد از طریق رئیس‌جمهور سیاکا افرادی را به‌عنوان وزیر به قدرت رساند که مانعی در روند فعالیت‌های تجاری لبنانی‌ها ایجاد نکنند. جمیل در عمل حتی در برخی موارد وزرا را وادار به اجرای دستورات خود می‌ساخت و بعضی اوقات نیز در ارتباط با قوانین صادرات و واردات و امور گمرکات بر خلاف قوانین کشور عمل می‌کرد. دخالت جمیل در امور سیاسی و حکومتی در طول این سال‌ها نفرت عظیمی را در بین مردم این کشور به وجود آورده بود و بسیاری از سیاهان ضمن تحقیر رئیس‌جمهور و متهم ساختن وی به اخذ رشوه‌های کلان از این تاجر لبنانی، جمیل سعید محمد را رئیس واقعی دولت سیرالئون می‌دانستند که از پشت پرده عمل می‌کند!


پس از پیروزی ژنرال ژورف مومو در انتخابات سال 1985 وی درصد محدود کردن نفوذ جمیل سعید محمد برآمد. موموه در کابینه دوم سیاکا استیونز وزیر و فرمانده ارتش سیرالئون بود و از همان زمان بارها مخالفت خود را با دخالت‌های این لبنانی در امور سیاسی کشور اعلام کرده بود. از این روی به محض تشکیل هیأت دولت و معرفی کابینه با وحشت از نفوذ گسترده جمیل بر بخش‌های مختلف دولتی کشور تلاش کرد تا موقعیت او را تضعیف سازد. بر این اساس کمیته تحقیقی از طرف رئیس‌جمهور به‌طور محرمانه مامور بررسی دخالت‌های جمیل در دولت و فعالیت‌های تجاری او شد و به محض ارائه گزارش کمیته تحقیق‌، موموه جمیل سعید را به جرم فساد گسترده و پرداخت رشوه­های کلان به مقامات دولتی دست اندرکار استخراج معادن الماس منطقه کودیو در شرق سیرالئون دستگیر کرد. جمیل که خطر را احساس می‌کرد با کمک عوامل خود از کشور گریخت و تبعید خود خواسته‌ای را در لبنان برپا ساخت که اقامت او در لبنان تا کودتای سال 1992 کاپیتان استراسر ادامه یافت. ژنرال مومو در مدت حکومت هفت ساله خود بر سیرالئون تلاش کرد از طریق دعوت اسرائیل به سیرالئون نفوذ اقلیت لبنانی در این کشور را کاهش دهد. با این حال در دوره ریاست جمهوری وی لبنانی‌ها کماکان به فعالیت‌های تجاری خود به ویژه در ارتباط با الماس ادامه دادند. (Rasche, 2011)
پس از پیروزی ژنرال ژورف مومو در انتخابات سال 1985 وی درصد محدود کردن نفوذ جمیل سعید محمد برآمد. موموه در کابینه دوم سیاکا استیونز وزیر و فرمانده ارتش سیرالئون بود و از همان زمان بارها مخالفت خود را با دخالت‌های این لبنانی در امور سیاسی کشور اعلام کرده بود. از این روی به محض تشکیل هیأت دولت و معرفی کابینه با وحشت از نفوذ گسترده جمیل بر بخش‌های مختلف دولتی کشور تلاش کرد تا موقعیت او را تضعیف سازد. بر این اساس کمیته تحقیقی از طرف رئیس‌جمهور به‌طور محرمانه مامور بررسی دخالت‌های جمیل در دولت و فعالیت‌های تجاری او شد و به محض ارائه گزارش کمیته تحقیق‌، موموه جمیل سعید را به جرم فساد گسترده و پرداخت رشوه­های کلان به مقامات دولتی دست اندرکار استخراج معادن الماس منطقه کودیو در شرق سیرالئون دستگیر کرد. جمیل که خطر را احساس می‌کرد با کمک عوامل خود از کشور گریخت و تبعید خود خواسته‌ای را در لبنان برپا ساخت که اقامت او در لبنان تا کودتای سال 1992 کاپیتان استراسر ادامه یافت. ژنرال مومو در مدت حکومت هفت ساله خود بر سیرالئون تلاش کرد از طریق دعوت اسرائیل به سیرالئون نفوذ اقلیت لبنانی در این کشور را کاهش دهد. با این حال در دوره ریاست جمهوری وی لبنانی‌ها کماکان به فعالیت‌های تجاری خود به ویژه در ارتباط با الماس ادامه دادند. (Rasche, 2011)


آغاز جنگ داخلی کشور در سال 1991 که نقطه شروع آن در منطقه کودیو (در برگیرنده بزرگ‌ترین منابع و معادن الماس غرب آفریقا) بود فرصت مغتنی برای اعمال نفوذ بازرگآنان لبنانی فراهم آورد به‌گونه‌ای که چند نفر از قدرتمندترین بازرگآنان لبنانی مقیم سیرالئون به رهبری جمیل سعید محمد و سامیه اوسیلی به حمایت از شورشیان جبهه متحد انقلابی پرداخته و الماس‌های معادن منطقه کودیو که تحت کنترل این گروه شورشی قرار داشت را به فروش می‌رساندند. با اوج‌گیری جنگ داخلی و شدت گرفتن آن در مناطق مختلف کشور که به قتل عام‌های گسترده‌ای منجر شد لبنانی­‌ها نیز شرایط را برای ادامه حضور خود نامناسب یافتند لذا بخش اعظم لبنانی‌های ساکن سیرالئون در دهه 1990 به ویژه نیمه دوم آن این کشور را ترک نموده و رهسپار ساحل عاج، گینه، نیجریه، سنگال، زامیبا و زیمبابوه شدند و تنها گروه اندکی از لبنانی‌ها (کمتر از 2 هزار نفر) در سیرالئون باقی ماندند. آنها در این مدت خسارات مالی فراوانی متحمل شدند و به خصوص در مدت حضور شورشیان در فریتاون بسیاری از کارخانجات و انبارها و فروشگاهای آنان غارت شد. در دو مورد نیز خساراتی جانی متوجه لبنانی‌ها شد و دو تن از آنان از جمله حسن فرزند جمیل سعید محمد توسط شورشیان به قتل رسیدند. (www.lebanon.comnewswire-localnews May (27 1997.htm پس از پایان جنگ داخلی سیرالئون و از اوایل سال 2002 میلادی لبنانی‌ها مجددا در سیرالئون مستقر شدند و بار دیگر فعالیت‌های تجاری خود را از سرگرفتند. براساس اطلاعات موجود از آن زمان تاکنون تجارت الماس سیرالئون به ویژه در منطقه معادن کودیو کماکان در دست لبنانی‌ها است. (Levitt, 2004) براساس گزارشات مندرج در مطبوعات غربی، سازمان القاعده نیز طی ده سال گذشته با کمک برخی از عوامل خود در بین لبنانی‌های مقیم سیرالئون اقداماتی را برای ورود به تجارت پرسود الماس سیرالئون آغاز کرده است. در این ارتباط چند تن از عوامل القاعده به نام‌های عبدالله، احمد خلفان گیلانی (وی در سال 2004 میلادی در پاکستان دستگیر گشت) و فاضل عبدا... محمد از سال 1998 تا 2001 و از طریق لبنانی‌ها مقادیر عظیمی از الماس سیرالئون را به فروش رسانده‌اند. (Temple,2004: 6-7) گفته شده است که این افراد توسط ابوعبادیه النبشیری و وادی الهاگ (رئیس دفتر اسامه بن لادن) صرفاً برای تجارت الماس سیرالئون آموزش‌های خاصی را فرا گرفته بودند
آغاز جنگ داخلی کشور در سال 1991 که نقطه شروع آن در منطقه کودیو (در برگیرنده بزرگ‌ترین منابع و معادن الماس غرب آفریقا) بود فرصت مغتنی برای اعمال نفوذ بازرگآنان لبنانی فراهم آورد به‌گونه‌ای که چند نفر از قدرتمندترین بازرگآنان لبنانی مقیم سیرالئون به رهبری جمیل سعید محمد و سامیه اوسیلی به حمایت از شورشیان جبهه متحد انقلابی پرداخته و الماس‌های معادن منطقه کودیو که تحت کنترل این گروه شورشی قرار داشت را به فروش می‌رساندند. با اوج‌گیری جنگ داخلی و شدت گرفتن آن در مناطق مختلف کشور که به قتل عام‌های گسترده‌ای منجر شد لبنانی­‌ها نیز شرایط را برای ادامه حضور خود نامناسب یافتند لذا بخش اعظم لبنانی‌های ساکن سیرالئون در دهه 1990 به ویژه نیمه دوم آن این کشور را ترک نموده و رهسپار ساحل عاج، گینه، نیجریه، سنگال، زامیبا و زیمبابوه شدند و تنها گروه اندکی از لبنانی‌ها (کمتر از 2 هزار نفر) در سیرالئون باقی ماندند. آنها در این مدت خسارات مالی فراوانی متحمل شدند و به خصوص در مدت حضور شورشیان در فریتاون بسیاری از کارخانجات و انبارها و فروشگاهای آنان غارت شد. در دو مورد نیز خساراتی جانی متوجه لبنانی‌ها شد و دو تن از آنان از جمله حسن فرزند جمیل سعید محمد توسط شورشیان به قتل رسیدند. (www.lebanon.comnewswire-localnews May (27 1997.htm پس از پایان [[جنگ داخلی سیرالئون]] و از اوایل سال 2002 میلادی لبنانی‌ها مجددا در سیرالئون مستقر شدند و بار دیگر فعالیت‌های تجاری خود را از سرگرفتند. براساس اطلاعات موجود از آن زمان تاکنون تجارت الماس سیرالئون به ویژه در منطقه معادن کودیو کماکان در دست لبنانی‌ها است. (Levitt, 2004) براساس گزارشات مندرج در مطبوعات غربی، سازمان القاعده نیز طی ده سال گذشته با کمک برخی از عوامل خود در بین لبنانی‌های مقیم سیرالئون اقداماتی را برای ورود به تجارت پرسود الماس سیرالئون آغاز کرده است. در این ارتباط چند تن از عوامل القاعده به نام‌های عبدالله، احمد خلفان گیلانی (وی در سال 2004 میلادی در پاکستان دستگیر گشت) و فاضل عبدا... محمد از سال 1998 تا 2001 و از طریق لبنانی‌ها مقادیر عظیمی از الماس سیرالئون را به فروش رسانده‌اند. (Temple,2004: 6-7) گفته شده است که این افراد توسط ابوعبادیه النبشیری و وادی الهاگ (رئیس دفتر اسامه بن لادن) صرفاً برای تجارت الماس سیرالئون آموزش‌های خاصی را فرا گرفته بودند


به هر صورت آنچه که مسلم است برخی از لبنانی­‌های ساکن سیرالئون، در راستای کسب در آمدهای هر چه بیشتر، گه گاه از اصول و مواضع خویش عدول نموده و با رژیم اشغالگر قدس و سازمان‌ تروریستی القاعده نیز همکاری‌هایی را انجام داده‌اند. با این حال اکثر لبنانی‌های مقیم سیرالئون خصوصا شیعیان از محبان و عاشقان اهل بیت(ع) به شمار رفته[13] و از حامیان حزب‌ا... لبنان به شمار می‌روند.[14] لبنانی‌ها طی چند دهه گذشته مسجد و حسینیه مرکزی فریتاون و چند مسجد را در شهرهای سیرالئون احداث کرده‌اند و فعالیت‌های دینی آنها توسط انجمن فرهنگی لبنانی‌ها صورت می‌گیرد. (مطالعات میدانی نویسنده، فریتاون، 1386)[15] شیعیان لبنانی اگر چه تا پیش از تأسیس سفارت و رایزنی فرهنگی ج.ا.ا. ایران در این کشور در سال 1361 نقش چندانی در توسعه تشیع نداشتند ولی از آن سال به بعد با همکاری رایزنان فرهنگی و حوزه علمیه وابسته به سازمان حوزه‌ها و مدارس علمیه خارج از کشور از عوامل مؤثر در توسعه مذهب اهل بیت(ع) در این کشور بوده‌اند. در این ارتباط با تلاش چند تن از علماء لبنانی مقیم سیرالئون، انجمن فرهنگی لبنانی‌ها و نمایندگان دینی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، برخی از آداب و رسوم مذهبی که به‌صورت ناآگاهانه در بین مسلمانان این کشور راه یافته بود همچون شادمانی و جشن درماه محرم و بی‌اعتنایی به شهادت حضرت امام حسین(ع) و همچنین برخی اتهامات وارده به مذهب تشیع و ائمه اطهار (ع) به طور کامل تصحیح گشته و مذهب تشیع به صورت حقیقی به مسلمانان سنی سیرالئون عرضه گشته است. علاوه بر آن طی دو دهه گذشته مراسم و مناسبت‌های شیعی همچون عزاداری ماه محرم، سوگواری تاسوعا و عاشورا، اعیاد و شهادت ائمه اطهار(ع) و... همواره در حسینیه مرکزی لبنانی‌ها در فریتاون برگزار می‌شود.لبنانی‌های مقیم سیرالئون طی دو دهه گذشته چندتن از فرزندان خود را برای ادامه تحصیل در امور اسلامی به حوزه علمیه قم و مدارس اسلامی تحت پوشش مرکز جهانی علوم اسلامی اعزام نموده‌اند و در پرداخت خمس و زکات تاکید زیادی دارند. آنان برای حضرت امام خمینی(ع) احترام خاصی قائلند و در بحث مرجعت از حضرت آیت الله خامنه‌ای، مرحوم علامه سیدمحمدحسین فضل‌ا... و حضرت آیت الله سیستانی تقلید می‌کنند. شمار قابل توجهی از شیعیان لبنانی سیرالئون نیز در زمان حیات حضرت امام خمینی(ره) مقلد ایشان بودند که پس از ارتحال رهبر فقید جمهوری اسلامی ایران به دیگر مراجع تقلید بزرگ روی آوردند؛ البته گروهی از شیعیان مزبور کماکان به تقلید از حضرت امام(ره) ادامه می‌دهند.
به هر صورت آنچه که مسلم است برخی از لبنانی­‌های ساکن سیرالئون، در راستای کسب در آمدهای هر چه بیشتر، گه گاه از اصول و مواضع خویش عدول نموده و با رژیم اشغالگر قدس و سازمان‌ تروریستی القاعده نیز همکاری‌هایی را انجام داده‌اند. با این حال اکثر لبنانی‌های مقیم سیرالئون خصوصا شیعیان از محبان و عاشقان اهل بیت(ع) به شمار رفته[13] و از حامیان حزب‌ا... لبنان به شمار می‌روند.[14] لبنانی‌ها طی چند دهه گذشته مسجد و حسینیه مرکزی فریتاون و چند مسجد را در شهرهای سیرالئون احداث کرده‌اند و فعالیت‌های دینی آنها توسط انجمن فرهنگی لبنانی‌ها صورت می‌گیرد. (مطالعات میدانی نویسنده، فریتاون، 1386)[15] شیعیان لبنانی اگر چه تا پیش از تأسیس سفارت و رایزنی فرهنگی ج.ا.ا. ایران در این کشور در سال 1361 نقش چندانی در توسعه تشیع نداشتند ولی از آن سال به بعد با همکاری رایزنان فرهنگی و حوزه علمیه وابسته به سازمان حوزه‌ها و مدارس علمیه خارج از کشور از عوامل مؤثر در توسعه مذهب اهل بیت(ع) در این کشور بوده‌اند. در این ارتباط با تلاش چند تن از علماء لبنانی مقیم سیرالئون، انجمن فرهنگی لبنانی‌ها و نمایندگان دینی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، برخی از آداب و رسوم مذهبی که به‌صورت ناآگاهانه در بین مسلمانان این کشور راه یافته بود همچون شادمانی و جشن درماه محرم و بی‌اعتنایی به شهادت حضرت امام حسین(ع) و همچنین برخی اتهامات وارده به مذهب تشیع و ائمه اطهار (ع) به طور کامل تصحیح گشته و مذهب تشیع به صورت حقیقی به مسلمانان سنی سیرالئون عرضه گشته است. علاوه بر آن طی دو دهه گذشته مراسم و مناسبت‌های شیعی همچون عزاداری ماه محرم، سوگواری تاسوعا و عاشورا، اعیاد و شهادت ائمه اطهار(ع) و... همواره در حسینیه مرکزی لبنانی‌ها در فریتاون برگزار می‌شود.لبنانی‌های مقیم سیرالئون طی دو دهه گذشته چندتن از فرزندان خود را برای ادامه تحصیل در امور اسلامی به حوزه علمیه قم و مدارس اسلامی تحت پوشش مرکز جهانی علوم اسلامی اعزام نموده‌اند و در پرداخت خمس و زکات تاکید زیادی دارند. آنان برای حضرت امام خمینی(ع) احترام خاصی قائلند و در بحث مرجعت از حضرت آیت الله خامنه‌ای، مرحوم علامه سیدمحمدحسین فضل‌ا... و حضرت آیت الله سیستانی تقلید می‌کنند. شمار قابل توجهی از شیعیان لبنانی سیرالئون نیز در زمان حیات حضرت امام خمینی(ره) مقلد ایشان بودند که پس از ارتحال رهبر فقید جمهوری اسلامی ایران به دیگر مراجع تقلید بزرگ روی آوردند؛ البته گروهی از شیعیان مزبور کماکان به تقلید از حضرت امام(ره) ادامه می‌دهند.
خط ۲۷: خط ۲۷:
'''2-2-2-1-1-6- سوری‌ها:'''
'''2-2-2-1-1-6- سوری‌ها:'''


جدای از لبنانی­ها، اقلیت بسیار کوچکی از سوری‌ها نیز در کشور سیرالئون زندگی می‌کنند. این سوری‌ها که بیشتر در شهرهای فریتاون و بو سکونت دارند همچون لبنانی‌ها به تجارت مشغول بوده و از وضعیت رفاهی مناسبی برخوردارند. تاریخ ورود مسلمانان سوری‌الاصل به کشور سیرالئون به اواخر قرن نوزدهم بازمی‌گردد. در حوالی دهه 1880 شماری از مردمان اهل کشور سوریه که در آن عهد تحت سلطه عثمانی قرار داشت به دلیل فقر و تنگدستی و شدت عمل مأموران عثمانی و به امید دست یافتن به زندگی بهتر به سیرالئون مهاجرت کردند. دلیل انتخاب سیرالئون نیز مناسبات قومی و خویشاوندی آنان با لبنانی‌هایی بود که چند سال قبل در منطقه غرب آفریقا مستقر گشته و به ثروت قابل توجهی دست یافته بودند و از این امر خویشان خود را نیز آگاه ساخته بودند.
جدای از لبنانی­ها، اقلیت بسیار کوچکی از سوری‌ها نیز در کشور سیرالئون زندگی می‌کنند. این سوری‌ها که بیشتر در شهرهای فریتاون و بو سکونت دارند همچون لبنانی‌ها به تجارت مشغول بوده و از وضعیت رفاهی مناسبی برخوردارند. تاریخ ورود مسلمانان سوری‌الاصل به کشور سیرالئون به اواخر قرن نوزدهم بازمی‌گردد. در حوالی دهه 1880 شماری از مردمان اهل کشور [[سوریه]] که در آن عهد تحت سلطه عثمانی قرار داشت به دلیل فقر و تنگدستی و شدت عمل مأموران عثمانی و به امید دست یافتن به زندگی بهتر به سیرالئون مهاجرت کردند. دلیل انتخاب سیرالئون نیز مناسبات قومی و خویشاوندی آنان با لبنانی‌هایی بود که چند سال قبل در منطقه غرب آفریقا مستقر گشته و به ثروت قابل توجهی دست یافته بودند و از این امر خویشان خود را نیز آگاه ساخته بودند.


مهاجران سوری که عمدتاً از اقشار تنگدست و مستمند به شمار می‌روند پس از ورود به سیرالئون مورد توجه کارگزاران انگلیسی قرار گرفتند و انگلیسی‌ها که از آینده فعالیت قبیله تاجر پیشه کریول در این کشور بیمناک بودند این تازه واردان مسلمان سواحل جنوبی مدیترانه را مورد حمایت خود قرار داده و سعی کردند از آنان به‌عنوان نیرویی بالقوه علیه کریول‌ها بهره‌برداری کنند. مهاجران سوری مردمانی سخت کوش بودند و با وجود آن که با دست خالی و بدون هر گونه ثروتی وارد سرزمین جدید شده بودند ولی مشاغل ساده و سطح پایینی همچون فروش تسبیح‌های صدفی و اشیاء کم بهاء زینتی را پیشه خود ساخته و با روحیه قناعت پیشگی و آینده‌نگری و با حمایت انگلیسی‌ها در طی مدتی کوتاه به تجار بزرگی مبدل شدند و تجارت برنج سیرالئون را در انحصار خود گرفتند که در آن عهد از مهم‌ترین کالاهای تجاری این کشور محسوب می‌شد. سوری‌ها پس از مدتی جانشین نخبگان [[قبیله کریول]] شده و تجارت خانه‌هایی را در فریتاون تأسیس نموده و به صادرات و واردات کالاهای مختلف اقدام نمودند. تبدیل گروه کوچک سوری‌ها به بازرگانانی بزرگ در این کشور با حسادت بومیان مواجه شد و اگر چه این مهاجران با تلاش و کوشش فراوان به جایگاه اقتصادی والایی دست یافته بودند و در واقع شم تجاری، روحیه قناعت‌ورزی، همبستگی گروهی و برخورداری از وام‌های کم بهره وطویل­المدت بانک‌ها موجبات تسلط آنان بر بازار سیرالئون را فراهم آورده بود ولی مخالفان آنها سوری‌ها را به سوءاستفاده از وضعیت اقتصادی کشور متهم نموده و حمایت انگلستان را عامل اصلی پیروزی این بیگانگان می‌دانستند. در رأس این مخالفان کریول‌ها قرار داشتند که درصدد ارتقاء مقام خود در سطح جامعه به‌عنوان قبیله اصلی حاکم بودند و در حال رقابتی سخت با کارگزاران انگلیسی بودند. پس از پایان جنگ جهانی اول و با وخامت اوضاع اقتصادی سیرالئون، تورم در این کشور افزایش یافته و مایحتاج عمومی مردم به سختی گران و کمیاب گشت. در این ارتباط در فریتاون شایع شد که سوری‌ها برنج را احتکار کرده و موجبات افزایش قیمت آن را به طور عمدی فراهم آورده‌اند. این امر اعتصاب و شورش کارکنان راه آهن را که نقش مهمی در انتقال تجارت برنج سوری‌ها داشت موجب گشت و آنها پس از وارد آوردن خسارتی به راه‌آهن، به مغازه‌ها و منازل سوری‌ها حمله کردند و ضمن به قتل رساندن چندتن از سوری­ها خسارت مالی سنگینی به آنها وارد کردند. این امر سبب شد که اکثر سوری‌ها دچار ترس و وحشت شده و این کشور را برای همیشه ترک کنند. باقیمانده سورهای نیز تحت حفاظت شدید انگلیسی‌قرار گرفتند. (شکیبا، 1387: 52-53) بعدها با ورود گسترده لبنانی‌ها اندک سوری­های سیرالئون نیز به دلیل دارا بودن تاریخ و فرهنگ نسبتاً مشترک با لبنان‌ها تحت الشعاع این مهاجران تازه وارد قرار گرفتند به‌گونه‌ای که بعدها از آنان نیز به‌عنوان لبنانی یاد می‌شد.هم اکنون در حدود 600 تاجر سوری در سیرالئون زندگی می‌کنند که در واقع باقیمانده‌ای از مهاجران اوایل دهه 1920 می‌باشند و بومیان آنان را نیز در زمره لبنانی‌ها قلمداد می‌کنند. آنها در امور عبادی چندانی فعالیتی ندارند و اکثرا پیرو مذاهب اهل سنت می‌باشند.
مهاجران سوری که عمدتاً از اقشار تنگدست و مستمند به شمار می‌روند پس از ورود به سیرالئون مورد توجه کارگزاران انگلیسی قرار گرفتند و انگلیسی‌ها که از آینده فعالیت قبیله تاجر پیشه کریول در این کشور بیمناک بودند این تازه واردان مسلمان سواحل جنوبی مدیترانه را مورد حمایت خود قرار داده و سعی کردند از آنان به‌عنوان نیرویی بالقوه علیه کریول‌ها بهره‌برداری کنند. مهاجران سوری مردمانی سخت کوش بودند و با وجود آن که با دست خالی و بدون هر گونه ثروتی وارد سرزمین جدید شده بودند ولی مشاغل ساده و سطح پایینی همچون فروش تسبیح‌های صدفی و اشیاء کم بهاء زینتی را پیشه خود ساخته و با روحیه قناعت پیشگی و آینده‌نگری و با حمایت انگلیسی‌ها در طی مدتی کوتاه به تجار بزرگی مبدل شدند و تجارت برنج سیرالئون را در انحصار خود گرفتند که در آن عهد از مهم‌ترین کالاهای تجاری این کشور محسوب می‌شد. سوری‌ها پس از مدتی جانشین نخبگان [[قبیله کریول]] شده و تجارت خانه‌هایی را در فریتاون تأسیس نموده و به صادرات و واردات کالاهای مختلف اقدام نمودند. تبدیل گروه کوچک سوری‌ها به بازرگانانی بزرگ در این کشور با حسادت بومیان مواجه شد و اگر چه این مهاجران با تلاش و کوشش فراوان به جایگاه اقتصادی والایی دست یافته بودند و در واقع شم تجاری، روحیه قناعت‌ورزی، همبستگی گروهی و برخورداری از وام‌های کم بهره وطویل­المدت بانک‌ها موجبات تسلط آنان بر بازار سیرالئون را فراهم آورده بود ولی مخالفان آنها سوری‌ها را به سوءاستفاده از وضعیت اقتصادی کشور متهم نموده و حمایت انگلستان را عامل اصلی پیروزی این بیگانگان می‌دانستند. در رأس این مخالفان کریول‌ها قرار داشتند که درصدد ارتقاء مقام خود در سطح جامعه به‌عنوان قبیله اصلی حاکم بودند و در حال رقابتی سخت با کارگزاران انگلیسی بودند. پس از پایان جنگ جهانی اول و با وخامت اوضاع اقتصادی سیرالئون، تورم در این کشور افزایش یافته و مایحتاج عمومی مردم به سختی گران و کمیاب گشت. در این ارتباط در فریتاون شایع شد که سوری‌ها برنج را احتکار کرده و موجبات افزایش قیمت آن را به طور عمدی فراهم آورده‌اند. این امر اعتصاب و شورش کارکنان راه آهن را که نقش مهمی در انتقال تجارت برنج سوری‌ها داشت موجب گشت و آنها پس از وارد آوردن خسارتی به راه‌آهن، به مغازه‌ها و منازل سوری‌ها حمله کردند و ضمن به قتل رساندن چندتن از سوری­ها خسارت مالی سنگینی به آنها وارد کردند. این امر سبب شد که اکثر سوری‌ها دچار ترس و وحشت شده و این کشور را برای همیشه ترک کنند. باقیمانده سورهای نیز تحت حفاظت شدید انگلیسی‌قرار گرفتند. (شکیبا، 1387: 52-53) بعدها با ورود گسترده لبنانی‌ها اندک سوری­های سیرالئون نیز به دلیل دارا بودن تاریخ و فرهنگ نسبتاً مشترک با لبنان‌ها تحت الشعاع این مهاجران تازه وارد قرار گرفتند به‌گونه‌ای که بعدها از آنان نیز به‌عنوان لبنانی یاد می‌شد.هم اکنون در حدود 600 تاجر سوری در سیرالئون زندگی می‌کنند که در واقع باقیمانده‌ای از مهاجران اوایل دهه 1920 می‌باشند و بومیان آنان را نیز در زمره لبنانی‌ها قلمداد می‌کنند. آنها در امور عبادی چندانی فعالیتی ندارند و اکثرا پیرو مذاهب اهل سنت می‌باشند.


'''3-2-2-1-1-6-هندی‌ها''': اقلیت بسیار کوچک هندی‌ها از دیگر مهاجران خارجی ساکن کشور سیرالئون به شمار می‌روند. این اقلیت بسیار کوچک در برگیرنده شماری از هندی‌ها و پاکستانی‌های عمدتاً مسلمان است که در اوایل قرن بیستم توسط انگلیسی‌ها و به‌عنوان بخشی از ارتش انگلستان در این کشور باقی­مانده و جذب فعالیت‌های ‌گوناگون تجاری به ویژه در زمینه خدمات و صادرات و واردات کالا شدند. این هندی‌ها و پاکستانی‌ها اکثرا سنی مذهب بوده و در شهر فریتاون دارای دو مسجد می‌باشند. آنان همچون سایر اقلیت‌های خارجی مسلمان از وضعیت رفاهی مناسبی برخوردارند و از هر گونه اختلاط و ارتباط با بومیان سیاه پوست، حتی مسلمانان، خودداری می‌ورزند. (مطالعات میدانی نویسنده، فریتاون، 1386)
'''3-2-2-1-1-6-هندی‌ها''': اقلیت بسیار کوچک هندی‌ها از دیگر مهاجران خارجی ساکن کشور سیرالئون به شمار می‌روند. این اقلیت بسیار کوچک در برگیرنده شماری از هندی‌ها و پاکستانی‌های عمدتاً مسلمان است که در اوایل قرن بیستم توسط انگلیسی‌ها و به‌عنوان بخشی از ارتش انگلستان در این کشور باقی­مانده و جذب فعالیت‌های ‌گوناگون تجاری به ویژه در زمینه خدمات و صادرات و واردات کالا شدند. این هندی‌ها و پاکستانی‌ها اکثرا سنی مذهب بوده و در شهر فریتاون دارای دو مسجد می‌باشند. آنان همچون سایر اقلیت‌های خارجی مسلمان از وضعیت رفاهی مناسبی برخوردارند و از هر گونه اختلاط و ارتباط با بومیان سیاه پوست، حتی مسلمانان، خودداری می‌ورزند. (مطالعات میدانی نویسنده، فریتاون، 1386)

نسخهٔ ‏۱۲ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۱۱

اقلیت‌های خارجی مسلمان

جدای از جمعیت 5/4 میلیونی مسلمانی که در زمره بومیان این کشور به شمار می‌روند تعداد اندکی از مسلمانان آسیایی شامل لبنانی‌ها، سوری‌ها و هندی‌ها نیز در سیرالئون زندگی می‌کنند. این افراد که کل جمعیت آنها کمتر از 6 هزار نفر است با وجود آن که تعداد بسیار اندکی را تشکیل می‌دهند ولی با توجه به وضعیت مناسب اقتصادی خود از جایگاه مهمی بین انبوه مسلمانان این کشور برخوردارند. این مسلمانان مهاجر که طی یک صد سال اخیر به تدریج وارد سیرالئون شده و در شهرهای فریتاون، بو، مکینی و کنما استقرار یافته‌اند بیشتر در مشاغلی نظیر تجارت الماس، صادرات و واردات، امور عمرانی و ساختمانی، ماهیگیری، سرپرستی مجتمع‌های کشاورزی، فروشگاه‌های بزرگ کالاهای تصویری و ارزاق عمومی فعالیت دارند. مسلمانان غیر بومی ساکن سیرالئون معمولاً از اختلاط و ارتباط با سیاهان مسلمانان خود داری نموده و بیشتر محدود به اجتماعات داخلی خود می‌باشند. البته لبنانی‌ها که بیشتر آنها شیعه می‌باشند معمولاً در زمینه فعالیت‌های علم المنفعه و خیریه و کمک به مسلمانان فقیر و محتاج مشارکت دارند و طی سه دهه اخیر مساجد و مدارس متعددی توسط آنها احداث شده است با این حال هندی‌ها به دلیل جمعیت بسیار کم خود چندان تأثیر گذارنبوده و در زمینه احداث مساجد و مدارس برای مسلمانان بومی نیز نقش کمرنگی ایفا می‌نمایند.


1-2-2-1-1-6- لبنانی‌ها:

در حال حاضر اقلیت قابل ملاحظه‌ای از لبنانی‌ها که اکثر آنها در زمره پیروان مذهب اهل بیت(ع) به شمار می‌روند در کشور سیرالئون زندگی می‌کنند. (گفت‌وگو با شیخ علی طهینی، فریتاون، 1386)[12] این لبنانی‌ها که عمدتاً در فریتاون اقامت دارند دست اندرکار فعالیت‌های تجاری مختلفی بوده و بیشتر به واردات و صادرات کالاهای مختلف و کارهای ساختمانی اشتغال دارند. لبنانی‌ها نخستین بار در اواخر قرن نوزدهم و در زمان حاکمیت عثمانی‌ها بر لبنان وارد این کشور شدند. مسیحی‌های مارونی اولین گروه لبنانی‌ها بودند که در سال 1892 رهسپار سیرالئون شدند و در سال 1903 دومین گروه لبنانی‌ها که در برگیرنده شیعیان بودند در این کشور مستقر شدند. در اوایل قرن بیستم میلادی و در پایان جنگ جهانی اول به دلیل مشکلات اقتصادی لبنان و وضعیت نابسامان کشاورزی این کشور، گروه‌های دیگری از لبنانی‌ها رهسپار غرب آفریقا شده و در کشورهای سنگال. ساحل عاج و سیرالئون اقامت گزیدند. روایاتی غیر متقن در این ارتباط وجود دارد مبنی بر آن که گروهی از لبنانی‌ها در جستجوی کار در آمریکای شمالی و جنوبی عازم سواحل مدیترانه شده و در اثر طوفان و گم کردن راه، خود را در سواحل غرب آفریقا یافتند. این روایات بیشتر شبیه داستان‌هایی افسانه‌­گونه است و این امر در اوایل قرن بیستم با توجه به قطب‌نماها و دستگاه‌های ناوبری نسبتاً مجهز غیرقابل قبول می‌باشد. به هر صورت این لبنانی‌ها پس از ورود به کشورهای سنگال، گینه، ساحل عاج و سیرالئون مورد حمایت کارگزاران انگلیسی و فرانسوی حاکم براین کشورها قرار گرفتند. از آن زمان تاکنون در حدود یک صد هزار لبنانی در ساحل عاج، بیست هزار نفر در سنگال و بیست و پنج هزار در گینه زندگی می‌کنند. (Kaniki, 1973: 97-113) آمار دقیقی از لبنانی‌های ساکن سیرالئون در دست نیست ولی گفته می‌شود پیش از بروز جنگ داخلی ده ساله کشور شمار آنها در حدود 30 هزار نفر بوده است که پس از جنگ داخلی تعداد آنها به دو هزار نفر کاهش یافت. البته طی چند سال گذشته و بازگشت امنیت به این کشور به تدریج شمار لبنانی‌های سیرالئون افزایش یافته و هم اکنون لبنانی‌های سیرالئون در حدود پنج هزار نفر می‌باشند. (Shehadi, 2001: 141)

اشاره شد که مهاجرت لبنانی‌ها به کشور سیرالئون در اوایل قرن بیستم صورت گرفت. این لبنانی‌ها که اکثراً از اهالی جنوب لبنان بودند در بدو ورود مورد استقبال انگلیسی­ها حاکم بر کشور قرار گرفتند و کارگزاران انگلیسی که حضور آنها در این کشور را فرصتی مغتنم برای توسعه تجارت با مناطق داخلی سیرالئون می‌دیدند لبنانی‌ها را تشویق کردند تا با قبایل گوناگون این کشور به داد و ستد و فعالیت‌های تجاری بپردازند.

لبنانی‌ها پس از استقرار در چند شهر سیرالئون مراکز تجاری مختلفی را برپا نمودند و با بهره‌گیری از هوش و استعداد وافر خویش ظرف مدتی کوتاه به اقلیتی ثروتمند تبدیل شده و امکانات رفاهی گسترده‌ای را برای خود مهیا ساختند. آنها پس از چندی از سایر خویشاوندان خود نیز دعوت به عمل آوردند و در اوایل دهه سی با به دست گرفتن تجارت کشور به ثروت قابل توجهی دست یافتند که البته کمابیش تا حدودی مورد حمایت‌های دولت انگلستان نیز قرار داشتند. در اوایل دهه 1930 با کشف معادن عظیم الماس در کشور سیرالئون تجار لبنانی به سرعت وارد بازار پر سود الماس شدند و از رهگذر این تجارت ثروت عظیمی به دست آوردند که البته بخش عمده این در آمدها به بانک‌های آنها در سوئیس، فرانسه و ایالات متحده آمریکا منتقل می‌گشت. لبنانی‌ها در دهه‌های 1940و1950 کماکان از عوامل اصلی فروش الماس سیرالئون و عرضه آن به بازارهای جهانی بودند و بسیاری از بازرگآنان لبنانی در صدور الماس سیرالئون به کشور بلژیک که از نظر تراش الماس خام و تبدیل آن به الماس‌های درخشان در جهان از شهرت خاصی برخوردار است، نقش مهمی ایفا ‌نمودند.

لبنانی‌ها در جنگ‌های دوره استقلال خود را به طور کامل از ورود به جریانات سیاسی دور نگاه داشته و در مبارزات سیاهان با انگلیسی‌ها کوچک‌ترین دخالتی نکردند. در طی این سال‌ها آنها از کاهش نظارت کارگزاران انگلیسی بر فعالیت‌های خود که ناشی از درگیری با استقلال‌طلبان بود سود جسته و فعالیت‌های بارزگانی خود، خصوصا در رابطه با خرید و فروش الماس، را افزایش دادند. پس از استقلال سیرالئون نیز لبنانی‌ها کمابیش سعی کردند خود را از سیاست دور نگاه داشته و تجارت خویش را ادامه دهند. با این حال این تاجرپیشگان پس از خروج نیروهای انگلیسی که همواره به نوعی حامی آنها در مقابل سیاه‌پوستان کشور به شمار می‌رفتند خلاء عظیمی را در کشوری مملو از سیاهان (که از نظر اقتصادی نیز در منتهای فقر به سر می‌بردند) احساس می‌کردند. از این روی برخی از بازرگآنان لبنانی به تدریج سعی کردند دوستان با نفوذی در دولت سیرالئون بدست آورده و بتوانند از این عوامل با نفوذ به‌عنوان پشتوانه‌ای در برابر خیل عظیم بومیان کشور بهره‌گیرند. در این راستا به تدریج برخی از تجار سرشناس لبنانی با مقامات عالیرتبه سیرالئون نظیر نخست وزیر، وزیر کشور و فرمانده ارتش مناسبات دوستانه عمیقی ایجاد کردند. در این میان نقش جمیل سعید محمد عضو جنبش امل و از دوستان دوران کودکی نبیه بری رئیس مجلس لبنان که خود دوران کودکی و جوانی را در این کشور سپری نموده است در تاریخ سیرالئون و ارتباط با رئیس‌جمهور وقت سیاکا استیونز شاخص و منحصر به فرد به شمار می‌رود. جمیل که در سال 1933 در شهر فریتاون و در خانواده‌ای لبنانی متولد شده بود در دهه 1960 به یکی از ثروتمندترین افراد کشور سیرالئون بدل گشت و از طریق فروش الماس سیرالئون به کشورهای اروپایی به ویژه بلژیک به ثروت بسیار زیادی دست یافت به‌گونه‌ای که حتی در بین لبنانی‌های مقیم سیرالئون نیز به‌عنوان میلیونر جوان شهرت یافته بود. جمیل پس از انتخاب سیاکا استیونز به مقام رئیس‌جمهور سیرالئون به دوست صیمی و دست راست سیاکا مبدل گشت. در طی این سال‌ها جمیل سعید همچون فردی مافوق رئیس‌جمهور عمل می‌کرد و علاوه برآن که در بسیار از امور حکومتی دخالت مستقیم داشت در انتصاب وزراء نیز نظر می‌داد و سعی می‌کرد از طریق رئیس‌جمهور سیاکا افرادی را به‌عنوان وزیر به قدرت رساند که مانعی در روند فعالیت‌های تجاری لبنانی‌ها ایجاد نکنند. جمیل در عمل حتی در برخی موارد وزرا را وادار به اجرای دستورات خود می‌ساخت و بعضی اوقات نیز در ارتباط با قوانین صادرات و واردات و امور گمرکات بر خلاف قوانین کشور عمل می‌کرد. دخالت جمیل در امور سیاسی و حکومتی در طول این سال‌ها نفرت عظیمی را در بین مردم این کشور به وجود آورده بود و بسیاری از سیاهان ضمن تحقیر رئیس‌جمهور و متهم ساختن وی به اخذ رشوه‌های کلان از این تاجر لبنانی، جمیل سعید محمد را رئیس واقعی دولت سیرالئون می‌دانستند که از پشت پرده عمل می‌کند!

پس از پیروزی ژنرال ژورف مومو در انتخابات سال 1985 وی درصد محدود کردن نفوذ جمیل سعید محمد برآمد. موموه در کابینه دوم سیاکا استیونز وزیر و فرمانده ارتش سیرالئون بود و از همان زمان بارها مخالفت خود را با دخالت‌های این لبنانی در امور سیاسی کشور اعلام کرده بود. از این روی به محض تشکیل هیأت دولت و معرفی کابینه با وحشت از نفوذ گسترده جمیل بر بخش‌های مختلف دولتی کشور تلاش کرد تا موقعیت او را تضعیف سازد. بر این اساس کمیته تحقیقی از طرف رئیس‌جمهور به‌طور محرمانه مامور بررسی دخالت‌های جمیل در دولت و فعالیت‌های تجاری او شد و به محض ارائه گزارش کمیته تحقیق‌، موموه جمیل سعید را به جرم فساد گسترده و پرداخت رشوه­های کلان به مقامات دولتی دست اندرکار استخراج معادن الماس منطقه کودیو در شرق سیرالئون دستگیر کرد. جمیل که خطر را احساس می‌کرد با کمک عوامل خود از کشور گریخت و تبعید خود خواسته‌ای را در لبنان برپا ساخت که اقامت او در لبنان تا کودتای سال 1992 کاپیتان استراسر ادامه یافت. ژنرال مومو در مدت حکومت هفت ساله خود بر سیرالئون تلاش کرد از طریق دعوت اسرائیل به سیرالئون نفوذ اقلیت لبنانی در این کشور را کاهش دهد. با این حال در دوره ریاست جمهوری وی لبنانی‌ها کماکان به فعالیت‌های تجاری خود به ویژه در ارتباط با الماس ادامه دادند. (Rasche, 2011)

آغاز جنگ داخلی کشور در سال 1991 که نقطه شروع آن در منطقه کودیو (در برگیرنده بزرگ‌ترین منابع و معادن الماس غرب آفریقا) بود فرصت مغتنی برای اعمال نفوذ بازرگآنان لبنانی فراهم آورد به‌گونه‌ای که چند نفر از قدرتمندترین بازرگآنان لبنانی مقیم سیرالئون به رهبری جمیل سعید محمد و سامیه اوسیلی به حمایت از شورشیان جبهه متحد انقلابی پرداخته و الماس‌های معادن منطقه کودیو که تحت کنترل این گروه شورشی قرار داشت را به فروش می‌رساندند. با اوج‌گیری جنگ داخلی و شدت گرفتن آن در مناطق مختلف کشور که به قتل عام‌های گسترده‌ای منجر شد لبنانی­‌ها نیز شرایط را برای ادامه حضور خود نامناسب یافتند لذا بخش اعظم لبنانی‌های ساکن سیرالئون در دهه 1990 به ویژه نیمه دوم آن این کشور را ترک نموده و رهسپار ساحل عاج، گینه، نیجریه، سنگال، زامیبا و زیمبابوه شدند و تنها گروه اندکی از لبنانی‌ها (کمتر از 2 هزار نفر) در سیرالئون باقی ماندند. آنها در این مدت خسارات مالی فراوانی متحمل شدند و به خصوص در مدت حضور شورشیان در فریتاون بسیاری از کارخانجات و انبارها و فروشگاهای آنان غارت شد. در دو مورد نیز خساراتی جانی متوجه لبنانی‌ها شد و دو تن از آنان از جمله حسن فرزند جمیل سعید محمد توسط شورشیان به قتل رسیدند. (www.lebanon.comnewswire-localnews May (27 1997.htm پس از پایان جنگ داخلی سیرالئون و از اوایل سال 2002 میلادی لبنانی‌ها مجددا در سیرالئون مستقر شدند و بار دیگر فعالیت‌های تجاری خود را از سرگرفتند. براساس اطلاعات موجود از آن زمان تاکنون تجارت الماس سیرالئون به ویژه در منطقه معادن کودیو کماکان در دست لبنانی‌ها است. (Levitt, 2004) براساس گزارشات مندرج در مطبوعات غربی، سازمان القاعده نیز طی ده سال گذشته با کمک برخی از عوامل خود در بین لبنانی‌های مقیم سیرالئون اقداماتی را برای ورود به تجارت پرسود الماس سیرالئون آغاز کرده است. در این ارتباط چند تن از عوامل القاعده به نام‌های عبدالله، احمد خلفان گیلانی (وی در سال 2004 میلادی در پاکستان دستگیر گشت) و فاضل عبدا... محمد از سال 1998 تا 2001 و از طریق لبنانی‌ها مقادیر عظیمی از الماس سیرالئون را به فروش رسانده‌اند. (Temple,2004: 6-7) گفته شده است که این افراد توسط ابوعبادیه النبشیری و وادی الهاگ (رئیس دفتر اسامه بن لادن) صرفاً برای تجارت الماس سیرالئون آموزش‌های خاصی را فرا گرفته بودند

به هر صورت آنچه که مسلم است برخی از لبنانی­‌های ساکن سیرالئون، در راستای کسب در آمدهای هر چه بیشتر، گه گاه از اصول و مواضع خویش عدول نموده و با رژیم اشغالگر قدس و سازمان‌ تروریستی القاعده نیز همکاری‌هایی را انجام داده‌اند. با این حال اکثر لبنانی‌های مقیم سیرالئون خصوصا شیعیان از محبان و عاشقان اهل بیت(ع) به شمار رفته[13] و از حامیان حزب‌ا... لبنان به شمار می‌روند.[14] لبنانی‌ها طی چند دهه گذشته مسجد و حسینیه مرکزی فریتاون و چند مسجد را در شهرهای سیرالئون احداث کرده‌اند و فعالیت‌های دینی آنها توسط انجمن فرهنگی لبنانی‌ها صورت می‌گیرد. (مطالعات میدانی نویسنده، فریتاون، 1386)[15] شیعیان لبنانی اگر چه تا پیش از تأسیس سفارت و رایزنی فرهنگی ج.ا.ا. ایران در این کشور در سال 1361 نقش چندانی در توسعه تشیع نداشتند ولی از آن سال به بعد با همکاری رایزنان فرهنگی و حوزه علمیه وابسته به سازمان حوزه‌ها و مدارس علمیه خارج از کشور از عوامل مؤثر در توسعه مذهب اهل بیت(ع) در این کشور بوده‌اند. در این ارتباط با تلاش چند تن از علماء لبنانی مقیم سیرالئون، انجمن فرهنگی لبنانی‌ها و نمایندگان دینی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، برخی از آداب و رسوم مذهبی که به‌صورت ناآگاهانه در بین مسلمانان این کشور راه یافته بود همچون شادمانی و جشن درماه محرم و بی‌اعتنایی به شهادت حضرت امام حسین(ع) و همچنین برخی اتهامات وارده به مذهب تشیع و ائمه اطهار (ع) به طور کامل تصحیح گشته و مذهب تشیع به صورت حقیقی به مسلمانان سنی سیرالئون عرضه گشته است. علاوه بر آن طی دو دهه گذشته مراسم و مناسبت‌های شیعی همچون عزاداری ماه محرم، سوگواری تاسوعا و عاشورا، اعیاد و شهادت ائمه اطهار(ع) و... همواره در حسینیه مرکزی لبنانی‌ها در فریتاون برگزار می‌شود.لبنانی‌های مقیم سیرالئون طی دو دهه گذشته چندتن از فرزندان خود را برای ادامه تحصیل در امور اسلامی به حوزه علمیه قم و مدارس اسلامی تحت پوشش مرکز جهانی علوم اسلامی اعزام نموده‌اند و در پرداخت خمس و زکات تاکید زیادی دارند. آنان برای حضرت امام خمینی(ع) احترام خاصی قائلند و در بحث مرجعت از حضرت آیت الله خامنه‌ای، مرحوم علامه سیدمحمدحسین فضل‌ا... و حضرت آیت الله سیستانی تقلید می‌کنند. شمار قابل توجهی از شیعیان لبنانی سیرالئون نیز در زمان حیات حضرت امام خمینی(ره) مقلد ایشان بودند که پس از ارتحال رهبر فقید جمهوری اسلامی ایران به دیگر مراجع تقلید بزرگ روی آوردند؛ البته گروهی از شیعیان مزبور کماکان به تقلید از حضرت امام(ره) ادامه می‌دهند.

شیعیان لبنانی معمولاً در مناسب‌های اسلامی همچون ماه رمضان و به‌ویژه دهه محرم از برخی علماء و سخنرآنان لبنانی برای سخنرانی در مساجد خود دعوت به عمل می‌آورند و شرکت خانواده‌های لبنانی در این مجالس بسیار ضروری محسوب می‌شود. از این روی در بسیاری موارد دیده شده است که برخی بانوان شیعی که چندان اهمیتی به امور دینی و مذهبی خود نمی‌دهند نیز با عشق و علاقه با پوشش اسلامی کامل در این گردهمایی­ها شرکت می‌کنند. (مطالعات میدانی نویسنده، فریتاون، 1386)

مهم‌ترین سازمان دینی تبلیغی لبنانی‌های مقیم سیرالئون «جمعیت الثقافه الاسلامیه البنانیه» نام دارد که در اواسط دهه 1970 تأسیس شد و از آن سال تا 1997 به طور غیر رسمی در این کشور فعالیت داشته است. وظیفه این سازمان برگزاری مناسبت‌های دینی فرهنگی برای لبنانی‌های شیعه و اتحاد وحدت بین آنان است و در این رابطه معمولاً مناسبت‌های اسلامی را نیز برگزار می‌کند. رئیس فعلی جمعیت الثقافه الاسلامیه اللبنانیه سمیر یحسون است که در فریتاون صاحب داروخانه‌ای می­باشد. شیخ علی طحینی از روحانیون شیعه لبنانی نیز امام مسجد شیعیان و روحانی این سازمان است که معمولاً مدیریت برگزاری مناسبت‌های شیعی نظیر قرائت دعای کمیل و برگزاری مراسم تولد و شهادتین ائمه اطهار(ع) و اعیاد شیعی را بر عهده دارد. (عرب احمدی، 1387: 178-180)[16]


2-2-2-1-1-6- سوری‌ها:

جدای از لبنانی­ها، اقلیت بسیار کوچکی از سوری‌ها نیز در کشور سیرالئون زندگی می‌کنند. این سوری‌ها که بیشتر در شهرهای فریتاون و بو سکونت دارند همچون لبنانی‌ها به تجارت مشغول بوده و از وضعیت رفاهی مناسبی برخوردارند. تاریخ ورود مسلمانان سوری‌الاصل به کشور سیرالئون به اواخر قرن نوزدهم بازمی‌گردد. در حوالی دهه 1880 شماری از مردمان اهل کشور سوریه که در آن عهد تحت سلطه عثمانی قرار داشت به دلیل فقر و تنگدستی و شدت عمل مأموران عثمانی و به امید دست یافتن به زندگی بهتر به سیرالئون مهاجرت کردند. دلیل انتخاب سیرالئون نیز مناسبات قومی و خویشاوندی آنان با لبنانی‌هایی بود که چند سال قبل در منطقه غرب آفریقا مستقر گشته و به ثروت قابل توجهی دست یافته بودند و از این امر خویشان خود را نیز آگاه ساخته بودند.

مهاجران سوری که عمدتاً از اقشار تنگدست و مستمند به شمار می‌روند پس از ورود به سیرالئون مورد توجه کارگزاران انگلیسی قرار گرفتند و انگلیسی‌ها که از آینده فعالیت قبیله تاجر پیشه کریول در این کشور بیمناک بودند این تازه واردان مسلمان سواحل جنوبی مدیترانه را مورد حمایت خود قرار داده و سعی کردند از آنان به‌عنوان نیرویی بالقوه علیه کریول‌ها بهره‌برداری کنند. مهاجران سوری مردمانی سخت کوش بودند و با وجود آن که با دست خالی و بدون هر گونه ثروتی وارد سرزمین جدید شده بودند ولی مشاغل ساده و سطح پایینی همچون فروش تسبیح‌های صدفی و اشیاء کم بهاء زینتی را پیشه خود ساخته و با روحیه قناعت پیشگی و آینده‌نگری و با حمایت انگلیسی‌ها در طی مدتی کوتاه به تجار بزرگی مبدل شدند و تجارت برنج سیرالئون را در انحصار خود گرفتند که در آن عهد از مهم‌ترین کالاهای تجاری این کشور محسوب می‌شد. سوری‌ها پس از مدتی جانشین نخبگان قبیله کریول شده و تجارت خانه‌هایی را در فریتاون تأسیس نموده و به صادرات و واردات کالاهای مختلف اقدام نمودند. تبدیل گروه کوچک سوری‌ها به بازرگانانی بزرگ در این کشور با حسادت بومیان مواجه شد و اگر چه این مهاجران با تلاش و کوشش فراوان به جایگاه اقتصادی والایی دست یافته بودند و در واقع شم تجاری، روحیه قناعت‌ورزی، همبستگی گروهی و برخورداری از وام‌های کم بهره وطویل­المدت بانک‌ها موجبات تسلط آنان بر بازار سیرالئون را فراهم آورده بود ولی مخالفان آنها سوری‌ها را به سوءاستفاده از وضعیت اقتصادی کشور متهم نموده و حمایت انگلستان را عامل اصلی پیروزی این بیگانگان می‌دانستند. در رأس این مخالفان کریول‌ها قرار داشتند که درصدد ارتقاء مقام خود در سطح جامعه به‌عنوان قبیله اصلی حاکم بودند و در حال رقابتی سخت با کارگزاران انگلیسی بودند. پس از پایان جنگ جهانی اول و با وخامت اوضاع اقتصادی سیرالئون، تورم در این کشور افزایش یافته و مایحتاج عمومی مردم به سختی گران و کمیاب گشت. در این ارتباط در فریتاون شایع شد که سوری‌ها برنج را احتکار کرده و موجبات افزایش قیمت آن را به طور عمدی فراهم آورده‌اند. این امر اعتصاب و شورش کارکنان راه آهن را که نقش مهمی در انتقال تجارت برنج سوری‌ها داشت موجب گشت و آنها پس از وارد آوردن خسارتی به راه‌آهن، به مغازه‌ها و منازل سوری‌ها حمله کردند و ضمن به قتل رساندن چندتن از سوری­ها خسارت مالی سنگینی به آنها وارد کردند. این امر سبب شد که اکثر سوری‌ها دچار ترس و وحشت شده و این کشور را برای همیشه ترک کنند. باقیمانده سورهای نیز تحت حفاظت شدید انگلیسی‌قرار گرفتند. (شکیبا، 1387: 52-53) بعدها با ورود گسترده لبنانی‌ها اندک سوری­های سیرالئون نیز به دلیل دارا بودن تاریخ و فرهنگ نسبتاً مشترک با لبنان‌ها تحت الشعاع این مهاجران تازه وارد قرار گرفتند به‌گونه‌ای که بعدها از آنان نیز به‌عنوان لبنانی یاد می‌شد.هم اکنون در حدود 600 تاجر سوری در سیرالئون زندگی می‌کنند که در واقع باقیمانده‌ای از مهاجران اوایل دهه 1920 می‌باشند و بومیان آنان را نیز در زمره لبنانی‌ها قلمداد می‌کنند. آنها در امور عبادی چندانی فعالیتی ندارند و اکثرا پیرو مذاهب اهل سنت می‌باشند.

3-2-2-1-1-6-هندی‌ها: اقلیت بسیار کوچک هندی‌ها از دیگر مهاجران خارجی ساکن کشور سیرالئون به شمار می‌روند. این اقلیت بسیار کوچک در برگیرنده شماری از هندی‌ها و پاکستانی‌های عمدتاً مسلمان است که در اوایل قرن بیستم توسط انگلیسی‌ها و به‌عنوان بخشی از ارتش انگلستان در این کشور باقی­مانده و جذب فعالیت‌های ‌گوناگون تجاری به ویژه در زمینه خدمات و صادرات و واردات کالا شدند. این هندی‌ها و پاکستانی‌ها اکثرا سنی مذهب بوده و در شهر فریتاون دارای دو مسجد می‌باشند. آنان همچون سایر اقلیت‌های خارجی مسلمان از وضعیت رفاهی مناسبی برخوردارند و از هر گونه اختلاط و ارتباط با بومیان سیاه پوست، حتی مسلمانان، خودداری می‌ورزند. (مطالعات میدانی نویسنده، فریتاون، 1386)