سلاجقه سوریه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
پس از رضوان، پسر 18 سالهاش، الب ارسلان الاخرص، با کمک اتابک[141] «آقسُنقر البُرسوقی» (''Aqsunqur'' ''al-Bursuqi'')[142] بر حکومت حلب دست یافت. این شاهزاده نیز یک سال بیشتر نپایید و البرسوقی فرزند شش ساله او رابر تخت نشاند؛ اما خود نیز به جهت اذیت و آزار اسماعیلیان نزاری و ایجاد محدودیت برای آنها، در جامع موصل، مورد ترور فداییان واقع شد. | پس از رضوان، پسر 18 سالهاش، الب ارسلان الاخرص، با کمک اتابک[141] «آقسُنقر البُرسوقی» (''Aqsunqur'' ''al-Bursuqi'')[142] بر حکومت حلب دست یافت. این شاهزاده نیز یک سال بیشتر نپایید و البرسوقی فرزند شش ساله او رابر تخت نشاند؛ اما خود نیز به جهت اذیت و آزار اسماعیلیان نزاری و ایجاد محدودیت برای آنها، در جامع موصل، مورد ترور فداییان واقع شد. | ||
نخستین یورش صلیبی با استفاده از همین خلأ قدرت شکل گرفت و صلیبیان توانستند بین سالهای 1098 تا 1124 م. انطاکیه در آناتولی را تا اورشلیم و «الکَرَک»[144] در غرب رود اردن و نیز سواحل [[سوریه]] را اشغال کنند . | نخستین یورش صلیبی با استفاده از همین خلأ قدرت شکل گرفت و صلیبیان توانستند بین سالهای 1098 تا 1124 م. انطاکیه در آناتولی را تا اورشلیم و «الکَرَک»[144] در غرب رود اردن و نیز سواحل [[سوریه]] را اشغال کنند .<ref>شنی، کریم (۱۴۰۰). فرهنگ و تاریخ سوریه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)</ref> | ||
== نیز نگاه کنید به == | |||
[[تاریخ دوران میانی سوریه]] | |||
== کتابشناسی == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۳۴
امپراتوری سلجوقی، حکومتی ترکتبار، با فرهنگ ترکی-ایرانی و سنی مذهب بود که ایل «قینیق» (Qiniq) از تُرکان «اُغوز» (Oghuz) باغلبه بر ترکان غزنوی، در خراسان بنا نهادند و پس از دریافت مشروعیت از خلافت عباسی در بغداد، توسعه راآغاز نمودند.
وسعت قلمرو سلجوقیان از شرق تا کوههای هندوکش، از غرب تا فلات آناتولی و شام، از شمال تا آسیای مرکزی و از جنوب تا خلیج فارس ادامه داشت.
اهمیت دولت سلجوق در تاریخ شام، از آن جهت است که با حضور ایشان در غرب و شمال فرات، فرهنگ و زبان ترکی ایرانی تا دروازههای اروپا به شدت توسعه و استقرار یافت.
سلطان ملکشاه اول (سلطنت: 1070-1092م.) در سال 1071 م. با ارسال سپاهی به فرماندهی «آتسیز بن اُواق» (Atsiz ibn Uwaq) حاکم فاطمی حلب را شکست داد و شام را اشغال کرد؛ پس از آن در 1076م. دمشق را نیز تصرف کرد؛ اما پس از مرگ او، پسرانش، احمد، محمود و محمد و برادرزادهاش توتوش پسر الپ ارسلان و نیز قلیچ ارسلان پسر قُتَلمیش(Qutalmish)، به منازعه پرداختند و دیری نپایید که امپراتوری سلجوقی به حکومتهای مستقل و متعدد تقسیم شد؛ در خراسان «احمد سنجر»، در فارس «محمود»، در عراق «محمد بورکییاریق»، در آناتولی «قلیچ ارسلان».
در سوریه «ابوسعید تاج الدوله توتوش» (Tutush) (1040-1095م.) که به کمک سردار سلجوقی، والی شام، آقسُنقُر حاجب (Aq Sunqur) برای رویارویی با فاطمیون مصر رفته بوداز فرصت مرگ ملکشاه استفاده کرد و آقسنقر را محبوس نموده و به قتل رساند و خود اعلام استقلال کرد.
آقسنقر از همراهان و یاران نزدیک ملکشاه و حاجب او بود و لقب قسیمالدوله و نیز فرمان امارت بر حلب را از او داشت و در لشکرکشی ملکشاه به اورشلیم، از فرماندهان سپاه او بود.
سلطنت توتوش در شام تنها هفت سال به طول انجامید و در منازعه با برکیارق، کشته شد. پس از مرگ او، پسرش «فخرالمُلک رضوان» (حکومت: 10951113م.) حکومت بر شام را به ارث برد؛ اما چندی بعد برادرش«ابونصر شمس المُلک دوقاق» (Duqaq) (حکومت: 1095-1104م.) برای مدت کوتاهی – تا زمانی که ترور شددمشق را از او گرفت و اعلام استقلال کرد. رضوان به اسماعلییان گرایش پیدا کرد و آنها را مورد حمایت قرار داد. ترور دوقاق که به دست فداییان اسماعیلی صورت گرفت، نخستین حضور تروریسم در تاریخ دمشق است.
پس از رضوان، پسر 18 سالهاش، الب ارسلان الاخرص، با کمک اتابک[141] «آقسُنقر البُرسوقی» (Aqsunqur al-Bursuqi)[142] بر حکومت حلب دست یافت. این شاهزاده نیز یک سال بیشتر نپایید و البرسوقی فرزند شش ساله او رابر تخت نشاند؛ اما خود نیز به جهت اذیت و آزار اسماعیلیان نزاری و ایجاد محدودیت برای آنها، در جامع موصل، مورد ترور فداییان واقع شد.
نخستین یورش صلیبی با استفاده از همین خلأ قدرت شکل گرفت و صلیبیان توانستند بین سالهای 1098 تا 1124 م. انطاکیه در آناتولی را تا اورشلیم و «الکَرَک»[144] در غرب رود اردن و نیز سواحل سوریه را اشغال کنند .[۱]
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ شنی، کریم (۱۴۰۰). فرهنگ و تاریخ سوریه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)